#موسیقی #رخنما
🔸حرفهایم در مراسم سومین سال درگذشت استاد شجریان
▫️مراسم بزرگداشت سومین سال درگذشت استاد #محمدرضا_شجریان یکشنبه ٣٠ مهر ١۴٠٢ در سالن شهناز خانه هنرمندان به همت خانه موسیقی و خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
استاد #قطبالدین_صادقی، من و استاد #غلامحسین_امیرخانی سه سخنران این نشست بودیم. حرفهایم در این مراسم:
همشهری بودن و قریب به سه دهه دوستی با محمدرضا شجریان تنها دلیل حضور من در جمع شماست، به گمان من بزرگترین کار استاد انتقال موسیقی از عرصه مقوله مربوط به حواس (sense) و به طور خاص شنوایی به عرصه هنر (art) باشد. به این سبب که موسیقی برای استاد به مثابه زیبایی هنری و نه علم الجمال، مطرح بود، میدانید که از دیرباز نگاه فلاسفهای چون افلاطون و ارسطو به موسیقی نه یک امر متعالی که امری طبیعی و عادی بوده است. آنها به روساختها میپرداختند و نه ژرف ساختها و حتی ارسطو هم در کتاب بوطیقا بیشتر به ساختمان شعر نگاه میکند. به گمان من مقوله ارتباطی شجریان و موسیقی از جنس سواد به مثابه مهارت نیست، بلکه درونی شدن سواد به مثابه فهم و تخیل متفاوت از جهان از مسیر رمزگذاری و رمزگشایی متفاوت است، تخیلی متفاوت از هستی و این یعنی رخداد حقیقت که کسب یک شبکه متفاوت ارتباطی از جهان همراه میشود.
شجریان اصرار ویژهای هم بر تقدم معنا بر فرم داشت و لذا در انتخاب متن سختگیر بود و آنرا احترام به مخاطبه با مخاطب میدانست؛ نشانه نوعی احترام قلبی به مخاطب. ساوندچکهای شدید او را در سالن وزارت کشور دیده بودم که چگونه در همه زوایا مینشست تا از کیفیت صدا مطمئن شود.
و بالاخره نگاه بین رشتهای او را از نوع دوستانش میشد تشخیص داد، از روانشناس تا عکاس و گرافیست تا جامعهشناس و اتنوگرافر در میان دوستان شجریان بودند. این نگاه بینرشتهای را من از نزدیک در درک ترکیبی او از رابطه خوشنویسی و موسیقی میدیدم. او میگفت میزان کشیدگی حروف در خوشنویسی با میزان تحریر در آواز رابطه مستقیم دارد و هردو قواعد مشابهی دارند و افراط در این زمینه به نویز معنایی و اغتشاش معنایی منجر میشود. او حتی به آویختگی برخی حروف مثل حرف غ در باغ و یا به سایر حروف آغازین و پایانی واژهها برای رعایت مکث کمتر بر آنها تاکید داشت و یا بر ضرورت عبور سریعتر از مثلا صدای خ که آنرا گوشنواز نمیدانست. شجریان متوجه سوار هم شدن واژگان در خوشنویسی و سیاه مشق هم بود و لذا به ادای صوتی بر همین مبنا اعتقاد داشت. اکسانگذاریهای دقیق بر واژهها هم همیشه برای صیقلزدن به معنا در دستور کارش بود و به خاطر دارم روزی را که یک بیت را بهانه کرد تا نشان دهد اکسانگذاری چگونه میتواند بر برداشتهای درست یا اشتباه از معنا تاثیرگذار باشد:
پدرم روضهرضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم
و متاسفانه بعضیها بیاطلاع از این همه برداشتهای عمیق زبانی، از استاد ایراد میگرفتند که حروف را میخورد!
دقت به فرامتن به مثابه چتر موقعیت زمانی و مکانی هم از دیگر ویژگیهای محمدرضا شجریان بود و با همین ویژگی بود که قادر بود از موقعیت؛ مقصد بسازد و با اتکا بر همین ویژگی بود که حاشیه را با متن تلاقی میداد و به نظرم خواندن مرغ سحر از سوی مخاطبان همین تلاقیگاه متن و حاشیه بود.
و بالاخره شجریان به سختیهای راهی که طی کرد آگاه بود، تاب آورد و توانست حقیقت استاد را جایگزین پندار مطرب کند.
▫️این خبر را به یاری حافظه تنظیم کردم، چون هنگام سخنرانی متن مکتوبی نداشتم. امیدوارم شبیه هم باشند. اما اگر ویدئویی از صحبتهای در مراسم منتشر شود حتما اینجا خواهم گذاشت
🔸حرفهایم در مراسم سومین سال درگذشت استاد شجریان
▫️مراسم بزرگداشت سومین سال درگذشت استاد #محمدرضا_شجریان یکشنبه ٣٠ مهر ١۴٠٢ در سالن شهناز خانه هنرمندان به همت خانه موسیقی و خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
استاد #قطبالدین_صادقی، من و استاد #غلامحسین_امیرخانی سه سخنران این نشست بودیم. حرفهایم در این مراسم:
همشهری بودن و قریب به سه دهه دوستی با محمدرضا شجریان تنها دلیل حضور من در جمع شماست، به گمان من بزرگترین کار استاد انتقال موسیقی از عرصه مقوله مربوط به حواس (sense) و به طور خاص شنوایی به عرصه هنر (art) باشد. به این سبب که موسیقی برای استاد به مثابه زیبایی هنری و نه علم الجمال، مطرح بود، میدانید که از دیرباز نگاه فلاسفهای چون افلاطون و ارسطو به موسیقی نه یک امر متعالی که امری طبیعی و عادی بوده است. آنها به روساختها میپرداختند و نه ژرف ساختها و حتی ارسطو هم در کتاب بوطیقا بیشتر به ساختمان شعر نگاه میکند. به گمان من مقوله ارتباطی شجریان و موسیقی از جنس سواد به مثابه مهارت نیست، بلکه درونی شدن سواد به مثابه فهم و تخیل متفاوت از جهان از مسیر رمزگذاری و رمزگشایی متفاوت است، تخیلی متفاوت از هستی و این یعنی رخداد حقیقت که کسب یک شبکه متفاوت ارتباطی از جهان همراه میشود.
شجریان اصرار ویژهای هم بر تقدم معنا بر فرم داشت و لذا در انتخاب متن سختگیر بود و آنرا احترام به مخاطبه با مخاطب میدانست؛ نشانه نوعی احترام قلبی به مخاطب. ساوندچکهای شدید او را در سالن وزارت کشور دیده بودم که چگونه در همه زوایا مینشست تا از کیفیت صدا مطمئن شود.
و بالاخره نگاه بین رشتهای او را از نوع دوستانش میشد تشخیص داد، از روانشناس تا عکاس و گرافیست تا جامعهشناس و اتنوگرافر در میان دوستان شجریان بودند. این نگاه بینرشتهای را من از نزدیک در درک ترکیبی او از رابطه خوشنویسی و موسیقی میدیدم. او میگفت میزان کشیدگی حروف در خوشنویسی با میزان تحریر در آواز رابطه مستقیم دارد و هردو قواعد مشابهی دارند و افراط در این زمینه به نویز معنایی و اغتشاش معنایی منجر میشود. او حتی به آویختگی برخی حروف مثل حرف غ در باغ و یا به سایر حروف آغازین و پایانی واژهها برای رعایت مکث کمتر بر آنها تاکید داشت و یا بر ضرورت عبور سریعتر از مثلا صدای خ که آنرا گوشنواز نمیدانست. شجریان متوجه سوار هم شدن واژگان در خوشنویسی و سیاه مشق هم بود و لذا به ادای صوتی بر همین مبنا اعتقاد داشت. اکسانگذاریهای دقیق بر واژهها هم همیشه برای صیقلزدن به معنا در دستور کارش بود و به خاطر دارم روزی را که یک بیت را بهانه کرد تا نشان دهد اکسانگذاری چگونه میتواند بر برداشتهای درست یا اشتباه از معنا تاثیرگذار باشد:
پدرم روضهرضوان به دو گندم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم
و متاسفانه بعضیها بیاطلاع از این همه برداشتهای عمیق زبانی، از استاد ایراد میگرفتند که حروف را میخورد!
دقت به فرامتن به مثابه چتر موقعیت زمانی و مکانی هم از دیگر ویژگیهای محمدرضا شجریان بود و با همین ویژگی بود که قادر بود از موقعیت؛ مقصد بسازد و با اتکا بر همین ویژگی بود که حاشیه را با متن تلاقی میداد و به نظرم خواندن مرغ سحر از سوی مخاطبان همین تلاقیگاه متن و حاشیه بود.
و بالاخره شجریان به سختیهای راهی که طی کرد آگاه بود، تاب آورد و توانست حقیقت استاد را جایگزین پندار مطرب کند.
▫️این خبر را به یاری حافظه تنظیم کردم، چون هنگام سخنرانی متن مکتوبی نداشتم. امیدوارم شبیه هم باشند. اما اگر ویدئویی از صحبتهای در مراسم منتشر شود حتما اینجا خواهم گذاشت
🔸هجدهمین جشن سالگرد تاسیس کانون ادبی زمستان
▫️همراه با آئین بزرگداشت و تجلی از استاد #قطبالدین_صادقی
▫️با حضور و اجرای اهالی مطرح موسیقی کشور و با شعر و ترانه خوانی شاعران و ترانهسرایان نام آشنا
▫️میهمانان و هنرمندان به زودی معرفی خواهند شد
▫️تهران، فرهنگسرای ارسباران، دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۷
@kanoonezemestan
▫️همراه با آئین بزرگداشت و تجلی از استاد #قطبالدین_صادقی
▫️با حضور و اجرای اهالی مطرح موسیقی کشور و با شعر و ترانه خوانی شاعران و ترانهسرایان نام آشنا
▫️میهمانان و هنرمندان به زودی معرفی خواهند شد
▫️تهران، فرهنگسرای ارسباران، دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۱۷
@kanoonezemestan
🔸آیین بزرگداشت قطبالدین صادقی در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود جشن هجدهمین سالگرد تأسیس کانون ادبی زمستان همراه با آیین بزرگداشت #قطبالدین_صادقی دوشنبه ۳۰ بهمنماه ١۴٠٢ ساعت ۱۷ در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود.
در این مراسم از فعالیتهای هنری قطبالدین صادقی فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مترجم، کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون تجلیل میشود و جمعی از چهرههای هنری و اهالی شعر و موسیقی در آن حضور خواهند داشت.
گروه موسیقی خاطرهسازها متشکل از قاسم افشار، چنگیز حبیبیان، حمید غلامعلی و مهدی مقدم و هنرمندان و چهرههایی همچون لیلا کردبچه، سید حسین متولیان، داوود رحمتاللهی، عبدالجبار کاکایی، یونس شکرخواه، سید عباس سجادی، فریبا وکیلی، مسعود همایونی، شهره سلطانی، مهدی یغمایی، محمدرضا چراغعلی، رسول نجفیان، میکائیل شهرستانی، اصغر همت، ایرج راد، آتش تقیپور، محمدرضا عیوضی، بامداد بیات، ستار اورکی، یاحا کاشانی، آزیتا موگویی، سیروس همتی، کورش سلیمانی، صابر قدیمی، محمدرضا عقیلی و... حاضران در این مراسم هستند.
کانون ادبی زمستان در چهارم دی ۱۳۸۴ در منطقه ۱۱ تهران به صورت تخصصی در حوزه شعر و ترانه فعالیتهای خود را آغاز کرد. نشستهای تخصصی شعر، جلسات ترانه-آواز و نشستهای نقد و بررسی کتابهای ادبی بخش اصلی فعالیتهای این کانون بوده است.
حضور در این برنامه برای عموم علاقهمندان آزاد و رایگان است و برای شرکت در آن میتوانید به فرهنگسرای ارسباران واقع در خیابان شریعتی، بالاتر از سیدخندان، خیابان جلفا مراجعه کنید.
در این مراسم از فعالیتهای هنری قطبالدین صادقی فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مترجم، کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون تجلیل میشود و جمعی از چهرههای هنری و اهالی شعر و موسیقی در آن حضور خواهند داشت.
گروه موسیقی خاطرهسازها متشکل از قاسم افشار، چنگیز حبیبیان، حمید غلامعلی و مهدی مقدم و هنرمندان و چهرههایی همچون لیلا کردبچه، سید حسین متولیان، داوود رحمتاللهی، عبدالجبار کاکایی، یونس شکرخواه، سید عباس سجادی، فریبا وکیلی، مسعود همایونی، شهره سلطانی، مهدی یغمایی، محمدرضا چراغعلی، رسول نجفیان، میکائیل شهرستانی، اصغر همت، ایرج راد، آتش تقیپور، محمدرضا عیوضی، بامداد بیات، ستار اورکی، یاحا کاشانی، آزیتا موگویی، سیروس همتی، کورش سلیمانی، صابر قدیمی، محمدرضا عقیلی و... حاضران در این مراسم هستند.
کانون ادبی زمستان در چهارم دی ۱۳۸۴ در منطقه ۱۱ تهران به صورت تخصصی در حوزه شعر و ترانه فعالیتهای خود را آغاز کرد. نشستهای تخصصی شعر، جلسات ترانه-آواز و نشستهای نقد و بررسی کتابهای ادبی بخش اصلی فعالیتهای این کانون بوده است.
حضور در این برنامه برای عموم علاقهمندان آزاد و رایگان است و برای شرکت در آن میتوانید به فرهنگسرای ارسباران واقع در خیابان شریعتی، بالاتر از سیدخندان، خیابان جلفا مراجعه کنید.
عرصههای ارتباطی
🔸آیین بزرگداشت قطبالدین صادقی در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود جشن هجدهمین سالگرد تأسیس کانون ادبی زمستان همراه با آیین بزرگداشت #قطبالدین_صادقی دوشنبه ۳۰ بهمنماه ١۴٠٢ ساعت ۱۷ در فرهنگسرای ارسباران برگزار میشود. در این مراسم از فعالیتهای هنری قطبالدین…
#دوستان🔸بزرگداشت دکتر صادقی
۳۰ بهمن ماه ١۴٠٢ - آیین بزرگداشت دکتر #قطبالدین_صادقی، در فرهنگسرای ارسباران، همزمان با جشن هجدهمین سالگرد تأسیس کانون ادبی زمستان.
استاد قطبالدین صادقی فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مترجم، کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون است.
۳۰ بهمن ماه ١۴٠٢ - آیین بزرگداشت دکتر #قطبالدین_صادقی، در فرهنگسرای ارسباران، همزمان با جشن هجدهمین سالگرد تأسیس کانون ادبی زمستان.
استاد قطبالدین صادقی فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مترجم، کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون است.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸کلید دموکراتیک تئاتر
این کلید دموکراتیک #تئاتر را ما از یونانیان به یادگار داریم که به ضدقهرمان به اندازۀ قهرمان فرصت میدهد تا از عقاید خود دفاع کند و نظریاتش را بگوید. گفتوگو یا #دیالوگ به این معناست که همۀ حق با شما نیست. حق با دو سوست. در ارتباطی دوسویه است که باید شروع به تبادل نظر، افکار و احساسات کرد تا به نتیجه رسید. نتیجه به هیچعنوان از ابتدا مشخص نیست و در آخر معلوم میشود. آلبر کامو میگوید در تمام جهان مسیحیت، فقط یک لحظۀ دراماتیک وجود دارد. لحظهای که تا پیش از آن همۀ رابطهها یکسویه و تسلیم رو به خداست. وقتی عیسی مسیح را مصلوب میکنند و او برای لحظهای سرش را بالا میگیرد و رو به خدا گله میکند که چرا رهایم کردی؟ کامو میگوید این تنها لحظۀ دراماتیک تاریخ مسیحیت است؛ لحظهای که ارادهای در برابر ارادهای دیگر میایستد و حرفش را میزند.
▫️از گفتوگوی #امیرعباس_تقیپور با #قطبالدین_صادقی، کارگردان، مترجم و نمایشنامهنویس. از مجموعۀ سلسله گفتوگوهایی درباره گفتوگو. متن مکتوب این گفتوگو را میتوانید در شماره ۱۶۶_۱۶۷ بخوانید.
@cm_magazine
این کلید دموکراتیک #تئاتر را ما از یونانیان به یادگار داریم که به ضدقهرمان به اندازۀ قهرمان فرصت میدهد تا از عقاید خود دفاع کند و نظریاتش را بگوید. گفتوگو یا #دیالوگ به این معناست که همۀ حق با شما نیست. حق با دو سوست. در ارتباطی دوسویه است که باید شروع به تبادل نظر، افکار و احساسات کرد تا به نتیجه رسید. نتیجه به هیچعنوان از ابتدا مشخص نیست و در آخر معلوم میشود. آلبر کامو میگوید در تمام جهان مسیحیت، فقط یک لحظۀ دراماتیک وجود دارد. لحظهای که تا پیش از آن همۀ رابطهها یکسویه و تسلیم رو به خداست. وقتی عیسی مسیح را مصلوب میکنند و او برای لحظهای سرش را بالا میگیرد و رو به خدا گله میکند که چرا رهایم کردی؟ کامو میگوید این تنها لحظۀ دراماتیک تاریخ مسیحیت است؛ لحظهای که ارادهای در برابر ارادهای دیگر میایستد و حرفش را میزند.
▫️از گفتوگوی #امیرعباس_تقیپور با #قطبالدین_صادقی، کارگردان، مترجم و نمایشنامهنویس. از مجموعۀ سلسله گفتوگوهایی درباره گفتوگو. متن مکتوب این گفتوگو را میتوانید در شماره ۱۶۶_۱۶۷ بخوانید.
@cm_magazine
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قطبالدین صادقی:
🔸مفت به جایی نمیرسیم
هیچ کشوری را، هیچ فرهنگی را و هیچ انسانی را سراغ ندارم که مفت به جایی رسیده باشد. هر کس به هر کجا رسیده، در پرتو کار و تلاش رسیده است. وظیفۀ ما کار و تلاش است و نباید خسته شویم. این بخشی از سرنوشت ماست. سخنم را با جملهای زیبا از آگوست استریندبرگ تمام میکنم. او میگوید برایتان آرزوی خوشبختی نمیکنم، چون چنین چیزی وجود ندارد. برایتان آرزوی توان و نیرومندی میکنم تا بتوانید بار رنجها و مصائب زندگی را به دوش بکشید. ما باید اینقدر قوی باشیم که بتوانیم بار مصائب زندگی را بر دوش بکشیم و سربلند بیرون بیاییم.
▫️از گفتوگوی #امیرعباس_تقیپور با #قطبالدین_صادقی، کارگردان، مترجم و نمایشنامهنویس. از مجموعۀ سلسله گفتوگوهایی درباره گفتوگو. متن مکتوب این گفتوگو را میتوانید در شماره ۱۶۶-۱۶۷ بخوانید.
@cm_magazine
🔸مفت به جایی نمیرسیم
هیچ کشوری را، هیچ فرهنگی را و هیچ انسانی را سراغ ندارم که مفت به جایی رسیده باشد. هر کس به هر کجا رسیده، در پرتو کار و تلاش رسیده است. وظیفۀ ما کار و تلاش است و نباید خسته شویم. این بخشی از سرنوشت ماست. سخنم را با جملهای زیبا از آگوست استریندبرگ تمام میکنم. او میگوید برایتان آرزوی خوشبختی نمیکنم، چون چنین چیزی وجود ندارد. برایتان آرزوی توان و نیرومندی میکنم تا بتوانید بار رنجها و مصائب زندگی را به دوش بکشید. ما باید اینقدر قوی باشیم که بتوانیم بار مصائب زندگی را بر دوش بکشیم و سربلند بیرون بیاییم.
▫️از گفتوگوی #امیرعباس_تقیپور با #قطبالدین_صادقی، کارگردان، مترجم و نمایشنامهنویس. از مجموعۀ سلسله گفتوگوهایی درباره گفتوگو. متن مکتوب این گفتوگو را میتوانید در شماره ۱۶۶-۱۶۷ بخوانید.
@cm_magazine
#رخنما #یونس_شکرخواه
#دوستان🔸با دکتر قطبالدین صادقی
▫️چند فریم در پایان روزی خوش با دکتر #قطبالدین_صادقی عزیز، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مترجم، کارگردان تئاتر، بازیگر سینما و تلویزیون
▫️عکسها را دوست شاعرم #سجاد_عزیزیآرام گرفته است
#دوستان🔸با دکتر قطبالدین صادقی
▫️چند فریم در پایان روزی خوش با دکتر #قطبالدین_صادقی عزیز، فیلمنامهنویس، نمایشنامهنویس، مترجم، کارگردان تئاتر، بازیگر سینما و تلویزیون
▫️عکسها را دوست شاعرم #سجاد_عزیزیآرام گرفته است