عرصه‌های‌ ارتباطی
3.68K subscribers
29.9K photos
3.06K videos
878 files
6K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#کلاس #متدولوژی
#زوم 🔸 تحلیل گفتمان* چیست؟
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#میشل_فوکو در کتاب دیرینه‌شناسی دانش (که در اصل در سال ۱۹۶۹ به زبان فرانسوی تحت عنوان L'archeologie Du savoir منتشر شد) می‌گوید گفتمان را نباید با آگاهی مستتر در صورت خارجی زبان (Language) اشتباه گرفت.
همچنین نباید آن را تا سطح زبانی (Language) که یک سوژه انسانی صحبت می‌کند، تنزل داد. به جای اینها، باید نشان داد که #گفتمان را می‌توان به عنوان رویه‌ای که دور و تسلسل‌های خاص خود را دارد، تجزیه و تحلیل کرد.
فوکو مفهوم حوزه و میدان رویدادهای گفتمانی را عرضه کرده است. از دیدگاه وی حوزه رویدادهای گفتمانی عبارت است از: یک گروه‌بندی که همواره محدود و در هر لحظه اسیر توالی‌های زبانی است که در آن رخ می‌دهد. این توالی‌ها می‌توانند بی‌شمار باشند و از لحاظ ابعاد نیز فراتر از ظرفیت ثبت حافظه یا قرائت عمل کنند، با این حال، یک گروه‌بندی محدود است.
جای شگفتی نیست پرسش‌هایی که درباره ویژگی‌های تحلیل زبانی مطرح می‌شود، مثل "بر اساس چه قوانینی اظهار نظر خاصی ارائه می‌شود و متعاقباً بر اساس چه قوانینی اظهارات مشابه مطرح می‌شوند؟ " می‌توانند به شکل دیگری نیز طرح شوند: "چگونه بیان و اظهار نظری خاص به جای بیان و اظهار نظری دیگر مطرح شد؟ ".
فوکو مایل نیست بین گزاره‌های گفتمانی خاص (حاکم شده) ـ که هدف آن عرضه نیات پنهان سوژه متکلم است ـ با "معنی واقعی" آنچه که گفته شده، تمایز قائل شود. در عوض، تحلیل فوکویی تلاشی است برای اینکه در توصیف حوزه گفتمانی، بیان دقیقا با ویژگی‌ها و مشخصات ارائه آن درک شود، مرزهای آن و ارتباط درونی آن با سایر گزاره‌ها یافته و نشان داده شود چه گزاره‌هایی دیگری کنار گذاشته شده‌اند.
اساساً چرا یک پژوهشگر باید سوال کند که آیا این بیان می‌توانست چیزی جز این باشد که هست؟ چطور این بیان، این فضا را اشغال کرده و نه فضایی دیگر را؟ ارتباط آن با سایر بیان‌ها و گزاره‌ها از چه قرار است؟
فوکو در پاسخ به چنین پرسش‌هایی است که مجموعه مقررات مربوط به رویه‌ها گفتمانی خود را مطرح می‌سازد. او در واقع می‌گوید احتمال در محاق قرار گرفتن چیزهای مقدم بر گفتمان و حتی احتمال حذف آنها باید در نظر گرفته شود؛ بنابراین باید برای تحلیل نحوه شکل‌گیری ابژه‌ها در گفتمان‌ها، به حرکتی کلیدی دامن زد تا به این ترتیب بتوان توجه به این احتمالات را در اولویت قرار داد. با توصیف این ابژه‌ها می‌توان مفاهیم آنها را بدون ارجاع به زمینه‌ها و به طور خاص به "بنیان موضوع‌ها"، اما با ربط دادنشان به پیکره مقرراتی که آن‌ها را در درون گفتمان‌ها به وجود آورده و شرایط تاریخی بروز آنها را مهیا ساخته است، تعمیم و بسط داد.
برای درک #رویه‌های_گفتمانی، ابتدا باید رابطه قانونمند حاکم بر فرایند گسترش آنها را شناخت. پروژه فوکو در همین نقطه به شدت از #تحلیل_گفتمان زبان‌شناسی فاصله می‌گیرد؛ برای مثال، اینکه فوکو می‌پذیرد مطالعات مربوط به سازمان واژه‌ها یا معنی‌شناسی نقش مهمی در نقدها ایفا می‌کنند، در کار خود به آنها اهمیت نمی‌دهد.
او می‌گوید: "تحلیل محتوای واژه‌ها یا معنا را که در اختیار سوژه متکلم است توصیف می‌کند و یا ساختار معناشناسی موجود در سطح گفتمان را؛ گفتمانی که قبلاً شکل گرفته است. این تحلیل محتوا شامل رویههای گفتمانی نمی‌شود. رویه گفتمانی در واقع کانون تجمع ابژه‌های موجود در گفتمان است، ابژه‌هایی که در گفتمان‌ها شکل می‌گیرند، تغییر شکل می‌دهند، پدیدار و ناپدید می‌شوند و این اتفاقات در حالی به وقوع می‌پیوندند که ابژه‌ها در ابتدا به صورتی ناقص و سطحی در گفتمان‌ها ظهور می‌یابند. "