#تاریخ #ارتباطات
▫️برگی از تاریخ ارتباطات در ایران
🔸كاستلز در شبكهای ديگر
#يونس_شكرخواه | خاطرهای از سال ۱۳۸۵
"- سعي كن زياد روي من تمركز نكني؛ من از صبح دو سخنرانی داشتهام و ترجيح میدهم حرف نزنم. "
اين نخستين جملاتي بود كه #مانوئل_كاستلز؛ نويسنده تريلوژی پرقدرت #جامعه_شبكهای در گوش من به عنوان گرداننده مراسم زمزمه كرد. مردی كه انقلاب آیتی را با جنبشهای اجتماعی فرهنگی و بازسازی #كاپيتاليسم گره زده است تا شيپور بيدارباش را براي جهانيان به صدا در آورده تا جامعه شبكهای را تماشا كنند؛ حالا میخواست يكطرفه به جمع گره نخورد.
پروفسور #كاظم_معتمدنژاد كنار من است و اين يعنی من و همكاران و همكلاسیها كه با او راهها پيمودهايم باز هم میتوانيم با آرامش خاطر حرفهايمان را بزنيم و نگاه ايرانیمان را به زمين و زمان و به كاستلز و جامعه شبكهایاش داشته باشيم. پروفسور به زبان فرانسه به ميهمان اسپانيولی خوش آمد میگويد و به سوابق انقلابیاش اشاره میكند. دكتر #فرقانی رئيس دانشكده هم به زبان انگليسی به او خوش آمد میگويد تا هر چه سريعتر از تشريفات اوليه رها شويم.
همكارم دكتر #هادی_خانيكی ليد كنجكاویهای جمع ارتباطی حاضر را مينويسد:
" - آقاي كاستلز آيا هنوز نظريات انتقادی را دنبال میكنيد؟ شما اگر چه به تاثيرات فكري #پولانزاس، #تورن و #آلتوسر بر روی خودتان معترف هستيد، اما آيا هنوز هم از موضع يك انديشمند انتقادی به مقوله #جامعهاطلاعاتی نگاه میكنيد يا نه؟ "
براي دانشكدهای كه #مطالعاتانتقادی برايش حكم نقشه راهنما در جهان ديجيتال معاصر را دارد؛ چنين پرسشی میتوانست قلاب اصلی بحث باشد. اما زود معلوم شد كه ماهي طلایی ما حتی اگر به قلاب گير كند؛ براي بيرون كشيده نشدن از آب هم برنامه دارد و ممكن است بگريزد؛ كه گريخت:
" – در بند چارچوبها نيستم. مانوئل كاستلز به عنوان شخص نگاه انتقادی دارد اما كاستلز محقق مراقب است كه چنين نگاهی بر روی پژوهشهايش اثر نگذارد. "
به فارسی به دكتر خانيكی گفتم من جور ديگری دنبال میكنم تا تكليف را يكسره كنيم و پرسيدم:
" - آيا كاستلز پژوهشگر از اقتصاد سياسي به عنوان يك جعبه ابزار براي مطالعه جامعه شبكهای استفاده میكند يا خير؟ "
و بیدرنگ گفت:
"- بله از اين جعبه ابزار استفاده میكنم؛ اما كل اين جعبه با من نيست و آنرا باز میكنم تا اگر ابزار به درد بخوري داخل آن بود، از آن استفاده كنم. "
اينگونه پاسخها از چهرهای كه جامعه شبكهای را جامعهای #كاپيتاليست میداند و كاپيتاليسم اطلاعاتي جهانی را مولدترين سيستم در قلب محرومترين افراد؛ برايم بيگانه به نظر میرسد و اين حس با تعقيب پرسشها از طرف همكاران ديگرم دكتر #علی_محمدي و دكتر #پرويز_پيران درباره جنبشهای اجتماعی هم با من باقی میماند:
- " جنبشها نمیتوانند دستور جلسه بسازند. آنها از ارزشها دفاع میكنند و اين نهادهاي سياسي هستند كه بايد كار را به پيش ببرند"
پس كارها به پيش نخواهد رفت. چون كاستلز در عين حال معتقد است كه سياست در بحران مشروعيت متوقف شده است.
دكتر #احمد_ميرعابدينی به صراحت به او میگويد اين يك كاستلز ديگر است كه اينجا نشسته است و بعد هم پرسشهای دانشجويان كاستلز را گرم میكند.
دوباره آرام در گوشم زمزمه میكند:
"- بهتر نيست كامل ترجمه نكنی و فقط نكات مهم را ترجمه كنی تا وقت بيشتری برای طرح حرفها داشته باشيم و بگذاريم همه سئوال كنند؟ اينها بچههای پر انرژی و با سوادی هستند"
به ساعتم نگاه میكنم؛ از وقت در نظر گرفته شده يكساعت گذشته ولي كاستلز تازه انگار دلش میخواهد بيشتر حرف بزند. حالا شوخي میكند؛ با هيجان بيشتري حرف میزند و حتی به من كمك میكند و با اشاره به نقاط مختلف سالن پرسش كنندگان را كه دستهايشان را بالا گرفتهاند نشان میدهد. كاستلز حالا صريحتر هم شده است:
"... امريكا يكجانبه گراست؛ زنان و رسانهها كارگزاران تغييرات هستند؛ دارم درباره رابطه قدرت و ارتباطات كتاب ديگري مینويسم؛ سو استفاده جنسی از كودكان در امريكا بالاست؛ هويتهای گوناگون راهكارهاي بيرون ايستادن از نظام جهانی كاپيتالیست اطلاعاتي هستند ... من #آنتونی_گيدنز نيستم او طرفدار #تونی_بلر است ... "
در مراسم شامي كه مشتركا از جانب خبرگزاری ميراث فرهنگی و دانشكده برگزار شده؛ دكتر #پايا مترجم جامعه شبكهای به من میگويد كاستلز خيلی از تشكيل اين جلسه خوشحال است.
اما به گمان من يك نفر از او خوشحالتر است؛ پدر ارتباطات اين ديار كه ساكت نشسته بود و مراسم بیتكلفی را تماشا میكرد كه در آن شاگردانش در برابر يكي از نامآورترين چهرهای جهانی ارتباطي معاصر محك میخوردند. لبخند پروفسور معتمدنژاد در مراسم شام؛ وقتی كنار كاستلز به عكس گرفتن پرداختيم برای ما مفاهيم بيشتري نسبت به كاستلز در بر داشت.
▫️آی تی ایران، ۱۴ خرداد ۱۳۸۵
▫️برگی از تاریخ ارتباطات در ایران
🔸كاستلز در شبكهای ديگر
#يونس_شكرخواه | خاطرهای از سال ۱۳۸۵
"- سعي كن زياد روي من تمركز نكني؛ من از صبح دو سخنرانی داشتهام و ترجيح میدهم حرف نزنم. "
اين نخستين جملاتي بود كه #مانوئل_كاستلز؛ نويسنده تريلوژی پرقدرت #جامعه_شبكهای در گوش من به عنوان گرداننده مراسم زمزمه كرد. مردی كه انقلاب آیتی را با جنبشهای اجتماعی فرهنگی و بازسازی #كاپيتاليسم گره زده است تا شيپور بيدارباش را براي جهانيان به صدا در آورده تا جامعه شبكهای را تماشا كنند؛ حالا میخواست يكطرفه به جمع گره نخورد.
پروفسور #كاظم_معتمدنژاد كنار من است و اين يعنی من و همكاران و همكلاسیها كه با او راهها پيمودهايم باز هم میتوانيم با آرامش خاطر حرفهايمان را بزنيم و نگاه ايرانیمان را به زمين و زمان و به كاستلز و جامعه شبكهایاش داشته باشيم. پروفسور به زبان فرانسه به ميهمان اسپانيولی خوش آمد میگويد و به سوابق انقلابیاش اشاره میكند. دكتر #فرقانی رئيس دانشكده هم به زبان انگليسی به او خوش آمد میگويد تا هر چه سريعتر از تشريفات اوليه رها شويم.
همكارم دكتر #هادی_خانيكی ليد كنجكاویهای جمع ارتباطی حاضر را مينويسد:
" - آقاي كاستلز آيا هنوز نظريات انتقادی را دنبال میكنيد؟ شما اگر چه به تاثيرات فكري #پولانزاس، #تورن و #آلتوسر بر روی خودتان معترف هستيد، اما آيا هنوز هم از موضع يك انديشمند انتقادی به مقوله #جامعهاطلاعاتی نگاه میكنيد يا نه؟ "
براي دانشكدهای كه #مطالعاتانتقادی برايش حكم نقشه راهنما در جهان ديجيتال معاصر را دارد؛ چنين پرسشی میتوانست قلاب اصلی بحث باشد. اما زود معلوم شد كه ماهي طلایی ما حتی اگر به قلاب گير كند؛ براي بيرون كشيده نشدن از آب هم برنامه دارد و ممكن است بگريزد؛ كه گريخت:
" – در بند چارچوبها نيستم. مانوئل كاستلز به عنوان شخص نگاه انتقادی دارد اما كاستلز محقق مراقب است كه چنين نگاهی بر روی پژوهشهايش اثر نگذارد. "
به فارسی به دكتر خانيكی گفتم من جور ديگری دنبال میكنم تا تكليف را يكسره كنيم و پرسيدم:
" - آيا كاستلز پژوهشگر از اقتصاد سياسي به عنوان يك جعبه ابزار براي مطالعه جامعه شبكهای استفاده میكند يا خير؟ "
و بیدرنگ گفت:
"- بله از اين جعبه ابزار استفاده میكنم؛ اما كل اين جعبه با من نيست و آنرا باز میكنم تا اگر ابزار به درد بخوري داخل آن بود، از آن استفاده كنم. "
اينگونه پاسخها از چهرهای كه جامعه شبكهای را جامعهای #كاپيتاليست میداند و كاپيتاليسم اطلاعاتي جهانی را مولدترين سيستم در قلب محرومترين افراد؛ برايم بيگانه به نظر میرسد و اين حس با تعقيب پرسشها از طرف همكاران ديگرم دكتر #علی_محمدي و دكتر #پرويز_پيران درباره جنبشهای اجتماعی هم با من باقی میماند:
- " جنبشها نمیتوانند دستور جلسه بسازند. آنها از ارزشها دفاع میكنند و اين نهادهاي سياسي هستند كه بايد كار را به پيش ببرند"
پس كارها به پيش نخواهد رفت. چون كاستلز در عين حال معتقد است كه سياست در بحران مشروعيت متوقف شده است.
دكتر #احمد_ميرعابدينی به صراحت به او میگويد اين يك كاستلز ديگر است كه اينجا نشسته است و بعد هم پرسشهای دانشجويان كاستلز را گرم میكند.
دوباره آرام در گوشم زمزمه میكند:
"- بهتر نيست كامل ترجمه نكنی و فقط نكات مهم را ترجمه كنی تا وقت بيشتری برای طرح حرفها داشته باشيم و بگذاريم همه سئوال كنند؟ اينها بچههای پر انرژی و با سوادی هستند"
به ساعتم نگاه میكنم؛ از وقت در نظر گرفته شده يكساعت گذشته ولي كاستلز تازه انگار دلش میخواهد بيشتر حرف بزند. حالا شوخي میكند؛ با هيجان بيشتري حرف میزند و حتی به من كمك میكند و با اشاره به نقاط مختلف سالن پرسش كنندگان را كه دستهايشان را بالا گرفتهاند نشان میدهد. كاستلز حالا صريحتر هم شده است:
"... امريكا يكجانبه گراست؛ زنان و رسانهها كارگزاران تغييرات هستند؛ دارم درباره رابطه قدرت و ارتباطات كتاب ديگري مینويسم؛ سو استفاده جنسی از كودكان در امريكا بالاست؛ هويتهای گوناگون راهكارهاي بيرون ايستادن از نظام جهانی كاپيتالیست اطلاعاتي هستند ... من #آنتونی_گيدنز نيستم او طرفدار #تونی_بلر است ... "
در مراسم شامي كه مشتركا از جانب خبرگزاری ميراث فرهنگی و دانشكده برگزار شده؛ دكتر #پايا مترجم جامعه شبكهای به من میگويد كاستلز خيلی از تشكيل اين جلسه خوشحال است.
اما به گمان من يك نفر از او خوشحالتر است؛ پدر ارتباطات اين ديار كه ساكت نشسته بود و مراسم بیتكلفی را تماشا میكرد كه در آن شاگردانش در برابر يكي از نامآورترين چهرهای جهانی ارتباطي معاصر محك میخوردند. لبخند پروفسور معتمدنژاد در مراسم شام؛ وقتی كنار كاستلز به عكس گرفتن پرداختيم برای ما مفاهيم بيشتري نسبت به كاستلز در بر داشت.
▫️آی تی ایران، ۱۴ خرداد ۱۳۸۵
#تاریخ #ارتباطات
🔸كاستلز در شبكهای ديگر
▫️برگی از تاریخ ارتباطات در ایران
▫️#يونس_شكرخواه
▫️خاطرهای از سال ۱۳۸۵
"- سعي كن زياد روي من تمركز نكنی؛ از صبح دو سخنرانی داشتهام و ترجيح میدهم حرف نزنم."
اين نخستين جملاتي بود كه #مانوئل_كاستلز؛ نويسنده تريلوژی پرقدرت #جامعهشبكهای در گوش من به عنوان گرداننده مراسم زمزمه كرد. مردی كه انقلاب آیتی را با جنبشهای اجتماعی فرهنگی و بازسازی #كاپيتاليسم گره زده است تا شيپور بيدارباش را براي جهانيان به صدا در آورده تا جامعه شبكهای را تماشا كنند؛ حالا میخواست يكطرفه به جمع گره نخورد.
پروفسور #كاظم_معتمدنژاد كنار من است و اين يعنی من و همكاران و همكلاسیها كه با او راهها پيمودهايم باز هم میتوانيم با آرامش خاطر حرفهايمان را بزنيم و نگاه ايرانیمان را به زمين و زمان و به كاستلز و جامعه شبكهایاش داشته باشيم. پروفسور به زبان فرانسه به ميهمان اسپانيولی خوش آمد میگويد و به سوابق انقلابیاش اشاره میكند. دكتر #محمدمهدی_فرقانی رئيس دانشكده هم به زبان انگليسی به او خوش آمد میگويد تا هر چه سريعتر از تشريفات اوليه رها شويم.
همكارم دكتر #هادی_خانيكی ليد كنجكاویهای جمع ارتباطی حاضر را میزتد:
" - آقای كاستلز آيا هنوز نظريات انتقادی را دنبال میكنيد؟ شما اگر چه به تاثيرات فكري #پولانزاس، #تورن و #آلتوسر بر روی خودتان معترف هستيد، اما آيا هنوز هم از موضع يك انديشمند انتقادی به مقوله #جامعهاطلاعاتی نگاه میكنيد يا نه؟ "
براي دانشكدهای كه #مطالعاتانتقادی برايش حكم نقشه راهنما در جهان ديجيتال معاصر را دارد؛ چنين پرسشی میتوانست قلاب اصلی بحث باشد. اما زود معلوم شد كه ماهی طلایی ما حتی اگر به قلاب گير كند؛ براي بيرون كشيده نشدن از آب هم برنامه دارد و ممكن است بگريزد؛ كه گريخت:
–"در بند چارچوبها نيستم. مانوئل كاستلز به عنوان شخص نگاه انتقادی دارد اما كاستلز محقق مراقب است كه چنين نگاهی بر روی پژوهشهايش اثر نگذارد."
به فارسی به دكتر خانيكی گفتم من جور ديگری دنبال میكنم تا تكليف را يكسره كنيم و پرسيدم:
-"آيا كاستلز پژوهشگر از اقتصاد سياسی به عنوان يك جعبه ابزار برای مطالعه جامعه شبكهای استفاده میكند يا خير؟"
و بیدرنگ گفت:
- "بله از اين جعبه ابزار استفاده میكنم؛ اما كل اين جعبه با من نيست و آنرا باز میكنم تا اگر ابزار به درد بخوري داخل آن بود، از آن استفاده كنم."
اينگونه پاسخها از چهرهای كه جامعه شبكهای را جامعهای #كاپيتاليست میداند و كاپيتاليسم اطلاعاتي جهانی را مولدترين سيستم در قلب محرومترين افراد؛ برايم بيگانه به نظر میرسد و اين حس با تعقيب پرسشها از طرف همكاران ديگرم دكتر #علی_محمدی و دكتر #پرويز_پيران درباره جنبشهای اجتماعی هم با من باقی میماند:
- "جنبشها نمیتوانند دستور جلسه بسازند. آنها از ارزشها دفاع میكنند و اين نهادهاي سياسی هستند كه بايد كار را به پيش ببرند"
پس كارها به پيش نخواهد رفت. چون كاستلز در عين حال معتقد است كه سياست در بحران مشروعيت متوقف شده است.
دكتر #احمد_ميرعابدينی به صراحت به او میگويد اين يك كاستلز ديگر است كه اينجا نشسته است و بعد هم پرسشهای دانشجويان كاستلز را گرم میكند.
دوباره آرام در گوشم زمزمه میكند:
"- بهتر نيست كامل ترجمه نكنی و فقط نكات مهم را ترجمه كنی تا وقت بيشتری برای طرح حرفها داشته باشيم و بگذاريم همه سئوال كنند؟ اينها بچههای پر انرژی و با سوادی هستند"
به ساعتم نگاه میكنم؛ از وقت در نظر گرفته شده يكساعت گذشته ولی كاستلز تازه انگار دلش میخواهد بيشتر حرف بزند. حالا شوخي میكند؛ با هيجان بيشتری حرف میزند و حتی به من كمك میكند و با اشاره به نقاط مختلف سالن پرسش كنندگان را كه دستهايشان را بالا گرفتهاند نشان میدهد. كاستلز حالا صريحتر هم شده است:
"... امريكا يكجانبه گراست؛ زنان و رسانهها كارگزاران تغييرات هستند؛ دارم درباره رابطه قدرت و ارتباطات كتاب ديگري مینويسم؛ سو استفاده جنسی از كودكان در امريكا بالاست؛ هويتهای گوناگون راهكارهاي بيرون ايستادن از نظام جهانی كاپيتالیست اطلاعاتي هستند ... من #آنتونی_گيدنز نيستم او طرفدار #تونی_بلر است ... "
در مراسم شامي كه مشتركا از جانب خبرگزاری ميراث فرهنگی و دانشكده برگزار شده؛ دكتر #پايا مترجم جامعه شبكهای به من میگويد كاستلز خيلی از تشكيل اين جلسه خوشحال است.
اما به گمان من يك نفر از او خوشحالتر است؛ پدر ارتباطات اين ديار كه ساكت نشسته بود و مراسم بیتكلفی را تماشا میكرد كه در آن شاگردانش در برابر يكي از نامآورترين چهرهای جهانی ارتباطي معاصر محك میخوردند. لبخند پروفسور #کاظم_معتمدنژاد در مراسم شام؛ وقتی كنار كاستلز به عكس گرفتن پرداختيم برای ما مفاهيم بيشتري نسبت به كاستلز در بر داشت.
▫️آی تی ایران، ۱۴ خرداد ۱۳۸۵
🔸كاستلز در شبكهای ديگر
▫️برگی از تاریخ ارتباطات در ایران
▫️#يونس_شكرخواه
▫️خاطرهای از سال ۱۳۸۵
"- سعي كن زياد روي من تمركز نكنی؛ از صبح دو سخنرانی داشتهام و ترجيح میدهم حرف نزنم."
اين نخستين جملاتي بود كه #مانوئل_كاستلز؛ نويسنده تريلوژی پرقدرت #جامعهشبكهای در گوش من به عنوان گرداننده مراسم زمزمه كرد. مردی كه انقلاب آیتی را با جنبشهای اجتماعی فرهنگی و بازسازی #كاپيتاليسم گره زده است تا شيپور بيدارباش را براي جهانيان به صدا در آورده تا جامعه شبكهای را تماشا كنند؛ حالا میخواست يكطرفه به جمع گره نخورد.
پروفسور #كاظم_معتمدنژاد كنار من است و اين يعنی من و همكاران و همكلاسیها كه با او راهها پيمودهايم باز هم میتوانيم با آرامش خاطر حرفهايمان را بزنيم و نگاه ايرانیمان را به زمين و زمان و به كاستلز و جامعه شبكهایاش داشته باشيم. پروفسور به زبان فرانسه به ميهمان اسپانيولی خوش آمد میگويد و به سوابق انقلابیاش اشاره میكند. دكتر #محمدمهدی_فرقانی رئيس دانشكده هم به زبان انگليسی به او خوش آمد میگويد تا هر چه سريعتر از تشريفات اوليه رها شويم.
همكارم دكتر #هادی_خانيكی ليد كنجكاویهای جمع ارتباطی حاضر را میزتد:
" - آقای كاستلز آيا هنوز نظريات انتقادی را دنبال میكنيد؟ شما اگر چه به تاثيرات فكري #پولانزاس، #تورن و #آلتوسر بر روی خودتان معترف هستيد، اما آيا هنوز هم از موضع يك انديشمند انتقادی به مقوله #جامعهاطلاعاتی نگاه میكنيد يا نه؟ "
براي دانشكدهای كه #مطالعاتانتقادی برايش حكم نقشه راهنما در جهان ديجيتال معاصر را دارد؛ چنين پرسشی میتوانست قلاب اصلی بحث باشد. اما زود معلوم شد كه ماهی طلایی ما حتی اگر به قلاب گير كند؛ براي بيرون كشيده نشدن از آب هم برنامه دارد و ممكن است بگريزد؛ كه گريخت:
–"در بند چارچوبها نيستم. مانوئل كاستلز به عنوان شخص نگاه انتقادی دارد اما كاستلز محقق مراقب است كه چنين نگاهی بر روی پژوهشهايش اثر نگذارد."
به فارسی به دكتر خانيكی گفتم من جور ديگری دنبال میكنم تا تكليف را يكسره كنيم و پرسيدم:
-"آيا كاستلز پژوهشگر از اقتصاد سياسی به عنوان يك جعبه ابزار برای مطالعه جامعه شبكهای استفاده میكند يا خير؟"
و بیدرنگ گفت:
- "بله از اين جعبه ابزار استفاده میكنم؛ اما كل اين جعبه با من نيست و آنرا باز میكنم تا اگر ابزار به درد بخوري داخل آن بود، از آن استفاده كنم."
اينگونه پاسخها از چهرهای كه جامعه شبكهای را جامعهای #كاپيتاليست میداند و كاپيتاليسم اطلاعاتي جهانی را مولدترين سيستم در قلب محرومترين افراد؛ برايم بيگانه به نظر میرسد و اين حس با تعقيب پرسشها از طرف همكاران ديگرم دكتر #علی_محمدی و دكتر #پرويز_پيران درباره جنبشهای اجتماعی هم با من باقی میماند:
- "جنبشها نمیتوانند دستور جلسه بسازند. آنها از ارزشها دفاع میكنند و اين نهادهاي سياسی هستند كه بايد كار را به پيش ببرند"
پس كارها به پيش نخواهد رفت. چون كاستلز در عين حال معتقد است كه سياست در بحران مشروعيت متوقف شده است.
دكتر #احمد_ميرعابدينی به صراحت به او میگويد اين يك كاستلز ديگر است كه اينجا نشسته است و بعد هم پرسشهای دانشجويان كاستلز را گرم میكند.
دوباره آرام در گوشم زمزمه میكند:
"- بهتر نيست كامل ترجمه نكنی و فقط نكات مهم را ترجمه كنی تا وقت بيشتری برای طرح حرفها داشته باشيم و بگذاريم همه سئوال كنند؟ اينها بچههای پر انرژی و با سوادی هستند"
به ساعتم نگاه میكنم؛ از وقت در نظر گرفته شده يكساعت گذشته ولی كاستلز تازه انگار دلش میخواهد بيشتر حرف بزند. حالا شوخي میكند؛ با هيجان بيشتری حرف میزند و حتی به من كمك میكند و با اشاره به نقاط مختلف سالن پرسش كنندگان را كه دستهايشان را بالا گرفتهاند نشان میدهد. كاستلز حالا صريحتر هم شده است:
"... امريكا يكجانبه گراست؛ زنان و رسانهها كارگزاران تغييرات هستند؛ دارم درباره رابطه قدرت و ارتباطات كتاب ديگري مینويسم؛ سو استفاده جنسی از كودكان در امريكا بالاست؛ هويتهای گوناگون راهكارهاي بيرون ايستادن از نظام جهانی كاپيتالیست اطلاعاتي هستند ... من #آنتونی_گيدنز نيستم او طرفدار #تونی_بلر است ... "
در مراسم شامي كه مشتركا از جانب خبرگزاری ميراث فرهنگی و دانشكده برگزار شده؛ دكتر #پايا مترجم جامعه شبكهای به من میگويد كاستلز خيلی از تشكيل اين جلسه خوشحال است.
اما به گمان من يك نفر از او خوشحالتر است؛ پدر ارتباطات اين ديار كه ساكت نشسته بود و مراسم بیتكلفی را تماشا میكرد كه در آن شاگردانش در برابر يكي از نامآورترين چهرهای جهانی ارتباطي معاصر محك میخوردند. لبخند پروفسور #کاظم_معتمدنژاد در مراسم شام؛ وقتی كنار كاستلز به عكس گرفتن پرداختيم برای ما مفاهيم بيشتري نسبت به كاستلز در بر داشت.
▫️آی تی ایران، ۱۴ خرداد ۱۳۸۵
# خبرنویسی #روزنامهنگاری
🔸مرزهای خشونت و محدودسازی در خبر
🔻گزارش آرمان ملی از تذکر به برخی مطبوعات در باره استفاده از تصاویر دلخراش
▫️آرمان ملی- #نفیسه_مجیدیزاده: تذكر هيـــات نظارت بــر مطبوعات به دو روزنامه همميهن و ابتكار به دلیل انتشار تصاویر دلخراش و غیرواقعی از قربانیان حادثه سیلاب استهبان، به رسانهها يادآوري كرد كه مسئوليت حرفهاي، راه آنها را از جريان خشن و عريان شبكههاي اجتماعي جدا كرده و لازم است در انتشار جزئيات اخبار و تصاوير تلخ و خشونتبار، امنيت رواني جامعه را در نظر بگيرند.
▫️خطری برای جـابهجايـی مرزهاي محدوديت
#احمد_ميرعابدينی، پژوهشگر و مدرس ارتباطات به آرمانملی میگويد: اين قضيه در فضاي مطبوعاتي و رسانهاي سابقه دارد و هميشه رعايت شده و رعايت خواهد شد. منع انتشار تصاوير مستهجن، خشن، ناراحت كننده و صور قبيحه از قديم مرسوم بوده است و يك روزنامه مسئول چنين تصاويري را منتشر نمیكند اين كار آسيب جدي در پي دارد از نظر حقوقي هم لازم است قانونگذاران به اين مساله توجه كنند. اما كشمكش و چالشي الان بهوجود آمده كه مرز و حدود اين محدوديت كجاست؟ مساله اينجاست كه از اين پس، اطلاعات خوب ديده نشود اين شاخكهاي اجتماعي كه روزنامهنگارانند و حسگرهاي عمومي هستند نديده گرفته شوند و اين كار سوق دادن روزنامهنگاري به سمت روابط عمومي محض و يك سويه است و ترسي وجود دارد كه اين روند باعث برداشتهاي گروهي و شخصي شود و صلاح جامعه ناديده گرفته شود در حالي كه ما به اطلاعرساني همگانی نياز داريم. پيگيري ريشههاي پديد آمدن اين مسائل تلخ و پيامدهايش، براي روزنامهنگاران ضروري است اما اصل قضيه اين است كه از انتشار خبر حادثه براي تصميم گيري درست و اقدامات پيشگيرانه در تمام زمينهها استفاده شود. او در خصوص تعيين مرزهاي محدوديت براي منع تصاوير خشونت بار در مطبوعات مي گويد: تمام رسانههاي دنيا سه نوع نظارت ميشوند يا از طرف صنف يا از طرف دولت و يا تركيبي از اين دو كه به تناسب كشورها نظارتها فرق دارد و لازم است اين حد و مرزها در كشور ما با نظارت ارگانهاي مختلف، رسانهها و حقوقدانان مستقل و روزنامهنگاران مستقل كه آموزش ديده و سوگند اخلاقي خوردند و نمايندگان برخي دستگاهها و سازمانها تعيين شوند و آزادي مسئولانه را هم در نظر بگيرند. متن کامل:
https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/339348/
🔸مرزهای خشونت و محدودسازی در خبر
🔻گزارش آرمان ملی از تذکر به برخی مطبوعات در باره استفاده از تصاویر دلخراش
▫️آرمان ملی- #نفیسه_مجیدیزاده: تذكر هيـــات نظارت بــر مطبوعات به دو روزنامه همميهن و ابتكار به دلیل انتشار تصاویر دلخراش و غیرواقعی از قربانیان حادثه سیلاب استهبان، به رسانهها يادآوري كرد كه مسئوليت حرفهاي، راه آنها را از جريان خشن و عريان شبكههاي اجتماعي جدا كرده و لازم است در انتشار جزئيات اخبار و تصاوير تلخ و خشونتبار، امنيت رواني جامعه را در نظر بگيرند.
▫️خطری برای جـابهجايـی مرزهاي محدوديت
#احمد_ميرعابدينی، پژوهشگر و مدرس ارتباطات به آرمانملی میگويد: اين قضيه در فضاي مطبوعاتي و رسانهاي سابقه دارد و هميشه رعايت شده و رعايت خواهد شد. منع انتشار تصاوير مستهجن، خشن، ناراحت كننده و صور قبيحه از قديم مرسوم بوده است و يك روزنامه مسئول چنين تصاويري را منتشر نمیكند اين كار آسيب جدي در پي دارد از نظر حقوقي هم لازم است قانونگذاران به اين مساله توجه كنند. اما كشمكش و چالشي الان بهوجود آمده كه مرز و حدود اين محدوديت كجاست؟ مساله اينجاست كه از اين پس، اطلاعات خوب ديده نشود اين شاخكهاي اجتماعي كه روزنامهنگارانند و حسگرهاي عمومي هستند نديده گرفته شوند و اين كار سوق دادن روزنامهنگاري به سمت روابط عمومي محض و يك سويه است و ترسي وجود دارد كه اين روند باعث برداشتهاي گروهي و شخصي شود و صلاح جامعه ناديده گرفته شود در حالي كه ما به اطلاعرساني همگانی نياز داريم. پيگيري ريشههاي پديد آمدن اين مسائل تلخ و پيامدهايش، براي روزنامهنگاران ضروري است اما اصل قضيه اين است كه از انتشار خبر حادثه براي تصميم گيري درست و اقدامات پيشگيرانه در تمام زمينهها استفاده شود. او در خصوص تعيين مرزهاي محدوديت براي منع تصاوير خشونت بار در مطبوعات مي گويد: تمام رسانههاي دنيا سه نوع نظارت ميشوند يا از طرف صنف يا از طرف دولت و يا تركيبي از اين دو كه به تناسب كشورها نظارتها فرق دارد و لازم است اين حد و مرزها در كشور ما با نظارت ارگانهاي مختلف، رسانهها و حقوقدانان مستقل و روزنامهنگاران مستقل كه آموزش ديده و سوگند اخلاقي خوردند و نمايندگان برخي دستگاهها و سازمانها تعيين شوند و آزادي مسئولانه را هم در نظر بگيرند. متن کامل:
https://www.armanmeli.ir/fa/main/detail/339348/