Forwarded from خبرگزاری ایرنا
💢سطح هوشیاری استاد شجریان تغییر نکرده است
▪️هیات مدیره بیمارستان جم تهران در بیانیهای درباره آخرین وضعیت جسمانی استاد آواز ایران اعلام کرد:
🔹در راستای اطلاع رسانی به مردم هنردوست و هممیهنان عزیز به استحضار میرساند، استاد عزیزمان امروز فشارخونشان پایدار، وضعیت تنفسی بهتر، ولی سطح هوشیاری ایشان تغییری نکرده است و همچنان در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان جم تحت نظر تیم پزشکی است.
🔹استاد محمدرضا شجریان روز گذشته(شنبه ۲۵ مرداد ماه) به علت افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و شوک سپتیک در «آی سی یو» بیمارستان جم تهران بستری شد.
#شجریان
#بیمارستان_جم
https://www.irna.ir/news/83909627
@irna_1313
▪️هیات مدیره بیمارستان جم تهران در بیانیهای درباره آخرین وضعیت جسمانی استاد آواز ایران اعلام کرد:
🔹در راستای اطلاع رسانی به مردم هنردوست و هممیهنان عزیز به استحضار میرساند، استاد عزیزمان امروز فشارخونشان پایدار، وضعیت تنفسی بهتر، ولی سطح هوشیاری ایشان تغییری نکرده است و همچنان در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان جم تحت نظر تیم پزشکی است.
🔹استاد محمدرضا شجریان روز گذشته(شنبه ۲۵ مرداد ماه) به علت افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و شوک سپتیک در «آی سی یو» بیمارستان جم تهران بستری شد.
#شجریان
#بیمارستان_جم
https://www.irna.ir/news/83909627
@irna_1313
#شعر🔸در آن زلالِ بیکران
بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد
وطن، زِ نو، جوان شود دمی دگر برآورد
به روی نقشهٔ وطن، صدات چون کند سفر
کویر سبز گردد و سر از خزر برآورد
برون زِ ترس و لرزها گذر کند ز مرزها
بهار بیکرانهای به زیب و فر برآورد
چو موجِ آن ترانهها برآید از کرانهها
جوانههای ارغوان زِ بیشه سر برآورد
بهار جاودانهای که شیوه و شمیم آن
ز صبرِ سبزِ باغِ ما گُلِ ظفر برآورد
سیاهی از وطن رود، سپیدهای جوان دمد
چو آذرخشِ نغمهات زِ شب شرر برآورد
شب ارچه های و هو کند، زِ خویش شستشو کند
در این زلال بیکران دمی اگر برآورد
صدای تُست جادهای که میرود که میرود
به باغ اشتیاق جان وزان سحر برآورد
بخوان که از صدای تو در آسمانِ باغ ما
هزار قمریِ جوان دوباره پَر برآورد
سفیرِ شادی وطن صفیر نغمههای تُست
بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد.
▫️#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
▫️طفلی به نام شادی، تهران: ۱۳۹۹، ص ۲۱۸
▫️این شعر به استاد #شجریان تقدیم شده است.
بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد
وطن، زِ نو، جوان شود دمی دگر برآورد
به روی نقشهٔ وطن، صدات چون کند سفر
کویر سبز گردد و سر از خزر برآورد
برون زِ ترس و لرزها گذر کند ز مرزها
بهار بیکرانهای به زیب و فر برآورد
چو موجِ آن ترانهها برآید از کرانهها
جوانههای ارغوان زِ بیشه سر برآورد
بهار جاودانهای که شیوه و شمیم آن
ز صبرِ سبزِ باغِ ما گُلِ ظفر برآورد
سیاهی از وطن رود، سپیدهای جوان دمد
چو آذرخشِ نغمهات زِ شب شرر برآورد
شب ارچه های و هو کند، زِ خویش شستشو کند
در این زلال بیکران دمی اگر برآورد
صدای تُست جادهای که میرود که میرود
به باغ اشتیاق جان وزان سحر برآورد
بخوان که از صدای تو در آسمانِ باغ ما
هزار قمریِ جوان دوباره پَر برآورد
سفیرِ شادی وطن صفیر نغمههای تُست
بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد.
▫️#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
▫️طفلی به نام شادی، تهران: ۱۳۹۹، ص ۲۱۸
▫️این شعر به استاد #شجریان تقدیم شده است.
#موسیقی #شجریان
🔸شرایط عمومی شجریان پایدار است
اطلاعیه بیمارستان جم: در راستای اطلاعرسانی به مردم هنردوست و هممیهنان عزیز به استحضار میرساند امروز شرایط عمومی، قلبی و ریوی تنفسی ایشان پایدار و مشابه روز قبل است اما همچنان نیازمند مراقبتهای ویژه و مونیتورینگ در بخش آیسییو است.
www.isna.ir/news/99053022651
🔸شرایط عمومی شجریان پایدار است
اطلاعیه بیمارستان جم: در راستای اطلاعرسانی به مردم هنردوست و هممیهنان عزیز به استحضار میرساند امروز شرایط عمومی، قلبی و ریوی تنفسی ایشان پایدار و مشابه روز قبل است اما همچنان نیازمند مراقبتهای ویژه و مونیتورینگ در بخش آیسییو است.
www.isna.ir/news/99053022651
ایسنا
شرایط عمومی شجریان پایدار است
بیمارستان جم در اطلاعیهای که روز پنجشنبه منتشر کرد، به تشریح آخرین وضعیت جسمانی محمدرضا شجریان پرداخت.
🔸شجریان اراده معطوف به شدن
▫️#سید_ابوالحسن_ریاضی
▫️استاد دانشگاه
سایه درباره ربنای #شجریان و اذان مؤذنزاده تعبیری دقیق دارد. او میگوید این دو کار را میتوان به جهان عرب عرضه کرد و پرسید آیا میتوانند مشابه این کار را ارائه دهند. در این تحدی، راز سترگی یک فرهنگ را میتوان دریافت. یک خراسانی و یک ترک، زیر و بمهای آوای زبان دیگر را آنچنان به تسخیر درآورده اند که هماوردی در میان صاحبان آن فرهنگ نمیتوان یافت. اما آیا این رجزی بیش، از ملتی درگیر چالشها در گذر قرون و اعصار و سالیان دور و نزدیک نیست؟ آیا این از قماش همان افتخار به تاریخ گذشته نیست؟
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/112784
▫️#سید_ابوالحسن_ریاضی
▫️استاد دانشگاه
سایه درباره ربنای #شجریان و اذان مؤذنزاده تعبیری دقیق دارد. او میگوید این دو کار را میتوان به جهان عرب عرضه کرد و پرسید آیا میتوانند مشابه این کار را ارائه دهند. در این تحدی، راز سترگی یک فرهنگ را میتوان دریافت. یک خراسانی و یک ترک، زیر و بمهای آوای زبان دیگر را آنچنان به تسخیر درآورده اند که هماوردی در میان صاحبان آن فرهنگ نمیتوان یافت. اما آیا این رجزی بیش، از ملتی درگیر چالشها در گذر قرون و اعصار و سالیان دور و نزدیک نیست؟ آیا این از قماش همان افتخار به تاریخ گذشته نیست؟
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/112784
شجریان اراده معطوف به شدن
سایه درباره ربنای شجریان و اذان مؤذنزاده تعبیری دقیق دارد. او میگوید این دو کار را میتوان به جهان عرب عرضه کرد و پرسید آیا میتوانند مشابه این کار را ارائه دهند. روزنامه همشهری امروز،روزنامه همشهری صبح،صفحه روزنامه همشهری،دانلود روزنامه همشهری امروز،همشهری…
#موسیقی
🔸واکنش ابتهاج به درگذشت شجریان
بارها گفتهام که نمیتوانم ایران را بیبودن #شجریان تصور کنم. آنقدر زنده ماندم که این مصیبت را هم دیدم: هر که را میخوانم از یاران ایام جوانی
خاک پاسخ میدهد زان سوی مرز زندگانی
🔹شاید باید ۱۰ سال بگذرد که بتوانم شعری برای شجریان بگویم. برای بزرگی این مصیبت کلمه ندارم.
🔹کلماتم سست و ضعیف و کم و کوچک و پوک است. نمیتواند دردم را بگوید. عاجزم از بیان. باید سالها بگذرد...
www.isna.ir/news/99072518612
🔸واکنش ابتهاج به درگذشت شجریان
بارها گفتهام که نمیتوانم ایران را بیبودن #شجریان تصور کنم. آنقدر زنده ماندم که این مصیبت را هم دیدم: هر که را میخوانم از یاران ایام جوانی
خاک پاسخ میدهد زان سوی مرز زندگانی
🔹شاید باید ۱۰ سال بگذرد که بتوانم شعری برای شجریان بگویم. برای بزرگی این مصیبت کلمه ندارم.
🔹کلماتم سست و ضعیف و کم و کوچک و پوک است. نمیتواند دردم را بگوید. عاجزم از بیان. باید سالها بگذرد...
www.isna.ir/news/99072518612
🔸یادبود مکتوب در گروه نخبگان خبرآنلاین
▫️چهل نگاه در چهلمین روز پرواز استاد #شجریان
https://www.khabaronline.ir/news/1456319
▫️چهل نگاه در چهلمین روز پرواز استاد #شجریان
https://www.khabaronline.ir/news/1456319
🔸صلح: پیام ماندگار شجریان
▫️#عباس_آخوندی، ۲۲آبانماه۱۳۹۹
نام #شجریان با مفهومهایی چون شکوهِ هنرِ موسیقی و آواز، زیبایی و عشق عجین شدهاست. بر اینها باید پیام صلح، آزادی و امید اجتماعی را افزود. او هنرمندی بود که زندگی در ساحتهای مختلف را تجربه کرده، تحولهای اجتماعی بزرگی را دیده، جهان دیده و با مردمانی گوناگون گفتگو کردهبود. افزون بر اینها کتاب خوانده و با ادبیات داستانی و شعر آشنایی داشت. از این رو مرد آزمودهای بود و فهمی ژرف از ساحت انسانی، عشق و عرفان و زندگی اجتماعی داشت.
شجریان نامرادیها و کاستیهای اجتماعی را چون یک ناظر و یک کنشگر اجتماعی میدید. اعتراض هم به بسیاری از روندها و واورنگیها و روندهای اجتماعی حاکم داشت. بیان هم میکرد. ولی، هیچگاه برای بیان اندیشه و نظر خود، کنشگری و تغییر فرهنگی و یا اجتماعی از خشم و نفرت سود نبرد و به سمت خشونت کشیده نشد. صلح برترین پیام اجتماعیای بود که او به نسلهای پس از خود داد. او شخصا با بیمهریهای دورازانتظاری روبهرو شدهبود. لیک در مقام پاسخ نه در مقام دریوزگی درآمد. نه به بیگانه پناه برد و نه زبان به بدگویی گشود و نه به خشم گرایید. او با حفظ آزادگی برای صلح، یکپارچگی و امید اجتماعی خواند. فرهنگ و ادبیات ایرانی به او آموخته بود که بیمهری را با عشق، زخم را با مرهم، کاستی را باتدبیر، کژکارکردی را با درستی، خشم را با مهار و دشمنی را باید با صلح چاره کرد. او تحولهای اجتماعی مهمی را در زندگی خود دیده بود و فراز و نشیبهای فراوانی را در زندگی تجربه کردهبود و یاد گرفتهبود که افزودن بر طبل خشونت چیزی جز آتش و خون ببار نخواهد آورد. رفتار او بیانگر این بود که او از بن دندان به این شعر فریدون مشیری باور داشت که:
تفنگت را زمین بگذار
که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریزِ از مهر تو
ای با دوستی دشمن...
در گفتگویی که از او میشنیدم، بهدرستی نگران پیامدهای نامعین و غیرِقابل کنترل چرخههای خشونت بود. راهاندازی جریانهای خشونتبار و نفرتانگیز کار در جامعه کار دشواری نیست. ولی، هیچ تضمینی بر امکان کنترل آتش پس از همهگیریِ آن نیست. و این حقیقتی است که تاریخ بسیاری از ملتها مهر صحت بر آن نهادهاست. عشق، دوستی، صلح، و یکدیگر را دوست داشتن آفرینندهی امید اجتماعی هستند. شجریان از این رو، نه تنها در زمان حیات خود بر این پیام پای فشرد که داستان مرگ خود را نیز بر مبنای صلح و دوستی سرایید. پیام همایون پس از مرگ او روشن و رسا بود. او به شان اجتماعی و حرمت هنر پدر خود اشاره کرد و از هر تلخی حذر داد. هر چند رسانه رسمی از کنار مرگ او با بیتوجهی گذشت ولی، او با پیام صلح خود در دل مردم ایران ماندگار شد.
@AbbasAkhoundi
Abbasakhoundi.ir
▫️#عباس_آخوندی، ۲۲آبانماه۱۳۹۹
نام #شجریان با مفهومهایی چون شکوهِ هنرِ موسیقی و آواز، زیبایی و عشق عجین شدهاست. بر اینها باید پیام صلح، آزادی و امید اجتماعی را افزود. او هنرمندی بود که زندگی در ساحتهای مختلف را تجربه کرده، تحولهای اجتماعی بزرگی را دیده، جهان دیده و با مردمانی گوناگون گفتگو کردهبود. افزون بر اینها کتاب خوانده و با ادبیات داستانی و شعر آشنایی داشت. از این رو مرد آزمودهای بود و فهمی ژرف از ساحت انسانی، عشق و عرفان و زندگی اجتماعی داشت.
شجریان نامرادیها و کاستیهای اجتماعی را چون یک ناظر و یک کنشگر اجتماعی میدید. اعتراض هم به بسیاری از روندها و واورنگیها و روندهای اجتماعی حاکم داشت. بیان هم میکرد. ولی، هیچگاه برای بیان اندیشه و نظر خود، کنشگری و تغییر فرهنگی و یا اجتماعی از خشم و نفرت سود نبرد و به سمت خشونت کشیده نشد. صلح برترین پیام اجتماعیای بود که او به نسلهای پس از خود داد. او شخصا با بیمهریهای دورازانتظاری روبهرو شدهبود. لیک در مقام پاسخ نه در مقام دریوزگی درآمد. نه به بیگانه پناه برد و نه زبان به بدگویی گشود و نه به خشم گرایید. او با حفظ آزادگی برای صلح، یکپارچگی و امید اجتماعی خواند. فرهنگ و ادبیات ایرانی به او آموخته بود که بیمهری را با عشق، زخم را با مرهم، کاستی را باتدبیر، کژکارکردی را با درستی، خشم را با مهار و دشمنی را باید با صلح چاره کرد. او تحولهای اجتماعی مهمی را در زندگی خود دیده بود و فراز و نشیبهای فراوانی را در زندگی تجربه کردهبود و یاد گرفتهبود که افزودن بر طبل خشونت چیزی جز آتش و خون ببار نخواهد آورد. رفتار او بیانگر این بود که او از بن دندان به این شعر فریدون مشیری باور داشت که:
تفنگت را زمین بگذار
که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریزِ از مهر تو
ای با دوستی دشمن...
در گفتگویی که از او میشنیدم، بهدرستی نگران پیامدهای نامعین و غیرِقابل کنترل چرخههای خشونت بود. راهاندازی جریانهای خشونتبار و نفرتانگیز کار در جامعه کار دشواری نیست. ولی، هیچ تضمینی بر امکان کنترل آتش پس از همهگیریِ آن نیست. و این حقیقتی است که تاریخ بسیاری از ملتها مهر صحت بر آن نهادهاست. عشق، دوستی، صلح، و یکدیگر را دوست داشتن آفرینندهی امید اجتماعی هستند. شجریان از این رو، نه تنها در زمان حیات خود بر این پیام پای فشرد که داستان مرگ خود را نیز بر مبنای صلح و دوستی سرایید. پیام همایون پس از مرگ او روشن و رسا بود. او به شان اجتماعی و حرمت هنر پدر خود اشاره کرد و از هر تلخی حذر داد. هر چند رسانه رسمی از کنار مرگ او با بیتوجهی گذشت ولی، او با پیام صلح خود در دل مردم ایران ماندگار شد.
@AbbasAkhoundi
Abbasakhoundi.ir
عرصههای ارتباطی
#موسیقی #خانواده 🔸تمام سازها اینجا ناتماماند #رخنما ▫️گزارش نخستین سالگرد درگذشت #فرامرز_شکرخواه ▫️ ٢۶ مهر ۹۷ ضحی زردکانلو: بزرگ بود و از اهالی امروز بود و با تمام افقهای باز نسبت داشت... با خانواده، با استاد، با شاگرد و با دوستانش که حرف میزنم، مدام…
#خانواده #یاد▫️هیاهویی نداشت
🔸نگاه گیتی حسابی به فرامرز شکرخواه
... گیتی حسابی، طراح لباس است و هنر دست او را بر تَن استاد شجریان نیز دیدهایم. او گرچه اکنون در تهران زندگی میکند، اما به واسطه دوستی دیرینه با مادر رعنا، #فرامرز_شکرخواه را میشناسد. برای او این هنرمند مشهدی در دو بخش شخصیت و هنر خلاصه میشود. خانم حسابی، خود به نوعی همراه اهالی موسیقی بوده و از آنها بسیار شنیده است، درباره این چهره مشهدی میگوید: فرامرز، کارش بسیار دلنشین بود. جزو کسانی بود که در کار و اخلاق و برخورد، شریف بود. وقتی شنیدم از دنیا رفت واقعا، خلأیی در نبودش احساس کردم. بیگمان استاد شکرخواه اینطور بوده که گیتی حسابی هر وقت به مشهد میآمده، با آن همه مشغله دوست داشته او را ببیند. درِ باز خانه شکرخواه در خاطر این آشنای قدیمی مانده است. تا آنجا که هم شاهد حضور هنرجویان در خانهاش بوده و هم از بودن شاگردانش در کارگاه سازگری او و رفاقت بین آنها لذت برده است.
او در وصف هنرمندی شکرخواه میگوید: موضوع هنر، برایش درونی بود؛ من اینطور تشخیص میدادم که هنرش برای دلش بود بعد مخاطبانش. با اینکه تسلط کافی داشت وقتی میپرسیدیم چرا آلبوم نمیدهید به بازار، فقط میخندید. هیچ وقت نخواست هیاهو کند؛ به فکر درست کردن آلبوم نبود. در هنرش، متواضع بود. برای اینکه میدانم ردیفها را خیلی خوب میشناخت و در بداههنوازی عالی بود، اما نه در فکر کنسرت بود نه اینکه آلبومی ارائه دهد.
حسابی میگوید: از این شخصیتها ما در زمینه هنر داشتیم؛ خیلیها دوست ندارند یا نخواستند یا برایشان مهم نبود مثل فرامرز شکرخواه با همه توانایی که در ردیفها داشت؛ نخواست کاری بیرون بدهد، ولی هیچکسی منکر تواناییاش نیست. من با #شجریان زندگی کردم و مثل بند تسبیح بودند که چهار نسل خانواده ما را به هم وصل کرده بودند. من خودم را عزادار او میدانم. از وقتی شجریان نخواند من هم کمکم کارم را کم کردم، چون دیگر دست و دلم به کار نمیرفتم.
یکی از افتخارات گیتی حسابی این است که توانسته تقریبا همه لباسهای کنسرتهای استاد شجریان را طراحی کند. او از وارستگی و فروتنی و تواضع شجریان یاد میکند و میگوید: فرامرز چقدر شبیه شجریان بود. هم دلی و هم جانی؛ همهشان این طریق را دارند....
▫️بخشی از گزارش ٢٣ مهر ماه ٩٩ سمیرا شاهیان در روزنامه شهرآرا
🔸نگاه گیتی حسابی به فرامرز شکرخواه
... گیتی حسابی، طراح لباس است و هنر دست او را بر تَن استاد شجریان نیز دیدهایم. او گرچه اکنون در تهران زندگی میکند، اما به واسطه دوستی دیرینه با مادر رعنا، #فرامرز_شکرخواه را میشناسد. برای او این هنرمند مشهدی در دو بخش شخصیت و هنر خلاصه میشود. خانم حسابی، خود به نوعی همراه اهالی موسیقی بوده و از آنها بسیار شنیده است، درباره این چهره مشهدی میگوید: فرامرز، کارش بسیار دلنشین بود. جزو کسانی بود که در کار و اخلاق و برخورد، شریف بود. وقتی شنیدم از دنیا رفت واقعا، خلأیی در نبودش احساس کردم. بیگمان استاد شکرخواه اینطور بوده که گیتی حسابی هر وقت به مشهد میآمده، با آن همه مشغله دوست داشته او را ببیند. درِ باز خانه شکرخواه در خاطر این آشنای قدیمی مانده است. تا آنجا که هم شاهد حضور هنرجویان در خانهاش بوده و هم از بودن شاگردانش در کارگاه سازگری او و رفاقت بین آنها لذت برده است.
او در وصف هنرمندی شکرخواه میگوید: موضوع هنر، برایش درونی بود؛ من اینطور تشخیص میدادم که هنرش برای دلش بود بعد مخاطبانش. با اینکه تسلط کافی داشت وقتی میپرسیدیم چرا آلبوم نمیدهید به بازار، فقط میخندید. هیچ وقت نخواست هیاهو کند؛ به فکر درست کردن آلبوم نبود. در هنرش، متواضع بود. برای اینکه میدانم ردیفها را خیلی خوب میشناخت و در بداههنوازی عالی بود، اما نه در فکر کنسرت بود نه اینکه آلبومی ارائه دهد.
حسابی میگوید: از این شخصیتها ما در زمینه هنر داشتیم؛ خیلیها دوست ندارند یا نخواستند یا برایشان مهم نبود مثل فرامرز شکرخواه با همه توانایی که در ردیفها داشت؛ نخواست کاری بیرون بدهد، ولی هیچکسی منکر تواناییاش نیست. من با #شجریان زندگی کردم و مثل بند تسبیح بودند که چهار نسل خانواده ما را به هم وصل کرده بودند. من خودم را عزادار او میدانم. از وقتی شجریان نخواند من هم کمکم کارم را کم کردم، چون دیگر دست و دلم به کار نمیرفتم.
یکی از افتخارات گیتی حسابی این است که توانسته تقریبا همه لباسهای کنسرتهای استاد شجریان را طراحی کند. او از وارستگی و فروتنی و تواضع شجریان یاد میکند و میگوید: فرامرز چقدر شبیه شجریان بود. هم دلی و هم جانی؛ همهشان این طریق را دارند....
▫️بخشی از گزارش ٢٣ مهر ماه ٩٩ سمیرا شاهیان در روزنامه شهرآرا
shahraranews.ir
ساز دلت را کوک کن... | شهرآرانیوز
گزارشی به مناسبت سالروز درگذشت فرامرز شکرخواه نوازنده و مدرس مشهدی موسیقی