عرصههای ارتباطی
#رخنما #روزنامهنگاری 🔸گونهها و زمانه آنلاین ▫️#يونس_شكرخواه روزنامهنگاری؛ روزنامهنگاری است. اما گونههای متفاوتی دارد، گونههایی مثل روزنامهنگاری تجاری، روزنامهنگاری حقوقی، روزنامهنگاری محيط زيستی، روزنامهنگاری اجتماعی و ... روزنامهنگاری؛ روزنامهنگاري…
روزنامهنگاری؛ #روزنامهنگاری است. اما اصول ثابتی دارد كه در مراحل گردآوری؛ پردازش و توزيع اطلاعات لحاظ میشود و يا بايد لحاظ شود.
من تخصص را اصل ميدانم؛ اما تخصص در مهارتهای گردآوري؛ پردازش و توزيع اطلاعات ديگر كفايت نمیكند. تخصص در عرصه تحت پوشش؛ بسيار مهمتر از عرصه تكنيكي و مهارتي شده است.
به گمان من الان يك موضوع خاص رخ داده است. زمين و زمان در چنبره يك مقوله به نام ديجيتاليسم قرار گرفته و حالا در اين فضاي #تازه؛ هر كه تنها اندكي تجربه نوشتن داشته است هر آنچه را كه میبيند؛ فارغ از تكنيك به دست انتشار میسپارد.
به ديگر زبان حالا #روزنامهنگاران بدونكارت روزنامهنگاری هم به ميدان آمدهاند و چون منابع تكنيكی هم سهلالوصول شده مردم آنها را هم میخوانند. این روزنامهنگاران بدونكارت، با گدار و بیگدار به آب میزنند و چون بارها و بارها هم به آب میزنند؛ خيلي زود به شناگران ماهري تبديل ميشوند:
#روزنامهنگاریشهروندی همين است و به همين خاطر هم هست كه حالا همانطور که بارها دیدهاید تعداد موبايل به دستان در صحنههای رويدادها بيشتر از فيلمبرداران و عكاسان حرفهای شده است و تعداد شاهدان عينی هم به مراتب بيشتر از تعداد روزنامهنگاران.
لابد میخواهيد بگوئيد اما اينها نمیتوانند سوژهها را خوب و حرفهای پوشش بدهند. حق با شماست. اما من در عين حال میگويم سوژهها را كه دست كم زخمی میكنند! واقعا مگر روزنامهنگاران حرفهای به كجا گزارش میدهند كه اين آماتورها نمیدهند؟ آنچه به نام آیریپورت (iReport) موسوم شد و به قلب سیانان نفوذ كرد، اتفاق كوچكی نبود.
به گمانم روزنامهنگاری چاپي حتی اگر از نظر آزادی و دسترسی به اطلاعات و در سانسور نبودن هم دستانش باز بود، و صرفنظر از تنوع ژانرها و روايتهايش هم از مدتها پيش در عرصه خبر رسانی؛ قافيه را در برابر سرعت رسانههای آلترناتيو آنلاين باخته است. مشکل اینجاست که رسانههای چاپی اصلا هنوز فضای آنلاین را جدی نگرفتهاند. من فكر میكنم همه گونههای روزنامهنگاری بايد به ميدان آنلاين بيايند و تكنيكهایش را فرا بگيرند. در اين ميدان؛ تصميمسازیهای مبتنی بر تجربهها و رفتار حرفهای، میتواند فاكتور برتریبخش حرفهایها بر آماتورها باشد. اما با اينهمه بر اين باورم كه در حال حاضر قهرمانان ژانر خبر در عرصه رسانههای نوين برای مردم همين آماتورها هستند. دقت كنيد كه فقط بر خبر تاكيد میكنم و نه بر سایر ژانرها و مهارتهای روزنامهنگاری نظیر گزارش و میزگرد و تحليل و تعقيب رويدادها.
باز هم تكرار كنم كه روزنامهنگاری؛ اصول ثابتی دارد كه در مراحل گردآوری؛ پردازش و توزيع اطلاعات لحاظ میشود و يا بايد لحاظ شود. آماتورها اگر چه در مخابره يك رويداد با تکیه بر فرصتهای آنلاین بسيار سريعتر از حرفهایها عمل میكنند، اما در اين عرصه هم از جنبه عناصر خبری و هم از جنبه ارزشهای خبری و هم از جنبه عدم پیگیری سوژهها؛ ضعفهای فراوانی دارند.
واقعیت این است که روزنامهنگاری چاپی بايد ابتدا از روی شكاف ديجيتال بپرد و برود درون ميدان آماتورهای آنلاين و بعد هستههای اصلی روزنامهنگاری را به نمایش بگذارد. تا این اتفاق رخ ندهد، روزنامهنگاری شهروندی در کانون ماجرا خواهد ماند، روزنامهنگاری شهروندی میداند پاشنه آشیلی به نام عدم اعتماد مخاطبان دارد و در مرزهای شایعه و خبر در گردش است. اما ورود روزنامهنگاری چاپی حرفهای - با اتکا به لوگو و مسئولیت پذیری - برای فضای آنلاین مشروعیت بیشتری به ارمغان خواهد آورد
من تخصص را اصل ميدانم؛ اما تخصص در مهارتهای گردآوري؛ پردازش و توزيع اطلاعات ديگر كفايت نمیكند. تخصص در عرصه تحت پوشش؛ بسيار مهمتر از عرصه تكنيكي و مهارتي شده است.
به گمان من الان يك موضوع خاص رخ داده است. زمين و زمان در چنبره يك مقوله به نام ديجيتاليسم قرار گرفته و حالا در اين فضاي #تازه؛ هر كه تنها اندكي تجربه نوشتن داشته است هر آنچه را كه میبيند؛ فارغ از تكنيك به دست انتشار میسپارد.
به ديگر زبان حالا #روزنامهنگاران بدونكارت روزنامهنگاری هم به ميدان آمدهاند و چون منابع تكنيكی هم سهلالوصول شده مردم آنها را هم میخوانند. این روزنامهنگاران بدونكارت، با گدار و بیگدار به آب میزنند و چون بارها و بارها هم به آب میزنند؛ خيلي زود به شناگران ماهري تبديل ميشوند:
#روزنامهنگاریشهروندی همين است و به همين خاطر هم هست كه حالا همانطور که بارها دیدهاید تعداد موبايل به دستان در صحنههای رويدادها بيشتر از فيلمبرداران و عكاسان حرفهای شده است و تعداد شاهدان عينی هم به مراتب بيشتر از تعداد روزنامهنگاران.
لابد میخواهيد بگوئيد اما اينها نمیتوانند سوژهها را خوب و حرفهای پوشش بدهند. حق با شماست. اما من در عين حال میگويم سوژهها را كه دست كم زخمی میكنند! واقعا مگر روزنامهنگاران حرفهای به كجا گزارش میدهند كه اين آماتورها نمیدهند؟ آنچه به نام آیریپورت (iReport) موسوم شد و به قلب سیانان نفوذ كرد، اتفاق كوچكی نبود.
به گمانم روزنامهنگاری چاپي حتی اگر از نظر آزادی و دسترسی به اطلاعات و در سانسور نبودن هم دستانش باز بود، و صرفنظر از تنوع ژانرها و روايتهايش هم از مدتها پيش در عرصه خبر رسانی؛ قافيه را در برابر سرعت رسانههای آلترناتيو آنلاين باخته است. مشکل اینجاست که رسانههای چاپی اصلا هنوز فضای آنلاین را جدی نگرفتهاند. من فكر میكنم همه گونههای روزنامهنگاری بايد به ميدان آنلاين بيايند و تكنيكهایش را فرا بگيرند. در اين ميدان؛ تصميمسازیهای مبتنی بر تجربهها و رفتار حرفهای، میتواند فاكتور برتریبخش حرفهایها بر آماتورها باشد. اما با اينهمه بر اين باورم كه در حال حاضر قهرمانان ژانر خبر در عرصه رسانههای نوين برای مردم همين آماتورها هستند. دقت كنيد كه فقط بر خبر تاكيد میكنم و نه بر سایر ژانرها و مهارتهای روزنامهنگاری نظیر گزارش و میزگرد و تحليل و تعقيب رويدادها.
باز هم تكرار كنم كه روزنامهنگاری؛ اصول ثابتی دارد كه در مراحل گردآوری؛ پردازش و توزيع اطلاعات لحاظ میشود و يا بايد لحاظ شود. آماتورها اگر چه در مخابره يك رويداد با تکیه بر فرصتهای آنلاین بسيار سريعتر از حرفهایها عمل میكنند، اما در اين عرصه هم از جنبه عناصر خبری و هم از جنبه ارزشهای خبری و هم از جنبه عدم پیگیری سوژهها؛ ضعفهای فراوانی دارند.
واقعیت این است که روزنامهنگاری چاپی بايد ابتدا از روی شكاف ديجيتال بپرد و برود درون ميدان آماتورهای آنلاين و بعد هستههای اصلی روزنامهنگاری را به نمایش بگذارد. تا این اتفاق رخ ندهد، روزنامهنگاری شهروندی در کانون ماجرا خواهد ماند، روزنامهنگاری شهروندی میداند پاشنه آشیلی به نام عدم اعتماد مخاطبان دارد و در مرزهای شایعه و خبر در گردش است. اما ورود روزنامهنگاری چاپی حرفهای - با اتکا به لوگو و مسئولیت پذیری - برای فضای آنلاین مشروعیت بیشتری به ارمغان خواهد آورد