عرصه‌های‌ ارتباطی
3.65K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#سینماویژن 🔸 اجرا و بازیگری
▫️ترجمه: #یونس_شکرخواه
#ریچارد_دایر (Richard Dyer) #اجرا (performance) را چنین تعریف می‌کند. تعریف او را می‌توان به #بازیگری نیز تعمیم داد:
اجرا آن چیزی است که اجراکننده [بازیگر] علاوه بر کنش‌ها صورت می‌دهد / کارکردهایی که او در یک موقعیت بر عهده می‌گیرد و سطوری که باید آنها را بیان کند. اجرا چگونگی یا نحوه کنش / کارکرد است، نحوه بیان سطور.
و نشانه‌های اجرا عبارتند از: #بیان_چهره‌ای، صدا، ژست‌ها (به ویژه دست‌ها از شانه تا نوک انگشتان و به طور کلی اعضای بدن نظیر گردن و پا)، حالت بدن (نحوه نشستن و ایستادن)، حرکات بدن (حرکت کل بدن، شامل نحوه برخاستن و نحوه نشستن، راه رفتن، دویدن و غیره). (Dyer, 1979: 151)
تعریف دایر متضمن آن است که اجرا، نوعی خلق شخصیت افسانه‌ای با استفاده از کنش و دیالوگ، به وسیله به کارگیری بدن بازیگر باشد. بنابراین، سنگ پایه هر تحلیل پژوهشگرانه از بازیگری باید بر توصیف نحوه استفاده بازیگران از بدن‌هایشان و چگونگی به کارگیری علایم از سوی آنها استوار باشد.
#روزنامه‌نگاری #تیتر #زبانشناسی
🔸تیتر و فن‌بیان
استفاده از #فن‌بیان ((Rhetoric)) یكی از فنون تیتر زدن است. این شكل از كار كه در واقع استفاده از زبان برای اقناع دیگران است، چهره عریان #انگاره‌سازی (Image making) برای خواننده، به حساب می‌آید. #بیان برای روزنامه‌نگاران حكم آچار فرانسه را برای كارهای فنی دارد. تیترهای اول بسیاری از مطبوعات جهان كه با استفاده از همین فن شكل می‌گیرند، عملاً آمیخته به نگاه حاكم بر روزنامه هستند. در این شیوه، واقعیت (Actuality) به بیان (Rhetoric) تبدیل می‌شود.
واژه‌هایی همچون میانه‌رو، تندرو، نظم، آشوب، سیاه و سفید كه در واقع كلیشه‌های تبدیل كردن مسائل پیچیده به وجوه ساده‌اند، محصول رسانه‌ای شدن رویدادها (Madiation) هستند كه نتیجه‌ای جز دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی در جهان رسانه‌ها ندارد.
در این شیوه؛ واقعیت‌ها به گونه‌ای پیش تعریف شده؛ ساخت‌یافته و كانالیزه شده وارد فضای رسانه‌ای می‌شوند؛ وارد فضایی كه الزاما آینه جهان واقعی نیست: آینده فرانسه در دستان سوسیالیست‌ها
پرسش این است كه آیا همه كسانی كه از آنان با صفت مثلاً میانه‌رو یاد می‌شود، مثل هم هستند؟ همین سؤال در مورد سیاهان، تندروها و دیگران مطرح است.
البته در این دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی كه در جهان رسانه‌‍‌ها به وقوع می‌پیوندد، عوامل گوناگونی همچون دریافت‌ها و برداشت‌های شخصی و رسانه‌ای، نحوه پردازش خبر، و تأكیدهایی كه برروی عناصر مختلف خبر انجام می‌گیرند و یا بی‌اهمیت نشان دادن آن عناصر و همچنین ضرورت‌ها و جبرهای ناشی از تبدیل شدن رویداد به واژه و تصویر، پیام‌های رقبا و بالاخره محدودیت‌های زمانی و مكانی نقش اساسی دارند.
پس به این ترتیب، اگر چه ساخت‌دهی به رویدادها الزاماً و صرفاً در انحصار مطلق رسانه‌ها نیست، اما به هر حال تأثیر این ساخت‌‍‌دهی و ساخت‌پذیری در رویدادها، بر ذهن خواننده، امری مشهود و غیرقابل انكار است.
این نوع ساده‌سازی و كلیشه‌سازی در تیترها (میانه‌روها، تندروها، تروریست‌ها، آشوب‌گران و...) كه متأسفانه ضرورت كوتاه‌ بودن تیترها هم آن‌ها را تشدید می‌كند، هم دامنه واژگانی تیترها را محدود می‌سازد و هم امكان تغییر این قلمروهای كلیشه‌ای معنایی را دشوارتر می‌كند. افزون بر این، كلیشه‌های تیتری یا تیترهای كلیشه‌ای به پیش‌داوری‌ها هم دامن می‌زنند و همان‌گونه كه گفته شد در عین حال این كلیشه‌سازی‌ها، به دلیل آنكه رسانه‌ها درگیر ضرورت شناساندن سریع و معرفی سرنخ‌های اصلی خبرها هستند، گریزناپذیر به نظر می‌رسند. یعنی عامل سرعت نیز در كلیشه‌سازی نقش دارد.
#روزنامه‌نگاری 🔸 تیترها و فن‌بیان
▫️#یونس‌_شکرخواه
استفاده از #فن‌بیان نیز یكی از فنون #تیتر زدن است. این شكل از كار كه در واقع استفاده از زبان برای #اقناع دیگران است، چهره عریان #انگاره‌سازی (Image making) برای خواننده، به حساب می‌آید. بیان برای روزنامه‌نگاران حكم آچار فرانسه را برای كارهای فنی دارد. تیترهای اول بسیاری از مطبوعات جهان كه با استفاده از همین فن شكل می‌گیرند، عملاً آمیخته به نگاه حاكم بر روزنامه هستند. در این شیوه، #واقعیت (Actuality) به #بیان (Rhetoric) تبدیل می‌شود. واژه‌هایی همچون میانه‌رو، تندرو، نظم، آشوب، سیاه و سفید كه در واقع كلیشه‌های تبدیل كردن مسائل پیچیده به وجوه ساده‌اند، محصول #رسانه‌ای‌شدن رویدادها (Madiation) هستند كه نتیجه‌ای جز دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی در جهان رسانه‌ها ندارد. در این شیوه؛ واقعیت‌ها به گونه‌ای پیش تعریف شده؛ ساخت‌یافته و كانالیزه شده وارد فضای رسانه‌ای می‌شوند؛ وارد فضایی كه الزاما آینه جهان واقعی نیست: آینده فرانسه در دستان سوسیالیست‌ها
پرسش این است كه آیا همه كسانی كه از آنان با صفت مثلاً میانه‌رو یاد می‌شود، مثل هم هستند؟ همین سؤال در مورد سیاهان، تندروها و دیگران مطرح است. البته در این دست دوم شدن دانش و اطلاعات ما از جهان واقعی كه در جهان رسانه‌‍‌ها به وقوع می‌پیوندد، عوامل گوناگونی همچون دریافت‌ها و برداشت‌های شخصی و رسانه‌ای، نحوه پردازش خبر، و تأكیدهایی كه برروی عناصر مختلف خبر انجام می‌گیرند و یا بی‌اهمیت نشان دادن آن عناصر و همچنین ضرورت‌ها و جبرهای ناشی از تبدیل شدن رویداد به واژه و تصویر، پیام‌های رقبا و بالاخره محدودیت‌های زمانی و مكانی نقش اساسی دارند.
پس به این ترتیب، اگر چه ساخت‌دهی به رویدادها الزاماً و صرفاً در انحصار مطلق رسانه‌ها نیست، اما به هر حال تأثیر این ساخت‌‍‌دهی و ساخت‌پذیری در رویدادها، بر ذهن خواننده، امری مشهود و غیرقابل انكار است. این نوع ساده‌سازی و كلیشه‌سازی در تیترها (میانه‌روها، تندروها، تروریست‌ها، آشوب‌گران و...) كه متأسفانه ضرورت كوتاه‌ بودن تیترها هم آن‌ها را تشدید می‌كند، هم دامنه واژگانی تیترها را محدود می‌سازد و هم امكان تغییر این قلمروهای كلیشه‌ای معنایی را دشوارتر می‌كند. افزون بر این، كلیشه‌های تیتری یا تیترهای كلیشه‌ای به پیش‌داوری‌ها هم دامن می‌زنند و همان‌گونه كه گفته شد در عین حال این كلیشه‌سازی‌ها، به دلیل آنكه رسانه‌ها درگیر ضرورت شناساندن سریع و معرفی سرنخ‌های اصلی خبرها هستند، گریزناپذیر به نظر می‌رسند. یعنی عامل سرعت نیز در كلیشه‌سازی نقش دارد.