#واژهنامه #ارتباطات #زبانشناسی #زبان
🔸واژه از نگاه میخائیل باختین
واژه از نگاه #میخائیل_باختین دارای #استقلالمعنائی است، فقط متعلق به #گوینده نیست؛ #شنونده و دیگرانی هم که صدایشان در یک #واژه شنیده میشود؛ در آن حق دارند
A word (or in general any sign) is interindividual. Everything that is said, expressed, is located outside the soul of the speaker and does not belong only to him. The word cannot be assigned to a single speaker. The author (speaker) has his own inalienable right to the word, but the listener has his rights, and those whose voices are heard in the word before the author comes upon it also have their rights (after all, there are no words that belong to no one). M. Bakhtin
🔸واژه از نگاه میخائیل باختین
واژه از نگاه #میخائیل_باختین دارای #استقلالمعنائی است، فقط متعلق به #گوینده نیست؛ #شنونده و دیگرانی هم که صدایشان در یک #واژه شنیده میشود؛ در آن حق دارند
A word (or in general any sign) is interindividual. Everything that is said, expressed, is located outside the soul of the speaker and does not belong only to him. The word cannot be assigned to a single speaker. The author (speaker) has his own inalienable right to the word, but the listener has his rights, and those whose voices are heard in the word before the author comes upon it also have their rights (after all, there are no words that belong to no one). M. Bakhtin
#واژهها
🔸گفتگویی | dialogic
رد پای باروری زبان را که در هر متن فرهنگی حضور دارد، دیالوجیک یا گفتگویی مینامند. بر اساس نظریات منتقد ادبی و مارکسیست روس، #میخائیل_باختین، گفتهها، ایدهها و یا واژههای موجود در یک متن را نمیتوان در محدوده بسته ضمیر خودآگاه و خلاق فرد و یا در عرصه انتزاعی صوری نشانهشناسی محصور کرد، بلکه آنها در جهانی اجتماعی و ملموس حضور دارند و بنابراین در تبادلی مطلق و پایانناپذیر بین انبوهی از نویسندگان، سخنرانان، خوانندگان و مخاطبان به سر میبرند.
مفهوم دیالوجیک به ما امکان میدهد تا آثار ادبی و هنری این عرصه را که در هم ریختهتر از مناسبات اجتماعی و نیروهای مادی است، احیا کنیم؛ چرا که معانی در عرصه مناسبات اجتماعی به صورت انبوهی نامعین و متعامل دیده میشوند.
منتقدان از مطالعات ادبی باختین برای تعبیر پیامهای متضاد و پیچیدهای که با فرهنگ معاصر مردم عادی در هم تنیده، استفاده کردهاند.
#نیک_یابلن NICK YABLON
🔸گفتگویی | dialogic
رد پای باروری زبان را که در هر متن فرهنگی حضور دارد، دیالوجیک یا گفتگویی مینامند. بر اساس نظریات منتقد ادبی و مارکسیست روس، #میخائیل_باختین، گفتهها، ایدهها و یا واژههای موجود در یک متن را نمیتوان در محدوده بسته ضمیر خودآگاه و خلاق فرد و یا در عرصه انتزاعی صوری نشانهشناسی محصور کرد، بلکه آنها در جهانی اجتماعی و ملموس حضور دارند و بنابراین در تبادلی مطلق و پایانناپذیر بین انبوهی از نویسندگان، سخنرانان، خوانندگان و مخاطبان به سر میبرند.
مفهوم دیالوجیک به ما امکان میدهد تا آثار ادبی و هنری این عرصه را که در هم ریختهتر از مناسبات اجتماعی و نیروهای مادی است، احیا کنیم؛ چرا که معانی در عرصه مناسبات اجتماعی به صورت انبوهی نامعین و متعامل دیده میشوند.
منتقدان از مطالعات ادبی باختین برای تعبیر پیامهای متضاد و پیچیدهای که با فرهنگ معاصر مردم عادی در هم تنیده، استفاده کردهاند.
#نیک_یابلن NICK YABLON
#نظریه🔸رابطه گفتگویی
منظور #میخائیل_باختین (۱۸۹۵ - ۱۹۷۵) از واژه گفتگویی* (محاورهای، مکالمهای) صرفا یک تقابل با تکگویی نیست. اثر گفتگویی، بر پایهٔ گفتگوی پیوسته یک اثر ادبی با یک اثر ادبی دیگر پیش میرود و لذا فقط در حالت پاسخ، تصحیح، سکوت و یا گسترشِ اثر قبلی نیست. (معنی بیرون از رابطه تعاملات نویسنده، اثر و خواننده اثر یا شنونده شکل میگیرد). باختین از برقراری ارتباط آگاهانه با اثر قبلی و از پیوسته آگاهشدن از اثر پیشین حرف میزند تا ادبیات گفتگویی، در مراوده و دیالوگ با آثار گوناگون درک شود (ادامه گفتگو در هر دو سو به گونهای که اثر پیشین و حاضر تغییر یابند و دگرگون شوند).
مفهومِ "گفتگویی" تنها در موردِ ادبیات بهکار نمیرود. در دیدگاهِ باختین، تمام زبان و در واقع، همهٔ اندیشه، در موقعیت گفتگویی است. به دیگر سخن، هرچیزی، که هر کسی در هر زمانی بگوید، همیشه در پاسخ به چیزی است که پیشتر گفته شده و انتظارِ چیزهایی را میکشد که بعدها گفته خواهند شد (ما هرگز در خلاء صحبت نمیکنیم).
*Dialogic, Dialogic, Dialogism
منظور #میخائیل_باختین (۱۸۹۵ - ۱۹۷۵) از واژه گفتگویی* (محاورهای، مکالمهای) صرفا یک تقابل با تکگویی نیست. اثر گفتگویی، بر پایهٔ گفتگوی پیوسته یک اثر ادبی با یک اثر ادبی دیگر پیش میرود و لذا فقط در حالت پاسخ، تصحیح، سکوت و یا گسترشِ اثر قبلی نیست. (معنی بیرون از رابطه تعاملات نویسنده، اثر و خواننده اثر یا شنونده شکل میگیرد). باختین از برقراری ارتباط آگاهانه با اثر قبلی و از پیوسته آگاهشدن از اثر پیشین حرف میزند تا ادبیات گفتگویی، در مراوده و دیالوگ با آثار گوناگون درک شود (ادامه گفتگو در هر دو سو به گونهای که اثر پیشین و حاضر تغییر یابند و دگرگون شوند).
مفهومِ "گفتگویی" تنها در موردِ ادبیات بهکار نمیرود. در دیدگاهِ باختین، تمام زبان و در واقع، همهٔ اندیشه، در موقعیت گفتگویی است. به دیگر سخن، هرچیزی، که هر کسی در هر زمانی بگوید، همیشه در پاسخ به چیزی است که پیشتر گفته شده و انتظارِ چیزهایی را میکشد که بعدها گفته خواهند شد (ما هرگز در خلاء صحبت نمیکنیم).
*Dialogic, Dialogic, Dialogism
#واژهها🔸هتروگلوسیا | heteroglossia
منظور #میخائیل_باختین از هتروگلوسیا چیست؟
باختین #هتروگلوسیا را چنین تعریف میکند: نحوه سخن گفتن طبقات اجتماعی، زبان گروههای خاص، اصطلاحات تخصصی (وکلا، پزشکان، معلمان و رماننویسان و..)، زبان ژانر، زبانهای نسلها و گروههای مختلف سنی، زبانهای مقامات، سواد، و جنبشهای سیاسی، دورههای تاریخی و غیره.
منظور #میخائیل_باختین از هتروگلوسیا چیست؟
باختین #هتروگلوسیا را چنین تعریف میکند: نحوه سخن گفتن طبقات اجتماعی، زبان گروههای خاص، اصطلاحات تخصصی (وکلا، پزشکان، معلمان و رماننویسان و..)، زبان ژانر، زبانهای نسلها و گروههای مختلف سنی، زبانهای مقامات، سواد، و جنبشهای سیاسی، دورههای تاریخی و غیره.