#فلسفه🔸حلقه وین در یک نگاه
جمعی از علاقهمندان به فلسفه هر پنجشنبه شب در سال ۱۹۰۷ در کافهای قدیمی در وین گردهم میآمدند تا دربارهٔ مبانی علم و فلسفه بحث کنند، آنها تحت تأثیر یک فیلسوف و فیزیکدان اتریشی به نام #ارنست_ماخ (Ernst Mach) بودند. از جمله مهمترین این افراد میتوان به اتو نویراث، هربرت فایگل، فردریش وایزمن، رودلف کارناپ، هانس هان و بعدها کارل همپل، کورن گودل، بورف فرانک و آیر اشاره کرد. #حلقهوین (Vienna Circle) یا مکتب وین که از عرصههای اجتماعی، علم و منطق در سالهای ١٩٢۴ تا ١٩٣۶ در دانشگاه وین با هدایت موریس شلیک (Moritz Schlick) قوام گرفت و در واقع آمدن موریس شلیک به وین در سال ١٩٢٢ در حکم آغاز واقعی حلقه وین بود. آنها که جلساتی را برای بحثهای فلسفی با تعهد به کثرتگرائی و روشنگری برگزار میکردند باعث شدند پوزیتیویسم منطقی یا اثباتگرایی منطقی و نئوپوزیتیویسم از جمله نامهایی بشود که به حلقه وین اطلاق میشود. ممیزه این نوع از تجربهگرایی، اصل تحقیقپذیری بود. حلقه وین با کاربرد منطقنوین در جهت تحلیل منطقی تغییر مسیر داد و به این تریب به نوسازی پوزیتیویسم همت گماشت. اندیشمندان بهنام و بزرگی همچون لودویک ویتگنشتاین* که بهشکل جدی و خستگیناپذیر بر روی تجربهگرایی و تحقیقپذیری فلسفه و علم تأکید میکردند در میان اعضای همین حلقه بودند. این حلقه در ١٩٢٩ بیانیه خود را تحت عنوان "درک علمی از عالم" منتشر کرد که در پیوست آن نام ١۴٠ نفر اعضاء حلقه وین و همچنین فهرست کسانی که افکارشان با حلقه وین نزدیک بود ذکر شده بود. نام سه تن هم (#آلبرت_انیشتین، #برتراند_راسل و #لودویگ_ویتگنشتاین) به عنوان نمایندگان درجه اول درک علمی از عالم آمده برای قدردانی ذکر شده بود. راسل، حلقه وین را در باب منطقگرایی و علاقهشان به استقراء، و ویتگنشتاین، در باب حد میان علم و مابعدالطبیعه تحت تأثیر قرار دادند.
افزون بر این حلقه وین مجلهای هم به نام ارکنتنیس (ERKENTNIS) (شناخت) منتشرکرد. موقعیت بسیاری از اعضای حلقه وین که آرای لیبرال یا سوسیالیستی داشتند پس از به قدرت رسیدن حزب فاشیست در سال ١٩٣۴ در اتریش ور آلمان مورد مخاطره قرار گرفت. موریس شلیک در ١٩٣۶ توسط یک دانشجوی نازی که رسالهاش درباره اخلاق توسط شلیک رد شده بود، کشته شد و همین امر موجب شد که اعضاء باقیمانده حلقه وین به کشورهای آمریکا و انگلیس بگریزند.
* Ludwig Josef Johann Wittgenstein
جمعی از علاقهمندان به فلسفه هر پنجشنبه شب در سال ۱۹۰۷ در کافهای قدیمی در وین گردهم میآمدند تا دربارهٔ مبانی علم و فلسفه بحث کنند، آنها تحت تأثیر یک فیلسوف و فیزیکدان اتریشی به نام #ارنست_ماخ (Ernst Mach) بودند. از جمله مهمترین این افراد میتوان به اتو نویراث، هربرت فایگل، فردریش وایزمن، رودلف کارناپ، هانس هان و بعدها کارل همپل، کورن گودل، بورف فرانک و آیر اشاره کرد. #حلقهوین (Vienna Circle) یا مکتب وین که از عرصههای اجتماعی، علم و منطق در سالهای ١٩٢۴ تا ١٩٣۶ در دانشگاه وین با هدایت موریس شلیک (Moritz Schlick) قوام گرفت و در واقع آمدن موریس شلیک به وین در سال ١٩٢٢ در حکم آغاز واقعی حلقه وین بود. آنها که جلساتی را برای بحثهای فلسفی با تعهد به کثرتگرائی و روشنگری برگزار میکردند باعث شدند پوزیتیویسم منطقی یا اثباتگرایی منطقی و نئوپوزیتیویسم از جمله نامهایی بشود که به حلقه وین اطلاق میشود. ممیزه این نوع از تجربهگرایی، اصل تحقیقپذیری بود. حلقه وین با کاربرد منطقنوین در جهت تحلیل منطقی تغییر مسیر داد و به این تریب به نوسازی پوزیتیویسم همت گماشت. اندیشمندان بهنام و بزرگی همچون لودویک ویتگنشتاین* که بهشکل جدی و خستگیناپذیر بر روی تجربهگرایی و تحقیقپذیری فلسفه و علم تأکید میکردند در میان اعضای همین حلقه بودند. این حلقه در ١٩٢٩ بیانیه خود را تحت عنوان "درک علمی از عالم" منتشر کرد که در پیوست آن نام ١۴٠ نفر اعضاء حلقه وین و همچنین فهرست کسانی که افکارشان با حلقه وین نزدیک بود ذکر شده بود. نام سه تن هم (#آلبرت_انیشتین، #برتراند_راسل و #لودویگ_ویتگنشتاین) به عنوان نمایندگان درجه اول درک علمی از عالم آمده برای قدردانی ذکر شده بود. راسل، حلقه وین را در باب منطقگرایی و علاقهشان به استقراء، و ویتگنشتاین، در باب حد میان علم و مابعدالطبیعه تحت تأثیر قرار دادند.
افزون بر این حلقه وین مجلهای هم به نام ارکنتنیس (ERKENTNIS) (شناخت) منتشرکرد. موقعیت بسیاری از اعضای حلقه وین که آرای لیبرال یا سوسیالیستی داشتند پس از به قدرت رسیدن حزب فاشیست در سال ١٩٣۴ در اتریش ور آلمان مورد مخاطره قرار گرفت. موریس شلیک در ١٩٣۶ توسط یک دانشجوی نازی که رسالهاش درباره اخلاق توسط شلیک رد شده بود، کشته شد و همین امر موجب شد که اعضاء باقیمانده حلقه وین به کشورهای آمریکا و انگلیس بگریزند.
* Ludwig Josef Johann Wittgenstein