عرصه‌های‌ ارتباطی
3.67K subscribers
30.2K photos
3.1K videos
884 files
6.08K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
🔸كرونا و بودن يا نبودن روزنامه‌نگاری
▫️‌‌
#حسن‌‌_نمکدوست
ستاد ملی مقابله با #کرونا در اقدامی بی‌سابقه در تاریخ رسانه‌های ایران و ناهماهنگ با انتشار #روزنامه در بسیاری از کشورهای درگیر، انتشار روزنامههای چاپی را موقتا ممنوع کرده است. دلیل اعلام شده هم این احتمال که فرایند تولید، انتشار و توزیع روزنامه‌ها ممکن است به شیوع بیماری کرونا دامن بزند.
در باره درست یا نادرست و قانونی یا غیرقانونی بودن این اقدام بحث شده است. نگارنده قصد دارد از وجه دیگری به موضوع بپردازد. خاصه به این دلیل که قبل‌تر برخی مقامات و صاحب نظران و در این روزگار کرونایی، شماری از همکاران #روزنامه‌نگار در رسانه‌های جریان اصلی، مطبوعات چاپی را، اصولا و بیش از پیش، دچار بحران محتوا و مخاطب می‌دانند و ضرورت و موضوعیت انتشار آن‌ها را در ایران منتفی می‌شمرند. به‌زعم آن‌ها می‌توان به‌طور کلی از مطبوعات، به دلیل بی‌اثر بودن و نبودن اقبال مخاطبان، چشم پوشید و جای #روزنامه‌های‌چاپی را به #رسانه‌های‌آنلاین داد؛ در مجموع و خلاصه اینکه دیگر باید روزنامه‌ در معنای متعارف آن را به خاطره تاریخ سپرد.
بن‌مایه بحث حاضر این است که اما این رویکرد، نادیده گرفتن و پنهان کردن مسأله اصلی است. در واقع، همه اشکال گوناگون #روزنامه‌نگاری در ایران، اعم از چاپی، آنلاین، چندرسانه‌ای و رادیو و تلویزیونی به نحوی عمیق و همه‌جانبه گرفتار بحران هستند. اگر به دلیل بحران ماهوی، تعطیلی مطبوعات چاپی حکمی روا باشد باید اصولا قضیه رسانه‌های خبری در ایران را «سالبه به انتفاء موضوع» فرض کرد.
درباره علت‌های بحران بسیار گفته و نوشته شده است و باز هم باید درباره آن‌ها، که بسیار مهم هستند و پرداختن به آن‌ها برای جامعه ایران حیاتی است، بگوییم و بشنویم، لیکن فارغ از دلایل، فهرست بخشی از واقعیت‌های بلاتردید فضای رسانه‌ای کشور از این قرار است:
• بحران بی توجهی و بیاعتمادی فزاینده به محتواها و ریزش مخاطبان
• بحران اقتصادی
• بحران ساختار و سازمان
• بحران حقوقی
• بحران سانسور، خودسانسوری و نبود آزادی بیان
• بحران فقدان استقلال حرفه‌ای و استقلال تحریریه‌ای
• بحران مالکیت و مدیریت حکومت و دخالت همه‌جانبه آن در مقدرات رسانه ها
• بحران سیاست زدگی و تبدیل شدن رسانه ها به ابزار تبلیغات سیاسی و پروپاگاندا
• بحران منابع انسانی، آموزش، تجربه و دانش‌اندوزی
• افول روحیه و انگیزه حرفهای‌گری
• بحران انحصار و عدم شفافیت، تبعیض آشکار در پاسخگویی
• و ...
سخن درستی است که مطبوعات چاپی گرفتار همه این بحران‌ها و بیشتر هستند، اما پرسش مهم و دقیق‌تر این است که اصولا کدام‌یک از رسانه‌ها و سازمان‌های رسانه‌ای بالنسبه بزرگ جریان اصلی در ایران گرفتار چنین بحرانی نیستند؟
برای مثال اگر مبنای بحث، پاسخ ندادن روزنامه‌ها به نیازها و در نتیجه ریزش مخاطبان یا از دست رفتن اعتماد مردم باشد، که سخن درستی است، باید پرسید آیا رسانه‌های دیگر از چنین مزیتی برخوردارند؟ یعنی آیا به‌واقع، مردم منتظر و مشتاق هستند تا خبرهای خبرگزاری‌های فارس و مهر و تسنیم و ایرنا و ایسنا را بخوانند تا بدانند در جهان چه می‌گذرد و یا هر روز در انتظار فرارسیدن ساعت ۲ بعدازظهر هستند تا واقعیت‌های ایران و جهان را در روایت‌های صدا و سیما ببینند و بشنوند؟
اگر مطبوعات گرفتار بحران مالی هستند، که هستند، رسانه‌های دیگر جریان اصلی، چه خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های خبری و چه رادیو و تلویزیون، به لحاظ مالی به خودکفایی رسیده‌اند و محتاج کمک دولت و سپاه پاسداران و سازمان تبلیغات اسلامی و ردیف‌های آشکار و نهان بودجه دیگر نهادهای حکومتی نیستند و می‌توانند برای مثال، حتی یکی دو ماه، بی‌دریافت چنین بودجه‌هایی سرپا بمانند؟
خواست انتشار خبرهای درست و دقیق، گزارش‌های عمیق و مسأله محور جذاب و تحقیقی، اظهار نظرهای آزاد و بدون لکنت، مصاحبه‌های صریح و به دور از مجامله، همگی، خواست‌هایی به حق از مطبوعات هستند و درست. اما آیا می‌توان چنین محتواهایی را در رسانه‌های دیگر امروز ایران هم سراغ گرفت و فقط روزنامه‌ها و مجله‌های کاغذی از تولید و انتشار آن‌ها بازمانده‌اند؟
آیا فقط روزنامه‌ها سیاست‌زده هستند و جانبداری سیاسی می‌کنند، استقلال حرفه‌ای و تحریریه‌ای ندارند، مالکیت و مدیریت بزرگ‌ترین و مهمترین‌شان حکومتی است و با معضل آموزش و تجربه‌اندوزی مواجه‌اند؟ و دیگر رسانه‌های خبری جریان اصلی همگی از این کاستی‌ها و کژی‌ها به دور هسنند و مشغول حرفه‌ای‌گری و پای‌بندی به استانداردهای روزنامه‌نگاری؟
بله، درست است، احوالات روزنامه‌نگاری چاپی در ایران به هیچ‌وجه خوش نیست، اما این ناخوشی، بخشی از احوالات به غایت ناخوشایند روزنامه‌نگاری و رسانه‌های خبری جریان اصلی در کشورمان است.