🔸۳۰ نکته برای یک سوژهیابی خوب
#عيسی_محمدی - روزنامهنگار
روزنامهنگاری، اين روزها رقبای زيادی دارد. به قول #گرنت_كاردون، برای ماندگار شدن، بايد نسبت به رقبای خودتان ۱۰ برابر بهتر باشيد؛ حتی مقداری بهتر بودن هم كفايت نمیكند.
يك مدير #رسانه يا #روزنامهنگار نيز بايد اين اصل را رعايت كند، تا بتواند زنده بماند. یکی از جنبههایی که رسانهنگاران میتوانند در آن مزیت نسبی خود را به رخ بکشند، #سوژهیابی است. بسیار دیده شده که یک #سوژه کشف یا به خوبی پرداخت شده توسط رسانه، باعث شده تا این رسانه و خبرنگارانش، توسط رسانههای دیگر و مردم و سياستمداران و سلبريتیها بازنشر شده و به شهرتی افزونتر برسند. اما چطور میتوانیم در سوژهیابی بدرخشیم؟ این ۳۰ نکته، ماحصل تجربههای شخصی و مطالعات کتابهای مرتبط آموزشی است، شاید بتواند در این حوزه کمکتان کند:
۱. پیگیری دنبالهدار سوژههای رسانههای دیگر
۲. پیگیری مجدد سوژهها؛ پس از فروکش آستانه تحریک خبری این سوژهها و فراموش شدن آنها
۳. شنونده بودن به جای صحبت کردن؛ در برخورد و رفتارهای اجتماعی
۴. توجه دقیق به اطراف و تغییراتی که صورت گرفته
۵. همیشه مسلح بودن به کلمه چرا؛ چرا این چنین شده و آنطور نشده؟
۶. توجه به غرولندها و گلایهها و شکایتهای مردم؛ کاری که برندهای جهانی به خوبی استاد آن هستند
۷. ثبت مداوم سوژهها و نکات جالب در دفترچه یا گوشی همراه
۸. توجه به رنجهایی که میبریم و میبرند و اینکه آیا طبیعی یا غیرطبیعی است
۹. مسلح بودن به کلمه چگونه؛ چگونه میتوان این فرآیند را تسریع کرد یا از فلان واقعه جلوگیری کرد یا چگونه میشد...
۱۰. مقایسه جامعه خود با جوامع استانداردتر
۱۱. مقایسه شخصیتهای حاضر و اثرگذار در جامعه با شخصیتهای استانداردتر جهانی و تاریخی
۱۲. مقایسه برندها و نهادها و سازمانهای عمومی و غیرعمومی کشور و جامعه خود با برندها و نهادها و سازمانهای استاندارد
۱۳. پیگیری مداوم عملکرد نهادها و سازمانها و برندهای معروف و عمومی و غیرعمومی و ... مثلاً روند تولید دوغ فلان برند چقدر بهداشتی است؟
۱۴. حضور مداوم در شبکههای اجتماعی و اطلاع از سوژههای یکه دیگران میدهند
۱۵. پیگیری شبکههای اجتماعی چهرهها و سلبریتیها و اینفلوئنسرها
۱۶. حضور میدانی در جاهایی که اتفاقات مختلف افتاده یا احتمال افتادنش میافتد؛ در این صورت سوژههایی به دست میآید که مابه ازای رسانهای ندارد و بدیع است
۱۷. بازخوانی روزشمارها و مناسبتها و ... و تولید محتوای جدید به این بهانه
۱۸. پیدا کردن اطلاعات و سندهای دیده نشده یا کمتر دیده شده از وقایعی که خیلی عادیاند؛ مثلاً افشای یک سند کمتر دیده شده درباره واقعه کودتای 28 مرداد. در کل، هر اطلاع جدید از وقایع عادی یا قدیمی
۱۹. سلام به روزنامهنگاری تخصصی؛ این کار باعث میشود تا به رویهها و تغییرات آنها و دیگر موارد حوزه خودتان بیشتر از افراد و رسانهنگاران عادی آگاه شوید
۲۰. استفاده از دانش خلاقیت و نقشههای ذهنی؛ این امر باعث میشود تا به رویکردهای ترکیبی و بدیعی از سوژههای معمولی و نخنما شده دست یابید
۲۱. ایجاد کانال و مسیری برای اینکه دیگران از سادهترین راه ممکن سوژههای خوب را به شما برسانند
۲۲. قدم زدن بیهدف چند ساعته در بخشهای مختلف شهر و حتی شهرهای دیگر؛ این امر بهترین روش برای دیدن چیزهایی است که کمتر دیدهاید
۲۳. ارتباط مستمر با منابع خبری محلی؛ مثل شورایارها و بزرگان و ریشسفیدها و ... .
۲۴. مرور مداوم حوزههای خبری؛ طوری که شناخته شوید و به شما اعتماد کنند
۲۵. توجه دقیق به کامنتهایی که پای مطالب و پستهای مختلف گذاشته میشود
۲۶. توجه به تفکر نشانهای؛ هر چیزی نشانه و سرنخی از خودش به جا میگذارد. پس نشانهها و سرنخها را دنبال کنید؛ به معناي چه چیزی میتوانند باشند؟
۲۷. توجه دقیق به پایاننامهها و پژوهشهای جدید صورت گرفته
۲۸. شرکت در انجمنهای تخصصی و نشستهای تخصصی و گروههای مجازی تخصصی و رویدادهای مرتبط با حوزه کاریمان یا هر حوزهای که علاقهمند به تولید سوژه در آن هستیم
۲۹. به شدت در حوزه خودتان اهل مطالعه باشيد؛ به شدت. مطالعه شديد، باعث میشود تا به جنبههای عميقتری از وقايع اتفاق افتاده در حوزه خودتان برسيد. نگاه كسی كه اصول جامعهشناسی را خوب میشناسد به يك سوژه، كاملتر و قابل اعتناتر خواهد بود تا كسي كه صرفاً دنبال يك سوژه اجتماعی است.
۳۰. و در پايان اينكه، وقتي با يك سوژه عالي در رسانهای ديگر كه كار شده روبهرو شديد، بايد حرص بخوريد، خيلي حرص بخوريد: چرا من اين سوژه را كشف نكردم؟ به قول فرگوسن، هميشه بايد بازنده بدي باشيد، طاقت باخت نداشته باشید.
@NewJournalism روزنامهنگاری جدید
#عيسی_محمدی - روزنامهنگار
روزنامهنگاری، اين روزها رقبای زيادی دارد. به قول #گرنت_كاردون، برای ماندگار شدن، بايد نسبت به رقبای خودتان ۱۰ برابر بهتر باشيد؛ حتی مقداری بهتر بودن هم كفايت نمیكند.
يك مدير #رسانه يا #روزنامهنگار نيز بايد اين اصل را رعايت كند، تا بتواند زنده بماند. یکی از جنبههایی که رسانهنگاران میتوانند در آن مزیت نسبی خود را به رخ بکشند، #سوژهیابی است. بسیار دیده شده که یک #سوژه کشف یا به خوبی پرداخت شده توسط رسانه، باعث شده تا این رسانه و خبرنگارانش، توسط رسانههای دیگر و مردم و سياستمداران و سلبريتیها بازنشر شده و به شهرتی افزونتر برسند. اما چطور میتوانیم در سوژهیابی بدرخشیم؟ این ۳۰ نکته، ماحصل تجربههای شخصی و مطالعات کتابهای مرتبط آموزشی است، شاید بتواند در این حوزه کمکتان کند:
۱. پیگیری دنبالهدار سوژههای رسانههای دیگر
۲. پیگیری مجدد سوژهها؛ پس از فروکش آستانه تحریک خبری این سوژهها و فراموش شدن آنها
۳. شنونده بودن به جای صحبت کردن؛ در برخورد و رفتارهای اجتماعی
۴. توجه دقیق به اطراف و تغییراتی که صورت گرفته
۵. همیشه مسلح بودن به کلمه چرا؛ چرا این چنین شده و آنطور نشده؟
۶. توجه به غرولندها و گلایهها و شکایتهای مردم؛ کاری که برندهای جهانی به خوبی استاد آن هستند
۷. ثبت مداوم سوژهها و نکات جالب در دفترچه یا گوشی همراه
۸. توجه به رنجهایی که میبریم و میبرند و اینکه آیا طبیعی یا غیرطبیعی است
۹. مسلح بودن به کلمه چگونه؛ چگونه میتوان این فرآیند را تسریع کرد یا از فلان واقعه جلوگیری کرد یا چگونه میشد...
۱۰. مقایسه جامعه خود با جوامع استانداردتر
۱۱. مقایسه شخصیتهای حاضر و اثرگذار در جامعه با شخصیتهای استانداردتر جهانی و تاریخی
۱۲. مقایسه برندها و نهادها و سازمانهای عمومی و غیرعمومی کشور و جامعه خود با برندها و نهادها و سازمانهای استاندارد
۱۳. پیگیری مداوم عملکرد نهادها و سازمانها و برندهای معروف و عمومی و غیرعمومی و ... مثلاً روند تولید دوغ فلان برند چقدر بهداشتی است؟
۱۴. حضور مداوم در شبکههای اجتماعی و اطلاع از سوژههای یکه دیگران میدهند
۱۵. پیگیری شبکههای اجتماعی چهرهها و سلبریتیها و اینفلوئنسرها
۱۶. حضور میدانی در جاهایی که اتفاقات مختلف افتاده یا احتمال افتادنش میافتد؛ در این صورت سوژههایی به دست میآید که مابه ازای رسانهای ندارد و بدیع است
۱۷. بازخوانی روزشمارها و مناسبتها و ... و تولید محتوای جدید به این بهانه
۱۸. پیدا کردن اطلاعات و سندهای دیده نشده یا کمتر دیده شده از وقایعی که خیلی عادیاند؛ مثلاً افشای یک سند کمتر دیده شده درباره واقعه کودتای 28 مرداد. در کل، هر اطلاع جدید از وقایع عادی یا قدیمی
۱۹. سلام به روزنامهنگاری تخصصی؛ این کار باعث میشود تا به رویهها و تغییرات آنها و دیگر موارد حوزه خودتان بیشتر از افراد و رسانهنگاران عادی آگاه شوید
۲۰. استفاده از دانش خلاقیت و نقشههای ذهنی؛ این امر باعث میشود تا به رویکردهای ترکیبی و بدیعی از سوژههای معمولی و نخنما شده دست یابید
۲۱. ایجاد کانال و مسیری برای اینکه دیگران از سادهترین راه ممکن سوژههای خوب را به شما برسانند
۲۲. قدم زدن بیهدف چند ساعته در بخشهای مختلف شهر و حتی شهرهای دیگر؛ این امر بهترین روش برای دیدن چیزهایی است که کمتر دیدهاید
۲۳. ارتباط مستمر با منابع خبری محلی؛ مثل شورایارها و بزرگان و ریشسفیدها و ... .
۲۴. مرور مداوم حوزههای خبری؛ طوری که شناخته شوید و به شما اعتماد کنند
۲۵. توجه دقیق به کامنتهایی که پای مطالب و پستهای مختلف گذاشته میشود
۲۶. توجه به تفکر نشانهای؛ هر چیزی نشانه و سرنخی از خودش به جا میگذارد. پس نشانهها و سرنخها را دنبال کنید؛ به معناي چه چیزی میتوانند باشند؟
۲۷. توجه دقیق به پایاننامهها و پژوهشهای جدید صورت گرفته
۲۸. شرکت در انجمنهای تخصصی و نشستهای تخصصی و گروههای مجازی تخصصی و رویدادهای مرتبط با حوزه کاریمان یا هر حوزهای که علاقهمند به تولید سوژه در آن هستیم
۲۹. به شدت در حوزه خودتان اهل مطالعه باشيد؛ به شدت. مطالعه شديد، باعث میشود تا به جنبههای عميقتری از وقايع اتفاق افتاده در حوزه خودتان برسيد. نگاه كسی كه اصول جامعهشناسی را خوب میشناسد به يك سوژه، كاملتر و قابل اعتناتر خواهد بود تا كسي كه صرفاً دنبال يك سوژه اجتماعی است.
۳۰. و در پايان اينكه، وقتي با يك سوژه عالي در رسانهای ديگر كه كار شده روبهرو شديد، بايد حرص بخوريد، خيلي حرص بخوريد: چرا من اين سوژه را كشف نكردم؟ به قول فرگوسن، هميشه بايد بازنده بدي باشيد، طاقت باخت نداشته باشید.
@NewJournalism روزنامهنگاری جدید
🔸١٨ فرمان سردبيری
▫️#عيسی_محمدی
در ادامه مسیر روزنامهنگاری، شاید هم روزی #سردبیر بشوید؛ شاید هم نه. اما یک سردبیر خوب، چگونه سردبیری است؟ یک سردبیر خوب، مثل یک مدیر یا مربی خوب، میتواند به تنهایی یک شرکت و تیم را پیروز کرده یا زمین بزند. سردبیری نه یک موقعیت قابل انتظار، بلکه یک تخصص است. با هم باید و نبایدهایی را در این زمینه مرور میکنیم.
١. در اولین قدم باید توجیه شوید که شما یک سردبیر هستید، نه یک دبیر سرویس یا روزنامهنگار ارشد و ... . طبیعی است که این نقشها، تفاوتهای ماهوی با هم دارند و اگر متوجه این تفاوتها نشوید، خراب خواهيد كرد. این مرحله انتقالی ذهنی، معمولاً سردبیرهای زیادی را زمین میزند یا به شکست میکشاند.
٢. درست مثل یک مدیرعامل، آخرین کاری که میکنید باید نوشتن باشد. البته یک سردبیر گاهی باید بنویسد و مصاحبه بگیرد و حتی درگیر گزارشهایی خاص بشود؛ اما گاهی و با منطقی خاص. اگر همیشه بخواهد این کار را انجام بدهد، زمان کم خواهد آورد و در نتیجه اولویتهای اصلی را از دست خواهد داد. کار اصلی شما مدیریت خبرنگاران و نویسندگان و سوژههاست، نه نوشتن.
٣. انبوهی از سوژهها و ایدهها و مطالب و خبرها و گزارشها بر سرتان آوار خواهد شد. کدام را انتخاب میکنید و چرا؟ در اینجا دو جنبه وجود دارد: نگرش و فیلتر ذهنی شما که نتیجهای از ذوق و تجربه شما در طول زمان است، تعهد همیشگی شما به این ذوق و فیلتر ذهنی. همه چیز به تفاوت ذوق و سلیقه و فیلتر ذهنی و نگرش شما بر میگردد. اگر سطح آن پایین باشد، به تنهایی سطح نشریه و رسانه شما پایین خواهد آمد. اگر سطح آن بالا باشد، سطح رسانه شما هم ترقی خواهد کرد.
۴. در این موقعیت جدید، مساوی با موفقیت رسانه خود هستید. باید این ذهنیت در شما باشد که: اگر من موفق بشوم، رسانهام موفق میشود؛ اگر من باسوادتر و باهوشتر باشم، رسانهام چنین خواهد بود؛ اگر... . در نهایت به این نتیجه میرسید که تلاش شما دیگر برای شخص شما نیست، بلکه مساوی با ارتقای رسانه شماست. درست مثل مهاجمان تیمهای درجه یک فوتبال اروپا.
۵. سرعت عمل و قابلیت تمرکز روی چند کار، از جمله ویژگیهایی است که باید داشته باشید. البته این سرعت عمل نباید همراه با بالا رفتن درصد اشتباه شما باشد.
۶. مطالعه رسانهها و نشریات رقیب و دیگر، جزو واجبات است. شما را از دوبارهکاری دور میکند.
٧. سعی کنید یک استراتژی دقیق محتوایی برای طی مسیر رسانه خود تبیین کنید. در استراتژی، کارهایی که نباید بکنید، مهمتر از کارهایی است که باید انجام بدهید. استراتژی روشن، باعث میشود تا یکپارچه شده و تکلیف رسانهتان مشخص بشود.
٨. برای مبارزههای قلمی باید برنامه داشته باشید تا رسانهتان زنده شود. مبارزههای قلمی دستیافتنی، روشن و دارای زمان مشخص برای به نتیجه رسیدن باشند و توسط نخبگان اجتماعی نیز حمایت شود.
٩. باید تقویم خبر و فهرست خبر داشته باشید. در تقویم خودتان، موارد قابل پیشبینی را هم بگنجانید.
١٠. تحریریه الان دقیقاً دارد چه کار میکند؟ هر لحظه باید بتوانید کاملترین پاسخ را به این سئوال بدهید؛ یعنی در جریان امور باشید.
١١. به قدری درگیر جزئیات نشوید که زمان برای فکر کردن و برنامهریزی نداشته باشید. فکر کردن، جزو مهمترین و سختترین کارهایی است که همه از انها گریزان هستند.
١٢. تنوع داشتن در رسانه شما فوقالعاده اهمیت دارد. قرار نیست همیشه جدی یا همیشه غیرجدی یا ... باشد. رنگارنگ و متنوع باید باشد.
١٣. اصول تفویض اختیار را به خوبی یاد بگیرید. اصولی که در متون مدیریتی به خوبی شرح داده شده.
١۴. برای سوژهیابی و کشف و پرورش سوژهها وقت بسیاری بگذارید. رسانههایی کوچک با سوژههایی اختصاصی و چشمنواز، میتوانند غلبه کنند بر رسانههای بزرگتر و خالی از سوژه؛ در رقابتهای رسانهای.
١۵. در سنت #روزنامهنگاری جهانی، معمولاً #روزنامهنگاران بینالملل یا سیاسی به سردبیری انتخاب میشوند. اما در نهایت، یک سردبیر باید اطلاعات عمومی قابل توجهی داشته باشد و از هر حوزهای، چیزی بداند.
١۶. سواد شما، مساوی با عمق و سواد رسانه شماست. تا میتوانید بخوانید و بخوانید و عمیقتر بشوید.
١٧. به تاریخ روزنامهنگاری و سردبیران موفق دیروز و امروز دقیق شوید؛ سعی کنید تقلیدهای هوشمندانه از رفتار و پندار و نگرش و شخصیت آنها داشته باشید.
١٨. روحیه شما، روحیه تیم تحریریه شما هم خواهد بود. به قول وینس لمباردی، باید گاهی این روحیه را به تحریریه منتقل کنید که: اگر نبریم، باختهایم و اگر ببازیم، نابود شدهایم؛ همه چیز همینقدر جدی است و جای شوخی و اما و اگر ندارد. برد شما نیز در افزایش تیراژ و بازخوردها و سوژههای ناب و گزارشها و خبرها و مصاحبههای اختصاصی و بردن مبارزههای قلمی و ... خلاصه میشود. کاملاً مشخص است که از یک رسانه استاندارد و برنده، چه انتظاری میرود
▫️#عيسی_محمدی
در ادامه مسیر روزنامهنگاری، شاید هم روزی #سردبیر بشوید؛ شاید هم نه. اما یک سردبیر خوب، چگونه سردبیری است؟ یک سردبیر خوب، مثل یک مدیر یا مربی خوب، میتواند به تنهایی یک شرکت و تیم را پیروز کرده یا زمین بزند. سردبیری نه یک موقعیت قابل انتظار، بلکه یک تخصص است. با هم باید و نبایدهایی را در این زمینه مرور میکنیم.
١. در اولین قدم باید توجیه شوید که شما یک سردبیر هستید، نه یک دبیر سرویس یا روزنامهنگار ارشد و ... . طبیعی است که این نقشها، تفاوتهای ماهوی با هم دارند و اگر متوجه این تفاوتها نشوید، خراب خواهيد كرد. این مرحله انتقالی ذهنی، معمولاً سردبیرهای زیادی را زمین میزند یا به شکست میکشاند.
٢. درست مثل یک مدیرعامل، آخرین کاری که میکنید باید نوشتن باشد. البته یک سردبیر گاهی باید بنویسد و مصاحبه بگیرد و حتی درگیر گزارشهایی خاص بشود؛ اما گاهی و با منطقی خاص. اگر همیشه بخواهد این کار را انجام بدهد، زمان کم خواهد آورد و در نتیجه اولویتهای اصلی را از دست خواهد داد. کار اصلی شما مدیریت خبرنگاران و نویسندگان و سوژههاست، نه نوشتن.
٣. انبوهی از سوژهها و ایدهها و مطالب و خبرها و گزارشها بر سرتان آوار خواهد شد. کدام را انتخاب میکنید و چرا؟ در اینجا دو جنبه وجود دارد: نگرش و فیلتر ذهنی شما که نتیجهای از ذوق و تجربه شما در طول زمان است، تعهد همیشگی شما به این ذوق و فیلتر ذهنی. همه چیز به تفاوت ذوق و سلیقه و فیلتر ذهنی و نگرش شما بر میگردد. اگر سطح آن پایین باشد، به تنهایی سطح نشریه و رسانه شما پایین خواهد آمد. اگر سطح آن بالا باشد، سطح رسانه شما هم ترقی خواهد کرد.
۴. در این موقعیت جدید، مساوی با موفقیت رسانه خود هستید. باید این ذهنیت در شما باشد که: اگر من موفق بشوم، رسانهام موفق میشود؛ اگر من باسوادتر و باهوشتر باشم، رسانهام چنین خواهد بود؛ اگر... . در نهایت به این نتیجه میرسید که تلاش شما دیگر برای شخص شما نیست، بلکه مساوی با ارتقای رسانه شماست. درست مثل مهاجمان تیمهای درجه یک فوتبال اروپا.
۵. سرعت عمل و قابلیت تمرکز روی چند کار، از جمله ویژگیهایی است که باید داشته باشید. البته این سرعت عمل نباید همراه با بالا رفتن درصد اشتباه شما باشد.
۶. مطالعه رسانهها و نشریات رقیب و دیگر، جزو واجبات است. شما را از دوبارهکاری دور میکند.
٧. سعی کنید یک استراتژی دقیق محتوایی برای طی مسیر رسانه خود تبیین کنید. در استراتژی، کارهایی که نباید بکنید، مهمتر از کارهایی است که باید انجام بدهید. استراتژی روشن، باعث میشود تا یکپارچه شده و تکلیف رسانهتان مشخص بشود.
٨. برای مبارزههای قلمی باید برنامه داشته باشید تا رسانهتان زنده شود. مبارزههای قلمی دستیافتنی، روشن و دارای زمان مشخص برای به نتیجه رسیدن باشند و توسط نخبگان اجتماعی نیز حمایت شود.
٩. باید تقویم خبر و فهرست خبر داشته باشید. در تقویم خودتان، موارد قابل پیشبینی را هم بگنجانید.
١٠. تحریریه الان دقیقاً دارد چه کار میکند؟ هر لحظه باید بتوانید کاملترین پاسخ را به این سئوال بدهید؛ یعنی در جریان امور باشید.
١١. به قدری درگیر جزئیات نشوید که زمان برای فکر کردن و برنامهریزی نداشته باشید. فکر کردن، جزو مهمترین و سختترین کارهایی است که همه از انها گریزان هستند.
١٢. تنوع داشتن در رسانه شما فوقالعاده اهمیت دارد. قرار نیست همیشه جدی یا همیشه غیرجدی یا ... باشد. رنگارنگ و متنوع باید باشد.
١٣. اصول تفویض اختیار را به خوبی یاد بگیرید. اصولی که در متون مدیریتی به خوبی شرح داده شده.
١۴. برای سوژهیابی و کشف و پرورش سوژهها وقت بسیاری بگذارید. رسانههایی کوچک با سوژههایی اختصاصی و چشمنواز، میتوانند غلبه کنند بر رسانههای بزرگتر و خالی از سوژه؛ در رقابتهای رسانهای.
١۵. در سنت #روزنامهنگاری جهانی، معمولاً #روزنامهنگاران بینالملل یا سیاسی به سردبیری انتخاب میشوند. اما در نهایت، یک سردبیر باید اطلاعات عمومی قابل توجهی داشته باشد و از هر حوزهای، چیزی بداند.
١۶. سواد شما، مساوی با عمق و سواد رسانه شماست. تا میتوانید بخوانید و بخوانید و عمیقتر بشوید.
١٧. به تاریخ روزنامهنگاری و سردبیران موفق دیروز و امروز دقیق شوید؛ سعی کنید تقلیدهای هوشمندانه از رفتار و پندار و نگرش و شخصیت آنها داشته باشید.
١٨. روحیه شما، روحیه تیم تحریریه شما هم خواهد بود. به قول وینس لمباردی، باید گاهی این روحیه را به تحریریه منتقل کنید که: اگر نبریم، باختهایم و اگر ببازیم، نابود شدهایم؛ همه چیز همینقدر جدی است و جای شوخی و اما و اگر ندارد. برد شما نیز در افزایش تیراژ و بازخوردها و سوژههای ناب و گزارشها و خبرها و مصاحبههای اختصاصی و بردن مبارزههای قلمی و ... خلاصه میشود. کاملاً مشخص است که از یک رسانه استاندارد و برنده، چه انتظاری میرود