عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸روز فردوسی
پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت روز #فردوسی نامگذاری شده است . #بخارا بخاطرگرامیداشت این روز بزرگ این فیلم‌ را از شب بزرگداشت استاد #خالقی_مطلق که بدون تردید از بزرگان درجه اول شاهنامه شناسان ایران و جهان است انتخاب کرده است: سخنرانی استاد #ایرج_افشار در مراسم رونمایی ‌از شاهنامه ٨ جلدی به تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق در سالن رایزن مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی در تاریخ ١٩ تیر ١٣٨۶.
#ایرج_افشار
#جلال_خالقی_مطلق
#شاهنامه
#فردوسی
#مجله_بخارا
#بخارا
#شب_بخارا
#علی_دهباشی
#چهره🔸 فردوسی
حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ ۳۲۹ ه‍.ق، ۳۱۹ ه‍.خ - درگذشتهٔ پیش از ۴۱۱ ه‍.ق، ۳۹۷ ه‍.خ در توس خراسان)، سخن‌سرای نامی ایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان. او را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند. نام و آوازه #فردوسی در همه جای جهان شناخته و ستوده شده است.
#شاهنامهٔ فردوسی به بسیاری از زبان‌های زنده جهان برگردانده شده است. در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است.
#شعر 🔸 دادگر
بسا رنج‌ها کز جهان دیده‌اند
ز بهر بزرگی پسندیده‌اند
سرانجام بستر جز از خاک نیست
ازو بهره زهرست و تِریاک نیست
چو دانی که ایدر نمانی دراز
به تارَک چرا برنهی تاج آز؟
همان آز را زیر خاک آوری
سرش را سر اندر مَغاک آوری
ترا زین جهان شادمانی بس ست
کجا رنج تو بهر دیگر کس ست
تو رنجی و آسان دگر کس خورد
سُوی خاک و تابوت تو ننگرد
برو نیز شادی سرآید همی
سرش زیر گرد اندرآید همی
ز روزِ گذر کردن اندیشه کن
پرستیدنِ دادگر پیشه کن
▫️#ابوالقاسم_فردوسی
▫️#شاهنامه، به کوشش #جلال_خالقی_مطلق، دفتر دوم، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، چ دوم، تهران:۱۳۸۸ ص ۴۱۹
۲۵ اردیبهشت بزرگداشت حکیم فردوسی
🔸طریق خسرو شدن از نظرگاه خردمند خردگستر توس
#شاهنامه حکیم روشن روان توس #فردوسی پاکزاد را "شاه _نامه‌ها" خوانده‌اند از آن رو که به بشر طریق خسرو شدن را می‌آموزد.
اما معیارهای دست یازیدن بدین جایگه از نظر گاه حکیم فرودسی چیست:
▫️نخست؛ بندگی را کوشیدن
چه گفت آن سخنگوی با فر و هوش
چو خسرو شدی بندگی را بکوش
▫️دوم؛ پرهیز از ناسپاسی به درگاه یزدان
به یزدان هر آن کس که شد ناسپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس
▫️سوم؛ دادگستری
چو خسرو به بیداد کارد درخت
بگردد از او پادشاهی و بخت
اگر داد دادن بود کار تو
بیفزاید ای شاه مقدار تو
▫️چهارم؛ دانش طلبی مستمر
میاسای زآموختن یک زمان
ز دانش میفکن دل اندر گمان
ز دانش در بی نیازی مجوی
وگر چند از او سختی آید به روی
▫️#عبدالمهدی_مستکین
مدیر گروه فرهنگ کمیسیون ملی #یونسکو ایران
@shafiei_kadkani
#شاهنامه
🔸شاهنامه؛ شاهکارِ خیال شاعرانه
آنها که از شعر توقع استعاره و تشبیه دارند، یعنی حوزهٔ تصویر را محدود در این دو گونهٔ رایج تصویر می‌دانند، اغلب در باب شاهنامه اشتباه می‌کنند و می‌گویند شاهنامه نظمی است استادانه، ولی آثار نظامی شعر است. اگر به علت اصلی این عقیدهٔ ایشان بنگریم خواهیم دید که این داوری ایشان برخاسته از نظرگاه محدود آنان در زمینهٔ تصویر‌های شعری است، ولی مگر جوهر شعری، تأثیر و به گفتهٔ ارسطو تخییل نیست، در این صورت، در حماسه، چه چیز از اغراقِ شاعرانه خیال‌انگیزتر تواند بود، آیا تصویری ازین‌گونه که در این ابیات می‌خوانیم:
سپاهی که خورشید شد ناپدید
چو گَرد سیاه از میان بردمید
نه دریا پدید و نه هامون نه کوه
زمین آمد از پای اسبان ستوه
و زمینهٔ تخییلی آن تا مرزِ حیرت گسترده است، می‌تواند از رهگذر تصویر‌های استعاری و یا تشبیهی ترسیم شود؟ آنچه را #فردوسی در یک مصراع از رهگذر اسناد مجازی –به معنی مصطلح ما در این کتاب– ارائه می‌دهد آیا می‌توان با هزار تشبیه و استعاره عرضه داشت:
به مرگ سیاوش سیه پوشد آب
کند زار نفرین بر افراسیاب
و یا:
که زیبد کزین غم بنالد پلنگ
ز دریا خروشان برآید نهنگ
و گر مرغ با ماهیان اندر آب
بخوانند نفرین به افراسیاب
شاهنامه از نظر تنوّع حوزهٔ تصویر، در میان دفاترِ شعر فارسی، یکی از شاهکارهای خیال شاعرانهٔ سرایندگان زبان پارسی است و صوَر خیالِ فردوسی محدود در شکل‌های رایج تصویر _که استعاره و تشبیه است_ نیست.
در شاهنامه وسیع‌ترین صورتِ خیال، اغراقِ شاعرانه است. اغراق شاعرانه در شاهنامه دارای خصایصی است که با دیگر نمونه‌های مشابه آن در شعر این روزگار و اعصارِ بعد نیز قابل قیاس نیست. در اغراق‌های او قبل از هر چیز مسألهٔ تخییل را به قوی‌ترین وجهی می‌توان مشاهده کرد و از این روی جنبهٔ هنری آن امری است محسوس. برخلاف بسیاری از اغراق‌های معاصران او و یا گویندگان دوره‌های بعد، که فقط نوعی ادّعاست و این خصوصیت در اغراق شرط اصلی است وگرنه اغراق غیر هنری، کار هر دروغ‌گویی است و اغلب شاعران، مرز میان گونه‌های مختلف اغراق را درنیافته‌اند و هرگونه ادّعای دروغین را از مقولهٔ اغراق شمرده‌اند و از همین‌جاست که بسیاری از ناقدان، اغراق را از میان صور خیال شاعرانه، نپسندیده‌اند ولی بعضی دیگر آن را بهترین نوع تصاویر شعری دانسته‌اند.
▫️#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
صور خیال در شعر فارسی، چاپ ششم، آگه، تهران: ۱۳۷۵، صص ۴۴۸–۴۴۷
#روزنامه‌نگاری
🔸شاهنامه‌ به سبک روزنامه‌
#شهروزنامه منتشر شد. شهروزنامه یک کار جدید در فضای مجازی است که تلاش دارد روایتی روزنامه‌نگارانه از #شاهنامه_فردوسی ارائه دهد. انتشار شهروزنامه در سه #شبکه‌اجتماعی اینستاگرام، تلگرام و کست‌باکس در دو فرمت متن و پادکست از بیست‌وپنجم اسفندماه ۱۴۰۰ (همزمان با سالگرد پایان سرایش شاهنامه فردوسی) آغاز شده است.
#محمدجواد_روح روزنامه‌نگار و سردبیر هفته‌نامه صدا مدیریت این کار و نویسندگی آن را برعهده دارد. جزئیات
🔸اگر شاهنامه نیامده بود
آنچه در ادامه می‌خوانید تلخیص بخشی از مقاله مرحوم دکتر #محمدعلی_اسلامی‌ندوشن با عنوان "اگر شاهنامه نمی‌بود" است که برای ارج‌نامه دکتر جلال خالقی‌مطلق، مصحح نامدار #شاهنامه، نگاشته شده بود. دکتر ندوشن می‌نویسد:
اگر شاهنامه نیامده بود، این کشور به‌صورت همین آب و خاک و همین سرزمین بر جای می‌ماند، ولی متفاوت با آنچه اکنون هست، به‌احتمال زیاد یک کشور بریده شده، از اصل خود جدا مانده، بی‌افق و بی‌یاد. با این عوارض:
۱- ایران، گذشته پرشکوه خود را فراموش می‌کرد. آن همه نام‌آورانی که آمدند و رفتند، و جان خود را در راه یک آرمان از دست دادند.
۲- مفاهیم چون داد و دهش، خرد و راستی، والامنشی و دانش، با این برجستگی به گوش ایرانی نمی‌خورد که قهرمانان نیکوکار شاهنامه آنها را در زندگی خود به نمود آورند.
۳- دو جبهه نیکی و بدی اینگونه رودرروی هم قرار نمی‌گرفتند که سرانجام هم به پیروزی نیکی و شکست تبهکار خاتمه یابد. و آیندگان بگویند «شاهنامه آخرش خوش است». یعنی سرانجام حق غلبه می‌کند.
۴- زبان فارسی چنان بنیاد محکمی به‌خود نمی‌گرفت.
۶- عرفان ایرانی که ریشه مشترک با شاهنامه دارد، اینگونه بالیده نمی‌‌شد. شاهنامه زبان مردانگی است و عرفان زبان عشق و این هر دو در جست‌وجوی نیرو هستند، برای مایه‌دادن به زندگی.
۷- یک دید جهانشمول نسبت به زندگی، که فارغ باشد از افتراق‌های قومی و زبانی و آیینی، در تفکر ایرانی راه نمی‌یافت که انسانیت انسان را به داد و دهش بشناسد و بگوید: تو داد و دهش کن، فریدون تویی... و آنگاه به مولوی برسد که بگوید: همدلی از همزبانی بهتر است... و سپس به سعدی که یادآوری کند: بنی‌آدم اعضای یکدیگرند.
▫️روزنامه همشهری دوشنبه ۲ خرداد ١۴٠١
@shafiei_kadkani
🔸برداشت فردوسی از تاریخ
▫️با یاد خادمِ بی‌بدیلِ فرهنگِ ایران؛ زنده‌یاد استاد دکتر عباس زریاب خویی در زادروز ایشان
برداشت #فردوسی از تاریخ صورت حماسی دارد در شکل حماسهٔ یک ملت: جهان پهنهٔ تاخت و تازِ دلبران و گردنکشانِ یک ملت است. این ملت در مرکز و قلبِ عالم جای دارد و اقوام و ملل دیگر در حاشیه و کنار آن قرار دارند. ایران، محسودِ اقوام و مللِ دیگر است و همه به آن به نظرِ احترام و بزرگی می‌نگرند. تاریخ اساساً با کیومرث که نخستین شاه ایران و همه جهان است آغاز می‌شود. شکوه و عظمت تاریخِ جهان همان شکوه و عظمت تاریخ ایران است و این تاریخ با همهٔ شکوه و عظمتِ آن، با افولِ عظمت ایران و برهم خوردن نظام شاهنشاهی در ایران افول می‌پذیرد و پایان می‌یابد.
شاهنشاهی و جهانداری با تاج و تخت و دیهیم و گوهر و اختر کاویان و زرینه‌کفش است و چون این همه از میان برود و منبر جای تخت را بگیرد، تاریخ در حقیقت پایان یافته است و نشیبی دراز در پایان آن‌همه فراز پیدا می‌شود که دیگر تاریخ نیست و سزاوار گفتن و به سخن در آوردن و پیوستن و نظم نیست و به همین جهت است که فردوسی در همین‌جا زبان می‌بندد.
اگر مقصود فردوسی از تاریخ، حماسهٔ ملت ایران نبود و تاریخ در نظر او وسعت و دامنه‌ای را که در نظر طبری داشت دارا می‌بود، فردوسی تاریخ بعد از اسلام را نیز به نظم می‌کشید. اما برداشت او از تاریخ فقط حماسهٔ ملت ایران است و حماسه مانند تاریخ نمی‌تواند مستمر باشد.
فرهنگی در سرزمینی به نام ایران با بیدار شدن کیومرث و هوشنگ و طهمورث و جمشید آغاز می‌شود. این دوران کودکی آن است. پس از گذراندن يک سن دورهٔ بحرانی به مرحله نوجوانی می‌رسد و فریدون و ایرج و منوچهر ظاهر می‌شوند. پیلی از آن دوران جوانی و غرور و افتخار است که روزگار کاووس و کیخسرو و رستم است.
ظهور زرتشت و گشتاسب دورهٔ بلوغ عقلانی و کهولت و خردمندی فرا می‌رسد و این دوره در عصر ساسانیان و مخصوصاً دورهٔ انوشیروان به اوج خود می‌رسد و بعدِ دورهٔ خسرو پرویز دورهٔ ضعف و انحطاط و پیری به سرعت فرا می‌رسد و با جنگ قادسيه و مرگ یزدگرد این فرهنگ نیز می‌میرد.
پس #شاهنامه نیز در حقیقت تاریخ نیست بلکه بیان سرنوشت و تقدیر است. اما پیش‌بینی این سرنوشت نه بر پایهٔ علمی است، بلکه از روی اطلاع از سرنوشت ازلی است که از روی حرکات افلاک و ستارگان به دست می‌آید و بر پایهٔ این عقیده است که همهٔ اعمال بشری یکباره در لوح محفوظ و در حرکات پیچ در پیچ ثوابت و سیارات محفوظ و مضبوط است و تخلف از آن محال.
▫️شطِّ شیرینِ پرشوکت
منتخبی از آثار زنده‌یاد استاد #عباس_زریاب خویی
به اهتمام دکتر میلاد عظیمی، صص ۴۳۵_۴۳۴
#شعر #فردوسی #شاهنامه
🔸آداب صلح‌ و دوستی در منطقه‌ شاهنامه
▫️چهارشنبه ١٣ اردیبهشت ١۴٠٢ زمان ساعت ١۴ تا ١۶
مکان: موزه صلح تهران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سینماویژن🔸کوپولا و الگوی شاهنامه
فرانسیس فورد کوپولا در این گفت‌وگو از الگوی اساطیری #شاهنامه فردوسی و تأثیرش بر فرم روایی پدرخوانده نکته‌های دقیقی می‌گوید که نشان از شناخت عمیق او نسبت به ادبیات و کهن‌الگوهای اساطیری دارد.
- ماهنامه فیلم امروز