🔸و این نیز بگذرد...
#سیدمحمد_بهشتی
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود (حافظ)
این روزها که اقلیتی به #کرونا مبتلا شدهاند و اکثریتی به دلهرۀ آن، این جمله را بسیار میشنویم: «و این نیز بگذرد». عدهای از سر همدردی که یعنی این نابسامانی زیاد به درازا نمیکشد. عدهای دیگر اما از سر انکار و تمسخر که یعنی سیل و زلزله و آلودگی هوا و هواپیمای اوکراینی نیز گذشت و در این میان هنر ما دست روی دست گذاشتن است و بس. راست هم میگویند؛ کرونا فقط یکی از دهها بحران امسال بود و به نظر نمیآید که آخری باشد. اگر سیل و زلزله بخش کوچکی از جامعۀ ایران را متأثر ساخته بود، کرونا وضعیت وخیمی پدید آورده. آنهم درست آن وقتی از سال که باید به معاشرت میگذشت؛ خرید و سفر و دیدوبازدید، حالا باید به #قرنطینه بگذرد و این یعنی کرونا به طرفةالعینی زندگی ما را از «اینرو» به «آنرو» کرده. ولی از «اینرو» به «آنرو» شدن یا «قلب» شدن اگر در هر سرزمینی استثنا باشد، در ایران قاعده است! شاید هیچ سرزمینی بری از بیقراری نباشد اما احتمالا در هیچ سرزمینی نیز بحران تا این اندازه متداول نیست؛ تا بدانجا که سبب شده بود اهلِ این فلات، پویایی و تبدّل دائمی را ذاتیِ پدیدهها بدانند. از دل همین باور نیز منشی کیمیاگرانه شکل گرفته بود.
بنا بر منش کیمیاوی هر آنچه موجود است آبستن امری ارزشمندتر و پایندهتر است. کیمیاگری افسانۀ تبدیل مس به طلا نیست، بلکه «حل و عقدی» است که طی آن ماده به نظمی پایدارتر که در درونش نهفته بود میرسد. «حل» در پی تحمل بیقراریهایی روی میدهد؛ آنچیزی که ثبات را بر هم میزند و ایجاد مرارت میکند، همان است که نظم موجود را منحل میکند. اما به دنبال هر حلی، عقدی است. در پیِ عقد، پیوندهای از دست رفته با پیوندهایی ذاتیتر و جوهریتر جایگزین میشود. در این معنی، آب دادنِ فولاد نیز کیمیاگری بود، چرا که طی حل (ذوب کردن) و عقد (آب دادن)، آهن به انتظام بلوری مقاومتری دست مییافت. تبدیل شدن ماده به «جواهر» در کیمیاگری، تنها استعارهای بود منباب تقریب ذهن؛ چرا که گوهر نمایندۀ ناگدازندگی و مقاومت است که دیگر هیچ آتشی بر آن کارگر نیست.
از منظر سنت حل و عقد، اولا بیقراری نقطۀ آغاز و پایان دارد اما پس از هر بحران، #جامعه همان جامعۀ قبل نیست؛ نظمی در هم شکسته و نظمی دیگر جای آن را گرفته. دوم آنکه شکیبایی در برابر بیقراری به معنی دست روی دست گذاشتن نیست. آنچه در ظاهر شکیبایی مینماید، با انقلابی ژرف همراه است؛ با بالفعل شدن نظمی درونی. نظمی که به سادگی دستخوش بحران نمیشود. این نظم باطنی دربارۀ جامعه چه معنایی دارد؟ مواجهه با هر بیقراری لاجرم ذهن را به چارهاندیشی وامیدارد. نتیجۀ رویاروییِ پیاپی با چنین موقعیتهایی «پویایی اندیشه» است که دانشمندان علوم شناختی از آن تعبیر به «آگاهی» کردهاند. آگاهی بخشِ ضروریِ هر کنشِ ذهنی نیست بلکه کیفیت خاصی از اندیشیدن است. یعنی درجاییکه زندگی مدام روی در تفرق دارد، ساختن تصویری یکپارچهتر و وحدتیافتهتر از آنچه بسیار مضطرب مینماید وظیفۀ آگاهی است. آگاهی است که میتواند بهسرعت رابطۀ بین پراکندهترین امور را تشخیص دهد و جهانِ در حال گسست را دوباره چون شبکۀ متراکمی از روابط و پیوندهای متقابل تعریف کند. بنابراین پس از هر فروپاشی ظاهری، رسیدن جامعه به سطح جدیدی از آگاهی، همان عقد باطنی است. در ایران که از دیرباز حفظ بقا، موکول به رویارویی دائمی با بیقراریهایی بوده، هر انحلال ظاهری، درست در نقطۀ مقابل، مستعد و پذیرای انعقادی باطنیتر و آگاهانهتر شده است.
بهترین مثال آن همین کروناست. در ایران کرونا بیش از هر بحران دیگری، کوچکترین پیوندهای اجتماعی را نشانه گرفته و در همان حال تصویر واضحتری از ارزش و عمق این پیوندها پیش چشم ما گذاشته است. البته کرونا نیز مثل هر بحران دیگری نقطۀ آغاز و پایانی دارد یعنی مشمول قاعدۀ «و این نیز بگذرد» میشود. اما در ایران باید منتظر بود که حاصل حلّی به این عمق و این وسعت، عقدی عمیقتر و وجودیتر بین آحاد جامعه باشد. پیوندهایی که مستحکمتر از قبل است و چون با آگاهی تؤام شده، در برابر تهدیدها تابآورتر شده است. جامعه ایران با گذشتن از این آتش و تحمل این رنج، جوهر درونیاش را آشکار میکند؛ تازه بر همه معلوم میشود که معنی«جامعه» در چنین جایی، فقط جمعیتی از افراد همجوار هم نیست بلکه آحاد آن را رشتههایی ناگسستنی از جنس انس و محبت متصل کرده است.
▫️روزنامه اعتماد شماره ۴۶۰۵
#سیدمحمد_بهشتی
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود (حافظ)
این روزها که اقلیتی به #کرونا مبتلا شدهاند و اکثریتی به دلهرۀ آن، این جمله را بسیار میشنویم: «و این نیز بگذرد». عدهای از سر همدردی که یعنی این نابسامانی زیاد به درازا نمیکشد. عدهای دیگر اما از سر انکار و تمسخر که یعنی سیل و زلزله و آلودگی هوا و هواپیمای اوکراینی نیز گذشت و در این میان هنر ما دست روی دست گذاشتن است و بس. راست هم میگویند؛ کرونا فقط یکی از دهها بحران امسال بود و به نظر نمیآید که آخری باشد. اگر سیل و زلزله بخش کوچکی از جامعۀ ایران را متأثر ساخته بود، کرونا وضعیت وخیمی پدید آورده. آنهم درست آن وقتی از سال که باید به معاشرت میگذشت؛ خرید و سفر و دیدوبازدید، حالا باید به #قرنطینه بگذرد و این یعنی کرونا به طرفةالعینی زندگی ما را از «اینرو» به «آنرو» کرده. ولی از «اینرو» به «آنرو» شدن یا «قلب» شدن اگر در هر سرزمینی استثنا باشد، در ایران قاعده است! شاید هیچ سرزمینی بری از بیقراری نباشد اما احتمالا در هیچ سرزمینی نیز بحران تا این اندازه متداول نیست؛ تا بدانجا که سبب شده بود اهلِ این فلات، پویایی و تبدّل دائمی را ذاتیِ پدیدهها بدانند. از دل همین باور نیز منشی کیمیاگرانه شکل گرفته بود.
بنا بر منش کیمیاوی هر آنچه موجود است آبستن امری ارزشمندتر و پایندهتر است. کیمیاگری افسانۀ تبدیل مس به طلا نیست، بلکه «حل و عقدی» است که طی آن ماده به نظمی پایدارتر که در درونش نهفته بود میرسد. «حل» در پی تحمل بیقراریهایی روی میدهد؛ آنچیزی که ثبات را بر هم میزند و ایجاد مرارت میکند، همان است که نظم موجود را منحل میکند. اما به دنبال هر حلی، عقدی است. در پیِ عقد، پیوندهای از دست رفته با پیوندهایی ذاتیتر و جوهریتر جایگزین میشود. در این معنی، آب دادنِ فولاد نیز کیمیاگری بود، چرا که طی حل (ذوب کردن) و عقد (آب دادن)، آهن به انتظام بلوری مقاومتری دست مییافت. تبدیل شدن ماده به «جواهر» در کیمیاگری، تنها استعارهای بود منباب تقریب ذهن؛ چرا که گوهر نمایندۀ ناگدازندگی و مقاومت است که دیگر هیچ آتشی بر آن کارگر نیست.
از منظر سنت حل و عقد، اولا بیقراری نقطۀ آغاز و پایان دارد اما پس از هر بحران، #جامعه همان جامعۀ قبل نیست؛ نظمی در هم شکسته و نظمی دیگر جای آن را گرفته. دوم آنکه شکیبایی در برابر بیقراری به معنی دست روی دست گذاشتن نیست. آنچه در ظاهر شکیبایی مینماید، با انقلابی ژرف همراه است؛ با بالفعل شدن نظمی درونی. نظمی که به سادگی دستخوش بحران نمیشود. این نظم باطنی دربارۀ جامعه چه معنایی دارد؟ مواجهه با هر بیقراری لاجرم ذهن را به چارهاندیشی وامیدارد. نتیجۀ رویاروییِ پیاپی با چنین موقعیتهایی «پویایی اندیشه» است که دانشمندان علوم شناختی از آن تعبیر به «آگاهی» کردهاند. آگاهی بخشِ ضروریِ هر کنشِ ذهنی نیست بلکه کیفیت خاصی از اندیشیدن است. یعنی درجاییکه زندگی مدام روی در تفرق دارد، ساختن تصویری یکپارچهتر و وحدتیافتهتر از آنچه بسیار مضطرب مینماید وظیفۀ آگاهی است. آگاهی است که میتواند بهسرعت رابطۀ بین پراکندهترین امور را تشخیص دهد و جهانِ در حال گسست را دوباره چون شبکۀ متراکمی از روابط و پیوندهای متقابل تعریف کند. بنابراین پس از هر فروپاشی ظاهری، رسیدن جامعه به سطح جدیدی از آگاهی، همان عقد باطنی است. در ایران که از دیرباز حفظ بقا، موکول به رویارویی دائمی با بیقراریهایی بوده، هر انحلال ظاهری، درست در نقطۀ مقابل، مستعد و پذیرای انعقادی باطنیتر و آگاهانهتر شده است.
بهترین مثال آن همین کروناست. در ایران کرونا بیش از هر بحران دیگری، کوچکترین پیوندهای اجتماعی را نشانه گرفته و در همان حال تصویر واضحتری از ارزش و عمق این پیوندها پیش چشم ما گذاشته است. البته کرونا نیز مثل هر بحران دیگری نقطۀ آغاز و پایانی دارد یعنی مشمول قاعدۀ «و این نیز بگذرد» میشود. اما در ایران باید منتظر بود که حاصل حلّی به این عمق و این وسعت، عقدی عمیقتر و وجودیتر بین آحاد جامعه باشد. پیوندهایی که مستحکمتر از قبل است و چون با آگاهی تؤام شده، در برابر تهدیدها تابآورتر شده است. جامعه ایران با گذشتن از این آتش و تحمل این رنج، جوهر درونیاش را آشکار میکند؛ تازه بر همه معلوم میشود که معنی«جامعه» در چنین جایی، فقط جمعیتی از افراد همجوار هم نیست بلکه آحاد آن را رشتههایی ناگسستنی از جنس انس و محبت متصل کرده است.
▫️روزنامه اعتماد شماره ۴۶۰۵
#رخنما #دوستان #سینماویژن
🔸از روزهای مدرسه ملی سینما
▫️مدرسهای که دیگر نیست و به تاریخ پیوسته است.
▫️از راست: #سیدمحمد_بهشتی، #یونس_شکرخواه، #عبدالله_گیویان، #اصغر_فرهادی
🔸از روزهای مدرسه ملی سینما
▫️مدرسهای که دیگر نیست و به تاریخ پیوسته است.
▫️از راست: #سیدمحمد_بهشتی، #یونس_شکرخواه، #عبدالله_گیویان، #اصغر_فرهادی
🔸ظرفیتهای آنلاین علیه پژمردگی فرهنگی
#سیدمحمد_بهشتی در همایش بینالمللی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی #کرونا گفت: #فناوریهای_ارتباطاتی فرصتی را فراهم کرده که افراد فارغ از اینکه کجا هستند، دور هم جمع میشوند. همه تلاش میکنند که کیفیت زندگیشان را بهبود بخشند و حال و هوایی به آن بدهند. تا آنجا که مفهوم «خانه» که بهدلیل مشغلههای شغلی و زندگی ماشینی به خوابگاه تبدیل شده بود، عوض شد و مردم دوباره با خانه به مثابه امنترین مکان زندگی آشتی کردند.
https://www.ricac.ac.ir/news/3436
#سیدمحمد_بهشتی در همایش بینالمللی پیامدهای فرهنگی و اجتماعی #کرونا گفت: #فناوریهای_ارتباطاتی فرصتی را فراهم کرده که افراد فارغ از اینکه کجا هستند، دور هم جمع میشوند. همه تلاش میکنند که کیفیت زندگیشان را بهبود بخشند و حال و هوایی به آن بدهند. تا آنجا که مفهوم «خانه» که بهدلیل مشغلههای شغلی و زندگی ماشینی به خوابگاه تبدیل شده بود، عوض شد و مردم دوباره با خانه به مثابه امنترین مکان زندگی آشتی کردند.
https://www.ricac.ac.ir/news/3436
#کتاب
🔸نقد کتاب شیخ بهایی و توپ مراورید
▫️اثر #سیدمحمد_بهشتی با همکاری #الناز_نجار_نجفی و #بهنام_ابوترابیان
▫️منتقدان: #مصطفی_پورعلی
#علیرضا_حسنزاده
▫️با حضور مولف اثر: سیدمحمد بهشتی
▫️دبیر علمی نشست: #مصطفی_اسدزاده
▫️زمان ۲۳ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲ تا ۱۴
▫️برگزار کننده پژوهشکده مردمشناسی
▫️برخط:
https://www.skyroom.online/ch/richt.dtp/book-review
🔸نقد کتاب شیخ بهایی و توپ مراورید
▫️اثر #سیدمحمد_بهشتی با همکاری #الناز_نجار_نجفی و #بهنام_ابوترابیان
▫️منتقدان: #مصطفی_پورعلی
#علیرضا_حسنزاده
▫️با حضور مولف اثر: سیدمحمد بهشتی
▫️دبیر علمی نشست: #مصطفی_اسدزاده
▫️زمان ۲۳ تیر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲ تا ۱۴
▫️برگزار کننده پژوهشکده مردمشناسی
▫️برخط:
https://www.skyroom.online/ch/richt.dtp/book-review
#موزه #رخنما
🔸جایگاه موزهها در عصر ارتباطات و متاروس
▫️با حضور #حجتالله_ایوبی، #یونس_شکرخواه، #سیداحمد_محیططباطبایی، #سیدمحمد_بهشتی، #منیره_خلقی
🔸جایگاه موزهها در عصر ارتباطات و متاروس
▫️با حضور #حجتالله_ایوبی، #یونس_شکرخواه، #سیداحمد_محیططباطبایی، #سیدمحمد_بهشتی، #منیره_خلقی
#موزه #رخنما
🔸جایگاه موزهها در عصر ارتباطات و متاروس
▫️با حضور #حجتالله_ایوبی، #یونس_شکرخواه، #سیداحمد_محیططباطبایی، #سیدمحمد_بهشتی، #منیره_خلقی
🔸جایگاه موزهها در عصر ارتباطات و متاروس
▫️با حضور #حجتالله_ایوبی، #یونس_شکرخواه، #سیداحمد_محیططباطبایی، #سیدمحمد_بهشتی، #منیره_خلقی
🔸علاقه به وطن
#سیدمحمد_بهشتی گفت: علاقه به وطن باید حاصل از معرفت باشد، دوست داشتن تصنعی سبب بروز ناسیونالیسم میشود اما دوست داشتن ناشی از معرفت ارزشمند است.
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سیدمحمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و عضو پیوسته فرهنگستان هنر در آئین معرفی کتاب «دُماب» اظهار کرد: موضوع حفظ و نگهداری از فرهنگ و میراث فرهنگی دچار پیچیدگی است و درباره نحوه برخورد و مواجهه با آن اتفاق نظری وجود ندارد.
https://tinyurl.com/a9mz9yy3
#سیدمحمد_بهشتی گفت: علاقه به وطن باید حاصل از معرفت باشد، دوست داشتن تصنعی سبب بروز ناسیونالیسم میشود اما دوست داشتن ناشی از معرفت ارزشمند است.
به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، سیدمحمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و عضو پیوسته فرهنگستان هنر در آئین معرفی کتاب «دُماب» اظهار کرد: موضوع حفظ و نگهداری از فرهنگ و میراث فرهنگی دچار پیچیدگی است و درباره نحوه برخورد و مواجهه با آن اتفاق نظری وجود ندارد.
https://tinyurl.com/a9mz9yy3
🔸سیدمحمد بهشتی از جای خالی سنّت مدیریت ایرانی در آموزش مدیریت در ایران میگوید
در این نشست، میزبان آقای #سیدمحمد_بهشتی، چهرۀ نامآشنای حوزه #میراثفرهنگی خواهیم بود تا از زبان ایشان درباره این سبک مدیریتی و ویژگیها، معیارها، مصادیق و شواهد وجود آن صحبت کنیم و همچنین ببینیم چرا ما نسبت به این سنت بیتفاوت هستیم و برای احیای آن چه کار میتوانیم بکنیم؟
آقای بهشتی بر این باور است که ما در تاریخمان و حتی تا همین دوران معاصر، موضوعی جدی به نام سنّت مدیریت ایرانی داشتهایم که ردپایش را در اداره بازار در گذشته و حتی شکلگیری کارخانجات مدرن در دوره معاصر میبینیم. سنّتی که یک سبک و شیوه مدیریتی خاص برای خودش بوده که میتوانسته در مقابل الگوهای مرسوم و معروف ژاپنی و آمریکایی و غیره حرف برای گفتن داشته باشد. از نگاه دکتر بهشتی، متاسفانه دانشگاه ما بدون توجه به این میراث، اقدام به کپیبرداری و تلاش برای خوراندن سبکهای مدیریتی دیگر به بدنۀ مدیریتی کشور کرده و این مسیر برای آیندۀ کشور راهگشا نیست.
▫️پنجشنبه ١۶ آذر ١۴٠٢ ساعت ١٠ تا ١٢:٣٠
(حضوری و مجازی)
توضیحات بیشتر و ثبت نام
مدرسه توسعه پایدار
@sdschool
در این نشست، میزبان آقای #سیدمحمد_بهشتی، چهرۀ نامآشنای حوزه #میراثفرهنگی خواهیم بود تا از زبان ایشان درباره این سبک مدیریتی و ویژگیها، معیارها، مصادیق و شواهد وجود آن صحبت کنیم و همچنین ببینیم چرا ما نسبت به این سنت بیتفاوت هستیم و برای احیای آن چه کار میتوانیم بکنیم؟
آقای بهشتی بر این باور است که ما در تاریخمان و حتی تا همین دوران معاصر، موضوعی جدی به نام سنّت مدیریت ایرانی داشتهایم که ردپایش را در اداره بازار در گذشته و حتی شکلگیری کارخانجات مدرن در دوره معاصر میبینیم. سنّتی که یک سبک و شیوه مدیریتی خاص برای خودش بوده که میتوانسته در مقابل الگوهای مرسوم و معروف ژاپنی و آمریکایی و غیره حرف برای گفتن داشته باشد. از نگاه دکتر بهشتی، متاسفانه دانشگاه ما بدون توجه به این میراث، اقدام به کپیبرداری و تلاش برای خوراندن سبکهای مدیریتی دیگر به بدنۀ مدیریتی کشور کرده و این مسیر برای آیندۀ کشور راهگشا نیست.
▫️پنجشنبه ١۶ آذر ١۴٠٢ ساعت ١٠ تا ١٢:٣٠
(حضوری و مجازی)
توضیحات بیشتر و ثبت نام
مدرسه توسعه پایدار
@sdschool
#رخنما #یونس_شکرخواه
#دوستان🔸از روزهای گپ وگفت
با استاد #سیدمحمد_بهشتی نازنین که در عرصه مطالعات فرهنگی ایرانی چهرهای بینظیر است؛ با تفکراتی بومی و انضمامی.
#دوستان🔸از روزهای گپ وگفت
با استاد #سیدمحمد_بهشتی نازنین که در عرصه مطالعات فرهنگی ایرانی چهرهای بینظیر است؛ با تفکراتی بومی و انضمامی.
#کتاب🔸توسعه در تاریکی
▫️توسعه در ترازوی فرهنگ
▫️نویسنده: #سیدمحمد_بهشتی، قطع: رقعی، چاپ اول، تعداد صفحه: ۴۵٠
🔻بیش از یکونیم سده است که آبادانی مهمترین دغدغۀ نظام حکمرانی و مدیریتی این سرزمین بوده و برای نزدیک به هفت دهه نیز ثروت حاصل از فروش نفت به کمک تحقق رؤیای آبادانی آمده است. علیرغم تمامی کوششها بعید میدانم امروزه کسی ایران را کشوری توسعهیافته بداند. خصوصاً اگر از خسارتهای وارده بر اثر کنش این دوران چشم نپوشیم و آنها را در ترازوی هزینه فایده بگذاریم. بر آنم که این روند تغییر نمیکند مگر آنکه زمینه طبیعی و تاریخی و فرهنگی ایران مدنظر قرار گیرد؛ چیزی که به زعم من کاملاً مغفول مانده است. اکتفا به زمین و امتناع از زمینه مهمترین ابتلائی است که مدیران و برنامهریزان خصوصاً در هفت دهه اخبر بدان دچار شدهاند.
و اگر همچنان قصد زیستن در این سرزمین را داریم، راهی نیست جز آنکه دوباره به مطالعه تجربه تاریخی زیست در این سرزمین پررمز و راز بپردازیم... +
▫️توسعه در ترازوی فرهنگ
▫️نویسنده: #سیدمحمد_بهشتی، قطع: رقعی، چاپ اول، تعداد صفحه: ۴۵٠
🔻بیش از یکونیم سده است که آبادانی مهمترین دغدغۀ نظام حکمرانی و مدیریتی این سرزمین بوده و برای نزدیک به هفت دهه نیز ثروت حاصل از فروش نفت به کمک تحقق رؤیای آبادانی آمده است. علیرغم تمامی کوششها بعید میدانم امروزه کسی ایران را کشوری توسعهیافته بداند. خصوصاً اگر از خسارتهای وارده بر اثر کنش این دوران چشم نپوشیم و آنها را در ترازوی هزینه فایده بگذاریم. بر آنم که این روند تغییر نمیکند مگر آنکه زمینه طبیعی و تاریخی و فرهنگی ایران مدنظر قرار گیرد؛ چیزی که به زعم من کاملاً مغفول مانده است. اکتفا به زمین و امتناع از زمینه مهمترین ابتلائی است که مدیران و برنامهریزان خصوصاً در هفت دهه اخبر بدان دچار شدهاند.
و اگر همچنان قصد زیستن در این سرزمین را داریم، راهی نیست جز آنکه دوباره به مطالعه تجربه تاریخی زیست در این سرزمین پررمز و راز بپردازیم... +