بنگاه ترجمه ونشرکتاب پارسه منتشرکرد
🔸سرگذشت جامعه سیال
▫️#امبرتو_اکو
سال ١٩٨۵ ابتدا به صورت هفتگی و سپس یک هفته در میان، در مجله هفتگی لسپرسو شروع به نوشتن ستونی به نام "قوطی کبریت مینروا" کردم. عنوان آن، به قوطی کبریتهای قدیمی اشاره داشت با دو تکه فضای سفید در داخلش که جان میدادند برای یادداشتهای کوتاه… این مقالات معمولاً ملهم از وقایع روزمره بودند، البته نه همیشه، چون یک شب ممکن بود یک صفحه از #هرودوت، افسانههای برادران گریم یا کمیک ملوان زبل را دوباره بخوانم و ایدهای به ذهنم برسد… اما بین سالهای ٢٠٠٠ تا ٢٠١۵ بیش از چهارصد مقاله نوشته بودم و احساس میکردم بعضی از آنها را میتوان از خطر نابودی نجات داد. فکر میکنم بیشتر قسمتهای این ستون را که در این کتاب جمعآوری شدهاند، میتوان بازتابی از جنبههای مختلف جامعه سیالمان در نظر گرفت که در ابتدای همین اثر نیز نیز در موردش نوشتهام.
@Bookcitycc
🔸سرگذشت جامعه سیال
▫️#امبرتو_اکو
سال ١٩٨۵ ابتدا به صورت هفتگی و سپس یک هفته در میان، در مجله هفتگی لسپرسو شروع به نوشتن ستونی به نام "قوطی کبریت مینروا" کردم. عنوان آن، به قوطی کبریتهای قدیمی اشاره داشت با دو تکه فضای سفید در داخلش که جان میدادند برای یادداشتهای کوتاه… این مقالات معمولاً ملهم از وقایع روزمره بودند، البته نه همیشه، چون یک شب ممکن بود یک صفحه از #هرودوت، افسانههای برادران گریم یا کمیک ملوان زبل را دوباره بخوانم و ایدهای به ذهنم برسد… اما بین سالهای ٢٠٠٠ تا ٢٠١۵ بیش از چهارصد مقاله نوشته بودم و احساس میکردم بعضی از آنها را میتوان از خطر نابودی نجات داد. فکر میکنم بیشتر قسمتهای این ستون را که در این کتاب جمعآوری شدهاند، میتوان بازتابی از جنبههای مختلف جامعه سیالمان در نظر گرفت که در ابتدای همین اثر نیز نیز در موردش نوشتهام.
@Bookcitycc