#زوم 🔸 مکلوهان و فرایند نظریه جهانیسازی
نظریههای #مارشال_مکلوهان بر استدلالهای جبرگرایانه رادیکال در مورد نیرو محرکه اولیه فناوری در شکل دادن به جامعه و تاریخ استوار هستند و به همین دلیل در تحلیل نحوهای که تصاویر رسانهای و نهادها عملاً توسعه یافتند و به گردش درآمدند، کاهنده و سادهنگرانه عمل میکنند. با این حال بینش او در مورد قدرت میانجیگری تصاویر برای متحد کردن مردم در سراسر جهان، اهمیت فراوانی در فرایند نظریه #جهانیسازی دارد؛ زیرا این تبادل ارتباطی عناوین؛ بسیار چشمگیرتر از فرایندهای کند داد و ستد اقتصادی یا سیاسیٍ؛ توانسته است فرهنگها و خودآگاهی انسانها را در سراسر جهان متحول و آنها را با یکدیگر متحد کند.
#الینه_رپینگ
نظریههای #مارشال_مکلوهان بر استدلالهای جبرگرایانه رادیکال در مورد نیرو محرکه اولیه فناوری در شکل دادن به جامعه و تاریخ استوار هستند و به همین دلیل در تحلیل نحوهای که تصاویر رسانهای و نهادها عملاً توسعه یافتند و به گردش درآمدند، کاهنده و سادهنگرانه عمل میکنند. با این حال بینش او در مورد قدرت میانجیگری تصاویر برای متحد کردن مردم در سراسر جهان، اهمیت فراوانی در فرایند نظریه #جهانیسازی دارد؛ زیرا این تبادل ارتباطی عناوین؛ بسیار چشمگیرتر از فرایندهای کند داد و ستد اقتصادی یا سیاسیٍ؛ توانسته است فرهنگها و خودآگاهی انسانها را در سراسر جهان متحول و آنها را با یکدیگر متحد کند.
#الینه_رپینگ
🔸مکتب فرانکفورت؛ رسانهها و مخاطبان
▫️نوشته #الینه_رپینگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#مکتبفرانکفورت صنعت رسانهای را یک امپراتوری قدرتمند تکبعدی برای تولید ایدئولوژی میداند و عقیده دارد این امپراتوری سرشار از تبعیضات طبقاتی، نژادی و جنسیتی است؛ چرا که سلطه اقتصادی مالکان رسانهها این چنین اقتضا میکند. اینگونه آثار بر تأثیرات اقتصادی رسانهها به عنوان صنعت و بر تحلیل متون ایدئولوژیک برخاسته از روایتها و انگارههای رسانهای تأکید میورزند. این آثار در سادهترین صورت، #رسانهها را کاملاً قدرتمند و #مخاطبان آنها را کالا و مصرفکننده قلمداد میکنند. در این آثار انتقادی، مخاطبان مصرفکنندگانی هستند که #آگهیدهندگان، آنان را خریداری میکنند و به هیچ وجه نمیتوانند در برابر بمباران پیامهای ایدئولوژیک #تلویزیون مقاومت کنند.
▫️نوشته #الینه_رپینگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#مکتبفرانکفورت صنعت رسانهای را یک امپراتوری قدرتمند تکبعدی برای تولید ایدئولوژی میداند و عقیده دارد این امپراتوری سرشار از تبعیضات طبقاتی، نژادی و جنسیتی است؛ چرا که سلطه اقتصادی مالکان رسانهها این چنین اقتضا میکند. اینگونه آثار بر تأثیرات اقتصادی رسانهها به عنوان صنعت و بر تحلیل متون ایدئولوژیک برخاسته از روایتها و انگارههای رسانهای تأکید میورزند. این آثار در سادهترین صورت، #رسانهها را کاملاً قدرتمند و #مخاطبان آنها را کالا و مصرفکننده قلمداد میکنند. در این آثار انتقادی، مخاطبان مصرفکنندگانی هستند که #آگهیدهندگان، آنان را خریداری میکنند و به هیچ وجه نمیتوانند در برابر بمباران پیامهای ایدئولوژیک #تلویزیون مقاومت کنند.