#تبلیغات
🔸پروژه‌ی انتخاب آگهی‌های برتر
▫️گزارش یک تجربه در سایت #هستان که به همت استاد #محسن_میرزایی منتشر می‌شود: مسئله‌ای که از دیرباز میان دست اندرکاران تبلیغات تجاری همیشه مورد بحث بود و در جست‌وجوی راه حلی بودیم این بوده و هست که پدیدآورندگان و طراحان آگهی‌های تبلیغاتی خلاق تشویق نمی‌شوند و از کوشش و هنر خود بهره کافی نمی‌‌برند. در چاپ و نشر آگهی‌های تجاری، تولیدکننده و سفارش دهنده سهمی مهمی دارد. روزنامه و سایر رسانه‌های تبلیغاتی نیز سود می‌برند. کارگزاران تبلیغات وشرکت‌های آنها نیز درآمد خوبی بدست می‌آورند. اما در این میان همواره دست‌آورد قابل توجهی نصیب طراحان #گرافیک نمی‌شود. بنابراین ... متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.
🔸پروژه‌ی انتخاب آگهی‌های برتر
▫️گزارش یک تجربه در سایت #هستان که به همت استاد #محسن_میرزایی منتشر می‌شود: مسئله‌ای که از دیرباز میان دست اندرکاران تبلیغات تجاری همیشه مورد بحث بود و در جست‌وجوی راه حلی بودیم این بوده و هست که پدیدآورندگان و طراحان آگهی‌های تبلیغاتی خلاق تشویق نمی‌شوند و از کوشش و هنر خود بهره کافی نمی‌‌برند. در چاپ و نشر آگهی‌های تجاری، تولیدکننده و سفارش دهنده سهمی مهمی دارد. روزنامه و سایر رسانه‌های تبلیغاتی نیز سود می‌برند. کارگزاران تبلیغات وشرکت‌های آنها نیز درآمد خوبی بدست می‌آورند. اما در این میان همواره دست‌آورد قابل توجهی نصیب طراحان #گرافیک نمی‌شود. بنابراین ... متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.
#روزنامه‌نگاری #هستان
#سایت🔸درباره هستان
▫️به قلم #محسن_میرزایی
حدود ٧۵ سال پیش که تازه به مدرسه رفته بودم، با همبازی‌هایم به بالاخانه منزل قدیمی‌مان که پر از پاکت‌ها، نامه‌ها، اعلامیه‌ها، اسناد و قباله‌های قدیمی بود، به خاطر کندن تمبرها دستبرد می‌زدیم. در سال‌های بعد که سوادی پیدا کردم و خواندن و نوشتن آموختم، به این نکته پی بردم که آن‌چه در این انبار انباشته شده، یادگار نیاکان ماست. ولی هنوز پی به اهمیت آن نبرده بودم. تعطیلات دانشگاهی من که تمام شد، بار دیگر به سراغ همان انبار متروک رفتم، البته با گذشت سال‌ها، بر اثر بی‌مراقبتی، بسیاری از آن اسناد، پراکنده شده و آسیب دیده بود و حشرات بی‌جان زیادی نیز در لابه‌لای اسناد، به چشم می‌خورد که به پاکسازی اساسی نیاز داشت. هنگامی که در سال ١٣٣۵ وارد عالم مطبوعات شدم، به نظرم رسید که می‌توانم با این اسناد، گزارش‌هایی جالب تهیه کنم:
https://hastaanonline.ir/aboutus/
#سایت🔸درباره هستان
▫️به قلم #محسن_میرزایی
حدود ٧۵ سال پیش که تازه به مدرسه رفته بودم، با همبازی‌هایم به بالاخانه منزل قدیمی‌مان که پر از پاکت‌ها، نامه‌ها، اعلامیه‌ها، اسناد و قباله‌های قدیمی بود، به خاطر کندن تمبرها دستبرد می‌زدیم. در سال‌های بعد که سوادی پیدا کردم و خواندن و نوشتن آموختم، به این نکته پی بردم که آن‌چه در این انبار انباشته شده، یادگار نیاکان ماست. ولی هنوز پی به اهمیت آن نبرده بودم. تعطیلات دانشگاهی من که تمام شد، بار دیگر به سراغ همان انبار متروک رفتم، البته با گذشت سال‌ها، بر اثر بی‌مراقبتی، بسیاری از آن اسناد، پراکنده شده و آسیب دیده بود و حشرات بی‌جان زیادی نیز در لابه‌لای اسناد، به چشم می‌خورد که به پاکسازی اساسی نیاز داشت. هنگامی که در سال ١٣٣۵ وارد عالم مطبوعات شدم، به نظرم رسید که می‌توانم با این اسناد، گزارش‌هایی جالب تهیه کنم:
https://hastaanonline.ir/aboutus/
#روزنامه‌نگاری #هستان
#سایت🔸درباره هستان
▫️به قلم #محسن_میرزایی
حدود ٧۵ سال پیش که تازه به مدرسه رفته بودم، با همبازی‌هایم به بالاخانه منزل قدیمی‌مان که پر از پاکت‌ها، نامه‌ها، اعلامیه‌ها، اسناد و قباله‌های قدیمی بود، به خاطر کندن تمبرها دستبرد می‌زدیم. در سال‌های بعد که سوادی پیدا کردم و خواندن و نوشتن آموختم، به این نکته پی بردم که آن‌چه در این انبار انباشته شده، یادگار نیاکان ماست. ولی هنوز پی به اهمیت آن نبرده بودم. تعطیلات دانشگاهی من که تمام شد، بار دیگر به سراغ همان انبار متروک رفتم، البته با گذشت سال‌ها، بر اثر بی‌مراقبتی، بسیاری از آن اسناد، پراکنده شده و آسیب دیده بود و حشرات بی‌جان زیادی نیز در لابه‌لای اسناد، به چشم می‌خورد که به پاکسازی اساسی نیاز داشت. هنگامی که در سال ١٣٣۵ وارد عالم مطبوعات شدم، به نظرم رسید که می‌توانم با این اسناد، گزارش‌هایی جالب تهیه کنم:
https://hastaanonline.ir/aboutus/
#سایت🔸درباره هستان
▫️به قلم #محسن_میرزایی
حدود ٧۵ سال پیش که تازه به مدرسه رفته بودم، با همبازی‌هایم به بالاخانه منزل قدیمی‌مان که پر از پاکت‌ها، نامه‌ها، اعلامیه‌ها، اسناد و قباله‌های قدیمی بود، به خاطر کندن تمبرها دستبرد می‌زدیم. در سال‌های بعد که سوادی پیدا کردم و خواندن و نوشتن آموختم، به این نکته پی بردم که آن‌چه در این انبار انباشته شده، یادگار نیاکان ماست. ولی هنوز پی به اهمیت آن نبرده بودم. تعطیلات دانشگاهی من که تمام شد، بار دیگر به سراغ همان انبار متروک رفتم، البته با گذشت سال‌ها، بر اثر بی‌مراقبتی، بسیاری از آن اسناد، پراکنده شده و آسیب دیده بود و حشرات بی‌جان زیادی نیز در لابه‌لای اسناد، به چشم می‌خورد که به پاکسازی اساسی نیاز داشت. هنگامی که در سال ١٣٣۵ وارد عالم مطبوعات شدم، به نظرم رسید که می‌توانم با این اسناد، گزارش‌هایی جالب تهیه کنم:
https://hastaanonline.ir/aboutus/
هستان
درباره هستان
به قلم محسن میرزایی روزنامه‌نگار و تاریخ‌نگار ایرانی حدود 75 سال پیش که تازه...