عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#زوم #جور_دیگر
🔸عقل از چه تاثیر می‌گیرد؟
🔻برخي از جواب‌ها:
#كانت: از عليت و زمان و مكان
#ويتگنشتاين: از حدود ناطقه (مفاهيم كلامي)
#نيچه: از نيازهای جسمی و روانی
#ماركس: از معيشت (شرايط اجتماعی)
#فوكو: از ساخت قدرت
#هابرماس: از تعلق (علايق بشري)
#فرويد: از ضمير ناخودآگاه
#هايدگر: از دوره‌های تاريخی
🔹... و اما یک ماجرا:
به يك نفر گفتند دمر آب نخور عقلت كم مي‌شه!
گفت: #عقل چيه؟
گفتند: هيچي آبتو بخور!
عرصه‌های‌ ارتباطی
یورگن هابرماس: 🔸کرونا آگاهی انسان را نسبت به نادانی خود افزود #یورگن_هابرماس آلمانی که اینک از ٩٠ سالگی عبور کرده، یکی از مهم‌ترین فیلسوفان در قید حیات دنیای امروز محسوب می‌شود. او که به تازگی در آلمان "تاریخ فلسفه"ی بزرگ خود را در دو جلد منتشر کرده، در گفتگویی…
# لوموند در نخستین سؤال از #هابرماس می‌پرسد: این بحران بیماری جهانی از نظر اخلاقی، فلسفی و سیاسی چه به ما می‌آموزد؟
هابرماس پاسخ می‌دهد: "از نظر فلسفی، می‌بینیم که این #اپیدمی جهانی، اندیشیدن را نزد همه تقویت کرده. نوع تفکری که تاکنون منحصر به کارشناسان بود، حالا نزد مردم عادی بیشتر شده: هر کس باید تصمیم بگیرد و دست به عمل بزند، آنهم با آگاهی از ندانستن"...
هابرماس تأکید می‌کند که دولت‌ها و یا کارشناسان همه چیز را در مورد ویروس #کرونا نمی‌دانند. دولت‌ها کاملاً آگاهند که متخصصان ویروس‌شناس که به آنها مشاوره می‌دهند دانسته‌های محدودی دارند و بنابراین باید با اتکاء به همین دانسته‌های محدود تصمیم‌گیری کنند. شهروندان نیز این وضعیت را به خوبی می‌بینند. هیچوقت مردم به این روشنی ندیده بودند که تصمیم‌گیری سیاسی در شک و تردید و "ندانستن" انجام می‌شود. به باور هابرماس "شاید این تجربۀ کم‌سابقه تأثیری بر آگاهی عمومی داشته باشد".
▫️چالش‌های اخلاقی اپیدمی
هابرماس گوشزد می‌کند که به طور کلی "حق هر انسان برای زیستن و برخوردار بودن از سلامتی جسمی" یک اصل بنیادین است که مثلاً در قانون اساسی آلمان هم ذکر شده است. اما شرایط کنونی، گاه شبیه به وضعیت جنگی است: پزشکان گاه ناچار می‌شوند که گزینشی عمل کنند و اصل "برابری درمانی و بهداشتی" را زیر پا بگذارند. مثلاً مجبور می‌شوند که به بیمار جوان‌تر الویت بدهند.
هابر ماس می‌افزاید: "ولی حتی در مواردی که بیمار سالخورده داوطلبانه از حق خود می‌گذرد – که این رفتاری تحسین‌آمیز است – باز هم باید پرسید: یک پزشک چگونه می‌تواند زندگی یک انسان را ارزش‌گذاری کند؟"
هابرماس بدون اینکه پزشکان را محکوم کند، می‌گوید که در این نوع داوری یا ارزش‌گذاری نباید واقعیت را از چشم پزشک، که از سوی بیمار نگریست.
هابرماس در عین حال تأیید می‌کند که در "شرایط فاجعه‌بار"، پزشک چارۀ دیگری ندارد و باید تا جایی که ممکن است فقط با اتکاء به معیارهای حرفه‌ای و علمی تصمیم بگیرد.
▫️بازگشت به وضعیت عادی: چالشی دیگر
هابرماس به دوران پایانی #اپیدمی نیز می‌اندیشد و در اینجا نیز چالش اخلاقی و سیاسی بزرگی می‌بیند. تصمیم به خروج از شرایط اضطراری و به‌راه انداختن چرخ اقتصاد، الزاماً خطرهایی در پی دارد: از جمله بعید نیست که بیمارستان‌ها ناگهان به حد اشباع برسند و شمار تلفات افزایش یابد.
هابرماس می‌گوید: "مسئولان سیاسی وقتی از یکسو به زیان‌های اقتصادی و اجتماعی فکر می‌کنند و از سوی دیگر به تعداد تلفاتی که می‌تواند قابل جلوگیری باشد، باید از وسوسۀ تفکر ابزاری و فایده‌گرا (اوتیلیتاریستی) بپرهیزند".
پرسش اصلی از نظر هابرماس چنین است: آیا ما حاضریم که به خاطر رونق مادّی و اجتناب از فجایع اجتماعی ناشی از بحران اقتصادی، شمار مرگ و میر بیشتری را بپذیریم؟
▫️اتحادیۀ اروپا و اصل همبستگی
یورگن هابرماس که سخت طرفدار #اتحادیۀ‌اروپا است و تاکنون مطالب زیادی در این باره نوشته، معتقد است که تنها راه‌حل عملی، ایجاد یک "صندوق مشترک کرونا" در سطح اروپایی است تا کشورهایی که اقتصاد شکننده‌تر و یا بدهی‌های بیشتر دارند، بتوانند از پس هزینه‌های کمرشکن مقابله با اپیدمی برآیند. او به شدت از مخالفت‌های دولت آلمان با این صندوق انتقاد می‌کند و به وزیر اقتصاد فرانسه توصیه می‌کند که مبادا نظریات آلمانی را بپذیرد.
هابرماس می‌گوید که وی و یارانش (گروهی از روشنفکران) #آنگلا_مرکل و وزیر اقتصاد آلمان را در این مورد مؤاخذه کرده‌اند.
هابرماس تأسف می‌خورد که نگرش‌های ناسیونالیستی و خودخواهی‌های ملی‌گرایانۀ دولت آلمان مانع همبستگی بیشتر اروپایی‌ها می‌شود.
او می‌گوید: "اگر #امانوئل_مکرون در روابط با آلمان تنها یک خطا کرده باشد، همانا نادیده گرفتن میزان ناسیونالیسم آنگلا مرکل است"
هابرماس درپایان گفتگو با روزنامۀ لوموند بار دیگر اصرار می‌ورزد که تنها راه منطقی برای اروپا، تأکید بر دموکراسی و اتحاد است و تنها "چنین شهامتی است که می‌تواند ما را از این بن‌بست پسادموکراسی برهاند".
@younesshokrkhah
🔸حالا بیشتر فکر کنیم
#توحید_آرش‌نیا
▫️سردبیر #روزنامه_شهرآرا
قبل‌تر از اینکه این بیماری به‌سمت دیار ما بیاید هم ما کم زخم‌زبان نمی‌زدیم، کم خشم را رهاشده در کوچه و خیابان نمی‌دیدیم، اما حالا انگار این بیماری هم نفس‌تنگی را هدیه داده و هم گریبان‌چاک‌کردن را. در همین روز‌ها چند صحنه نزاع خیابانی را دیده‌ام که برخی برای هیچ و پوچ حسابی گرد و خاک به پا کرده‌اند که احتمالا خیلی از آن‌ها هم ختم‌به‌خیر شده‌اند، اما نمی‌توان از کنار همه این آلام به‌سادگی عبور کرد.
باید چاره‌ای اندیشید برای آن‌ها که لقمه‌ای ندارند که شب برای همسر و کودکانشان به‌خانه ببرند. برای فقری که امروز زیر پوست شهر دارد جولان می‌دهد باید چاره‌ای اندیشید و همان‌قدر که به‌فکر جان هستیم باید به‌فکر نان هم باشیم. آری؛ ارمغان #کرونا چشم‌انتظاری برای دست‌های خالی و خشم‌های فروخفته هم هست؛ برای روز‌هایی که دوست داریم زودتر از قبل تمام شود تا شرمندگی را از خانه‌ها برای پدران و مادران کمتر کند. قصه این شرمندگی همین حوالی خودمان میان مسیری که می‌رویم و می‌آییم سر هر خیابان در حال رقم خوردن است. کارگرانی که این روز‌ها زخم کرونا را سرگذر حس کرده اند و روزگارشان از سیاهی گذشته و اگر فکری به‌حالشان نشود، خشمشان همچونی آتشی از زیر خاکستر شعله می‌کشد. کاسبانی که بیکار شده‌اند و مال‌هایی که دیگر آن شکوه و عظمت گذشته را ندارند. همه این مردم که بخشی از همه ما هستند دستشان خالی‌تر از قبل است و قاعدتا خلقشان تنگ‌تر از قبل.
اگر راهی نیابیم، فردا چنان گریبانمان را خواهد گرفت که اصلا در تصورمان نمی‌گنجد. بسته‌های غذایی و هزاران دستگیری دیگر همه‌اش به‌جای خود خوب است، اما چه بهتر که فکری اساسی‌تر به‌حال آن‌ها بکنیم و آینده آن‌ها را بهتر از قبل بسازیم. کرونا هر چقدر هم که منحوس باشد، این روز‌ها فرصت اندیشیدن را دوباره به همه زمینیان هدیه داده است. فرصتی که همه ما می‌توانیم دوباره و بهتر از قبل فکر کنیم، بهتر از گذشته تصمیم بگیریم و بهتر از گذشته آینده را بسازیم. همه آن‌هایی که در این شوربختی، روز و شب تلاش می‌کنند کاری کنند تا خشم تهیدستان کمتر شود و دوست‌داشتن و دستگیری از دیگران بیشتر از قبل برایمان معنا پیدا کند.
فکری کنیم برای همه روز‌هایی که بعد از کرونا می‌توانند بهتر از قبل رقم بخورند. کرونا دیوار‌های قدرت را فرو ریخت و بیشتر از گذشته مسیر رسیدن به دروازه‌های تفکر راهموار کرد، در این روزگار برای چاره اندیشی فرقی میان فقیر و غنی نیست، فرقی میان اندیشمندان و مردم عادی هم وجود ندارد. همه در یک پیاله باید تلاش کنیم تا از جرعه اندیشه بیشتر خودمان را سیراب کنیم. به‌قول #هابرماس، فیلسوف آلمانی، «این اپیدمی جهانی، اندیشیدن را نزد همه تقویت کرده است. نوع تفکری که تا کنون منحصر به کارشناسان بود، حالا نزد مردم عادی بیشتر شده است.»
🔸قتل به‌جای قهر؛ چرا؟
▫️#مجید_رضائیان
▫️استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیسم
من می‌خواهم این موضوع را که خشونت خانگی در کشور ما اتفاق افتاده از منظر ارتباطات بررسی کنم.
این روزها در جامعه شاهد خشونت‌های غیر قابل تصور هستیم که به خشونت‌های خانگی کشیده شده است. اما اساساً خشونت در جامعه کی رخ می‌دهد؟! جامعه‌شناسان معتقدند زمانی که جامعه به بن‌بست می‌رسد به خشونت رو‌می‌آورند. یعنی معادل «خشونت»، «مدارا» است.
این بدان معنی است که هنوز «گفت‌و‌گو»، «توافق»، «تفاهم»، «قرارداد» و در نهایت کنش متقابل ارتباطی بر مبنای تقسیم بندی #هابرماس رخ نداده است.
وقتی در یک جامعه اتفاقاتی خشن رخ می‌دهد و مدارا به حداقل می‌رسد، دلایل مختلفی دارد. از دید کارشناسان #ارتباطات به واقع تبادل معنا صورت نمی‌گیرد یعنی شاهد گفت‌و‌گوی ارتباطی نیستیم پس معنایی هم مبادله نمی‌شود.
در خشونت‌های خانگی، قاتل می‌گوید ما باهم تفاهم و گفت‌و‌گو نداشتیم و آزار می‌دیدیم اما این توجیه است چرا که اگر چنین بوده باید قهر اتفاق بیفتد نه قتل. چرا به جای «قهر»، «قتل» رخ می‌دهد؟
ما در حال حاضر شاهد قتل یعنی بالاترین سطح خشونت هستیم. دلیلش آن است که تبادل معنایی صورت نمی‌گیرد. اتفاق دوم آن است که ما در ارتباطات پدیده‌ای داریم به‌نام #ایمیجینگ یعنی تصورهایی که از مفاهیم و مصادیق به وجود می‌آیند.
ما ممکن است از موضع طرف مقابل‌مان یک تصوری پیدا کنیم که آن تصور با واقعیت فاصله دارد. اما چرا دچار سوء‌برداشت می‌شویم؟
به‌خاطر اینکه به واقع آن چیزی که در مصداق عینی و مصداق عملی درون جامعه است حداقل است. مصادیق در جامعه ما باید به سمت یک تفاهم و گفت‌و‌گوی «جمعی» یا «گروهی» و «فردی» باشد.
«خشونت خانگی» از دید من آیینه‌ای است از یک جامعه به خشونت و به بن‌بست رسیده. من این عوامل را بسیار جدی می‌دانم.
توصیه اول من به «نخبگان» است. نخبگان باید با همه دلخوری‌هایی که دارند به میدان بیایند چون می‌توانند راهکار ارائه دهند. هم به بالای هرم که حاکمان‌اند و هم به میانه هرم که کنشگرانند و هم به پایین هرم که شهروندانند.
نخبگان در هرجامعه‌ای سرمایه بزرگی هستند و از این سرمایه بزرگ اجتماعی باید استفاده کرد. باید راه گفت‌و‌گو را باز کنیم تا به یک راهکار برسیم که حتی اگر آن را قبول نداشته باشیم وقتی که اجرا می‌شود نتیجه‌اش آرامش برای جامعه است. اگر آرامش باشد آدم‌ها حذف نمی‌شوند نخبگان باید این چرخه غلطی را که در جامعه رخ داده برگردانند باید این زنگ خطر را جدی بگیریم تا شاهد اتفاقات بدتری نباشیم
▫️روزنامه ایران ٣٠ اردیبهشت ١۴٠٠