عرصه‌های‌ ارتباطی
3.64K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.98K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
عرصه‌های‌ ارتباطی
3803_56613.pdf
#روزنامه‌نگاری🔸مسیر سبز
🔹#غلامرضا_صادقیان
▫️سردبیر روزنامه جوان
شانس عینی من و نسل من بود که در دانشکده و هم پیوسته با آن در روزنامه با یک نسل طلایی از روزنامه‌نگارانی که به باور من غیرقابل‌تکرار هستند، روبه‌رو شویم. دهه‌هفتاد برای کسانی که مستقیم از دانشکده روزنامه‌نگاری به کیهان آمدند-که به یاد ندارم این مسیر درست را دقیقاً دو نفر بیشتر طی کرده باشند! - به‌معنای آمدن از کلاس دانشکده و درس #یونس_شکرخواه، #محمدمهدی‌_فرقانی و #حسین_قندی به تحریریه کیهان با همین استادان، و آنجا اضافه‌شدن و مواجه‌شدن با #فریدون_صدیقی و #محمود_مختاریان بود. برای من که ترم سوم دانشکده وارد تحریریه کیهان شدم، این به‌واقع یک شانس‌عینی بود که شاید به‌این آسانی‌ها برای هر روزنامه‌نگاری تکرار نشود. اما این فهرست پنچ‌گانه ضلع ششمی هم داشت که به‌دلیل شخصیت خاص او کمتر درباره‌اش شنیده‌ایم. مردی که در گوشه تحریریه کیهان، ساکت و آرام می‌نشست و چیزی او را بی‌قرار نمی‌کرد و به معنای واقعی کلمه شخصیت یک روزنامه‌نگار را نشان می‌داد: #منصور_رئیس‌سعدی.
آقای سعدی در شورای تیتر روزنامه کنار حسین‌ شریعتمداری و پرویز رئوف‌منش و محمد‌حسین صفار هرندی و شکرخواه و صدیقی و فرقانی و مختاریان-که اغلب ایستاده بود- می‌نشست و با آنکه میز دایره‌وار بود و بالا و پایین نداشت، می‌توانستی بفهمی که جای قدیمی‌تر‌ها نشسته است و یک‌جورایی حکم دبیر شورای تیتر را داشت، زیرا کار تنظیم سوتیتر‌ها را او انجام می‌داد. اما هنر روزنامه‌نگارانه او خلق تیتر‌هایی بود که جز از دست او برنمی‌آمد. خودش می‌گفت وقتی نخواستم از "سقوط" خرمشهر بگویم، تیتر زدم: "خرمشهر با آخرین فشنگ‌ها می‌جنگد" که فقط اهل‌فن زیبایی‌های این تیتر را درک می‌کنند.
آن‌موقع بیشتر اهل شورا اهل دود بودند و گاهی دود سیگار از سقف شورا تا بالای سر حضرات را گرفته بود؛ و سعدی اولینی بود که به شورا می‌رفت و آخرینی بود که خارج می‌شد، با چند برگه کاهی از تیتر‌ها و سوتیتر‌های صفحه اول که به دست مختاریان مدیرفنی روزنامه می‌سپرد، در روزگاری که کیهان محوریتی تمام و کمال داشت و آمدوشد‌های داخل تحریریه، یک تاریخ روزنامه‌نگاری بود.
استادان بی‌بدیلی را که نام بردم، جز با حضور و درک مستقیم نمی‌توان شناخت. نوشته و کتاب و شناخت از دور، کافی و ممکن نیست. باید حضور محمود مختاریان یا منصور سعدی را درک کرد؛ و حالا نشستن پای خاطرات آنان، وظیفه دیگری است که برعهده ماست.