عرصه‌های‌ ارتباطی
3.65K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
◾️ حرف‌هایش، لبخندها و یادش
"زندگی یعنی با هم بودن. یعنی نگاهی از سر مهر. حتی به اندازه ی یک لحظه عبور از چراغ سبز چهار راه. یعنی دست تکان دادن برای کودکی که انگشت مادرش را در دست دارد و با پاهای کوچکش همپای مادر گام بر می‌دارد.
زندگی یعنی دوست داشتن بی‌انتظار. زنگ زدن بی‌دلیل به عزیزی، رفتن به آسایشگاه، یادی از درگذشتگان. درودی به رفتگر عزیز محله. لبخندی به همسایه که سر پیچ پله‌ها به هم می‌رسیم.
زندگی یعنی ریختن دانه برای گنجشگ‌ها. نگاهی از سر مهر به درختان سبز. نفسی عمیق برای تازه کردن جان و سپاسی به درگاه آفریدگار مهربان برای همه‌ی بخشش‌هایش.
زندگی یعنی همدیگر را دیدن و از یاد نبردن." - علی بهزاد
#علی_بهزاد یک روزنامه‌نگار شریف، متین و دوست داشتنی که حالا در میان ما نیست و با رفتنش خیلی‌ها را داغدار کرد، به خانواده، دوستان و روزنامه‌‌نگاران صمیمانه تسلیت می‌گویم. روحش قرین آرامش و رحمت.
#روزنامه‌نگاری🔸براده‌های سربی
به هم ریخته‌‌
ام از الان تا دهه ۶۰، به اندازه فاصله بین سرویس خارجی و سرویس فرهنگی، به هم ریخته‌‌ام بین آرشیو و اتاق تیتر، پشت شکوفه‌های گیلاس، پنجره‌ای فرو می‌ریزد، نامه‌ای می‌رسد، سیل می‌آید، دبیر فریدون صدیقی است، بالا بلند به قواره فانوس‌های دریایی، جیغ مبهم یک پرنده، سلام‌های ثریا صدر دانش، تیر کشیدن قلب، آتشفشان محمد آقازاده، شعر، عکس، سیروس برزو کنار فضانوردان، تیتر اول، صدای عصای منصور حسین‌زاده، جنگ می‌شود، شهرام شاهرختاش روی کاغذهای کاهی چیزی می‌نویسد، کودتا، سوتیتر، مکث‌های ناگهانی‌‌ نعمت دادستان، روزهای خبرباران، خنده‌های ساسان رئوفی، فونت‌‌های نازنین، طعم سرب و برکه‌های گارسه در زیر پاهایمان، لید، صدای موشک‌ها، مهرورزی‌های بی‌شائبه #علی_بهزاد، آقای شوقی نان داغ و پنیر می‌آورد و چای داغ، برای کبوترهای روی شیروانی دانه می‌ریزد، دنبال نام‌ها می‌گردم بین یال‌های باد، ‌هستند و نیستند؛ پراکنده از دهه شصت تا حالا.
@younesshokrkhah
▫️روایت قاسمی از آغاز و پایان سده ۱۴ 
🔸تهران در قرنطینه؛ از کودتا تا کرونا
#سیدفرید_قاسمی، #روزنامه‌نگار پیشکسوت که این روزها در #قرنطینه خانگی به سر می‌برد از سرگذشت تهران در آغاز و پایان سده چهاردهم خورشیدی می‌گوید و یاد روزنامه‌نگارانی را که در این مدت به دیار باقی شتافتند گرامی‌ می‌دارد.
فرید قاسمی که از او با عنوان حافظه گویای مطبوعات ایران یاد می‌شود در گفت‌وگویی با ایسنا، یادآور می‌شود: #تهران آغازین و پسین نوروز سده چهاردهم خورشیدی را با فرمان قرنطینه به تماشا نشست؛ از کودتا تا کرونا. در آستانه نوروز ۱۳۰۰ خورشیدی در اعلامیه «حکم می‌کنم» (۱۴ جمادی الثانی ۱۳۳۹ قمری) آورده‌اند که «اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه به کلی موقوف و در معابر هم اگر بیش از سه نفر گرد هم باشند با قوه قهریه متفرق خواهند شد ... تمام ادارات و دوایر دولتی غیر از اداره ارزاق تعطیل خواهند بود. پستخانه، تلفنخانه و تلگرافخانه هم مطیع این حکم خواهند بود».
او ادامه می‌دهد: اعلام این ماده یادشده برای آگاهی عموم شهروندان دیوارکوب شد تا قرنطینه امنیت برقرار شود. تهرانی‌ها با اطلاعیه رئیس قزاق‌ها خانه‌نشین شدند و «سال کهنه» را در کنج منزل به «سال نو» رساندند. دست سرنوشت این‌چنین رقم خورد که نوروز پایانی قرن نیز قرنطینه سلامت و قیامت دنیوی را با گریز از همدیگر ببینیم و ندانیم که «این چه رازی‌ست که بهار هر بار با عزای دل ما می‌آید».
این پژوهشگر #مطبوعات می‌گوید: در این چله‌نشینی خانگی مدام رخدادهای ناخوشایند به گوش می‌رسد و خبرها حکایت از درگذشت انسان‌های تاثیرگذار معاصر دارد؛ از کارگشاها تا ثمربخش‌ها و اثرآفرین‌ها. لحظه لحظه آرزو می‌کنیم که زندگی و کارنامه مشاهیر #کرونا و ایام #کووید_۱۹ کتاب قطوری نشود. در عرصه مطبوعات خبر درگذشت #سیدهادی_خسروشاهی، #فریبرز_رئیس‌دانا، #علی_بهزاد و شماری دیگر از #مجله‌نگارها و #روزنامه‌نویس‌ها و به طور کلی مطبوعاتی‌ها بازتاب رسانه‌ای یافت و خبر بعضی از جوان‌ترها را در کانال باشگاه روزنامه‌نگاران ایران خواندم. بسیاری هم از قلم و نشر، بی‌انعکاس و غریبانه‌تر از دیگران به دیار خاموشان رفتند.
قاسمی یادآور می‌شود: #مهدی_فشنگچی از آن زمره است که خبر درگذشتش را در تهران آقای فرید کاردان، خواهرزاده‌اش از کانادا اطلاع داد. مهدی فشنگچی متولد ۱۳۱۰ که از سال ۱۳۳۳، مرد شماره دو مجله «امید ایران» بود و بیشتر عمرش را با مطبعه و مطبوعات گذراند. او دلبسته کاغذ و چاپ بود. از کتابفروشی/ بنگاه مطبوعاتی شهپر خرم آباد و جانشینی مدیریت نشریه فروغ لرستان شروع کرد و پله پله در نظام استاد شاگردی پیشین با طی طریق، مدیر داخلی مجله «امید ایران» شد و اندک زمانی به سردبیری رسید. روزگاری که دیگر نتوانست در تحریریه تنفس کند، به نشر روی آورد و در سازمان انتشارات هفته آثار پرشمارگانی منتشر کرد.
@younesshokrkhah
#دورونزدیک #رخ‌نما #یونس_شکرخواه
#روزنامه‌نگاری🔸با دوستان روزنامه‌نگار؛ روح #علی_بهزاد نازنین قرین آرامش