🔸رخنه اطلاعات
▫️یادداشت #سعید_حجاریان
میگویند اگر میخواهید خبری پخش شود، کافی است آن را به کسی بگویید و قسماش دهید الْمَجالِسُ بِالْامانَه و او را حذر دهید که مبادا آنچه را شنیده است، به دیگران منتقل کند. فردا میبینید همه شهر از ماجرا خبر دارند. به چنین افرادی میگویند اذاعه!
مدتی است در کشورمان فایلهایی از قبیل متن و صوت و تصویر –همانهایی که گویا خواندن و شنیدن و دیدنشان برای اغیار جایز نبوده است- در فضای عمومی منتشر میشود، از طرفی بحثهایی هم ناظر به #تبادلاطلاعات مطرح شده است. در این یادداشت میخواهم به چرایی درز اطلاعات، کیفیت و چگونگی مواجهه با آن بپردازم.
در گام نخست ضروری است درباره چند مؤلفه تأمل کنیم. در مثال ابتدای نوشته دو مؤلفه واجد اهمیت قابل استخراج است:
اول تعداد ناشرین، و دوم ضریب نفوذ.
براساس این دو سنجه میتوان اخبار را محک زد. بعضی اوقات تعداد ناشرین بسیار است اما بهدلیل ارزش نازل #اطلاعات موجود در #خبر، ضریب نفوذ چندان قابل اعتنا نیست.
این وضعیت بهطور ویژه درباره تحلیلها صدق میکند؛ تحلیلهایی که بعضاً فاقد اطلاعات هستند و صرفاً معلومات و تراوشات ذهنی افراد را فارغ از صلاحیت علمی و تجربیشان بیان میکنند.
برعکس، بعضی اوقات با اخباری ارزشمند و مبتنی بر اطلاعات مواجه میشویم: که از قدیم گفتهاند: ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی! در گام دوم باید پرسید چرا اخبار و اطلاعات رخنه میکنند؟ رخنه اطلاعاتی به دلایل متعددی از جمله موارد زیر رخ میدهد:
اول. بیمبالاتی نسبت به حفظ اطلاعات. اینگونه که یک مقام سیاسی بهجای استفاده از خط تلفن امن از خط تلفن عمومی استفاده و اطلاعاتی را بازگو میکند.
دوم. ظرف ذخیره اطلاعات. اعم از مکتوبات، مستندات، نامهها، دفترچههای خاطرات و همچنین دادههای آنلاین که ممکن است به طریقی انتشار یابند.
سوم. نگهدارنده اطلاعات یا بهتعبیری راز نگهدار. فارغ از ضرورت وجود راز نگهدار که امروزه محل تردید است، و بهنظر در گذشته بهمنظور وقایعنگاری استفاده میشده است، میتوان به افرادی اشاره کرد که دیدهها، شنیدهها یا مکتوبات دوره مسئولیتشان را منتشر میکنند. بدیهی است این مقوله جدای از خاطرهنویسی است که در نمونهای همچون روزنوشتهای اسدالله علم مشاهده میکنیم.
چهارم. قرار گرفتن غیرارادی/ارادی در وضعیت غیرطبیعی. این امر بهطور ویژه در خواب و هیپنوتیزم (با اراده ابتدایی) و شکنجه (بدون اراده ابتدایی) رخ میدهد و با حادث شدن وضعیت غیرطبیعی، فرد بدون اختیار و شاید هذیانگونه اطلاعاتی را درز میدهد بیآنکه تقدم و تأخر و جزئیات دقیقی وجود داشته باشد.
پنجم. ادوات الکترونیکی و تبادل اطلاعات. امروزه مصداق این سرفصل دسترسی به ابردیتاها، هک و انواع شنود است. چنانکه در بعضی خبرها از انتشار یا فروش بانک اطلاعاتی یا اطلاعات شخصی کاربران میخوانیم.
ششم. درز اختیاری و مهندسیشدهی اطلاعات. در این حالت طرف دارنده اطلاعات برای دریافت عکسالعمل طرف مقابل، رأساً مبادرت به انتشار برخی از اطلاعات میکند تا واکنشها را بررسی کند. بهعنوان مثال شایعه مبنی بر افزایش قیمت را میتوان در این دسته جای داد.
هفتم. نقل خبر غیرواقع. این امر به دو صورت انجام میگیرد. نوع نخست آن از سر تفنن است. نمونه آن فردی است که فیالمثل به دیدار یک مقام سیاسی میرود و علاوه بر خبر اصلی، خبرهای حاشیهای و ساختگی را به روایت خود منضم میکند و بهعبارتی به بازگویی اغراقآمیز اخبار بهجای اطلاعات مبادرت میکند. نوع دیگر آن مبتنی بر تحلیل محتوا، روندها و یا روانشناسی افراد ذیمدخل بهمنظور وادارکردنشان به اعلام موضع است. این مثال درباره افرادی صدق میکند که بلافاصله بعد از انتشار خبری له یا علیهشان اعلام موضع میکنند و انتظار ناقل خبر غیرواقع این است که از درون موضع این نوع افراد خبری کشف شود. بهعبارتی این افراد مورد تحریک روانشناختی قرار میگیرند و گاه مصداق لِلسِّرِّ نافِذَتان السُّكْرُ وَالْغَضَب میشوند.
هشتم. بازیابی و تحلیل اطلاعات. شاید، مهمترین مصداق بازیابی و تحلیل اطلاعات عملیاتی بود که سازمان سیا برای شناسایی محل دقیق اقامتگاه اسامه بن لادن انجام داد. آنها در پوشش پروژه واکسیناسیون عمومی، تمامی ساکنان منازل ابوتآباد پاکستان را واکسینه کردند و سپس با تطبیق دی ان ای بنلادن با واکسنها محل دقیق اختفای را شناسایی و به او ضربه زدند.
نهم. جاسوسی از اخبار و اطلاعات طبقهبندی شده. جاسوسها به دو دسته طبعی و وضعی تقسیم میشوند. دسته نخست کسانی هستند که بهواسطه خصلتهای شخصی و ابعاد روانی، بدون اختیار و عمدتاً از سر عادت به پرگویی در خلال محاورات و گفتوگوها درباره اطلاعات سخن میگویند.
▫️یادداشت #سعید_حجاریان
میگویند اگر میخواهید خبری پخش شود، کافی است آن را به کسی بگویید و قسماش دهید الْمَجالِسُ بِالْامانَه و او را حذر دهید که مبادا آنچه را شنیده است، به دیگران منتقل کند. فردا میبینید همه شهر از ماجرا خبر دارند. به چنین افرادی میگویند اذاعه!
مدتی است در کشورمان فایلهایی از قبیل متن و صوت و تصویر –همانهایی که گویا خواندن و شنیدن و دیدنشان برای اغیار جایز نبوده است- در فضای عمومی منتشر میشود، از طرفی بحثهایی هم ناظر به #تبادلاطلاعات مطرح شده است. در این یادداشت میخواهم به چرایی درز اطلاعات، کیفیت و چگونگی مواجهه با آن بپردازم.
در گام نخست ضروری است درباره چند مؤلفه تأمل کنیم. در مثال ابتدای نوشته دو مؤلفه واجد اهمیت قابل استخراج است:
اول تعداد ناشرین، و دوم ضریب نفوذ.
براساس این دو سنجه میتوان اخبار را محک زد. بعضی اوقات تعداد ناشرین بسیار است اما بهدلیل ارزش نازل #اطلاعات موجود در #خبر، ضریب نفوذ چندان قابل اعتنا نیست.
این وضعیت بهطور ویژه درباره تحلیلها صدق میکند؛ تحلیلهایی که بعضاً فاقد اطلاعات هستند و صرفاً معلومات و تراوشات ذهنی افراد را فارغ از صلاحیت علمی و تجربیشان بیان میکنند.
برعکس، بعضی اوقات با اخباری ارزشمند و مبتنی بر اطلاعات مواجه میشویم: که از قدیم گفتهاند: ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی! در گام دوم باید پرسید چرا اخبار و اطلاعات رخنه میکنند؟ رخنه اطلاعاتی به دلایل متعددی از جمله موارد زیر رخ میدهد:
اول. بیمبالاتی نسبت به حفظ اطلاعات. اینگونه که یک مقام سیاسی بهجای استفاده از خط تلفن امن از خط تلفن عمومی استفاده و اطلاعاتی را بازگو میکند.
دوم. ظرف ذخیره اطلاعات. اعم از مکتوبات، مستندات، نامهها، دفترچههای خاطرات و همچنین دادههای آنلاین که ممکن است به طریقی انتشار یابند.
سوم. نگهدارنده اطلاعات یا بهتعبیری راز نگهدار. فارغ از ضرورت وجود راز نگهدار که امروزه محل تردید است، و بهنظر در گذشته بهمنظور وقایعنگاری استفاده میشده است، میتوان به افرادی اشاره کرد که دیدهها، شنیدهها یا مکتوبات دوره مسئولیتشان را منتشر میکنند. بدیهی است این مقوله جدای از خاطرهنویسی است که در نمونهای همچون روزنوشتهای اسدالله علم مشاهده میکنیم.
چهارم. قرار گرفتن غیرارادی/ارادی در وضعیت غیرطبیعی. این امر بهطور ویژه در خواب و هیپنوتیزم (با اراده ابتدایی) و شکنجه (بدون اراده ابتدایی) رخ میدهد و با حادث شدن وضعیت غیرطبیعی، فرد بدون اختیار و شاید هذیانگونه اطلاعاتی را درز میدهد بیآنکه تقدم و تأخر و جزئیات دقیقی وجود داشته باشد.
پنجم. ادوات الکترونیکی و تبادل اطلاعات. امروزه مصداق این سرفصل دسترسی به ابردیتاها، هک و انواع شنود است. چنانکه در بعضی خبرها از انتشار یا فروش بانک اطلاعاتی یا اطلاعات شخصی کاربران میخوانیم.
ششم. درز اختیاری و مهندسیشدهی اطلاعات. در این حالت طرف دارنده اطلاعات برای دریافت عکسالعمل طرف مقابل، رأساً مبادرت به انتشار برخی از اطلاعات میکند تا واکنشها را بررسی کند. بهعنوان مثال شایعه مبنی بر افزایش قیمت را میتوان در این دسته جای داد.
هفتم. نقل خبر غیرواقع. این امر به دو صورت انجام میگیرد. نوع نخست آن از سر تفنن است. نمونه آن فردی است که فیالمثل به دیدار یک مقام سیاسی میرود و علاوه بر خبر اصلی، خبرهای حاشیهای و ساختگی را به روایت خود منضم میکند و بهعبارتی به بازگویی اغراقآمیز اخبار بهجای اطلاعات مبادرت میکند. نوع دیگر آن مبتنی بر تحلیل محتوا، روندها و یا روانشناسی افراد ذیمدخل بهمنظور وادارکردنشان به اعلام موضع است. این مثال درباره افرادی صدق میکند که بلافاصله بعد از انتشار خبری له یا علیهشان اعلام موضع میکنند و انتظار ناقل خبر غیرواقع این است که از درون موضع این نوع افراد خبری کشف شود. بهعبارتی این افراد مورد تحریک روانشناختی قرار میگیرند و گاه مصداق لِلسِّرِّ نافِذَتان السُّكْرُ وَالْغَضَب میشوند.
هشتم. بازیابی و تحلیل اطلاعات. شاید، مهمترین مصداق بازیابی و تحلیل اطلاعات عملیاتی بود که سازمان سیا برای شناسایی محل دقیق اقامتگاه اسامه بن لادن انجام داد. آنها در پوشش پروژه واکسیناسیون عمومی، تمامی ساکنان منازل ابوتآباد پاکستان را واکسینه کردند و سپس با تطبیق دی ان ای بنلادن با واکسنها محل دقیق اختفای را شناسایی و به او ضربه زدند.
نهم. جاسوسی از اخبار و اطلاعات طبقهبندی شده. جاسوسها به دو دسته طبعی و وضعی تقسیم میشوند. دسته نخست کسانی هستند که بهواسطه خصلتهای شخصی و ابعاد روانی، بدون اختیار و عمدتاً از سر عادت به پرگویی در خلال محاورات و گفتوگوها درباره اطلاعات سخن میگویند.