🔸 غولهای اینترنتی و سازمان جهانی بهداشت علیه کرونا
سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که با غولهای اینترنتی جهان وارد همکاری شده است تا با اطلاعات نادرستی که دربارۀ گسترش ویروس #کرونا در #شبکههایمجازی منتشر میشود، مبارزه کند.
برگزارش یورونیوز بر این اساس شرکتهایی همچون #گوگل موافقت کردهاند اخبار و اطلاعات این سازمان را در صدر نتایج جستجوی خود قرار دهند تا به این ترتیب افرادی که در حال جستجو برای یافتن اطلاعاتی دربارۀ ویروس کرونا هستند، در سریعترین زمان به #اطلاعات درست و معتبر دست یابند.
بنا بر اعلام سازمان جهانی بهداشت #توییتر، #فیسبوک، #تنسنت و #تیکتوک نیز موافقت کردهاند در این پروژه همکاری داشته باشند و تدابیری را برای محدود کردن گسترش #تبلیغات و اطلاعات نادرست به اجرا بگذارند.
@younesshokrkhah
سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد که با غولهای اینترنتی جهان وارد همکاری شده است تا با اطلاعات نادرستی که دربارۀ گسترش ویروس #کرونا در #شبکههایمجازی منتشر میشود، مبارزه کند.
برگزارش یورونیوز بر این اساس شرکتهایی همچون #گوگل موافقت کردهاند اخبار و اطلاعات این سازمان را در صدر نتایج جستجوی خود قرار دهند تا به این ترتیب افرادی که در حال جستجو برای یافتن اطلاعاتی دربارۀ ویروس کرونا هستند، در سریعترین زمان به #اطلاعات درست و معتبر دست یابند.
بنا بر اعلام سازمان جهانی بهداشت #توییتر، #فیسبوک، #تنسنت و #تیکتوک نیز موافقت کردهاند در این پروژه همکاری داشته باشند و تدابیری را برای محدود کردن گسترش #تبلیغات و اطلاعات نادرست به اجرا بگذارند.
@younesshokrkhah
🔸دوران قرنطینه به روایت ویرجینیا وولف
در روزهای ابتدایی #قرنطینه جملاتی به نقل از خانم دالووی در شبکه اجتماعی #توییتر منتشر شد که لحظه به لحظه زندگی این شخصیت داستانهای کلاسیک را در دنیای کنونی روایت میکرد.
در اولین روزهایی که دولتها در کشورهای اروپایی و آمریکایی دستور قرنطینه صادر کردند و تقریباً اکثر اصناف و مشاغل تعطیل شد، #شبکههایمجازی تبدیل به مکانی برای ارتباط افراد شد. در روزهای ابتدایی قرنطینه جملاتی به نقل از خانم دالووی در شبکه اجتماعی توییتر منتشر شد که لحظه به لحظه زندگی این شخصیت داستانهای کلاسیک را در دنیای کنونی روایت میکرد.
خانم دالووی رمانی نوشتهٔ #ویرجینیا_وولف نویسنده مشهور انگلیسی است که برگرفته از داستان کوتاه «خانم دلووی در خیابان باند» و داستان ناتمام «نخست وزیر» است. خانم دلووی در سال ۲۰۰۵ از سوی مجله تایم در میان ۱۰۰ رمان برتر انگلیسیزبان از سال ۱۹۲۳ قرار گرفت.
ویرجینیا وولف یک روز ماه ژوئن از زندگی خانم کلاریسا دالووی در لندن پس از جنگ جهانی اول را از زاویه دید این زن توصیف میکند. خواننده چنین میانگارد که گویا پا به پای راوی در خیابانهای لندن گام بر میدارد و از دریچه نگاه کلاریسا آدمها و محلههای شهر را میبیند. در این گذار تند و ناگسسته، وولف از شهر و آدمهایش تابلویی به پهنای افق در دیدرس خواننده قرار میدهد.
حالا چرا اینکه رمان در ایام قرنطینه از سوی کاربران فضای مجازی و توییتر مورد استقبال قرار گرفته به زندگی خصوصی ویرجینیا وولف و چرایی نگارش این رمان برمیگردد. در حقیقت این رمان که در سال ۱۹۲۳ منتشر شد، پنج سال بعد از همهگیری ویروس آنفولانزا در سراسر جهان نوشته شده است که منجر به از بین رفتن حدود صدمیلیون نفر در کشورهای مختلف جهان شد.
داستان خانم دالووی از زبان کلاریسا دالووی نقل میشود که یکی از بازماندگان همهگیری آنفولانزاست. در هیچ کجای رمان نامی از بیماری نبرده شده است ولی از همان صفحه دوم خواننده به طور غیرمستقیم کاملاً شرایط اضطراب و افسردگی را در خانم دالووی مشاهده میکند. همه اتفاقات رمان به طور غیرمستقیم به بیماری اشاره دارند. وقتی زنگ کلیسا نواخته میشود و در کلمات رمان روی آن تاکید میشود، در اصل به صدای زنگ کلیساها در کشته شدن افراد ناشی از بیماری آنفولانزا اشاره دارد.
ویرجینیا وولف خودش با طور مستقیم با آنفولانزا تجربه تلخی داشته است. مادر ولف به خاطر حمله قلبی ناشی از آنفولانزا فوت کرده است ولی تا این زمان هیچ چیزی در نوشتههای نویسنده انگلیسی مشاهده نمیشود. تراژدی از دست دادن مادر برای نویسنده آنچنان تلخ است که هیچ اشارهای به مرگ مادر نمیشود ولی تمام صحنههای شهر از زبان خانم دالووی غمگین و افسرده تعریف میشود.
به طور کلی اکثر رمانهایی که وولف بعد از مرگ مادرش نوشت در فضایی غمگین و افسرده روایت میشود ولی اشاره مستقیمی به علل آن نمیشود. در دورانی که وولف زندگی میکرد مردم درباره اثرات طولانی مدت ویروس روی بدن انسان و حتی روابط اجتماعی میدانستند ولی هیچ کس درباره آن حرفی نمیزد. شاید همین علت باعث شده که وولف در آثارش و به خصوص در رمان خانم دالووی درباره این بیماری مستقیم صحبت نکرده است. وولف تنها در سال ۱۹۲۶ در مقالهای درباره بیماری #آنفولانزا مطالبی نوشته است.
کارشناسان ادبی میگویند بیماری همهگیر آنفولانزا سال ۱۹۱۸ به خاطر همزمانی با جنگهای جهانی اول و دوم زیاد ردپایی در ادبیات جهان ندارد و در حقیقت میشود گفت که گویی در تاریخ گم شده است. در این بیماری یک پنجم جمعیت کره زمین از بین رفت.
▫️ایبنا به نقل از نیویورکر
https://bit.ly/2X6FyCq
در روزهای ابتدایی #قرنطینه جملاتی به نقل از خانم دالووی در شبکه اجتماعی #توییتر منتشر شد که لحظه به لحظه زندگی این شخصیت داستانهای کلاسیک را در دنیای کنونی روایت میکرد.
در اولین روزهایی که دولتها در کشورهای اروپایی و آمریکایی دستور قرنطینه صادر کردند و تقریباً اکثر اصناف و مشاغل تعطیل شد، #شبکههایمجازی تبدیل به مکانی برای ارتباط افراد شد. در روزهای ابتدایی قرنطینه جملاتی به نقل از خانم دالووی در شبکه اجتماعی توییتر منتشر شد که لحظه به لحظه زندگی این شخصیت داستانهای کلاسیک را در دنیای کنونی روایت میکرد.
خانم دالووی رمانی نوشتهٔ #ویرجینیا_وولف نویسنده مشهور انگلیسی است که برگرفته از داستان کوتاه «خانم دلووی در خیابان باند» و داستان ناتمام «نخست وزیر» است. خانم دلووی در سال ۲۰۰۵ از سوی مجله تایم در میان ۱۰۰ رمان برتر انگلیسیزبان از سال ۱۹۲۳ قرار گرفت.
ویرجینیا وولف یک روز ماه ژوئن از زندگی خانم کلاریسا دالووی در لندن پس از جنگ جهانی اول را از زاویه دید این زن توصیف میکند. خواننده چنین میانگارد که گویا پا به پای راوی در خیابانهای لندن گام بر میدارد و از دریچه نگاه کلاریسا آدمها و محلههای شهر را میبیند. در این گذار تند و ناگسسته، وولف از شهر و آدمهایش تابلویی به پهنای افق در دیدرس خواننده قرار میدهد.
حالا چرا اینکه رمان در ایام قرنطینه از سوی کاربران فضای مجازی و توییتر مورد استقبال قرار گرفته به زندگی خصوصی ویرجینیا وولف و چرایی نگارش این رمان برمیگردد. در حقیقت این رمان که در سال ۱۹۲۳ منتشر شد، پنج سال بعد از همهگیری ویروس آنفولانزا در سراسر جهان نوشته شده است که منجر به از بین رفتن حدود صدمیلیون نفر در کشورهای مختلف جهان شد.
داستان خانم دالووی از زبان کلاریسا دالووی نقل میشود که یکی از بازماندگان همهگیری آنفولانزاست. در هیچ کجای رمان نامی از بیماری نبرده شده است ولی از همان صفحه دوم خواننده به طور غیرمستقیم کاملاً شرایط اضطراب و افسردگی را در خانم دالووی مشاهده میکند. همه اتفاقات رمان به طور غیرمستقیم به بیماری اشاره دارند. وقتی زنگ کلیسا نواخته میشود و در کلمات رمان روی آن تاکید میشود، در اصل به صدای زنگ کلیساها در کشته شدن افراد ناشی از بیماری آنفولانزا اشاره دارد.
ویرجینیا وولف خودش با طور مستقیم با آنفولانزا تجربه تلخی داشته است. مادر ولف به خاطر حمله قلبی ناشی از آنفولانزا فوت کرده است ولی تا این زمان هیچ چیزی در نوشتههای نویسنده انگلیسی مشاهده نمیشود. تراژدی از دست دادن مادر برای نویسنده آنچنان تلخ است که هیچ اشارهای به مرگ مادر نمیشود ولی تمام صحنههای شهر از زبان خانم دالووی غمگین و افسرده تعریف میشود.
به طور کلی اکثر رمانهایی که وولف بعد از مرگ مادرش نوشت در فضایی غمگین و افسرده روایت میشود ولی اشاره مستقیمی به علل آن نمیشود. در دورانی که وولف زندگی میکرد مردم درباره اثرات طولانی مدت ویروس روی بدن انسان و حتی روابط اجتماعی میدانستند ولی هیچ کس درباره آن حرفی نمیزد. شاید همین علت باعث شده که وولف در آثارش و به خصوص در رمان خانم دالووی درباره این بیماری مستقیم صحبت نکرده است. وولف تنها در سال ۱۹۲۶ در مقالهای درباره بیماری #آنفولانزا مطالبی نوشته است.
کارشناسان ادبی میگویند بیماری همهگیر آنفولانزا سال ۱۹۱۸ به خاطر همزمانی با جنگهای جهانی اول و دوم زیاد ردپایی در ادبیات جهان ندارد و در حقیقت میشود گفت که گویی در تاریخ گم شده است. در این بیماری یک پنجم جمعیت کره زمین از بین رفت.
▫️ایبنا به نقل از نیویورکر
https://bit.ly/2X6FyCq