🔸قدر و قیمت زبان سرخ روزنامهنگار
#قادر_باستانی - پژوهشگر رسانه
روزی که سعید مرتضوی مطبوعات نورسته آزاد را یکییکی تعطیل کرد، شاید اگر میدانستند که چند سال دیگر، برآمدن #رسانههای_اجتماعی در #فضای_مجازی، #سانسور را به محاق میبرد، چنین معامله تلخی با روزنامهنگاران وطن نمیشد. اینک ۲۰ سال از آن خزان بهار مطبوعات گذشته است و جا دارد از خود بپرسیم اگر زبان سرخ #روزنامهنگاران تحمل میشد، امروز در کجا ایستاده بودیم؟ آیا اساسا با وجود مطبوعات آزاد، فساد میتوانست جامعه را نحیف و آسیبپذیر کند؟ آیا با وجود رسانههای آزاد، برخی مدیران فاسد و ناکارآمد میتوانستند تا مغز استخوان نفوذ و ساحت سیاست را چنین بدنام و آلوده کنند.
رمز موفقیت و پایداری نظامهای سیاسی موفق در دنیا، وجود سیستم خوداصلاحی از طریق رسانههای آزاد است. روزنامهنگاران صریح و حقیقتگو نباید محدود شوند؛ چون زبان سرخ فسادستیز آنها، فرصت و نعمتی ارزشمند برای هر دولت و حکومتی است. ضرر اصلی را کشور کرد؛ چراکه مطبوعات آزاد، در خدمت جامعه و کشور بود. اگر دشمن دنبال ضعف و نابودی کشور بود، سهلترین راهش، بیاعتمادکردن تودههای مردم بود که از طریق مدیران فاسد حاصل میشد. زبان سرخ روزنامهنگاران حرفهای در مطبوعات آزاد، گرچه تلخ و گزنده بود، اما با بیان کژرویها و کاستیها و افشای فساد برخی مسئولان و مدیران فاسد، باعث قوام و دوام کشور و انقلاب میشد.
در یک نوشته تحقیقی، دکتر محسنیان راد، پژوهشگر ارتباطات، آورده که مطبوعات ایران از ابتدای انتشار، ۸۰ سال در انحصار دولت، ابزار مدح و ثنای مقامها و ماشین تبلیغاتی دولت بوده است. سپس حدود ۱۹ سال، اگرچه انحصار دولت پایان یافته و ملت نیز مطبوعات منتشر میکردند، مجازاتهای غیرقانونی روزنامهنگاران و توقیفهای متعدد، سبب شده بود آنها در شرایط سخت و محدودیت به سر برند. حدود ۱۹ سال دیگر، اگرچه فشار مستقیم حکومت دیده نمیشود، مجازاتهای غیرقانونی، توقیفهای سلیقهای و تبعیضها، منتهی به شکلگیری مطبوعات متعدد، خودسانسور و کمعمر شده است. حدود ۲۹ سال نیز مطبوعاتی مشابه دوره خودسانسور، اما به صورتی خنثی و غربزده مشغول فعالیت بودند. در کل این مدت، فقط حدود ۱۶ سال مطبوعات از آزادی برخوردار بودند که آنهم به دلیل نهادینهنشدن شرایط کار سالم در فضای آزادی، عملکرد آنها غالبا فرصتطلبانه و فحاشی بوده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مطبوعات ایران توانستند برای اولینبار در تاریخ حیات خود، آزادی را آنگونه تجربه کنند که بهجای فحاشی و تبدیلشدن به مطبوعات زرد، به اندیشهورزی بپردازند. البته در این میان بودند نشریات نوپایی که اندیشهورزی را بهگونهای آماتور و ناشیانه انجام میدادند. رسانهها در دوره جنگ محدود شدند و چند روزنامه رسمی به همراه معدودی مجله باقی ماندند و وظیفه اصلی تولید اخبار بر دوش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و واحد مرکزی خبر صداوسیما بود. انتشار روزنامه سلام و مجلاتی مانند آدینه، ایران فردا و بعدها پیام امروز، قدری فضا را تغییر داد، ولی نسیم آزادی بعد از انتخابات دوم خرداد در سال ۷۶ وزیدن گرفت و مطبوعات جانی تازه گرفتند. در این دوره، نسلی از روزنامه نگاران حرفه ای پا به عرصه گذاشتند که فرصت بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی بودند. مطبوعات بهمثابه رکن چهارم مردمسالاری، در این دوره معنا یافت، اما افسوس که سرنوشت غمباری یافتند.
در این سالها، تعداد بسیار زیادی از رسانههای رسمی، شامل خبرگزاریهای متعدد، روزنامههای رنگارنگ، سایتهای بیشمار و کانالهای خبری مختلف، با بودجههای کلان به منصه ظهور رسیدند. عمده وظیفه آنها، تأیید و توجیه سیاستها، پاسخ به مخالفان و نیز بیاثرکردن قلمهای آزاد و ناهماهنگ با افکار قالبی بود. محرومشدن کشور از قلمهای صادق و منتقد و رشد رسانه های اینچنینی و #روزنامهنگاران دولتی، آواری از فسادهای کلان اقتصادی و سیاسی پدید آورد و تأثیر بزرگی بر بیاعتمادکردن اقشار مختلف مردم بر جای گذاشت.
#رسانه، دیدهبان قدرت است و اگر این کارکرد به انجام نرسد، خود نهاد قدرت متضرر بزرگ خواهد بود. صاحبان قدرت، قدر زبان سرخ رسانههای آزاد را بدانند؛ مؤسسات رسانهای مستقل و حتی مخالف جریان اصلی را تقویت و مشکلاتشان را برطرف کنند، نگاه امنیتی به روزنامهنگاران جسور و بیپروا را بردارند و جای آن، دست حمایتگرانه بگذارند. رسانه ملی را که دهها روزنامهنگار زبده و کاربلد دارد، اما با سیاستگذاری غلط، توانشان هرز میرود، رها کنند تا این مؤسسه عظیم رسانهای، کارکرد واقعی خود را برای دیدهبانی قدرت بیابد.
▫️روزنامه شرق ۱۱ اردیبهشت ۹۹
#قادر_باستانی - پژوهشگر رسانه
روزی که سعید مرتضوی مطبوعات نورسته آزاد را یکییکی تعطیل کرد، شاید اگر میدانستند که چند سال دیگر، برآمدن #رسانههای_اجتماعی در #فضای_مجازی، #سانسور را به محاق میبرد، چنین معامله تلخی با روزنامهنگاران وطن نمیشد. اینک ۲۰ سال از آن خزان بهار مطبوعات گذشته است و جا دارد از خود بپرسیم اگر زبان سرخ #روزنامهنگاران تحمل میشد، امروز در کجا ایستاده بودیم؟ آیا اساسا با وجود مطبوعات آزاد، فساد میتوانست جامعه را نحیف و آسیبپذیر کند؟ آیا با وجود رسانههای آزاد، برخی مدیران فاسد و ناکارآمد میتوانستند تا مغز استخوان نفوذ و ساحت سیاست را چنین بدنام و آلوده کنند.
رمز موفقیت و پایداری نظامهای سیاسی موفق در دنیا، وجود سیستم خوداصلاحی از طریق رسانههای آزاد است. روزنامهنگاران صریح و حقیقتگو نباید محدود شوند؛ چون زبان سرخ فسادستیز آنها، فرصت و نعمتی ارزشمند برای هر دولت و حکومتی است. ضرر اصلی را کشور کرد؛ چراکه مطبوعات آزاد، در خدمت جامعه و کشور بود. اگر دشمن دنبال ضعف و نابودی کشور بود، سهلترین راهش، بیاعتمادکردن تودههای مردم بود که از طریق مدیران فاسد حاصل میشد. زبان سرخ روزنامهنگاران حرفهای در مطبوعات آزاد، گرچه تلخ و گزنده بود، اما با بیان کژرویها و کاستیها و افشای فساد برخی مسئولان و مدیران فاسد، باعث قوام و دوام کشور و انقلاب میشد.
در یک نوشته تحقیقی، دکتر محسنیان راد، پژوهشگر ارتباطات، آورده که مطبوعات ایران از ابتدای انتشار، ۸۰ سال در انحصار دولت، ابزار مدح و ثنای مقامها و ماشین تبلیغاتی دولت بوده است. سپس حدود ۱۹ سال، اگرچه انحصار دولت پایان یافته و ملت نیز مطبوعات منتشر میکردند، مجازاتهای غیرقانونی روزنامهنگاران و توقیفهای متعدد، سبب شده بود آنها در شرایط سخت و محدودیت به سر برند. حدود ۱۹ سال دیگر، اگرچه فشار مستقیم حکومت دیده نمیشود، مجازاتهای غیرقانونی، توقیفهای سلیقهای و تبعیضها، منتهی به شکلگیری مطبوعات متعدد، خودسانسور و کمعمر شده است. حدود ۲۹ سال نیز مطبوعاتی مشابه دوره خودسانسور، اما به صورتی خنثی و غربزده مشغول فعالیت بودند. در کل این مدت، فقط حدود ۱۶ سال مطبوعات از آزادی برخوردار بودند که آنهم به دلیل نهادینهنشدن شرایط کار سالم در فضای آزادی، عملکرد آنها غالبا فرصتطلبانه و فحاشی بوده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مطبوعات ایران توانستند برای اولینبار در تاریخ حیات خود، آزادی را آنگونه تجربه کنند که بهجای فحاشی و تبدیلشدن به مطبوعات زرد، به اندیشهورزی بپردازند. البته در این میان بودند نشریات نوپایی که اندیشهورزی را بهگونهای آماتور و ناشیانه انجام میدادند. رسانهها در دوره جنگ محدود شدند و چند روزنامه رسمی به همراه معدودی مجله باقی ماندند و وظیفه اصلی تولید اخبار بر دوش خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و واحد مرکزی خبر صداوسیما بود. انتشار روزنامه سلام و مجلاتی مانند آدینه، ایران فردا و بعدها پیام امروز، قدری فضا را تغییر داد، ولی نسیم آزادی بعد از انتخابات دوم خرداد در سال ۷۶ وزیدن گرفت و مطبوعات جانی تازه گرفتند. در این دوره، نسلی از روزنامه نگاران حرفه ای پا به عرصه گذاشتند که فرصت بزرگی برای نظام جمهوری اسلامی بودند. مطبوعات بهمثابه رکن چهارم مردمسالاری، در این دوره معنا یافت، اما افسوس که سرنوشت غمباری یافتند.
در این سالها، تعداد بسیار زیادی از رسانههای رسمی، شامل خبرگزاریهای متعدد، روزنامههای رنگارنگ، سایتهای بیشمار و کانالهای خبری مختلف، با بودجههای کلان به منصه ظهور رسیدند. عمده وظیفه آنها، تأیید و توجیه سیاستها، پاسخ به مخالفان و نیز بیاثرکردن قلمهای آزاد و ناهماهنگ با افکار قالبی بود. محرومشدن کشور از قلمهای صادق و منتقد و رشد رسانه های اینچنینی و #روزنامهنگاران دولتی، آواری از فسادهای کلان اقتصادی و سیاسی پدید آورد و تأثیر بزرگی بر بیاعتمادکردن اقشار مختلف مردم بر جای گذاشت.
#رسانه، دیدهبان قدرت است و اگر این کارکرد به انجام نرسد، خود نهاد قدرت متضرر بزرگ خواهد بود. صاحبان قدرت، قدر زبان سرخ رسانههای آزاد را بدانند؛ مؤسسات رسانهای مستقل و حتی مخالف جریان اصلی را تقویت و مشکلاتشان را برطرف کنند، نگاه امنیتی به روزنامهنگاران جسور و بیپروا را بردارند و جای آن، دست حمایتگرانه بگذارند. رسانه ملی را که دهها روزنامهنگار زبده و کاربلد دارد، اما با سیاستگذاری غلط، توانشان هرز میرود، رها کنند تا این مؤسسه عظیم رسانهای، کارکرد واقعی خود را برای دیدهبانی قدرت بیابد.
▫️روزنامه شرق ۱۱ اردیبهشت ۹۹
#حقوقارتباطات #آزادیبیان #اطلاعات
🔸عهدنامه آمریكاییمربوط به حقوق بشر
American Convention on Human Rights
عهدنامه آمریكایی مربوط به حقوق بشر دارای یك مقدمه وسی وشش ماده است:
🔹ماده ۱۳ عهدنامه: آزادی اندیشه و بیان
۱.هركس حق #آزادی_اندیشه و بیان دارد. این حق شامل آزادی جستجو و كسب و اشاعه #اطلاعات و افكار از هر قبیل بدون توجه به مرزها، خواه شفاهی یا بصورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود میباشد.
Article 13: freedom of thought and expression
1. Everyone has the right to freedom of thought and expression. This right includes freedom to seek، receive، and impart information and ideas of all kinds، regardless of frontiers، either orally، in writing، in print، in the form of art، or through any other medium of one's choice.
۲.اعمال حقوق مذكور در پاراگراف پیشین، نباید در معرض #سانسور از پیش باشد، اما تابع مسئولیتهای است كه قانون اعمال آنرا تاحد ضروری و درحد تضمین برای امور ذیل ضروری می داند:
الف- احترام حقوق یا حیثیت دیگران.
ب- حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی
2. The exercise of the right provided for in the foregoing paragraph shall not be subject to prior censorship but shall be subject to subsequent imposition of liability، which shall be expressly established by law to the extent necessary to ensure:
A. respect for the rights of reputations of others; or
B. the protection of national security، public order، or public health or morals.
۳.حق بیان، نباید با روشها وشیوههای غیرمستقیم نظیر سو استفاده ازكنترلهای دولتی وخصوصی بر چاپ روزنامه، فركانسهای پخش رادیوئی، یا تجهیزات مورد استفاده در اشاعه اطلاعات و یا با هر وسیله دیگر برای جلوگیری از تبادل و توزیع آرا و عقاید محدود شود.
3. The right of expression may not be restricted by indirect methods or means، such as the abuse of government or private controls over newsprint، radio broadcasting frequencies، or equipment used in the dissemination of information، or by any other means tending to impede the communication and circulation of ideas and opinions.
۴.صرفنظر از موارد پیش بینی شده در پاراگرافهای فوق، سرگرمیهای عمومی به منظور مقرراتگذاری برای دسترسی به آنها، به منظور حفظ اخلاق كودكان وبزرگسالان تابع سانسور از پیش خواهد بود.
4. Notwithstanding the provisions of paragraph ~ above، public entertainments may be subject by law to prior censorship for the sole purpose of regulating access to them for the moral protection of childhood and adolescence
۵.هرگونه تبلیغ برای جنگ، یا هرنوع دفاع از نفرت ملی، نژادی یامذهبی كه محرك خشونت غیر قانونی، یا هرنوع عمل غیرقانونی دیگرعلیه شخص یا گروهی از اشخاص به هر بهانه اعم از نژاد، رنگ، مذهب، زبان یا منشا ملی باشد، جرم تلقی شده و مطابق قانون، قابل مجازات است
.5. Any propaganda for war and any advocacy of national، racial، or religious hatred that constitute incitements to lawless violence or to any other similar illegal action against any person or group of persons on any grounds including those of race، color، religion، language، or national origin shall be considered as offenses punishable by law.
🔸عهدنامه آمریكاییمربوط به حقوق بشر
American Convention on Human Rights
عهدنامه آمریكایی مربوط به حقوق بشر دارای یك مقدمه وسی وشش ماده است:
🔹ماده ۱۳ عهدنامه: آزادی اندیشه و بیان
۱.هركس حق #آزادی_اندیشه و بیان دارد. این حق شامل آزادی جستجو و كسب و اشاعه #اطلاعات و افكار از هر قبیل بدون توجه به مرزها، خواه شفاهی یا بصورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود میباشد.
Article 13: freedom of thought and expression
1. Everyone has the right to freedom of thought and expression. This right includes freedom to seek، receive، and impart information and ideas of all kinds، regardless of frontiers، either orally، in writing، in print، in the form of art، or through any other medium of one's choice.
۲.اعمال حقوق مذكور در پاراگراف پیشین، نباید در معرض #سانسور از پیش باشد، اما تابع مسئولیتهای است كه قانون اعمال آنرا تاحد ضروری و درحد تضمین برای امور ذیل ضروری می داند:
الف- احترام حقوق یا حیثیت دیگران.
ب- حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی
2. The exercise of the right provided for in the foregoing paragraph shall not be subject to prior censorship but shall be subject to subsequent imposition of liability، which shall be expressly established by law to the extent necessary to ensure:
A. respect for the rights of reputations of others; or
B. the protection of national security، public order، or public health or morals.
۳.حق بیان، نباید با روشها وشیوههای غیرمستقیم نظیر سو استفاده ازكنترلهای دولتی وخصوصی بر چاپ روزنامه، فركانسهای پخش رادیوئی، یا تجهیزات مورد استفاده در اشاعه اطلاعات و یا با هر وسیله دیگر برای جلوگیری از تبادل و توزیع آرا و عقاید محدود شود.
3. The right of expression may not be restricted by indirect methods or means، such as the abuse of government or private controls over newsprint، radio broadcasting frequencies، or equipment used in the dissemination of information، or by any other means tending to impede the communication and circulation of ideas and opinions.
۴.صرفنظر از موارد پیش بینی شده در پاراگرافهای فوق، سرگرمیهای عمومی به منظور مقرراتگذاری برای دسترسی به آنها، به منظور حفظ اخلاق كودكان وبزرگسالان تابع سانسور از پیش خواهد بود.
4. Notwithstanding the provisions of paragraph ~ above، public entertainments may be subject by law to prior censorship for the sole purpose of regulating access to them for the moral protection of childhood and adolescence
۵.هرگونه تبلیغ برای جنگ، یا هرنوع دفاع از نفرت ملی، نژادی یامذهبی كه محرك خشونت غیر قانونی، یا هرنوع عمل غیرقانونی دیگرعلیه شخص یا گروهی از اشخاص به هر بهانه اعم از نژاد، رنگ، مذهب، زبان یا منشا ملی باشد، جرم تلقی شده و مطابق قانون، قابل مجازات است
.5. Any propaganda for war and any advocacy of national، racial، or religious hatred that constitute incitements to lawless violence or to any other similar illegal action against any person or group of persons on any grounds including those of race، color، religion، language، or national origin shall be considered as offenses punishable by law.
▫️گفتوگو با #فریدون_صدیقی
🔸اصحاب قدرت مرجعیت رسانهها را از بین بردهاند
🔹روزنامه شرق ۱۶ مرداد ۹۹
▫️نهادهای قدرت یا مستقلبودن، چگونه ارزیابی میکنید؟
رسانه در همه جای دنیا وابسته به قدرت هستند. این قدرت یا اقتصادی است یا سیاسی و رسانه هم متأثر از آن جایگاه و پشتوانه فعالیت میکند. در فضای زیست رسانهای ایران باید گفت که بهجز این دو مورد بعید است رسانههای دیگری فرصت بروز و ظهور پیدا کنند. یعنی شما در ایران بین این دو مورد گیر افتادهاید. چرا بین این دو قطب گیر کردهایم؟ دلیل روشن است. بههرحال شرایطی بهتدریج به رسانهها تحمیل شده که مرجعیتشان را از دست دادهاند و نمیتوانند برای #مخاطب کارکرد رسانهایشان را که اطلاعرسانی، سرگرمی و دانشافزایی است، انجام دهند. در چنین وضعیتی وقتی ما نتوانستیم پاسخگوی نیاز مخاطب باشیم، کم کم رسانهها مرجعیتشان را از دست میدهند.
▫️ازدسترفتن مرجعیت یک رسانه چه تأثیری بر جامعه میگذارد؟
وقتی مرجعیت رسانهها از بین میرود، به دلیل نگاه سلیقهای هم که بر رسانهها اعمال شده دیگر رسانهها کارکردی و کاربردی نیستند. مخاطب خودش را در رسانه نمیبیند و وقتی چنین است، دلیلی ندارد به سمت #رسانه کشیده شود. حتی میبینیم که رسانههای تخصصی هم مرجعیت پیشین و دیرین خودشان را از دست دادهاند. نتیجه طبیعی این اتفاق این است که میبینیم چهرهها، آدمها و شخصیتها به فضای مجازی پناه میبرند و حتی بهعنوان مسئولان مملکت از شبکههای اجتماعی سر در میآورند که در کشور برای دسترسی به آن ممنوعیت وجود دارد. یا حتی برخی چهرهها در رسانههای تلویزیونی برونمرزی حاضر میشوند و اظهارنظر میکنند؛ درحالیکه اگر همان شخص بخواهد چنین حرفهایی را در رسانههای ایران بزند، اظهارنظرش مشمول #سانسور میشود یا رسانهها به دلیل ترسی که دارند، نمیتوانند آن اظهارنظر را منتشر کنند.
▫️چنین وضعیتی چه بر سر رسانهها میآورد؟
ببینید تداوم چنین شرایطی موجب میشود مجموع اطلاعات، مفاهیم و موضوعاتی که در مناسبات رسانه در گردش و چرخش است مثل تازگی، بدعت، نوجویی، مکاشفه، رازگشایی و..عموما از دست برود. چنین وضعیتی موجب رنجوری خود رسانهها هم شده است. وقتی رسانهای نتواند تولید پول کند و درآمد نداشته باشد یا مجبور است به دولت وابسته باشد یا شبهدولت. آنوقت میتواند حیات حداقلی داشته باشد ولی رسانه دیگر در آنجا کارکرد بولتنی و سازمانی دارد. دیگر مأموریت رسانه در آنجا تبلیغ کارکرد یا احتمالا کارنکرد آن سازمان یا سازمان بالاسریاش میشود. دیگر اینکه ارتباط با مردم در کجای کارکرد این رسانه تعریف میشود، اصلا موضوعیتی ندارد. به این ترتیب است که وقتی سازمانی هزینههای یک رسانه را پرداخت میکند، به هر دلیلی که باشد رسانه را تعطیل میکند. چون در منظومه فکریاش جایی برای مردم و ارتباط رسانه و مردم وجود ندارد.
▫️در چنین شرایطی آینده رسانهها چه میشود؟
رسانههای ما کارکردشان را از دست دادهاند. یعنی حتی صداوسیمای ما که کارکرد آنی دارد هم وقتی درگیر یکسری نگاهها و خطوط قرمز میشود، در برابر رویدادها تأخیری اعلام موضع میکند. برای همین رسانهها در چنین فضایی به رسانههای واکنشی تبدیل شدهاند و کنشمند نیستند. روزنامهها هم که ۲۴ ساعت تأخیر دارند و به رویدادهای آنی نمیتوانند واکنش بدهند و به سمت تحلیل میروند. در این میان روزنامهها میتوانند به سمت موارد استثنائی در گزارشدهی مثل ماجرای وقف دماوند بروند و جریانسازی کنند. به نظر میآید مسئولان چندان علاقهمند به این جریانسازیهای رسانهای نیستند. کمااینکه رازگشایی از وقف دماوند کام مسئولان را تلخ کرد. جمعبندی این است که رسانهها واکنشی شدهاند و کنشمند نیستند. رسانهها دیگر بههنگام، دقیق، شفاف، کنشمند و هدایتگر نیستند. وقتی چنین شرایطی را از دست میدهند، چرا مردم باید به سمت رسانهها بروند. وقتی رسانهها رنجور میشوند و درآمدزایی ندارند و به سازمانهای دولتی یا نهادهای خارج از دولت وابسته میشوند، به چنین وضعیتی دچار میشوند. صاحب یک نشریه اندکی مستقل یا کمی مستقل هم به دلایلی که میدانیم نمیتواند تولید محتوای جریانساز داشته باشد و برای همین هم به سمت تحلیلها یا حرفهای بارها تکرارشده میرود و از این جهت آن هم مخاطبش را از دست میدهد. چون این محتوا هم چیزی نیست که مخاطب علاقهمند به آن باشد. این مسئله هم بهشدت روزنامهها و رسانههای مستقل را با خطر تعطیلی و خارجشدن از مرکز دایره اطلاعرسانی مواجه میکند. وضع موجود دلالت بر این وضعیت دارد. بهاینترتیب فرصت برای شبکههای برونمرزی و شهروندخبرنگارها بیشتر فراهم میشود و طبیعی است در چنین شرایطی مسئله دقت و صحت اخبار قربانی میشود. چنین شرایطی بیش از هرچیزی به مسئولان لطمه وارد میکند و بیشتر از آن مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
🔸اصحاب قدرت مرجعیت رسانهها را از بین بردهاند
🔹روزنامه شرق ۱۶ مرداد ۹۹
▫️نهادهای قدرت یا مستقلبودن، چگونه ارزیابی میکنید؟
رسانه در همه جای دنیا وابسته به قدرت هستند. این قدرت یا اقتصادی است یا سیاسی و رسانه هم متأثر از آن جایگاه و پشتوانه فعالیت میکند. در فضای زیست رسانهای ایران باید گفت که بهجز این دو مورد بعید است رسانههای دیگری فرصت بروز و ظهور پیدا کنند. یعنی شما در ایران بین این دو مورد گیر افتادهاید. چرا بین این دو قطب گیر کردهایم؟ دلیل روشن است. بههرحال شرایطی بهتدریج به رسانهها تحمیل شده که مرجعیتشان را از دست دادهاند و نمیتوانند برای #مخاطب کارکرد رسانهایشان را که اطلاعرسانی، سرگرمی و دانشافزایی است، انجام دهند. در چنین وضعیتی وقتی ما نتوانستیم پاسخگوی نیاز مخاطب باشیم، کم کم رسانهها مرجعیتشان را از دست میدهند.
▫️ازدسترفتن مرجعیت یک رسانه چه تأثیری بر جامعه میگذارد؟
وقتی مرجعیت رسانهها از بین میرود، به دلیل نگاه سلیقهای هم که بر رسانهها اعمال شده دیگر رسانهها کارکردی و کاربردی نیستند. مخاطب خودش را در رسانه نمیبیند و وقتی چنین است، دلیلی ندارد به سمت #رسانه کشیده شود. حتی میبینیم که رسانههای تخصصی هم مرجعیت پیشین و دیرین خودشان را از دست دادهاند. نتیجه طبیعی این اتفاق این است که میبینیم چهرهها، آدمها و شخصیتها به فضای مجازی پناه میبرند و حتی بهعنوان مسئولان مملکت از شبکههای اجتماعی سر در میآورند که در کشور برای دسترسی به آن ممنوعیت وجود دارد. یا حتی برخی چهرهها در رسانههای تلویزیونی برونمرزی حاضر میشوند و اظهارنظر میکنند؛ درحالیکه اگر همان شخص بخواهد چنین حرفهایی را در رسانههای ایران بزند، اظهارنظرش مشمول #سانسور میشود یا رسانهها به دلیل ترسی که دارند، نمیتوانند آن اظهارنظر را منتشر کنند.
▫️چنین وضعیتی چه بر سر رسانهها میآورد؟
ببینید تداوم چنین شرایطی موجب میشود مجموع اطلاعات، مفاهیم و موضوعاتی که در مناسبات رسانه در گردش و چرخش است مثل تازگی، بدعت، نوجویی، مکاشفه، رازگشایی و..عموما از دست برود. چنین وضعیتی موجب رنجوری خود رسانهها هم شده است. وقتی رسانهای نتواند تولید پول کند و درآمد نداشته باشد یا مجبور است به دولت وابسته باشد یا شبهدولت. آنوقت میتواند حیات حداقلی داشته باشد ولی رسانه دیگر در آنجا کارکرد بولتنی و سازمانی دارد. دیگر مأموریت رسانه در آنجا تبلیغ کارکرد یا احتمالا کارنکرد آن سازمان یا سازمان بالاسریاش میشود. دیگر اینکه ارتباط با مردم در کجای کارکرد این رسانه تعریف میشود، اصلا موضوعیتی ندارد. به این ترتیب است که وقتی سازمانی هزینههای یک رسانه را پرداخت میکند، به هر دلیلی که باشد رسانه را تعطیل میکند. چون در منظومه فکریاش جایی برای مردم و ارتباط رسانه و مردم وجود ندارد.
▫️در چنین شرایطی آینده رسانهها چه میشود؟
رسانههای ما کارکردشان را از دست دادهاند. یعنی حتی صداوسیمای ما که کارکرد آنی دارد هم وقتی درگیر یکسری نگاهها و خطوط قرمز میشود، در برابر رویدادها تأخیری اعلام موضع میکند. برای همین رسانهها در چنین فضایی به رسانههای واکنشی تبدیل شدهاند و کنشمند نیستند. روزنامهها هم که ۲۴ ساعت تأخیر دارند و به رویدادهای آنی نمیتوانند واکنش بدهند و به سمت تحلیل میروند. در این میان روزنامهها میتوانند به سمت موارد استثنائی در گزارشدهی مثل ماجرای وقف دماوند بروند و جریانسازی کنند. به نظر میآید مسئولان چندان علاقهمند به این جریانسازیهای رسانهای نیستند. کمااینکه رازگشایی از وقف دماوند کام مسئولان را تلخ کرد. جمعبندی این است که رسانهها واکنشی شدهاند و کنشمند نیستند. رسانهها دیگر بههنگام، دقیق، شفاف، کنشمند و هدایتگر نیستند. وقتی چنین شرایطی را از دست میدهند، چرا مردم باید به سمت رسانهها بروند. وقتی رسانهها رنجور میشوند و درآمدزایی ندارند و به سازمانهای دولتی یا نهادهای خارج از دولت وابسته میشوند، به چنین وضعیتی دچار میشوند. صاحب یک نشریه اندکی مستقل یا کمی مستقل هم به دلایلی که میدانیم نمیتواند تولید محتوای جریانساز داشته باشد و برای همین هم به سمت تحلیلها یا حرفهای بارها تکرارشده میرود و از این جهت آن هم مخاطبش را از دست میدهد. چون این محتوا هم چیزی نیست که مخاطب علاقهمند به آن باشد. این مسئله هم بهشدت روزنامهها و رسانههای مستقل را با خطر تعطیلی و خارجشدن از مرکز دایره اطلاعرسانی مواجه میکند. وضع موجود دلالت بر این وضعیت دارد. بهاینترتیب فرصت برای شبکههای برونمرزی و شهروندخبرنگارها بیشتر فراهم میشود و طبیعی است در چنین شرایطی مسئله دقت و صحت اخبار قربانی میشود. چنین شرایطی بیش از هرچیزی به مسئولان لطمه وارد میکند و بیشتر از آن مردم را تحت تأثیر قرار میدهد.
🔸حقایق وارونه امپراتوریهای رسانهای
#نیوشا_طبیبی
دیکتاتوری غلیظ و شدید و بیرحمانهای توسط رسانهها و گروههای پنهان سیاسی در جوامع غربی برقرار است. این نظام خشن و بیرحم که از حدود و منافع خود - یعنی سرمایهداری کلان - تا قتلعام انسانها دفاع میکند، خود را با زیور دقیق و ظریفی از شعارهای دموکراسی و لیبرالیسم و آزادی بیان آراسته است.
▪️مردم آزادند که از دولت و سیاستمداران انتقاد کنند، حتی فحش بدهند و خود را خالی کنند. این فقط ظاهر ماجراست.
▪️صاحبان رسانهها و سرمایهها برای تشفی خاطر تودهها این اجازه را دادهاند. اما تشکیک در اخبار و تبلیغات دروغین آنها مجازاتهای قانونی و آشکار و پیامدهای پنهانی و شدید و عمیقی دارد.
▪️در حقیقت غذا، انرژی و اطلاعرسانی سه حوزهای هستند که در دست کسانی قرار گرفتهاند که مصمم هستند تمامی بشریت را به زانو درآورند و کل جهان را زیر سلطه بکشند.
▪️در چند دهۀ اخیر حوزۀ رسانه و ارتباطات اهمیتی بیش از آن دوی دیگر پیدا کرد و نخبگان سلطهجو، آن را بهمثابه ابزاری برای تحقق هدف خود به بهترین شکل ممکن به کار گرفتهاند.
▪️برای مردم عامی امریکا تلویزیون چیزی بیش از یک وسیلۀ سرگرمی است. تلویزیون مرجع و مقتدا و منبع خبری و راهنما و رهبرشان است. بهترین ساعات یک امریکایی جلوی تلویزیون میگذرد. آنها بهسادگی و بهراحتی آنچه را در تلویزیون میبینند و میشنوند باور و به آن عقیده پیدا میکنند.
▪️اعمال سانسور نیز قواعد خاص خود را دارد. نرم و بیسروصداست؛ یعنی بهجای آنکه روزنامه یا رسانهای که صدای حقیقتجویان را میرساند توقیف کنند، آن را زیر خروارها خبر دروغ و تهمت و جنگ روانی خفه میکنند.
▪️دستورالعمل در تمامی این رسانهها، اعم از مجازی و روزنامه و تلویزیون یکی است؛ نباید صدای حقیقت به گوش مردم دنیا برسد. باید جادوی دروغپردازی هالیوودی و رسانهای غربی برقرار بماند و مردم نباید از تأثیر این جادو رها شوند؛ خلسه باید ادامه پیدا کند.
▪️تحقیق درباره نقش مخرب صنعت گوشت در محیطزیست جهانی، آلودن آبها و افزایش گازهای گلخانهای و گرمایش زمین در ایالات متحده با سانسور شدید و البته مخفیانهای مواجه است.
▪️این دیکتاتوری رسانهای که خفقانی واقعی و جانکاه را به جامعۀ جهانی تحمیل کرده، چهل سال است که پروژۀ ضدایرانی را نیز در دستور کار خود دارد.
▪️این یک حقیقت است که امپراتوری رسانهای فراگیر جهانی سالیان درازی است که حقایق را وارونه جلوه میدهد.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «آزادی بیان دروغین، دیکتاتوری حقیقی»، منتشر شده در شماره ١١۶ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، دی ١٣٩٨
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#آزادی_رسانه
#سانسور
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
https://t.iss.one/cm_magazine
#نیوشا_طبیبی
دیکتاتوری غلیظ و شدید و بیرحمانهای توسط رسانهها و گروههای پنهان سیاسی در جوامع غربی برقرار است. این نظام خشن و بیرحم که از حدود و منافع خود - یعنی سرمایهداری کلان - تا قتلعام انسانها دفاع میکند، خود را با زیور دقیق و ظریفی از شعارهای دموکراسی و لیبرالیسم و آزادی بیان آراسته است.
▪️مردم آزادند که از دولت و سیاستمداران انتقاد کنند، حتی فحش بدهند و خود را خالی کنند. این فقط ظاهر ماجراست.
▪️صاحبان رسانهها و سرمایهها برای تشفی خاطر تودهها این اجازه را دادهاند. اما تشکیک در اخبار و تبلیغات دروغین آنها مجازاتهای قانونی و آشکار و پیامدهای پنهانی و شدید و عمیقی دارد.
▪️در حقیقت غذا، انرژی و اطلاعرسانی سه حوزهای هستند که در دست کسانی قرار گرفتهاند که مصمم هستند تمامی بشریت را به زانو درآورند و کل جهان را زیر سلطه بکشند.
▪️در چند دهۀ اخیر حوزۀ رسانه و ارتباطات اهمیتی بیش از آن دوی دیگر پیدا کرد و نخبگان سلطهجو، آن را بهمثابه ابزاری برای تحقق هدف خود به بهترین شکل ممکن به کار گرفتهاند.
▪️برای مردم عامی امریکا تلویزیون چیزی بیش از یک وسیلۀ سرگرمی است. تلویزیون مرجع و مقتدا و منبع خبری و راهنما و رهبرشان است. بهترین ساعات یک امریکایی جلوی تلویزیون میگذرد. آنها بهسادگی و بهراحتی آنچه را در تلویزیون میبینند و میشنوند باور و به آن عقیده پیدا میکنند.
▪️اعمال سانسور نیز قواعد خاص خود را دارد. نرم و بیسروصداست؛ یعنی بهجای آنکه روزنامه یا رسانهای که صدای حقیقتجویان را میرساند توقیف کنند، آن را زیر خروارها خبر دروغ و تهمت و جنگ روانی خفه میکنند.
▪️دستورالعمل در تمامی این رسانهها، اعم از مجازی و روزنامه و تلویزیون یکی است؛ نباید صدای حقیقت به گوش مردم دنیا برسد. باید جادوی دروغپردازی هالیوودی و رسانهای غربی برقرار بماند و مردم نباید از تأثیر این جادو رها شوند؛ خلسه باید ادامه پیدا کند.
▪️تحقیق درباره نقش مخرب صنعت گوشت در محیطزیست جهانی، آلودن آبها و افزایش گازهای گلخانهای و گرمایش زمین در ایالات متحده با سانسور شدید و البته مخفیانهای مواجه است.
▪️این دیکتاتوری رسانهای که خفقانی واقعی و جانکاه را به جامعۀ جهانی تحمیل کرده، چهل سال است که پروژۀ ضدایرانی را نیز در دستور کار خود دارد.
▪️این یک حقیقت است که امپراتوری رسانهای فراگیر جهانی سالیان درازی است که حقایق را وارونه جلوه میدهد.
🗞منبع: بخشی از مقالهای به نام «آزادی بیان دروغین، دیکتاتوری حقیقی»، منتشر شده در شماره ١١۶ #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، دی ١٣٩٨
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#آزادی_رسانه
#سانسور
برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
#انتخابات_آمریکا
🔸توییتر؛ جدال ترامپ و بایدن و پسرش
▫️خبرگزاری آلمان
ترامپ و شبکه اجتماعی #توییتر بار دیگر با هم در افتادهاند. این بار موضوع بر سر پروندهای است که کار ترامپ را به استیضاح کشاند؛ پرونده موسوم به #اوکراین. این موضوع با مقام پسر #جو_بایدن در یک کنسرن گازی اوکراین مرتبط است.
شبکه توییتر یک لینک جنجالی مربوط به گزارشی در روزنامه #نیویورکپست را مسدود کرده است. این لینک از چهارشنبه بعدازظهر به وقت آمریکا دیگر قابل همرسانی در توییتر یا ارسال از طریق پیام شخصی در این شبکه نیست.
لینک مربوطه گزارشی است درباره فعالیتهای تجاری #هانتر_بایدن در کشور اوکراین.
هانتر پسر جوبایدن رقیب انتخاباتی ترامپ از حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر آمریکاست.
ترامپ توییتر را به حمایت از بایدن متهم کرده و در سخنرانی انتخاباتیاش در اوهایو گفته: آنها سعی میکنند از بایدن محافظت کنند.
ترامپ پیشتر نیز #شبکههای_اجتماعی از جمله توییتر و #فیسبوک را متهم به تبعیض علیه محافظهکاران کرده بود.
توییتر در استدلال برای غیرفعال کردن لینک مطلب مزبور در این شبکه اجتماعی به قانون مبارزه با نشر اطلاعاتی که از طریق هک کردن به دست آمده و حاوی اطلاعات خصوصی بوده، استناد کرده است.
به گفته توییتر، گزارش نیویورک پست که همچنین حاوی تصاویر ایمیلهای ادعایی است، درباره منبع اطلاعات منتشرشده به حد کافی شفاف نیست. فیسبوک نیز انتشار این گزارش را با محدودیت روبرو کرده است.
توییتر در بیانیهای مشخصا گفته که این گزارش نقض قوانین شبکههای اجتماعی در انتشار دادههای شخصی مثل ایمیل و شماره تلفن است. از سوی دیگر اظهارنظر یا بحث درباره اطلاعات هکشده را نقض قوانین ندانسته است.
#جک_دورسی، رییس توییتر از نحوه برخورد این سازمان با این موضوع اظهار ناخرسندی کرده است. او مسدود کردن امکان بازنشر یا ارسال یک لینک از طریق پیام خصوصی در توییتر را "غیرقابل قبول" دانسته است.
🔹نیویورک پست چه منتشر کرد؟
روزنامه نیویورک پست روز چهارشنبه ۱۴ اکتبر در گزارش خود ایمیلی را منتشر کرد که از نوتبوک یک تعمیرگاه خودرو پیدا شده و حاکی از ملاقات جو بایدن با یکی از شرکای تجاری پسرش در سال ۲۰۱۵ است؛ یعنی زمانی که جو بایدن جانشین #باراک_اوباما رییس جمهوری وقت آمریکا بود. یک سخنگوی جو بایدن از تیم انتخاباتی او در اظهار نظری که در این باره برای سایت #پولیتیکو فرستاده گفته است: ما برنامه کاری رسمی جو بایدن را در آن تاریخ چک کردیم و هیچ دیداری آنگونه که نیویورک پست ادعا کرده در آن تاریخ وجود نداشت.
روزنامه نیویورک پست ادعا کرده که یک کپی از هارددیسک نوتبوک مورد استفاده را از رودی جولیانی نزدیکترین فرد مورد اعتماد #دونالد_ترامپ و وکیل شخصی او دریافت کرده است.
ظاهرا زمانی که در دسامبر سال گذشته، پلیس فدرال آمریکا این نوتبوک را توقیف کرد، صاحب تعمیرگاه یک کپی از هارددیسک آن تهیه کرده است.
🔹پسر بایدن چه کار میکند؟
هانتر بایدن بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ عضو هیأت نظارت کنسرن گازی بوریسما بود. ترامپ تا کنون بارها جو بایدن، رقیب انتخاباتیاش را متهم کرده که از پستش در مقام جانشین رییس جمهور استفاده کرده تا از پسرش در برابر سیستم قضایی اوکراین حفاظت کند. بایدن این اتهام را رد میکند.
ترامپ خواهان آن شده تا سیستم قضایی اوکراین درباره زمانی که هانتر بایدن عضو هیأت نظارت شرکت بوریسما بوده، تحقیقات انجام دهد. این اصرار ترامپ تا بدانجا پیش رفت که منجر به استیضاح او در مجلس نمایندگان شد، هر چند این استیضاح در سنا رد شد.
جمهوریخواهان هوادار ترامپ استدلال میکنند که مقام بالای هانتر بایدن در بوریسما تضاد منافع به وجود آورده است و جو بایدن در آن زمان به عنوان جانشین رییس جمهور در قبال سیاست ایالات متحده مقابل اوکراین مسئولیت داشته است. دموکراتها در مقابل استدلال میکنند که مقام هانتر بایدن هیچ تاثیری بر سیاست دولت نداشته است. جو بایدن نیز گفته که او هرگز درباره معاملات خارجی پسرش با او صحبت نکرده است.
سخنگوی کاخ سفید، کایلی مک انانی و رییس کارمندان کاخ سفید، مارک مدوز توییتر را متهم به #سانسور کردهاند. دولت ترامپ از مدتها قبل توییتر و فیسبوک را متهم میکند که اظهارنظر محافظهکاران را با محدودیت روبرو کردهاند. این پلتفرمها اما این اتهام را رد میکنند.
تیم انتخاباتی ترامپ عکسی از یک صفحه نمایش کامپیوتر را منتشر کرده که نشان میدهد حساب توییتر مک انانی به دلیل بازنشر لینک مطلب نیویورک پست مسدود شده است.
حساب کاربری سخنگوی کاخ سفید اما چهارشنبه شب مجددا قابل دسترسی شده اما ظاهرا او خودش نمیتواند چیزی پست کند. توییتر درباره این موضوع هنوز واکنشی نشان نداده است.
🔸توییتر؛ جدال ترامپ و بایدن و پسرش
▫️خبرگزاری آلمان
ترامپ و شبکه اجتماعی #توییتر بار دیگر با هم در افتادهاند. این بار موضوع بر سر پروندهای است که کار ترامپ را به استیضاح کشاند؛ پرونده موسوم به #اوکراین. این موضوع با مقام پسر #جو_بایدن در یک کنسرن گازی اوکراین مرتبط است.
شبکه توییتر یک لینک جنجالی مربوط به گزارشی در روزنامه #نیویورکپست را مسدود کرده است. این لینک از چهارشنبه بعدازظهر به وقت آمریکا دیگر قابل همرسانی در توییتر یا ارسال از طریق پیام شخصی در این شبکه نیست.
لینک مربوطه گزارشی است درباره فعالیتهای تجاری #هانتر_بایدن در کشور اوکراین.
هانتر پسر جوبایدن رقیب انتخاباتی ترامپ از حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر آمریکاست.
ترامپ توییتر را به حمایت از بایدن متهم کرده و در سخنرانی انتخاباتیاش در اوهایو گفته: آنها سعی میکنند از بایدن محافظت کنند.
ترامپ پیشتر نیز #شبکههای_اجتماعی از جمله توییتر و #فیسبوک را متهم به تبعیض علیه محافظهکاران کرده بود.
توییتر در استدلال برای غیرفعال کردن لینک مطلب مزبور در این شبکه اجتماعی به قانون مبارزه با نشر اطلاعاتی که از طریق هک کردن به دست آمده و حاوی اطلاعات خصوصی بوده، استناد کرده است.
به گفته توییتر، گزارش نیویورک پست که همچنین حاوی تصاویر ایمیلهای ادعایی است، درباره منبع اطلاعات منتشرشده به حد کافی شفاف نیست. فیسبوک نیز انتشار این گزارش را با محدودیت روبرو کرده است.
توییتر در بیانیهای مشخصا گفته که این گزارش نقض قوانین شبکههای اجتماعی در انتشار دادههای شخصی مثل ایمیل و شماره تلفن است. از سوی دیگر اظهارنظر یا بحث درباره اطلاعات هکشده را نقض قوانین ندانسته است.
#جک_دورسی، رییس توییتر از نحوه برخورد این سازمان با این موضوع اظهار ناخرسندی کرده است. او مسدود کردن امکان بازنشر یا ارسال یک لینک از طریق پیام خصوصی در توییتر را "غیرقابل قبول" دانسته است.
🔹نیویورک پست چه منتشر کرد؟
روزنامه نیویورک پست روز چهارشنبه ۱۴ اکتبر در گزارش خود ایمیلی را منتشر کرد که از نوتبوک یک تعمیرگاه خودرو پیدا شده و حاکی از ملاقات جو بایدن با یکی از شرکای تجاری پسرش در سال ۲۰۱۵ است؛ یعنی زمانی که جو بایدن جانشین #باراک_اوباما رییس جمهوری وقت آمریکا بود. یک سخنگوی جو بایدن از تیم انتخاباتی او در اظهار نظری که در این باره برای سایت #پولیتیکو فرستاده گفته است: ما برنامه کاری رسمی جو بایدن را در آن تاریخ چک کردیم و هیچ دیداری آنگونه که نیویورک پست ادعا کرده در آن تاریخ وجود نداشت.
روزنامه نیویورک پست ادعا کرده که یک کپی از هارددیسک نوتبوک مورد استفاده را از رودی جولیانی نزدیکترین فرد مورد اعتماد #دونالد_ترامپ و وکیل شخصی او دریافت کرده است.
ظاهرا زمانی که در دسامبر سال گذشته، پلیس فدرال آمریکا این نوتبوک را توقیف کرد، صاحب تعمیرگاه یک کپی از هارددیسک آن تهیه کرده است.
🔹پسر بایدن چه کار میکند؟
هانتر بایدن بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ عضو هیأت نظارت کنسرن گازی بوریسما بود. ترامپ تا کنون بارها جو بایدن، رقیب انتخاباتیاش را متهم کرده که از پستش در مقام جانشین رییس جمهور استفاده کرده تا از پسرش در برابر سیستم قضایی اوکراین حفاظت کند. بایدن این اتهام را رد میکند.
ترامپ خواهان آن شده تا سیستم قضایی اوکراین درباره زمانی که هانتر بایدن عضو هیأت نظارت شرکت بوریسما بوده، تحقیقات انجام دهد. این اصرار ترامپ تا بدانجا پیش رفت که منجر به استیضاح او در مجلس نمایندگان شد، هر چند این استیضاح در سنا رد شد.
جمهوریخواهان هوادار ترامپ استدلال میکنند که مقام بالای هانتر بایدن در بوریسما تضاد منافع به وجود آورده است و جو بایدن در آن زمان به عنوان جانشین رییس جمهور در قبال سیاست ایالات متحده مقابل اوکراین مسئولیت داشته است. دموکراتها در مقابل استدلال میکنند که مقام هانتر بایدن هیچ تاثیری بر سیاست دولت نداشته است. جو بایدن نیز گفته که او هرگز درباره معاملات خارجی پسرش با او صحبت نکرده است.
سخنگوی کاخ سفید، کایلی مک انانی و رییس کارمندان کاخ سفید، مارک مدوز توییتر را متهم به #سانسور کردهاند. دولت ترامپ از مدتها قبل توییتر و فیسبوک را متهم میکند که اظهارنظر محافظهکاران را با محدودیت روبرو کردهاند. این پلتفرمها اما این اتهام را رد میکنند.
تیم انتخاباتی ترامپ عکسی از یک صفحه نمایش کامپیوتر را منتشر کرده که نشان میدهد حساب توییتر مک انانی به دلیل بازنشر لینک مطلب نیویورک پست مسدود شده است.
حساب کاربری سخنگوی کاخ سفید اما چهارشنبه شب مجددا قابل دسترسی شده اما ظاهرا او خودش نمیتواند چیزی پست کند. توییتر درباره این موضوع هنوز واکنشی نشان نداده است.
عرصههای ارتباطی
#مدیاویژن #روزنامهنگاری 🔸 وضعیت روزنامهنگاران بریتانیا ▫️گزارش اتحادیه ملی روزنامهنگاران اتحادیه ملی روزنامهنگاران بریتانیا میگوید در بررسیهای خود به شواهد تکاندهندهای از آزار و اذیت روزنامهنگاران دست یافته است. این اتحادیه صنفی در گزارش تازه خود…
#اتحادیه_ملی_روزنامهنگاران (NUJ) از دریافت تهدید به مرگ، تجاوز و دیگر تهدیدهای خشن فیزیکی علیه روزنامهنگاران عضو این اتحادیه و خانوادههایشان خبر داده است.
گزارش این اتحادیه امروز دوم نوامبر و همزمان با روزی منتشر شده که #سازمان_ملل آن را روز جهانی "پایان دادن به مصونیت ارتکاب جرم علیه روزنامهنگاران" نامیده است.
این گزارش بر اساس پاسخ اعضای اتحادیه روزنامهنگاران بریتانیا به پرسشنامههایی تنظیم شده که به صورت آنلاین برای آنها ارسال شده بود.
▫️یافتههای گزارش
۹۸ درصد پاسخدهندگان توافق داشتهاند که سیاستمداران باید از رد کردن کار روزنامهنگاران به عنوان "خبر جعلی" خودداری کنند و مانع دسترسی آنها به منابع خبر نشوند.
۹۷ درصد هم گفتهاند که انتشار اخبار جعلی و گمراهکننده باعث سلب اعتماد از روزنامهنگاران و افزایش خشونت علیه آنان شده است.
حدود ۹۰ درصد روزنامهنگارانی که به این پرسشنامهها پاسخ دادهاند گفتهاند که کارفرمای آنها هیچ گونه دوره آموزشی برای مواجهه با آزار و اذیت برای آنها در نظر نگرفته است.
۷۸ درصد هم تایید کردهاند که آزار و اذیت به روندی عادی تبدیل شده و به عنوان بخشی از این شغل دیده میشود.
حدود نیمی از آنها هم گفتهاند که این آزار و اذیتها بر وضعیت سلامت روحی و روانی آنها تاثیر گذاشته و باعث ترس و اضطراب آنها شده است.
میشل استنستریت، دبیرکل اتحادیه ملی روزنامهنگاران #بریتانیا، میگوید آزار و اذیت و ارعاب روزمره روزنامهنگاران عضو این اتحادیه هنگام انجام شغلشان به هیچ وجه قابل قبول نیست.
"این گونه آزار و اذیتها علاوه بر آسیبهای وحشتناک شخصی، خطر ساکت شدن #روزنامهنگاران و #سانسور را به دنبال دارند."
به گفته خانم استنستریت زنان، سیاهپوستان و اقلیتهای نژادی در میان روزنامهنگاران، بیشترین آسیب را از آزار و اذیتها میبینند و در پاسخهای خود به پرسشنامهها اذعان کردهاند که درباره آنچه میگویند یا مینویسند بیش از حد محتاط هستند که به گفته آنها در مواردی به خودسانسوری منجر میشود. بیبیسی
گزارش این اتحادیه امروز دوم نوامبر و همزمان با روزی منتشر شده که #سازمان_ملل آن را روز جهانی "پایان دادن به مصونیت ارتکاب جرم علیه روزنامهنگاران" نامیده است.
این گزارش بر اساس پاسخ اعضای اتحادیه روزنامهنگاران بریتانیا به پرسشنامههایی تنظیم شده که به صورت آنلاین برای آنها ارسال شده بود.
▫️یافتههای گزارش
۹۸ درصد پاسخدهندگان توافق داشتهاند که سیاستمداران باید از رد کردن کار روزنامهنگاران به عنوان "خبر جعلی" خودداری کنند و مانع دسترسی آنها به منابع خبر نشوند.
۹۷ درصد هم گفتهاند که انتشار اخبار جعلی و گمراهکننده باعث سلب اعتماد از روزنامهنگاران و افزایش خشونت علیه آنان شده است.
حدود ۹۰ درصد روزنامهنگارانی که به این پرسشنامهها پاسخ دادهاند گفتهاند که کارفرمای آنها هیچ گونه دوره آموزشی برای مواجهه با آزار و اذیت برای آنها در نظر نگرفته است.
۷۸ درصد هم تایید کردهاند که آزار و اذیت به روندی عادی تبدیل شده و به عنوان بخشی از این شغل دیده میشود.
حدود نیمی از آنها هم گفتهاند که این آزار و اذیتها بر وضعیت سلامت روحی و روانی آنها تاثیر گذاشته و باعث ترس و اضطراب آنها شده است.
میشل استنستریت، دبیرکل اتحادیه ملی روزنامهنگاران #بریتانیا، میگوید آزار و اذیت و ارعاب روزمره روزنامهنگاران عضو این اتحادیه هنگام انجام شغلشان به هیچ وجه قابل قبول نیست.
"این گونه آزار و اذیتها علاوه بر آسیبهای وحشتناک شخصی، خطر ساکت شدن #روزنامهنگاران و #سانسور را به دنبال دارند."
به گفته خانم استنستریت زنان، سیاهپوستان و اقلیتهای نژادی در میان روزنامهنگاران، بیشترین آسیب را از آزار و اذیتها میبینند و در پاسخهای خود به پرسشنامهها اذعان کردهاند که درباره آنچه میگویند یا مینویسند بیش از حد محتاط هستند که به گفته آنها در مواردی به خودسانسوری منجر میشود. بیبیسی
عرصههای ارتباطی
#رخنما 🔸اینفودمی در دوران کرونا ▫️همهگیری #کرونا و تحولات جهانی ▫️متن سخنرانی #یونس_شکرخواه، عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در روز چهارشنبه چهارم فروردین١۴٠٠ که ساعت ١٨ تا ١٩ از اکانت اینستاگرام دانشکده مطالعات جهان پخش شد: https://www…
اجتناب از روایتهای احساسی و #اتاقهای_پژواک دیگر راهحل این استاد ارتباطات بود.
دکتر شکرخواه در ادامه سخنان خود به طرح خطرهای اینفودمی کرونا پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد: مداخله سیاستمداران، #انگارهسازی در عرصههای مختلف از جمله درباره #واکسن، برخورد سیاسی با جغرافیا، #سلبریتیها، #نظریههای_توطئه، #سانسور، و خوشخیالی همهچیزدانی.
به گفته وی، چرخش صحیح #ویکیپدیا به سمت سازمان جهانی بهداشت و طرح اطلاعات درست؛ تلاش #گوگل، #فیسبوک و #اینستاگرام در حذف اطلاعات غلط؛ دعوت پارلمان #بریتانیا از نمایندگان رویترز، اسکای نیوز و گوگل برای شرکت در نشست ویژة اینفودمی در ژانویه ٢٠٢١ از جمله اقدامهایی بود که تا حدی به قطع زنجیره اینفودمی اطلاعات غلط درباره کرونا کمک کرد.
او در خاتمه نیز به بیان چند توصیه اکتفا کرد. نخست آنکه این فرصت را باید غنیمت دانست و نهادهای پژوهشی باید به گردآوری دادهها و #نمایهسازی دادههای فعلی برای انجامدادن پژوهشهای بیشتر در آینده اهتمام جدی نشان دهند.
دکتر شکرخواه، ضمن انتقاد از روند عملکرد نهادهای رسانهای، افزود: در کرونا، با #اطلاعات سروکار داریم. در حالی که باید اطلاعات را باید به #ارتباطات تبدیل کرد. مردم باید بتوانند با این اطلاعات ارتباط برقرار کنند تا بتوانند راست و دروغ را از هم تشخیص دهند. به آسیبهای ارتباطی باید عمیق فکر کرد. همگرایی نهادهای رسانهای، علمی و پزشکی برای یافتن راهحل، بسیار مهم است. باید بتوان میان متن و فرامتن ارتباط برقرار کرد.
فیلم این سخنرانی در کانال اینستاگرام دانشکده مطالعات جهان به نشانی زیر در دسترس علاقهمندان است.
https://www.instagram.com/tv/CMzhzF8pvYP/?igshid=1e1nnhcyzq0c2
دکتر شکرخواه در ادامه سخنان خود به طرح خطرهای اینفودمی کرونا پرداخت و به موارد زیر اشاره کرد: مداخله سیاستمداران، #انگارهسازی در عرصههای مختلف از جمله درباره #واکسن، برخورد سیاسی با جغرافیا، #سلبریتیها، #نظریههای_توطئه، #سانسور، و خوشخیالی همهچیزدانی.
به گفته وی، چرخش صحیح #ویکیپدیا به سمت سازمان جهانی بهداشت و طرح اطلاعات درست؛ تلاش #گوگل، #فیسبوک و #اینستاگرام در حذف اطلاعات غلط؛ دعوت پارلمان #بریتانیا از نمایندگان رویترز، اسکای نیوز و گوگل برای شرکت در نشست ویژة اینفودمی در ژانویه ٢٠٢١ از جمله اقدامهایی بود که تا حدی به قطع زنجیره اینفودمی اطلاعات غلط درباره کرونا کمک کرد.
او در خاتمه نیز به بیان چند توصیه اکتفا کرد. نخست آنکه این فرصت را باید غنیمت دانست و نهادهای پژوهشی باید به گردآوری دادهها و #نمایهسازی دادههای فعلی برای انجامدادن پژوهشهای بیشتر در آینده اهتمام جدی نشان دهند.
دکتر شکرخواه، ضمن انتقاد از روند عملکرد نهادهای رسانهای، افزود: در کرونا، با #اطلاعات سروکار داریم. در حالی که باید اطلاعات را باید به #ارتباطات تبدیل کرد. مردم باید بتوانند با این اطلاعات ارتباط برقرار کنند تا بتوانند راست و دروغ را از هم تشخیص دهند. به آسیبهای ارتباطی باید عمیق فکر کرد. همگرایی نهادهای رسانهای، علمی و پزشکی برای یافتن راهحل، بسیار مهم است. باید بتوان میان متن و فرامتن ارتباط برقرار کرد.
فیلم این سخنرانی در کانال اینستاگرام دانشکده مطالعات جهان به نشانی زیر در دسترس علاقهمندان است.
https://www.instagram.com/tv/CMzhzF8pvYP/?igshid=1e1nnhcyzq0c2