#کتاب 🔸قدرت ارتباطات
قدرت ارتباطات اثر #مانوئل_کاستلز استاد کرسی ارتباطات دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که ویرایش دوم آن برای نخستین بار در سال ۱۳۹۶ در مؤسسه انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد برای دومین نوبت تجدید چاپ شده است.
انتشارات علمی و فرهنگی دومین چاپ از ویراست دوم این کتاب را در ۷۳۸ صفحه و با قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر کرده است
یادداشتی از مانوئل کاستلز و #حسین_بصیریانجهرمی در مقدمه کتاب آورده شده است، همچنین یادداشت تحلیلی و جامع دکتر #هادی_خانیکی استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی درباره سیر اندیشههای کاستلز از دیگر بخشهای قابل توجه این کتاب است.
قدرت ارتباطات اثر #مانوئل_کاستلز استاد کرسی ارتباطات دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که ویرایش دوم آن برای نخستین بار در سال ۱۳۹۶ در مؤسسه انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد برای دومین نوبت تجدید چاپ شده است.
انتشارات علمی و فرهنگی دومین چاپ از ویراست دوم این کتاب را در ۷۳۸ صفحه و با قیمت ۶۰ هزار تومان منتشر کرده است
یادداشتی از مانوئل کاستلز و #حسین_بصیریانجهرمی در مقدمه کتاب آورده شده است، همچنین یادداشت تحلیلی و جامع دکتر #هادی_خانیکی استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی درباره سیر اندیشههای کاستلز از دیگر بخشهای قابل توجه این کتاب است.
#کتاب 🔸 آموزش سواد رسانهای ترجمه شد
مترجم: #حسین_بصیریانجهرمی
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
کتاب آموزش #سوادرسانهای در ۱۷ فصل نگاشته شده که شامل ۱۰ فصل نظری، ۷ فصل کاربردی و کارگاهی برای آموزش سواد رسانهای در بین دانشآموزان مقاطع دبستان تا دبیرستان است.
دو آبرو (نویسنده این کتاب)، مدرس بینالمللی سواد رسانهای است و مدتی طولانی به عنوان متخصص در انجمن سواد رسانهای و اطلاعاتی وابسته به گروه ارتباطات و اطلاعات #یونسکو خدمت کرده است. علایق پژوهشی وی شامل آموزش سواد رسانهای، رسانههای جدید، سواد دیداری و اطلاعاتی، دیدگاههای جهانی، تفکر انتقادی و آموزش معلمان است. او نویسنده کتاب "یادگیری سیار از طریق سواد رسانهای دیجیتال" (٢٠١٧)، دستنامه بینالمللی آموزش سواد رسانهای" (٢٠١٧)،"سواد رسانهای جهانی در عصر دیجیتال" (٢٠١۶)، آموزش سواد رسانهای در عمل: چشماندازهای آموزشی و نظری" (٢٠١۴) و همچنین"سواد رسانهای، شبکهبندی اجتماعی و دنیای وب٢.٠ برای مربیان دوره آموزشی کا-١٢" است.
@cultureresearch
مترجم: #حسین_بصیریانجهرمی
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
کتاب آموزش #سوادرسانهای در ۱۷ فصل نگاشته شده که شامل ۱۰ فصل نظری، ۷ فصل کاربردی و کارگاهی برای آموزش سواد رسانهای در بین دانشآموزان مقاطع دبستان تا دبیرستان است.
دو آبرو (نویسنده این کتاب)، مدرس بینالمللی سواد رسانهای است و مدتی طولانی به عنوان متخصص در انجمن سواد رسانهای و اطلاعاتی وابسته به گروه ارتباطات و اطلاعات #یونسکو خدمت کرده است. علایق پژوهشی وی شامل آموزش سواد رسانهای، رسانههای جدید، سواد دیداری و اطلاعاتی، دیدگاههای جهانی، تفکر انتقادی و آموزش معلمان است. او نویسنده کتاب "یادگیری سیار از طریق سواد رسانهای دیجیتال" (٢٠١٧)، دستنامه بینالمللی آموزش سواد رسانهای" (٢٠١٧)،"سواد رسانهای جهانی در عصر دیجیتال" (٢٠١۶)، آموزش سواد رسانهای در عمل: چشماندازهای آموزشی و نظری" (٢٠١۴) و همچنین"سواد رسانهای، شبکهبندی اجتماعی و دنیای وب٢.٠ برای مربیان دوره آموزشی کا-١٢" است.
@cultureresearch
🔸معتمدنژاد، مدرس بازنگری و انتقاد
▫️#حسین_بصیریانجهرمی
▫️دانشآموخته دکترای ارتباطات
چهاردهم آذرماه، اگرچه در هشت سال اخیر به سبب فقدان استاد گرانقدرم مرحوم پروفسور #کاظم_معتمدنژاد، برایم با تلخکامی و حسرت همنشین شده است، اما همواره آن را فرصتی دانستهام تا به قدر وسع، به بازخوانی اندیشهها و کنشگریهای اجتماعی آن فرزانه فروتن بکوشم. برای من که در سال ١٣٨٨ جوانی ٢٨ ساله بودم و همزمان در مقطع دکترای مدیریت رسانه (دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران) و دکترای علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تهران توفیق قبولی یافتم، افتخاری بالاتر از شاگردی استاد معتمدنژاد نبود و بیشتر به همین دلیل، دانشگاه علامه را برگزیدم.
پیش از این، در کتاب #فرزانهفروتن که به مناسب بزرگداشت استاد معتمدنژاد (1392) منتشر شده است، ضمن ترجمه پیام تسلیت #مانوئل_کاستلز با عنوان روشنفکر در علوم ارتباطات (ص١٠) و یادداشت نخستین آرزوی استاد معتمدنژاد (صص۵٨-۶٠)، از جایگاه علمی و سلوک اخلاقی او سخن گفتهام، که علاقهمندان را به مطالعه و تأمل دگربار در آن دعوت میکنم؛ اما شاید بارزترین ویژگی استاد معتمدنژاد در جسارت و شجاعت ایشان در بیان حقایق علمی متجلی شده است. به عنوان مثال، تکرار این واقعیت تلخ که امروز بجز ایران و دو سه کشور دیگر در جهان، انتشار هیچ نشریه و مجله و روزنامهای به مجوز پیش از انتشار نیاز ندارد، تنها در برخی از کتابهای ایشان نظیر «حقوق مطبوعات» و «حقوق حرفهای روزنامهنگاران» نیامده است، بلکه از هر تریبون و فرصتی که در باب آزادی رسانهها مجال سخن فراهم میشد به مسوولان وقت گوشزد میکرد تا این رویه اصلاح شود و شأن روزنامهنگاری به وجه شایسته آن، ارج نهاده شود. البته به روایت استاد گرانقدرم جناب آقای دکتر #محسنیانراد (که عمرش دراز باد)، مرحوم معتمدنژاد جسورانهترین و بیپرواترین «بازنگری» در مسیر علمی و حرفه ای دانشگاهی خود را در سال ١٣۴٨، فراتر از یک شعار و تعارف انجام داد. آن هم، به این اعتبار که از سمت دانشیاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، استعفا داد و به دانشکده علوم اجتماعی، که کانون تدریس ارتباطات و روزنامهنگاری بود، پیوست.او همچنین از تکرار واقعیتها در خصوص علوم ارتباطات و روزنامهنگاری نیز، در ساحت علم و صحنه عمل، دریغ نمیکرد.
آری معتمدنژاد، "مدرس دو امر ضروری، یعنی بازنگری و انتقاد"، برای جامعه سرشار از مجامله، چاپلوسی، تناقضگویی، تنگنظری، رفیقبازی و پرولتاریاپرور ما بود (نک کتاب «دانشگاه؛ از نردبان تا سایبان» دکتر #عباس_کاظمی) هم به خواست خود، و هم به حکم تقدیر...و چنین شد که واپسین درسهایی که در عمر پر ثمر خود تدریس کرد، یکی «بازنگری» در روزنامه نگاری معاصر نام گرفت و دیگری مطالعات «انتقادی» در ارتباطات... و به تعبیر حافظ:
تا ز می خانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما، خاک ره پیر مغان خواهد بود
▫️#حسین_بصیریانجهرمی
▫️دانشآموخته دکترای ارتباطات
چهاردهم آذرماه، اگرچه در هشت سال اخیر به سبب فقدان استاد گرانقدرم مرحوم پروفسور #کاظم_معتمدنژاد، برایم با تلخکامی و حسرت همنشین شده است، اما همواره آن را فرصتی دانستهام تا به قدر وسع، به بازخوانی اندیشهها و کنشگریهای اجتماعی آن فرزانه فروتن بکوشم. برای من که در سال ١٣٨٨ جوانی ٢٨ ساله بودم و همزمان در مقطع دکترای مدیریت رسانه (دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران) و دکترای علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی تهران توفیق قبولی یافتم، افتخاری بالاتر از شاگردی استاد معتمدنژاد نبود و بیشتر به همین دلیل، دانشگاه علامه را برگزیدم.
پیش از این، در کتاب #فرزانهفروتن که به مناسب بزرگداشت استاد معتمدنژاد (1392) منتشر شده است، ضمن ترجمه پیام تسلیت #مانوئل_کاستلز با عنوان روشنفکر در علوم ارتباطات (ص١٠) و یادداشت نخستین آرزوی استاد معتمدنژاد (صص۵٨-۶٠)، از جایگاه علمی و سلوک اخلاقی او سخن گفتهام، که علاقهمندان را به مطالعه و تأمل دگربار در آن دعوت میکنم؛ اما شاید بارزترین ویژگی استاد معتمدنژاد در جسارت و شجاعت ایشان در بیان حقایق علمی متجلی شده است. به عنوان مثال، تکرار این واقعیت تلخ که امروز بجز ایران و دو سه کشور دیگر در جهان، انتشار هیچ نشریه و مجله و روزنامهای به مجوز پیش از انتشار نیاز ندارد، تنها در برخی از کتابهای ایشان نظیر «حقوق مطبوعات» و «حقوق حرفهای روزنامهنگاران» نیامده است، بلکه از هر تریبون و فرصتی که در باب آزادی رسانهها مجال سخن فراهم میشد به مسوولان وقت گوشزد میکرد تا این رویه اصلاح شود و شأن روزنامهنگاری به وجه شایسته آن، ارج نهاده شود. البته به روایت استاد گرانقدرم جناب آقای دکتر #محسنیانراد (که عمرش دراز باد)، مرحوم معتمدنژاد جسورانهترین و بیپرواترین «بازنگری» در مسیر علمی و حرفه ای دانشگاهی خود را در سال ١٣۴٨، فراتر از یک شعار و تعارف انجام داد. آن هم، به این اعتبار که از سمت دانشیاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، استعفا داد و به دانشکده علوم اجتماعی، که کانون تدریس ارتباطات و روزنامهنگاری بود، پیوست.او همچنین از تکرار واقعیتها در خصوص علوم ارتباطات و روزنامهنگاری نیز، در ساحت علم و صحنه عمل، دریغ نمیکرد.
آری معتمدنژاد، "مدرس دو امر ضروری، یعنی بازنگری و انتقاد"، برای جامعه سرشار از مجامله، چاپلوسی، تناقضگویی، تنگنظری، رفیقبازی و پرولتاریاپرور ما بود (نک کتاب «دانشگاه؛ از نردبان تا سایبان» دکتر #عباس_کاظمی) هم به خواست خود، و هم به حکم تقدیر...و چنین شد که واپسین درسهایی که در عمر پر ثمر خود تدریس کرد، یکی «بازنگری» در روزنامه نگاری معاصر نام گرفت و دیگری مطالعات «انتقادی» در ارتباطات... و به تعبیر حافظ:
تا ز می خانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما، خاک ره پیر مغان خواهد بود