🔸روزنامهنگاری یعنی پرسشگری، باقی"هیچ" است
▫️#پژمان_موسوی:
ذات #روزنامهنگاری #پرسشگری است؛ از این اصل نباید کوتاه آمد. "راه"، هر چقدر هم که دشوار و سخت باشد، روزنامهنگار نباید هویت اصلی خود را فراموش کند، هویتی که خمیر مایه آن "پرسشگری" است و نقشهی راهش خدمتگزاریِ #حقیقت و #آزادی
روزنامهنگار اگر پرسش نکند، چه کسی قرار است پرسشهای مردم را بپرسد؟ روزنامهنگار ااگر آزادانه منافعِ مردم را فریاد نزند و کاستیها را روی کاغذ نیاورد ،مگر باز هم میتواند به خودش بگوید روزنامهنگار؟روزنامهنگار اگر ضد فساد نباشد، ضد رانت نباشد، ضد دروغ نباشد، مگر باز هم روزنامهنگار است؟ روزنامهنگاران به واسطه نمایندگیِ افکار عمومی و دسترسی به مدیران و صاحب منصبان، همواره و در همه حال باید منافع و پرسشهای موکلانشان که همان مردم هستند را مطرح کنند، دولت را به چالش بکشند، ابهامها را بزدایند و نتیجهی فعالیتهایشان را صادقانه در نوشتهها، گزارشها یا گفتگوهایشان با مردم در میان بگذارند. تنها در این صورت است که مخاطب، دنبال کننده رسانهها شده و یکی از دلمشغولیهایش مطالعه و پیگیری همه روزه روزنامهها و وبسایتها میشود. فکر میکنیم تصادفی است این اقبالِ کم به مطبوعات و خبرگزاریها در این روزهای شلوغ؟ حتما یک جای کار میلنگد، حتما ایرادی هست و تا دیر نشده باید راهی پیدا کرد برای حذف نشدن، برای همچنان دیده شدن، خریده شدن و خوانده شدن. حیاتِ روزنامهنگاری و روزنامهداری به مخاطب است و اگر مخاطب نباشد، یا باشد و بیاعتماد باشد، آن روز یعنی مرگِ روزنامهنگاری. شرایط سختتر هم شده، دیگر روزنامهای یا روزنامهنگاری نیست که بتواند خواسته یا ناخواسته حقیقت یا بخشی از آن را از مردم پنهان کند، یا مثلا بگوید من به منابع خبری دسترسی نداشتم. در این روزها که هر شهروند یک رسانه است و رسانهها و روزنامهنگاران در داخل و خارج از کشور، هر کدام صفحهای در اینستاگرام یا اکانتی در توییتر دارند، هم اطلاعات در دسترس است، هم فرضیاتِ یک واقعه و هم نظرگاههای متفاوت به آن. از همین رو هم دیگر نمیتوان یک طرفه به قاضی رفت و بدون بررسی همه جانبه اوضاع، گزارش کرد، یادداشت نوشت، تیتر زد یا سرمقاله نوشت. همه چیز به عرصه داوری میآید و کدام قاضی بهتر از مردم؟ یونسکو سالها پیش، این روزها را خوب میدید چرا که برپایهی اعلامیه یونسکو، "خبرنگاران و روزنامهنگاران باید کوشش کنند تا اخباری که در اختیار عموم میگذارند درست، دقیق و معتبر باشد و در درستی اخباری که به دست میآورند، پژوهش و اندیشه کنند. خبرنگاران نباید حقیقتی را عمداً تحریف یا خراب کنند و نیز هیچگونه مطلبی را نباید از دید مردم پنهان نگهدارند." این یعنی هیچ روزنامهنگاری که به خود حرفهای میگوید، نمیتواند و نباید "پیشداوری" کرده، "گمانهزنی" کند و محتوای فضای مجازی را که ملغمهایست از درست و نادرست و راست و دروغ، به عنوان دستمایهی اطلاع رسانی و تحلیلش در نظر بگیرد.
باید پذیرفت که جهان در روزگار ما وارد عصر تازهای شده است که در آن رسانههای نوین حاکمیت بلامنازعی در تمامی عرصههای زندگی ایجاد کرده و به طور غیرقابل باوری با شتاب در حال ایجاد تغییرات بسیار گستردهتری در تمامی شئون زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه امروز هستند. همین حاکمیت بلامنازع هم هست که کارِ روزنامهنگارانِ حرفهای را چه در عرصهی روزنامهنگاری مکتوب و چه در عرصه روزنامهنگاری نوین سخت کرده است. در این روزگار باید دقیقتر نوشت، حساستر موضع گرفت، عمیقتر کنکاش کرد و جدیتر با مقولهای به نام مخاطب روبرو شد؛ یک اشتباه میتواند به معنای پایانِ کار یک رسانه/حرفه یا بیاعتبار شدنِ آن نزد مخاطب باشد.
▫️روزنامه شرق ۲۹ دی ۹۸
▫️#پژمان_موسوی:
ذات #روزنامهنگاری #پرسشگری است؛ از این اصل نباید کوتاه آمد. "راه"، هر چقدر هم که دشوار و سخت باشد، روزنامهنگار نباید هویت اصلی خود را فراموش کند، هویتی که خمیر مایه آن "پرسشگری" است و نقشهی راهش خدمتگزاریِ #حقیقت و #آزادی
روزنامهنگار اگر پرسش نکند، چه کسی قرار است پرسشهای مردم را بپرسد؟ روزنامهنگار ااگر آزادانه منافعِ مردم را فریاد نزند و کاستیها را روی کاغذ نیاورد ،مگر باز هم میتواند به خودش بگوید روزنامهنگار؟روزنامهنگار اگر ضد فساد نباشد، ضد رانت نباشد، ضد دروغ نباشد، مگر باز هم روزنامهنگار است؟ روزنامهنگاران به واسطه نمایندگیِ افکار عمومی و دسترسی به مدیران و صاحب منصبان، همواره و در همه حال باید منافع و پرسشهای موکلانشان که همان مردم هستند را مطرح کنند، دولت را به چالش بکشند، ابهامها را بزدایند و نتیجهی فعالیتهایشان را صادقانه در نوشتهها، گزارشها یا گفتگوهایشان با مردم در میان بگذارند. تنها در این صورت است که مخاطب، دنبال کننده رسانهها شده و یکی از دلمشغولیهایش مطالعه و پیگیری همه روزه روزنامهها و وبسایتها میشود. فکر میکنیم تصادفی است این اقبالِ کم به مطبوعات و خبرگزاریها در این روزهای شلوغ؟ حتما یک جای کار میلنگد، حتما ایرادی هست و تا دیر نشده باید راهی پیدا کرد برای حذف نشدن، برای همچنان دیده شدن، خریده شدن و خوانده شدن. حیاتِ روزنامهنگاری و روزنامهداری به مخاطب است و اگر مخاطب نباشد، یا باشد و بیاعتماد باشد، آن روز یعنی مرگِ روزنامهنگاری. شرایط سختتر هم شده، دیگر روزنامهای یا روزنامهنگاری نیست که بتواند خواسته یا ناخواسته حقیقت یا بخشی از آن را از مردم پنهان کند، یا مثلا بگوید من به منابع خبری دسترسی نداشتم. در این روزها که هر شهروند یک رسانه است و رسانهها و روزنامهنگاران در داخل و خارج از کشور، هر کدام صفحهای در اینستاگرام یا اکانتی در توییتر دارند، هم اطلاعات در دسترس است، هم فرضیاتِ یک واقعه و هم نظرگاههای متفاوت به آن. از همین رو هم دیگر نمیتوان یک طرفه به قاضی رفت و بدون بررسی همه جانبه اوضاع، گزارش کرد، یادداشت نوشت، تیتر زد یا سرمقاله نوشت. همه چیز به عرصه داوری میآید و کدام قاضی بهتر از مردم؟ یونسکو سالها پیش، این روزها را خوب میدید چرا که برپایهی اعلامیه یونسکو، "خبرنگاران و روزنامهنگاران باید کوشش کنند تا اخباری که در اختیار عموم میگذارند درست، دقیق و معتبر باشد و در درستی اخباری که به دست میآورند، پژوهش و اندیشه کنند. خبرنگاران نباید حقیقتی را عمداً تحریف یا خراب کنند و نیز هیچگونه مطلبی را نباید از دید مردم پنهان نگهدارند." این یعنی هیچ روزنامهنگاری که به خود حرفهای میگوید، نمیتواند و نباید "پیشداوری" کرده، "گمانهزنی" کند و محتوای فضای مجازی را که ملغمهایست از درست و نادرست و راست و دروغ، به عنوان دستمایهی اطلاع رسانی و تحلیلش در نظر بگیرد.
باید پذیرفت که جهان در روزگار ما وارد عصر تازهای شده است که در آن رسانههای نوین حاکمیت بلامنازعی در تمامی عرصههای زندگی ایجاد کرده و به طور غیرقابل باوری با شتاب در حال ایجاد تغییرات بسیار گستردهتری در تمامی شئون زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه امروز هستند. همین حاکمیت بلامنازع هم هست که کارِ روزنامهنگارانِ حرفهای را چه در عرصهی روزنامهنگاری مکتوب و چه در عرصه روزنامهنگاری نوین سخت کرده است. در این روزگار باید دقیقتر نوشت، حساستر موضع گرفت، عمیقتر کنکاش کرد و جدیتر با مقولهای به نام مخاطب روبرو شد؛ یک اشتباه میتواند به معنای پایانِ کار یک رسانه/حرفه یا بیاعتبار شدنِ آن نزد مخاطب باشد.
▫️روزنامه شرق ۲۹ دی ۹۸