Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#مدرسه_پیرمردها
🔸سه خاطره از سیفاله صمدیان
📚 آقای متذکر همیشه حتی کفشهاش برق میزد. موقعیکه راه میرفت، اول پاشنه پایش میخورد زمین، بعد یواش پایش را خم میکرد و قدم بعدی را برمیداشت انگار یک بالرین با کفش واکسزده راه میرفت...
📚 میایستادیم سرخط و جفتپا میپریدیم و میزان پرش را متر میکردند. آن روز اگر همه مثلا دو متر پریدند من نزدیک سه، چهار متر پریدم. این برای ناظم عجیب بود. به من گفتند تو انتخاب شدی که فردا بروی مسابقه بدهی...
🗞 شماره ٧۵۵ #چلچراغ - سهیلا عابدینی
@tassvir_image
پ.ن: بخش اول ویدیو از سریال "بازم مدرسم دیر شد".
#سیفاله_صمدیان
@chelcheraghmag
🔸سه خاطره از سیفاله صمدیان
📚 آقای متذکر همیشه حتی کفشهاش برق میزد. موقعیکه راه میرفت، اول پاشنه پایش میخورد زمین، بعد یواش پایش را خم میکرد و قدم بعدی را برمیداشت انگار یک بالرین با کفش واکسزده راه میرفت...
📚 میایستادیم سرخط و جفتپا میپریدیم و میزان پرش را متر میکردند. آن روز اگر همه مثلا دو متر پریدند من نزدیک سه، چهار متر پریدم. این برای ناظم عجیب بود. به من گفتند تو انتخاب شدی که فردا بروی مسابقه بدهی...
🗞 شماره ٧۵۵ #چلچراغ - سهیلا عابدینی
@tassvir_image
پ.ن: بخش اول ویدیو از سریال "بازم مدرسم دیر شد".
#سیفاله_صمدیان
@chelcheraghmag