#تاریخ 🔸 دایرهالمعارفها
▫️ترجمه #یونس_شكرخواه
آثار به جا مانده از چین باستان و یونان قبل از مسیحیت یا قلمرو فرهنگی عربی و مكتوبات موجود بر خیزرانها و طومارها همه بیانگر این نكته هستند كه مستندسازی دانش در جهان یك رویای قدیمی است.
ردپای اصطلاح انسایكلوپدیا به معنی #دایرهالمعارف را كه ریشه لاتین دارد و به معنی دوره آموزش عمومی است، میتوان از #هیپیاس_الیس گرفت كه پانصد سال پیش میزیست و این اصطلاح او در آن دوران به معنی "آموزش جهانی" بود. دایرهالمعارفها تا قرن هفدهم كمتر بهصورت الفبایی تنظیم میشدند. این دایرهالمعارفها مدعی بودند كه اطلاعات كامل و جامعی درباره همه دانشها دارند.
دانش در آن دوران محدود بود و میشد آن را بهصورت دایرهای بسته فرض كرد كه دارای چند رشته است.
تا دوران مدرن هفت هنر چارچوب كار را شكل میدادند: گرامر، بیان (فن بلاغت)، هندسه، احتجاج (جدل)، ریاضی، موسیقی و نجوم.
به این هنرها بهصورت سلسله مراتبی نگریسته میشد و هر كدام برای خودشان دارای زیربخشهای اختصاصی بودند.
اما در قرن هجدهم، دایرهالمعارفها به گونهای كه حالا ما آنها را میشناسیم، در فرانسه متولد شدند. در این مرحله، دایرهالمعارف حالت یك كتاب مرجع را برای مردم- در هر سطحی از سواد- به خود گرفت، علاوه بر این، حالت الفبایی به خود گرفت و به این منطق هم دست یافت كه دانش انسان پدیدهای است كه مدام توسعه مییابد. اما تلقی مدرن ما از دایرهالمعارف یك گزارش ساختمند از دانش بشری است كه تلاش دارد در عین جامعیت تا حد ممكن تفصیلی باشد. حالا باورها حول این نكته شكل گرفته كه نیازی نیست این نوع آثار حالت جهانی داشته باشند و به همین دلیل است كه اكنون كتابهای مرجع با دامنه موضوعی خاص و یا فرهنگهای موضوعی هم در همینگونه ادبی جای داده میشوند.
Encyclopedia
▫️ترجمه #یونس_شكرخواه
آثار به جا مانده از چین باستان و یونان قبل از مسیحیت یا قلمرو فرهنگی عربی و مكتوبات موجود بر خیزرانها و طومارها همه بیانگر این نكته هستند كه مستندسازی دانش در جهان یك رویای قدیمی است.
ردپای اصطلاح انسایكلوپدیا به معنی #دایرهالمعارف را كه ریشه لاتین دارد و به معنی دوره آموزش عمومی است، میتوان از #هیپیاس_الیس گرفت كه پانصد سال پیش میزیست و این اصطلاح او در آن دوران به معنی "آموزش جهانی" بود. دایرهالمعارفها تا قرن هفدهم كمتر بهصورت الفبایی تنظیم میشدند. این دایرهالمعارفها مدعی بودند كه اطلاعات كامل و جامعی درباره همه دانشها دارند.
دانش در آن دوران محدود بود و میشد آن را بهصورت دایرهای بسته فرض كرد كه دارای چند رشته است.
تا دوران مدرن هفت هنر چارچوب كار را شكل میدادند: گرامر، بیان (فن بلاغت)، هندسه، احتجاج (جدل)، ریاضی، موسیقی و نجوم.
به این هنرها بهصورت سلسله مراتبی نگریسته میشد و هر كدام برای خودشان دارای زیربخشهای اختصاصی بودند.
اما در قرن هجدهم، دایرهالمعارفها به گونهای كه حالا ما آنها را میشناسیم، در فرانسه متولد شدند. در این مرحله، دایرهالمعارف حالت یك كتاب مرجع را برای مردم- در هر سطحی از سواد- به خود گرفت، علاوه بر این، حالت الفبایی به خود گرفت و به این منطق هم دست یافت كه دانش انسان پدیدهای است كه مدام توسعه مییابد. اما تلقی مدرن ما از دایرهالمعارف یك گزارش ساختمند از دانش بشری است كه تلاش دارد در عین جامعیت تا حد ممكن تفصیلی باشد. حالا باورها حول این نكته شكل گرفته كه نیازی نیست این نوع آثار حالت جهانی داشته باشند و به همین دلیل است كه اكنون كتابهای مرجع با دامنه موضوعی خاص و یا فرهنگهای موضوعی هم در همینگونه ادبی جای داده میشوند.
Encyclopedia