عرصههای ارتباطی
#کتاب 🔸رسوايی قرن و ديگر نوشتههاي مطبوعاتی ▫️نوشته: #گابريل_گارسيا_ماركز ▫️مترجم: #علی_شاكر ▫️مقدمه: #محمدمهدی_فرقانی ▫️ #نشر_خزه
كتاب #رسواييقرن مجموعهي ۴۲ نوشتهی مطبوعاتی ماركز است. نوشتههايي كه در ميانهي نگارش رمانهای معروفی مثل صدسال تنهايی و عشق سالهای وبا در روزنامههاي اسپانيايي زبان به چاپ رسيده است. اين مطالب شايد پرده از راز سبك #رئاليسمجادويی اين نويسندهی سرشناس بر میدارد. اينكه چهطور میتوان غيرمنطقيترين و جادوييترين خيالها را لباس واقعيت پوشاند و بر چهرهی واقعيتها نوری از جادو پاشيد و در كمال حيرت همچنان روزنامهنگار بود.
روزنامهنگاری عشق اول ماركز محسوب میشد. چنان شيفتهی كار #روزنامهنگاری بود كه حتي يك بار در يك سخنراني آن را «بهترين كار دنيا» دانست. براي همين هم دوست داشت پس از مرگش او را نه با جايزهی #نوبلادبیات كه با روزنامهنگار بودنش به ياد بياورند.
گزارش ۱۴ قسمتی او با عنوان «سرگذشت يك غريق» در كلمبيا سر و صداي زيادی درست كرد، براي همين سردبير او را به عنوان نماينده روزنامه به اروپا فرستاد و در همين كتاب میتوانيم مطالب گابو از فرانسه، ايتاليا و مجارستان را بخوانيم. مشهورترين اين گزارشها، #رسوايی_قرن است. مطلبی دربارهی مرگ يك دختر ايتاليايي كه ماركز طي آن سعی میكند نشان دهد اين اتفاق پرده از كدامين فسادهاي اخلاقي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي بر میدارد.
اين يادداشتها از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۳ را در بر میگيرد. يعني در اين كتاب هم میتوان نثر ماركز جوان را ديد و هم دورهي پختگی او را.
سال ۱۹۹۴ گابو بنیاد گابریل گارسیا مارکز را برای روزنامهنگاران تازهکار ایبرو-امریکایی تأسيس کرد. مقر این بنیاد نیز شهر کارتاگنا است؛ همان شهری که گابو زندگی روزنامهنگارانهاش را از آنجا شروع کرد. هدف گابو از تأسيس این بنیاد آموزش روشهای نوین روزنامهنگاری و تشویق نسل جدید روزنامهنگاران امریکای لاتین بود.
از زمان تأسيس این بنیاد، هزاران روزنامهنگار در کارگاههای آن شرکت کردند و جوایز سالانه #گابریل_گارسیا_مارکز را برای نوشتن مطالب مطبوعاتي به خانه بردهاند. بسیاری از آنان کتاب مینویسند و مجله منتشر میکنند یا وبسایتهایی تخصصی روی خط میآورند در زمینه روزنامهنگاری شکل بلند
(long form journalism)
و گزارشگری پیگیرانه
(investigative reporting)
فعال هستند. پس از مرگ گابو، کنگرهی کلمبیا قانونی به تصویب رساند که طبق آن در کارتاگنا، شهر دوستداشتنی گابو، مرکزی دائمی با نام او تأسيس شود تا دوشادوش بنیاد گارسیا مارکز قرار گیرد و بتواند عشق و علاقهي گابو به روزنامهنگاری را به نسلهای بعدی منتقل کند.
@younesshokrkhah
روزنامهنگاری عشق اول ماركز محسوب میشد. چنان شيفتهی كار #روزنامهنگاری بود كه حتي يك بار در يك سخنراني آن را «بهترين كار دنيا» دانست. براي همين هم دوست داشت پس از مرگش او را نه با جايزهی #نوبلادبیات كه با روزنامهنگار بودنش به ياد بياورند.
گزارش ۱۴ قسمتی او با عنوان «سرگذشت يك غريق» در كلمبيا سر و صداي زيادی درست كرد، براي همين سردبير او را به عنوان نماينده روزنامه به اروپا فرستاد و در همين كتاب میتوانيم مطالب گابو از فرانسه، ايتاليا و مجارستان را بخوانيم. مشهورترين اين گزارشها، #رسوايی_قرن است. مطلبی دربارهی مرگ يك دختر ايتاليايي كه ماركز طي آن سعی میكند نشان دهد اين اتفاق پرده از كدامين فسادهاي اخلاقي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي بر میدارد.
اين يادداشتها از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۳ را در بر میگيرد. يعني در اين كتاب هم میتوان نثر ماركز جوان را ديد و هم دورهي پختگی او را.
سال ۱۹۹۴ گابو بنیاد گابریل گارسیا مارکز را برای روزنامهنگاران تازهکار ایبرو-امریکایی تأسيس کرد. مقر این بنیاد نیز شهر کارتاگنا است؛ همان شهری که گابو زندگی روزنامهنگارانهاش را از آنجا شروع کرد. هدف گابو از تأسيس این بنیاد آموزش روشهای نوین روزنامهنگاری و تشویق نسل جدید روزنامهنگاران امریکای لاتین بود.
از زمان تأسيس این بنیاد، هزاران روزنامهنگار در کارگاههای آن شرکت کردند و جوایز سالانه #گابریل_گارسیا_مارکز را برای نوشتن مطالب مطبوعاتي به خانه بردهاند. بسیاری از آنان کتاب مینویسند و مجله منتشر میکنند یا وبسایتهایی تخصصی روی خط میآورند در زمینه روزنامهنگاری شکل بلند
(long form journalism)
و گزارشگری پیگیرانه
(investigative reporting)
فعال هستند. پس از مرگ گابو، کنگرهی کلمبیا قانونی به تصویب رساند که طبق آن در کارتاگنا، شهر دوستداشتنی گابو، مرکزی دائمی با نام او تأسيس شود تا دوشادوش بنیاد گارسیا مارکز قرار گیرد و بتواند عشق و علاقهي گابو به روزنامهنگاری را به نسلهای بعدی منتقل کند.
@younesshokrkhah