#خبر🔸ﺳﻪ ﻧﮕﺮش در ﺳﺎﺧﺖدهی ﺧﺒﺮﻫﺎ
از ﻧﮕﺎه ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﺎن ﺳﻪ ﻧﮕﺮش ﻛﻠﻴﺪی در ﺳﺎﺧﺖدهی ﺧﺒﺮﻫﺎ ــ و ﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب آنﻫﺎ ــ ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ و ﺑﺎﻳﺪ در #ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎسی ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺧﺒﺮ ﺑﻪ آنﻫﺎ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ:
۱.ﻧﮕﺮش اﻗﺘﺼﺎد ﺳﻴﺎسی ﻛﻪ نتیجه ﻓﺮاﻳﻨﺪ #ﺧﺒﺮ و ﺳﺎﺧﺖ اﻗﺘـﺼﺎدي ﺳـﺎزﻣﺎن ﺧﺒﺮی ذيرﺑﻂ را ﺑﺮرسی میﻛﻨﺪ (ﺳﻮدﺟﻮیی اﻳﻦ ﺻﻨﻌﺖ ﺧﺼﻮصی از ﻳﻚﻃﺮف و ﻛﻨﺘﺮل دولتی از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ و ﺑﺎﻷﺧﺮه ﺟﺮﻳﺎنﻫﺎی ﺧﺒـﺮی ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﺣﻔﻆ دوﻟﺖ)
۲. ﻧﮕﺮش ﺳﺎزﻣﺎن اﺟﺘﻤﺎعی ﻛﺎر ﺧﺒﺮی ﻛﻪ روﻳﻪﻫﺎی شغلی و ﺳـﺎزﻣﺎنی ﻣﺤﺪودﻛﻨﻨﺪه ﺗﻼشﻫﺎی #روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران را ﺑﺮرسی میﻛﻨﺪ.
۳. ﻧﮕﺮش ﻓﺮﻫﻨﮓﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ (اﻧﺴﺎنﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ) ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎی روﻳﻪﻫﺎی شغلی و ﺳﺎزﻣﺎنی ﻣﺤﺪود ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻪ ﻧﻴﺮوی ﻣﺤﺪودﻛﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎی ﻧﻤﺎدﻳﻦ فرهنگی میﭘﺮدازد
از ﻧﮕﺎه ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺳﺎن ﺳﻪ ﻧﮕﺮش ﻛﻠﻴﺪی در ﺳﺎﺧﺖدهی ﺧﺒﺮﻫﺎ ــ و ﻧﻪ اﻧﺘﺨﺎب آنﻫﺎ ــ ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ و ﺑﺎﻳﺪ در #ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎسی ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺧﺒﺮ ﺑﻪ آنﻫﺎ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ:
۱.ﻧﮕﺮش اﻗﺘﺼﺎد ﺳﻴﺎسی ﻛﻪ نتیجه ﻓﺮاﻳﻨﺪ #ﺧﺒﺮ و ﺳﺎﺧﺖ اﻗﺘـﺼﺎدي ﺳـﺎزﻣﺎن ﺧﺒﺮی ذيرﺑﻂ را ﺑﺮرسی میﻛﻨﺪ (ﺳﻮدﺟﻮیی اﻳﻦ ﺻﻨﻌﺖ ﺧﺼﻮصی از ﻳﻚﻃﺮف و ﻛﻨﺘﺮل دولتی از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ و ﺑﺎﻷﺧﺮه ﺟﺮﻳﺎنﻫﺎی ﺧﺒـﺮی ﻣﻌﻄﻮف ﺑﻪ ﺣﻔﻆ دوﻟﺖ)
۲. ﻧﮕﺮش ﺳﺎزﻣﺎن اﺟﺘﻤﺎعی ﻛﺎر ﺧﺒﺮی ﻛﻪ روﻳﻪﻫﺎی شغلی و ﺳـﺎزﻣﺎنی ﻣﺤﺪودﻛﻨﻨﺪه ﺗﻼشﻫﺎی #روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران را ﺑﺮرسی میﻛﻨﺪ.
۳. ﻧﮕﺮش ﻓﺮﻫﻨﮓﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ (اﻧﺴﺎنﺷﻨﺎﺳﺎﻧﻪ) ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎی روﻳﻪﻫﺎی شغلی و ﺳﺎزﻣﺎنی ﻣﺤﺪود ﻛﻨﻨﺪه ﺑﻪ ﻧﻴﺮوی ﻣﺤﺪودﻛﻨﻨﺪه ﺳﻴﺴﺘﻢﻫﺎی ﻧﻤﺎدﻳﻦ فرهنگی میﭘﺮدازد
#خبر 🔸... ﻛﻪ ﻣﻦ میﮔﻮﻳﻢ
ﺧﺒﺮ ﭼﻴﺰی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ میﮔﻮﻳﻢ و ﺑﺎ ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﻣﻦ ارزش ﺷﻨﻴﺪن را دارد.
#دﻳﻮﻳـﺪ_ﺑﺮینکلی (Brinkley David)
ﮔﻮﻳﻨﺪه ﺷﺒﻜﻪ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮنی NBC
@younesshokrkhah
ﺧﺒﺮ ﭼﻴﺰی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ میﮔﻮﻳﻢ و ﺑﺎ ﻣﻌﻴﺎرﻫﺎی ﻣﻦ ارزش ﺷﻨﻴﺪن را دارد.
#دﻳﻮﻳـﺪ_ﺑﺮینکلی (Brinkley David)
ﮔﻮﻳﻨﺪه ﺷﺒﻜﻪ ﺗﻠﻮﻳﺰﻳﻮنی NBC
@younesshokrkhah
#خبر🔸طبقهبندیهای گوناگون
ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﺸﺘﺮك و ﺟﺎﻣﻊ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، اراﺋﻪ ﻳﻚ ﺗﺌﻮری ﺟﺎﻣﻊ و ﻣﺎﻧﻊ ﺑﺮاي #ﺧﺒﺮ، ﺑﺴﻴﺎر دﺷﻮار اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﺧﻮد #روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕـﺎران ﻫﻢ ﺧﺒﺮﻫﺎ را در ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪیﻫﺎی گوناگونی ﻗﺮار میدﻫﻨﺪ ﻛـﻪ از آن ﺟﻤﻠﻪ
میﺗﻮان ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮارد اﺷﺎره داﺷﺖ:
▫️ﺳﺨﺖ ﺧﺒﺮ (News Hard): ﺧﺒﺮﻫﺎیی ﻛﻪ ﻓﻮری و در ﺣﺎل وﻗﻮع ﻫـﺴﺘﻨﺪ و نمیﺗﻮان آنها را در اﻧﺘﻈﺎر ﮔﺬاﺷﺖ؛
▫️ﻧﺮم ﺧﺒﺮ (soft news) خبرهایی که میتوانند تا حدی در اﻧﺘﻈﺎر ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ و ﻋﻤﻮﻣﺎً ﻣﺮﺑـﻮط ﺑﻪ ﻳﻚ روﻧﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻳﺎ درﺑﺎره ﻳﻚ روﻳﺪاد ﺟﺎری درﺑﺎره ﻳﻚ ﻓﺮد ﺟﺎﻟﺐ؛
▫️ﻓﻴﭽﺮ (Feature): ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﻃﻮﻻﻧﻲ و ﻣﺠﻠﻪای و ﻋﻤﻴﻖﺗﺮ از ﺧﺒﺮ ﻛﻪ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران آنها را ﻣﻌﺎدل ﻣﻘﺎﻟﻪ میﭘﻨﺪارﻧﺪ؛
▫️ﭘﺮوﻓﺎﻳﻞ شخصیتی (profile Personality): ﺑـﻪ اینها ﺧﺒﺮﺳﺎز (newsmaker) ﻫﻢ میﮔﻮﻳﻨﺪ و ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﻴﻒ اﻓﺮاد ﻣﻄﺮح در ﺧﺒﺮﻫﺎ و ﻳﺎ درﺑﺎره اﻓﺮاد ﺟﺎﻟﺐ اﻣﺎ ﮔﻤﻨﺎم و ﺑﻪﻃﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﻪﻛﻪ ﻃﺮف ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺴﺎنﻫﺎ (interest human) قرار ﺑﮕﻴﺮد؛
▫️ﭘﺲزﻣﻴﻨﻪﻫﺎ (Backgrounder): ﻛﻪ ﻃﺒﻘﻪاي دﻳﮕﺮ در درون ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺧﺒﺮﻫﺎ است و ﺑﻪ ﻣﻄﺎلبی ﮔﻔﺘﻪ میﺷﻮد ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻴـﺸﺘﺮی را ﺑﻪ ﺧﺒﺮ میاﻓﺰاﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﺎهی میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪﺻـﻮرت ﺑﺎﻛﺲ یا ﻛﺎدر (sidebar) در ﻛﻨﺎر ﻳﻚ ﺧﺒﺮ ﺑﻴﺎید.
ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﺸﺘﺮك و ﺟﺎﻣﻊ و ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﻳﮕﺮ، اراﺋﻪ ﻳﻚ ﺗﺌﻮری ﺟﺎﻣﻊ و ﻣﺎﻧﻊ ﺑﺮاي #ﺧﺒﺮ، ﺑﺴﻴﺎر دﺷﻮار اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻳﻦ، ﺧﻮد #روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕـﺎران ﻫﻢ ﺧﺒﺮﻫﺎ را در ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪیﻫﺎی گوناگونی ﻗﺮار میدﻫﻨﺪ ﻛـﻪ از آن ﺟﻤﻠﻪ
میﺗﻮان ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮارد اﺷﺎره داﺷﺖ:
▫️ﺳﺨﺖ ﺧﺒﺮ (News Hard): ﺧﺒﺮﻫﺎیی ﻛﻪ ﻓﻮری و در ﺣﺎل وﻗﻮع ﻫـﺴﺘﻨﺪ و نمیﺗﻮان آنها را در اﻧﺘﻈﺎر ﮔﺬاﺷﺖ؛
▫️ﻧﺮم ﺧﺒﺮ (soft news) خبرهایی که میتوانند تا حدی در اﻧﺘﻈﺎر ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ و ﻋﻤﻮﻣﺎً ﻣﺮﺑـﻮط ﺑﻪ ﻳﻚ روﻧﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻳﺎ درﺑﺎره ﻳﻚ روﻳﺪاد ﺟﺎری درﺑﺎره ﻳﻚ ﻓﺮد ﺟﺎﻟﺐ؛
▫️ﻓﻴﭽﺮ (Feature): ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﺴﺒﺘﺎً ﻃﻮﻻﻧﻲ و ﻣﺠﻠﻪای و ﻋﻤﻴﻖﺗﺮ از ﺧﺒﺮ ﻛﻪ روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎران آنها را ﻣﻌﺎدل ﻣﻘﺎﻟﻪ میﭘﻨﺪارﻧﺪ؛
▫️ﭘﺮوﻓﺎﻳﻞ شخصیتی (profile Personality): ﺑـﻪ اینها ﺧﺒﺮﺳﺎز (newsmaker) ﻫﻢ میﮔﻮﻳﻨﺪ و ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ ﺑﻪ ﺗﻮﺻﻴﻒ اﻓﺮاد ﻣﻄﺮح در ﺧﺒﺮﻫﺎ و ﻳﺎ درﺑﺎره اﻓﺮاد ﺟﺎﻟﺐ اﻣﺎ ﮔﻤﻨﺎم و ﺑﻪﻃﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﻪﻛﻪ ﻃﺮف ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺴﺎنﻫﺎ (interest human) قرار ﺑﮕﻴﺮد؛
▫️ﭘﺲزﻣﻴﻨﻪﻫﺎ (Backgrounder): ﻛﻪ ﻃﺒﻘﻪاي دﻳﮕﺮ در درون ﻃﺒﻘﻪﺑﻨﺪی ﺧﺒﺮﻫﺎ است و ﺑﻪ ﻣﻄﺎلبی ﮔﻔﺘﻪ میﺷﻮد ﻛﻪ اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻴـﺸﺘﺮی را ﺑﻪ ﺧﺒﺮ میاﻓﺰاﻳﻨﺪ ﻛﻪ ﮔﺎهی میﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪﺻـﻮرت ﺑﺎﻛﺲ یا ﻛﺎدر (sidebar) در ﻛﻨﺎر ﻳﻚ ﺧﺒﺮ ﺑﻴﺎید.
#کتاب🔸قدرت ارتباطات
ظرفیتی رابطهای است که کنشگر اجتماعی را قادر میسازد به گونهای ناهمسنگ و از راههایی که خواستهها، منافع و ارزشهای کنشگران صاحب قدرت را برآورده سازد، بر تصمیمهای سایر بازیگران یا کنشگران اجتماعی تاثیر بگذارد.
📚 کاستلز، مانوئل (۱۳۹۶) "قدرت ارتباطات"، مترجم: حسین بصیریان جهرمی، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول (ویرایش دوم)
▫️مانوئل کاستِلز (کاستِلس) |Manuel Castells (-۱۹۴۲) جامعهشناس اسپانیایی و نویسندهٔ سهگانهٔ عصر اطلاعات.
ظرفیتی رابطهای است که کنشگر اجتماعی را قادر میسازد به گونهای ناهمسنگ و از راههایی که خواستهها، منافع و ارزشهای کنشگران صاحب قدرت را برآورده سازد، بر تصمیمهای سایر بازیگران یا کنشگران اجتماعی تاثیر بگذارد.
📚 کاستلز، مانوئل (۱۳۹۶) "قدرت ارتباطات"، مترجم: حسین بصیریان جهرمی، تهران: انتشارات علمی فرهنگی، چاپ اول (ویرایش دوم)
▫️مانوئل کاستِلز (کاستِلس) |Manuel Castells (-۱۹۴۲) جامعهشناس اسپانیایی و نویسندهٔ سهگانهٔ عصر اطلاعات.
#رخنما🔸مانوئل کاستلز
تهران، مترجم همزمان سخنرانی #مانوئل_کاستلز بودم در دانشکده خودمان در سه راه ضرابخانه در اردیبهشت ۱۳۸۵ و شبی هم در جنگل لویزان، شیان
#مهدی_فرقانی #هادی_خانیکی #کاظم_معتمدنژاد #یونس_شکرخواه
@younesshokrkhah
تهران، مترجم همزمان سخنرانی #مانوئل_کاستلز بودم در دانشکده خودمان در سه راه ضرابخانه در اردیبهشت ۱۳۸۵ و شبی هم در جنگل لویزان، شیان
#مهدی_فرقانی #هادی_خانیکی #کاظم_معتمدنژاد #یونس_شکرخواه
@younesshokrkhah
#آمریکا🔸پیروزی بوتیگیگ در انتخابات درون حزبی دموکراتها در آیووا
حزب دموکرات آیووا اعلام کرد با شمارش آرای حوزههای انتخابی این حزب در ایالت #آیووا فرد منتخب دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، #پت_بوتیگیگ است که با اختلاف بسیار کمی #برنی_سندرز را شکست داده است.
@younesshokrkhah
حزب دموکرات آیووا اعلام کرد با شمارش آرای حوزههای انتخابی این حزب در ایالت #آیووا فرد منتخب دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، #پت_بوتیگیگ است که با اختلاف بسیار کمی #برنی_سندرز را شکست داده است.
@younesshokrkhah
🔸به زبان آدميزاد
▫️#سيدمحمد_بهشتی
مدتي است توييتهای برخي مقامات بسيار برجسته آمريکايي، به زبان فارسي خبرساز شده است. هنوز بر ما روشن نيست که مقصودشان از فارسینويسی چيست. ولي يک احتمال خيلی قوی اين است که چون هرچه میگويند ما عکسش عمل میکنيم، پيش خود گفتهاند «شايد اين بندگان خدا اصلا نميفهمند ما چه ميگوييم؛ چندباری هم به زبان خودشان حرف بزنيم شايد دستبرقضا تيرمان به هدف بخورد». انصافا در توييتهای فارسي ترامپ خيلي هم خويشتنداري به چشم میخورد. هرقدر در توييتهای انگليسي تهديد هدف قراردادن سايتهاي فرهنگی مهم است، در توييتهای فارسي جانبداري از ملت ايران و همدردي پيداست. فقط نميدانيم اين همدلي را چطور با بزرگترين تحريمهاي سده بيستم و دو دهه نخست سده بيستويکم يا همان «فشار حداکثري» جمع کنيم.
البته آنها که در غربت در موقعيتهاي خاص گرفتار شدهاند اين حال مقامات آمريکا را خوب ميفهمند؛ وقتي در اوج عصبانيت يا ابراز عشق، کلمات بيگانه کم ميآورند، ناخودآگاه آدم شروع ميکند به زبان مادري فحشدادن يا قربانصدقهرفتن. در اين حالت توسل به زبان مادري همان نقش مشت و لگد يا بوس و کنار را ايفا ميکند. اما بعد که آدميزاد دوباره کنترل اعصاب و احساساتش را پيدا کرد، فکر ميکند و تلاش ميکند مناسبترين واژگان زبان طرفِ مقابل را کنار هم بگذارد تا به او بگويد "ببين من خيرت را ميخواهم، دست از اين کارهايت بردار" يا اينکه مثلا"من دوستت دارم و تا هميشه به اين عشق وفادارم". ولي کافي است که طرف دعوا يا محبت تمکين نکند يا متوجه نشود و باز فقط و فقط زبان مادري به کار تمدد اعصاب میآيد!
اما بايد به اين نوآموزان زبان فارسي هشدار دهيم که فارسي زبان خطرناکی است؛ زباني است که در طول تاريخ به دست شاعران صيقل يافته، نه سياستمداران و حقوقدانها و حتی فيلسوفان! پس از آنجا که شاعران متولي اين زبان بودهاند، با زباني پرايهام و کنايهآميز مواجهيم که جز به اهل اين زبان رکاب نمیدهد. بنابراين احتمال اينکه استفاده از زبان فارسی بر پيچيدگی روابط بيفزايد و به سوءتفاهم دامن بزند بيشتر است؛ مثلا در آمريکا نماد حزب دموکرات "الاغ" است و اين هيچ بار معنايي بخصوصي ندارد. درحالیکه هرقدر تلاش کنيم همين واژه را در فارسی بهنحوی مسالمتآميز بهکار ببريم، دستآخر حتما خون به پا خواهد شد. علتش اين است که واژگان فارسی باری شاعرانه دارند و به هيچروی نمیتوانند اين بار را، حتی در کلام روزمره، زمين بگذارند. درست از همينرو است که برخلاف بسياری زبانهای ديگر که سخنورانش وقتی کاملا در زبان ورزيده شدند سراغ متون کلاسيک میروند، کودکان ايراني آموختن فارسي را با فردوسي، نظامي و سعدي میآغازند. پس بايد به مقامات آمريکايي بگوييم که اگر میخواهيد منظورتان را خوب حالیمان کنيد، رديفکردن واژگان فارسي کنار هم کفايت نمیکند. بايد در واژهگزيني دقت بسياری کنيد. براي اين کار ناگزيريد که با ادبيات فارسی آشنا شويد؛ هرچند توصيه شما به مطالعه مثنوی مولوی، غزليات حافظ، يا شاهنامه فردوسي اندکی زيادهروی است، اما بهقياس نوآموزان دبستانی بد نيست شما را يا معلمان زبان فارسیتان را هم به مطالعه گلستان و بوستان دعوت کنيم. مزيت اين کار آن است که با خواندن کليات شيخ، فقط فارسی نمیآموزيد، بلکه با مفاهيمي مانند عشق، نوعدوستي، مدارا، آدميت و حتی حقوق مورچگان آشنا میشويد.
▫️روزنامه شرق سهشنبه ۱۵ بهمن ۹٨
▫️#سيدمحمد_بهشتی
مدتي است توييتهای برخي مقامات بسيار برجسته آمريکايي، به زبان فارسي خبرساز شده است. هنوز بر ما روشن نيست که مقصودشان از فارسینويسی چيست. ولي يک احتمال خيلی قوی اين است که چون هرچه میگويند ما عکسش عمل میکنيم، پيش خود گفتهاند «شايد اين بندگان خدا اصلا نميفهمند ما چه ميگوييم؛ چندباری هم به زبان خودشان حرف بزنيم شايد دستبرقضا تيرمان به هدف بخورد». انصافا در توييتهای فارسي ترامپ خيلي هم خويشتنداري به چشم میخورد. هرقدر در توييتهای انگليسي تهديد هدف قراردادن سايتهاي فرهنگی مهم است، در توييتهای فارسي جانبداري از ملت ايران و همدردي پيداست. فقط نميدانيم اين همدلي را چطور با بزرگترين تحريمهاي سده بيستم و دو دهه نخست سده بيستويکم يا همان «فشار حداکثري» جمع کنيم.
البته آنها که در غربت در موقعيتهاي خاص گرفتار شدهاند اين حال مقامات آمريکا را خوب ميفهمند؛ وقتي در اوج عصبانيت يا ابراز عشق، کلمات بيگانه کم ميآورند، ناخودآگاه آدم شروع ميکند به زبان مادري فحشدادن يا قربانصدقهرفتن. در اين حالت توسل به زبان مادري همان نقش مشت و لگد يا بوس و کنار را ايفا ميکند. اما بعد که آدميزاد دوباره کنترل اعصاب و احساساتش را پيدا کرد، فکر ميکند و تلاش ميکند مناسبترين واژگان زبان طرفِ مقابل را کنار هم بگذارد تا به او بگويد "ببين من خيرت را ميخواهم، دست از اين کارهايت بردار" يا اينکه مثلا"من دوستت دارم و تا هميشه به اين عشق وفادارم". ولي کافي است که طرف دعوا يا محبت تمکين نکند يا متوجه نشود و باز فقط و فقط زبان مادري به کار تمدد اعصاب میآيد!
اما بايد به اين نوآموزان زبان فارسي هشدار دهيم که فارسي زبان خطرناکی است؛ زباني است که در طول تاريخ به دست شاعران صيقل يافته، نه سياستمداران و حقوقدانها و حتی فيلسوفان! پس از آنجا که شاعران متولي اين زبان بودهاند، با زباني پرايهام و کنايهآميز مواجهيم که جز به اهل اين زبان رکاب نمیدهد. بنابراين احتمال اينکه استفاده از زبان فارسی بر پيچيدگی روابط بيفزايد و به سوءتفاهم دامن بزند بيشتر است؛ مثلا در آمريکا نماد حزب دموکرات "الاغ" است و اين هيچ بار معنايي بخصوصي ندارد. درحالیکه هرقدر تلاش کنيم همين واژه را در فارسی بهنحوی مسالمتآميز بهکار ببريم، دستآخر حتما خون به پا خواهد شد. علتش اين است که واژگان فارسی باری شاعرانه دارند و به هيچروی نمیتوانند اين بار را، حتی در کلام روزمره، زمين بگذارند. درست از همينرو است که برخلاف بسياری زبانهای ديگر که سخنورانش وقتی کاملا در زبان ورزيده شدند سراغ متون کلاسيک میروند، کودکان ايراني آموختن فارسي را با فردوسي، نظامي و سعدي میآغازند. پس بايد به مقامات آمريکايي بگوييم که اگر میخواهيد منظورتان را خوب حالیمان کنيد، رديفکردن واژگان فارسي کنار هم کفايت نمیکند. بايد در واژهگزيني دقت بسياری کنيد. براي اين کار ناگزيريد که با ادبيات فارسی آشنا شويد؛ هرچند توصيه شما به مطالعه مثنوی مولوی، غزليات حافظ، يا شاهنامه فردوسي اندکی زيادهروی است، اما بهقياس نوآموزان دبستانی بد نيست شما را يا معلمان زبان فارسیتان را هم به مطالعه گلستان و بوستان دعوت کنيم. مزيت اين کار آن است که با خواندن کليات شيخ، فقط فارسی نمیآموزيد، بلکه با مفاهيمي مانند عشق، نوعدوستي، مدارا، آدميت و حتی حقوق مورچگان آشنا میشويد.
▫️روزنامه شرق سهشنبه ۱۵ بهمن ۹٨
#تیتر🔸تهییجی (language Emotive)
▫️درباره کاربرد زبان تهییج کننده در #تیتر ﺣﺮفﻫﺎی ﺑﺴﻴﺎری وﺟﻮد دارد. در اﻳﻦ ﻧﻮع ﺗﻴﺘﺮﻫﺎ، ﻫﺪف روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎر ﭘﻴﺶ از آﻧﻜﻪ اﻧﺘﻘـﺎل اﻃﻼﻋﺎت و ﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﻠﻘﻴﻦ و اﻟﻘﺎ اﺳﺖ. و ﺑﻪ دﻳﮕﺮ زﺑﺎن در ﺗﻴﺘﺮﻫﺎی ﺗﻬﻴﻴﺞﻛﻨﻨﺪه، ﭘﻴﺶ از آﻧﻜﻪ ”ﭘﻴﺎم“ ﻣﻄﺮح ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﻮد ”ارﺗﺒﺎطﮔﺮ“ ﻣﻄﺮح اﺳﺖ.
اﻳﻦ ﺗﻴﺘﺮﻫﺎ ﻫﻨﮕﺎمی ﺑﻪﻛﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ میﺷﻮﻧﺪ ــ ﺑﻪوﻳﮋه ﺑﺮای #ﺗﻴﺘﺮ اول ــ ﻛﻪ روزﻧﺎﻣﻪ اﺣﺴﺎس میﻛﻨﺪ آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﺣﻔﻆ آن اﺳﺖ، در ﻣﻌﺮض ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳـﺖ. اﻳـﻦ ﺗﻴﺘﺮﻫﺎ ﻛﻪ از جمله ﺗﻴﺘﺮﻫﺎي راﻳﺞ ﺑﻪ وﻳﮋه در ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻏـﺮب ﻫـﺴﺘﻨﺪ، ﺑـﺮای ﻣﻨﺰوی ﻛﺮدن و دور راﻧﺪن ﻧﮕﺮشﻫﺎی ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻛﺎرﺑﺮد ﻳﺎﻓﺘﻪاﻧﺪ. ﻳﻜﻲ از ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﺗﻴﺘﺮﻫﺎی ﺗﻬﻴـﻴﺞﻛﻨﻨـﺪه ﻛـﻪ ﻋﻤـﻼً ﺑـﻪ ﻓﺮﻫﻨـﮓﻫـﺎی ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎي ارﺗﺒﺎطی راهﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﺗﺎ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪان ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ #ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑـﺎ ﻧﻤﻮﻧه آن آﺷﻨﺎ ﺷﻮﻧﺪ، ﺗﻴﺘﺮ ﻣﻌﺮوف ﻧﺸﺮﻳه ﺳﺎن (SUN) اﻧﮕﻠـﻴﺲ در زﻣـﺎن ﺟﻨﮓ ﻓﺎﻟﻜﻠﻨﺪ (اﻧﮕﻠﻴﺲـ آرژاﻧﺘﻴﻦ، ۱۹۸۲) اﺳﺖ. ﺗﻴﺘﺮ اﻳﻦ روزﻧﺎﻣﻪ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺗﻬﻴﻴﺞ ﻣﺮدم اﻧﮕﻠﻴﺲ زده ﺷﺪ، ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻮد: Gotcha
اﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺤﺎورهای اﻳﻦ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ
We have got, what we wanted
ﻳﻌﻨﻲ "ﺑﻪ ﻫﻤﻪﭼﻴﺰ دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻴﻢ" ﻳﺎ "آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ ﻣﻲﺧﻮاﺳﺘﻴﻢ ﺑـﻪ دﺳـﺖ آوردﻳﻢ"
▫️درباره کاربرد زبان تهییج کننده در #تیتر ﺣﺮفﻫﺎی ﺑﺴﻴﺎری وﺟﻮد دارد. در اﻳﻦ ﻧﻮع ﺗﻴﺘﺮﻫﺎ، ﻫﺪف روزﻧﺎﻣﻪﻧﮕﺎر ﭘﻴﺶ از آﻧﻜﻪ اﻧﺘﻘـﺎل اﻃﻼﻋﺎت و ﺧﺒﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﻠﻘﻴﻦ و اﻟﻘﺎ اﺳﺖ. و ﺑﻪ دﻳﮕﺮ زﺑﺎن در ﺗﻴﺘﺮﻫﺎی ﺗﻬﻴﻴﺞﻛﻨﻨﺪه، ﭘﻴﺶ از آﻧﻜﻪ ”ﭘﻴﺎم“ ﻣﻄﺮح ﺑﺎﺷﺪ، ﺧﻮد ”ارﺗﺒﺎطﮔﺮ“ ﻣﻄﺮح اﺳﺖ.
اﻳﻦ ﺗﻴﺘﺮﻫﺎ ﻫﻨﮕﺎمی ﺑﻪﻛﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ میﺷﻮﻧﺪ ــ ﺑﻪوﻳﮋه ﺑﺮای #ﺗﻴﺘﺮ اول ــ ﻛﻪ روزﻧﺎﻣﻪ اﺣﺴﺎس میﻛﻨﺪ آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻞ ﺑﻪ ﺣﻔﻆ آن اﺳﺖ، در ﻣﻌﺮض ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳـﺖ. اﻳـﻦ ﺗﻴﺘﺮﻫﺎ ﻛﻪ از جمله ﺗﻴﺘﺮﻫﺎي راﻳﺞ ﺑﻪ وﻳﮋه در ﻣﻄﺒﻮﻋﺎت ﻏـﺮب ﻫـﺴﺘﻨﺪ، ﺑـﺮای ﻣﻨﺰوی ﻛﺮدن و دور راﻧﺪن ﻧﮕﺮشﻫﺎی ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻛﺎرﺑﺮد ﻳﺎﻓﺘﻪاﻧﺪ. ﻳﻜﻲ از ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﺗﻴﺘﺮﻫﺎی ﺗﻬﻴـﻴﺞﻛﻨﻨـﺪه ﻛـﻪ ﻋﻤـﻼً ﺑـﻪ ﻓﺮﻫﻨـﮓﻫـﺎی ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎي ارﺗﺒﺎطی راهﻳﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﺗﺎ ﻋﻼﻗﻪﻣﻨﺪان ﺑﻪ ﻣﺒﺎﺣﺚ #ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺑـﺎ ﻧﻤﻮﻧه آن آﺷﻨﺎ ﺷﻮﻧﺪ، ﺗﻴﺘﺮ ﻣﻌﺮوف ﻧﺸﺮﻳه ﺳﺎن (SUN) اﻧﮕﻠـﻴﺲ در زﻣـﺎن ﺟﻨﮓ ﻓﺎﻟﻜﻠﻨﺪ (اﻧﮕﻠﻴﺲـ آرژاﻧﺘﻴﻦ، ۱۹۸۲) اﺳﺖ. ﺗﻴﺘﺮ اﻳﻦ روزﻧﺎﻣﻪ ﻛﻪ ﺑﺮاي ﺗﻬﻴﻴﺞ ﻣﺮدم اﻧﮕﻠﻴﺲ زده ﺷﺪ، ﻓﻘﻂ ﻳﻚ ﻛﻠﻤﻪ ﺑﻮد: Gotcha
اﻳﻦ ﻛﻠﻤﻪ ﺷﻜﻞ ﻣﺤﺎورهای اﻳﻦ ﻋﺒﺎرت اﺳﺖ
We have got, what we wanted
ﻳﻌﻨﻲ "ﺑﻪ ﻫﻤﻪﭼﻴﺰ دﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻴﻢ" ﻳﺎ "آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ ﻣﻲﺧﻮاﺳﺘﻴﻢ ﺑـﻪ دﺳـﺖ آوردﻳﻢ"
«وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ»
یاد مادرمان حاجیه فضّه محمدی خانیکی را گرامی میداریم.
مادری که هرگز در برابر دشواریهای زندگی پشت خم نکرد و هیچگاه از راه صفا و صبر و وفا و مدارا وا نماند. روایت نیک اندیشیها، نیکخوییها و نیکرفتاریهای او برای هرکه در دور و نزدیکش زیست، از یاد نرفتنی است.
▫️به یاد او مجلس بزرگداشتی روز یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ در مسجد جامع شهرک غرب، میدان صنعت، ابتدای خیابان شهید حسن سیف، برقرار است.
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
▫️فرزندان:
هادی، شهناز، اشرف و مهدی خانیکی
▫️خانوادههای خانیکی، امینی، لبّاف، ابوفاضلی، رفیعی طباطبایی، شکوهی، نقوی، امین، صدیق، حیدری، گرامی، امامزاده، یاجم، و سایر خویشان و دوستان.
یاد مادرمان حاجیه فضّه محمدی خانیکی را گرامی میداریم.
مادری که هرگز در برابر دشواریهای زندگی پشت خم نکرد و هیچگاه از راه صفا و صبر و وفا و مدارا وا نماند. روایت نیک اندیشیها، نیکخوییها و نیکرفتاریهای او برای هرکه در دور و نزدیکش زیست، از یاد نرفتنی است.
▫️به یاد او مجلس بزرگداشتی روز یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ از ساعت ۱۴ تا ۱۵:۳۰ در مسجد جامع شهرک غرب، میدان صنعت، ابتدای خیابان شهید حسن سیف، برقرار است.
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
▫️فرزندان:
هادی، شهناز، اشرف و مهدی خانیکی
▫️خانوادههای خانیکی، امینی، لبّاف، ابوفاضلی، رفیعی طباطبایی، شکوهی، نقوی، امین، صدیق، حیدری، گرامی، امامزاده، یاجم، و سایر خویشان و دوستان.
#گوگل🔸هکر در برابر فرانکفورتر آلگماینه
هنرمند آلمانی توانست سرویس نقشه #گوگل را متقاعد کند در یک خیابان راهبندان ایجاد شده است. به نحوی که این سرویس برای جلوگیری از وارد شدن خودروهای کاربران به راه بندان این خیابان، آنها را به مسیرهای دیگری هدایت کرد.
سایمون وکرت شهروند ساکن برلین پس از آنکه ۹۹ گوشی #هوشمند دستدوم قرض گرفت، آنها را در یک چمدان روی چرخ دستی گذاشت و خیلی آرام در یک خیابان به راه افتاد.
گوگل که با ترکیبی شامل استفاده از #هوشمصنوعی و دریافت دادههای #تلفن_همراه کاربران نقشه خود را به روز میکند تصور کرد که در این خیابان ترافیک سنگینی وجود دارد. در نتیجه آن را به رنگ قرمز نشان داده و کاربران را به مسیرهای جایگزین دیگر هدایت کرد.
وکرت در مصاحبه با #فرانکفورتر_آلگماینه گفته است در زمان آزمایشهای مقدماتی این حرکت پی برده است که اگر یکجا بایستد سرویس نقشه گوگل فریب نمیخورد، همچنین اگر یک خودرو همزمان از کنار وی رد شود گوگل به طریقی میفهمد که در خیابان راهبندانی وجود ندارد.
به همین خاطر وی مجبور شده است خیلی آهسته چند بار طول خیابان را بپیماید تا سرویس نقشه گوگل را متقاعد کند یک راه بندان وجود دارد.
یک سخنگوی شرکت گوگل دراین باره گفت: دادههای مربوط به ترافیک به طور پیوسته با استفاده از منابع گوناگونی همچون اطلاعات مکانیابی گوشی تلفن همراه افراد به روز میشود. ما توانایی تمایز قائل شدن میان خودروها و موتورسیکلتها را در برخی کشورها همچون مصر و اندونزی فعال کردهایم با این حال هنوز کامل نتوانستیم سفر با گاری را تشخیص دهیم. ما از چنین استفادههای خلاقانهای از سرویس نقشه گوگل استقبال میکنیم همزمان با اینکه چنین ایدههایی باعث میشوند نقشههای ما با گذشت زمان بهتر کار کنند.
وکرت گفته است این ایده زمانی به فکرش رسیده است که به هنگام راهپیمایی در برلین و همچنین در هنگکنگ واکنش سرویس نقشه گوگل را رصد کرده است.
@younesshokrkhah
هنرمند آلمانی توانست سرویس نقشه #گوگل را متقاعد کند در یک خیابان راهبندان ایجاد شده است. به نحوی که این سرویس برای جلوگیری از وارد شدن خودروهای کاربران به راه بندان این خیابان، آنها را به مسیرهای دیگری هدایت کرد.
سایمون وکرت شهروند ساکن برلین پس از آنکه ۹۹ گوشی #هوشمند دستدوم قرض گرفت، آنها را در یک چمدان روی چرخ دستی گذاشت و خیلی آرام در یک خیابان به راه افتاد.
گوگل که با ترکیبی شامل استفاده از #هوشمصنوعی و دریافت دادههای #تلفن_همراه کاربران نقشه خود را به روز میکند تصور کرد که در این خیابان ترافیک سنگینی وجود دارد. در نتیجه آن را به رنگ قرمز نشان داده و کاربران را به مسیرهای جایگزین دیگر هدایت کرد.
وکرت در مصاحبه با #فرانکفورتر_آلگماینه گفته است در زمان آزمایشهای مقدماتی این حرکت پی برده است که اگر یکجا بایستد سرویس نقشه گوگل فریب نمیخورد، همچنین اگر یک خودرو همزمان از کنار وی رد شود گوگل به طریقی میفهمد که در خیابان راهبندانی وجود ندارد.
به همین خاطر وی مجبور شده است خیلی آهسته چند بار طول خیابان را بپیماید تا سرویس نقشه گوگل را متقاعد کند یک راه بندان وجود دارد.
یک سخنگوی شرکت گوگل دراین باره گفت: دادههای مربوط به ترافیک به طور پیوسته با استفاده از منابع گوناگونی همچون اطلاعات مکانیابی گوشی تلفن همراه افراد به روز میشود. ما توانایی تمایز قائل شدن میان خودروها و موتورسیکلتها را در برخی کشورها همچون مصر و اندونزی فعال کردهایم با این حال هنوز کامل نتوانستیم سفر با گاری را تشخیص دهیم. ما از چنین استفادههای خلاقانهای از سرویس نقشه گوگل استقبال میکنیم همزمان با اینکه چنین ایدههایی باعث میشوند نقشههای ما با گذشت زمان بهتر کار کنند.
وکرت گفته است این ایده زمانی به فکرش رسیده است که به هنگام راهپیمایی در برلین و همچنین در هنگکنگ واکنش سرویس نقشه گوگل را رصد کرده است.
@younesshokrkhah
#ﻟﻴﺪ #روزنامهنگاری🔸داﺳﺘﺎﻧﻲ
ﻟﻴﺪﻫﺎی داستانی یا حکایتی (Anecdotal) ﻳﻚ ﻧﻮع داﺳﺘﺎنﮔﻮیی ﺑﺮ ﻓﻀﺎی ﻟﻴﺪ ﺣﺎﻛﻢ اﺳـﺖ تا مخاطب را با استفاده از یک قصه یا یک حس و یک رویداد کوتاه به سرعت درگیر موضوع کند.
🔹دو مثال:
▫️اسمیت در ﺳﺎﺣﻞ میاگی در شمال شرقی ژاپن، نشسته و به موجهای آرام آرام چشم دوخته بود او هرگز ﻓﻜﺮ نمیکرد، ﭘـﺸﺖ اﻳﻦ موجها ﻳﻚ ﺳﻮﻧﺎمی ﺑیرﺣﻢ در ﻛﻤﻴﻦ اﺳﺖ.
▫️سه ماه بعد که پیمان معادی را دیدم او دیگر تنها نخندید، این بار هر دو با هم خندیدیم.
ﻟﻴﺪﻫﺎی داستانی یا حکایتی (Anecdotal) ﻳﻚ ﻧﻮع داﺳﺘﺎنﮔﻮیی ﺑﺮ ﻓﻀﺎی ﻟﻴﺪ ﺣﺎﻛﻢ اﺳـﺖ تا مخاطب را با استفاده از یک قصه یا یک حس و یک رویداد کوتاه به سرعت درگیر موضوع کند.
🔹دو مثال:
▫️اسمیت در ﺳﺎﺣﻞ میاگی در شمال شرقی ژاپن، نشسته و به موجهای آرام آرام چشم دوخته بود او هرگز ﻓﻜﺮ نمیکرد، ﭘـﺸﺖ اﻳﻦ موجها ﻳﻚ ﺳﻮﻧﺎمی ﺑیرﺣﻢ در ﻛﻤﻴﻦ اﺳﺖ.
▫️سه ماه بعد که پیمان معادی را دیدم او دیگر تنها نخندید، این بار هر دو با هم خندیدیم.