🔸دنیای قدیم نو
▫️#یونس_شكرخواه
رسانههای چاپی بازی خبر را به رسانههای آنلاین باختهاند. روزنامههای چاپی فانوس بهدستان این رقابت هستند. روزنامهها در سالهای اخیر هرگز نتوانستهاند؛ یك خبر مهم را به عنوان نخستین منبع اعلام كنند. علت بسیار روشن است:
#ماشین_چاپ در "مكان" مخصوصی مستقر است و به جز این تنگنای مكان؛ ماشین چاپ به "زمان" آماده سازی هم نیاز دارد؛ به زمان چاپ كردن هم نیاز دارد و به زمانی هم برای تازنی در مكان دیگری به نام میلینگ روم.
به عبارت بهتر #روزنامهها هنوز اسیر جبرهای زمان و مكان هستند؛ اما #رسانههای_اینترنتی سالهاست كه حذف این دو مانع را در #روزنامهنگاریآنلاین در عمل نشان دادهاند. واقعیت آشكار این است كه فاصله تبدیل رویداد به خبر در رسانههای اینترنتی فقط یك كلیك است و در روزنامههای چاپی؛ چندین و چند وظیفه هركولی بین دستنوشته تا زینگ و چاپ..
به یاد دارید ماجرای دستگیری صدام را؟ نیویورك تایمز و واشنگتن پست؛ این غولهای عرصه روزنامهنگاری چاپی حتی یك سطر خبر در این خصوص نداشتند و جای خالی مهم ترین خبر سال ۲۰۰۳ در این دو روزنامه؛ فاجعهای بود كه نه به خوانندگان بلكه به روزنامهنگاران نیشتر میزد. حتی تصمیم سردبیران روزنامههای آمریكا برای چاپ ویژه نامه هم نمیتوانست زخم این نیشتر را التیام بخشد؛ چرا كه از لحظه تصمیم گیری تا زمان چاپ ویژهنامه هم چند ساعت دیگر وقت لازم بود.
با این حساب؛ عقل سلیم میگوید روزنامههای چاپی برای عقب نیفتادن از روزنامههای آنلاین به چاپهای فوقالعاده نیاز دارند. روزنامهها حتی اگر چاپ ۲۴ هم داشته باشند؛ از دست روزنامههای آنلاین در امان نخواهند ماند و پیوسته این خطر كه به محصولاتی حاشیهای در دستان شهروندان تبدیل شوند، چون سایه آنها را تعقیب خواهد كرد.
اما همین روزنامهها در همین هزارتوی نفسگیر رقابت؛ بازهم نقاط قوتی دارند؛ كه باید هر چه بیشتربر روی آنها سرمایهگذاری كنند.
"خبرهای تعقیبی" و "تحلیل خبرها" میتوانند به عنوان دو اكسیر، به روزنامه نگاری چاپی در حفظ تیراژ كمك كنند. اگر روزنامهها در چاپهای فوقالعاده خود به تعقیب خبرها بپردازند و آنها را تحلیل كنند؛ به نیازی پاسخ خواهند داد كه خبرزدگی در وب به آن پاسخ نمیدهد. روزنامهنگاری آنلاین به دلیل قدرت خیرهكننده در مخابره خبر؛ از "نظر" و "تحلیل" غافل مانده و این همان چشم اسفندیاری است كه میتواند در تیررس #روزنامهنگاری_چاپی قراربگیرد.
اما به گمان من میشود از زاویه دیگری هم به این ماجرا نگریست و آن زاویه این است كه اگر روزنامهها؛ ساختار صنعتی و حرفهای خود را به همراه شم ژورنالیستی ذاتی خود در فضای وب بازآفرینی كنند؛ به سختی میتوان حریف آنها شد.
این تجربه اكنون در جهان روزنامهنگاری طرف توجه قرارگرفته و حتی در حال تجربه كردن دومین فاز خود است. ورود روزنامههای معتبر به فضای وب با استراتژیهای موسوم به "از چاپ به وب" آغاز شد و جالب اینجاست حالا كه این روزنامههای چاپی در فضای وب جان گرفتهاند به استراتژی "از وب به چاپ" رو آوردهاند و در این فاز دوم از مطالب، تصاویر، نشانههای بصری و از ریخت و قیافه نسخه اینترنتیشان برای نسخه چاپی استفاده میكنند. به عنوان نمونهای از این نوع رفتار در این فاز دوم، به روزنامه راینیش پست آلمان اشاره میكنم كه یك نسخه چاپی به نام Opinio دارد كه آمیزهای از مطالب نسخه چاپی و نسخه آنلاین در قالب ایده روزنامهنگاری شهروندی است.
روبرت مرداك مغناطیس كهنهكار و كهنسال رسانههای چاپی به خوبی آسیبهای حرفهاش در زمانه دیجیتال را درك كرده است. او حالادو گفته مشهور دارد:
- "هر كه در عصر دیجیتال به دنیا آمده باشد نامه به سردبیر نخواهد نوشت، بلكه وبلاگ خواهد ساخت."
- "بدبختانه بسیاری از ما قدرت تماس با خوانندگان را از دست دادهایم، اما من مطمئن هستم كه نه تنها میتوانیم در دنیای آنلاین شانسهای موفقیت خود را افزایش دهیم، بلكه قادریم روزنامههای چاپیمان را نیز نجات دهیم."
كم كردن فاصله بین چاپهای متعدد یك روزنامه میتواند اتكای قبلی به رسانههای چاپی را تا حدودی بازگرداند. اما راه حل اساسی این است كه به اینكار بهمثابه پیشدرآمدی برای اتصالهای بینرسانهای نگاه شود كه سنگ پایه رفتار در روزنامهنگاری مدرن است. حالا دنیا دیگر نه حول رسانه بهعنوان محصول، بلكه دارد حول مخاطبان و نیاز آنها به ارتباط دوسویه میچرخد. این یك واقعیت است كه روزنامهنگاری آنلاین اكنون گرانیگاه دوسویهگی است؛ اما این هم حقیقت ندارد كه روزنامهگاری چاپی نمیتواند این دوسویهگی برخاسته از مرگ زمان و مكان در بزرگراهای دیجیتال را به نفع خود مصادره كند.
كم كردن فاصله چاپهای متعدد؛ شروع خوبی برای این ماجراست.
▫️#یونس_شكرخواه
رسانههای چاپی بازی خبر را به رسانههای آنلاین باختهاند. روزنامههای چاپی فانوس بهدستان این رقابت هستند. روزنامهها در سالهای اخیر هرگز نتوانستهاند؛ یك خبر مهم را به عنوان نخستین منبع اعلام كنند. علت بسیار روشن است:
#ماشین_چاپ در "مكان" مخصوصی مستقر است و به جز این تنگنای مكان؛ ماشین چاپ به "زمان" آماده سازی هم نیاز دارد؛ به زمان چاپ كردن هم نیاز دارد و به زمانی هم برای تازنی در مكان دیگری به نام میلینگ روم.
به عبارت بهتر #روزنامهها هنوز اسیر جبرهای زمان و مكان هستند؛ اما #رسانههای_اینترنتی سالهاست كه حذف این دو مانع را در #روزنامهنگاریآنلاین در عمل نشان دادهاند. واقعیت آشكار این است كه فاصله تبدیل رویداد به خبر در رسانههای اینترنتی فقط یك كلیك است و در روزنامههای چاپی؛ چندین و چند وظیفه هركولی بین دستنوشته تا زینگ و چاپ..
به یاد دارید ماجرای دستگیری صدام را؟ نیویورك تایمز و واشنگتن پست؛ این غولهای عرصه روزنامهنگاری چاپی حتی یك سطر خبر در این خصوص نداشتند و جای خالی مهم ترین خبر سال ۲۰۰۳ در این دو روزنامه؛ فاجعهای بود كه نه به خوانندگان بلكه به روزنامهنگاران نیشتر میزد. حتی تصمیم سردبیران روزنامههای آمریكا برای چاپ ویژه نامه هم نمیتوانست زخم این نیشتر را التیام بخشد؛ چرا كه از لحظه تصمیم گیری تا زمان چاپ ویژهنامه هم چند ساعت دیگر وقت لازم بود.
با این حساب؛ عقل سلیم میگوید روزنامههای چاپی برای عقب نیفتادن از روزنامههای آنلاین به چاپهای فوقالعاده نیاز دارند. روزنامهها حتی اگر چاپ ۲۴ هم داشته باشند؛ از دست روزنامههای آنلاین در امان نخواهند ماند و پیوسته این خطر كه به محصولاتی حاشیهای در دستان شهروندان تبدیل شوند، چون سایه آنها را تعقیب خواهد كرد.
اما همین روزنامهها در همین هزارتوی نفسگیر رقابت؛ بازهم نقاط قوتی دارند؛ كه باید هر چه بیشتربر روی آنها سرمایهگذاری كنند.
"خبرهای تعقیبی" و "تحلیل خبرها" میتوانند به عنوان دو اكسیر، به روزنامه نگاری چاپی در حفظ تیراژ كمك كنند. اگر روزنامهها در چاپهای فوقالعاده خود به تعقیب خبرها بپردازند و آنها را تحلیل كنند؛ به نیازی پاسخ خواهند داد كه خبرزدگی در وب به آن پاسخ نمیدهد. روزنامهنگاری آنلاین به دلیل قدرت خیرهكننده در مخابره خبر؛ از "نظر" و "تحلیل" غافل مانده و این همان چشم اسفندیاری است كه میتواند در تیررس #روزنامهنگاری_چاپی قراربگیرد.
اما به گمان من میشود از زاویه دیگری هم به این ماجرا نگریست و آن زاویه این است كه اگر روزنامهها؛ ساختار صنعتی و حرفهای خود را به همراه شم ژورنالیستی ذاتی خود در فضای وب بازآفرینی كنند؛ به سختی میتوان حریف آنها شد.
این تجربه اكنون در جهان روزنامهنگاری طرف توجه قرارگرفته و حتی در حال تجربه كردن دومین فاز خود است. ورود روزنامههای معتبر به فضای وب با استراتژیهای موسوم به "از چاپ به وب" آغاز شد و جالب اینجاست حالا كه این روزنامههای چاپی در فضای وب جان گرفتهاند به استراتژی "از وب به چاپ" رو آوردهاند و در این فاز دوم از مطالب، تصاویر، نشانههای بصری و از ریخت و قیافه نسخه اینترنتیشان برای نسخه چاپی استفاده میكنند. به عنوان نمونهای از این نوع رفتار در این فاز دوم، به روزنامه راینیش پست آلمان اشاره میكنم كه یك نسخه چاپی به نام Opinio دارد كه آمیزهای از مطالب نسخه چاپی و نسخه آنلاین در قالب ایده روزنامهنگاری شهروندی است.
روبرت مرداك مغناطیس كهنهكار و كهنسال رسانههای چاپی به خوبی آسیبهای حرفهاش در زمانه دیجیتال را درك كرده است. او حالادو گفته مشهور دارد:
- "هر كه در عصر دیجیتال به دنیا آمده باشد نامه به سردبیر نخواهد نوشت، بلكه وبلاگ خواهد ساخت."
- "بدبختانه بسیاری از ما قدرت تماس با خوانندگان را از دست دادهایم، اما من مطمئن هستم كه نه تنها میتوانیم در دنیای آنلاین شانسهای موفقیت خود را افزایش دهیم، بلكه قادریم روزنامههای چاپیمان را نیز نجات دهیم."
كم كردن فاصله بین چاپهای متعدد یك روزنامه میتواند اتكای قبلی به رسانههای چاپی را تا حدودی بازگرداند. اما راه حل اساسی این است كه به اینكار بهمثابه پیشدرآمدی برای اتصالهای بینرسانهای نگاه شود كه سنگ پایه رفتار در روزنامهنگاری مدرن است. حالا دنیا دیگر نه حول رسانه بهعنوان محصول، بلكه دارد حول مخاطبان و نیاز آنها به ارتباط دوسویه میچرخد. این یك واقعیت است كه روزنامهنگاری آنلاین اكنون گرانیگاه دوسویهگی است؛ اما این هم حقیقت ندارد كه روزنامهگاری چاپی نمیتواند این دوسویهگی برخاسته از مرگ زمان و مكان در بزرگراهای دیجیتال را به نفع خود مصادره كند.
كم كردن فاصله چاپهای متعدد؛ شروع خوبی برای این ماجراست.