#تئاتر #سینماویژن
🔸 آشنایی با نقشها در تئاتر، فیلم و تلویزیون
▫️نوشته #رابرت_پیرسون*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#تئاتر در قیاس با #فیلم و #تلویزیون کنترل بیشتری به #بازیگران برای #شخصیتسازی میدهد و شاید یکی از دلایلی که عدهای این رسانه را ترجیح میدهند، در همین نکته نهفته باشد. تمرینات طولانی نیز باعث میشود تا بازیگران نقش و شخصیت (کاراکتر) خود را بهتر درک کنند و ارزیابیها و تفسیرهای خودشان را از نقشهای محوله؛ #کارگردان، سایر بازیگران و حتی در پارهای مواقع با نویسنده نمایش نیز در میان بگذارند. اجرای زنده در زمانهای واقعی و زنده به بازیگر امکان میدهد تا فراز و نشیبهای عواطف مربوط به نقش خود را دنبال کرده و آن را به اوج عاطفی برساند. افزون بر این، پس فرستهایی که از جانب تماشاچیان بروز میکند، باعث میشود که بازیگر برای ایفای نقش خود انرژی بیشتری گرفته و یا به عکس، افسرده شود، به این ترتیب ماهیت و برداشت او از نحوه اجرای نقش خود، تحت تأثیر این احساس تغییر میکند.
اجراهای نمایشی چه در قالب سینمایی و چه به شکل تلویزیونی دیدگاه مطلوبی نسبت به تماشاگر در بازیگر ایجاد میکند تا لحن صدا و حرکات بدن خود را به گونهای که باید در صحنه ظاهر شود، تنظیم کند. اما نماهای نزدیک در فیلم و تلویزیون که با استفاده از تدوین به دست میآیند، باعث دسترسی راحتتر بیننده به حالات چهره بازیگر میشوند و این امر بازیگر را وادار میکند تا برای القای معنی تکیه بیشتری بر بیان نافذ چهرهای داشته باشد. صفحه نمایش کوچک تلویزیون حتی بیشتر از پرده سینما بر بیان چهرهای متکی است و به همین دلیل استفاده از نمای درشت (#کلوزآپ) در آن بیشتر رایج است. بازیگران تلویزیونی در مقایسه با همتایانشان در عرصه تئاتر برای درک نقش خود از زمان کمتری برخوردارند. تولیدات سینمایی هم در مقایسه با تئاتر کمتر تمرین شدهاند. در برنامههای دنبالهدار تلویزیونی نیز که به سرعت تولید میشوند، جز چند تمرین کوتاه که برای تعیین حرکات بازیگران نسبت به یکدیگر، صحنه و دوربین صورت میگیرد، فرصت دیگری برای این کار در اختیار نیست. ضمناً، از آنجا که این، صحنهها و موقعیتها [#لوکیشن] هستند که نحوه کار را تعیین میکنند، و صحنهها معمولاً خارج از ترتیب زمانی [#سکانسها] موجود در #سناریو فیلمبرداری میشوند، بازیگران فرصت پیشرفت در نقش محوله و [به قول معروف] حس گرفتن را آنچنان که باید نمییابند و اگر بخواهیم این حالت را با تئاتر و صحنه نمایش مقایسه کنیم، شرایط تولید و پس از تولید به گونهای است که حس گرفتن درونی بازیگر را به حداقل میرساند.
برای پوشش هر #نما از چند دوربین استفاده میشود. در #سینما، دوربینها در مراحل مختلف به کار گرفته میشوند و حرکات را به صورت نماهای درشت، متوسط و بزرگ از زوایای گوناگون ثبت میکنند. اما در تولیدات تلویزیونی یا بیشتر از سه دوربین به طور همزمان فیلمبرداری میکنند و کارگردان یا دستیار وی تدوین دوربینی را انجام میدهد. در فرایند موسوم به پس از تولید، #تدوینگر تصمیم میگیرد که شکل نهایی کار چگونه ارائه شود. سایر جنبههای پس از تولید نظیر #صداگذاری و افزودن #جلوههایویژه که بر درک مخاطب از شخصیت بازیگر تأثیر میگذارد، کاملاً از کنترل بازیگر خارج است.
*ROBERTA E.PEARSON
🔸 آشنایی با نقشها در تئاتر، فیلم و تلویزیون
▫️نوشته #رابرت_پیرسون*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#تئاتر در قیاس با #فیلم و #تلویزیون کنترل بیشتری به #بازیگران برای #شخصیتسازی میدهد و شاید یکی از دلایلی که عدهای این رسانه را ترجیح میدهند، در همین نکته نهفته باشد. تمرینات طولانی نیز باعث میشود تا بازیگران نقش و شخصیت (کاراکتر) خود را بهتر درک کنند و ارزیابیها و تفسیرهای خودشان را از نقشهای محوله؛ #کارگردان، سایر بازیگران و حتی در پارهای مواقع با نویسنده نمایش نیز در میان بگذارند. اجرای زنده در زمانهای واقعی و زنده به بازیگر امکان میدهد تا فراز و نشیبهای عواطف مربوط به نقش خود را دنبال کرده و آن را به اوج عاطفی برساند. افزون بر این، پس فرستهایی که از جانب تماشاچیان بروز میکند، باعث میشود که بازیگر برای ایفای نقش خود انرژی بیشتری گرفته و یا به عکس، افسرده شود، به این ترتیب ماهیت و برداشت او از نحوه اجرای نقش خود، تحت تأثیر این احساس تغییر میکند.
اجراهای نمایشی چه در قالب سینمایی و چه به شکل تلویزیونی دیدگاه مطلوبی نسبت به تماشاگر در بازیگر ایجاد میکند تا لحن صدا و حرکات بدن خود را به گونهای که باید در صحنه ظاهر شود، تنظیم کند. اما نماهای نزدیک در فیلم و تلویزیون که با استفاده از تدوین به دست میآیند، باعث دسترسی راحتتر بیننده به حالات چهره بازیگر میشوند و این امر بازیگر را وادار میکند تا برای القای معنی تکیه بیشتری بر بیان نافذ چهرهای داشته باشد. صفحه نمایش کوچک تلویزیون حتی بیشتر از پرده سینما بر بیان چهرهای متکی است و به همین دلیل استفاده از نمای درشت (#کلوزآپ) در آن بیشتر رایج است. بازیگران تلویزیونی در مقایسه با همتایانشان در عرصه تئاتر برای درک نقش خود از زمان کمتری برخوردارند. تولیدات سینمایی هم در مقایسه با تئاتر کمتر تمرین شدهاند. در برنامههای دنبالهدار تلویزیونی نیز که به سرعت تولید میشوند، جز چند تمرین کوتاه که برای تعیین حرکات بازیگران نسبت به یکدیگر، صحنه و دوربین صورت میگیرد، فرصت دیگری برای این کار در اختیار نیست. ضمناً، از آنجا که این، صحنهها و موقعیتها [#لوکیشن] هستند که نحوه کار را تعیین میکنند، و صحنهها معمولاً خارج از ترتیب زمانی [#سکانسها] موجود در #سناریو فیلمبرداری میشوند، بازیگران فرصت پیشرفت در نقش محوله و [به قول معروف] حس گرفتن را آنچنان که باید نمییابند و اگر بخواهیم این حالت را با تئاتر و صحنه نمایش مقایسه کنیم، شرایط تولید و پس از تولید به گونهای است که حس گرفتن درونی بازیگر را به حداقل میرساند.
برای پوشش هر #نما از چند دوربین استفاده میشود. در #سینما، دوربینها در مراحل مختلف به کار گرفته میشوند و حرکات را به صورت نماهای درشت، متوسط و بزرگ از زوایای گوناگون ثبت میکنند. اما در تولیدات تلویزیونی یا بیشتر از سه دوربین به طور همزمان فیلمبرداری میکنند و کارگردان یا دستیار وی تدوین دوربینی را انجام میدهد. در فرایند موسوم به پس از تولید، #تدوینگر تصمیم میگیرد که شکل نهایی کار چگونه ارائه شود. سایر جنبههای پس از تولید نظیر #صداگذاری و افزودن #جلوههایویژه که بر درک مخاطب از شخصیت بازیگر تأثیر میگذارد، کاملاً از کنترل بازیگر خارج است.
*ROBERTA E.PEARSON
#سینما #تلویزیون
🔸خسارات اقتصادی اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا*
اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا که از اوایل ماه مه آغاز شده، بسیاری از تولیدات سینمایی و تلویزیونی را متوقف کرده و به نظر میرسد وضعیت اقتصادی همه بخشهای #هالیوود و بخشهای وابسته به آن در خطر است.
این وضعیت باعث شده که حتی کسب و کارهای کوچک فعال در لسآنجلس نیز ضربه بخورند. از جمله گلفروشان، عرضه کنندگان غذا و تامین کنندگان لباس که پیش از این هم به دلیل شیوع ویروس #کرونا شاهد کاهش میزان سفارشات بودند و بسیاری از آنها هنوز از اختلالات ناشی از همهگیری کووید بهبود نیافتهاند.
مدت زمان توقف کار مشخص نیست و هیچ گفتگوی جدیدی بین استودیوهای بزرگ هالیوود و نویسندگانی که به دنبال دستمزد بالاتر هستند، برگزار نشده است.
یکی از معیارهای مشخص شدن سطح خسارات ناشی از این اعتصاب، تعداد مجوزهای صادر شده برای فیلمبرداریها در لسآنجلس است که به گفته سازمان صدور مجوز فیلمهای (FilmLA) این رقم نسبت به سال گذشته ۷۲ درصد کاهش یافته است. به طور معمول، اکنون باید دهها پروژه تلویزیونی برای پخش در فصل پاییز در دست تولید باشند؛ اما از ۲۵ ژوئن تا کنون تنها دو مجوز برای فیلمبرداری در شهر صادر شده است و به گفته کارشناسان هنوز برای اندازهگیری کامل خسارات اقتصادی این اعتصاب زود است.
*Writers Guild of America
🔸خسارات اقتصادی اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا*
اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا که از اوایل ماه مه آغاز شده، بسیاری از تولیدات سینمایی و تلویزیونی را متوقف کرده و به نظر میرسد وضعیت اقتصادی همه بخشهای #هالیوود و بخشهای وابسته به آن در خطر است.
این وضعیت باعث شده که حتی کسب و کارهای کوچک فعال در لسآنجلس نیز ضربه بخورند. از جمله گلفروشان، عرضه کنندگان غذا و تامین کنندگان لباس که پیش از این هم به دلیل شیوع ویروس #کرونا شاهد کاهش میزان سفارشات بودند و بسیاری از آنها هنوز از اختلالات ناشی از همهگیری کووید بهبود نیافتهاند.
مدت زمان توقف کار مشخص نیست و هیچ گفتگوی جدیدی بین استودیوهای بزرگ هالیوود و نویسندگانی که به دنبال دستمزد بالاتر هستند، برگزار نشده است.
یکی از معیارهای مشخص شدن سطح خسارات ناشی از این اعتصاب، تعداد مجوزهای صادر شده برای فیلمبرداریها در لسآنجلس است که به گفته سازمان صدور مجوز فیلمهای (FilmLA) این رقم نسبت به سال گذشته ۷۲ درصد کاهش یافته است. به طور معمول، اکنون باید دهها پروژه تلویزیونی برای پخش در فصل پاییز در دست تولید باشند؛ اما از ۲۵ ژوئن تا کنون تنها دو مجوز برای فیلمبرداری در شهر صادر شده است و به گفته کارشناسان هنوز برای اندازهگیری کامل خسارات اقتصادی این اعتصاب زود است.
*Writers Guild of America
🔸مکتب فرانکفورت؛ رسانهها و مخاطبان
▫️نوشته #الینه_رپینگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#مکتبفرانکفورت صنعت رسانهای را یک امپراتوری قدرتمند تکبعدی برای تولید ایدئولوژی میداند و عقیده دارد این امپراتوری سرشار از تبعیضات طبقاتی، نژادی و جنسیتی است؛ چرا که سلطه اقتصادی مالکان رسانهها این چنین اقتضا میکند. اینگونه آثار بر تأثیرات اقتصادی رسانهها به عنوان صنعت و بر تحلیل متون ایدئولوژیک برخاسته از روایتها و انگارههای رسانهای تأکید میورزند. این آثار در سادهترین صورت، #رسانهها را کاملاً قدرتمند و #مخاطبان آنها را کالا و مصرفکننده قلمداد میکنند. در این آثار انتقادی، مخاطبان مصرفکنندگانی هستند که #آگهیدهندگان، آنان را خریداری میکنند و به هیچ وجه نمیتوانند در برابر بمباران پیامهای ایدئولوژیک #تلویزیون مقاومت کنند.
▫️نوشته #الینه_رپینگ
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه
#مکتبفرانکفورت صنعت رسانهای را یک امپراتوری قدرتمند تکبعدی برای تولید ایدئولوژی میداند و عقیده دارد این امپراتوری سرشار از تبعیضات طبقاتی، نژادی و جنسیتی است؛ چرا که سلطه اقتصادی مالکان رسانهها این چنین اقتضا میکند. اینگونه آثار بر تأثیرات اقتصادی رسانهها به عنوان صنعت و بر تحلیل متون ایدئولوژیک برخاسته از روایتها و انگارههای رسانهای تأکید میورزند. این آثار در سادهترین صورت، #رسانهها را کاملاً قدرتمند و #مخاطبان آنها را کالا و مصرفکننده قلمداد میکنند. در این آثار انتقادی، مخاطبان مصرفکنندگانی هستند که #آگهیدهندگان، آنان را خریداری میکنند و به هیچ وجه نمیتوانند در برابر بمباران پیامهای ایدئولوژیک #تلویزیون مقاومت کنند.
#چهره #تکنوکلاس #مدیاویژن
🔸جان لوگی بِرد؛ مخترع تلویزیون
جان لوگی بِرد (John Logie Baird) مهندس بریتانیایی مخترع #تلویزیون و نخستین پخش رنگی برنامههای تلویزیونی الکترونیک بود.
تلویزیون الکترومکانیکی که #جان_لوگیبرد (۱۸۸۸–۱۹۴۶) اختراع کرد نهایتاً توسط ولادیمیر زورکین و فیلو فارنزورث تکامل یافت و به تلویزیون کاملاً الکترونیک تبدیل شد. موفقیتهای او در توسعه فناوری پخش برنامههای تلویزیونی و سینمای رنگی جایگاه ویژهای در تاریخ تکامل تلویزیون به وی عطا کرده است.
🔸جان لوگی بِرد؛ مخترع تلویزیون
جان لوگی بِرد (John Logie Baird) مهندس بریتانیایی مخترع #تلویزیون و نخستین پخش رنگی برنامههای تلویزیونی الکترونیک بود.
تلویزیون الکترومکانیکی که #جان_لوگیبرد (۱۸۸۸–۱۹۴۶) اختراع کرد نهایتاً توسط ولادیمیر زورکین و فیلو فارنزورث تکامل یافت و به تلویزیون کاملاً الکترونیک تبدیل شد. موفقیتهای او در توسعه فناوری پخش برنامههای تلویزیونی و سینمای رنگی جایگاه ویژهای در تاریخ تکامل تلویزیون به وی عطا کرده است.
#تلویزیون🔸لایههای گفتمانی تلویزیون
تلویزیون پر قدرت است، زیرا:
گوینده خبر راوی خبر است نه نویسنده خبر (و این یعنی راوی گفتمان حقیقت)،
گوینده خبر در استودیو است
(و این یعنی مشروعیت)،
گوینده خبر با مخالفت مواجه نمیشود
(و این یعنی القای حقیقت)
تلویزیون پر قدرت است، زیرا:
گوینده خبر راوی خبر است نه نویسنده خبر (و این یعنی راوی گفتمان حقیقت)،
گوینده خبر در استودیو است
(و این یعنی مشروعیت)،
گوینده خبر با مخالفت مواجه نمیشود
(و این یعنی القای حقیقت)
#شبکههایاجتماعی▫️تغییر مفهوم ستاره - ١
🔸جادویی که با لایک باطل شد
🔹#کسری_ولایی
قدیم به کنایه میگفتند شخصیت هر کسی را میشود از پوسترهای روی دیوار اتاقش در زمان نوجوانی فهمید، البته اگر اتاق، دیوار و پوستری در کار بود. حرف پرتی نیست؛ ما معمولا شیفته ستارگانی میشویم که جنبهی بروزیافتهای از خودمان را در آنها میبینیم یا برعکس، به خاطر تبلور چیزی که فقدانش مایهی حسرت و افسوس است. امروز به جای سرککشیدن در اتاق مردم و رصدکردن پوسترهای روی دیوار، سر زدن به صفحهی هرکس در شبکههای اجتماعی کفایت میکند برای سر درآوردن از ذهنیاتش، شاید حتی دقیقتر و شفافتر. باید پرسید که تفاوت فقط در همین حد فاصلهی پوستر و «فالو»کردن در شبکههای اجتماعی است یا قضیه پیچیدهتر شده است؟ علاقه و شیفتگی به کنار، در بحث ارتباط میان #ستاره و #مخاطب باید مفهوم فاصله را در نظر داشته باشیم. در سالهای دور، مخاطب وقتی ستارهای را روی صحنه، پرده یا قاب کوچک #تلویزیون میدید و دنبال میکرد، فاصلهای آشکار وجود داشت میان دنیای واقعی پیرامون خودش و آنچه که محصول و مصنوع صنعت سرگرمی بود. دنیایی متفاوت، دستنیافتی و آمیخته به افسون و جادو. مخاطب عادت کرده بود به این تصّور که انگار ستارهها زمینی نیستند و به دنیایی دیگرتعلق دارند، دنیای روی صحنه؛ جایی که میشود از واقعیت فرار کرد و به آن پناه برد. به تدریج خود خالقان این تصور رویایی نیز به همان ساحت راه پیدا میکردند. بخش مهمی از علاقهی مردم عادی برای ورود به دنیای هنر و سرگرمی فراتر از کسب شهرت و ثروت، تجربهی زیست در همین جهان خیالانگیز بود. ماجرا به مرور تغییر کرد.
پدیدههای مختلفی در #افسونزدایی از صحنه و ستارهها موثر بودهاند، مثلا همین مسابقههای استعدادیابی که در هزارهی جدید تبدیل شدند به یکی از الگوهای محبوب و موفق برنامهسازی، چون فرصتی را ایجاد میکنند تا مردم عادی در جایگاه #ستارهها قرار بگیرند و حتی بیشتر از آنها بدرخشند. اما بدون شک مهمترین عامل شبکههای اجتماعی بود.
▫️ستاره یا سلبریتی؟
#اینترنت خوب یا بد تمام مناسبات و قراردادهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار داد و طبعا مفهوم ستارگی نیز جان سالم به در نبرد. قبلش باید روشن کنیم که بین ستاره و #سلبریتی چه تفاوتی وجود دارد و #رسانه چگونه باعث خلق یک طبقه اجتماعی جدید شد که الزاما با تعریف ستاره مترادف نیست.
معمولا وقتی دربارهی طبقهی اجتماعی صحبت کنیم، بحث دربارهی سرمایه است؛ اینکه چطور نحوهی توزیع ثروت در جامعه طبقات مختلف را به وجود میآورد و هر طبقه مناسبات فرهنگی و اجتماعی خودش را شکل میدهد. در دنیای مدرنی که به واسطهی مفهوم رسانه و #ارتباطات از نو سیمکشی شده، شهرت تبدیل به یک عامل موثر و تعیینکننده شد. برای سلبریتی بودن لازم نیست که ستاره باشید. حضور و پیوند با رسانه حکم بلیت ورود به این طبقهی تازه را پیدا کرده است.
طبقه چطور تعریف میشود؟ فرض کنید موجودات فضایی بیایند روی زمین و بیفتند دنبال ساکنان مهم سیاره. اگر ابزارشان رسانه باشد، سلبریتیبودن تبدیل میشود به معیاری برای خطکشی. ساکنان ویآیپی کسانی هستند که به هر دلیلی بازیگر نقش اصلی به حساب میآیند و چند میلیارد نفر دیگر از سطح سیاهیلشگر فراتر نمیروند. شبکههای اجتماعی این خطکشی را به نوعی دستکاری کردهاند.
با زمین بازی متفاوتی مواجهیم که تصویری افسونزداییشده از ستاره را به اشتراک میگذارد. به هر حال خبری از صحنه نیست و تا روزمرگی و اتاق خواب سلبریتیها پیش میروید؛ #پلتفرم قواعد و قوانین بازی را دیکته میکند. اشتباه نشود، منظور این نیست که تعریف قبلی ستارگی و جایگاه سلبریتیها نقض شده است. مختصات تحمیلی شبکههای اجتماعی با تاکید بر رقابت سر تولید محتوا و دیده شدن هرچه بیشتر، ستاره را خواسته یا ناخواسته از ساحت قبلیاش دور میکند.
حضور در #اینستاگرام و #تیکتاک ستاره را وا میدارد به حضور در بازی و چالشهای برآمده از خود پلتفرم، چون وقتی پای معیار کمّی درشت و مشخصی در میان است، خطر سقوط بیشتر به چشم میآید. مخصوصا که در چنین مدیومی، فاصلهی میان ستاره و سیاهیلشگر یا مخاطب و صحنه، مدام کم و کمتر میشود. از بچههای نسل جدید بپرسید که دوست دارند در آينده چکاره شوند؟ اکثر پاسخها ربط پیدا میکند به چهرههای مشهور اینترنتی؛ چراکه امروزه دنیای پیرامون را از دروازهی شبکههای اجتماعی کشف میکنیم و قبل از رسانه به معنای مالوف، صاحبان تیک آبی با چندین میلیون فالوئر ما را تحت تاثیر قرار میدهند... ادامه در پست بعد:
🔸جادویی که با لایک باطل شد
🔹#کسری_ولایی
قدیم به کنایه میگفتند شخصیت هر کسی را میشود از پوسترهای روی دیوار اتاقش در زمان نوجوانی فهمید، البته اگر اتاق، دیوار و پوستری در کار بود. حرف پرتی نیست؛ ما معمولا شیفته ستارگانی میشویم که جنبهی بروزیافتهای از خودمان را در آنها میبینیم یا برعکس، به خاطر تبلور چیزی که فقدانش مایهی حسرت و افسوس است. امروز به جای سرککشیدن در اتاق مردم و رصدکردن پوسترهای روی دیوار، سر زدن به صفحهی هرکس در شبکههای اجتماعی کفایت میکند برای سر درآوردن از ذهنیاتش، شاید حتی دقیقتر و شفافتر. باید پرسید که تفاوت فقط در همین حد فاصلهی پوستر و «فالو»کردن در شبکههای اجتماعی است یا قضیه پیچیدهتر شده است؟ علاقه و شیفتگی به کنار، در بحث ارتباط میان #ستاره و #مخاطب باید مفهوم فاصله را در نظر داشته باشیم. در سالهای دور، مخاطب وقتی ستارهای را روی صحنه، پرده یا قاب کوچک #تلویزیون میدید و دنبال میکرد، فاصلهای آشکار وجود داشت میان دنیای واقعی پیرامون خودش و آنچه که محصول و مصنوع صنعت سرگرمی بود. دنیایی متفاوت، دستنیافتی و آمیخته به افسون و جادو. مخاطب عادت کرده بود به این تصّور که انگار ستارهها زمینی نیستند و به دنیایی دیگرتعلق دارند، دنیای روی صحنه؛ جایی که میشود از واقعیت فرار کرد و به آن پناه برد. به تدریج خود خالقان این تصور رویایی نیز به همان ساحت راه پیدا میکردند. بخش مهمی از علاقهی مردم عادی برای ورود به دنیای هنر و سرگرمی فراتر از کسب شهرت و ثروت، تجربهی زیست در همین جهان خیالانگیز بود. ماجرا به مرور تغییر کرد.
پدیدههای مختلفی در #افسونزدایی از صحنه و ستارهها موثر بودهاند، مثلا همین مسابقههای استعدادیابی که در هزارهی جدید تبدیل شدند به یکی از الگوهای محبوب و موفق برنامهسازی، چون فرصتی را ایجاد میکنند تا مردم عادی در جایگاه #ستارهها قرار بگیرند و حتی بیشتر از آنها بدرخشند. اما بدون شک مهمترین عامل شبکههای اجتماعی بود.
▫️ستاره یا سلبریتی؟
#اینترنت خوب یا بد تمام مناسبات و قراردادهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار داد و طبعا مفهوم ستارگی نیز جان سالم به در نبرد. قبلش باید روشن کنیم که بین ستاره و #سلبریتی چه تفاوتی وجود دارد و #رسانه چگونه باعث خلق یک طبقه اجتماعی جدید شد که الزاما با تعریف ستاره مترادف نیست.
معمولا وقتی دربارهی طبقهی اجتماعی صحبت کنیم، بحث دربارهی سرمایه است؛ اینکه چطور نحوهی توزیع ثروت در جامعه طبقات مختلف را به وجود میآورد و هر طبقه مناسبات فرهنگی و اجتماعی خودش را شکل میدهد. در دنیای مدرنی که به واسطهی مفهوم رسانه و #ارتباطات از نو سیمکشی شده، شهرت تبدیل به یک عامل موثر و تعیینکننده شد. برای سلبریتی بودن لازم نیست که ستاره باشید. حضور و پیوند با رسانه حکم بلیت ورود به این طبقهی تازه را پیدا کرده است.
طبقه چطور تعریف میشود؟ فرض کنید موجودات فضایی بیایند روی زمین و بیفتند دنبال ساکنان مهم سیاره. اگر ابزارشان رسانه باشد، سلبریتیبودن تبدیل میشود به معیاری برای خطکشی. ساکنان ویآیپی کسانی هستند که به هر دلیلی بازیگر نقش اصلی به حساب میآیند و چند میلیارد نفر دیگر از سطح سیاهیلشگر فراتر نمیروند. شبکههای اجتماعی این خطکشی را به نوعی دستکاری کردهاند.
با زمین بازی متفاوتی مواجهیم که تصویری افسونزداییشده از ستاره را به اشتراک میگذارد. به هر حال خبری از صحنه نیست و تا روزمرگی و اتاق خواب سلبریتیها پیش میروید؛ #پلتفرم قواعد و قوانین بازی را دیکته میکند. اشتباه نشود، منظور این نیست که تعریف قبلی ستارگی و جایگاه سلبریتیها نقض شده است. مختصات تحمیلی شبکههای اجتماعی با تاکید بر رقابت سر تولید محتوا و دیده شدن هرچه بیشتر، ستاره را خواسته یا ناخواسته از ساحت قبلیاش دور میکند.
حضور در #اینستاگرام و #تیکتاک ستاره را وا میدارد به حضور در بازی و چالشهای برآمده از خود پلتفرم، چون وقتی پای معیار کمّی درشت و مشخصی در میان است، خطر سقوط بیشتر به چشم میآید. مخصوصا که در چنین مدیومی، فاصلهی میان ستاره و سیاهیلشگر یا مخاطب و صحنه، مدام کم و کمتر میشود. از بچههای نسل جدید بپرسید که دوست دارند در آينده چکاره شوند؟ اکثر پاسخها ربط پیدا میکند به چهرههای مشهور اینترنتی؛ چراکه امروزه دنیای پیرامون را از دروازهی شبکههای اجتماعی کشف میکنیم و قبل از رسانه به معنای مالوف، صاحبان تیک آبی با چندین میلیون فالوئر ما را تحت تاثیر قرار میدهند... ادامه در پست بعد:
#تلویزیون #حقوقارتباطات
🔸حق پخش تلویزیونی برنامه ورزشی
کمیسیون تلفیق با حق پخش تلویزیونی برنامه ورزشی موافقت کرد.
#پیمان_جبلی رئیس سازمان #صداوسیما از موافقت کمیسیون تلفیق برنامه هفتم با بندی درباره حق پخش تلویزیونی برنامههای ورزشی خبر داد. ایسنا
🔸حق پخش تلویزیونی برنامه ورزشی
کمیسیون تلفیق با حق پخش تلویزیونی برنامه ورزشی موافقت کرد.
#پیمان_جبلی رئیس سازمان #صداوسیما از موافقت کمیسیون تلفیق برنامه هفتم با بندی درباره حق پخش تلویزیونی برنامههای ورزشی خبر داد. ایسنا
TV Culture.pdf
676.5 KB
#مطالعاتفرهنگی #تلویزیون
🔸فرهنگ تلویزیون
▫️نویسنده: #جان_فیسک
▫️مترجم: #مژگان_برومند، منبع: ارغنون ١٩ زمستان ١٣٨٠
📎جان فیسک کیست؟
🔸فرهنگ تلویزیون
▫️نویسنده: #جان_فیسک
▫️مترجم: #مژگان_برومند، منبع: ارغنون ١٩ زمستان ١٣٨٠
📎جان فیسک کیست؟
#واژهها🔸دوماسکرولینگ
دوماسکرولینگ (doomscrolling) را میتوان پیگیری افراطی اخبار منفی (آنلاین) تعریف کرد. علت این اصطلاح به دهه ١٩٧٠ بر میگردد به یک پژوهش که به پیدایش نظريه کاشت انجامید. آن پژوهش که جرج گربنر انجام داد نشان میداد بینندگان #تلویزیون در اثر تماشای مداوم برنامههای خشونی به این پندار میرسند که جهان جایی به مراتب خطرناکتر از آنچه هست که در تلویزیون میبینند: سندرم دنیای خبیت
دوماسکرولینگ (doomscrolling) را میتوان پیگیری افراطی اخبار منفی (آنلاین) تعریف کرد. علت این اصطلاح به دهه ١٩٧٠ بر میگردد به یک پژوهش که به پیدایش نظريه کاشت انجامید. آن پژوهش که جرج گربنر انجام داد نشان میداد بینندگان #تلویزیون در اثر تماشای مداوم برنامههای خشونی به این پندار میرسند که جهان جایی به مراتب خطرناکتر از آنچه هست که در تلویزیون میبینند: سندرم دنیای خبیت
#رادیو #تئاتر #سینما #تلویزیون
🔸صدای ماندگار توران مهرزاد خاموش شد
روابط عمومی رادیو نمایش اعلام کرد: #توران_مهرزاد هنرمند پیشکسوت رادیو، تئاتر، سینما و تلویزیون و صدای ماندگار نمایشهای رادیویی بر اثر کهولت سن در تهران درگذشت.
🔸صدای ماندگار توران مهرزاد خاموش شد
روابط عمومی رادیو نمایش اعلام کرد: #توران_مهرزاد هنرمند پیشکسوت رادیو، تئاتر، سینما و تلویزیون و صدای ماندگار نمایشهای رادیویی بر اثر کهولت سن در تهران درگذشت.