عرصه‌های‌ ارتباطی
3.65K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
874 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
٣🔸تفاوت ترامپ با ترامپیسم
به اعتقاد برخی آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار برجسته، سفیدپوستان با انتخاب #ترامپ در واقع سیاهپوستان و هم‌پیمانانشان را به‌دلیل انتخاب یک رئیس‌جمهور سیاهپوست یعنی #باراک_اوباما تنبیه کردند. به یاد داشته باشیم که #ترامپیسم یک شاخه جدا از روابط نژادی در تاریخ آمریکا نیست و در دوره‌ای از تاریخ این کشور ر‌وسای‌جمهور (#جورج_واشنگتن، #توماس_جفرسون و #جیمز_مونرو) در کاخ سفید خرید و فروش برده انجام می‌دادند. محققان معتقدند که آلمان نازی، سیاست‌ها و حقوق نژادی خود را از آمریکا اتخاذ کرده بود. #جو_بایدن بارها گفته است ‌«این کمپین فقط به‌دنبال بردن رأی‌ها نیست؛ بلکه هدفش پیروزی در قلب‌هاست؛ بله، روح آمریکا» که این گفته یک کشمکش واقعی را نشان می‌دهد.
نگاه ترامپ به آمریکا یک تصویر ایده‌آل از دهه ١٩۵٠ است. در آن زمان بعد از جنگ جهانی دوم، شرایط برای سفیدپوستان ایده‌آل بود؛ سیاهان و مهاجران در قسمت عقب اتوبوس می‌نشستند، جای زنان در آشپزخانه بود و هنوز جنبش‌های فمینیسم پا نگرفته بود. در واقع نقش اقلیت‌ها فقط خدمت‌کردن به سفیدپوستان بود. ارجاعات فرهنگی ترامپ همه نوستالژی دهه ۵٠ است؛ او بارها به برنامه‌های تلویزیونی، شخصیت‌ها و تصویرسازی‌های این برهه از تاریخ اشاره کرده و انگار که به‌نوعی نماینده گذشته است.
ترامپیسم در واقع درباره خشم نژادی و سیاست‌های هویتی است. دفاع ترامپیسم از #برتری_سفیدپوستان باید در بافت مناسب خود درک شود. برتری سفیدپوستان درباره دستاوردها و توانایی‌های فردی نیست و باید در یک سیستم سیاسی و اجتماعی دیده شود. ترامپیسم تنها یک شکل از پوپولیسم نیست که در سرتاسر جهان رواج پیدا کرده است. اگرچه چنین شاخه‌هایی از پوپولیسم خود را به‌صورت فرهنگی نمایان می‌کنند، اما می‌توان ریشه‌های آنها را در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی‌ پیدا کرد. در بسیاری از جوامع اروپا و آمریکا، افزایش فاصله اقتصادی، حذف خدمات اجتماعی و کاهش رفاه (مانند آموزش عمومی و سلامت) عواقب جدی به‌دنبال دارد. در جوامع نئولیبرال چنین شرایطی به‌جای اینکه به سیستم سیاسی و اجتماعی نسبت داده شود، به‌عنوان شکست فردی دیده می‌شود. در نتیجه، احزاب و افراد جناح راست، این انشعاب اجتماعی را به گروه‌هایی مانند سیاهان، مهاجران و «مهاجران مسلمان» به‌عنوان دلیل افزایش شکاف و شکست دولت در محافظت از شهروندانش نسبت می‌دهند. از نظر آنها، اقلیت‌ها شغل آنها را گرفته‌اند؛ درحالی‌که در واقعیت دست‌کم در آمریکا مهاجران جزو گروه‌های اصلی مولد در جامعه هستند و کمک بزرگی به اشتغال‌زایی کرده‌اند.
ترامپیسم و دیگر گفتمان‌های راست، این دیدگاه «دیگران» را در بین خود زیاد به‌کار می‌برند. حتی امروز وقتی ترامپ می‌خواهد درباره اوباما صحبت کند، می‌گوید «باراک حسین اوباما»؛ با تأکید بر کلمه حسین به‌عنوان نشانه‌ای از «دیگری» بودن. یا تعمد او به اشتباه تلفظ کردن نام #کاملا_هریس، معاون بایدن نیز از همین دیدگاه نشأت می‌گیرد. مهم نیست که او بارها گفته مسلمانان همیشه از آغاز بخشی از آمریکا بوده‌اند، زیرا به اعتقاد او، آمریکایی‌‌بودن برابر با سفیدبودن است. به همین دلیل کسانی مانند اوباما همیشه یک «دیگری» باقی می‌مانند.
دعوای بین دمکرات‌ها و جمهوریخواهان درباره آینده است. یک مزیت این آمریکا این است که همچنان تضادهای سیاسی را تاب می‌آورد و به مهاجران فرصت پیشرفت می‌دهد.
دلیل اینکه شخص ترامپ به نماد #پوپولیسم آمریکایی تبدیل می‌شود، به شناخت او از نقاط قوت و ضعف رسانه‌های این کشور برمی‌گردد. او چرخه #خبر و #روزنامه‌نگاری را می‌شناسد و می‌داند که چطور از ارزشی که رسانه‌ها برای نهاد ریاست‌جمهوری قائل هستند به نفع خود استفاده کند. یکی از ویژگی‌های مهم او این است که اهل خجالت و شرمندگی نیست. رئیس‌جمهور آمریکا از #نیویورک، شهر #روزنامه‌نگاری_زرد می‌آید و از تأثیر عواطف بر مردم آگاه است. او استاد خشم، ترس و شکایت است که خیلی از آنها پایه نژادی دارند.
ممکن است بایدن با تفاوت اندکی ترامپ را شکست دهد، اما این یک باخت بزرگ برای آمریکا خواهد بود، زیرا این کشور این شانس را داشت که ترامپیسم را به‌صورت قاطع شکست بدهد. حتی اگر ترامپ ببازد، ترامپیسم همیشه هست و خودش یا فرزندانش یک امپراتوری رسانه‌ای با تفکرات راست افراطی، پر از ترس و نفرت پایه‌گذاری خواهند کرد. ترامپیسم باید شکست بخورد؛ یک شکست سنگین
▫️روزنامه همشهری
🔸شفاف‌سازی فیلترینگ
▫️#امیر_ناظمی
#فیلترینگ مساله‌ای پیچیده و بغرنج است؛ و مثل هر مساله پیچیده دیگری پر است از موضع‌گیری‌ها. فیلترینگ اما می‌تواند ابزار خوبی برای سیاست‌ورزان باشد. سیاست‌ورزانی که مایلند از یک مساله پیچیده و بغرنج ابزاری سیاسی بسازند تا با آن به تسویه حساب سیاسی بپردازند.
برای مقابله با #پوپولیسم تنها ابزار آگاهی است. به همین دلیل هم لازم است به واقعیت پدیده فیلترینگ در ایران نگاه شود. یکی از ابزارهای این روزها "پوپولیسم مطالبه‌گری" است؛ یعنی جایی که مطالبه‌گری از فرد غیرمسوول یا موضوعی غیرواقعی، تبدیل به ابزار پوپولیسم می‌شود. به همین دلیل ضرورت دارد تا مشخص شود که فرآیند فیلترینگ چگونه روی می‌دهد؟ یعنی دستور فیلترینگ را چه کسی یا کسانی می‌توانند صادر کنند و فرآیند چگونه اعمال می‌شود.
▫️دستور فیلترینگ
قبل از هر چیز باید مشخص شود که یک #اپ یا #سایت چگونه در ایران محدودسازی می‌شود؛ یعنی چه کسی یا سازمانی می‌تواند دستور فیلترینگ یا اختلال دهند.
بر اساس قوانین و مقررات فعلی مرجع اصلی فیلترینگ در ایران "کارگروه تعیین مصادیق" است. کارگروهی که دبیرخانه آن در قوه قضائیه و در دادستانی است. کافی است به سایت internet.ir مراجعه کنید تا در آن نیز اطلاعات لازم را به دست آورید. این کمیته دارای اعضائی از دولت، مجلس، قوه قضائیه و نهادهای دیگر است. ۱۲ عضو دارد که نیمی از آن‌ها مربوط به وزارتخانه‌ها و نهادهای دولتی است و نیمی دیگر از سایر نهادهای حاکمیتی هستند.
اما واقعیت آن است که اساسا در این کارگروه فیلترینگ سایت‌ها به صورت تک‌تک مورد رای‌گیری قرار نمی‌گیرند. بر اساس یک مصوبه یا بهتر بگوییم یک توافق در سال ۹۰ راه‌های میان‌بری برای فیلترینگ ایجاد شده است که بر اساس ۵ عضو (که ۳ مورد از خارج از دولت و ۲ مورد از طرف دولت است) با تطبیق مصادیق کلی به سایت‌ها، برای فیلترینگ راه ساده‌تر و میان‌بری دارند. نکته مهم آن است که #وزارت_ارتباطات تنها یک رای از آن ۱۲ رای را دارد.
اما در کنار این مرجع کلیدی برای فیلترینگ مسیرهای دیگری نیز وجود دارد که این مسیرها اغلب برای موضوعات بسیار کلان سابقه استفاده دارند. یکی از مراجعی که می‌تواند در خصوص موضوعات کلان تصمیم‌گیری نماید "شورای عالی امنیت ملی" است. هرچند در این دولت مصوبه‌ای مبنی بر فیلترینگ توسط این شورا صادر نشده است.
در کنار این دو مسیر، "شورای عالی فضای مجازی" این قدرت قانونی را برای فیلترینگ برخودار است. این شورا نیز شورایی فراقوه‌ای و اعضاء آن از هر ۳ قوه و نیروهای مسلح و افراد حقیقی است. تعداد اعضاء دولت در این شورا کمتر از نصف است.
اما یکی از راه‌های شایع دیگر "حکم قضایی" دادگاه است. این مسیر البته تنها مربوط به ایران نیست و در همه کشورها حکم دادگاه می‌تواند محدودسازی را اعمال کند؛ البته بنا به شرایطی که بسیار مهم است. از جمله آنکه آیا شکایت یک فرد می‌تواند منجر به محدودیت دسترسی عامه مردم شود یا نه؟. از آن‌جایی که بنا بر قوانین کشور حکم دادگاه نیز لازم‌الاجراست، این حکم می‌تواند برای اجرا به مجریان ابلاغ شود. نمونه قابل توجه آن حکم فیلترینگ تلگرام بر اساس "حکم قضایی" بوده است که نهایتا همواره نیز مورد این پرسش قرار دارد که آیا این حکم از وجاهت قانونی لازم برخوردار بوده است یا نه؟
در میان راه‌های فوق نه تنها وزارت ارتباطات چیزی بیش از یک رای در شوراهایی با بیش از ۱۲ عضو را ندارد، بلکه در خصوص رای دادگاه اساسا هیچ رایی ندارد. به این ترتیب ارتباط دادن فیلترینگ به وزارت ارتباطات تنها یک بازی رسانه‌ای از سوی کسانی است که قدرت واقعی در فیلترینگ و مسدودسازی را دارند.
▫️اجرای فیلترینگ
یکی دیگر از اطلاعات نادرست اما گسترده در میان #افکار_عمومی اجرای فیلترینگ توسط وزارت ارتباطات است. تصور عامیانه اعمال فیلترینگ به صورت متمرکز توسط وزارت ارتباطات است.
اما واقعیت آن است که اجرای فیلترینگ به صورت توزیع‌یافته در دست اپراتورها و شرکت‌های مخابراتی ارائه‌دهنده #خدمات_اینترنتی است. به عبارت دیگر مسوولیت اجرای فیلترینگ بر عهده شرکت‌های مخابراتی و از طریق تجهیزات آنان است.
به این ترتیب است که ابتدا حکم صادرشده از طریق مراجع فوق (خارج از وزارت ارتباطات) به این شرکت‌ها (خارج از وزارت ارتباطات) ابلاغ شده، سپس آنها موظف به پیاده‌سازی سیاست هستند.
تاسف‌بارتر اقدام اخیر اپراتورهای #موبایل در ایجاد اختلال در خصوص #کلاب‌هاوس بوده است. امری که حتی فرآیندهای ذکر شده در بخش پیشین را طی نکرده است و به صورت خودسرانه توسط برخی تصمیم گرفته شده و توسط اپراتورهایی نیز اعمال شده است.
▫️چرا به وزارت ارتباطات حمله می‌شود؟
وزارت ارتباطات بهترین قربانی برای حمله افکار عمومی به مساله فیلترینگ است. به دلایل زیر:
۱- فرار از مسوولیت‌پذیری: برخی از روش‌های فیلترینگ مورد اشاره ساختاری شورایی با قابلیت رای‌گیری دارند.