عرصه‌های‌ ارتباطی
3.65K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
874 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
🔸حرکت علیه مردم
#علی‌اکبر‌_قاضی‌زاده، استاد علوم ارتباطات: مسدود کردن سایت رسانه‌های ایرانی از جمله سایت #روزنامه_ایران و هر نوع اقدامی که باعث لطمه به آگاهی‌رسانی مطبوعات شود، حرکتی علیه مجموعه مردم است. بنابراین، اقدام اخیر خزانه‌داری آمریکا در مسدود کردن سایت‌های موسسه ایران، به نوعی ایستادن رو‌به‌روی ملت ایران محسوب می‌شود. هرچند که من اعتقاد دارم این رفتار بیشتر جنبه سیاسی و تبلیغاتی برای دولت آمریکا دارد اما از هر جهت که به آن نگاه شود، نوعی مبارزه با مردم و آگاهی‌رسانی است. آمریکا با هر هدف و نیتی هم که سایت روزنامه ایران را مسدود کرده باشد کار آن محکوم است و ایران باید اقدامات قانونی لازم در این باره را دنبال کند.
این رفتار اگر در آینده ادامه دار داشته باشد و گریبان‌ سایت‌های دیگری از جمله همشهری، اعتماد، دنیای اقتصاد و. . را بگیرد به یک مساله بسیار جدی تبدیل خواهد شد و به صورت آشکار نشان می‌دهد، آن‌ها آزادی‌های به حق ملت ایران را نشانه گرفته‌اند.
https://www.ion.ir/news/563587/
⭕️ گزارش «ایران» از بازگشایی و حال و هوای کافی‌شاپ‌ها در دوران کرونا

کرونا منوی کافه‌ها را تغییر داد

🔹 اینجا یکی از کافه‌های معروف خیابان نجات الهی است، کمی دورتر از صف‌های طویل خیابان ایرانشهر، اگر فکر می‌کنید در این کافه خبری از رزرو نیست، اشتباه می‌کنید، خیلی‌ها ساعت‌ها زودتر برای نشستن روی صندلی‌هایی که با الکل ضدعفونی شده، خودشان را به اینجا رسانده اند تا در آخرین روزهای بهاری که لذتش را نچشیده‌اند، حس کافه نرفتن‌های چند ماهه را ارضا کنند.

🔹کرونا هنوز نرفته، اما خبری از ماسک و دستکش نیست، حتی یک نفر از مشتری‌ها که جزو ثابت‌ها محسوب می‌شود، هم شکل و شمایلش با گذشته فرقی نکرده است، المان‌های کافه هم همان همیشگی است، با این تفاوت که هر کس وارد می‌شود، مشت اش را به نشانه سلام به مشت دیگری می‌کوبد و بعد هم روی صندلی می‌نشیند که به زحمت ٢٠ سانتیمتر با دیگری فاصله دارد.

🔹پاک سیرت ١٨ سال است که کارش کافه داری است، ٤ سال است این عمارت تاریخی حدوداً ١٠٠ ساله را شبیه کافه‌های تلفیقی مدرن و کلاسیک اداره می‌کند.
از حرف‌های او می‌شود فهمید کافه‌ها حالا جای سفرهای گران را هم گرفته‌اند، خانواده‌ها، جوان ترها و مسن ترها کافه رو‌تر از قبل شده‌اند، چون به زعم او حالا هیچ تفریحی ارزان‌تر از کافه رفتن نیست!

🔹حال و هوای کافه‌ای در حوالی چهاراه ولیعصر هم دست کمی از اینجا ندارد، مشتری‌ها می‌گویند تا به‌حال اینهمه آدم اینجا ندیده‌اند، همه برای بازگشت هجوم آورده‌اند و از لبخندها و ذوق و شوقشان هم معلوم است عجله‌ای برای نشستن ندارند! اغلبشان کافه روی حرفه‌ای هستند، دست کم در ماه ٥ بار کافه می‌روند، اینجا هم خبری از فاصله‌گذاری و ماسک نیست، فاصله‌ها حتی به ١٠ سانتیمتر هم نمی‌رسد.

🔹مدیر کافه‌ای در بلوار کشاورز می‌گوید: «قطعاً کافه‌ها هم به دوران قبل از کرونا و بعد از کرونا تقسیم می‌شوند، همین الان ٤٠ درصد از منوی ما مثل برگرها غیرفعال شده و باید منوها تغییر کند، می‌دانیم برخی مشتری‌ها هم هر گز بر نمی‌گردند! 

#حمیده_امینی_فرد
#روزنامه_ایران #اجتماعی

بیشتر بخوانید👇👇
🔸 https://www.ion.ir/news/575608
👉 @irannewspaper
#تاریخ 🔸ایران قرن
بازخوانی یک قرن در ماه‌های باقیمانده تا ورود به ۱۴۰۰ به روایت روزنامه ایران
▫️#روزنامه_ایران در تدارک یک صفحه ویژه است که بزودی هر روز در این روزنامه منتشر خواهد شد..
📍روزنامه ایران به ثبات در انتشار مستمر روی آورده و با ابزارهای متفاوت و در تلفیقی موثر از رسانه‌های چاپی با نیومدیا سطح حرفه‌ای خود را ارتقا داده است
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#رساته #روزنامه‌نگاری
🔸گفتگوی #روزنامه_ایران با #محمد_خدادی معاون امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره رسانه‌ها و موضوع #کرونا
🔹خدادی: جریان رسانه‌ای کشور در خط مقدم هر بحرانی است
▫️گروه چندرسانه‌ای ایران
⭕️ ملاحظات رسانه ای واکسن ایرانی

عباس رضایی ثمرین/ روزنامه نگار

🔹 کشور ما که طی سال های گذشته، مرجعیت رسانه‌های جریان اصلی، دچار خدشه شده، اساساً جلب اعتماد مردم به کمک این رسانه‌ها کار دشواری است.  این دشواری وقتی بیشتر می‌شود که قرار باشد، اعتماد مردم به کار، فرآیند یا پروژه‌ای جلب شود که یک طرف آن دولت – به معنای اعم آن- است. 

🔹 در سطور پیش رو، به برخی بایدها و نبایدهای مهم در این حوزه پرداخته‌ام؛
یک- اولین مسأله مهم این است که نباید اطلاع رسانی درباره واکسن ایرانی کرونا به کانال رسانه‌های رسمی محدود شود. هر گونه طرح و برنامه در زمینه اطلاع‌رسانی در شرایط رسانه‌ای امروز، بدون توجه به نقش رسانه‌های اجتماعی ابتر خواهد ماند

🔹 دو- واکسن‌سازی چنانکه اشاره شد یک پروژه علمی است و باید اطلاع‌رسانی درباره آن به اهل علم و دانش سپرده شود. اگر نگران پیچیدگی‌های زبان علم هستید، باید بگویم که کارِ روزنامه‌نگاری علم دقیقاً همین است که مفاهیم پیچیده علمی را برای مخاطب عام رسانه‌ها قابل فهم کند.

🔹 سه- هر گونه کم‌دقتی در طراحی استراتژی رسانه‌ای، به راحتی می‌تواند «کووایران» را هم در اذهان عمومی در کنار آن پروژه‌های کم‌ثمر ناموفق بنشاند. استراتژی رسانه‌ای در صورتی موفق است که نام کووایران در اذهان عمومی به عنوان یک تلاش علمی جسورانه، شفاف و آزمون‌پذیر تداعی شود، نه واکسنی که تنها گزینه در دسترس مردم و دولت است و آن را از روی ناچاری و تحریم و عدم دسترسی به نمونه‌های خارجی انتخاب کرده‌اند. امروز اگر تصویر عمومی از کووایران، واجد چنین ویژگی‌هایی است یعنی راه به درستی طی شده اما اگر نیست، معنایش این است که نیازمند بازنگری در طراحی رسانه‌ای و تاکتیک‌های اطلاع‌رسانی هستیم.    

🔹 چهار- پروژه واکسن ایرانی قطعاً جزء افتخارات جامعه علمی کشور و مسئولان و نهادهایی است که حامی یا متولی آن بوده‌اند. بدون تردید مجموعه سازنده و سرمایه‌گذار این واکسن، حق دارد از انتفاع مادی و معنوی کار بدیع و بزرگی که به ثمر رسانده بهره ببرد اما باید توجه کرد که هر گونه شتابزدگی برای بهره‌برداری تبلیغی، ممکن است سبب بدبینی و شکاکیت  مردم شود.

🔹 پنج- اعتماد عمومی به واکسن ایرانی، از رهگذر پمپاژ اخبار منفی درباره واکسن‌ها و واکسن‌سازهای خارجی نمی‌گذرد. اساساً مدل‌های نفوذ و تأثیر در افکار عمومی امروزه دیگر اینقدر ساده و خطی نیست. این گونه اخبار، با در نظر گرفتن سطح متوسطی از سواد رسانه‌ای برای عموم مردم، بیش از اینکه سبب جلب اعتماد به واکسن ایرانی شود، مردم را عصبانی می‌کند.

#روزنامه_ایران

بیشتر بخوانید👇👇
🔸https://www.ion.ir/news/662026
🔻 @Irannewspaper
🔸ما اهالی "ایران"
▫️#جواد_دلیری - سردبیر روزنامه ایران
#روزنامه_ایران در مطلبی نوشت: نمی‌دانیم باید در بیست‌وشش سالگی روزنامه ایران، امیدوارانه جشن بگیریم و از گذشته بنویسیم یا درآغاز سال بیست‌وهفتم نومیدانه شروع سال جدید را بزمی دیگر بگیریم و از آینده بگوییم.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم جواد دلیری سردبیر نوشت: برای همه «ایرانیان»، عمارت «ایران» نماد یک مکتب است، اول بهمن ۱۳۷۳ روزنامه‌ای تازه؛ به میان مردم آمد تا «صدایی برای نسل نو» باشد. از آن روز تا امروز «ایران» تلاش کرد «زبان مردم» و «نگاه دولت» باشد و پلی میان هر دو. نام بلند «ایران» را بر پیشانی‌اش حک کردند و این روزنامه به‌ گواه همه در اصلاح سیاست و فرهنگ و اجتماع قدم‌های تأثیرگذاری برداشت. می‌گویند تاریخ ایران تاریخ پرتلاطم و آمیختگی است، بی‌شک در این مسیر اعصار و زمان‌هایی بوده‌اند که نقش تعیین‌کننده در سرنوشت فرهنگ و اجتماع ایران ایفا کرده‌اند، اینکه چقدر در این مسیر پرفراز و نشیب به آرمان «ایران» وفادار مانده‌ایم، کاغذهای زرد شده آرشیو سازمان اسناد ملی حکم خواهند کرد، چرا که تاریخ همیشه قاضی خوبی بوده است.
یک سال دیگر گذشت و «ایران» ما بزرگتر شد. مثل آدمیزاد؛ روزنامه هم، چنین است، روزنامه هم زنده است، گاهی مانند جوانی پر شر و شور است و زمانی چونان پیری سالخورده، محافظه‌کار و گاهی خسته از زمانه و ایامی امیدوار با نگاهی پر امید به سوی آینده. گاهی به قول استاد شریف #یونس_شکرخواه «باز ایستادیم» و گاهی چون همه آدمیان زندگی کردیم و پیش رفتیم. اپیدمی بیماری کرونا سال سختی را برای همه به‌دنبال داشت، رنج‌ها، غم‌ها و مصیبت‌های زیادی رقم خورد؛ به‌ناچار و در راستای همدردی با مصیبت‌دیدگان و عبرت‌آموزی دیگران، اخبار تلخ مرگ و میرها و مصائب جانکاه بازماندگان را پوشش دادیم.
هرچند تلاش کردیم پیام‌آور امید و سلامتی باشیم و وفادار به شعار فاصله‌گذاری اجتماعی که با تولید گزارش‌های تحلیلی آنلاین و محصولات تصویری که متضمن ضرورت دوران فاصله‌گذاری‌هاست، به هئیت روزنامه کاغذی درآمدیم. آنلاین بودیم و دورکاری را برای حفظ سلامتی همکاران تجربه کردیم. باهمه خوبی‌ها و بدی‌هایش و شاید الزام امروز باشد – هرچند معتقدم روزنامه‌نگاری در تحریریه و اتاق خبر جان تازه‌ای می‌گیرد و سخن در این‌باره بسیار است – اما تلاش کردیم به چرخه اطلاع‌رسانی و انتشار روزنامه آسیبی وارد نشود؛ با این حال جسم نحیف روزنامه در این سال بی‌نصیب از مشکلات ریز و درشت نماند. من و شاید خیلی‌ها هنوز معتقدیم عصر #روزنامه‌های_کاغذی پایان نیافته است، روزنامه‌نگار می‌میرد اما روزنامه و اثر او همچون نامش جاودانه خواهد بود. زمانی که به نوشتن این یادداشت فکر می‌کردم، خبری ناگوار ما مطبوعاتی‌ها را داغدار کرد، خانم شیده لالمی یکی از روزنامه‌نگاران صاحب سبک که سالیانی نیز در «ایران» قلم زد ناباورانه از این دنیا رخت بربست. از او نامی نیک و البته انبوهی «نوشته» و روشی خاص در روزنامه‌نگاری بر جای مانده است. جسم او در این دنیا نیست اما نام او(روزنامه‌نگار) حتماً جاودانه خواهد شد و رسم او(روزنامه‌نگاری) بی‌گمان ادامه خواهد یافت.
به‌قول حافظ: اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست
اقبال به روزنامه سالیانی بود که کم شده بود و امسال به مدد ویروس منحوس کرونا هم کمتر. اما همه مشکلات را به‌گردن دیگران نمی‌اندازیم؛ خود ما هم نیز مقصریم منِ سردبیر و اعضای دیگر تحریریه، اما سهم من بیشتر و سهم همکاران به اندازه‌ای دیگر. ما تلاش کردیم روزنامه‌نگاری‌ای با کیفیت داشته باشیم. درست، اما فکر می‌کنم مخاطب ما ذائقه دیگری داشت. یکی از روزنامه‌نگاران باتجربه به من می‌گفت امروز باید بیشترین هزینه را جایی بپردازیم که ببینیم مخاطب از ما چه می‌خواهد. نمی‌توان مثل گذشته‌ها فقط تولیدکننده باشیم و او مصرف‌کننده. چیزی که فکر می‌کنم از آن غفلت کردیم.
مخاطبِ امروز شتابان است، او منتظر خبر فوری نیست چرا که آن را در گوشی‌اش می‌یابد، او امروز اطلاعات و داده، تحلیل و تحقیق می‌خواهد. در دنیای اطلاعات گمراه‌کننده و اخبار جعلی (که این روزها همه از آن سخن می‌گویند) و ناآگاهی‌ها، یک مرجعیت می‌خواهد همراه با اعتماد و صداقت. امروز روز جشن ماست اما بپذیریم ما روزنامه‌نگاران باید تلاش بیشتری کنیم و البته دولت و حاکمیت باید طاقت بیشتری داشته باشند. بگذریم
گفتا ز بخت بد اگر، ناگه رقیب آید ز در
گفتم که با افسونگری، او را ز سر وا می‌کنم