Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◽️گفتمانها در عصر فضای مجازی
✍️حسن بشیر
▫️با ظهور فضای مجازی، فضای جدیدی ایجاد شد که فضای سوم نامیده شد. این فضا نه فضای ذهنی است و نه فضای مادی، بلکه فضایی بینابینی است که در تصورات، رفتارها و اقدامات انسان تجلی مییابد.
▫️گفتمان فضای مجازی که در آن بسیاری از شایعات، دروغپردازیها، سخنان غیرمستند، اخبار بدون منبع و امثالهم وجود دارد، گفتمانی است که اگر از واقعیت خالی نباشد، واقعیت نسبی نیز ندارد.
▫️فضای سوم در حقیقت فضایی تداخلی- اجتماعی است که بخشی از آن در فضای واقعی، بخشی دیگر در فضای مجازی و بخشی دیگر در فضای ذهنی شکل میگیرد. این فضا محصول تعامل سه فضای واقعی، ذهنی و مجازی است. در این فضای جدید است که گفتمانهای عصر گفتمان متولد میشوند که با عصر واقعی متفاوتاند.
▫️باید به این واقعیت توجه کرد که تا قبل از کشف فضای مجازی، گفتمانها در فضای واقعی متولد میشدند، ولی میتوان گفت با کشف فضای مجازی، سه عصر متمایز از همدیگر در حال شکلگیریاند: عصر گفتمان فضای واقعی، عصر گفتمان فضای مجازی و عصر فضای تداخل گفتمانی میان عصر واقعی و عصر مجازی.
▫️در فضای مجازی، بهویژه شبکههای اجتماعی، گفتمانهای گوناگونی متولد میشوند، اما این گفتمانها در بسیاری از مواقع ناشی از اطلاعاتیاند که نمیتوان به واقعیت آنها اطمینان کرد. بنابراین، در اینجا شایعات و دروغپردازیها نیز نقشی اساسی در تولید گفتمانهای مختلف دارند.
▫️تعامل دو فضای واقعی و مجازی انسان را وارد عصر سومی کرده است که میتوان آن را عصر تداخل دوفضایی نامید. در این فضای تداخلی جدید، تجربههای زیسته در فضای واقعی و تجربههای به دست آمده در فضای مجازی به گفتمانی انتزاعی- تجربی تبدیل میشوند که با دیگران به مشارکت گذاشته میشوند.
▫️فضای سوم ناشی از تجربۀ تداخل دو فضای واقعی و مجازی است. در این فضا بخشی از گفتمان بر مبنای واقعیتها و برخی نیز بر اساس شایعات و غیره شکل میگیرند و نوعی از گفتمان به وجود میآید که میتوان آن را گفتمان متداخل نامید. گفتمان متداخل نه منعکسکنندۀ واقعیت فضای واقعی است و نه واقعیت فضای مجازی، بلکه در میان این دو فضا در حال شکلگیری است. به همین دلیل وضعیت گفتمانهای کنونی با ظهور فضای مجازی دچار ابهامهای بسیار و در حقیقت با چالشهای زیادی روبهرو شدهاند.
▫️گفتمان که در فضای واقعی منعکسکنندۀ روابط قدرت، دانش و معرفت است و ریشه در تفکر دارد، در تداخل دوفضایی جدید، از روابط سیال قدرت که عمدتاً توسط کاربران شکل گرفته و از اطلاعاتی که معلوم نیست به دانش و معرفت منجر شوند، نشأت میگیرد و این خود آغاز کشمکشهای جدید گفتمانی است که جوامع مختلف جهانی، از جمله ایران، بهشدت درگیر آن شدهاند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای با تیتر «فضای سوم و تداخل گفتمانی»، منتشر شده در شماره 105 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، بهمن 1397
#آشیو_مدیریت_ارتباطات
#فضای_مجازی
#گفتمان
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
✍️حسن بشیر
▫️با ظهور فضای مجازی، فضای جدیدی ایجاد شد که فضای سوم نامیده شد. این فضا نه فضای ذهنی است و نه فضای مادی، بلکه فضایی بینابینی است که در تصورات، رفتارها و اقدامات انسان تجلی مییابد.
▫️گفتمان فضای مجازی که در آن بسیاری از شایعات، دروغپردازیها، سخنان غیرمستند، اخبار بدون منبع و امثالهم وجود دارد، گفتمانی است که اگر از واقعیت خالی نباشد، واقعیت نسبی نیز ندارد.
▫️فضای سوم در حقیقت فضایی تداخلی- اجتماعی است که بخشی از آن در فضای واقعی، بخشی دیگر در فضای مجازی و بخشی دیگر در فضای ذهنی شکل میگیرد. این فضا محصول تعامل سه فضای واقعی، ذهنی و مجازی است. در این فضای جدید است که گفتمانهای عصر گفتمان متولد میشوند که با عصر واقعی متفاوتاند.
▫️باید به این واقعیت توجه کرد که تا قبل از کشف فضای مجازی، گفتمانها در فضای واقعی متولد میشدند، ولی میتوان گفت با کشف فضای مجازی، سه عصر متمایز از همدیگر در حال شکلگیریاند: عصر گفتمان فضای واقعی، عصر گفتمان فضای مجازی و عصر فضای تداخل گفتمانی میان عصر واقعی و عصر مجازی.
▫️در فضای مجازی، بهویژه شبکههای اجتماعی، گفتمانهای گوناگونی متولد میشوند، اما این گفتمانها در بسیاری از مواقع ناشی از اطلاعاتیاند که نمیتوان به واقعیت آنها اطمینان کرد. بنابراین، در اینجا شایعات و دروغپردازیها نیز نقشی اساسی در تولید گفتمانهای مختلف دارند.
▫️تعامل دو فضای واقعی و مجازی انسان را وارد عصر سومی کرده است که میتوان آن را عصر تداخل دوفضایی نامید. در این فضای تداخلی جدید، تجربههای زیسته در فضای واقعی و تجربههای به دست آمده در فضای مجازی به گفتمانی انتزاعی- تجربی تبدیل میشوند که با دیگران به مشارکت گذاشته میشوند.
▫️فضای سوم ناشی از تجربۀ تداخل دو فضای واقعی و مجازی است. در این فضا بخشی از گفتمان بر مبنای واقعیتها و برخی نیز بر اساس شایعات و غیره شکل میگیرند و نوعی از گفتمان به وجود میآید که میتوان آن را گفتمان متداخل نامید. گفتمان متداخل نه منعکسکنندۀ واقعیت فضای واقعی است و نه واقعیت فضای مجازی، بلکه در میان این دو فضا در حال شکلگیری است. به همین دلیل وضعیت گفتمانهای کنونی با ظهور فضای مجازی دچار ابهامهای بسیار و در حقیقت با چالشهای زیادی روبهرو شدهاند.
▫️گفتمان که در فضای واقعی منعکسکنندۀ روابط قدرت، دانش و معرفت است و ریشه در تفکر دارد، در تداخل دوفضایی جدید، از روابط سیال قدرت که عمدتاً توسط کاربران شکل گرفته و از اطلاعاتی که معلوم نیست به دانش و معرفت منجر شوند، نشأت میگیرد و این خود آغاز کشمکشهای جدید گفتمانی است که جوامع مختلف جهانی، از جمله ایران، بهشدت درگیر آن شدهاند.
🗞منبع: بخشی از مقالهای با تیتر «فضای سوم و تداخل گفتمانی»، منتشر شده در شماره 105 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، بهمن 1397
#آشیو_مدیریت_ارتباطات
#فضای_مجازی
#گفتمان
برای خواندن متن کامل مقاله به این لینک مراجعه کنید
👇👇👇
https://t.iss.one/cm_magazine
🔸دشواریهای کتابخانههای دیجیتال
▫️گفتگو با #رسول_جعفریان
▫️رئیس کتابخانۀ دانشگاه تهران
.. کرونا زمینه ذهنی بهتری را برای کار در #فضای_مجازی پدید آورده است، اما به نظرم جز چند کار بسیار جزیی که به راحتی میشود از آنها صرف نظر کرد، اقدامی نشده است. فکر کنید، گذاشتن تعدادی کتاب رمان، یا آزاد کردن چند صد کتاب چاپی از سوی فلان دانشگاه، اینها مشکل ما را حل نمیکند. ما نیاز به یک انقلاب دیجیتالی در زمینه کتاب و مقاله داریم. این کار، نه از نظر ذهنی و نه عملی، زمینه جدی برای اجرا ندارد. شما ببینید، این #ایرانداک باید فعالترین مرکز برای ارائه پایان نامهها و رسالههای دکتری باشد. همین الان شما سرانگشتی تعداد رسالهها و پایان نامههای کشور را در همه مراکز تحصیلات عالی حساب کنید و ببینید موجودی ایرانداک چه اندازه است. من فکر نمیکنم ده تا بیست درصد هم بشود.
https://mirasmaktoob.ir/fa/news/10076
▫️گفتگو با #رسول_جعفریان
▫️رئیس کتابخانۀ دانشگاه تهران
.. کرونا زمینه ذهنی بهتری را برای کار در #فضای_مجازی پدید آورده است، اما به نظرم جز چند کار بسیار جزیی که به راحتی میشود از آنها صرف نظر کرد، اقدامی نشده است. فکر کنید، گذاشتن تعدادی کتاب رمان، یا آزاد کردن چند صد کتاب چاپی از سوی فلان دانشگاه، اینها مشکل ما را حل نمیکند. ما نیاز به یک انقلاب دیجیتالی در زمینه کتاب و مقاله داریم. این کار، نه از نظر ذهنی و نه عملی، زمینه جدی برای اجرا ندارد. شما ببینید، این #ایرانداک باید فعالترین مرکز برای ارائه پایان نامهها و رسالههای دکتری باشد. همین الان شما سرانگشتی تعداد رسالهها و پایان نامههای کشور را در همه مراکز تحصیلات عالی حساب کنید و ببینید موجودی ایرانداک چه اندازه است. من فکر نمیکنم ده تا بیست درصد هم بشود.
https://mirasmaktoob.ir/fa/news/10076
mirasmaktoob.ir
دشواریهای کتابخانههای دیجیتال در ایران | مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
فعالیتهایی که در کشور ما در زمینۀ کتابخانههای دیجیتال انجام میشود بسیار کند، نامنظم، بدون امکانات و مهمتر از آن بدون برنامه و تنها مطابق با الزامات جاری است.
#روزنامهنگاری #ارتباطات
🔸گروههای مجازی خانوادگی؛ آسیبِ بزرگِ سپهر رسانهای ایران
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
#شایعه، پاشنه آشیلِ اصلی سپهرِ رسانهای ایران است؛ این، نه یک ادعا یا فرضیه، که واقعیتِ این روزهای حوزه #خبر و #رسانه است. درباره ریشهها و چراییِ رواج شایعه و عوامل تقویت کنندهی آن، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده اما نکتهای که به نظر، حلقهی مفقوده ترویج گسترده شایعه در ایران است و اتفاقا بسیار هم محدود به آن پرداخته شده، گروههای تلگرامی و واتساپی خانوادگی و دوستانه است.
با رواج گسترده #شبکههایاجتماعی و #فضای_مجازی در ایران، که به دنبال افزایش پرشمارِ گوشیهای تلفن هوشمند و تقویتِ سرعت و کیفیت اینترنت «خانگی» و «همراه» از یکسو و محدودیتِ فعالیتِ رسانههای رسمی از سوی دیگر پدید آمد، در کنار گروهها و کانالهای خبری حرفهای و نیمهحرفهای، صدها هزار گروه دوستانه و خانوادگی هم در دو محیط #واتساپ و #تلگرام به عنوان دو #رسانه و پیامرسان پر مخاطبِ ایرانی فعال شدند. کارکردِ این گروهها در ابتدا به رد و بدل کردن عکسها، فیلمها و پیامهای دوستانه و خانوادگی محدود بود اما پس از مدتی نسبتا کوتاه، کارکرد اصلی و پنهان این گروهها، یکسره به رواج شایعه، دروغ و اخبارِ غیر واقعی تغییر مسیر داد و فضای رسمی و حرفهای رسانهای در ایران را به تمامی تحت تاثیرِ تبعات منفی و مخرب خود قرار داد. نگاهی دقیق، جزیی و موشکافانه به کارکردِ گروههای دوستانه و خانوادگی در کنارِ یک مشاهدهی میدانی ساده، مویدِ این موضوع است که گروههای دوستانه و خانوادگی، بهترین بستر برای رواج دروغ و شایعه است، هر چه هم دروغ و شایعه بزرگتر، انتشار و باورپذیریاش بیشتر و گستردهتر. فرقی هم نمیکند موضوع دروغ و شایعه چه باشد، از کشف راههای درمان و کشف قریبالوقوعِ واکسن کرونا تا جدیترین مسائل ژئولوپولتیکِ خاورمیانه، همه و همه موضوعهایی است که در بستر این گروهها داغ میشود و خیلی سریع از طریقِ یک شبکه مویرگی،به صورت گسترده منتشر میشود. آنقدر هم این شایعات متنوع و زیاد است که اساسا پرداختن و نوشتن درباره آنها کاری عبث و غیر ممکن شده است چرا که تا میروی درباره یک موضوع روشنگری کنی، موضوع جدیدی مطرح میشود و طومار مسئله قدیم را در هم میپیچد و ما میمانیم و تعدادِ زیادی دروغ و شایعه که روی هم تلنبار شده و کسی را یارای نوشتن درباره همه آنها نیست.
در این وضعیت، مهمترین پرسشی که مطرح میشود این است که چه باید کرد؟مگر میشود به این همه گروه و خانواده و گروه دوستی دسترسی داشت؟ اصلا دسترسی هم اگر باشد، چطور میتوان همهی آنها را مجاب کرد که دست از شایعهپردازی بردارند و حرفهای، مسئولانه و متعهدانه عمل کنند؟ آیا این موضوع شدنی است؟ پاسخ به این پرسش یک کلمه بیش نیست: خیر! زیرا صورت مسئله اگر این باشد، البته که هر پاسخی یکسره ناامیدکننده و همراه با بنبست خواهد بود. راه ایمن، موثر، و البته مطابق با واقعیتهای امروزِ ایران، بالا بردنِ #سواد_رسانهای از یک سو و ترویج #آزادیبیان و #مطبوعات برای فعالیتِ آزادِ #روزنامهنگاران و #خبرنگاران از سوی دیگر است. سواد رسانهای اگر بالا باشد، هر شایعه و دروغی نمیتواند خود را به عنوان #خبر برای #افکار_عمومی مطرح کند و مخاطبان هر چیزی را اساسا باور نمیکنند. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مردم، حتی #مخاطبان عام، میدانند که برای باورِ یک خبر یا رویداد، اندکی بررسی لازم است و یک شایعه و دروغ را نباید به محض دریافت، فوروارد کرد. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مخاطبان میدانند روزنامهنگاران حرفهای، با تعهدی که به حقیقت دارند، هیچگاه اجازه نمیدهند اعتبار خود و رسانهشان مخدوش شود و از این رو همواره در ترویج راستی و حقیقت میکوشند. از سوی دیگر، رسانهها اگر آزاد باشند و خبرنگاران و روزنامهنگاران بتوانند بدون محدودیت کار حرفهای خود را انجام دهند، اساسا جایی برای شایعه و دروغ نمیماند و شایعه و دروغی هم اگر باشد، خیلی سریع عیان میشود و شایعهسازان و دروغگویان، رسوا. از همین رو، دفاع از آزادی بیان و مطبوعات، تنها راهِ مقابله با فضاسازیهای مجازی و ترویجِ گستردهی دروغ و شایعه است. موضوعی که در یک جریانِ طبیعی، میتواند سوادِ رسانهای میانگین مخاطبان را هم بالاتر ببرد و سپهرِ رسانهای ایران را از آلودگی مصون نماید.
🔸گروههای مجازی خانوادگی؛ آسیبِ بزرگِ سپهر رسانهای ایران
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
#شایعه، پاشنه آشیلِ اصلی سپهرِ رسانهای ایران است؛ این، نه یک ادعا یا فرضیه، که واقعیتِ این روزهای حوزه #خبر و #رسانه است. درباره ریشهها و چراییِ رواج شایعه و عوامل تقویت کنندهی آن، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده اما نکتهای که به نظر، حلقهی مفقوده ترویج گسترده شایعه در ایران است و اتفاقا بسیار هم محدود به آن پرداخته شده، گروههای تلگرامی و واتساپی خانوادگی و دوستانه است.
با رواج گسترده #شبکههایاجتماعی و #فضای_مجازی در ایران، که به دنبال افزایش پرشمارِ گوشیهای تلفن هوشمند و تقویتِ سرعت و کیفیت اینترنت «خانگی» و «همراه» از یکسو و محدودیتِ فعالیتِ رسانههای رسمی از سوی دیگر پدید آمد، در کنار گروهها و کانالهای خبری حرفهای و نیمهحرفهای، صدها هزار گروه دوستانه و خانوادگی هم در دو محیط #واتساپ و #تلگرام به عنوان دو #رسانه و پیامرسان پر مخاطبِ ایرانی فعال شدند. کارکردِ این گروهها در ابتدا به رد و بدل کردن عکسها، فیلمها و پیامهای دوستانه و خانوادگی محدود بود اما پس از مدتی نسبتا کوتاه، کارکرد اصلی و پنهان این گروهها، یکسره به رواج شایعه، دروغ و اخبارِ غیر واقعی تغییر مسیر داد و فضای رسمی و حرفهای رسانهای در ایران را به تمامی تحت تاثیرِ تبعات منفی و مخرب خود قرار داد. نگاهی دقیق، جزیی و موشکافانه به کارکردِ گروههای دوستانه و خانوادگی در کنارِ یک مشاهدهی میدانی ساده، مویدِ این موضوع است که گروههای دوستانه و خانوادگی، بهترین بستر برای رواج دروغ و شایعه است، هر چه هم دروغ و شایعه بزرگتر، انتشار و باورپذیریاش بیشتر و گستردهتر. فرقی هم نمیکند موضوع دروغ و شایعه چه باشد، از کشف راههای درمان و کشف قریبالوقوعِ واکسن کرونا تا جدیترین مسائل ژئولوپولتیکِ خاورمیانه، همه و همه موضوعهایی است که در بستر این گروهها داغ میشود و خیلی سریع از طریقِ یک شبکه مویرگی،به صورت گسترده منتشر میشود. آنقدر هم این شایعات متنوع و زیاد است که اساسا پرداختن و نوشتن درباره آنها کاری عبث و غیر ممکن شده است چرا که تا میروی درباره یک موضوع روشنگری کنی، موضوع جدیدی مطرح میشود و طومار مسئله قدیم را در هم میپیچد و ما میمانیم و تعدادِ زیادی دروغ و شایعه که روی هم تلنبار شده و کسی را یارای نوشتن درباره همه آنها نیست.
در این وضعیت، مهمترین پرسشی که مطرح میشود این است که چه باید کرد؟مگر میشود به این همه گروه و خانواده و گروه دوستی دسترسی داشت؟ اصلا دسترسی هم اگر باشد، چطور میتوان همهی آنها را مجاب کرد که دست از شایعهپردازی بردارند و حرفهای، مسئولانه و متعهدانه عمل کنند؟ آیا این موضوع شدنی است؟ پاسخ به این پرسش یک کلمه بیش نیست: خیر! زیرا صورت مسئله اگر این باشد، البته که هر پاسخی یکسره ناامیدکننده و همراه با بنبست خواهد بود. راه ایمن، موثر، و البته مطابق با واقعیتهای امروزِ ایران، بالا بردنِ #سواد_رسانهای از یک سو و ترویج #آزادیبیان و #مطبوعات برای فعالیتِ آزادِ #روزنامهنگاران و #خبرنگاران از سوی دیگر است. سواد رسانهای اگر بالا باشد، هر شایعه و دروغی نمیتواند خود را به عنوان #خبر برای #افکار_عمومی مطرح کند و مخاطبان هر چیزی را اساسا باور نمیکنند. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مردم، حتی #مخاطبان عام، میدانند که برای باورِ یک خبر یا رویداد، اندکی بررسی لازم است و یک شایعه و دروغ را نباید به محض دریافت، فوروارد کرد. سواد رسانهای اگر بالا باشد، مخاطبان میدانند روزنامهنگاران حرفهای، با تعهدی که به حقیقت دارند، هیچگاه اجازه نمیدهند اعتبار خود و رسانهشان مخدوش شود و از این رو همواره در ترویج راستی و حقیقت میکوشند. از سوی دیگر، رسانهها اگر آزاد باشند و خبرنگاران و روزنامهنگاران بتوانند بدون محدودیت کار حرفهای خود را انجام دهند، اساسا جایی برای شایعه و دروغ نمیماند و شایعه و دروغی هم اگر باشد، خیلی سریع عیان میشود و شایعهسازان و دروغگویان، رسوا. از همین رو، دفاع از آزادی بیان و مطبوعات، تنها راهِ مقابله با فضاسازیهای مجازی و ترویجِ گستردهی دروغ و شایعه است. موضوعی که در یک جریانِ طبیعی، میتواند سوادِ رسانهای میانگین مخاطبان را هم بالاتر ببرد و سپهرِ رسانهای ایران را از آلودگی مصون نماید.
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
دیده میشوم، پس هستم
◾️ احساسِ بودن، تأیید و تصدیق گرفتن و هستییابی در فضای مجازی به واسطه شبکههای اجتماعی، همچون اصل کوژیتو مبدل به یک تلقی شده است.یعنی بهجای «میاندیشم، پس هستم»، به تعبیر رنه دکارت، میتوان از نمایان شدن در شبکههای اجتماعی بهمثابه زندگی یاد کرد: «دیده میشوم، پس هستم».
◾️ گروههای اجتماعی متشکل از مجموعهای از اطرافیان و آشنایان هنجارهای جمعی را تعریف میکنند (تأثیر میگیرند) و میپذیرند. بنا بر همین تأیید و تجویز، همرنگ شدن با جماعت ارزش قلمداد میشود. به همین جهت، فرد تلاش میکند فرم و قواعد درونی این جمع را در رفتار خود ملاک قرار بدهد.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای با تیتر «حرفهایگرایی در شبکههای اجتماعی»، منتشر شده در شماره 89 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#فضای_مجازی
▪️▪️▪️
https://t.iss.one/cm_magazine
◾️ احساسِ بودن، تأیید و تصدیق گرفتن و هستییابی در فضای مجازی به واسطه شبکههای اجتماعی، همچون اصل کوژیتو مبدل به یک تلقی شده است.یعنی بهجای «میاندیشم، پس هستم»، به تعبیر رنه دکارت، میتوان از نمایان شدن در شبکههای اجتماعی بهمثابه زندگی یاد کرد: «دیده میشوم، پس هستم».
◾️ گروههای اجتماعی متشکل از مجموعهای از اطرافیان و آشنایان هنجارهای جمعی را تعریف میکنند (تأثیر میگیرند) و میپذیرند. بنا بر همین تأیید و تجویز، همرنگ شدن با جماعت ارزش قلمداد میشود. به همین جهت، فرد تلاش میکند فرم و قواعد درونی این جمع را در رفتار خود ملاک قرار بدهد.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای با تیتر «حرفهایگرایی در شبکههای اجتماعی»، منتشر شده در شماره 89 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1396
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#فضای_مجازی
▪️▪️▪️
https://t.iss.one/cm_magazine
Forwarded from ماهنامه مديريت ارتباطات
◻️تولید محتوا در فضای آنلاین
✍️جواد افتاده
▫️امروز دیگر «محتوا، پادشاه است» به کلیشه تبدیل شده است. شاید به این دلیل که تعریف محتوا در پلتفرم اینترنت عوض شده است.
▫️به این معنا که محتوایی که تولید شود، اما در سطح وسیع منتشر و دیده نشود، کارآمد نیست.
▫️در دنیای کسبوکار میگویند شما یا محتوای مفید و حرفهای تولید کنید یا محتوا تولید نکنید! زیرا محتوای بیارزش باعث میشود تصویری که از برند یا هویت شما ایجاد میشود، بیارزش و سطح پایین باشد.
▫️بهترین شکل و حرفهایترین رفتار این است که در حرفهای که تخصص یا فعالیت دارید محتوا تولید کنید.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای با تیتر «لطفاً این متن را فوروارد نکنید!»، منتشر شده در شماره 89 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1396
🗞برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#فضای_مجازی
▫️▫️▫️https://t.iss.one/cm_magazine
✍️جواد افتاده
▫️امروز دیگر «محتوا، پادشاه است» به کلیشه تبدیل شده است. شاید به این دلیل که تعریف محتوا در پلتفرم اینترنت عوض شده است.
▫️به این معنا که محتوایی که تولید شود، اما در سطح وسیع منتشر و دیده نشود، کارآمد نیست.
▫️در دنیای کسبوکار میگویند شما یا محتوای مفید و حرفهای تولید کنید یا محتوا تولید نکنید! زیرا محتوای بیارزش باعث میشود تصویری که از برند یا هویت شما ایجاد میشود، بیارزش و سطح پایین باشد.
▫️بهترین شکل و حرفهایترین رفتار این است که در حرفهای که تخصص یا فعالیت دارید محتوا تولید کنید.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای با تیتر «لطفاً این متن را فوروارد نکنید!»، منتشر شده در شماره 89 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، مهر 1396
🗞برای خواندن متن کامل مقاله، به این لینک مراجعه کنید
#آرشیو_مدیریت_ارتباطات
#شبکههای_اجتماعی
#فضای_مجازی
▫️▫️▫️https://t.iss.one/cm_magazine
🔸اسبابکشی به جامعه غیر رسمی
▫️#عباس_عبدی
(گرچه چنین درخواستی نامتعارف است ولی از فعالان اصولگرا درخواست میکنم این یادداشت و یادداشت دیروز با عنوان اسبابکشی به #فضای_مجازی را مطالعه کنند.)
دیروز درباره اسبابکشی سیلگونه از جامعه واقعی به جامعه مجازی نوشتم. کوچی که آثار و نتایج آن شاید مهمتر از مهاجرت از کشور به خارج باشد. امروز میخواهم از مهاجرت یا اسبابکشی دیگری بنویسم که عوارض بسیار مهمتری دارد. از جامعه رسمی به جامعه غیررسمی.
این اسبابکشی به دلیل تنگ شدن تعریف جامعه رسمی است و بسیاری از ساکنان آن را مجبور میکند برای زندگی راحتتر اسبابکشی کنند و به جامعه غیررسمی پناه ببرند. یا سر جمع سود و زیان جامعه غیررسمی بیشتر به نفع آنان است. سودهایش بیشتر و هزینههایش کمتر است. اقتصاد غیررسمی شامل اقتصاد زیرزمینی، قاچاق، فساد، کاسبی از تحریم، دور زدن تحریم، پولشویی، قمار و شرطبندی و نیز فعالیتهای مشروع ولی غیررسمی، خرید و فروش کاسبی در #اینستاگرام که خارج از مجاری اقتصاد رسمی است. نه مالیات میدهند و نه نیازی به مجوز کسب و کار دارند و نظارتی نیز نمیپذیرند و...کافی است که پول غیررسمی یا همان ارز دیجیتال نیز در این میان وارد شود تا اقتصاد غیررسمی سر و سامان کاملتری پیدا کند و در صورت ادامه این وضع ناگوار در اقتصاد رسمی، بعید نیست که حتی دولتیها نیز به اقتصاد غیررسمی اسبابکشی کنند. سیاست غیررسمی بیشتر مشهود است. در حال حاضر فقط بخشی از کنش سیاسی در عرصه رسمی و شناخته شده، رخ میدهد. بخش بزرگی از آن در تلگرام و توییتر و حتی اینستاگرام روی میدهد. آزادی بیان و ارایه تحلیلها و نظرات در عمل از عرصه رسمی رخت بربسته است به طوری که برخی کنشگران رسمی مجبور شدهاند منزلی را در عرصه غیررسمی اجاره کنند و هر از گاهی به آنجا نیز سری بزنند ولی این حضور چندان کمکی به اهداف و آرمانهای سیاسی آنان در این ساختار نمیکند چون فضای غیررسمی سیاست از بسیاری جهات متفاوت از فضای رسمی است. اگر متولیان رسمی سیاست میتوانستند در فضای رسمی با دیگران رقابت کنند در این صورت فضای سیاست را چنان محدود نمیکردند که تعداد زیادی از مردم مجبور به اسبابکشی و ساکن فضای غیررسمی سیاست شوند بنابراین به صورت پیشفرض آنان در این فضا شکست خورده محسوب خواهند شد. در جامعه غیررسمی انواع و اقسام کالاها و خدمات وجود دارد. از ارتباطات خانوادگی گرفته تا گروههای اجتماعی، از قمار و شرطبندی گرفته تا انواع فعالیتهای اجتماعی خیرخواهانه، از ازدواجهای موفق و دوستیابیهای مفید گرفته تا انواع روابط نامشروع و عجیب و غریب، از آموزش خرافات و اقدامات مجرمانه تا آموزش آخرین یافتههای بشر و کلاسهای برخط بهترین دانشگاهها، از طب مثلا سنتی و ملی و توصیه به مصرف عنبرنسا گرفته تا آموزههای طب مدرن و این شرایط باعث شده که جامعه غیررسمی از حیث خدمات و روابط اجتماعی هر روز فربهتر شود. در کنار سیاست، فرهنگ بیش از همه حوزهها ظرفیت حضور در جامعه غیررسمی را دارد. از فیلم و موسیقی گرفته تا نقاشی و کتاب و آموزشهای هنری، تا مشاورههای فکری و اخلاقی و خانوادگی،کافی است نگاهی به ابعاد این حوزه مثل برنامه دکتر هلاکویی انداخته شود که چگونه بساط هر برنامه رسمی مشاورهای را برچیده است. این اسبابکشیها با نوعی حاشیهنشینی همراه و آغاز شد. حاشیهای که به مرور زمان بزرگ و بزرگتر از متن شده است.
بنابراین ما با سه پدیده در هم تنیده مواجه هستیم. حاشیهنشینی رو به رشد، جامعه مجازی در حال گسترش و جامعه غیررسمی فربه شونده که بخش مهمی از این سه با یکدیگر وجه اشتراک و همپوشانی دارند هرچند به طور کامل بر یکدیگر منطبق نیستند. ادامه این فرآیند به طور قطع منجر به اتحاد کامل سپس تقابل این سه پدیده با متن و جامعه رسمی و واقعی میشود و بدون تردید جامعه مجازی، غیررسمی و حاشیه از میان نخواهد رفت ولی این تقابل ریشه بسیاری از مشکلات ایران است. یا حداقل نمود مشکلات ریشهایتر است که خود را در این قالب نشان داده است.
راهحل چیست؟ اول اینکه بخش مهم و اصلی جامعه غیررسمی را باید به رسمیت شناخت. هیچ مسالهای با پاک کردن صورت آن حل نمیشود. برداشتن ممیزی، سانسور، انواع مجوزها، لغو ممنوعیتهای حقوقی از بسیاری رفتارهای متعارف و... موجب کوچک شدن معقول جامعه غیررسمی میشود و جامعه رسمی جایگاه خود را باز مییابد. جامعه مجازی را باید به رسمیت شناخت تا تفاوت میان جامعه مجازی و واقعی به حداقلها کاهش پیدا کند و در نهایت گروههای حاشیه را به متن دعوت کرد و دست از حاشیهسازی برداشت. البته قرار نیست که این گامها یک شبه برداشته شود. پلهای هم انجام شود، کافی است فقط باید پذیرفت که با ادامه فرآیند موجود ره به جایی برده نمیشود.
▫️روزنامه اعتماد دوشنبه اول دی ۹۹
▫️#عباس_عبدی
(گرچه چنین درخواستی نامتعارف است ولی از فعالان اصولگرا درخواست میکنم این یادداشت و یادداشت دیروز با عنوان اسبابکشی به #فضای_مجازی را مطالعه کنند.)
دیروز درباره اسبابکشی سیلگونه از جامعه واقعی به جامعه مجازی نوشتم. کوچی که آثار و نتایج آن شاید مهمتر از مهاجرت از کشور به خارج باشد. امروز میخواهم از مهاجرت یا اسبابکشی دیگری بنویسم که عوارض بسیار مهمتری دارد. از جامعه رسمی به جامعه غیررسمی.
این اسبابکشی به دلیل تنگ شدن تعریف جامعه رسمی است و بسیاری از ساکنان آن را مجبور میکند برای زندگی راحتتر اسبابکشی کنند و به جامعه غیررسمی پناه ببرند. یا سر جمع سود و زیان جامعه غیررسمی بیشتر به نفع آنان است. سودهایش بیشتر و هزینههایش کمتر است. اقتصاد غیررسمی شامل اقتصاد زیرزمینی، قاچاق، فساد، کاسبی از تحریم، دور زدن تحریم، پولشویی، قمار و شرطبندی و نیز فعالیتهای مشروع ولی غیررسمی، خرید و فروش کاسبی در #اینستاگرام که خارج از مجاری اقتصاد رسمی است. نه مالیات میدهند و نه نیازی به مجوز کسب و کار دارند و نظارتی نیز نمیپذیرند و...کافی است که پول غیررسمی یا همان ارز دیجیتال نیز در این میان وارد شود تا اقتصاد غیررسمی سر و سامان کاملتری پیدا کند و در صورت ادامه این وضع ناگوار در اقتصاد رسمی، بعید نیست که حتی دولتیها نیز به اقتصاد غیررسمی اسبابکشی کنند. سیاست غیررسمی بیشتر مشهود است. در حال حاضر فقط بخشی از کنش سیاسی در عرصه رسمی و شناخته شده، رخ میدهد. بخش بزرگی از آن در تلگرام و توییتر و حتی اینستاگرام روی میدهد. آزادی بیان و ارایه تحلیلها و نظرات در عمل از عرصه رسمی رخت بربسته است به طوری که برخی کنشگران رسمی مجبور شدهاند منزلی را در عرصه غیررسمی اجاره کنند و هر از گاهی به آنجا نیز سری بزنند ولی این حضور چندان کمکی به اهداف و آرمانهای سیاسی آنان در این ساختار نمیکند چون فضای غیررسمی سیاست از بسیاری جهات متفاوت از فضای رسمی است. اگر متولیان رسمی سیاست میتوانستند در فضای رسمی با دیگران رقابت کنند در این صورت فضای سیاست را چنان محدود نمیکردند که تعداد زیادی از مردم مجبور به اسبابکشی و ساکن فضای غیررسمی سیاست شوند بنابراین به صورت پیشفرض آنان در این فضا شکست خورده محسوب خواهند شد. در جامعه غیررسمی انواع و اقسام کالاها و خدمات وجود دارد. از ارتباطات خانوادگی گرفته تا گروههای اجتماعی، از قمار و شرطبندی گرفته تا انواع فعالیتهای اجتماعی خیرخواهانه، از ازدواجهای موفق و دوستیابیهای مفید گرفته تا انواع روابط نامشروع و عجیب و غریب، از آموزش خرافات و اقدامات مجرمانه تا آموزش آخرین یافتههای بشر و کلاسهای برخط بهترین دانشگاهها، از طب مثلا سنتی و ملی و توصیه به مصرف عنبرنسا گرفته تا آموزههای طب مدرن و این شرایط باعث شده که جامعه غیررسمی از حیث خدمات و روابط اجتماعی هر روز فربهتر شود. در کنار سیاست، فرهنگ بیش از همه حوزهها ظرفیت حضور در جامعه غیررسمی را دارد. از فیلم و موسیقی گرفته تا نقاشی و کتاب و آموزشهای هنری، تا مشاورههای فکری و اخلاقی و خانوادگی،کافی است نگاهی به ابعاد این حوزه مثل برنامه دکتر هلاکویی انداخته شود که چگونه بساط هر برنامه رسمی مشاورهای را برچیده است. این اسبابکشیها با نوعی حاشیهنشینی همراه و آغاز شد. حاشیهای که به مرور زمان بزرگ و بزرگتر از متن شده است.
بنابراین ما با سه پدیده در هم تنیده مواجه هستیم. حاشیهنشینی رو به رشد، جامعه مجازی در حال گسترش و جامعه غیررسمی فربه شونده که بخش مهمی از این سه با یکدیگر وجه اشتراک و همپوشانی دارند هرچند به طور کامل بر یکدیگر منطبق نیستند. ادامه این فرآیند به طور قطع منجر به اتحاد کامل سپس تقابل این سه پدیده با متن و جامعه رسمی و واقعی میشود و بدون تردید جامعه مجازی، غیررسمی و حاشیه از میان نخواهد رفت ولی این تقابل ریشه بسیاری از مشکلات ایران است. یا حداقل نمود مشکلات ریشهایتر است که خود را در این قالب نشان داده است.
راهحل چیست؟ اول اینکه بخش مهم و اصلی جامعه غیررسمی را باید به رسمیت شناخت. هیچ مسالهای با پاک کردن صورت آن حل نمیشود. برداشتن ممیزی، سانسور، انواع مجوزها، لغو ممنوعیتهای حقوقی از بسیاری رفتارهای متعارف و... موجب کوچک شدن معقول جامعه غیررسمی میشود و جامعه رسمی جایگاه خود را باز مییابد. جامعه مجازی را باید به رسمیت شناخت تا تفاوت میان جامعه مجازی و واقعی به حداقلها کاهش پیدا کند و در نهایت گروههای حاشیه را به متن دعوت کرد و دست از حاشیهسازی برداشت. البته قرار نیست که این گامها یک شبه برداشته شود. پلهای هم انجام شود، کافی است فقط باید پذیرفت که با ادامه فرآیند موجود ره به جایی برده نمیشود.
▫️روزنامه اعتماد دوشنبه اول دی ۹۹
🔸“خبر فوری”میخواین؟
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
«خبر فوری»! این اصطلاحی است که از زمان فراگیری #فضای_مجازی و حاکمیتِ همه جانبهی #شبکههای_اجتماعی بر سپهر رسانهای ایران، به وفور در رسانههای مجازی به چشم میخورد. اصطلاحی حرفهای و تخصصی که همه روزه به شکلی غیرحرفهای و غیرتخصصی، در فضای مجازی به ویژه در کانالها و گروههای خبری و خانوادگی استفاده شده و هر روز هم استفاده از آن شدت میگیرد. اصطلاحی که من آن را اسم رمز «دروغ» و «شایعه» میدانم؛ دروغی که آن قدر زیاد استفاده شده، که گاه به واقعیت میماند و مخاطب در بیشترِ موارد میماند که چند درصد «خبرهای فوری» که همه روزه به چشمش میخورد،دروغ هستند و چند درصدِ آنها راست.
واقعیت این است که فضای مجازی این روزها ملغمه عجیبی است از راست و دروغ، درست و غلط و خبر و شایعه. هر روز حجم زیادی از اخبار و اطلاعات غلط در گروهها و کانالهای مختلف از خبری گرفته تا خانوادگی رد و بدل میشود و خیلی از آنها هم هیچگاه تکذیب یا اصلاح نمیشوند و پایهای میشوند برای رفتار و تصمیمگیریهای غلط. شایعهپراکنها و دروغگویان، تازگیها پا را از حریمِ دروغگویی هم فراتر گذاشته و یک عنوان تازه را هم بر خبرها و تفسیرهایشان میگذارند: «خبر فوری». اصطلاحی که کارکردش جلب توجه مخاطب «به هر قیمتی» است. آنها با درج عنوانِ «خبر فوری» روی برخی اخبار و نوشتههایشان، قصد دارند قلاب خود را به مخاطب بیندازند و آنها را وادار به مطالعهی کانال یا گروه خود کنند. مخاطبِ بختبرگشته هم به دلیل عطشی که نسبت به خبرهای مهم و جنجالی دارد، خیلی راحت گولِ این صحنهآرایی را میخورد و بازدیدکنندهی آن گروه یا کانال خبری میشود. نتیجهی این بازدید هم از دو حال خارج نیست: یا آن کانال بر روی خبری بیخاصیت و غیر مهم، برچسبِ «خبر فوری» زده بوده و مخاطب پس از اطلاع از فریبی که خورده است، سرخورده میشود، یا خبری سراسر دروغ یا آمیخته به تخیل و شایعه را خیلی سریع با این برچسب باور کرده و منتشر کنندهی آن خبرِ دروغ در سطحی وسیعتر میشود.
علت اصلی این نوع اطلاعرسانی غیر مسئولانه با برچسب «خبر فوری» را باید در نگاه غیر حرفهای به خبر و روزنامهنگاری دانست. بسیاری از کانالها و مراجع مجازی اطلاعرسانی، برای جذب مخاطب و کلیک بیشتر، هر شایعهای را به نام خبر منتشر میکنند و هیچیک از اصول حرفهای روزنامهنگاری را در فعالیتهای روزانهشان رعایت نمیکنند چرا که اساسا برای بسیاری از فعالان فضای مجازی، «دقت»همواره باید فدای «سرعت» شود.
تاکنون با خود فکر کردهاید این همه کانال خبری در #تلگرام به چه کار میآید؟چرا حجم اخبار دروغ،شایعه یا گمانهزنیهای غلط در فضای مجازی این همه زیاد است؟اگر به این پرسش هم فکر نکرده نباشید حتما از به اشتراک گذاشتن و چرخیدنِ این همه دروغ و شایعه در فضای مجازی حیرت کردهاید. دروغهایی که خیلیهایشان برای جلب توجه بیشتر، برچسب «خبر فوری» هم به خود میزنند تا مخاطب را بیشتر در منجلاب تباهی فرو ببرند. اینها خوب میدانند که رسانههای رسمی و حرفهای،به دلیل محدودیتهای فزایندهای که دارند،از دایرهی اعتماد برخی مخاطبان خارج شدهاند و همین هم بهترین فرصت را در اختیار آنها قرار داده تا با تمام قوا وارد شده و سپهر اطلاعرسانی را از آن خود کنند و از این رهگذر، دوغ و دوشاب را با هم بیامیزند و ملغمهای از شایعه و خبر را با تحلیلهای مبتنی بر همان شایعات و دروغها، در اختیارِ مخاطبان قرار دهند. اینجاست که روزنامهنگاران حرفهای باید با تمام توان به صحنه بیایند و با تاکید بر اهمیت #سواد_رسانهای و آموزشِ مقدماتیِ آن به کاربران فضای مجازی، اجازهی گرفتار شدن آنها در دام دروغ و ایفای نقش واسط برای انتشارِ آن دروغها را به آنها ندهند.سرراستترین پیشنهاد، اطمینان از اعتبارِ جایی است که برچسب «خبر فوری» به خبرهایش میزند. #روزنامهنگاران از هر امکانی که در اختیار دارند باید استفاده کنند تا به مخاطبان فضای مجازی بیاموزند که عنوان «خبر فوری» چیزی نیست که به راحتی بالای هر خبر بیاید و برای باز نشر یک «خبر فوری» باید وسواس زیادی به خرج داد. از همین رو باید هر خبری که عنوان «فوری» میگیرد را از چند منبع معتبر چک کرد و از صحت آن اطمینان حاصل کرد و از این گزاره مطمئن بود که پیش فرض اصلیِ تمام «خبرهای فوری» در فضای مجازی، «دروغ» و «نادرست» بودن آنها است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
▫️#پژمان_موسوی | روزنامه شرق
«خبر فوری»! این اصطلاحی است که از زمان فراگیری #فضای_مجازی و حاکمیتِ همه جانبهی #شبکههای_اجتماعی بر سپهر رسانهای ایران، به وفور در رسانههای مجازی به چشم میخورد. اصطلاحی حرفهای و تخصصی که همه روزه به شکلی غیرحرفهای و غیرتخصصی، در فضای مجازی به ویژه در کانالها و گروههای خبری و خانوادگی استفاده شده و هر روز هم استفاده از آن شدت میگیرد. اصطلاحی که من آن را اسم رمز «دروغ» و «شایعه» میدانم؛ دروغی که آن قدر زیاد استفاده شده، که گاه به واقعیت میماند و مخاطب در بیشترِ موارد میماند که چند درصد «خبرهای فوری» که همه روزه به چشمش میخورد،دروغ هستند و چند درصدِ آنها راست.
واقعیت این است که فضای مجازی این روزها ملغمه عجیبی است از راست و دروغ، درست و غلط و خبر و شایعه. هر روز حجم زیادی از اخبار و اطلاعات غلط در گروهها و کانالهای مختلف از خبری گرفته تا خانوادگی رد و بدل میشود و خیلی از آنها هم هیچگاه تکذیب یا اصلاح نمیشوند و پایهای میشوند برای رفتار و تصمیمگیریهای غلط. شایعهپراکنها و دروغگویان، تازگیها پا را از حریمِ دروغگویی هم فراتر گذاشته و یک عنوان تازه را هم بر خبرها و تفسیرهایشان میگذارند: «خبر فوری». اصطلاحی که کارکردش جلب توجه مخاطب «به هر قیمتی» است. آنها با درج عنوانِ «خبر فوری» روی برخی اخبار و نوشتههایشان، قصد دارند قلاب خود را به مخاطب بیندازند و آنها را وادار به مطالعهی کانال یا گروه خود کنند. مخاطبِ بختبرگشته هم به دلیل عطشی که نسبت به خبرهای مهم و جنجالی دارد، خیلی راحت گولِ این صحنهآرایی را میخورد و بازدیدکنندهی آن گروه یا کانال خبری میشود. نتیجهی این بازدید هم از دو حال خارج نیست: یا آن کانال بر روی خبری بیخاصیت و غیر مهم، برچسبِ «خبر فوری» زده بوده و مخاطب پس از اطلاع از فریبی که خورده است، سرخورده میشود، یا خبری سراسر دروغ یا آمیخته به تخیل و شایعه را خیلی سریع با این برچسب باور کرده و منتشر کنندهی آن خبرِ دروغ در سطحی وسیعتر میشود.
علت اصلی این نوع اطلاعرسانی غیر مسئولانه با برچسب «خبر فوری» را باید در نگاه غیر حرفهای به خبر و روزنامهنگاری دانست. بسیاری از کانالها و مراجع مجازی اطلاعرسانی، برای جذب مخاطب و کلیک بیشتر، هر شایعهای را به نام خبر منتشر میکنند و هیچیک از اصول حرفهای روزنامهنگاری را در فعالیتهای روزانهشان رعایت نمیکنند چرا که اساسا برای بسیاری از فعالان فضای مجازی، «دقت»همواره باید فدای «سرعت» شود.
تاکنون با خود فکر کردهاید این همه کانال خبری در #تلگرام به چه کار میآید؟چرا حجم اخبار دروغ،شایعه یا گمانهزنیهای غلط در فضای مجازی این همه زیاد است؟اگر به این پرسش هم فکر نکرده نباشید حتما از به اشتراک گذاشتن و چرخیدنِ این همه دروغ و شایعه در فضای مجازی حیرت کردهاید. دروغهایی که خیلیهایشان برای جلب توجه بیشتر، برچسب «خبر فوری» هم به خود میزنند تا مخاطب را بیشتر در منجلاب تباهی فرو ببرند. اینها خوب میدانند که رسانههای رسمی و حرفهای،به دلیل محدودیتهای فزایندهای که دارند،از دایرهی اعتماد برخی مخاطبان خارج شدهاند و همین هم بهترین فرصت را در اختیار آنها قرار داده تا با تمام قوا وارد شده و سپهر اطلاعرسانی را از آن خود کنند و از این رهگذر، دوغ و دوشاب را با هم بیامیزند و ملغمهای از شایعه و خبر را با تحلیلهای مبتنی بر همان شایعات و دروغها، در اختیارِ مخاطبان قرار دهند. اینجاست که روزنامهنگاران حرفهای باید با تمام توان به صحنه بیایند و با تاکید بر اهمیت #سواد_رسانهای و آموزشِ مقدماتیِ آن به کاربران فضای مجازی، اجازهی گرفتار شدن آنها در دام دروغ و ایفای نقش واسط برای انتشارِ آن دروغها را به آنها ندهند.سرراستترین پیشنهاد، اطمینان از اعتبارِ جایی است که برچسب «خبر فوری» به خبرهایش میزند. #روزنامهنگاران از هر امکانی که در اختیار دارند باید استفاده کنند تا به مخاطبان فضای مجازی بیاموزند که عنوان «خبر فوری» چیزی نیست که به راحتی بالای هر خبر بیاید و برای باز نشر یک «خبر فوری» باید وسواس زیادی به خرج داد. از همین رو باید هر خبری که عنوان «فوری» میگیرد را از چند منبع معتبر چک کرد و از صحت آن اطمینان حاصل کرد و از این گزاره مطمئن بود که پیش فرض اصلیِ تمام «خبرهای فوری» در فضای مجازی، «دروغ» و «نادرست» بودن آنها است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
#فضای_مجازی
🔸فضای مجازی از سیاستگذاری تا تولید محتوا | ۲۲ بهمن ساعت ۲۱ از رادیو گفتگو
@asrehooshmandi
🔸فضای مجازی از سیاستگذاری تا تولید محتوا | ۲۲ بهمن ساعت ۲۱ از رادیو گفتگو
@asrehooshmandi
🔸عبدی: فیلترینگ مسأله مردم نیست
#عباس_عبدی در یادداشتی خطاب به معاون اول قوه قضائیه:
اگر تنها معتقد به حذف مصادیق مجرمانه از فضای مجازی هستید و مخالف انسداد کلی و همچنین امکان حذف مصادیق مجرمانه از #فضای_مجازی وجود داشت؛ چرا در زمانی که جنابعالی سکاندار دادستانی کل کشور بودید و همه قوا یک دست از یک جناح بودند، همهی توییتر، یوتیوب و فیسبوک را مسدود کردید؟ اعتماد
#عباس_عبدی در یادداشتی خطاب به معاون اول قوه قضائیه:
اگر تنها معتقد به حذف مصادیق مجرمانه از فضای مجازی هستید و مخالف انسداد کلی و همچنین امکان حذف مصادیق مجرمانه از #فضای_مجازی وجود داشت؛ چرا در زمانی که جنابعالی سکاندار دادستانی کل کشور بودید و همه قوا یک دست از یک جناح بودند، همهی توییتر، یوتیوب و فیسبوک را مسدود کردید؟ اعتماد
#روزنامهنگاری
🔸دروغ مرگ اسلامیندوشن؛ یک آبروریزی رسانهای
#پژمان_موسوی
▫️روزنامه شرق ۱۶ اسفند ٩٩
چهارشنبه شب گذشته، خبر دروغ درگذشت دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، در عرض چند دقیقه، آنقدر وسیع و گسترده منتشر شد که بسیاری از چهرهها و صفحات معتبر مجازی هم اسیرِ آن صحنهآرایی عجیب شدند و برای اینکه از قافله عقب نمانند، اقدام به باز نشر این خبر کردند.
این "شایعه" که خیلی زود "خبر" شد، نقطه عطفی است مهم در بررسی نقش و جایگاه رسانههای رسمی و حرفهای، تاثیرِ آنها در فضای مجازی و بیآبرویی انتشار خبری از پایه دروغ.
بگذارید ماجرا را خیلی سریع با هم مرور کنیم؛ چهارشنبه حوالی ساعت ۹ شب بود که یکی دو اکانت توییتری و چند کانال تلگرامی، اطلاعیهای بینام و نشان را منتشر کردند که در آن فوت دکتر محمد علی اسلامی ندوشن اطلاعرسانی شده بود. سَر و شکل این اطلاعیه آنقدر حرفهای و وزین تنظیم شده بود که در همان دقایق اول، برخی از کانالها و اکانتهای دیگر توییتری، با استناد به آن، درگذشتِ این استاد فرزانه دانشگاه را به جامعه دانشگاهی و ادیبان و اهالی فرهنگ ایران تسلیت گفتند و برای خانوادهی آن مرحوم صبر آرزو کردند. هنوز اما در حالی که ساعت حوالی ده و نیمِ شب بود، خیلیها با تردید به اصل خبر نگاه میکردند و از بازنشر آن خودداری کردند. در ادامه همین تردیدها هم بود که برخی منتشرکنندگان اولیهی خبر و برخی دیگر، با حذف خبر اولیه و ارائه توضیحی کوچک که "هنوز چیزی مشخص نیست"، اقدام به حذف خبرِ درگذشت ایشان کردند. حوالی ساعت یازده و نیم شب اما، خبرگزاری #ایرنا خبری کوتاه را با این مضمون منتشر کرد: "دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، استاد و ادیب برجسته، مترجم، شاعر، فردوسیشناس، مولف، حقوقدان، سفرنامهنویس و از بزرگان نثرِ فارسی، در ۹۶ سالگی از دنیا رفت".
همین خبرِ دو خطی، در عرض چند دقیقه مثل توپ ترکید و این بار دیگر تمامی صفحات و اکانتهای رسمی و غیررسمی تلگرام، توییتر، اینستاگرام و برخی وبسایتهای خبری این خبر را با آب و تاب و با قطعیتی مثالزدنی منتشر کردند. البته طبیعی هم بود وقتی بزرگترین و قدیمیترین خبرگزاری کشور این خبر را منتشر کرده است، این اتفاق بیفتد.
هنوز اما شب پایان نیافته بود؛ برخی دیگر که هنوز هم خبر را باور نکرده بودند، در تماس با خانوادهی استاد و دکتر #اصغر_دادبه، رییس شورای نشرِ آثارِ دکتر اسلامیندوشن با حقیقتی دیگر روبرو شدند: "استاد در سلامت هستند و جز عوارض کهولت سن، مشکل دیگری ندارند".
همین خبر کافی بود که در فاصلهی ساعت دوازده و پانزده دقیقه تا یکِ بامداد، تمامی آن اکانتها و صفحاتِ رسمی و غیر رسمی، خبر درگذشتِ استاد را حذف و توضیحات خانواده و دکتر اصغر دادبه را در تکذیب این خبر منتشر کنند. بماند که خیلیها هم اساسا زحمت حذف خبر فوت را به خود ندادند و برخیها هم هنوز دارند همان خبر اولیهی ایرنا مبنی بر درگذشت این استادِ فرزانه را منتشر میکنند!
این دروغ، تکذیبش و بازتاب و واکنشهای پس از آن، دو نکتهی مهم در خود نهان داشت؛ اول اینکه با وجودِ حاکمیت بلامنازع #فضای_مجازی غیررسمی در سپهر رسانهای ایران، هنوز هم این رسانههای حرفهای و رسمی هستند که "اعتبار" دارند و تا زمانی که آنها خبری را تایید یا رد نکنند، آن خبر رسمیت نمییابد و به صورت گسترده منتشر نمیشود.
نکته دوم اما، بیحیثیتی و بیآبرویی رسانههای حرفهای (خبرگزاری جمهوری اسلامی)، از پس انتشار این خبرِ دروغ بود. رویدادی که بارِ دیگر #روزنامهنگاران حرفهای و رسانههایشان را در معرض اتهام بزرگ بیدقتی و بیاخلاقی حرفهای قرار داد؛ موضوعی که نه فقط دامن خبرگزاری ایرنا، که عملا دامن طیف بزرگی از روزنامهنگاران را گرفت و پس از این هم خواهد گرفت.
میماند یک انتقاد صنفی-حرفهای به دوستانمان در خبرگزاری ایرنا. پرسش کوتاه و ساده است: واقعا تفاوت ما با شبه روزنامهنگاران و فعالان فضای مجازی چیست؟ مگر ما بر خلاف آنها، نباید "دقت" را جایگزین "سرعت" کنیم؟ مگر ما نباید در انتشارِ اخبارِ مهمی چون فوت بزرگان فرهنگ و ادب این سرزمین که نه تنها ممکن است برایمان بیاعتباری بیاورد که مهمتر از آن، با روح و روان خانوادهی آنها بازی میکند، وسواس بیشتری به خرج دهیم؟ مگر ما نمیدانیم که برای تایید یک خبر، آن هم خبرِ فوت چهرهای چون اسلامیندوشن، باید با منابع خبری دست اول و معتبر تماس بگیریم و در صورت تایید، اقدام به انتشار آن کنیم؟ مگر شما یک سیستم عریض و طویل رسانهای با دهها دفتر منطقهای و صدها خبرنگار حرفهای ندارید؟ اگر آبروی خودتان برای خودتان مهم نیست، لطفا به فکرِ آبروی روزنامهنگاری این سرزمین باشید و به آسانی به آن چوب حراج نزنید.
🔸دروغ مرگ اسلامیندوشن؛ یک آبروریزی رسانهای
#پژمان_موسوی
▫️روزنامه شرق ۱۶ اسفند ٩٩
چهارشنبه شب گذشته، خبر دروغ درگذشت دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، در عرض چند دقیقه، آنقدر وسیع و گسترده منتشر شد که بسیاری از چهرهها و صفحات معتبر مجازی هم اسیرِ آن صحنهآرایی عجیب شدند و برای اینکه از قافله عقب نمانند، اقدام به باز نشر این خبر کردند.
این "شایعه" که خیلی زود "خبر" شد، نقطه عطفی است مهم در بررسی نقش و جایگاه رسانههای رسمی و حرفهای، تاثیرِ آنها در فضای مجازی و بیآبرویی انتشار خبری از پایه دروغ.
بگذارید ماجرا را خیلی سریع با هم مرور کنیم؛ چهارشنبه حوالی ساعت ۹ شب بود که یکی دو اکانت توییتری و چند کانال تلگرامی، اطلاعیهای بینام و نشان را منتشر کردند که در آن فوت دکتر محمد علی اسلامی ندوشن اطلاعرسانی شده بود. سَر و شکل این اطلاعیه آنقدر حرفهای و وزین تنظیم شده بود که در همان دقایق اول، برخی از کانالها و اکانتهای دیگر توییتری، با استناد به آن، درگذشتِ این استاد فرزانه دانشگاه را به جامعه دانشگاهی و ادیبان و اهالی فرهنگ ایران تسلیت گفتند و برای خانوادهی آن مرحوم صبر آرزو کردند. هنوز اما در حالی که ساعت حوالی ده و نیمِ شب بود، خیلیها با تردید به اصل خبر نگاه میکردند و از بازنشر آن خودداری کردند. در ادامه همین تردیدها هم بود که برخی منتشرکنندگان اولیهی خبر و برخی دیگر، با حذف خبر اولیه و ارائه توضیحی کوچک که "هنوز چیزی مشخص نیست"، اقدام به حذف خبرِ درگذشت ایشان کردند. حوالی ساعت یازده و نیم شب اما، خبرگزاری #ایرنا خبری کوتاه را با این مضمون منتشر کرد: "دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، استاد و ادیب برجسته، مترجم، شاعر، فردوسیشناس، مولف، حقوقدان، سفرنامهنویس و از بزرگان نثرِ فارسی، در ۹۶ سالگی از دنیا رفت".
همین خبرِ دو خطی، در عرض چند دقیقه مثل توپ ترکید و این بار دیگر تمامی صفحات و اکانتهای رسمی و غیررسمی تلگرام، توییتر، اینستاگرام و برخی وبسایتهای خبری این خبر را با آب و تاب و با قطعیتی مثالزدنی منتشر کردند. البته طبیعی هم بود وقتی بزرگترین و قدیمیترین خبرگزاری کشور این خبر را منتشر کرده است، این اتفاق بیفتد.
هنوز اما شب پایان نیافته بود؛ برخی دیگر که هنوز هم خبر را باور نکرده بودند، در تماس با خانوادهی استاد و دکتر #اصغر_دادبه، رییس شورای نشرِ آثارِ دکتر اسلامیندوشن با حقیقتی دیگر روبرو شدند: "استاد در سلامت هستند و جز عوارض کهولت سن، مشکل دیگری ندارند".
همین خبر کافی بود که در فاصلهی ساعت دوازده و پانزده دقیقه تا یکِ بامداد، تمامی آن اکانتها و صفحاتِ رسمی و غیر رسمی، خبر درگذشتِ استاد را حذف و توضیحات خانواده و دکتر اصغر دادبه را در تکذیب این خبر منتشر کنند. بماند که خیلیها هم اساسا زحمت حذف خبر فوت را به خود ندادند و برخیها هم هنوز دارند همان خبر اولیهی ایرنا مبنی بر درگذشت این استادِ فرزانه را منتشر میکنند!
این دروغ، تکذیبش و بازتاب و واکنشهای پس از آن، دو نکتهی مهم در خود نهان داشت؛ اول اینکه با وجودِ حاکمیت بلامنازع #فضای_مجازی غیررسمی در سپهر رسانهای ایران، هنوز هم این رسانههای حرفهای و رسمی هستند که "اعتبار" دارند و تا زمانی که آنها خبری را تایید یا رد نکنند، آن خبر رسمیت نمییابد و به صورت گسترده منتشر نمیشود.
نکته دوم اما، بیحیثیتی و بیآبرویی رسانههای حرفهای (خبرگزاری جمهوری اسلامی)، از پس انتشار این خبرِ دروغ بود. رویدادی که بارِ دیگر #روزنامهنگاران حرفهای و رسانههایشان را در معرض اتهام بزرگ بیدقتی و بیاخلاقی حرفهای قرار داد؛ موضوعی که نه فقط دامن خبرگزاری ایرنا، که عملا دامن طیف بزرگی از روزنامهنگاران را گرفت و پس از این هم خواهد گرفت.
میماند یک انتقاد صنفی-حرفهای به دوستانمان در خبرگزاری ایرنا. پرسش کوتاه و ساده است: واقعا تفاوت ما با شبه روزنامهنگاران و فعالان فضای مجازی چیست؟ مگر ما بر خلاف آنها، نباید "دقت" را جایگزین "سرعت" کنیم؟ مگر ما نباید در انتشارِ اخبارِ مهمی چون فوت بزرگان فرهنگ و ادب این سرزمین که نه تنها ممکن است برایمان بیاعتباری بیاورد که مهمتر از آن، با روح و روان خانوادهی آنها بازی میکند، وسواس بیشتری به خرج دهیم؟ مگر ما نمیدانیم که برای تایید یک خبر، آن هم خبرِ فوت چهرهای چون اسلامیندوشن، باید با منابع خبری دست اول و معتبر تماس بگیریم و در صورت تایید، اقدام به انتشار آن کنیم؟ مگر شما یک سیستم عریض و طویل رسانهای با دهها دفتر منطقهای و صدها خبرنگار حرفهای ندارید؟ اگر آبروی خودتان برای خودتان مهم نیست، لطفا به فکرِ آبروی روزنامهنگاری این سرزمین باشید و به آسانی به آن چوب حراج نزنید.
🔸هوشمندسازی و فضای مجازی
حسن روحانی رئیس جمهور در جلسه شورای اجرایی فناوری اطلاعات کشور گفت: زندگی کاملا متحول شده و #هوشمندسازی دامنه وسیع تری به خود میگیرد. #فضای_مجازی فعالیتها را سرعت میبخشد و بسیاری از مفاسد را از بین میبرد. پاد
حسن روحانی رئیس جمهور در جلسه شورای اجرایی فناوری اطلاعات کشور گفت: زندگی کاملا متحول شده و #هوشمندسازی دامنه وسیع تری به خود میگیرد. #فضای_مجازی فعالیتها را سرعت میبخشد و بسیاری از مفاسد را از بین میبرد. پاد
🔸وضعیت ارتباطات؛ گزارش وزیر
▫️آذریجهرمی، وزیر ارتباطات: یک نظام ساماندهی شده پشت توزیع #ویپیان در کشور است
▫️ویپیان کاربرد خوب هم برای زندگی ما هم دارد چرا که امروز بسیاری از خدمات برای مردم ما به واسطه تحریمهای ظالمانه در دسترس نیست.
▫️اکوسیستم فناوری #اطلاعات و #استارتاپ ما همیشه بین دو لبه قیچی بوده است؛ یکی #فیلترینگ و دیگری تحریم.
▫️اگر کل ویپیانها در کشور بسته شوند فردی که نیاز مشروع برای دسترسی دارد چه کار باید بکند؟
▫️اگر ویپیان بد است سراغ آنهایی که میفروشند بروید، چرا میگویید به لحاظ فنی و زیرساختی شبکه را مسدود کنید؟
▫️من نماینده بخش رفاه در #فضای_مجازی هستم، شما نماینده بخش مشکلات آن باشید.
▫️من باید حرف از توسعه در بخش خودم بزنم، شما هم حرف از محدودیتها بزنید، بالاخره کشور قوه عاقله دارد و تصمیم میگیرد.
اعتمادآنلاین
▫️آذریجهرمی، وزیر ارتباطات: یک نظام ساماندهی شده پشت توزیع #ویپیان در کشور است
▫️ویپیان کاربرد خوب هم برای زندگی ما هم دارد چرا که امروز بسیاری از خدمات برای مردم ما به واسطه تحریمهای ظالمانه در دسترس نیست.
▫️اکوسیستم فناوری #اطلاعات و #استارتاپ ما همیشه بین دو لبه قیچی بوده است؛ یکی #فیلترینگ و دیگری تحریم.
▫️اگر کل ویپیانها در کشور بسته شوند فردی که نیاز مشروع برای دسترسی دارد چه کار باید بکند؟
▫️اگر ویپیان بد است سراغ آنهایی که میفروشند بروید، چرا میگویید به لحاظ فنی و زیرساختی شبکه را مسدود کنید؟
▫️من نماینده بخش رفاه در #فضای_مجازی هستم، شما نماینده بخش مشکلات آن باشید.
▫️من باید حرف از توسعه در بخش خودم بزنم، شما هم حرف از محدودیتها بزنید، بالاخره کشور قوه عاقله دارد و تصمیم میگیرد.
اعتمادآنلاین
#تبلیغات🔸سلبریتیها و فوتبالیستها
اخیرا تعدادی شرکت ساختمانی با استفاده از چهره برخی سلبریتیها و فوتبالیستهای مشهور اقدام به تبلیغات پیش فروش مسکن در #فضای_مجازی و فضاهای شهری کردهاند که اداره کل راه و شهرسازی استان تهران، ضمن هشدار به پیش خریداران و شهروندان، این فروش و تبلیغات را غیرقانونی دانسته است.
https://www.ion.ir/news/686423
اخیرا تعدادی شرکت ساختمانی با استفاده از چهره برخی سلبریتیها و فوتبالیستهای مشهور اقدام به تبلیغات پیش فروش مسکن در #فضای_مجازی و فضاهای شهری کردهاند که اداره کل راه و شهرسازی استان تهران، ضمن هشدار به پیش خریداران و شهروندان، این فروش و تبلیغات را غیرقانونی دانسته است.
https://www.ion.ir/news/686423
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در روزگاری که #فضای_مجازی تمامِ عرصهها را دارد فتح میکند، ما با امید و البته واقعبینی، #شنبههای_شرق را از فردا به پیشخوان روزنامهفروشیها میفرستیم؛ با صفحاتی دربارهی دیدن، شنیدن، خواندن، رفتن، بودن و البته جایی برای تداوم سنت #پاورقی_نویسی. امیدوارم با کمک شما، بماند...
@sharghdaily
@sharghdaily
🔸مصوبه جریمه ایجاد محدودیت دسترسی به فضای مجازی ابلاغ شد
معاون اول رییس جمهوری تصویبنامه موضوع نحوه جریمه ایجاد محدودیت در دسترسی شهروندان و کاربران به خدمات فضای مجازی خارج از روالهای تعیین شده قانونی توسط #کارورها را ابلاغ کرد.
به گزارش روز شنبه ایرنا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر هیات دولت، با امضای #اسحاق_جهانگیری تصویبنامه موضوع نحوه جریمه ایجاد محدودیت در #دسترسی شهروندان و #کاربران به خدمات #فضای_مجازی خارج از روالهای تعیین شده قانونی توسط کارورها ابلاغ شد.
هیات وزیران در جلسه بیست و نهم فروردین ۱۴۰۰ به پیشنهاد مشترک وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی و اطلاعات و سازمان برنامه و بودجه کشور و به منظور حفظ حق دسترسی شهروندان و کاربران به خدمات فضای مجازی، نسبت به تعیین میزان و نحوه جریمه ایجاد محدودیت در دسترسی شهروندان و کاربران به خدمات فضای مجازی خارج از روالهای تعیین شده قانونی توسط کارورها تصمیمگیری کرد.
به موجب این تصمیم، در صورت ایجاد محدودیت، اختلال یا انسداد در نرم افزارها، تارنماها (وبگاهها)، برنامههای کاربردی و سایر خدمات مبتنی بر فضای مجازی از سوی کارورها (خارج از روالهای تعیین شده قانونی)، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی) موظف است با جمعآوری مستندات فنی، ظرف (۲۴) ساعت محدودیت، اختلال یا انسداد را به کارورها اعلام و همزمان مراتب محدودیت، اختلال یا انسداد را در پایگاه اطلاعرسانی خود منتشر کند.
همچنین در صورتی که کارورها ظرف مدت (۲۴) ساعت از زمان اعلام سازمان نسبت به رفع محدودیت، اختلال یا انسداد اقدام نکنند، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی موظف است تا زمان رفع تخلف روزانه تا سقف (۵۰۰) میلیارد ریال کارور متخلف را جریمه کند. کارور موظف است با اعلام سازمان مبالغ را به حساب خزانهداری کل کشور واریز کند.
اگر پس از یک هفته از اعلام سازمان مذکور، کارور نسبت به رفع محدودیت، اختلال یا انسداد اقدام نکرد، این سازمان مجاز است علاوه بر جریمه تعیین شده، نسبت به تعلیق یا کاهش مدت اعتبار پروانه کارور حداکثر به مدت دو سال اقدام کند و در صورت مرتفع نشدن اختلال پس از دو هفته از نامه سازمان، برابر قانون مجازات اسلامی نسبت به اقامه دعوی در مراجع قضایی از سوی سازمان یاد شده اقدام خواهد شد.
معاون اول رییس جمهوری تصویبنامه موضوع نحوه جریمه ایجاد محدودیت در دسترسی شهروندان و کاربران به خدمات فضای مجازی خارج از روالهای تعیین شده قانونی توسط #کارورها را ابلاغ کرد.
به گزارش روز شنبه ایرنا از پایگاه اطلاعرسانی دفتر هیات دولت، با امضای #اسحاق_جهانگیری تصویبنامه موضوع نحوه جریمه ایجاد محدودیت در #دسترسی شهروندان و #کاربران به خدمات #فضای_مجازی خارج از روالهای تعیین شده قانونی توسط کارورها ابلاغ شد.
هیات وزیران در جلسه بیست و نهم فروردین ۱۴۰۰ به پیشنهاد مشترک وزارتخانههای ارتباطات و فناوری اطلاعات، امور اقتصادی و دارایی و اطلاعات و سازمان برنامه و بودجه کشور و به منظور حفظ حق دسترسی شهروندان و کاربران به خدمات فضای مجازی، نسبت به تعیین میزان و نحوه جریمه ایجاد محدودیت در دسترسی شهروندان و کاربران به خدمات فضای مجازی خارج از روالهای تعیین شده قانونی توسط کارورها تصمیمگیری کرد.
به موجب این تصمیم، در صورت ایجاد محدودیت، اختلال یا انسداد در نرم افزارها، تارنماها (وبگاهها)، برنامههای کاربردی و سایر خدمات مبتنی بر فضای مجازی از سوی کارورها (خارج از روالهای تعیین شده قانونی)، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی) موظف است با جمعآوری مستندات فنی، ظرف (۲۴) ساعت محدودیت، اختلال یا انسداد را به کارورها اعلام و همزمان مراتب محدودیت، اختلال یا انسداد را در پایگاه اطلاعرسانی خود منتشر کند.
همچنین در صورتی که کارورها ظرف مدت (۲۴) ساعت از زمان اعلام سازمان نسبت به رفع محدودیت، اختلال یا انسداد اقدام نکنند، سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی موظف است تا زمان رفع تخلف روزانه تا سقف (۵۰۰) میلیارد ریال کارور متخلف را جریمه کند. کارور موظف است با اعلام سازمان مبالغ را به حساب خزانهداری کل کشور واریز کند.
اگر پس از یک هفته از اعلام سازمان مذکور، کارور نسبت به رفع محدودیت، اختلال یا انسداد اقدام نکرد، این سازمان مجاز است علاوه بر جریمه تعیین شده، نسبت به تعلیق یا کاهش مدت اعتبار پروانه کارور حداکثر به مدت دو سال اقدام کند و در صورت مرتفع نشدن اختلال پس از دو هفته از نامه سازمان، برابر قانون مجازات اسلامی نسبت به اقامه دعوی در مراجع قضایی از سوی سازمان یاد شده اقدام خواهد شد.
Forwarded from عصر هوشمندی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ روی هر لایکی حساب نکنید!
🔹هیچگاه تعداد لایکهای یک خبر یا ویدئوی به اشتراک گذاشته شده در فضای مجازی، نشان دهنده صحت و درستی آن نیست.
🔹 درباره پذیرش مطالب جالب و هیجانانگیز وسواس داشته باشید و تا زمانی که از درستی آن مطمئن نشدهاید آن را نپذیرید و با دیگران به اشتراک نگذارید.
#سوادـرسانهای
#فضای_مجازی
@asrehooshmandi
🔹هیچگاه تعداد لایکهای یک خبر یا ویدئوی به اشتراک گذاشته شده در فضای مجازی، نشان دهنده صحت و درستی آن نیست.
🔹 درباره پذیرش مطالب جالب و هیجانانگیز وسواس داشته باشید و تا زمانی که از درستی آن مطمئن نشدهاید آن را نپذیرید و با دیگران به اشتراک نگذارید.
#سوادـرسانهای
#فضای_مجازی
@asrehooshmandi
#تبلیغات
🔸 پزشکان و آداب تبلیغ در فضای مجازی
مشاور اجرایی معاونت انتظامی نظام پزشکی تهران با بیان این که گذاشتن تصویر برای تبلیغ ممنوع بوده و ما اصلا مجوز تصویر نمیدهیم ؛ گفت:
اگر بخواهیم برای #فضای_مجازی مجوز دهیم بسیار محدود است و پزشک فقط میتواند بدون گذاشتن تصویر کار خودش را معرفی کند.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و به نقل از میزان؛ رحمت الله توکل در خصوص این موضوع که تعدادی از پزشکان عکس و فیلمهایی از عمل جراحی بیمار در فضای مجازی منتشر میکنند، توضیح داد: ما اطلاعیهای رسمی صادر کردیم مبنی بر اینکه هر گونه تبلیغ در فضای مجازی و غیر مجازی نیاز به اخذ مجوز از سازمان نظام پزشکی را دارد.
وی افزود: سازمان نظام پزشکی بر اساس قوانین و مقررات بالا دستی یک گروه ۹نفره دارد جهت دادن مجوز تبلیغات به افراد شرکت کننده که آن گروه ۹ نفره همه از اعضای سازمان نظام پزشکی نیستند و برخی از آنها در وزارت ارشاد، شهرداریها و قوه قضائیه فعالیت دارند. جزییات بیشتر:
https://irimc.org/news/id/47094
🔸 پزشکان و آداب تبلیغ در فضای مجازی
مشاور اجرایی معاونت انتظامی نظام پزشکی تهران با بیان این که گذاشتن تصویر برای تبلیغ ممنوع بوده و ما اصلا مجوز تصویر نمیدهیم ؛ گفت:
اگر بخواهیم برای #فضای_مجازی مجوز دهیم بسیار محدود است و پزشک فقط میتواند بدون گذاشتن تصویر کار خودش را معرفی کند.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و به نقل از میزان؛ رحمت الله توکل در خصوص این موضوع که تعدادی از پزشکان عکس و فیلمهایی از عمل جراحی بیمار در فضای مجازی منتشر میکنند، توضیح داد: ما اطلاعیهای رسمی صادر کردیم مبنی بر اینکه هر گونه تبلیغ در فضای مجازی و غیر مجازی نیاز به اخذ مجوز از سازمان نظام پزشکی را دارد.
وی افزود: سازمان نظام پزشکی بر اساس قوانین و مقررات بالا دستی یک گروه ۹نفره دارد جهت دادن مجوز تبلیغات به افراد شرکت کننده که آن گروه ۹ نفره همه از اعضای سازمان نظام پزشکی نیستند و برخی از آنها در وزارت ارشاد، شهرداریها و قوه قضائیه فعالیت دارند. جزییات بیشتر:
https://irimc.org/news/id/47094
سازمان نظام پزشکی
انتشار تصویر بیماران در اینستاگرام ممنوع است - سازمان نظام پزشکی
مشاور اجرایی معاونت انتظامی نظام پزشکی تهران با بیان این که گذاشتن تصویر برای تبلیغ ممنوع بوده و ما اصلا مجوز تصویر نمیدهیم ؛ گفت: اگر بخواهیم برای فضای مجازی مجوز دهیم بسیار محدود است و پزشک فقط میتواند بدون گذاشتن تصویر کار خودش را معرفی کند.
#صیانت🔸انتقاد مدیر موسسه تبیان از طرح ضد اینترنتی مجلس
#کمیل_خجسته: مشکل فعلی #فضای_مجازی کمبود قانون نیست، مشکل عدم ارائه امکانات و خدمات به مردم است. نیازها اقدام و عمل میخواهد. خارج کردن تمرکز قدرت و اختیار از وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی مانع از بهبود فضا خواهد شد
@jamarannews
#کمیل_خجسته: مشکل فعلی #فضای_مجازی کمبود قانون نیست، مشکل عدم ارائه امکانات و خدمات به مردم است. نیازها اقدام و عمل میخواهد. خارج کردن تمرکز قدرت و اختیار از وزارت ارتباطات و شورای عالی فضای مجازی مانع از بهبود فضا خواهد شد
@jamarannews
معاون مرکز پژوهشهای مجلس:
🔸طرح صیانت برای بهبود فضای مجازی موثر نیست
#جلیل_محبی نوشت: بعد از ۱۶ سال کار در سیستم جمهوری اسلامی یاد گرفتهام حرفم را تحمیل نکنم؛ اگر مخالف تصمیمی هستم به تصمیمگیر میگویم و استدلال میکنم، قبول نکردند خودشان ضرر میکنند؛ (البته شاید هم من اشتباه میکنم.) درباره طرح #صیانت گفتهام که این مواد تهیه شده موثر در بهبود فضای مجازی نیست و راه را برای اصلاح درست میبندد، گفتهام حرف رهبری مطاع است و نمیتوان خلاف آن قانون نوشت، گفتهام #شورایعالی_فضای_مجازی متصدی این امر است و #مجلس با تصویب قانون کار آنها را پیچیده میکند
گفتهام بهبود #فضای_مجازی قانون نمیخواهد و نیازمند تدبیر است، گفتهام به جای این مواد تهیه شده کمیته #فیلترینگ مصوب آقای لاریجانی در مجلس هشتم باید اصلاح شود، گفتهام راه چاره اخلاق فرزندان سرزمینمان در رتبه بندی سنی سیم کارتها و امثال آن است. گفتهام از تجربه نسبتاً موفق #آپارات بهره باید گرفت، گفتهام #حریمخصوصی باید محترم شمرده شود تا مردم به #نرمافزار داخلی اعتماد کنند.و خیلی چیزهای دیگر.
@jamarannews
🔸طرح صیانت برای بهبود فضای مجازی موثر نیست
#جلیل_محبی نوشت: بعد از ۱۶ سال کار در سیستم جمهوری اسلامی یاد گرفتهام حرفم را تحمیل نکنم؛ اگر مخالف تصمیمی هستم به تصمیمگیر میگویم و استدلال میکنم، قبول نکردند خودشان ضرر میکنند؛ (البته شاید هم من اشتباه میکنم.) درباره طرح #صیانت گفتهام که این مواد تهیه شده موثر در بهبود فضای مجازی نیست و راه را برای اصلاح درست میبندد، گفتهام حرف رهبری مطاع است و نمیتوان خلاف آن قانون نوشت، گفتهام #شورایعالی_فضای_مجازی متصدی این امر است و #مجلس با تصویب قانون کار آنها را پیچیده میکند
گفتهام بهبود #فضای_مجازی قانون نمیخواهد و نیازمند تدبیر است، گفتهام به جای این مواد تهیه شده کمیته #فیلترینگ مصوب آقای لاریجانی در مجلس هشتم باید اصلاح شود، گفتهام راه چاره اخلاق فرزندان سرزمینمان در رتبه بندی سنی سیم کارتها و امثال آن است. گفتهام از تجربه نسبتاً موفق #آپارات بهره باید گرفت، گفتهام #حریمخصوصی باید محترم شمرده شود تا مردم به #نرمافزار داخلی اعتماد کنند.و خیلی چیزهای دیگر.
@jamarannews
🔸 برای توسعه ارتباطی فضای مجازی باید این فضا را به رسمیت بشناسیم
سید ضیاهاشمی استاد دانشگاه و مدیر سابق ایرنا با اشاره به شناسایی ظرفیتهای فضای مجازی، به رسمیت شناختن این فضا را مهمترین مسأله این روزهای #فضای_مجازی میداند و معتقد است: به نظرم باید ابتدا این فضا را به رسمیت بشناسیم و نباید واقعیت حضور افراد در این فضا را انکار کرد به همین خاطر با پذیرش این فضا، میتوان در جهت توسعه و گام برداشتن در جهت تقویت سویههای مثبت آن اقداماتی انجام داد.
مشروح گفتگو
سید ضیاهاشمی استاد دانشگاه و مدیر سابق ایرنا با اشاره به شناسایی ظرفیتهای فضای مجازی، به رسمیت شناختن این فضا را مهمترین مسأله این روزهای #فضای_مجازی میداند و معتقد است: به نظرم باید ابتدا این فضا را به رسمیت بشناسیم و نباید واقعیت حضور افراد در این فضا را انکار کرد به همین خاطر با پذیرش این فضا، میتوان در جهت توسعه و گام برداشتن در جهت تقویت سویههای مثبت آن اقداماتی انجام داد.
مشروح گفتگو