عرصه‌های‌ ارتباطی
3.65K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
872 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
🔸روزنامه‌نگاری یعنی پرسشگری، باقی"هیچ" است
 ▫️#پژمان_موسوی:
 ذات #روزنامه‌نگاری #پرسشگری است؛ از این اصل نباید کوتاه آمد. "راه"، هر چقدر هم که دشوار و سخت باشد، روزنامه‌نگار نباید هویت اصلی خود را فراموش کند، هویتی که خمیر مایه آن "پرسشگری" است و نقشه‌ی راهش خدمتگزاریِ #حقیقت و #آزادی
روزنامه‌نگار اگر پرسش نکند، چه کسی قرار است پرسش‌های مردم را بپرسد؟ روزنامه‌نگار ااگر آزادانه منافعِ مردم را فریاد نزند و کاستی‌ها را روی کاغذ نیاورد ،مگر باز هم می‌تواند به خودش بگوید روزنامه‌نگار؟روزنامه‌نگار اگر ضد فساد نباشد، ضد رانت نباشد، ضد دروغ نباشد، مگر باز هم روزنامه‌نگار است؟ روزنامه‌نگاران به واسطه نمایندگیِ افکار عمومی و دسترسی به مدیران و صاحب منصبان، همواره و در همه حال باید منافع و پرسش‌های موکلانشان که همان مردم هستند را مطرح کنند، دولت را به چالش بکشند، ابهام‌ها را بزدایند و نتیجه‌ی فعالیت‌هایشان را صادقانه در نوشته‌ها، گزارش‌ها یا گفتگوهایشان با مردم در میان بگذارند. تنها در این صورت است که مخاطب، دنبال کننده رسانه‌ها شده و یکی از دلمشغولی‌هایش مطالعه و پیگیری همه روزه روزنامه‌ها و وب‌سایت‌ها می‌شود. فکر می‌کنیم تصادفی است این اقبالِ کم به مطبوعات و خبرگزاری‌ها در این روزهای شلوغ؟ حتما یک جای کار می‌لنگد، حتما ایرادی هست و تا دیر نشده باید راهی پیدا کرد برای حذف نشدن، برای همچنان دیده ‌شدن، خریده شدن و خوانده شدن. حیاتِ روزنامه‌نگاری و روزنامه‌داری به مخاطب است و اگر مخاطب نباشد، یا باشد و بی‌اعتماد باشد، آن روز یعنی مرگِ روزنامه‌نگاری. شرایط سخت‌تر هم شده، دیگر روزنامه‌ای یا روزنامه‌نگاری نیست که بتواند خواسته یا ناخواسته حقیقت یا بخشی از آن را از مردم پنهان کند، یا مثلا بگوید من به منابع خبری دسترسی نداشتم. در این روزها که هر شهروند یک رسانه ‌است و رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران در داخل و خارج از کشور، هر کدام صفحه‌ای در اینستاگرام یا اکانتی در توییتر دارند، هم اطلاعات در دسترس است، هم فرضیاتِ یک واقعه و هم نظرگاه‌های متفاوت به آن. از همین رو هم دیگر نمی‌توان یک طرفه به قاضی رفت و بدون بررسی همه جانبه اوضاع، گزارش کرد، یادداشت نوشت، تیتر زد یا سرمقاله نوشت. همه چیز به عرصه داوری می‌آید و کدام قاضی بهتر از مردم؟ یونسکو سال‌ها پیش، این روزها را خوب می‌دید چرا که برپایه‌ی اعلامیه یونسکو، "خبرنگاران و روزنامه‌نگاران باید کوشش کنند تا اخباری که در اختیار عموم می‌گذارند درست، دقیق و معتبر باشد و در درستی اخباری که به دست می‌آورند، پژوهش و اندیشه کنند. خبرنگاران نباید حقیقتی را عمداً تحریف یا خراب کنند و نیز هیچگونه مطلبی را نباید از دید مردم پنهان نگهدارند." این یعنی هیچ روزنامه‌نگاری که به خود حرفه‌ای می‌گوید، نمی‌تواند و نباید "پیش‌داوری" کرده، "گمانه‌زنی" کند و محتوای فضای مجازی را که ملغمه‌ایست از درست و نادرست و راست و دروغ، به عنوان دست‌مایه‌ی اطلاع رسانی و تحلیلش در نظر بگیرد.
باید پذیرفت که جهان در روزگار ما وارد عصر تازه‌ای شده است که در آن رسانه‌های نوین حاکمیت بلامنازعی در تمامی عرصه‌های زندگی ایجاد کرده و به ‌طور غیرقابل باوری با شتاب در حال ایجاد تغییرات بسیار گسترده‌تری در تمامی شئون زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه امروز هستند. همین حاکمیت بلامنازع هم هست که کارِ روزنامه‌نگارانِ حرفه‌ای را چه در عرصه‌ی روزنامه‌نگاری مکتوب و چه در عرصه روزنامه‌نگاری نوین سخت کرده است. در این روزگار باید دقیق‌تر نوشت، حساس‌تر موضع گرفت، عمیق‌تر کنکاش کرد و جدی‌تر با مقوله‌ای به نام مخاطب روبرو شد؛ یک اشتباه می‌تواند به معنای پایانِ کار یک رسانه/حرفه یا بی‌اعتبار شدنِ آن نزد مخاطب باشد.
 ▫️روزنامه شرق ۲۹ دی ۹۸
🔸فیلسوفان در کشور ما مانند نانواهائی هستند که فقط برای خود نان می‌پزند
#مصطفی_ملکیان
در واقع هم‌اکنون فیلسوفان در کشور ما از باب تمثیل هم‌چون نانوایی هستند که فقط برای خودش نان می‌پزد. تصوّر کنید که نانوایی وجود داشته ‌باشد که فقط به اندازه‌ی خوراک شبانه‌روزی خودش نان بپزد، وقتی این نانوا بمیرد هیچ مشکلی پیش‌ نمی‌آید. زیرا اگرچه یک نانوا مرده‌ است، امّا مصرف‌کننده‌ی نان این نانوا هم مرده‌ است. اگر نانوا بمیرد و مصرف‌کننده‌ی نان‌ ِ نانوا هم بمیرد، دیگر آب از آب تکان‌نمی‌خورد.
کان ِ قندم، نیْسِتان شِکَرّم
هم ز ِ من می‌روید و من می‌خورم
اگر دپارتمان‌های فلسفه‌ی ایران را بردارید، چه اتّفاقی می‌افتد؟ تولیدکنندگان می‌روند، مصرف‌کنندگان هم می‌روند؛ چون #فلسفه‌ غیر از خود دپارتمان‌ها مصرف‌ کننده‌ای ندارد. چه کسی در عالم سیاست از فیلسوف خواسته ‌است اظهار نظر کند که با #عدالت یا #آزادی در جامعه چه کنیم؟ مثلاً در باب عدالت نظر #مک‌_اینتایر یا نظر #رالز را ؟
هیچ‌کس از #فیلسوف نظر نخواسته‌است، بلکه مشخّص است که عدالت و آزادی یعنی چه. وقتی چنین باشد، فیلسوف مانند نانوائی شده‌است، که به اندازه‌ی نان مصرف خودش تولید می‌کند. اگر روزی مُرد تولیدکننده‌ی نان مُرده است، مصرف‌ کننده‌ی نان هم مُرده است.بنابراین نه کم و نه بیش. متأسّفانه این حالت وجود دارد.
▫️سخنرانی آفات فلسفه ورزی در ایران معاصر
@younesshokrkhah
🔸آزادی مطبوعات؛ دشمنِ تمامِ‌عیار فیک‌نیوزها
 ▫️به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات
 #پژمان_موسوی
سوم ماه می، روز جهانی #آزادی_مطبوعات است؛ درباره مطبوعاتِ آزاد و ضرورت‌های آن، تاکنون بسیار گفته و نوشته شده اما این نوشتار تلاش دارد تا از زاویه‌ای متفاوت به بحث مهم و تاثیرگذارِ «آزادی مطبوعات» بپردازد؛زاویه‌ای ورای شعارها و دقیقا در پیِ پاسخ به این پرسش که آزادی مطبوعات چگونه می‌تواند در روزگارِ تعددِ رسانه‌های مجازی، عملکردِ #فیک‌نیوز‌ها را خنثی و آنها را در پیشگاه #افکار_عمومی بی‌اعتبار کند. تاکنون با خود فکر کرده‌اید این همه کانال خبری در #تلگرام به چه کار می‌آید؟ چرا حجم اخبار دروغ، شایعه یا گمانه‌زنی‌های غلط در فضای مجازی این همه زیاد است؟ اگر به این دو پرسش هم فکر نکرده نباشید حتما از به اشتراک گذاشتن و چرخیدنِ این همه دروغ و شایعه در فضای مجازی حیرت کرده‌اید. می‌دانید چیست؟ اینها نه نشانی از آزادی بیان که دقیقا محصولِ شرایطی هستند که مطبوعات و رسانه‌ها نمی‌توانند با آزادی کامل،به ایفای نقش حرفه‌ای خود بپردازند.
#روزنامه‌نگاران برای کلمات حرمت قائل هستند،آنها شرفِ قلم را می‌شناسند و به اعتبارِ رسانه‌ای که در آن قلم می‌زنند #تعهد دارند؛ برای روزنامه‌نگاران نه تنها «کلمه»، که «آزادی» هم حرمت دارد: شاید از همین رو هم هست که آنها تلاش می‌کنند هیچ گاه حرمت این هر دو را نشکنند و از «کلمه» و «آزادی» تنها در جهتِ خدمت به حقیقت بهره گیرند. روزنامه‌نگاران از روزی که قلم در دست می‌گیرند تا روزی که قلم را بر زمین می‌گذارند به یک سری اصولِ اساسی پایبندند؛ همین اصول اساسی هم هست که به آنها اجازه نمی‌دهد دروغ را به جای #حقیقت و شایعه را به جای #خبر منتشر کنند و به اعتبارِ حرفه‌شان خدشه‌ای وارد کنند. همه‌ی اینها اما یک پیش شرطِ اساسی و مهم دارد: آزادی مطبوعات. این آزادی مطبوعات و رعایتِ الزام‌های آن است که به روزنامه‌نگاران و رسانه‌هایشان اعتبار می‌دهد و آنها را برای مخاطبان «مرجع» می‌کند. این آزادی مطبوعات است که کژی‌ها را نشان داده، از اشتباهات و انحراف‌ها گزارش تهیه کرده و جامعه را با واقعیت‌ها روبرو می‌کند. واقعیت‌هایی که تنها در صورتِ روبرو شدن می‌توان از آن عبور کرد نه با انکارشان.
حال وضعیتی را فرض کنید که در آن روزنامه‌نگاران آزاد نباشند و رسانه‌ها با محدودیت‌های نوشته و نانوشته فراوانی روبرو باشند؛ آیا فکر می‌کنید در چنین وضعی عطشِ جامعه برای کشفِ حقیقت کمرنگ می‌شود؟ دقیقا برعکس و همین هم هست که به رواج انواعِ #شایعات، انتشارِ انواعِ دروغ‌ها و همه‌گیری این دروغ‌ها و شایعات دامن می‌زند و چه جایی بهتر از رسانه‌های بی‌تعهدِ مجازی برای ترویجِ این فضا. «فیک‌نیوزها» دقیقا حاصلِ فضایی هستند که در آن رسانه‌های حرفه‌ای و متعهد نمی‌توانند از الزاماتِ آزادی مطبوعات برخوردار باشند و مجبورند به دامِ سانسور یا خودسانسوری بغلتند. اینجاست که فیک‌نیوزها با تمام قوا وارد شده و سپهر اطلاع‌رسانیِ کشورها را از آنِ خود می‌کنند. #مخاطبانِ بی‌تقصیر هم طبیعی است رسانه‌هایی که به نظرشان از آزادی در گفتن و نوشتن محرومند را رها کرده و سراغِ فضایی روند که حداقل در فرم، از آزادی رسانه‌ای برخوردارند؛ و همین هم بهترین فرصت را در اختیار فیک‌نیوزها قرار می‌دهد که دوغ و دوشاب را با هم بیامیزند و ملغمه‌ای از شایعه و خبر را با تحلیل‌هایِ مبتنی بر همان شایعات و دروغ‌ها، در اختیارِ مخاطبان قرار دهند.
آزادی مطبوعات برای روزنامه‌نگارانِ حرفه‌ای یعنی تعهد به #قلم، یعنی تعهد به مخاطب. روزنامه‌نگاران می‌دانند که حیاتِ یک رسانه به مخاطبی است که هر روز دست در جیب می‌کند و روزنامه‌ی مورد علاقه‌اش را می‌خرد یا اشتراکش را در رسانه‌ی محبوبِ مجازی‌اش تمدید می‌کند و از همین رو هم هست که تمامِ تلاشش را می‌کند تا همچنان برای مخاطبش معتبر و مرجع باقی بماند؛ او به خوبی می‌داند که پیش شرطِ اصلی اعتماد مخاطب هم تنها با رعایت یک اصل است که حفظ می‌شود: آزادی مطبوعات و تعهدی که آن آزادی به مخاطب می‌آورد. برای رسانه‌ی بی‌تعهد مجازی اما آزادی مطبوعات یک دشمنِ تمام عیار است چرا که حیاتِ فیک‌نیوزها نه در تکثر که در محدودیت رسانه‌ای است، نه در آزادی که در ممنوعیتِ رسانه‌ای است. آنها به خوبی می‌دانند که اگر آزادی مطبوعات باشد و اگر روزنامه‌نگاران آزاد باشند، کسی دیگر سراغی از آنها نمی‌گیرد و تنها در محدودیت است که آنها مورد توجه قرار می‌گیرند و می‌توانند به فضاسازی رسانه‌ای مشغول شوند.از همین رو هم هست که هر چه رسانه‌ها در جامعه‌ای آزادتر باشند، کمتر می‌توان در آن جامعه سراغی از دروغ و شایعه گرفت و برعکس هر چه رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران در جامعه‌ای از آزادی رسانه‌ای کمتری برخوردار باشند، آشفتگی رسانه‌ای در آن کشور موج می‌زند.
▫️روزنامه شرق ۱۳ اردیبهشت ۹۹
@younesshokrkhah
🔸اختلاط نقشِ روزنامه‌نگاری و روابط‌عمومی؛ اقدام علیه افکار عمومی
 ▫️#پژمان_موسوی
امروز ۲۷ اردیبهشت روز #ارتباطات و #روابط_عمومی است؛ درباره #روزنامه‌نگاری، روابط عمومی و نسبت متقابل این دو، تا کنون بسیار گفته و نوشته شده و صاحبنظران درباره اختلاط نقشِ فعالان روابط عمومی و #روزنامه‌نگاران هشدار داده‌اند اما عجیب آن است که هر چه زمان می‌گذرد، مرزهای این دو کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود و عجیب‌تر آنکه عدد روزنامه‌نگارهایی که نقش فعالان حوزه روابط عمومی را بر عهده می‌گیرند، هر روز بیشتر از روزِ قبل از آن می‌شود. اما مگر چه تفاوتی در وظایفِ این دو شاخه‌ی علوم ارتباطاتِ اجتماعی وجود دارد که اختلاط این دو نقش را خطرناک و آسیب‌زا می‌کند؟
روزنامه‌نگار نقش دیده‌بانی را بر عهده دارد: دیده‌بانی اقتصاد، جامعه، فرهنگ و سیاست؛دیده‌بانیِ نهادها، سازمان‌ها، ارگان‌ها، آثار و تولیدات فرهنگی و هنری و... روابط عمومی اما در تمامی این حوزه‌ها نقش گزارشگری و توجیه‌کنندگی را بر عهده دارد؛ نقشی که البته ممکن است مورد قبول و خواست فعالان روابط عمومی در ایران نباشد اما به هر حال این نقش به آنها تحمیل شده است و آنها در حال انجامِ وظیفه در این نقش بوده و هستند. همین تضادِ نقش هم هست که این اختلاطِ نقش را آسیب‌زا می‌کند. با دو مثال تلاش می‌کنم موضوع را ملموس کنم.
سازمانی را در نظر بگیرید که خطا، فساد، حادثه یا رویدادی در آن روی می‌دهد؛ روزنامه‌نگاران در چنین موقعیتی می‌کوشند با ایفای نقش دیده‌بانی مردم، آن رویداد را بررسی بیطرفانه کرده و گزارشی جامع و کامل از ابعاد مختلف آن تهیه نمایند. در مسیر این بررسی، روزنامه‌نگاران بدون توجه به خوش‌آمدِ مدیران آن سازمان، تنها از واقعیت جانبداری می‌کنند و تلاش می‌کنند تنها خدمتگزارِ #حقیقت و خدمتگزار #آزادی باشند. اگر هم در مسیر این بررسی، کاستی، خطا یا سوء ‌استفاده‌ای را مشاهده کردند، وظیفه دارند آن را گزارش کرده و افکار عمومی را در جریانِ اصل ماجرا قرار دهند. روابط عمومی اما چه؟کارمندان، کارشناسان یا مدیران روابط عمومی در همین سازمان، بعد از انتشار زمزمه‌هایی از خطا یا سوء‌ استفاده در سطح رسانه‌ها، ابتدا کل ماجرا را تکذیب کرده و به دنبالِ راهی برای سرپوش گذاشتن بر واقعیت می‌گردند. کمی که ماجرا جدی‌تر شد، تلاش می‌کنند اطلاعاتی ناقص، مبهم و چندلایه را از آن واقعه منتشر نمایند تا افکار عمومی را از اصل رویداد منحرف نمایند. در نهایت هم با بالا گرفتنِ موضوع، می‌کوشند با تهدید و تطمیع، روزنامه‌نگاران را از کشف حقیقت منحرف کرده و در نهایت بیانیه‌ای کم‌خاصیت از ابعاد آن اتفاق را منتشر کرده و ماجرا را تمام کنند.
و مثالی دیگر؛ فیلمی را تصور کنید که مراحل پیش‌ تولید آن آغاز شده است؛ از همان ابتدا روابط عمومی آن فیلم، با ارتباط برقرار کردن با خبرنگاران حوزه، تلاش می‌کنند آن‌طور که خود می‌خواهند افکار عمومی را در جریان آغازِ تولید اثر سینماییِ خود قرار دهند. در ادامه‌ی مسیر، اخبار و اطلاعاتی قطره‌چکانی منتشر شده و در نهایت با اکران فیلم، اوج تلاش تیم روابط عمومی آغاز می‌شود. نشست خبری فیلم برگزار، گفتگوهایی برای کارگردان، تهیه کننده و سایر عوامل هماهنگ و یادداشت‌هایی در همراهی با این اثر سینمایی از اهل فن منتشر می‌شود. یک روزنامه‌نگار مستقلِ حوزه #سینما اما از همان ابتدا با نگاهی حرفه‌ای و انتقادی، به بررسی و تحلیل این اثر از جنبه‌های مختلف پرداخته و ضعف و قوت‌های آن را برای مخاطب بازگو می‌نماید. اگر فیلم ضعیف یا غیرقابل قبول هم بود، روزنامه‌نگار می‌کوشد نقدی بی‌رحمانه بر آن نوشته و جنبه‌های مختلفِ آن اثرِ سینمایی را برای افکار عمومی مطرح نماید. یک روزنامه‌نگاری حرفه‌ای هیچ‌گاه یک فیلم ضعیف را تبلیغ نکرده و با آبروی حرفه‌ایی خود بازی نمی‌کند.
حال تصور کنید، روزنامه‌نگاری، روابط عمومی شود و روزنامه‌نگار به‌جای ایفای نقش دیده‌بانی، توجیه‌کننده رویدادها و فرآیندها شود‌؛ واقعا چه خواهد شد؟ آنقدر این اتفاق و ابعادش برای جامعه و مردم فاجعه‌بار خواهد بود که قلم از بیانش ناتوان است. کمترین آسیب این تداخل نقش، دور شدن مردم از واقعیت و محروم کردن آنها از حق اطلاع و آگاهی است.
البته که روابط عمومی در جای خود و به شکلِ حرفه‌ای‌اش، شغل و فنی است محترم و کارگزارانِ روابط عمومی هم اگر امکانش را داشته باشند، تلاش می‌کنند تا به ایفای نقش حرفه‌ای خود بپردازند اما سخن اینجا، تداخل و تضادِ دو شغل و حرفه‌ای است که به هیچ روی آبِشان با هم در یک جوی نمی‌رود و هیچ‌گاه نخواهند توانست با هم آشتی کنند. از همین رو هم هست که کمرنگ‌ شدن مرزِ این دو حرفه و ایفای نقش متضادِ روابط عمومی و روزنامه‌نگاری به‌ ویژه از سوی روزنامه‌نگاران، خطایی استراتژیک و بی‌شک اقدامی علیهِ افکار عمومی است.
▫️روزنامه شرق | ۲۷ اردیبهشت ۹۹
#روزنامه‌نگاری #رسانه
🔸شنود خارجی برای سرویس اطلاعاتی آلمان با شکایت روزنامه‌نگاران محدود شد

#خبرنگاران_بدون_مرز و سایر شاکیان این روند را ناقض موادی از قانون اساسی #آلمان می‌دانستند که حفاظت از #اطلاعات_شخصی و #آزادی_مطبوعات را تضمین کرده است.
عرصه‌های‌ ارتباطی
#روزنامه‌نگاری #رسانه 🔸شنود خارجی برای سرویس اطلاعاتی آلمان با شکایت روزنامه‌نگاران محدود شد #خبرنگاران_بدون_مرز و سایر شاکیان این روند را ناقض موادی از قانون اساسی #آلمان می‌دانستند که حفاظت از #اطلاعات_شخصی و #آزادی_مطبوعات را تضمین کرده است.
#روزنامه‌نگاری #رسانه #آزادی_مطبوعات
🔸شنود خارجی برای سرویس اطلاعاتی آلمان با شکایت روزنامه‌نگاران محدود شد

سرویس اطلاعاتی #آلمان براساس حکم دیوان عالی آلمان از این به بعد جز در موارد ویژه حق #شنود و بهره‌برداری از #داده‌ها و مکالمات در خارج از آلمان را ندارد. بالاترین مرجع قضائی آلمان در پاسخ به شکایت #خبرنگاران_بدون_مرز، #روزنامه‌نگاران، وکلا و مدافعان حقوق بشر اعلام کرد که بخشی از عملیات شنود و مراقبت سرویس ضدجاسوسی آلمان مغایر قانون اساسی این کشور است و باید متوقف شود.
در حکم دادگاه عالی قانون اساسی آمده است: مراقبت توده وار در شکل فعلی برخلاف حقوق اساسی است.
به گزارش رسانه‌های آلمانی قضات دیوان عالی به شکایتی واکنش نشان دادند که علیه «قانون سرویس اطلاعاتی» دریافت کرده بودند. این قانون از سال ٢٠١٧ میلادی قدرت اجرائی یافته است.
براساس حکم دادگاه این قانون باید حداکثر تا پایان سال ٢٠٢١ مورد تجدیدنظر قرار گیرد و تا آن زمان هنوز معتبر است.
به گزارش اشپیگل آنلاین، تاگس اشپیگل و خبرگزاری فرانسه، نهاد خبرنگاران بدون مرز و تعداد زیادی از روزنامه نگاران، حقوقدانان، وکلا و نهادهای مدافع حقوق بشر در داخل و خارج از آلمان علیه ماده موسوم به «روشنگری استراتژیک بیگانگان در خارج از کشور» در قانون سرویس اطلاعاتی مصوب سال ٢٠١٧ شکایت کرده‌اند. براساس این ماده، سرویس اطلاعاتی آلمان اجازه دارد بدون هیچ سوء ظنی داده‌هائی را که در شنودها و تجسس‌های خود به دست می‌آورد، برای دستیابی به اطلاعات مورد علاقه خود تجزیه و تحلیل کند.
خبرنگاران بدون مرز و سایر شاکیان این روند را ناقض موادی از قانون اساسی آلمان می‌دانستند که حفاظت از #اطلاعات_شخصی و #آزادی_مطبوعات را تضمین کرده است. آن ها معتقد بودند که شهروندان آلمان نباید به این گونه تحت مراقبت قرار گیرند. در شکوائیه اعلام شده بود: سرویس اطلاعاتی آلمان پس از بررسی داده‌ها و تفکیک آن‌ها می‌تواند اطلاعات حاصله را با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر مبادله کند.
▫️RFI
▫️غفلتی که ۶۴ ساله شد
🔸درباره آموزش روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در ایران 
#پژمان_موسوی
امروز برای جامعه #روزنامه‌نگارانِ ایرانی یک سالروزِ مهم است؛ یک شروع، یک نقطه عطف. ۶۴ سال پیش در چنین روزی، نخستین دوره #آموزش_روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در ایران آغاز به کار کرد، در ساختمان قدیمی و خاطره‌انگیز #روزنامه_اطلاعات در حوالی میدان توپخانه‌ی تهران. برای شرکت در این دوره آموزشی که در آن برای تدریس از اساتید داخلی و خارجی استفاده می‌شد، شوقِ زیادی وجود داشت. تا پیش از آن، کوشش‌های پراکنده‌ای برای برگزاری دوره‌های حرفه‌ای و آکادمیکِ روزنامه‌نگاری از سوی موسسات بزرگ مطبوعاتی صورت گرفته بود اما ۲۴ خرداد ۱۳۳۵ نخستین بروزِ جدی و همه‌جانبه این کوشش‌ها بود و همین موضوع هم این دوره را به دوره‌ای متفاوت برای روزنامه‌نگاران و علاقمندان به روزنامه‌نگاری تبدیل کرده بود. این دوره،دوره‌های مشابه و کوشش‌هایی که برای حرفه‌ای شدن و بهره‌گیریِ روزنامه‌نگاری ایران از آموزش‌های آکادمیکِ روزِ جهانی صورت می‌گرفت، در سال‌های بعد به تشکیل #موسسه_عالی_مطبوعات و روابط‌عمومی و در نهایت دانشکده ارتباطات و روزنامه‌نگاری منجر شد و روزنامه‌نگاری معاصر ایران را وارد مرحله‌ی تازه‌ای کرد.
امروز اما در بیست و چهارم خرداد ماه سال ۱۳۹۹، یعنی ۶۴ سال بعد از آن نقطه عطف، روزنامه‌نگاری ایران کجا ایستاده است؟ مرورِ تمامِ تجربیاتِ این ۶۴ سال، چه در سال‌های پیش از انقلاب و چه در سال‌های پس از آن، چه آموزه‌هایی برای روزنامه‌نگاران ایران دارد؟ آیا امروز می‌توانیم با قاطعیت از حرکتِ سپهر رسانه‌ای ایران و #روزنامه‌نگاران_حرفه‌ای آن بر مدارِ دانش روزِ جهانی در عرصه روزنامه‌نگاری سخن بگوییم؟ آیا اگر به تمام این سال‌ها نگاه کنیم، می‌توانیم به این جمع‌بندی برسیم که #روزنامه‌نگاری_ایران همواره مبتنی بر دانشِ روزِ #ارتباطات و روزنامه‌نگاری و عمل به استانداردهای آن حرکت کرده است؟ آیا می‌توانیم به این پرسش یک پاسخِ درست بدهیم که چه میزان از روزنامه‌نگاری ایران بر اساس تجربه جلو می‌رود و چه میزان بر پایه ترکیبی از علم و تجربه؟ آیا واقعا روزنامه‌نگاران ایران از جدیدترین نظریات حوزه ارتباطات و روزنامه‌نگاری آگاهی دارند و مهم‌تر از آن به اصول آن عمل می‌کنند؟ آیا روزنامه‌نگارانِ ایرانی می‌دانند در دانشکده‌ها و موسسات تحقیقاتی و آموزشی روزنامه‌نگاری چه می‌گذرد و جدیدترین نظریاتِ این حوزه روی چه چیزهایی تاکید دارد؟ مهم‌تر از تمام اینها، آیا روزنامه‌نگاران ایرانی می‌دانند عمل به قواعدِ آکادمیک و رعایتِ استانداردهای حرفه‌ای روزنامه‌نگاری چگونه می‌تواند آنها را در خدمتگزاری #حقیقت و خدمتگزاری #آزادی و در یک کلام دفاع از منافع مردم و مخاطبان یاری رساند؟
این پرسش‌ها و پرسش‌هایی از این دست، جملگی مسائل مهم و قابل اعتنایی هستند که به نظر می‌رسد خیلی وقت است فراموش شده‌اند؛ انگار که روزنامه‌نگاران ایران در یک دورِ تندِ رقابت افتاده‌اند که تنها هدف، ربودن گوی سبقت و عمل بر پایه اصل #سرعت است؛آن هم مبتنی بر تجربه صرف. این نه یک ادعا که گزاره‌ای قابل اثبات است که بسیاری از روزنامه‌نگاران ایران، اساسا پیوندهای معرفتی و آکادمیکِ خود را با مراکز آموزشی و حرفه‌ای در دنیا قطع کرده‌اند و واقعا نمی‌دانند دانشِ روزِ روزنامه‌نگاری چه ویژگی‌ها، کارکردها و آموزه‌هایی برایشان دارد. بخشی از آنها حتی نمی‌دانند تحریریه فلان رسانه معتبر جهانی که بر پایه آموزه‌های نوین ارتباطات و روزنامه‌نگاری اداره می‌شود، چگونه تحریریه‌ایست و کار در یک رسانه‌ حرفه‌ای از زمان انتخاب سوژه تا لحظه‌ی انتشار، چه مسیری را طی می‌کند و مخاطب کجای این مسیر ایستاده است؟ (اینکه تاکید بر «ندانستن»دارم طبعا اشاره‌ام عدم آگاهی از مجاری دانشگاهی و آکادمیک است وگرنه که اطلاعات ویکی‌پدیایی را که همگان دارند و اساسا دردی را در این موضوع از ما دوا نمی‌کند.)
راه چاره اما چیست؟ چگونه می‌توان هم مسلح به دانشِ روزِ روزنامه‌نگاری شد و هم همچنان برای مردم نوشت و مدافع منافعِ مردم بود؟ به نظر می‌رسد سرراست‌ترین پاسخ،تعهد حرفه‌ای شخصی و تعهد حرفه‌ای رسانه‌های معتبر، رسمی و مهم ایران به بهره‌گیری از دانشِ روزِ آکادمیک و چگونگی پیوندِ آن با روزنامه‌نگاری معاصر است .اولی حتی از دومی هم مهم‌تر است چرا که اگر ما به عنوانِ روزنامه‌نگار، خودمان را به دانش روزِ جهانی مجهز کنیم و خود را ملزم به رعایتِ قواعد آن نماییم، رسانه‌های ما هم متاثر از این تعهد، به این سمت گام بر خواهند داشت.طبیعی هم هست که این دانشِ روز که این همه مورد تاکید است، چیزی نیست جز راه‌هایی برای ایفای نقش درست‌تر، حرفه‌ای‌تر و متعهدانه‌تر به مخاطب.
#حقوق‌ارتباطات #آزادی‌بیان #اطلاعات
🔸قطعنامه آزادی اطلاعات مجمع عمومی سازمان ملل
#آزادی_اطلاعات به عنوان يك حق بنيادين از سوی مجمع عمومی #سازمان_ملل با صدور قطعنامه‌ای در سال ۱۹۴۶ به رسميت شناخته شد: آزادی اطلاعات يك حق بنيادين بشری و . . . سنگ بنای تمامی آزادی‌هایی است كه سازمان ملل متحد وقف آن است.
Freedom of information is a fundamental human right and … the touchstone of all the freedoms to which the UN is consecrated
🔸نگاه پروفسور کاظم معتمد‌نژاد به روزنامه‌نگاری آنلاین
▫️#یونس_شكرخواه
پیش از هر چیزی باید بگویم نگاه پروفسور #کاظم_معتمد‌نژاد به #روزنامه‌نگاری و شیوه #آنلاین آن به مثابه متنی بود كه باید در فرامتن ارتباطات درك می‌شد.
اصلی‌ترین گونه روزنامه‌نگاری برای دكتر، #روزنامه‌نگاری‌تحقیقی و #انتقادی بود. پس به این ترتیب نحوه روایت؛ موضوعی ثانویه قلمداد می‌شد.
كسی كه در سال تولد من دبیر سرویس خارجی روزنامه كیهان بوده و تا سه سال بعد یعنی تا سال ۱۳۳۹ آن‌ را اداره كرده و در آن دوران از لومومبا و كاسترو نوشته به اندازه كافی فرق فرمت و محتوا را می‌دانسته است. كسانی كه در كلاس‌های دكتر معتمدنژاد نشسته‌اند می‌دانند چه بحث‌هایی درباره ریشه‌های تاریخی #ارتباطات مدرن و نقش آن در تحکیم سلطه جهانی‌ غرب داشته است و باز می‌دانند دكتر چقدر بر ضرورت درك رویه‌های انفعالی تجددخواهی به خصوص از طریق رسانه‌ها تاكید داشته است و بارها گفته است وسایل ارتباط جمعی ایران با شرایط کنونی جامعه ایرانی انطباق ندارند.
ضرورت تولید #محتوای‌بومی، تكیه‌زدن بر #تاریخ و #هویت و همچنین داشتن درك علمی از روزنامه‌نگاری برای دكتر معتمدنژاد اصل بود و بر فرم و فرمت غلبه داشت و تفاوتی نمی‌كرد كه نگاه نقادانه و پژوهشگرانه در قالب چاپی ارئه شود یا در شكل الكترونیك؛ یا #دیجیتال و آنلاین.
اما در مورد #روزنامه‌نگاری‌آنلاین به طور خاص می‌توان به جوانبی مشخص اشاره كرد:
۱.دكتر معتمدنژاد اگر چه علاقه بیشتری به روزنامه‌نگاری چاپی داشت اما ترجیح می‌داد روزنامه‌نگاری آنلاین برای شرایط رو به ظهور #جامعه‌اطلاعاتی تعریف و آماده شود. نگاه دكتر در این زمینه به تكنیك‌های روزنامه‌نگاری آنلاین و یا به اینكه چطور باید برای وب بنویسیم؛ چندان معطوف نبود. دكتر عمدتا بر جنبه‌های مربوط به افزودن مطلب به فضای وب، نظیر نقش #شبكه‌های‌اجتماعی، وبلاگ نویسی و دانشنامه‌هایی نظیر دانشنامه #ویكی‌پدیا که همگان می‌توانند در آن به نوشتن و ویرایش نوشتارها بپردازند و در واقع جولانگاهی ‌برای محتواسازی در شبکه جهانی اینترنت است؛ تمركز و تاكید بیشتری داشت.
۲.دكتر معتقد بود روزنامه‌نگاری آنلاین عمدتا حركتی اجتماعی و از پایین به بالا در برابر روزنامه‌نگاری جریان اصلی (مین استریم) است و باید طرف توجه باشد و چون معتقد بود روزنامه‌نگاری یك تخصص است تاكید می‌كردند كه باید این روش‌های نوین را هم مثل وكالت و پزشکی و مهندسی در دانشگاه فرا گرفت و لذا دوست داشتند روزنامه‌نگاری آنلاین در كنار مباحثی مثل #تكنولوژی‌های‌نوین و #جامعه‌اطلاعاتی در دانشگاه به طور تخصصی و در قالب واحدهای مشخص فراگرفته شوند. به دیگر سخن جنبه‌ای از #ارتباطات‌توسعه در این عرصه برای دكتر مهم بود که تأکید بر ارتباطات دموكراتیك مشارکتی داشت. دكتر تاكید می‌كرد كه نظریه‌هایی برای این عرصه شناسایی و دنبال شود كه به جای تماشا كردن از زاویه دسترسی #مخاطبان به رسانه‌ها، بر مقوله مشارکت مخاطبان و کنشگری آن‌ها در ارتباطات تكیه داشته باشند و این درست نقطه مقابل #نظریه‌نوسازی #دانیل_لرنر از طریق رسانه‌ها بود كه شاگردان دكتر با نقد جامع آرای لرنر در كلاس‌های ایشان اشنا هستند. باید به گفته بیفزایم كه قدرت #شبکه‌های‌اجتماعی و روزنامه‌نگاری آنلاین فقط از منظر همین ظرفیت‌ها بود كه طرف توجه دكتر بود و به عبارت بهتر؛ صرفا همین وجه #اینترنت و به طورخاص همین وجه مشاركتی فضای وب بود كه از دیدگاه دكتر دستمایه خوبی برای ارتباطات توسعه به حساب می‌آمد. همان مفهومی كه بعدها با عنوان "ما رسانه‌ها" ابتدا در قالب جوامع محلی در وب آشكارتر شد و بعدها با صورت‌بندی شبكه‌های اجتماعی پر رنگ‌تر شد. دكتر اتفاقا در موقع حضور #مانوئل_كستلز در ایران هم همین مبحث را در قالب فرایند #معناسازی فرهنگی به بحث گذاشتند.
۳.نكته دیگر مورد توجه دكتر؛ جذابیت‌های #آزادی‌بیان در روزنامه‌نگاری آنلاین بود؛ به طوریكه رساله دكتری من هم به توصیه ایشان تحت عنوان تاثیر تكنولوژی‌های نوین بر آزادی بیان دنبال شد. البته دكتر مثل همیشه متذكر می‌شدند كه بحث #آزادی را باید در كنار مفهوم #عدالت تعقیب كرد؛ نه آزادی مورد بحث غرب و نه عدالت مورد بحث شرق هیچكدام به تنهایی گره‌گشا نیستند و این دو را باید با هم و همزمان تعقیب كرد.
۴.و بالاخره دكتر به مفهوم روزنامه‌نگاری آنلاین شهروندی هم علاقه‌مند شده بودند و این علاقه را در سال ۲۰۰۳ در #ژنو برای من و دكتر #حسن_نمكدوست بیان كردند؛ در آن موقع دكتر از طریق وبلاگ‌های جوامع مدنی كه درباره "اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی" مطالب انتقادی و الترناتیو می‌نوشتند؛ با این مفهوم آشنا شده بودند و بعدها هم این موضوع را شخصا تعقیب می‌كردند
#حقوق‌ارتباطات #آزادی‌بیان #اطلاعات
🔸عهدنامه‌ آمریكایی‌مربوط به‌ حقوق‌ بشر
American Convention on Human Rights
عهدنامه‌ آمریكایی‌ مربوط به‌ حقوق‌ بشر دارای یك مقدمه وسی وشش ماده است:
🔹ماده ۱۳ عهدنامه: آزادی اندیشه و بیان
۱.هركس حق #آزادی_اندیشه و بیان دارد. این حق شامل آزادی جستجو و كسب و اشاعه #اطلاعات و افكار از هر قبیل بدون توجه به مرزها، خواه شفاهی یا بصورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می‌باشد.
Article 13: freedom of thought and expression
1. Everyone has the right to freedom of thought and expression. This right includes freedom to seek، receive، and impart information and ideas of all kinds، regardless of frontiers، either orally، in writing، in print، in the form of art، or through any other medium of one's choice.
۲.اعمال حقوق مذكور در پاراگراف پیشین، نباید در معرض #سانسور از پیش باشد، اما تابع مسئولیت‌های است كه قانون اعمال آنرا تاحد ضروری و درحد تضمین برای امور ذیل ضروری می داند:
الف- احترام حقوق یا حیثیت دیگران.
ب- حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی
2. The exercise of the right provided for in the foregoing paragraph shall not be subject to prior censorship but shall be subject to subsequent imposition of liability، which shall be expressly established by law to the extent necessary to ensure:
A. respect for the rights of reputations of others; or
B. the protection of national security، public order، or public health or morals.
۳.حق بیان، نباید با روش‌ها وشیوه‌های غیرمستقیم نظیر سو استفاده ازكنترل‌های دولتی وخصوصی بر چاپ روزنامه، فركانس‌های پخش رادیوئی، یا تجهیزات مورد استفاده در اشاعه اطلاعات و یا با هر وسیله دیگر برای جلوگیری از تبادل و توزیع آرا و عقاید محدود شود.
3. The right of expression may not be restricted by indirect methods or means، such as the abuse of government or private controls over newsprint، radio broadcasting frequencies، or equipment used in the dissemination of information، or by any other means tending to impede the communication and circulation of ideas and opinions.
۴.صرفنظر از موارد پیش بینی شده در پاراگراف‌های فوق، سرگرمی‌های عمومی به منظور مقررات‌گذاری برای دسترسی به آن‌ها، به منظور حفظ اخلاق كودكان وبزرگسالان تابع سانسور از پیش خواهد بود.
4. Notwithstanding the provisions of paragraph ~ above، public entertainments may be subject by law to prior censorship for the sole purpose of regulating access to them for the moral protection of childhood and adolescence
۵.هرگونه تبلیغ برای جنگ، یا هرنوع دفاع از نفرت ملی، نژادی یامذهبی كه محرك خشونت غیر قانونی، یا هرنوع عمل غیرقانونی دیگرعلیه شخص یا گروهی از اشخاص به هر بهانه اعم از نژاد، رنگ، مذهب، زبان یا منشا ملی باشد، جرم تلقی شده و مطابق قانون، قابل مجازات است
.5. Any propaganda for war and any advocacy of national، racial، or religious hatred that constitute incitements to lawless violence or to any other similar illegal action against any person or group of persons on any grounds including those of race، color، religion، language، or national origin shall be considered as offenses punishable by law.
#حقوق‌ارتباطات #آزادی‌بیان #اطلاعات
🔸اعلامیه اصول بنیادین مساعدت وسایل ارتباط جمعی در تقویت صلح،‌ تفاهم بین‌المللی، ارتقای حقوق بشر و مقابله با نژادپرستی، آپارتاید و تحریك به جنگ
Declaration on Fundamental Principles concerning the Contribution of the Mass Media to Strengthening Peace and International Understanding، to the Promotion of Human Rights and to Countering Racialism، Apartheid and Incitement to War
سازمان آموزشی، علمی وفرهنگی ملل متحد (#یونسكو) بر ضرورت #آزادی_بیان واطلاعات تأكید دارد. این سازمان در ۲۸ نوامبر ۱۹۷۸ در اجلاسیه بیستم خود در پاریس اعلامیه اصول بنیادین مساعدت #وسایل_ارتباط‌جمعی در تقویت صلح، تفاهم بین‌المللی، ارتقای حقوق بشر و مقابله با نژادپرستی، آپارتاید و تحریك به جنگ را تصویب كرد
🔹بخش اول از ماده دوم اعلامیه:
اعمال #آزادی_عقیده، بیان و #اطلاعات به عنوان بخش لاینفك #حقوق_بشر و آزادی‌های بنیادین، عاملی حیاتی در تقویت صلح و تفاهم بین‌المللی است.
1. The exercise of freedom of opinion، expression and information، recognized as an integral part of human rights and fundamental freedoms، is a vital factor in the strengthening of peace and international understanding