🔸درسهای کمپین نجات رسانههای چاپی برای ایران
▫️#پژمان_موسوی
▫️روزنامه شرق ۵ مهر ۹۹
بالاخره آن روزِ موعود رسید و جهان، خطرِ نابودیِ قریبالوقوعِ #رسانههای_چاپی را حس کرد؛ خطری که نه تنها در صورتِ عدم رسیدگی فوری، حیاتِ رسانههای چاپی را تهدید میکند، که میتواند به نابودیِ صدها هزار شغل و رواجِ فضای هرج و مرج در سپهرِ رسانهای جهان هم منتهی شود. آن روزِ موعود، هفته پیش از راه رسید، آن زمان که دهها انجمن و اتحادیه معتبر جهانی، خطرِ نابودیِ رسانههای مکتوب را به صراحت و دقت با #افکار_عمومی جهان در میان گذاشتند. اما ریشههای همگرایی جهانی برای تشکیلِ کمپینِ #نجات_رسانههای_چاپی چیست؟ آیا همه چیز به #کرونا و تاخت و تازِ پر قدرتِ آن در جهان بر میگردد؟ آیا اگر کرونا نبود،این کمپین تشکیل نمیشد؟واقعیت این است که کرونا،تمامِ این ماجرا نیست و مسئله اصلی،رواجِ گسترده رسانههای آنلاین و دیجیتال و جولانِ شبکههای اجتماعی در فضای رسانهای جهان است و کرونا،تنها حکمِ تیرِ خلاص را در این قضیه داشت.
حالا دیگر چند سالی میشود که شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین،به عنوان پلتفرمهایی جایگزین و البته ارزان،کم و بیش جای رسانههای چاپی را گرفتهاند و در کنار مزایایی که دارند،آسیبهای فراوانی به سپهر رسانهای جهان تحمیل کردهاند.مهمتر از این،رسانههای جدید مستقیم یا غیر مستقیم در پیِ القای این حسِ مشترک به مخاطبان هستند که دیگر دوره رسانههای مکتوب گذشته و هر چه نامش آینده است،در اختیار ماست و رسانههای چاپی سهمی از این «آینده» در اختیار ندارند.شاید همین تمامیتخواهی است که یک دو قطبیِ کاذب را در سپهر رسانهای جهان حاکم کرده و روزنامهنگاران و فعالان حوزه رسانه را در دو سرِ طیف قرار داده است که اگر جز این بود،هم مدافعان رسانههای مکتوب و هم فعالان رسانههای آنلاین،هر کدام کار خود میکردند و راهِ خود میرفتند و کسی به دنبالِ حذفِ آن دیگری نبود.کرونا هم که همهگیر شد،مخالفان رسانههای چاپی مثل کسانی که یارِ کمکی یافتهاند،با تمامِ توان از فرصتِ این یارِ کمکی بهره بردند و جهانِ آینده را یکسره در کنترل شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین تصویر کردند.همین هم شد که کمپین «نجات رسانههای چاپی» از سوی اتحادیههای جهانی به نمایندگی از 21 میلیون کارگر و همزمان با اوجگیری بحران کرونا،در سطحی وسیع در تمامی کشورهای جهان منتشر شد.فعالانِ این کمپین،با بیان اینکه رسانههای چاپی به عنوان تجربهای سترگ از گذشتهای پر افتخار،کالایی عمومی است،از دولتها خواستهاند که بسته حمایت از رسانههای چاپی ارائه کنند. UNIو IFJ،به عنوان دو تشکلِ بزرگِ بانیِ این کمپین،با برشمردنِ فجایعِ حاصل از تداوم وضع کنونی،به کاهش درآمد تبلیغاتِ رسانههای چاپی به عنوان یکی از مضراتِ دوران جدید اشاره کردهاند و اعلام کردند تنها در سال جدید، آگهیهای رسانههای چاپی ٢٠ درصد کاهش داشته است و این، در کنار خطر تعطیلی نشریاتِ چاپی، مجموعا صدها هزار شغل را در آستانه نابودی قرار داده است. مالیات گرفتن از شرکتهای بزرگ فناوری مثل #آمازون، #فیسبوک و #گوگل با استدلال ضرورتِ تقسیم درآمد، از دیگر درخواستهای این کمپین جهانی برای حفاظت از رسانههای چاپی است. این درخواستِ آخر، گویی درد مشترکِ تمامی روزنامهنگاران و رسانههای چاپی آنهاست، دردی که از محصولی آماده پرده بر میدارد که #شبکههای_اجتماعی و #رسانههای_آنلاین، به آسانی و مثل آب خوردن، از آنها کپی میکنند، بیآنکه حقوقی از این کپی، به رسانههای چاپی برسد.آنها کلیک میخورند، دیده میشوند، آگهی میگیرند و به تداوم حیاتِ رسانهای میپردازند و رسانههای تولیدکننده این محتوا که از قضا چاپی و مکتوب هم هستند، باید نظارهگرِ نابودی خود باشند.
این کمپین یک پیامِ مستتر هم برای #روزنامهنگاران و فعالان رسانهای ایران داشت؛ اینکه همیشه هم درخواست کمک از دولتها چیزِ بدی نیست و گاه لازم است کمپینهای مستقل و مدنی، از دولتها به عنوان سیاستگزارانِ کلان، درخواست حمایت کنند و مسیر را از رهگذرِ این درخواست، برای جامعه مدنی هموارتر نمایند. به نظر میرسد ما روزنامهنگارانِ ایرانیِ دلبسته به رسانههای چاپی باید مثل «آنتونی بلانگر»، دبیر کل فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، خطاب به دولتمان بگوییم: نمیتوانید فقط از بالکنهای خود ناظرِ غرق شدن این کشتی باشید، به یاریِ رسانههای مکتوب و چاپی بشتابید...
▫️#پژمان_موسوی
▫️روزنامه شرق ۵ مهر ۹۹
بالاخره آن روزِ موعود رسید و جهان، خطرِ نابودیِ قریبالوقوعِ #رسانههای_چاپی را حس کرد؛ خطری که نه تنها در صورتِ عدم رسیدگی فوری، حیاتِ رسانههای چاپی را تهدید میکند، که میتواند به نابودیِ صدها هزار شغل و رواجِ فضای هرج و مرج در سپهرِ رسانهای جهان هم منتهی شود. آن روزِ موعود، هفته پیش از راه رسید، آن زمان که دهها انجمن و اتحادیه معتبر جهانی، خطرِ نابودیِ رسانههای مکتوب را به صراحت و دقت با #افکار_عمومی جهان در میان گذاشتند. اما ریشههای همگرایی جهانی برای تشکیلِ کمپینِ #نجات_رسانههای_چاپی چیست؟ آیا همه چیز به #کرونا و تاخت و تازِ پر قدرتِ آن در جهان بر میگردد؟ آیا اگر کرونا نبود،این کمپین تشکیل نمیشد؟واقعیت این است که کرونا،تمامِ این ماجرا نیست و مسئله اصلی،رواجِ گسترده رسانههای آنلاین و دیجیتال و جولانِ شبکههای اجتماعی در فضای رسانهای جهان است و کرونا،تنها حکمِ تیرِ خلاص را در این قضیه داشت.
حالا دیگر چند سالی میشود که شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین،به عنوان پلتفرمهایی جایگزین و البته ارزان،کم و بیش جای رسانههای چاپی را گرفتهاند و در کنار مزایایی که دارند،آسیبهای فراوانی به سپهر رسانهای جهان تحمیل کردهاند.مهمتر از این،رسانههای جدید مستقیم یا غیر مستقیم در پیِ القای این حسِ مشترک به مخاطبان هستند که دیگر دوره رسانههای مکتوب گذشته و هر چه نامش آینده است،در اختیار ماست و رسانههای چاپی سهمی از این «آینده» در اختیار ندارند.شاید همین تمامیتخواهی است که یک دو قطبیِ کاذب را در سپهر رسانهای جهان حاکم کرده و روزنامهنگاران و فعالان حوزه رسانه را در دو سرِ طیف قرار داده است که اگر جز این بود،هم مدافعان رسانههای مکتوب و هم فعالان رسانههای آنلاین،هر کدام کار خود میکردند و راهِ خود میرفتند و کسی به دنبالِ حذفِ آن دیگری نبود.کرونا هم که همهگیر شد،مخالفان رسانههای چاپی مثل کسانی که یارِ کمکی یافتهاند،با تمامِ توان از فرصتِ این یارِ کمکی بهره بردند و جهانِ آینده را یکسره در کنترل شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین تصویر کردند.همین هم شد که کمپین «نجات رسانههای چاپی» از سوی اتحادیههای جهانی به نمایندگی از 21 میلیون کارگر و همزمان با اوجگیری بحران کرونا،در سطحی وسیع در تمامی کشورهای جهان منتشر شد.فعالانِ این کمپین،با بیان اینکه رسانههای چاپی به عنوان تجربهای سترگ از گذشتهای پر افتخار،کالایی عمومی است،از دولتها خواستهاند که بسته حمایت از رسانههای چاپی ارائه کنند. UNIو IFJ،به عنوان دو تشکلِ بزرگِ بانیِ این کمپین،با برشمردنِ فجایعِ حاصل از تداوم وضع کنونی،به کاهش درآمد تبلیغاتِ رسانههای چاپی به عنوان یکی از مضراتِ دوران جدید اشاره کردهاند و اعلام کردند تنها در سال جدید، آگهیهای رسانههای چاپی ٢٠ درصد کاهش داشته است و این، در کنار خطر تعطیلی نشریاتِ چاپی، مجموعا صدها هزار شغل را در آستانه نابودی قرار داده است. مالیات گرفتن از شرکتهای بزرگ فناوری مثل #آمازون، #فیسبوک و #گوگل با استدلال ضرورتِ تقسیم درآمد، از دیگر درخواستهای این کمپین جهانی برای حفاظت از رسانههای چاپی است. این درخواستِ آخر، گویی درد مشترکِ تمامی روزنامهنگاران و رسانههای چاپی آنهاست، دردی که از محصولی آماده پرده بر میدارد که #شبکههای_اجتماعی و #رسانههای_آنلاین، به آسانی و مثل آب خوردن، از آنها کپی میکنند، بیآنکه حقوقی از این کپی، به رسانههای چاپی برسد.آنها کلیک میخورند، دیده میشوند، آگهی میگیرند و به تداوم حیاتِ رسانهای میپردازند و رسانههای تولیدکننده این محتوا که از قضا چاپی و مکتوب هم هستند، باید نظارهگرِ نابودی خود باشند.
این کمپین یک پیامِ مستتر هم برای #روزنامهنگاران و فعالان رسانهای ایران داشت؛ اینکه همیشه هم درخواست کمک از دولتها چیزِ بدی نیست و گاه لازم است کمپینهای مستقل و مدنی، از دولتها به عنوان سیاستگزارانِ کلان، درخواست حمایت کنند و مسیر را از رهگذرِ این درخواست، برای جامعه مدنی هموارتر نمایند. به نظر میرسد ما روزنامهنگارانِ ایرانیِ دلبسته به رسانههای چاپی باید مثل «آنتونی بلانگر»، دبیر کل فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران، خطاب به دولتمان بگوییم: نمیتوانید فقط از بالکنهای خود ناظرِ غرق شدن این کشتی باشید، به یاریِ رسانههای مکتوب و چاپی بشتابید...
🔸مردم،گرانی و آینده رسانههای مکتوب
#پژمان_موسوی
گرانی، جدیترین دغدغه امروزِ مردم ایران است؛ تقریبا روزی نیست که افزایش قیمت دلار، سکه، طلا، مسکن، خودرو و از همهی اینها مهمتر، ضروریاتِ زندگیِ مردم، خبرِ اول #رسانهها نباشد و #روزنامهها و #رسانههای_مکتوب از یک سو و شبکههای اجتماعی و #رسانههای_آنلاین از سوی دیگر، تحلیل، تفسیر یا خبری در این زمینه منتشر نکنند. فارغ از چرایی و چگونگی و ریشههای این گرانیِ هر دم افزون، آنچه تقریبا روی آن اتفاقنظر وجود دارد، تاثیر مستقیمِ گرانیها بر سبد خریدِ فرهنگی خانوار است؛ سبدی که در سالها و ماههای اخیر، هر روز کوچک و کوچکتر شده و وضعیت به جایی رسیده که دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. در میانِ این سبد فرهنگی نیز، برخی بیشتر و برخی کمتر آسیب دیدهاند و در لیستِ بیشترین آسیبدیدگان و در صدرِ آن، بیشک روزنامهها، مجلات و سایر رسانههای مکتوب قرار دارند.
واقعیت اینجاست که روزنامهها و مجلات در ایران، از ابتدای فعالیتِ حرفهای خود تا به امروز، عموما یک مخاطب مشخص داشتهاند: #طبقه_متوسط. همان طبقهای که در سالهای اخیر و با تلاطمها و تنشهای اقتصادی از یکسو و کاهش قدرت خرید خانوار از سوی دیگر،بیش از سایرِ طبقهها در معرضِ حذف و نابودی قرار گرفته است تا حدی که جامعهشناسان و مصلحان اجتماعی،با هشدار نسبت به عواقبِ حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط،چارهجویی برای تعیین تلکیفِ این «مسئله اجتماعی» را در صدرِ خواستههای خود قرار دادهاند.همین حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط در کنارِ چند عاملِ دیگر که جولانِ شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین در صدرِ آنهاست،رسانههای مکتوب را در تاریکترین دورانِ خود فرو برده است؛دورانی که نه توان و نه انگیزهای برای خریدِ روزنامهها و مجلات برای طبقه متوسط باقی نگذاشته است و اگر نبود دغدغههای فرهنگیِ چند هزارِ مخاطبِ جدی و پیگیرِ رسانههای مکتوب،طومارِ این رسانهها تاکنون باید پیچیده شده بود و جر چند نشریه که از بودجههای دولتی ارتزاق میکنند،چیزی به نام روزنامه و مجله باقی نمانده بود.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که در شرایطی که طبقه متوسط بیش از پیش تضعیف شده و قدرت خریدِ مردم در حد نیازهای معیشتی و ضروری پایین آمده است، آیا میتوان به آینده نشریات مکتوب امیدوار بود؟ آیا در شرایطی که ذکرش رفت، مردم ترجیح نمیدهند نیازهای خبری خود را از #رسانههای_آنلاین و #شبکههای_اجتماعی که دسترسی به آنها هزینهی کمتری برایشان دارد برآورده کنند؟ پاسخ به این پرسشها، البته که پیچیده، سخت و چند لایه است اما هیچ تحلیلی، چشماندازِ کوتاه مدت را بهبودِ وضعیتِ طبقه متوسط و افزایشِ سهمِ فرهنگ در سبدِ خریدِ خانوار پیشبینی نمیکند. پس چه باید کرد؟ آیا باید به کلی ناامید شد و دست از تلاش برداشت؟آیا هیچ نشانهای از بهبودِ اوضاع در حوزه نشریاتِ مکتوب به چشم نمیخورد؟ پاسخ به این پرسش هم مثبت است و هم منفی.مثبت است چرا که واقعیت، کاهشِ قدرتِ خریدِ فرهنگیِ خانوار، اولویتِ تامینِ نیازهای معیشتی بر نیازهای ثانویه و در نتیجه کاهشِ اقبال به خریدِ نشریاتِ مکتوب است.منفی است چرا که هنوز هم مخاطبانِ زیادی هستند که با وجودِ مشکلاتِ بسیارِ اقتصادی،مشتریِ پروپاقرص روزنامهها و مجلات هستند که اگر جز این بود، این همه مجلهی خوب و تعداد کمتری روزنامهی خوبی که این روزها منتشر میشوند، علیالقاعده بایستی بدون مخاطب مانده، فروخته نشده و در نتیجه تعطیل میشدند.اینکه هنوز هم نشریات خوب مکتوب دارند منتشر میشوند، یعنی مخاطبانی دارند که برایشان پول میدهند و توان خریدشان را دارند.البته این در کنارِ یارانه،آگهی، کمکهای داوطلبانه و سایرِ منابع درآمدی است که نشریات مکتوب بعضا در اختیار دارند اما واقعیت اینجاست که اگر نشریهای نفروشد، تعطیل میشود و اینکه هنوز کیوسکهای مطبوعاتی رونق اندکی دارند، یعنی مردمی هستند که برایشان پول میدهند و هر روز و هر ماه، مبلغی را برای سبد خرید فرهنگی خانوار کنار میگذارند.
این شعورِ برخاسته از دغدغه، تنها امید این روزهای اهالی نشریاتِ مکتوب است؛شعوری که بخشی از طبقهی متوسط و البته درصدِ کمتری از طبقهی بالا یا پایین، حامل آن هستند و به اهمیت فکر و فرهنگ در زندگی قائلند؛ اینکه گاه نیازهای مثلا ثانویه حتی میتواند مهمتر از نیازهای اولیه یا در عرض آن باشد و به هیچ روی نباید از آن روی برگرداند؛ این نگاه و دغدغه، وظیفهی سنگینی را بر دوش روزنامهنگاران و اهالی رسانههای مکتوب میگذارد، اینکه باید کار کرد، خوب کار کرد و محصول حرفهای و قابل دفاعی را برای آنها تولید کرد و این پیام را به آنها منتقل کرد که «شما به نشریات مکتوب،به روزنامهها و به مجلات نیاز دارید»؛ از آنها روی بر نگردانید.
▫️روزنامه شرق -۱۲ مهر ۹۹
#پژمان_موسوی
گرانی، جدیترین دغدغه امروزِ مردم ایران است؛ تقریبا روزی نیست که افزایش قیمت دلار، سکه، طلا، مسکن، خودرو و از همهی اینها مهمتر، ضروریاتِ زندگیِ مردم، خبرِ اول #رسانهها نباشد و #روزنامهها و #رسانههای_مکتوب از یک سو و شبکههای اجتماعی و #رسانههای_آنلاین از سوی دیگر، تحلیل، تفسیر یا خبری در این زمینه منتشر نکنند. فارغ از چرایی و چگونگی و ریشههای این گرانیِ هر دم افزون، آنچه تقریبا روی آن اتفاقنظر وجود دارد، تاثیر مستقیمِ گرانیها بر سبد خریدِ فرهنگی خانوار است؛ سبدی که در سالها و ماههای اخیر، هر روز کوچک و کوچکتر شده و وضعیت به جایی رسیده که دیگر چیزی از آن باقی نمانده است. در میانِ این سبد فرهنگی نیز، برخی بیشتر و برخی کمتر آسیب دیدهاند و در لیستِ بیشترین آسیبدیدگان و در صدرِ آن، بیشک روزنامهها، مجلات و سایر رسانههای مکتوب قرار دارند.
واقعیت اینجاست که روزنامهها و مجلات در ایران، از ابتدای فعالیتِ حرفهای خود تا به امروز، عموما یک مخاطب مشخص داشتهاند: #طبقه_متوسط. همان طبقهای که در سالهای اخیر و با تلاطمها و تنشهای اقتصادی از یکسو و کاهش قدرت خرید خانوار از سوی دیگر،بیش از سایرِ طبقهها در معرضِ حذف و نابودی قرار گرفته است تا حدی که جامعهشناسان و مصلحان اجتماعی،با هشدار نسبت به عواقبِ حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط،چارهجویی برای تعیین تلکیفِ این «مسئله اجتماعی» را در صدرِ خواستههای خود قرار دادهاند.همین حذف و کوچک شدنِ طبقه متوسط در کنارِ چند عاملِ دیگر که جولانِ شبکههای اجتماعی و رسانههای آنلاین در صدرِ آنهاست،رسانههای مکتوب را در تاریکترین دورانِ خود فرو برده است؛دورانی که نه توان و نه انگیزهای برای خریدِ روزنامهها و مجلات برای طبقه متوسط باقی نگذاشته است و اگر نبود دغدغههای فرهنگیِ چند هزارِ مخاطبِ جدی و پیگیرِ رسانههای مکتوب،طومارِ این رسانهها تاکنون باید پیچیده شده بود و جر چند نشریه که از بودجههای دولتی ارتزاق میکنند،چیزی به نام روزنامه و مجله باقی نمانده بود.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که در شرایطی که طبقه متوسط بیش از پیش تضعیف شده و قدرت خریدِ مردم در حد نیازهای معیشتی و ضروری پایین آمده است، آیا میتوان به آینده نشریات مکتوب امیدوار بود؟ آیا در شرایطی که ذکرش رفت، مردم ترجیح نمیدهند نیازهای خبری خود را از #رسانههای_آنلاین و #شبکههای_اجتماعی که دسترسی به آنها هزینهی کمتری برایشان دارد برآورده کنند؟ پاسخ به این پرسشها، البته که پیچیده، سخت و چند لایه است اما هیچ تحلیلی، چشماندازِ کوتاه مدت را بهبودِ وضعیتِ طبقه متوسط و افزایشِ سهمِ فرهنگ در سبدِ خریدِ خانوار پیشبینی نمیکند. پس چه باید کرد؟ آیا باید به کلی ناامید شد و دست از تلاش برداشت؟آیا هیچ نشانهای از بهبودِ اوضاع در حوزه نشریاتِ مکتوب به چشم نمیخورد؟ پاسخ به این پرسش هم مثبت است و هم منفی.مثبت است چرا که واقعیت، کاهشِ قدرتِ خریدِ فرهنگیِ خانوار، اولویتِ تامینِ نیازهای معیشتی بر نیازهای ثانویه و در نتیجه کاهشِ اقبال به خریدِ نشریاتِ مکتوب است.منفی است چرا که هنوز هم مخاطبانِ زیادی هستند که با وجودِ مشکلاتِ بسیارِ اقتصادی،مشتریِ پروپاقرص روزنامهها و مجلات هستند که اگر جز این بود، این همه مجلهی خوب و تعداد کمتری روزنامهی خوبی که این روزها منتشر میشوند، علیالقاعده بایستی بدون مخاطب مانده، فروخته نشده و در نتیجه تعطیل میشدند.اینکه هنوز هم نشریات خوب مکتوب دارند منتشر میشوند، یعنی مخاطبانی دارند که برایشان پول میدهند و توان خریدشان را دارند.البته این در کنارِ یارانه،آگهی، کمکهای داوطلبانه و سایرِ منابع درآمدی است که نشریات مکتوب بعضا در اختیار دارند اما واقعیت اینجاست که اگر نشریهای نفروشد، تعطیل میشود و اینکه هنوز کیوسکهای مطبوعاتی رونق اندکی دارند، یعنی مردمی هستند که برایشان پول میدهند و هر روز و هر ماه، مبلغی را برای سبد خرید فرهنگی خانوار کنار میگذارند.
این شعورِ برخاسته از دغدغه، تنها امید این روزهای اهالی نشریاتِ مکتوب است؛شعوری که بخشی از طبقهی متوسط و البته درصدِ کمتری از طبقهی بالا یا پایین، حامل آن هستند و به اهمیت فکر و فرهنگ در زندگی قائلند؛ اینکه گاه نیازهای مثلا ثانویه حتی میتواند مهمتر از نیازهای اولیه یا در عرض آن باشد و به هیچ روی نباید از آن روی برگرداند؛ این نگاه و دغدغه، وظیفهی سنگینی را بر دوش روزنامهنگاران و اهالی رسانههای مکتوب میگذارد، اینکه باید کار کرد، خوب کار کرد و محصول حرفهای و قابل دفاعی را برای آنها تولید کرد و این پیام را به آنها منتقل کرد که «شما به نشریات مکتوب،به روزنامهها و به مجلات نیاز دارید»؛ از آنها روی بر نگردانید.
▫️روزنامه شرق -۱۲ مهر ۹۹
#مدیاویژن #زوم #ارتباطات #تکنوکلاس
🔸تاثیرات رسانههای گرم و سرد
در طبقهبندی کلاسیک #رسانههای_گرم و #رسانههای_سرد مارشال مک لوهان، تأثیرگذاری رسانههای گرم بیشتر است. طبق آنچه #مارشال_مکلوهان میگوید رسانههای سرد به تمرکز حواس، زیاد نیاز ندارد. مثلاًٌ حین مکالمه تلفنی یا گوش دادن به رادیو میتوانید کارهای دیگری هم انجام دهید. تلویزیون هم تا حدی رسانه سرد است اما در رسانههای گرم باید تمام حواستان را جمع کنید مثل سینما که حین تماشای آن اصلاً گذر زمان را حس نمیکنید یا تلویزیونهای HD که به دلیل داشتن خطوط تصویری بیشتر به رسانه گرم تبدیل شدهاند و در نتیجه تأثیرشان از تلویزیونهای نسل آنالوگ بیشتر است؛ بنابراین باید گفت به میزانی که رسانه به طرف طیف گرم حرکت کند، تأثیرگذاریاش افزایش مییابد و این افزایش هم به دلیل قابلیتهای ویژهای است که این نوع از رسانهها در اختیار مخاطب قرار میدهند که ترکیبی از امکانات و ضرورت تمرکز حواس مخاطب است. مثلاً سینما امکانات رادیو، تلویزیون و روزنامه را با هم دارد.
🔸تاثیرات رسانههای گرم و سرد
در طبقهبندی کلاسیک #رسانههای_گرم و #رسانههای_سرد مارشال مک لوهان، تأثیرگذاری رسانههای گرم بیشتر است. طبق آنچه #مارشال_مکلوهان میگوید رسانههای سرد به تمرکز حواس، زیاد نیاز ندارد. مثلاًٌ حین مکالمه تلفنی یا گوش دادن به رادیو میتوانید کارهای دیگری هم انجام دهید. تلویزیون هم تا حدی رسانه سرد است اما در رسانههای گرم باید تمام حواستان را جمع کنید مثل سینما که حین تماشای آن اصلاً گذر زمان را حس نمیکنید یا تلویزیونهای HD که به دلیل داشتن خطوط تصویری بیشتر به رسانه گرم تبدیل شدهاند و در نتیجه تأثیرشان از تلویزیونهای نسل آنالوگ بیشتر است؛ بنابراین باید گفت به میزانی که رسانه به طرف طیف گرم حرکت کند، تأثیرگذاریاش افزایش مییابد و این افزایش هم به دلیل قابلیتهای ویژهای است که این نوع از رسانهها در اختیار مخاطب قرار میدهند که ترکیبی از امکانات و ضرورت تمرکز حواس مخاطب است. مثلاً سینما امکانات رادیو، تلویزیون و روزنامه را با هم دارد.
#روزنامهنگاری #رسانه
🔸طرف و بیطرفی در شبکههای خبری بریتانیا
#لرد_گرید (Grade) مشاور فعلی دولت بریتانیا و رئیس پیشین #بیبیسی گفت: شبکههای خبری کشور نباید
بیطرف باشند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما از لندن، لرد گرید که عضو مجلس اعیان #بریتانیا است گفت این که نظام بریتانیا از شبکههای خبری میخواهد تا بیطرف باشند، "غیر عادی" است زیرا در رسانه، نگرشهای متفاوتی وجود دارد. وی که این هفته به عضویت مشاوران دولت در زمینه آینده خدمات #رسانههای_عمومی برگزیده شد، قبلا مدیرعامل شماری از شبکههای بریتانیا از جمله شبکه ۴ و #آیتیوی بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما از لندن مشاور دولت بریتانیا افزود: هر رسانه، از جمله روزنامههای #دیلیمیل، #سان، #تایمز و #فایننشیالتایمز میتوانند بخش خبری خود را با توجه به مشی و گرایش رسانه، دنبال کند و لازم نیست بیطرف باشند. وی تاکید کرد در جهتی حرکت میکنیم که باید مقررات مربوط به ضرورت بیطرف بودن رسانهها را کمتر کنیم.
روزنامه #گاردین نوشت: لرد گرید که عضو حزب حاکم محافظهکار است، این هفته به عضویت شورای ده نفره مشاوران رسانهای دولت در آمد که چندین نفر دیگر از اعضای این حزب، نمایندگان شرکتهای تولید رسانهای مستقل و رئیس شبکه اجتماعی #فیسبوک در اروپا نیز در آن عضوند.
به نوشته گاردین، اکنون مقررات دقیقی بر رسانههای عمومی بریتانیا، بیبیسی، شبکه ۴ (Channel 4)، اس ۴سی (S4C) و شبکه ۵ (Channel 5) اعمال میشود تا در برنامههای خود، بیطرفی را رعایت کنند اما در سالیان اخیر، ورود شبکههایی همچون #نتفلیکس (Netflix) و #یوتیوب، رقابت در جذب مخاطبان را برای این شبکههای عمومی دشوارتر کرده است.
گاردین به نقل از لرد گرید نوشت شبکههای رسانهای عمومی در انگلیس، در تولید و پخش برنامهها باید #مخاطبان بریتانیایی را در نظر بگیرند. وی هشدار داد آینده شبکههای تلویزیونی همچون شبکه ۴ که با روشهای سنتی دریافت پول آگهی، اغلب بودجه خود را تامین میکنند، در خطر است. وی گفت ضرورت خصوصی سازی رسانهها، در آینده بیشتر مورد تاکید قرار خواهد گرفت.
🔸طرف و بیطرفی در شبکههای خبری بریتانیا
#لرد_گرید (Grade) مشاور فعلی دولت بریتانیا و رئیس پیشین #بیبیسی گفت: شبکههای خبری کشور نباید
بیطرف باشند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما از لندن، لرد گرید که عضو مجلس اعیان #بریتانیا است گفت این که نظام بریتانیا از شبکههای خبری میخواهد تا بیطرف باشند، "غیر عادی" است زیرا در رسانه، نگرشهای متفاوتی وجود دارد. وی که این هفته به عضویت مشاوران دولت در زمینه آینده خدمات #رسانههای_عمومی برگزیده شد، قبلا مدیرعامل شماری از شبکههای بریتانیا از جمله شبکه ۴ و #آیتیوی بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما از لندن مشاور دولت بریتانیا افزود: هر رسانه، از جمله روزنامههای #دیلیمیل، #سان، #تایمز و #فایننشیالتایمز میتوانند بخش خبری خود را با توجه به مشی و گرایش رسانه، دنبال کند و لازم نیست بیطرف باشند. وی تاکید کرد در جهتی حرکت میکنیم که باید مقررات مربوط به ضرورت بیطرف بودن رسانهها را کمتر کنیم.
روزنامه #گاردین نوشت: لرد گرید که عضو حزب حاکم محافظهکار است، این هفته به عضویت شورای ده نفره مشاوران رسانهای دولت در آمد که چندین نفر دیگر از اعضای این حزب، نمایندگان شرکتهای تولید رسانهای مستقل و رئیس شبکه اجتماعی #فیسبوک در اروپا نیز در آن عضوند.
به نوشته گاردین، اکنون مقررات دقیقی بر رسانههای عمومی بریتانیا، بیبیسی، شبکه ۴ (Channel 4)، اس ۴سی (S4C) و شبکه ۵ (Channel 5) اعمال میشود تا در برنامههای خود، بیطرفی را رعایت کنند اما در سالیان اخیر، ورود شبکههایی همچون #نتفلیکس (Netflix) و #یوتیوب، رقابت در جذب مخاطبان را برای این شبکههای عمومی دشوارتر کرده است.
گاردین به نقل از لرد گرید نوشت شبکههای رسانهای عمومی در انگلیس، در تولید و پخش برنامهها باید #مخاطبان بریتانیایی را در نظر بگیرند. وی هشدار داد آینده شبکههای تلویزیونی همچون شبکه ۴ که با روشهای سنتی دریافت پول آگهی، اغلب بودجه خود را تامین میکنند، در خطر است. وی گفت ضرورت خصوصی سازی رسانهها، در آینده بیشتر مورد تاکید قرار خواهد گرفت.
#کلاس #تکنوکلاس #رسانههای_نوین
#نیومدیا 🔸 رسانههای نوین
تعریف مشترکی برای نیومدیا و یا همان رسانههای نوین وجود ندارد. اما آنچه تقریبا در قبال آن توافق هست این است که رسانههای نوین از دهه ١٩٩٠ پدیدار شدهاند و اینترنت بستر اصلی آنهاست. به گمان من تکنولوژیها و نرمافزارهایی که در گرداوری، انباشت فشرده و بازیافت سریع و پردازش سریع اطلاعات نقش ایفا میکنند همه صورتهایی از نیومدیا هستند و حالا کفه #هوشمصنوعی در این قلمرو از همه پدیدههای مشابه سنگینتر است.
#نیومدیا 🔸 رسانههای نوین
تعریف مشترکی برای نیومدیا و یا همان رسانههای نوین وجود ندارد. اما آنچه تقریبا در قبال آن توافق هست این است که رسانههای نوین از دهه ١٩٩٠ پدیدار شدهاند و اینترنت بستر اصلی آنهاست. به گمان من تکنولوژیها و نرمافزارهایی که در گرداوری، انباشت فشرده و بازیافت سریع و پردازش سریع اطلاعات نقش ایفا میکنند همه صورتهایی از نیومدیا هستند و حالا کفه #هوشمصنوعی در این قلمرو از همه پدیدههای مشابه سنگینتر است.
🔸آیندۀ رسانههای اجتماعی
▫️جکی آون - ترجمه: علی قربانزاده
#رسانههای_اجتماعی در اوج محبوبیت و فراگیری هستند اما همچنان این قابلیت را دارند که حتی بعد از سال ٢٠٢٠ نیز اهمیت محوری خود را بیش از هر زمان دیگری حفظ و بلکه تقویت کنند. میزان پیشرفت رسانههای اجتماعی واقعاً اعجابانگیز است. بعد از شروع به کار #فیسبوک در سال ٢٠٠۴ نحوۀ اتصال ما به اینترنت پیوسته تغییر کرده است. در واقع، به نظر من، انقلابی را در #اینترنت شاهد بودهایم. باور نمیکنید؟ به دادههایی که #گوگل درمورد ترندهای پنج سال گذشته منتشر کرده نگاه کنید. کاملاً مشخص است که رسانههای اجتماعی سالبهسال محبوبتر میشوند. حالا بیایید برترین ترندهای رسانههای اجتماعی سال ٢٠٢٠ را مرور کنیم.
https://t.iss.one/cm_magazine
▫️جکی آون - ترجمه: علی قربانزاده
#رسانههای_اجتماعی در اوج محبوبیت و فراگیری هستند اما همچنان این قابلیت را دارند که حتی بعد از سال ٢٠٢٠ نیز اهمیت محوری خود را بیش از هر زمان دیگری حفظ و بلکه تقویت کنند. میزان پیشرفت رسانههای اجتماعی واقعاً اعجابانگیز است. بعد از شروع به کار #فیسبوک در سال ٢٠٠۴ نحوۀ اتصال ما به اینترنت پیوسته تغییر کرده است. در واقع، به نظر من، انقلابی را در #اینترنت شاهد بودهایم. باور نمیکنید؟ به دادههایی که #گوگل درمورد ترندهای پنج سال گذشته منتشر کرده نگاه کنید. کاملاً مشخص است که رسانههای اجتماعی سالبهسال محبوبتر میشوند. حالا بیایید برترین ترندهای رسانههای اجتماعی سال ٢٠٢٠ را مرور کنیم.
https://t.iss.one/cm_magazine
Telegram
ماهنامه مديريت ارتباطات
ماهنامه مدیریت ارتباطات
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
نشریه تخصصی حوزه ارتباطات، رسانه، روابطعمومی، جامعه اطلاعاتی و تبلیغات
مدیرمسئول: امیرعباس تقیپور
سردبیر: علی ورامینی
ادمین:
@majalleh2
تلفن:
۰۲۱۸۸۳۵۶۰۷۶
#رسانههای_تخصصی
🔸فصلنامه روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی
▫️فصلنامه روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی قدیمیترین نشریه تخصصی ارتباطات است که از سال ١٩٢۴ پا به عرصه گذاشته است
https://journals.sagepub.com/description/jmq
Journalism & Mass Communication Quarterly (JMCQ) is the flagship journal of the Association for Education in Journalism and Mass Communication (AEJMC). It is a quarterly, peer-reviewed journal ranked in the Journal Citation Reports that focuses on research in journalism and mass communication.
Established in 1924, JMCQ or the Quarterly is the oldest refereed scholarly journal in mass communication and provides leadership in scholarship for the field.
https://journals.sagepub.com/description/jam
🔸فصلنامه روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی
▫️فصلنامه روزنامهنگاری و ارتباطات جمعی قدیمیترین نشریه تخصصی ارتباطات است که از سال ١٩٢۴ پا به عرصه گذاشته است
https://journals.sagepub.com/description/jmq
Journalism & Mass Communication Quarterly (JMCQ) is the flagship journal of the Association for Education in Journalism and Mass Communication (AEJMC). It is a quarterly, peer-reviewed journal ranked in the Journal Citation Reports that focuses on research in journalism and mass communication.
Established in 1924, JMCQ or the Quarterly is the oldest refereed scholarly journal in mass communication and provides leadership in scholarship for the field.
https://journals.sagepub.com/description/jam
#روابط_عمومی #تکنوکلاس
🔸روابط عمومی و تکنولوژیهای نوین؛ چند پرسش
از نگاه من؛ قلمرو نفوذگذاری و نفوذپذیری به تغییرات كیفی و ژرفی دچار شده است كه شاید بشود گوشههایی از آن را در پدیده تبدیل شدن روابط عمومی دیسیپلین به روابط عمومی روند؛ دید و گوشههای دیگر را در منطقه ناشناخته #رسانههای_اجتماعی و از دیگر سو در افقی كه تحت عنوان روابط عمومی گلوبال (Global PR) رو به گسترش است.
▫️بازطراحی (Redesign)؟ یا بازساختاری (Restructure)؟ نوبت دومی است.
▫️روابط عمومی دیگر یك دیسیپلین نیست. روابط عمومی دیگر یك رشته نیست یك پدیده بینرشتهای است كه از رشته به "روند" تبدیل شده است
▫️آیا رسانههای اجتماعی میتوانند بر #هویت یك نهاد تاثیر بگذارند یا نه؟ اگر چنین است نقش روابط عمومی در درك رسانههای اجتماعی چیست و یا نقش روابط عمومی در ترسیم ماهیت رسانههای اجتماعی برای نهادها یا سازمانهایی كه آنها را نمایندگی میكنند؛ چیست؟
🔸روابط عمومی و تکنولوژیهای نوین؛ چند پرسش
از نگاه من؛ قلمرو نفوذگذاری و نفوذپذیری به تغییرات كیفی و ژرفی دچار شده است كه شاید بشود گوشههایی از آن را در پدیده تبدیل شدن روابط عمومی دیسیپلین به روابط عمومی روند؛ دید و گوشههای دیگر را در منطقه ناشناخته #رسانههای_اجتماعی و از دیگر سو در افقی كه تحت عنوان روابط عمومی گلوبال (Global PR) رو به گسترش است.
▫️بازطراحی (Redesign)؟ یا بازساختاری (Restructure)؟ نوبت دومی است.
▫️روابط عمومی دیگر یك دیسیپلین نیست. روابط عمومی دیگر یك رشته نیست یك پدیده بینرشتهای است كه از رشته به "روند" تبدیل شده است
▫️آیا رسانههای اجتماعی میتوانند بر #هویت یك نهاد تاثیر بگذارند یا نه؟ اگر چنین است نقش روابط عمومی در درك رسانههای اجتماعی چیست و یا نقش روابط عمومی در ترسیم ماهیت رسانههای اجتماعی برای نهادها یا سازمانهایی كه آنها را نمایندگی میكنند؛ چیست؟
#کتاب در دست انتشار
🔸جزیرۀ سرگردانی؛ مطالعات کاربران رسانههای اجتماعی در ایران
▫️دکتر #حسین_کرمانی
▫️با مقدمۀ دکتر #هادی_خانیکی
جزیرۀ سرگردانی تلاشی است برای شناخت دنیای کاربران ایرانی #رسانههای_اجتماعی؛ دنیایی که علیرغم اهمیت و نقشاش در تحول ساختارهای کلان و تغییر کردارهای خرد در ایران تاکنون ناشناخته مانده است. این کتاب با تمرکز بر سه رسانۀ اجتماعی مهم در ایران - #تلگرام، #توئیتر و #فیسبوک - نشان میدهد که کاربران این رسانهها در دورههای زمانی مختلف چه کسانی بودهاند و چگونه از این رسانهها استفاده میکردهاند. دکتر حسین کرمانی از رابطۀ استفاده از فیسبوک با مشارکت سیاسی تا ابعاد و پیامدهای تولید روایتهای شبکهای در توئیتر را واکاوی میکند تا هم مشخص کند استفاده از رسانههای اجتماعی در طول زمان چگونه در ایران دستخوش تغییر شد و هم نشان دهد کاربران، چگونه و با چه سازوکارهایی تلاش کردهاند رسانههای اجتماعی را در خدمت اهداف خود به کار گیرند. این کتاب برای محققان حوزههای مختلف بهویژه علوم اجتماعی، ارتباطات، علوم سیاسی، مطالعات فرهنگی و همۀ علاقهمندان به رسانههای اجتماعی مفید خواهد بود.
🔸جزیرۀ سرگردانی؛ مطالعات کاربران رسانههای اجتماعی در ایران
▫️دکتر #حسین_کرمانی
▫️با مقدمۀ دکتر #هادی_خانیکی
جزیرۀ سرگردانی تلاشی است برای شناخت دنیای کاربران ایرانی #رسانههای_اجتماعی؛ دنیایی که علیرغم اهمیت و نقشاش در تحول ساختارهای کلان و تغییر کردارهای خرد در ایران تاکنون ناشناخته مانده است. این کتاب با تمرکز بر سه رسانۀ اجتماعی مهم در ایران - #تلگرام، #توئیتر و #فیسبوک - نشان میدهد که کاربران این رسانهها در دورههای زمانی مختلف چه کسانی بودهاند و چگونه از این رسانهها استفاده میکردهاند. دکتر حسین کرمانی از رابطۀ استفاده از فیسبوک با مشارکت سیاسی تا ابعاد و پیامدهای تولید روایتهای شبکهای در توئیتر را واکاوی میکند تا هم مشخص کند استفاده از رسانههای اجتماعی در طول زمان چگونه در ایران دستخوش تغییر شد و هم نشان دهد کاربران، چگونه و با چه سازوکارهایی تلاش کردهاند رسانههای اجتماعی را در خدمت اهداف خود به کار گیرند. این کتاب برای محققان حوزههای مختلف بهویژه علوم اجتماعی، ارتباطات، علوم سیاسی، مطالعات فرهنگی و همۀ علاقهمندان به رسانههای اجتماعی مفید خواهد بود.
🔸هشدار روسیه به توییتر
نهاد نظارت بر #رسانههای_اجتماعی #روسیه هشدار داد در صورتی که #توییتر محتواهایی نظیر استفاده از مواد مخدر را حذف نکند، تا یک ماه دیگر در این کشور مسدود میشود.
@Farsna
نهاد نظارت بر #رسانههای_اجتماعی #روسیه هشدار داد در صورتی که #توییتر محتواهایی نظیر استفاده از مواد مخدر را حذف نکند، تا یک ماه دیگر در این کشور مسدود میشود.
@Farsna
▫️۵۶ درصد در یک پژوهش
🔸نمیدانند اطلاعات است یا تبلیغات
▫️آلمان و شهروندان زمانه دیجیتال
🔻نتایج یک نظرسنجی گسترده در #آلمان نشان میدهد که بهرغم مشخص شدن تبلیغات بر روی #رسانههای_دیجیتال، ۵۶ درصد مردم آلمان قادر به تشخیص و تمیز بین #اطلاعات و #تبلیغات نیستند.
روزنامه #زوددویچه گزارش کوتاهی متکی بر اطلاعات منتشر شده از سوی "بنیاد مسئولیت جدید" درباره دشواری مردم آلمان در استفاده از رسانههای دیجیتال منتشر کرده است. گفته میشود، #سن و میزان #تحصیلات در استفاده صحیح از رسانههای دیجتیال نقش دارند.
در این پژوهش، اطلاعات گردآوری شده از ۴۱۹۴ شهروند آلمانی مسنتر از ۱۸ سال در نظر گرفته شده است. بر اساس نتایج این نظرسنجی بیش از نیمی از شرکت کنندگان قادر به تشخیص معتبر بودن منبع اخبار و اطلاعات نبودهاند.
🔸نمیدانند اطلاعات است یا تبلیغات
▫️آلمان و شهروندان زمانه دیجیتال
🔻نتایج یک نظرسنجی گسترده در #آلمان نشان میدهد که بهرغم مشخص شدن تبلیغات بر روی #رسانههای_دیجیتال، ۵۶ درصد مردم آلمان قادر به تشخیص و تمیز بین #اطلاعات و #تبلیغات نیستند.
روزنامه #زوددویچه گزارش کوتاهی متکی بر اطلاعات منتشر شده از سوی "بنیاد مسئولیت جدید" درباره دشواری مردم آلمان در استفاده از رسانههای دیجیتال منتشر کرده است. گفته میشود، #سن و میزان #تحصیلات در استفاده صحیح از رسانههای دیجتیال نقش دارند.
در این پژوهش، اطلاعات گردآوری شده از ۴۱۹۴ شهروند آلمانی مسنتر از ۱۸ سال در نظر گرفته شده است. بر اساس نتایج این نظرسنجی بیش از نیمی از شرکت کنندگان قادر به تشخیص معتبر بودن منبع اخبار و اطلاعات نبودهاند.
#کتاب
🔸ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی تجدید چاپ شد
ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی نوشته #انماری_وندنهار» با ترجمه #عباس_رضاییثمرین به چاپ دوم رسید.
نویسنده این کتاب، پژوهشگر روابط عمومی دیجیتال، #ارتباطات_بحران و امنیت سایبری است. او برای نگارش کتاب ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی با مدیران رسانهای چندین سازمان و شرکت بزرگ بینالمللی درباره نحوه مدیریت بحرانهای ارتباطی بهویژه بحرانهایی که در بستر شبکههای اجتماعی بسط یافتهاند، به گفتوگو نشسته است. مترجم این کتاب هم عباس رضایی ثمرین روزنامهنگار است که سابقه سالها فعالیت در رسانههای مکتوب، الکترونیکی و تصویری را در کارنامه دارد. رضایی ثمرین پیش از این هم کتاب چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم اثر الن استیونس را به فارسی برگردانده بود که پاییز ۹۶ از سوی انتشارات ثانیه منتشر و پس از آن چند بار تجدید چاپ شده است. چاپ دوم کتاب #ارتباطات بحران در #رسانههای_اجتماعی در ۱۵۶ صفحه توسط #انتشارات_ثانیه روانه کتابفروشیها شده است.
🔸ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی تجدید چاپ شد
ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی نوشته #انماری_وندنهار» با ترجمه #عباس_رضاییثمرین به چاپ دوم رسید.
نویسنده این کتاب، پژوهشگر روابط عمومی دیجیتال، #ارتباطات_بحران و امنیت سایبری است. او برای نگارش کتاب ارتباطات بحران در رسانههای اجتماعی با مدیران رسانهای چندین سازمان و شرکت بزرگ بینالمللی درباره نحوه مدیریت بحرانهای ارتباطی بهویژه بحرانهایی که در بستر شبکههای اجتماعی بسط یافتهاند، به گفتوگو نشسته است. مترجم این کتاب هم عباس رضایی ثمرین روزنامهنگار است که سابقه سالها فعالیت در رسانههای مکتوب، الکترونیکی و تصویری را در کارنامه دارد. رضایی ثمرین پیش از این هم کتاب چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم اثر الن استیونس را به فارسی برگردانده بود که پاییز ۹۶ از سوی انتشارات ثانیه منتشر و پس از آن چند بار تجدید چاپ شده است. چاپ دوم کتاب #ارتباطات بحران در #رسانههای_اجتماعی در ۱۵۶ صفحه توسط #انتشارات_ثانیه روانه کتابفروشیها شده است.
#سینما 🔸فرهادی و ورایتی
اصغر فرهادی در گفتگویی با نشریه ورایتی از نگرانیهای خود درباره #رسانههای_اجتماعی و هچنین نقش سینما به عنوان بهترین راه حل برای پرداخت به معضلات ناشی از آن پرداخته است.
https://www.isna.ir/news/1400042316415
اصغر فرهادی در گفتگویی با نشریه ورایتی از نگرانیهای خود درباره #رسانههای_اجتماعی و هچنین نقش سینما به عنوان بهترین راه حل برای پرداخت به معضلات ناشی از آن پرداخته است.
https://www.isna.ir/news/1400042316415
ایسنا
اصغر فرهادی: شبکه های اجتماعی تهدیدی برای سینما نیست
اصغر فرهادی معتقد است علیرغم رشد سریع شبکه های اجتماعی در سراسر جهان، این پدیده نمیتواند تهدیدی برای سینما باشد.
#حقوقارتباطات🔸آینده حقوق اساسی آنلاین در اروپا
مقامات #اتحادیهاروپا پس از مذاکراتی طولانی به توافقی اصولی در مورد قانون خدمات دیجیتال (DSA) و شفافیت شرکتهای بزرگ فضای مجازی دست یافتند. این قانون از جمله شرکتهای فناوری را مجبور میکند تا به کاربران اجازه دهند مشکلات فضای مجازی را گزارش داده و تبلیغات برای کودکان را منع کنند. همچنین دست قانونگذاران را برای تصویب میلیاردها جریمه علیه متخلفان باز خواهد گذاشت. تصویب سند خدمات دیجیتال که شامل نیمی از اصلاحات اساسی موجود در مجموعه قوانین کلی دیجیتال اتحادیه اروپاست، اتحادیه را به عنوان پیشرو در مهار قدرت شرکتهای مالک رسانههای اجتماعی و سایر بسترهای اینترنتی در جهان مطرح کرده است.
مارگرت وستاگر، نایب رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا گفت: با توافق امروز، ما اطمینان حاصل میکنیم که پلتفرمها در قبال خطراتی که خدمات آنها برای جامعه و شهروندان ایجاد میکند، پاسخگو هستند. این سند، سومین سند مهم اتحادیه اروپا درباره صنعت فناوری است و با وضعیت آمریکا نیز بسیار متفاوت است. زیرا در آمریکا لابیگرانی که منافع #سیلیکونولی را نمایندگی میکنند تا حد زیادی موفق شدهاند قانونگذاران فدرال را از نظارت بر این شرکتها دور نگه دارند. اتحادیه اروپا با قوانین جدیدی که برای محافظت از کاربران اینترنتی و «حقوق اساسی آنلاین» آنها طراحی کرده، بنا دارد شرکتهای فناوری را در قبال محتوای ایجاد شده توسط کاربران و تقویتشده توسط الگوریتم پلتفرمهای این شرکتها، پاسخگوتر کند. در این میان، قرار است بر فعالیت آن دسته از بسترهای بزرگ آنلاین و موتورهای جستجو که بیش از ۴۵ میلیون کاربر دارند، نظارت بیشتری اعمال شود. توافق اولیه برای این سند قانونی بین پارلمان اتحادیه اروپا و کشورهای عضو حاصل شد. اما این نهادهای اروپایی هنوز پای این سند را به طور رسمی مهر تایید نزدهاند. انتظار میرود این روند بدون مانع سیاسی پس از تابستان سال جاری به صورت رسمی نهایی شود. بعد از آن، قوانین تا ۱۵ ماه پس از تصویب تا اول ژانویه ۲۰۲۴ اجرایی نخواهند شد.
بر اساس قانون اتحادیه اروپا، دولتها میتوانند از شرکتها بخواهند طیف وسیعی از محتوایی را که غیرقانونی تلقی میشود، از جمله مطالبی که تروریسم، سوء استفاده جنسی از کودکان، سخنان مشوق نفرت و کلاهبرداری تجاری را ترویج میکند، حذف کنند. بسترهای #رسانههای اجتماعی مانند #فیسبوک و #توییتر باید ابزارهایی را در اختیار کاربران قرار دهند تا چنین محتوایی را به روشی آسان و مؤثر نشانهگذاری کنند تا به سرعت حذف شوند. بازارهای آنلاین مانند آمازون باید همین کار را برای محصولات نامناسب و تقلبی یا اسباببازیهای ناایمن انجام دهند.
این سامانهها به گونهای استانداردسازی میشوند که روی هر بستر اینترنتی برخط به یک شکل کار کنند.
مقامات #اتحادیهاروپا پس از مذاکراتی طولانی به توافقی اصولی در مورد قانون خدمات دیجیتال (DSA) و شفافیت شرکتهای بزرگ فضای مجازی دست یافتند. این قانون از جمله شرکتهای فناوری را مجبور میکند تا به کاربران اجازه دهند مشکلات فضای مجازی را گزارش داده و تبلیغات برای کودکان را منع کنند. همچنین دست قانونگذاران را برای تصویب میلیاردها جریمه علیه متخلفان باز خواهد گذاشت. تصویب سند خدمات دیجیتال که شامل نیمی از اصلاحات اساسی موجود در مجموعه قوانین کلی دیجیتال اتحادیه اروپاست، اتحادیه را به عنوان پیشرو در مهار قدرت شرکتهای مالک رسانههای اجتماعی و سایر بسترهای اینترنتی در جهان مطرح کرده است.
مارگرت وستاگر، نایب رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا گفت: با توافق امروز، ما اطمینان حاصل میکنیم که پلتفرمها در قبال خطراتی که خدمات آنها برای جامعه و شهروندان ایجاد میکند، پاسخگو هستند. این سند، سومین سند مهم اتحادیه اروپا درباره صنعت فناوری است و با وضعیت آمریکا نیز بسیار متفاوت است. زیرا در آمریکا لابیگرانی که منافع #سیلیکونولی را نمایندگی میکنند تا حد زیادی موفق شدهاند قانونگذاران فدرال را از نظارت بر این شرکتها دور نگه دارند. اتحادیه اروپا با قوانین جدیدی که برای محافظت از کاربران اینترنتی و «حقوق اساسی آنلاین» آنها طراحی کرده، بنا دارد شرکتهای فناوری را در قبال محتوای ایجاد شده توسط کاربران و تقویتشده توسط الگوریتم پلتفرمهای این شرکتها، پاسخگوتر کند. در این میان، قرار است بر فعالیت آن دسته از بسترهای بزرگ آنلاین و موتورهای جستجو که بیش از ۴۵ میلیون کاربر دارند، نظارت بیشتری اعمال شود. توافق اولیه برای این سند قانونی بین پارلمان اتحادیه اروپا و کشورهای عضو حاصل شد. اما این نهادهای اروپایی هنوز پای این سند را به طور رسمی مهر تایید نزدهاند. انتظار میرود این روند بدون مانع سیاسی پس از تابستان سال جاری به صورت رسمی نهایی شود. بعد از آن، قوانین تا ۱۵ ماه پس از تصویب تا اول ژانویه ۲۰۲۴ اجرایی نخواهند شد.
بر اساس قانون اتحادیه اروپا، دولتها میتوانند از شرکتها بخواهند طیف وسیعی از محتوایی را که غیرقانونی تلقی میشود، از جمله مطالبی که تروریسم، سوء استفاده جنسی از کودکان، سخنان مشوق نفرت و کلاهبرداری تجاری را ترویج میکند، حذف کنند. بسترهای #رسانههای اجتماعی مانند #فیسبوک و #توییتر باید ابزارهایی را در اختیار کاربران قرار دهند تا چنین محتوایی را به روشی آسان و مؤثر نشانهگذاری کنند تا به سرعت حذف شوند. بازارهای آنلاین مانند آمازون باید همین کار را برای محصولات نامناسب و تقلبی یا اسباببازیهای ناایمن انجام دهند.
این سامانهها به گونهای استانداردسازی میشوند که روی هر بستر اینترنتی برخط به یک شکل کار کنند.