عرصه‌های‌ ارتباطی
3.66K subscribers
29.8K photos
3.06K videos
874 files
5.99K links
🔸عرصه‌های‌ ارتباطی
▫️کانال رسمی یونس شُکرخواه
Agora | The official Telegram channel of Younes Shokrkhah
https://t.iss.one/boost/younesshokrkhah
🔹اکانت اینستاگرام من:
https://www.instagram.com/younesshokrkhah
Download Telegram
#تکنوکلاس #سایبر_اسپیس #فضای‌سایبر
🔸سایبر اسپیس گیبسونی چیست؟
▫️نویسنده
: #ویل_بروکر
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
ابداع واژه سایبر اسپیس را معمولاً به #ویلیام_گیبسون (William Gibson) نویسنده داستان‌های علمی ـ تخیلی نسبت می‌دهند. گیبسون از این عبارت و عبارت #میتکریکس (The Matrix) به طرزی متناوب در تریلوژی علمی ـ تخیلی خود استفاده می‌کرد که با عناوین Neuromancer، count zero و Mona Lisa overdrive به تحریر در آمده بود.
او این تریلوژی را برای به تصویر کشاندن نوعی حالت خلسه جمعی کاربران #کامپیوتر نوشته بود: حالتی که کاربران پس از آن قادر شوند جریان داده‌ها و اطلاعات را در گستره‌ای مجازی تماشا کنند.
قهرمانان گیبسون که در سایبر اسپیس (یا همان فضای سایبر) غرق می‌شوند، در واقع ماهیت فیزیکی خود را در این جهان جایگزین از دست می‌دهند؛ جهانی که در آن بانک‌های اطلاعاتی شرکت‌ها در قالب ساختمان‌های شهر، دیواری از نرم‌افزارهای ضد راهزنی و سرقت ظاهر می‌شوند و یا ویروس‌ها به شکل ضربات کوبنده در می‌آیند.
گیبسون در اواسط دهه هشتاد به عنوان چهره شاخص جنبش #سایبرپانک (cyberpunk) شناخته شد.
سایبرپانک شاخه‌ای از ژانر علمی ـ تخیلی است که در آن از اسامی تجاری محصولات، قهرمانان ضد فرهنگ و تکنولوژی‌های جاری و خیابانی استفاده می‌شود.
در واقع، استعاره محوری تریلوژی گیبسون که در بخش Mona Lisa overdrive کاملاً جا افتاده و با ارواح فضای سایبر، اسطوره‌ها، جادوگران و حتی خدایان در هم آمیخته شده، عملاً به جانمایه و ابزار اصلی ژانر سایبر پانک تبدیل می‌شود.
با اینکه سایبر پانک از نظر شیوه نگارش؛ آدرنالین مورد نیاز را به پیکر ژانر علمی ـ تخیلی، تزریق کرد، نیروی آن از سوی جمعی از تقلیدگرها که اصالت و هوش ویلیام گیبسون را نداشتند تحلیل رفت و در نتیجه استعاره‌های مختلف به یکدیگر شبیه شد و میثاق‌های نوشتن به این سیاق، به وضعیتی خشک و غیر منعطف در آمد.
رمان‌های بعدی گیبسون آینده‌ای حتی نزدیک‌تر از آنچه را كه در آن به سر می‌بریم، ترسیم کرد؛ عصری را که #نکنولوژی در آن چندان از امروز ، پیشرفته‌تر و جلوتر نیست. گیبسون در رمان‌های بعدی خود مدلی از #جهان‌مجازی را ارائه کرد که در عمل، کوچک‌تر از دنیای Neuromancer بود و به لحاظ رویاپردازی و خیال‌انگیزی نیز به پای آن نمی‌رسید.
با اینکه عبارت جایگزین گیبسون، یعنی The Matrix، هرگز بیرون از دنیای تخیلی او استفاده نشد، اما واژه سایبر اسپیس فراگیر شد. در اواسط و اواخر دهه ٩٠ با توسعه #اینترنت در جهان و دسترسی مردم به آن، استفاده از عبارت سایبر اسپیس در اطلاق به تور جهان‌گستر (www) رایج شد و هنوز هم شرکت‌ها و نهادها برای تشریح خدماتی که در اینترنت ارائه می‌شود، از عبارت سایبر اسپیس استفاده می‌کنند. به همین دلیل، به سیستم‌های اینترنتی سفارش کتاب، کتابفروشی سایبر اسپیس و به ارسال نامه الکترونیک برای درخواست خدمات درمانی هم بیمارستان سایبر اسپیس می‌گویند.
در واقع دسترسی به چنین خدماتی هنوز مبتنی بر متن است و به عبارت بهتر، هنوز در حالت #متن‌بنیان قرار دارد و اگرچه اکنون در مضمون و محتوای این خدمات از لوگوهای تزئینی و تصاویر معدود نیز استفاده می‌شود، اما هنوز ارتباطات متنی در انتظار پاسخ مکتوب دنبال می‌شود و با ناکجاآباد سرگیجه‌آور گیبسون که در آن همه اطلاعات به شکل بصری منتقل می‌شد، فاصله فراوانی دارد.
#تئودور_آدورنو #مطالعات‌فرهنگی #چهره
🔸تئودور آدورنو (۱۹۰۳-۱۹۶۹)
▫️نوشته #ویل_بروکر*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه:
تئودور ویزنگرند آدورنو متولد ۱۹۰۳ در فرانکفورت آلمان است که در سال ۱۹۶۹ درگذشت.
#آدورنو يکی از اعضای کليدی انستيتو مطالعات اجتماعی فرانکفورت بود. اين انستيتو که به نام #مکتب‌‌فرانکفورت شهرت يافت، در تاريخ پرتحول خود به معبد چهره‌های روشنفکری چون #والتر_بنيامين، #هربرت_مارکوزه، #ماکس_هورکهايمر و #يورگن_هابرماس (دستيار آدورنو) تبديل شد.
آدورنو در سال ۱۹۳۸ در زمانی که انستيتوی مزبور به نيويورک منتقل شده بود، به آن پيوست. او در سال ۱۹۴۷ معروف‌ترين اثر خود را با هورکهايمر به نام #ديالکتيک‌روشنگري منتشر ساخت. وی به دليل مخالفت با موسيقی عوامانه، تبليغات و سينما، به عنوان بخش‌هايي از #صنعت‌فرهنگ که از نظر او به سلطه، فريب و به انقياد کشاندن آگاهی مردم می‌انجاميد، در معرض انتقاد عده‌ای، حتي هم‌عصران خود نظير #والتر_بنيامين، قرار گرفت.
آرای آدورنو به سختی با مدل‌های جديد مربوط به #مخاطب و يا مقوله عاميانه (popular) جور در می‌آيد، با اين همه، اين آرا با توجه به گستره و بافتی که در آن می‌نوشت سازگار است. وی به دنبال گريز از آلمان و قرار گرفتن در شرايط کنترل فزاينده فرهنگ از سوی دولت آمريکا، عملاً در شرايط يکسان‌سازی فرهنگی و صنعتی به مراتب قوی‌تر از امروز، قرار گرفت.