▪️علی مرادخانی درگذشت
#علی_مرادخانی مدیر #موزه‌موسیقی دار فانی را وداع گفت.
درگذشت علی مرادخانی را به دلبندان و دوستان و جامعه هنری ایران صمیمانه تسلیت می‌گویم. روحش قرین آرامش.
علی مرادخانی دوشنبه ۱۷ خرداد ١۴٠٠ دار فانی را وداع گفت.
من چه گویم یک رگم هشیار نیست
شرح آن یاری که او را یار نیست
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر

#یاد 🔸 #علی_مرادخانی

🔸مرد ساز و نیاز، خنیاگری بی‌ریا و پر از رمز و راز
علی آقا سلام
نخستین بار در سال ۸۳ تلفنی با هم گفت‌وگو کردیم. هفته فرهنگی ایران در فرانسه، بدون موسیقی ممکن نبود. اولین تجربه کاری‌ام با علی مرادخانی بود. آن جمله همیشگی‌اش که «کاریت نباشه»، کلی به من نیرو و انگیزه داد. خیالم آسوده شد و چند روز بعد، استاد هوشنگ ظریف و یارانش آمدند. با سازها و سوزهایشان غوغایی به پا شد در سرزمین گل‌ها. بی‌آنکه نامی از او باشد، همه جا پر شد از نغمه‌های ایرانی. از آن روز دانستم که علی مرادخانی وجودش سرشار از عشق به ایران و عشق به فرهنگ است. با مردی آشنا شدم که آتشی در دل داشت و بیمار عشق بود. از تبار فرهنگ بود و از کوی عاشقان و اندر مرض عشق، بجز عشق دوا نیست و از آن روز، هرگاه از او یاری خواستم با آن لبخند همیشگی‌ و چهره آرام و دوست داشتنی‌اش می‌گفت آن تکیه کلامش را که «کاریت نباشه» و من می‌دانستم که علی آقا مرد عمل است، مرد کارهای بزرگ. سهم او اما از این همه کارهای خوب، تنها شنیدن خبرهایی بود که می‌چرخید در رسانه‌ها. پر می‌شد از شادی و شور، آنجا که می‌دید بالاست پرچم ایران، آنجا که می‌دید بالاست پرچم فرهنگ و هنر، بی‌آنکه در پی نامی باشد و در جست‌وجوی نشانی. علی مرادخانی، رساند به شایستگی صدای بیدارباش شرق به غرب و نوای چنگ و دف را به گوشه گوشه جهان.
دیروز یکی از فرهیختگان تاجیکی سراغش را می‌گرفت، پر بود از اندوه و غم، پیام تسلیت رئیس پیشین دانشگاه هنر دوشنبه را می‌رساند، می‌گفت که اهالی موسیقی تاجیک عزادارند. در جهان نوروز، نام او می‌چرخید بر سر زبان‌ها. برگزارکنندگان جشنواره‌های موسیقی در کشورهای گوناگون بویژه در جهان فارسی زبان، امیدشان به علی آقا بود. کاروان خنیاگران و نوازندگان سازهای ایرانی، به تدبیر و خون دل‌های او پیوسته در راه بود؛ از دوشنبه تا کابل، از آستانه تا باکو و از پاریس تا آن سوی دیگر جهان، بی‌آنکه از او نامی باشد و بی‌آنکه در پی نشانی باشد. وه که چه بی‌رنگ و بی‌نشان که منم.
اهالی موسیقی امروز در سوگ مردی نشسته‌اند از تبار فرهنگ. سنگ صبوری در روزهای سخت و مشاوری امین و دلسوز. دیروز فضای مجازی پر شد از مداحی‌ها و قرائت قرآنش. شاید برای خیلی‌ها باورنکردنی باشد. راستش خودم هم برای اولین بار در شورای معاونان وزارت ارشاد، هنگامی که با صدای خوشش قرآن خواند باور نمی‌کردم. مرد ساز و نیاز، خنیاگری بی‌ریا و پر از رمز و راز.
#علی_مرادخانی، در سال‌های معاونت هنری‌اش روزگار سختی را گذراند. در کنارش بودم و می‌دیدم هجمه‌های سنگین و همه جانبه را. تیرهایی که می‌آمد از زمین و زمان و او با همان لبخند همیشگی‌اش و با متانت و بردباری می رفت، «او هست و می‌بیند.» در آن سال‌های سخت، او خسته کرد خستگی را، کم نیاورد. اهل گفت و شنود، با شجاعت و توکل می‌رفت به پیشواز سختی‌ها. دوش به دوش اهالی هنر، پشتوانه و تکیه‌گاهی امن برایشان. مرد گفت‌وگو می‌دانست که راه با رفتن درست می‌شود. با پاهایی پر آبله اما لب‌هایی پر از لبخند، رفت این راه ناهموار و دشوار را و گشود راه‌های بسته را و قفل‌هایی که شکسته شد یکی پس از دیگری و راه‌هایی که گشوده شد به سوی شادی و طرب.
دلبستگی‌اش به موسیقی اصیل و سنتی را همه می‌دانند. خانه موسیقی و موزه سینما، گواهی می‌دهد عشقش به سنت‌ها را. آن روز که جوان‌های موسیقی پاپ را دیدم که چون قدیسی او را دربرگرفته‌اند، آفرین گفتم به نگاه نوگرایانه‌اش. پایی در سنت‌ها و دستی در تجدد، پلی بود بین دیروز و امروز، بین سنت و مدرنیته.
علی مرادخانی، برای مدیران فرهنگی یک نماد است. نماد مدیری پر از آرزوهای بلند. مدیری که رؤیا دارد برای آینده مردمان سرزمینش. مدیری که پلی زده است بین دل و پیشانی، بین عقل و عشق و بین تدبیر و توکل. علی مرادخانی، یک راه است، یک نگاه.
رفتارش با هنرمندان ستودنی بود. راه رفتن با او در برنامه‌ها دشوار بود، قدم به قدم می‌ایستاد و سلام و احوالپرسی می‌کرد. خیلی‌ها را به اسم کوچک صدا می‌کرد، دستش را روی شانه‌هایشان می‌گذاشت و می‌نشست پای سفره درد دل‌هایشان.
راستش نمی‌شود باور کرد که او دیگر بین ما نخواهد بود. نمی‌توانم با او وداع کنم. دوست دارم همچنان به او سلام کنم، به لبخندهای همیشگی‌اش، به رفاقت و مردانگی‌اش، سلام می‌کنم به روح بلندش. او هست، همین نزدیکی‌ها، در کوچه پس‌کوچه‌های شادی و طرب. هر جا لبخندی هست به زندگی، می‌توان از او سراغ گرفت. او هست هر کجا که کوک می‌شود‌ سازی و آراسته می‌شود نیازی و ما هر جا که نام ایران برده می‌شود به شور و آنجا که بالا می‌رود پرچم ایران، با غرور می‌توانیم از او یاد کنیم. در کوچه پس‌کوچه‌های شادی و طرب می‌توانیم همچنان به او سلام کنیم، می‌توانیم نجوا کنیم با سوز دل: علی آقا سلام
#حجت‌الله_ایوبی؛ دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران
▫️روزنامه ایران؛ ۱۹ خرداد ۱۴۰۰

🔸تراز مدیریت فرهنگی
▫️یادداشت #علیرضا_تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره زنده‌یاد #علی_مرادخانی
▫️ماه رمضانی که گذشت، به همراه چند تن از مدیران فرهنگی در محوطه باز موزه موسیقی، افطار مهمان زنده‌یاد علی مرادخانی بودیم و در آن آخرین دیدار، در محضرش به ذکر خاطرات و فراز و نشیب‌های حوزه فرهنگ و هنر در همه این سال‌ها پرداختیم. توصیه مهندس کاظمی و علی مرادخانی بر این بود که این جمع گرد هم آمده، بیشتر به هم وصل شوند و برای ثبت تجارب خود، تشکل و انجمنی را تأسیس کنند تا در قالب آن، دستاوردهای حاصل شده در این عرصه سخت و پرچالش، تدوین شود و به یادگار بماند.... ادامه مطلب:
‏https://www.fcf.ir/news/ID/108045

#علی_مرادخانی #موسیقی
🔸نکوداشت زنده‌یاد علی مرادخانی
https://www.isna.ir/news/1400032417722

#علی_مرادخانی▫️هفت روز درگذشت
🔸زنده یاد علی مرادخانی
🔹درگذشت ۱۷ خردادماه ۱۴۰۰
▪️روحش شاد
#موزه_سینمای_ایران

#موسیقی
🔸گرامیداشت برای زنده‌یاد مرادخانی
شورای عالی خانه هنرمندان ایران در نشستی با حضور نمایندگان انجمن‌های هنری، یاد و خاطر زنده‌یاد #علی_مرادخانی، معاون سابق هنری و مدیر موزه موسیقی را گرامی داشت.

#سینما
🔸گفتگو با غلامرضا موسوی تهیه‌کننده پیشکسوت سینما در زادروز او
▫️زمانیکه فارابی تاسیس نشده بود زنده یاد #علی_مرادخانی مسئول تامین تجهیزات سینمایی بود.
▫️اولین فیلمم را با جیرانی، صباغ زاده و امکانیان ساختیم.
▫️فیلم آفتاب نشین‌ها به پیشنهاد زنده یاد آیت‌الله بهشتی به صورت تعاونی ساخته شد و آفتاب‌ نشین‌ها محصول یک رفاقت بود.
▫️از ۱۲ بهمن به بعد به عنوان خبرنگار مستقیم محل استقرار امام خمینی (ره) بودم.
▫️استاد #علی_نصیریان» در آفتاب نشین‌ها با ما بسیار همراه بود.
▫️در روزنامه کیهان سرویس گزارش کار می‌کردم
▫️خاطره غلامرضا موسوی از عکس همافران مقابل امام خمینی (ره)
متن کامل این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:
https://cinemamuseum.ir/news/show/5296

#موسیقی
🔸در سالگرد درگذشت علی مرادخانی
به نام خدا، با سلام و احترام، در آستانه فرا رسیدن نخستین سالروز درگذشت پدرم #علی‌_مرادخانی جلسه‌ای در موزه موسیقی در تاریخ سوم خرداد ۱۴۰۱ برگزار شد و در آن مطرح گردید که هیئت مدیره محترم #موزه‌موسیقی عزم آن دارند به رسم یادبود، مراسم سالگردی برای ایشان با حضور همراهان، همکاران و هنرمندان گرامی برگزار کنند و بنده نیز پیشاپیش از حسن نیت این عزیزان آگاهم و از ایشان کمال قدردانی را دارم. اما اکنون که وضعیت اقتصادی در کشور مساعد نیست و مردم و کارمندان نهادهای دولتی و خصوصی با مشکلات مالی و معیشتی بسیاری مواجه‌اند و به تبعِ این شرایط صرف هزینه برای برگزاری اینگونه مراسم‌ها در مکان‌های فرهنگی و هنری باید از اولویت کمتری برخوردار باشد، درخواست و پیشنهاد خانواده این است که تمام هزینه‌های مراسم مذکور، برای امور فرهنگی و هنری موزه موسیقی صرف گردد. بدون شک و از آنجا که پدرم از ابتدای بنیان نهادن موزه موسیقی ایران چون یک باغبان از این نهال نوپا مراقبت کرد تا زمانی که تقدیر الهی، او را از این دیار به دیار باقی رهسپار کرد، تمام هم و غمش پیشرفت و تعالی هنر و گستردگی ارتباط بین مردم با هنرمندان حوزه‌های مختلف بویژه هنر موسیقی بود، حتم دارم که از این تصمیم مشعوف و روانش شاد خواهد گردید. باشد که این درخت تنومند و یادگار آغشته به هوای هنر و عطر موسیقی بیش از پیش و درخشان‌تر بر پیکره‌ی فرهنگی ایران عزیز به کار خود ادامه دهد.
▫️#محمد_مرادخانی

#رخ‌نما🔸علی مرادخانی
▫️جمعی از #دوستان قدیمی و #علی_مرادخانی نازنین در کنار من ....
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
▫️روحش قرین آرامش و رحمت حق