🔸آزادی مطبوعات؛ دشمنِ تمامِعیار فیکنیوزها
▫️به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات
#پژمان_موسوی
سوم ماه می، روز جهانی #آزادی_مطبوعات است؛ درباره مطبوعاتِ آزاد و ضرورتهای آن، تاکنون بسیار گفته و نوشته شده اما این نوشتار تلاش دارد تا از زاویهای متفاوت به بحث مهم و تاثیرگذارِ «آزادی مطبوعات» بپردازد؛زاویهای ورای شعارها و دقیقا در پیِ پاسخ به این پرسش که آزادی مطبوعات چگونه میتواند در روزگارِ تعددِ رسانههای مجازی، عملکردِ #فیکنیوزها را خنثی و آنها را در پیشگاه #افکار_عمومی بیاعتبار کند. تاکنون با خود فکر کردهاید این همه کانال خبری در #تلگرام به چه کار میآید؟ چرا حجم اخبار دروغ، شایعه یا گمانهزنیهای غلط در فضای مجازی این همه زیاد است؟ اگر به این دو پرسش هم فکر نکرده نباشید حتما از به اشتراک گذاشتن و چرخیدنِ این همه دروغ و شایعه در فضای مجازی حیرت کردهاید. میدانید چیست؟ اینها نه نشانی از آزادی بیان که دقیقا محصولِ شرایطی هستند که مطبوعات و رسانهها نمیتوانند با آزادی کامل،به ایفای نقش حرفهای خود بپردازند.
#روزنامهنگاران برای کلمات حرمت قائل هستند،آنها شرفِ قلم را میشناسند و به اعتبارِ رسانهای که در آن قلم میزنند #تعهد دارند؛ برای روزنامهنگاران نه تنها «کلمه»، که «آزادی» هم حرمت دارد: شاید از همین رو هم هست که آنها تلاش میکنند هیچ گاه حرمت این هر دو را نشکنند و از «کلمه» و «آزادی» تنها در جهتِ خدمت به حقیقت بهره گیرند. روزنامهنگاران از روزی که قلم در دست میگیرند تا روزی که قلم را بر زمین میگذارند به یک سری اصولِ اساسی پایبندند؛ همین اصول اساسی هم هست که به آنها اجازه نمیدهد دروغ را به جای #حقیقت و شایعه را به جای #خبر منتشر کنند و به اعتبارِ حرفهشان خدشهای وارد کنند. همهی اینها اما یک پیش شرطِ اساسی و مهم دارد: آزادی مطبوعات. این آزادی مطبوعات و رعایتِ الزامهای آن است که به روزنامهنگاران و رسانههایشان اعتبار میدهد و آنها را برای مخاطبان «مرجع» میکند. این آزادی مطبوعات است که کژیها را نشان داده، از اشتباهات و انحرافها گزارش تهیه کرده و جامعه را با واقعیتها روبرو میکند. واقعیتهایی که تنها در صورتِ روبرو شدن میتوان از آن عبور کرد نه با انکارشان.
حال وضعیتی را فرض کنید که در آن روزنامهنگاران آزاد نباشند و رسانهها با محدودیتهای نوشته و نانوشته فراوانی روبرو باشند؛ آیا فکر میکنید در چنین وضعی عطشِ جامعه برای کشفِ حقیقت کمرنگ میشود؟ دقیقا برعکس و همین هم هست که به رواج انواعِ #شایعات، انتشارِ انواعِ دروغها و همهگیری این دروغها و شایعات دامن میزند و چه جایی بهتر از رسانههای بیتعهدِ مجازی برای ترویجِ این فضا. «فیکنیوزها» دقیقا حاصلِ فضایی هستند که در آن رسانههای حرفهای و متعهد نمیتوانند از الزاماتِ آزادی مطبوعات برخوردار باشند و مجبورند به دامِ سانسور یا خودسانسوری بغلتند. اینجاست که فیکنیوزها با تمام قوا وارد شده و سپهر اطلاعرسانیِ کشورها را از آنِ خود میکنند. #مخاطبانِ بیتقصیر هم طبیعی است رسانههایی که به نظرشان از آزادی در گفتن و نوشتن محرومند را رها کرده و سراغِ فضایی روند که حداقل در فرم، از آزادی رسانهای برخوردارند؛ و همین هم بهترین فرصت را در اختیار فیکنیوزها قرار میدهد که دوغ و دوشاب را با هم بیامیزند و ملغمهای از شایعه و خبر را با تحلیلهایِ مبتنی بر همان شایعات و دروغها، در اختیارِ مخاطبان قرار دهند.
آزادی مطبوعات برای روزنامهنگارانِ حرفهای یعنی تعهد به #قلم، یعنی تعهد به مخاطب. روزنامهنگاران میدانند که حیاتِ یک رسانه به مخاطبی است که هر روز دست در جیب میکند و روزنامهی مورد علاقهاش را میخرد یا اشتراکش را در رسانهی محبوبِ مجازیاش تمدید میکند و از همین رو هم هست که تمامِ تلاشش را میکند تا همچنان برای مخاطبش معتبر و مرجع باقی بماند؛ او به خوبی میداند که پیش شرطِ اصلی اعتماد مخاطب هم تنها با رعایت یک اصل است که حفظ میشود: آزادی مطبوعات و تعهدی که آن آزادی به مخاطب میآورد. برای رسانهی بیتعهد مجازی اما آزادی مطبوعات یک دشمنِ تمام عیار است چرا که حیاتِ فیکنیوزها نه در تکثر که در محدودیت رسانهای است، نه در آزادی که در ممنوعیتِ رسانهای است. آنها به خوبی میدانند که اگر آزادی مطبوعات باشد و اگر روزنامهنگاران آزاد باشند، کسی دیگر سراغی از آنها نمیگیرد و تنها در محدودیت است که آنها مورد توجه قرار میگیرند و میتوانند به فضاسازی رسانهای مشغول شوند.از همین رو هم هست که هر چه رسانهها در جامعهای آزادتر باشند، کمتر میتوان در آن جامعه سراغی از دروغ و شایعه گرفت و برعکس هر چه رسانهها و روزنامهنگاران در جامعهای از آزادی رسانهای کمتری برخوردار باشند، آشفتگی رسانهای در آن کشور موج میزند.
▫️روزنامه شرق ۱۳ اردیبهشت ۹۹
@younesshokrkhah
▫️به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات
#پژمان_موسوی
سوم ماه می، روز جهانی #آزادی_مطبوعات است؛ درباره مطبوعاتِ آزاد و ضرورتهای آن، تاکنون بسیار گفته و نوشته شده اما این نوشتار تلاش دارد تا از زاویهای متفاوت به بحث مهم و تاثیرگذارِ «آزادی مطبوعات» بپردازد؛زاویهای ورای شعارها و دقیقا در پیِ پاسخ به این پرسش که آزادی مطبوعات چگونه میتواند در روزگارِ تعددِ رسانههای مجازی، عملکردِ #فیکنیوزها را خنثی و آنها را در پیشگاه #افکار_عمومی بیاعتبار کند. تاکنون با خود فکر کردهاید این همه کانال خبری در #تلگرام به چه کار میآید؟ چرا حجم اخبار دروغ، شایعه یا گمانهزنیهای غلط در فضای مجازی این همه زیاد است؟ اگر به این دو پرسش هم فکر نکرده نباشید حتما از به اشتراک گذاشتن و چرخیدنِ این همه دروغ و شایعه در فضای مجازی حیرت کردهاید. میدانید چیست؟ اینها نه نشانی از آزادی بیان که دقیقا محصولِ شرایطی هستند که مطبوعات و رسانهها نمیتوانند با آزادی کامل،به ایفای نقش حرفهای خود بپردازند.
#روزنامهنگاران برای کلمات حرمت قائل هستند،آنها شرفِ قلم را میشناسند و به اعتبارِ رسانهای که در آن قلم میزنند #تعهد دارند؛ برای روزنامهنگاران نه تنها «کلمه»، که «آزادی» هم حرمت دارد: شاید از همین رو هم هست که آنها تلاش میکنند هیچ گاه حرمت این هر دو را نشکنند و از «کلمه» و «آزادی» تنها در جهتِ خدمت به حقیقت بهره گیرند. روزنامهنگاران از روزی که قلم در دست میگیرند تا روزی که قلم را بر زمین میگذارند به یک سری اصولِ اساسی پایبندند؛ همین اصول اساسی هم هست که به آنها اجازه نمیدهد دروغ را به جای #حقیقت و شایعه را به جای #خبر منتشر کنند و به اعتبارِ حرفهشان خدشهای وارد کنند. همهی اینها اما یک پیش شرطِ اساسی و مهم دارد: آزادی مطبوعات. این آزادی مطبوعات و رعایتِ الزامهای آن است که به روزنامهنگاران و رسانههایشان اعتبار میدهد و آنها را برای مخاطبان «مرجع» میکند. این آزادی مطبوعات است که کژیها را نشان داده، از اشتباهات و انحرافها گزارش تهیه کرده و جامعه را با واقعیتها روبرو میکند. واقعیتهایی که تنها در صورتِ روبرو شدن میتوان از آن عبور کرد نه با انکارشان.
حال وضعیتی را فرض کنید که در آن روزنامهنگاران آزاد نباشند و رسانهها با محدودیتهای نوشته و نانوشته فراوانی روبرو باشند؛ آیا فکر میکنید در چنین وضعی عطشِ جامعه برای کشفِ حقیقت کمرنگ میشود؟ دقیقا برعکس و همین هم هست که به رواج انواعِ #شایعات، انتشارِ انواعِ دروغها و همهگیری این دروغها و شایعات دامن میزند و چه جایی بهتر از رسانههای بیتعهدِ مجازی برای ترویجِ این فضا. «فیکنیوزها» دقیقا حاصلِ فضایی هستند که در آن رسانههای حرفهای و متعهد نمیتوانند از الزاماتِ آزادی مطبوعات برخوردار باشند و مجبورند به دامِ سانسور یا خودسانسوری بغلتند. اینجاست که فیکنیوزها با تمام قوا وارد شده و سپهر اطلاعرسانیِ کشورها را از آنِ خود میکنند. #مخاطبانِ بیتقصیر هم طبیعی است رسانههایی که به نظرشان از آزادی در گفتن و نوشتن محرومند را رها کرده و سراغِ فضایی روند که حداقل در فرم، از آزادی رسانهای برخوردارند؛ و همین هم بهترین فرصت را در اختیار فیکنیوزها قرار میدهد که دوغ و دوشاب را با هم بیامیزند و ملغمهای از شایعه و خبر را با تحلیلهایِ مبتنی بر همان شایعات و دروغها، در اختیارِ مخاطبان قرار دهند.
آزادی مطبوعات برای روزنامهنگارانِ حرفهای یعنی تعهد به #قلم، یعنی تعهد به مخاطب. روزنامهنگاران میدانند که حیاتِ یک رسانه به مخاطبی است که هر روز دست در جیب میکند و روزنامهی مورد علاقهاش را میخرد یا اشتراکش را در رسانهی محبوبِ مجازیاش تمدید میکند و از همین رو هم هست که تمامِ تلاشش را میکند تا همچنان برای مخاطبش معتبر و مرجع باقی بماند؛ او به خوبی میداند که پیش شرطِ اصلی اعتماد مخاطب هم تنها با رعایت یک اصل است که حفظ میشود: آزادی مطبوعات و تعهدی که آن آزادی به مخاطب میآورد. برای رسانهی بیتعهد مجازی اما آزادی مطبوعات یک دشمنِ تمام عیار است چرا که حیاتِ فیکنیوزها نه در تکثر که در محدودیت رسانهای است، نه در آزادی که در ممنوعیتِ رسانهای است. آنها به خوبی میدانند که اگر آزادی مطبوعات باشد و اگر روزنامهنگاران آزاد باشند، کسی دیگر سراغی از آنها نمیگیرد و تنها در محدودیت است که آنها مورد توجه قرار میگیرند و میتوانند به فضاسازی رسانهای مشغول شوند.از همین رو هم هست که هر چه رسانهها در جامعهای آزادتر باشند، کمتر میتوان در آن جامعه سراغی از دروغ و شایعه گرفت و برعکس هر چه رسانهها و روزنامهنگاران در جامعهای از آزادی رسانهای کمتری برخوردار باشند، آشفتگی رسانهای در آن کشور موج میزند.
▫️روزنامه شرق ۱۳ اردیبهشت ۹۹
@younesshokrkhah