عرصههای ارتباطی
#تئودور_آدورنو #مطالعاتفرهنگی #چهره🔸تئودور آدورنو ۱۹۰۳-۱۹۶۹ ▫️نوشته ویل بروکر* ▫️ترجمه #یونس_شکرخواه تئودور ویزنگرند آدورنو متولد فرانکفورت آلمان بود. #تئودور_آدورنو که در سال ۱۹۶۹ درگذشت، از مشهورترین چهرههای #مکتبفرانکفورت بود.
#تئودور_آدورنو يکي از اعضاي کليدي انستيتو مطالعات اجتماعي فرانکفورت بود. اين انستيتو که به نام #مکتبفرانکفورت شهرت يافت، در تاريخ پرتحول خود به معبد چهرههاي روشنفکري چون #والتر_بنيامين، #هربرت_مارکوزه و #ماکس_هورکهايمر و #يورگن_هابرماس (دستيار آدورنو) تبديل شد.
آدورنو در سال ۱۹۳۸ در زماني که انستيتوي مزبور به نيويورک منتقل شده بود، به آن پيوست. او در سال ۱۹۴۷ معروفترين اثر خود را با هورکهايمر به نام ديالکتيک روشنگري منتشر ساخت. وي به دليل مخالفت با موسيقي عوامانه، تبليغات و سينما، به عنوان بخشهايي از صنايع فرهنگي که از نظر او به سلطه، فريب و به انقياد کشاندن آگاهي مردم ميانجاميد، در معرض انتقاد عدهاي، حتي همعصران خود نظير والتر بنيامين، قرار گرفت.
آراي آدورنو به سختی با مدلهای جديد مربوط به مخاطب و يا مقوله عاميانه (popular) جور در ميآيد، با اين همه، اين آرا با توجه به گستره و بافتی که در آن مینوشت نيز سازگار است. وی به دنبال گريز از آلمان و قرار گرفتن در شرايط کنترل فزاينده فرهنگ از سوی دولت آمريکا، عملاً در شرايط يکسانسازي فرهنگی و صنعتی به مراتب قویتر از امروز، قرار گرفت.
آدورنو در سال ۱۹۳۸ در زماني که انستيتوي مزبور به نيويورک منتقل شده بود، به آن پيوست. او در سال ۱۹۴۷ معروفترين اثر خود را با هورکهايمر به نام ديالکتيک روشنگري منتشر ساخت. وي به دليل مخالفت با موسيقي عوامانه، تبليغات و سينما، به عنوان بخشهايي از صنايع فرهنگي که از نظر او به سلطه، فريب و به انقياد کشاندن آگاهي مردم ميانجاميد، در معرض انتقاد عدهاي، حتي همعصران خود نظير والتر بنيامين، قرار گرفت.
آراي آدورنو به سختی با مدلهای جديد مربوط به مخاطب و يا مقوله عاميانه (popular) جور در ميآيد، با اين همه، اين آرا با توجه به گستره و بافتی که در آن مینوشت نيز سازگار است. وی به دنبال گريز از آلمان و قرار گرفتن در شرايط کنترل فزاينده فرهنگ از سوی دولت آمريکا، عملاً در شرايط يکسانسازي فرهنگی و صنعتی به مراتب قویتر از امروز، قرار گرفت.
عرصههای ارتباطی
#زوم #متدولوژی 🔸 نظریه انتقادی در عمل نظریه انتقادی (Critical Theory) به نحوه توزیع قدرت در جامعه توجه دارد و اینکه چه عناصری در کنترل عدهای هستند. #نظریهانتقادی در واقع از نظر رسانهای مراقب این نکته است که رسانهها چه نمادها و چه انگارههایی را برای سلطه…
🔸۶ وظیفه نظريهانتقادی در مطالعات #مکتبفرانکفورت از نگاه #يورگن_هابرماس
#زوم #تئوری #نظریه
🔸جامعه اطلاعاتی
▫️#یونس_شکرخواه
تئورىهاى مطروحه در قبال #جامعهاطلاعاتى از نوع تئورىهاى كلان هستند.
در اين تئورىها عدهاى هستند كه جامعه اطلاعاتى را سرمنشاء خير و مطلوبيت قلمداد كرده و جمع ديگرى به عكس آن را سرفصل كنترلهاى بيرحمانه شهروندان معرفى مىكنند.
معتقدان به دوران فراصنعتى نظير #دانيل_بل و #لژيون_پيرو_او، پست مدرنيستهايى چون #ژان_بودريار و #مارك_پوستر و معتقدان به تخصصهاي انعطاف پذير مثل #ميشل_پيور، #چارلز_سيبل و #لارى_هرشهورن و همچنين افرادى چون #مانوئل_كسلز كه بر وجه توسعهاطلاعاتى تأكيد مىورزند بر اين باور هستند كه آنچه امروز به نام جامعه اطلاعاتى با آن مواجه هستيم، يك جامعه جديد و متفاوت با گذشته است.
اما گروه دوم با افراد و تفكراتى نظير نئوماركسيستها مثل #هربرت_شيلر و يا پيروان نظريه مقررات گذارى با افرادى مثل #مايكل_اگلى_تيا و #آلن_لى_پاتيز و يا معتقدان انديشه انباشت انعطافپذير با چهرههايى مثل #ديويد_هاروى و يا كسانى كه به دولت، ملت اعتقاد دارند نظير #آنتونى_گيدنز و يا پيروان نظريه #گسترههمگانى مثل #يورگن_هابرماس و #نيكلاس_گرانهام بر اين باور هستند كه اگر چه اطلاعات اكنون به يك پارامتر كليدى براى جوامع مدرن اطلاعاتى تبديل شده و حتى به عبارت جامعه اطلاعاتى هم معتقدند و آن را در ادبيات خود به كار مىگيرند، اما مىگويند مناسبات حاكم بر جوامع قبلى (پس از فئوداليسم) بر جامعه اطلاعاتى هم حاكم است.
🔸جامعه اطلاعاتی
▫️#یونس_شکرخواه
تئورىهاى مطروحه در قبال #جامعهاطلاعاتى از نوع تئورىهاى كلان هستند.
در اين تئورىها عدهاى هستند كه جامعه اطلاعاتى را سرمنشاء خير و مطلوبيت قلمداد كرده و جمع ديگرى به عكس آن را سرفصل كنترلهاى بيرحمانه شهروندان معرفى مىكنند.
معتقدان به دوران فراصنعتى نظير #دانيل_بل و #لژيون_پيرو_او، پست مدرنيستهايى چون #ژان_بودريار و #مارك_پوستر و معتقدان به تخصصهاي انعطاف پذير مثل #ميشل_پيور، #چارلز_سيبل و #لارى_هرشهورن و همچنين افرادى چون #مانوئل_كسلز كه بر وجه توسعهاطلاعاتى تأكيد مىورزند بر اين باور هستند كه آنچه امروز به نام جامعه اطلاعاتى با آن مواجه هستيم، يك جامعه جديد و متفاوت با گذشته است.
اما گروه دوم با افراد و تفكراتى نظير نئوماركسيستها مثل #هربرت_شيلر و يا پيروان نظريه مقررات گذارى با افرادى مثل #مايكل_اگلى_تيا و #آلن_لى_پاتيز و يا معتقدان انديشه انباشت انعطافپذير با چهرههايى مثل #ديويد_هاروى و يا كسانى كه به دولت، ملت اعتقاد دارند نظير #آنتونى_گيدنز و يا پيروان نظريه #گسترههمگانى مثل #يورگن_هابرماس و #نيكلاس_گرانهام بر اين باور هستند كه اگر چه اطلاعات اكنون به يك پارامتر كليدى براى جوامع مدرن اطلاعاتى تبديل شده و حتى به عبارت جامعه اطلاعاتى هم معتقدند و آن را در ادبيات خود به كار مىگيرند، اما مىگويند مناسبات حاكم بر جوامع قبلى (پس از فئوداليسم) بر جامعه اطلاعاتى هم حاكم است.
#تئودور_آدورنو #مطالعاتفرهنگی #چهره
🔸تئودور آدورنو (۱۹۰۳-۱۹۶۹)
▫️نوشته #ویل_بروکر*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه:
تئودور ویزنگرند آدورنو متولد ۱۹۰۳ در فرانکفورت آلمان است که در سال ۱۹۶۹ درگذشت.
#آدورنو يکی از اعضای کليدی انستيتو مطالعات اجتماعی فرانکفورت بود. اين انستيتو که به نام #مکتبفرانکفورت شهرت يافت، در تاريخ پرتحول خود به معبد چهرههای روشنفکری چون #والتر_بنيامين، #هربرت_مارکوزه، #ماکس_هورکهايمر و #يورگن_هابرماس (دستيار آدورنو) تبديل شد.
آدورنو در سال ۱۹۳۸ در زمانی که انستيتوی مزبور به نيويورک منتقل شده بود، به آن پيوست. او در سال ۱۹۴۷ معروفترين اثر خود را با هورکهايمر به نام #ديالکتيکروشنگري منتشر ساخت. وی به دليل مخالفت با موسيقی عوامانه، تبليغات و سينما، به عنوان بخشهايي از #صنعتفرهنگ که از نظر او به سلطه، فريب و به انقياد کشاندن آگاهی مردم میانجاميد، در معرض انتقاد عدهای، حتي همعصران خود نظير #والتر_بنيامين، قرار گرفت.
آرای آدورنو به سختی با مدلهای جديد مربوط به #مخاطب و يا مقوله عاميانه (popular) جور در میآيد، با اين همه، اين آرا با توجه به گستره و بافتی که در آن مینوشت سازگار است. وی به دنبال گريز از آلمان و قرار گرفتن در شرايط کنترل فزاينده فرهنگ از سوی دولت آمريکا، عملاً در شرايط يکسانسازی فرهنگی و صنعتی به مراتب قویتر از امروز، قرار گرفت.
🔸تئودور آدورنو (۱۹۰۳-۱۹۶۹)
▫️نوشته #ویل_بروکر*
▫️ترجمه #یونس_شکرخواه:
تئودور ویزنگرند آدورنو متولد ۱۹۰۳ در فرانکفورت آلمان است که در سال ۱۹۶۹ درگذشت.
#آدورنو يکی از اعضای کليدی انستيتو مطالعات اجتماعی فرانکفورت بود. اين انستيتو که به نام #مکتبفرانکفورت شهرت يافت، در تاريخ پرتحول خود به معبد چهرههای روشنفکری چون #والتر_بنيامين، #هربرت_مارکوزه، #ماکس_هورکهايمر و #يورگن_هابرماس (دستيار آدورنو) تبديل شد.
آدورنو در سال ۱۹۳۸ در زمانی که انستيتوی مزبور به نيويورک منتقل شده بود، به آن پيوست. او در سال ۱۹۴۷ معروفترين اثر خود را با هورکهايمر به نام #ديالکتيکروشنگري منتشر ساخت. وی به دليل مخالفت با موسيقی عوامانه، تبليغات و سينما، به عنوان بخشهايي از #صنعتفرهنگ که از نظر او به سلطه، فريب و به انقياد کشاندن آگاهی مردم میانجاميد، در معرض انتقاد عدهای، حتي همعصران خود نظير #والتر_بنيامين، قرار گرفت.
آرای آدورنو به سختی با مدلهای جديد مربوط به #مخاطب و يا مقوله عاميانه (popular) جور در میآيد، با اين همه، اين آرا با توجه به گستره و بافتی که در آن مینوشت سازگار است. وی به دنبال گريز از آلمان و قرار گرفتن در شرايط کنترل فزاينده فرهنگ از سوی دولت آمريکا، عملاً در شرايط يکسانسازی فرهنگی و صنعتی به مراتب قویتر از امروز، قرار گرفت.