#سینماویژن
🔸تأثیرات سینما و تلویزیون بر تاریخ
▫️نویسنده: #مایر_مسنجر_دیویس*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
همانگونه که تاریخنگاران دوران اولیه سینما نشان دادهاند، از اولین دهه قرن بیستم، نخبگان اجتماعی، #رسانه جدید #فیلم را در آمریكا عامل تحولات اجتماعی سریع آن زمان، از جمله توسعه شهرها و مهاجرت میدانستند. در دموکراسیهای غربی، نخبگان اجتماعی و طبقه حاکم تلاش کردند به کمک قوانین مربوط به مکانهای نمایش و سانسور متون فیلمها، این رسانه را تحت کنترل خویش درآورند و همچنین در جهت اهداف خود مبتنی بر بورژوا سازی و ایجاد نشاط در طبقه فرودست جامعه و تقویت روحیه آنان، از آن استفاده کنند. در دهه بیست و سی ، حکمرانان جوامع خودکامه از اتحاد جماهیر شوروی و آلمان نازی از صنایع سینمایی که فیلمهای تبلیغاتی میساخت، حمایت کردند. هدف از تولید این فیلمها متقاعد کردن مردم نسبت به برحق بودن نظم اجتماعی جدید بود. در عین حال طی جنگ جهانی دوم، هم بریتانیا و هم آمریکا، فیلمهای تبلیغاتی خود را برای بالا بردن روحیه غیر نظامیان تولید کردند.
سینما به عنوان یک رسانه جمعی واقعی که قادر بود مرزهای ملی و طبقاتی را در نوردد، نقش مهمی در تاریخ نیمه اول قرن بیستم بازی کرد، ولی نیمه دوم قرن، تحت سلطه رسانه متفاوتی به نام تلویزیون بوده است. این رسانه تا سال ١٩۶٠، جایگزین سینما (رسانهای جمعی و فراگیر در اروپا و آمریکا) شد. نقش تلویزیون در فرایندهای تاریخی بسیار بیشتر و عمیقتر از سینما بود. درست مانند آنچه درباره سینما وجود داشت، باز هم طبقه حاکم و نخبگان جامعه در مورد تأثیر تلویزیون بر نظم اجتماعی نگران بودند. همین امر باعث شد تا پژوهشگران رسانهای مقولههایی چون ارتباط تلویزیون با فرایندهای دموکراتیک و تأثیرات منفی بالقوه نمایشهای تلویزیونی در مورد سکس و خشونت را بررسی و مطالعه کنند. دانشمندان سیاسی شیوه تلویزیون را در تغییر طبیعت مبارزات انتخاباتی در آمریکا مطالعه کرده و برخی از آنها معتقدند تلویزیون با مجبور کردن سیاستمداران به جمعآوری پول زیاد برای خریدن زمان پخش تلویزیونی تأکید بر تصویر به جای مقولههای مهم، و پیشبینی کوچکترین حرکت سیاستمداران در مقابل عکسالعملهای دریافتشده از شبکههای تلویزیونی مهم، دموکراسی را از اعتبار انداخته است. متخصصان ارتباطات جمعی بحثهای بیپایانی در این مورد داشتهاند که آیا تلویزیون باعث افزایش گرایش به خشونت در آمریکا شده یا حداقل در آن سهیم بوده است؟
نقش دقیقی که تلویزیون در برخی فرایندهای اجتماعی ایفا میکند، هنوز جای بحث دارد، ولی آنچه مشخص است، فراگیری و همزمانی رسانه، آگاهی ما را نسبت به تاریخ تغییر داده است.
مجموعه تجهیزات سبکوزن، فناوری ماهوارهای و توسعه کانالهای تلویزیونی باعث شده تا تلویزیون بتواند به طور آنی هر رویداد را، در هر مکانی، برای جمع گستردهای از مخاطبان در سراسر جهان پخش کند. کانالهای خبری 24 ساعته مثل سیانان هویت رویدادها را در بخش مستقیم و زنده پیشبینی میکند، خواه سخنرانی یکی از رؤسال جمهوریها باشد، خواه جریان یک دادگاه جنایی؛ در عین حال، شبکههای دیگر، همه و همه، باید خود را به محل آخرین واقعه مهم مثل زمین لرزه، انقلاب و یا رویداد ورزشی برسانند. تلویزیون تاریخ لحظهای و آماده را شکل میدهد و ما را با تصاویری از وقایع در حال رخ دادن احاطه میکند. تلویزیون، تصویری را که باید در آینده به یاد بیاوریم، در ذهن ما ثبت میکند.
*MAIRE MESSENGER DAVIES
🔸تأثیرات سینما و تلویزیون بر تاریخ
▫️نویسنده: #مایر_مسنجر_دیویس*
▫️مترجم: #یونس_شکرخواه
همانگونه که تاریخنگاران دوران اولیه سینما نشان دادهاند، از اولین دهه قرن بیستم، نخبگان اجتماعی، #رسانه جدید #فیلم را در آمریكا عامل تحولات اجتماعی سریع آن زمان، از جمله توسعه شهرها و مهاجرت میدانستند. در دموکراسیهای غربی، نخبگان اجتماعی و طبقه حاکم تلاش کردند به کمک قوانین مربوط به مکانهای نمایش و سانسور متون فیلمها، این رسانه را تحت کنترل خویش درآورند و همچنین در جهت اهداف خود مبتنی بر بورژوا سازی و ایجاد نشاط در طبقه فرودست جامعه و تقویت روحیه آنان، از آن استفاده کنند. در دهه بیست و سی ، حکمرانان جوامع خودکامه از اتحاد جماهیر شوروی و آلمان نازی از صنایع سینمایی که فیلمهای تبلیغاتی میساخت، حمایت کردند. هدف از تولید این فیلمها متقاعد کردن مردم نسبت به برحق بودن نظم اجتماعی جدید بود. در عین حال طی جنگ جهانی دوم، هم بریتانیا و هم آمریکا، فیلمهای تبلیغاتی خود را برای بالا بردن روحیه غیر نظامیان تولید کردند.
سینما به عنوان یک رسانه جمعی واقعی که قادر بود مرزهای ملی و طبقاتی را در نوردد، نقش مهمی در تاریخ نیمه اول قرن بیستم بازی کرد، ولی نیمه دوم قرن، تحت سلطه رسانه متفاوتی به نام تلویزیون بوده است. این رسانه تا سال ١٩۶٠، جایگزین سینما (رسانهای جمعی و فراگیر در اروپا و آمریکا) شد. نقش تلویزیون در فرایندهای تاریخی بسیار بیشتر و عمیقتر از سینما بود. درست مانند آنچه درباره سینما وجود داشت، باز هم طبقه حاکم و نخبگان جامعه در مورد تأثیر تلویزیون بر نظم اجتماعی نگران بودند. همین امر باعث شد تا پژوهشگران رسانهای مقولههایی چون ارتباط تلویزیون با فرایندهای دموکراتیک و تأثیرات منفی بالقوه نمایشهای تلویزیونی در مورد سکس و خشونت را بررسی و مطالعه کنند. دانشمندان سیاسی شیوه تلویزیون را در تغییر طبیعت مبارزات انتخاباتی در آمریکا مطالعه کرده و برخی از آنها معتقدند تلویزیون با مجبور کردن سیاستمداران به جمعآوری پول زیاد برای خریدن زمان پخش تلویزیونی تأکید بر تصویر به جای مقولههای مهم، و پیشبینی کوچکترین حرکت سیاستمداران در مقابل عکسالعملهای دریافتشده از شبکههای تلویزیونی مهم، دموکراسی را از اعتبار انداخته است. متخصصان ارتباطات جمعی بحثهای بیپایانی در این مورد داشتهاند که آیا تلویزیون باعث افزایش گرایش به خشونت در آمریکا شده یا حداقل در آن سهیم بوده است؟
نقش دقیقی که تلویزیون در برخی فرایندهای اجتماعی ایفا میکند، هنوز جای بحث دارد، ولی آنچه مشخص است، فراگیری و همزمانی رسانه، آگاهی ما را نسبت به تاریخ تغییر داده است.
مجموعه تجهیزات سبکوزن، فناوری ماهوارهای و توسعه کانالهای تلویزیونی باعث شده تا تلویزیون بتواند به طور آنی هر رویداد را، در هر مکانی، برای جمع گستردهای از مخاطبان در سراسر جهان پخش کند. کانالهای خبری 24 ساعته مثل سیانان هویت رویدادها را در بخش مستقیم و زنده پیشبینی میکند، خواه سخنرانی یکی از رؤسال جمهوریها باشد، خواه جریان یک دادگاه جنایی؛ در عین حال، شبکههای دیگر، همه و همه، باید خود را به محل آخرین واقعه مهم مثل زمین لرزه، انقلاب و یا رویداد ورزشی برسانند. تلویزیون تاریخ لحظهای و آماده را شکل میدهد و ما را با تصاویری از وقایع در حال رخ دادن احاطه میکند. تلویزیون، تصویری را که باید در آینده به یاد بیاوریم، در ذهن ما ثبت میکند.
*MAIRE MESSENGER DAVIES