#چهره🔸 جورج گربنر
#جرج_گربنر (۱۹۱۹-۲۰۰۵) متولد بوداپست مجارستان که در سال ۱۹۳۹ به آمریکا مهاجرت کرد استاد دانشگاه در رشته ارتباطات و مبدع #نظریه‌کاشت است. او که مدتی رئیس دانشکده ارتباطات آننبرگ دانشگاه پنسیلوانیا بود. نظریه کاشت را با همکارانش در مدرسه ارتباطات دانشگاه پنسیلوانیا (١٩٧٣) ارائه کرد. اگرچه پژوهش ابتدایی گربنر و همکارانش به صورت خاص به خشونت تلویزیونی می‌پرداخت، اما بعد از چند سال حوزه گسترده‌تری را مطالعه کرد و به مسائلی چون نقش‌های جنسیتی، تصور از پیری، جهت‌گیری‌های سیاسی، نگرش‌های زیست‌محیطی، علم، سلامت، دین، اقلیت‌ها، مشاغل و .. پرداخت. انتقاد اصلی به نظریه کاشت این بود که گربنر و همکارانش گمان می‌کنند تلویزیون؛ اثر همسان و سراسری بر همهٔ تماشاگران پرمصرف دارد (تحت تاثیر نظریه‌‌‌های تاثیرات پر شدت رسانه‌ها وانفعال مخاطبان). گربنر با پذیرش انتقادات، دو مفهوم #متداول‌سازی و #تشدید را به این نظریه افزود. متداول‌سازی (تماشای بیش از حد تلویزیون، منجر به تشدید تقارن دیدگاه‌ها در گروه‌ها می‌شود و هنگامی روی می‌دهد که اثر کاشت در گروه خاصی از جمعیت بیشتر شود).
#جرج_گربنر (۱۹۱۹-۲۰۰۵) متولد بوداپست مجارستان که در سال ۱۹۳۹ به آمریکا مهاجرت کرد استاد دانشگاه در رشته ارتباطات و مبدع #نظریه‌کاشت است. او که مدتی رئیس دانشکده ارتباطات آننبرگ دانشگاه پنسیلوانیا بود. نظریه کاشت را با همکارانش در مدرسه ارتباطات دانشگاه پنسیلوانیا (١٩٧٣) ارائه کرد. اگرچه پژوهش ابتدایی گربنر و همکارانش به صورت خاص به خشونت تلویزیونی می‌پرداخت، اما بعد از چند سال حوزه گسترده‌تری را مطالعه کرد و به مسائلی چون نقش‌های جنسیتی، تصور از پیری، جهت‌گیری‌های سیاسی، نگرش‌های زیست‌محیطی، علم، سلامت، دین، اقلیت‌ها، مشاغل و .. پرداخت. انتقاد اصلی به نظریه کاشت این بود که گربنر و همکارانش گمان می‌کنند تلویزیون؛ اثر همسان و سراسری بر همهٔ تماشاگران پرمصرف دارد (تحت تاثیر نظریه‌‌‌های تاثیرات پر شدت رسانه‌ها وانفعال مخاطبان). گربنر با پذیرش انتقادات، دو مفهوم #متداول‌سازی و #تشدید را به این نظریه افزود. متداول‌سازی (تماشای بیش از حد تلویزیون، منجر به تشدید تقارن دیدگاه‌ها در گروه‌ها می‌شود و هنگامی روی می‌دهد که اثر کاشت در گروه خاصی از جمعیت بیشتر شود).