#روزنامهنگاری 🔸اخلاق رسانهای
#اخلاق_رسانهای بحثی نیست که بشود به تنهایی به آن نگریست چون اساسا در #ارتباطات این بحث در یک حالت بین رشتهای قرار دارد و به مقولاتی مثل #صداقت و رعایت #حریم افراد که جزو مقولات کاربردی هستند مرتبط میشود. کما اینکه در ادبیات مرتبط با این بحث به مقولاتی مثل اخلاق پزشکی، اخلاق زیست محیطی، بایو اتیکس و اخلاق بازرگانی و غیره برمیخوریم که با #اخلاق_هنجاری متفاوت است.
#اخلاق_رسانهای بحثی نیست که بشود به تنهایی به آن نگریست چون اساسا در #ارتباطات این بحث در یک حالت بین رشتهای قرار دارد و به مقولاتی مثل #صداقت و رعایت #حریم افراد که جزو مقولات کاربردی هستند مرتبط میشود. کما اینکه در ادبیات مرتبط با این بحث به مقولاتی مثل اخلاق پزشکی، اخلاق زیست محیطی، بایو اتیکس و اخلاق بازرگانی و غیره برمیخوریم که با #اخلاق_هنجاری متفاوت است.
#روزنامهنگاری
🔸چرا باید روزنامهنگاری ترومای اجتماعی در ایران جدی گرفته شود؟
▫️#منصور_ساعی
این روزها رسانههای ایرانی با #اطلاعرسانی قطرهچکانی و بریده و ناقص قتل بغرنج بابک خرمدین نشان دادند که در مواجهه با یک زخم و ترومای اجتماعی رویدادمحور و هیجانی عمل میکنند. رسانههای ایرانی نه با #روزنامهنگاری #تروما آشنایی دارند و نه به آن اعتقاد و باور دارند و نه #اخلاق رسانهای را جدی میگیرند. بیشتر آنها دنبال لایک گرفتن و افزایش توجه مخاطب (خرید توجه) و تقویت رنکینگ خود در رویدادها و حوادث وخیم و بحرانها هستند نه اطلاعرسانی شفاف و اخلاقمدار و...
جامعه ما طی چند دهه گذشته عمیقاً با زخم و ترومای اجتماعی ناشی از مصیبت هایی نظیر تصادفات جادهای، سقوط هواپیما، سیل، زلزله، بیماریهای صعبالعلاج نظیر سرطانها، قتلهای ناموسی، قتلهای خانوادگی، قتلها و تجاوزهای زنجیرهای کودکان و زنان(بیجه و خفاش شب، سعید حنایی و..) و اخیرا مرگ و میرهای کرونایی (سوگواری در تنهایی) روبرو بوده و هست.
روزنامهنگاری باید شیوه روایت و پوشش خبری یک زخم اجتماعی را یاد بگیرد.
روزنامهنگاری ترومای اجتماعی و انسانی، به معنای عدم شفافیت و سانسور و پنهانسازی نیست، بلکه پیامد سنجی روایتها و پیامهای رسانهای از یک مصیبت و زخمی است که روح و روان جامعهای را آزرده و خراشیده است. جامعهای که با انواع بحرانها و نابسامانیها و تجربههای تلخ دست و پنجه نرم میکند و اینگونه روایتها تنها روان رنجوری و پریشانی و افسردگی فردی و اجتماعی را دامن میزند.
روزنامهنگاری ترومای اجتماعی، علاوه بر توجه به نحوه روایت داستان تلخ یک زخم اجتماعی و خانوادگی، باید از فنون روزنامهنگاری تحقیقی و مستندسازی دقیق و بیطرفانه داستان کمک بگیرد.
@coffee_comm
🔸چرا باید روزنامهنگاری ترومای اجتماعی در ایران جدی گرفته شود؟
▫️#منصور_ساعی
این روزها رسانههای ایرانی با #اطلاعرسانی قطرهچکانی و بریده و ناقص قتل بغرنج بابک خرمدین نشان دادند که در مواجهه با یک زخم و ترومای اجتماعی رویدادمحور و هیجانی عمل میکنند. رسانههای ایرانی نه با #روزنامهنگاری #تروما آشنایی دارند و نه به آن اعتقاد و باور دارند و نه #اخلاق رسانهای را جدی میگیرند. بیشتر آنها دنبال لایک گرفتن و افزایش توجه مخاطب (خرید توجه) و تقویت رنکینگ خود در رویدادها و حوادث وخیم و بحرانها هستند نه اطلاعرسانی شفاف و اخلاقمدار و...
جامعه ما طی چند دهه گذشته عمیقاً با زخم و ترومای اجتماعی ناشی از مصیبت هایی نظیر تصادفات جادهای، سقوط هواپیما، سیل، زلزله، بیماریهای صعبالعلاج نظیر سرطانها، قتلهای ناموسی، قتلهای خانوادگی، قتلها و تجاوزهای زنجیرهای کودکان و زنان(بیجه و خفاش شب، سعید حنایی و..) و اخیرا مرگ و میرهای کرونایی (سوگواری در تنهایی) روبرو بوده و هست.
روزنامهنگاری باید شیوه روایت و پوشش خبری یک زخم اجتماعی را یاد بگیرد.
روزنامهنگاری ترومای اجتماعی و انسانی، به معنای عدم شفافیت و سانسور و پنهانسازی نیست، بلکه پیامد سنجی روایتها و پیامهای رسانهای از یک مصیبت و زخمی است که روح و روان جامعهای را آزرده و خراشیده است. جامعهای که با انواع بحرانها و نابسامانیها و تجربههای تلخ دست و پنجه نرم میکند و اینگونه روایتها تنها روان رنجوری و پریشانی و افسردگی فردی و اجتماعی را دامن میزند.
روزنامهنگاری ترومای اجتماعی، علاوه بر توجه به نحوه روایت داستان تلخ یک زخم اجتماعی و خانوادگی، باید از فنون روزنامهنگاری تحقیقی و مستندسازی دقیق و بیطرفانه داستان کمک بگیرد.
@coffee_comm