🔻 #بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قسمت 1⃣
🔰 بسیاری از عرفا و حکما، از فرطِ علاقه به خدا، خدا را نامتناهی میدانند و جایی برای خودشان و دیگران باقی نمیگذارند! اما به نظر میرسه نامتناهی دانستن خدا، پوچ و بیمعنا است و برخلاف عقل و دین و بدیهیات زندگی است. مگر میشه خدا نامتناهی باشه و درعینحال، من و شما هم باشیم؟! اگر خدا همه مکانها را پرکرده، جایی برای من و شما باقی نمیماند!
✍ #مقدمه:
از مسائل مهم در فلسفه و عرفان اسلامی، ازاینقرار است که نامتناهی بودن خدا به چه معنایی است و چگونه خدای نامتناهی را در نسبت با سایر موجودات توضیح دهیم. به تعبیری، مسئله ازاینقرار است: اگر خداوند نامتناهی است، آیا نباید موجودات دیگری وجود داشته باشد؛ و اگر موجودات دیگری وجود دارند، آیا خداوند متناهی است؟ حکیمان و فیلسوفان و عارفان مسلمان، در پاسخ به این پرسش، مطالب متنوعی ارائه کردهاند که در ادامه، به برخی از آنها میپردازیم:
🔸 #نکته_اول:
ابتدا لازم است معانی و کاربستهای مختلف نامتناهی را مورد واکاوی قرار دهیم. نامتناهی به شکلهای مختلفی مطرحشده است:
🔹 نامتناهی عددی: موجوداتی که ازنظر تعداد، نامتناهی باشند. در این صورت، تمام موجودات، داخل در مجموعه نامتناهی خواهند بود چراکه خروج از آن مجموعه، مستلزم محدود بودن آن مجموعه است.
🔹 نامتناهی زمانی: نامتناهی زمانی، مقدار و کمیت حرکت نامتناهی است. اگر حرکت نامتناهی نداشته باشیم، زمان نامتناهی نیز نخواهیم داشت. از منظر عقلی، محال نیست ما چند زمان نامتناهی داشته باشیم چراکه هرکدام درحرکت و امتداد خودش نامتناهی است.
🔹 نامتناهی حجمی: حجم نامتناهی همان جسم نامحدود است که به باور مشهور –که تداخل اجسام را محال میدانند- جایی برای حجم و جسم دیگر باقی نمیگذارد.
🔹 نامتناهی مکانی: مکان نامتناهی همان مکان نامحدود است که به باور مشهور –که تداخل اجسام را محال میدانند- جایی برای مکان دیگر باقی نمیگذارد.
نامتناهی وجودی: وجود نامتناهی همان وجود نامحدود است که در وجودش حدومرزی نیست و به باور مشهور –که تداخل وجودی را محال میدانند- مجالی برای دیگری باقی نمیگذارد.
وقتی گفته میشود خداوند نامتناهی است، منظور نامتناهی وجودی است چراکه در خداوند، تغییر و حرکت راه ندارد تا زمان متناهی داشته باشد؛ یا خداوند جسم ندارد تا جسم و مکان نامتناهی داشته باشد.
🔸 #نکته_دوم:
در متون دینی، به نامتناهی بودن خدا اشارهشده است؛ چنانکه از امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه روایتشده که فرمودند: «حدّ و اندازهای برای او نیست و به شمارش درنمیآید... آری او خداوندی است که نه تغییر در ذات او راه دارد و نه زوال و غروب و افول بر او رواست. کسی را نزاد او تا خود مولود دیگری باشد و از کسی زاده نشد تا محدود به حدودی گردد...».
آیاتی از قبیل «اوّل و آخر و پیدا و پنهان اوست»، «مشرق و مغرب، از آن خداست و به هر سو رو كنید، خدا آنجاست، خداوند بینیاز و داناست»،«و خداوند به هر چیزی احاطه دارد»و «ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم» را نیز شواهدی به سودِ نامتناهی بودن خدا دانستهاند.
🔸 #نکته_سوم:
یکی از دلایل عقلی برای اثبات نامتناهی بودن وجودی خدا که مبتنی بر اصالت وجود و مرتبط با وحدت وجود است، ازاینقرار است:
وجود از آن نظر که وجود است، موجود است و ممکن نیست که عدم بپذیرد و هر چیزی که ممکن نباشد، عدم بپذیرد، واجبالوجود بالذات است؛ بنابراین، وجود، واجبالوجود بالذات است. این حقیقتِ واجبالوجود، بینهایت و بیکرانه است؛ زیرا اگر حقیقت وجود محدود و دارای کرانه باشد، در این صورت حقیقت وجود، حقیقتی مرکب از وجود و قیدی که او را محدود به حد خاصی کند، خواهد بود ، لیکن حقیقت وجود مقید به قیدی نمیشود؛ زیرا قیدی که حقیقت وجود را مقید کند یا حقیقت وجود است یا عدم و یا امری مندرج در عدم؛ ولی نشان دادیم که اولاً حقیقت وجود –بلکه هیچچیزی- به خودش مقید نمیشود و ثانیاً به نقیضش مقید نمیشود چراکه تقیید وجود به عدم، اجتماع نقیضان است؛ بنابراین حقیقت وجود، واجبالوجود و بدون قید و بیکران و بینهایت است*
🔸 #نکته_چهارم:
طرفداران این دیدگاه، با این مشکل روبرو هستند که اگر خداوند واحد و یگانه و بیانتها است، مجالی برای دیگری پدید نمیآید! در این صورت، چگونه کثرت موجودات دیگر را توضیح دهیم؟!
برای تصحیح کثرت، چند راهکار مطرحشده است: رابطه وجود رابط و وجود مستقل، رابطهشان و ذی شان و رابطه تداخل وجودی. در ادامه، بهاختصار هر یک از این راهکارها را بررسی میکنیم تا روشن شود طبق هر یک از این دیدگاهها، نامتناهی بودن خدا، مستلزم نفی کثرت از جهان مخلوقات نیست*
#ادامه_دارد
〰〰〰〰〰〰
* #و_أعِدّوا_لهم_ما_استَطَعتُم_مِن_ قُوَّة**
#لبیک_یا_علی_علیه_السلام
#قسمت 1⃣
🔰 بسیاری از عرفا و حکما، از فرطِ علاقه به خدا، خدا را نامتناهی میدانند و جایی برای خودشان و دیگران باقی نمیگذارند! اما به نظر میرسه نامتناهی دانستن خدا، پوچ و بیمعنا است و برخلاف عقل و دین و بدیهیات زندگی است. مگر میشه خدا نامتناهی باشه و درعینحال، من و شما هم باشیم؟! اگر خدا همه مکانها را پرکرده، جایی برای من و شما باقی نمیماند!
✍ #مقدمه:
از مسائل مهم در فلسفه و عرفان اسلامی، ازاینقرار است که نامتناهی بودن خدا به چه معنایی است و چگونه خدای نامتناهی را در نسبت با سایر موجودات توضیح دهیم. به تعبیری، مسئله ازاینقرار است: اگر خداوند نامتناهی است، آیا نباید موجودات دیگری وجود داشته باشد؛ و اگر موجودات دیگری وجود دارند، آیا خداوند متناهی است؟ حکیمان و فیلسوفان و عارفان مسلمان، در پاسخ به این پرسش، مطالب متنوعی ارائه کردهاند که در ادامه، به برخی از آنها میپردازیم:
🔸 #نکته_اول:
ابتدا لازم است معانی و کاربستهای مختلف نامتناهی را مورد واکاوی قرار دهیم. نامتناهی به شکلهای مختلفی مطرحشده است:
🔹 نامتناهی عددی: موجوداتی که ازنظر تعداد، نامتناهی باشند. در این صورت، تمام موجودات، داخل در مجموعه نامتناهی خواهند بود چراکه خروج از آن مجموعه، مستلزم محدود بودن آن مجموعه است.
🔹 نامتناهی زمانی: نامتناهی زمانی، مقدار و کمیت حرکت نامتناهی است. اگر حرکت نامتناهی نداشته باشیم، زمان نامتناهی نیز نخواهیم داشت. از منظر عقلی، محال نیست ما چند زمان نامتناهی داشته باشیم چراکه هرکدام درحرکت و امتداد خودش نامتناهی است.
🔹 نامتناهی حجمی: حجم نامتناهی همان جسم نامحدود است که به باور مشهور –که تداخل اجسام را محال میدانند- جایی برای حجم و جسم دیگر باقی نمیگذارد.
🔹 نامتناهی مکانی: مکان نامتناهی همان مکان نامحدود است که به باور مشهور –که تداخل اجسام را محال میدانند- جایی برای مکان دیگر باقی نمیگذارد.
نامتناهی وجودی: وجود نامتناهی همان وجود نامحدود است که در وجودش حدومرزی نیست و به باور مشهور –که تداخل وجودی را محال میدانند- مجالی برای دیگری باقی نمیگذارد.
وقتی گفته میشود خداوند نامتناهی است، منظور نامتناهی وجودی است چراکه در خداوند، تغییر و حرکت راه ندارد تا زمان متناهی داشته باشد؛ یا خداوند جسم ندارد تا جسم و مکان نامتناهی داشته باشد.
🔸 #نکته_دوم:
در متون دینی، به نامتناهی بودن خدا اشارهشده است؛ چنانکه از امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه روایتشده که فرمودند: «حدّ و اندازهای برای او نیست و به شمارش درنمیآید... آری او خداوندی است که نه تغییر در ذات او راه دارد و نه زوال و غروب و افول بر او رواست. کسی را نزاد او تا خود مولود دیگری باشد و از کسی زاده نشد تا محدود به حدودی گردد...».
آیاتی از قبیل «اوّل و آخر و پیدا و پنهان اوست»، «مشرق و مغرب، از آن خداست و به هر سو رو كنید، خدا آنجاست، خداوند بینیاز و داناست»،«و خداوند به هر چیزی احاطه دارد»و «ما انسان را آفریدیم و وسوسههای نفس او را میدانیم و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم» را نیز شواهدی به سودِ نامتناهی بودن خدا دانستهاند.
🔸 #نکته_سوم:
یکی از دلایل عقلی برای اثبات نامتناهی بودن وجودی خدا که مبتنی بر اصالت وجود و مرتبط با وحدت وجود است، ازاینقرار است:
وجود از آن نظر که وجود است، موجود است و ممکن نیست که عدم بپذیرد و هر چیزی که ممکن نباشد، عدم بپذیرد، واجبالوجود بالذات است؛ بنابراین، وجود، واجبالوجود بالذات است. این حقیقتِ واجبالوجود، بینهایت و بیکرانه است؛ زیرا اگر حقیقت وجود محدود و دارای کرانه باشد، در این صورت حقیقت وجود، حقیقتی مرکب از وجود و قیدی که او را محدود به حد خاصی کند، خواهد بود ، لیکن حقیقت وجود مقید به قیدی نمیشود؛ زیرا قیدی که حقیقت وجود را مقید کند یا حقیقت وجود است یا عدم و یا امری مندرج در عدم؛ ولی نشان دادیم که اولاً حقیقت وجود –بلکه هیچچیزی- به خودش مقید نمیشود و ثانیاً به نقیضش مقید نمیشود چراکه تقیید وجود به عدم، اجتماع نقیضان است؛ بنابراین حقیقت وجود، واجبالوجود و بدون قید و بیکران و بینهایت است*
🔸 #نکته_چهارم:
طرفداران این دیدگاه، با این مشکل روبرو هستند که اگر خداوند واحد و یگانه و بیانتها است، مجالی برای دیگری پدید نمیآید! در این صورت، چگونه کثرت موجودات دیگر را توضیح دهیم؟!
برای تصحیح کثرت، چند راهکار مطرحشده است: رابطه وجود رابط و وجود مستقل، رابطهشان و ذی شان و رابطه تداخل وجودی. در ادامه، بهاختصار هر یک از این راهکارها را بررسی میکنیم تا روشن شود طبق هر یک از این دیدگاهها، نامتناهی بودن خدا، مستلزم نفی کثرت از جهان مخلوقات نیست*
#ادامه_دارد
〰〰〰〰〰〰
* #و_أعِدّوا_لهم_ما_استَطَعتُم_مِن_ قُوَّة**
#لبیک_یا_علی_علیه_السلام