* #امامت_مرتبه_ای_بالاتر_از_نبوت:*
با نگاه به قرآن مجید در میابیم که مقام امامت صرفا یک مقام دنیوی نیست بلکه مقامی است که انبیاء الهی با مشقت فراوان به آن دست یافته اند. طبیعی است اگر فی المثل فردی «سرگرد» باشد هیچ وقت برای کسب درجه «سروانی» تلاشی نمیکند و اگر به او درجه «سروانی» را بدهند او را در درجه ای پایین تر تنزل داده اند و به عبارتی توبیخ برای وی شمرده میشود.
از آیات کریمه قرآن متوجه میشویم که حضرت ابراهیم علیه السلام که خود از انبیاء الهی بودند بعد از سرافرازی در امتحان های سخت و جانگدازی همچون ذبح فرزند ،شایسته تصاحب مقام امامت میشود. که تقریر استدلال بدینگونه است.
حضرت #ابراهیم«ع» در نوجوانی «نبی» بودند :
1⃣در ماجرای بت شکنی حضرت ابراهیم میبینم که از وی به عنوان «جوان» تعبیر میشود که دال بر نبوت حضرتشان در دوران جوانی است :
{قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ * قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ}
گفتند: شنيدهايم جوانى كه به او ابراهيم گفته مىشود از آنها به بدى ياد مىكند
الأنبياء: 59ـ 60
2⃣ایشان درپيري صاحب فرزند شدند:
{وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَقَ يَعْقُوبَ * قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخاً إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}
و زن او ايستاده بود. [از خوشحالى] بخنديد و ما وى را به اسحاق و از پى #اسحاق به #يعقوب مژده داديم گفت: اى واى بر من! آيا من فرزند مىآورم در حالى كه پيرزنم و اين شوهرم پيرمرد است؟ واقعا اين چيز بسيار عجيبى است.
هود: 71ـ 73.
3⃣حضرت #ابراهیم پس از پیروزی در امتحان های الهی به امامت رسیدند :
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ
و هنگامى كه خدا ابراهيم را با كلماتى بيازمود و او همه را به اتمام رسانيد، گفت: من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم. [ابراهيم] گفت: از خاندانم چطور؟ فرمود: عهد من به ستمكاران نمىرسد
بقره : 124
در این آیه میبینم که سخن از «ابتلی- آزمایش و آزمودن» به درجه امامت رسیده است که یکی از این آزمایش ها طبق آیات شریفه قرآن مجید ذبح حضرت اسماعیل ع بود که خداوند متعال درباره این رخداد میفرمایند :
#إِنَّ_هَٰذَا_لَهُوَ_الْبَلَاءُ_الْمُبِينُ
به راستى كه اين همان آزمايش آشكار بود.
صافات:106
و دوم میبینم که حضرت #ابراهیم علیه السلام بهنگام رسیدن به این درجه رفیع و والا درمورد رسیدن ذریه خود به این درجه سوال میکنند که این خود دال بر این است که در آن زمان صاحب فرزند بودند و الا اگر فرزندی نداشتند-خصوصا آنکه تا پیری وشیخوخه دارای فرزند نبودند- سوال کردن از ذریه بی معنی بود .
⏪ حاصل سخن آنکه : باتوجه به اینکه حضرت #ابراهیم علیه السلام از دوران جوانی نبی بودند و پس از اینکه در اواخر عمر پس از گذراندن امتحانات بسیاری از جمله #ذبح فرزند که در پیری صاحب آن شده بود به مقام #امامت رسید فهمیده میشود که مقام امامت از این مقام #نبوت_بالاتر است چرا که دلیلی ندارد که حضرت #ابراهیم پس از این همه امتحان جانگداز به رتبه ای اسفل و کمتر از مقامی که در آن هست( #نبوت) برسد.
بنابراین ثابت می شود که مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است.
پ.ن: #پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خود نیز علاوه بر #نبوت و #رسالت حائز مقام #امامت بوده اند.
با نگاه به قرآن مجید در میابیم که مقام امامت صرفا یک مقام دنیوی نیست بلکه مقامی است که انبیاء الهی با مشقت فراوان به آن دست یافته اند. طبیعی است اگر فی المثل فردی «سرگرد» باشد هیچ وقت برای کسب درجه «سروانی» تلاشی نمیکند و اگر به او درجه «سروانی» را بدهند او را در درجه ای پایین تر تنزل داده اند و به عبارتی توبیخ برای وی شمرده میشود.
از آیات کریمه قرآن متوجه میشویم که حضرت ابراهیم علیه السلام که خود از انبیاء الهی بودند بعد از سرافرازی در امتحان های سخت و جانگدازی همچون ذبح فرزند ،شایسته تصاحب مقام امامت میشود. که تقریر استدلال بدینگونه است.
حضرت #ابراهیم«ع» در نوجوانی «نبی» بودند :
1⃣در ماجرای بت شکنی حضرت ابراهیم میبینم که از وی به عنوان «جوان» تعبیر میشود که دال بر نبوت حضرتشان در دوران جوانی است :
{قَالُوا مَن فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ * قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ}
گفتند: شنيدهايم جوانى كه به او ابراهيم گفته مىشود از آنها به بدى ياد مىكند
الأنبياء: 59ـ 60
2⃣ایشان درپيري صاحب فرزند شدند:
{وَامْرَأَتُهُ قَآئِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَقَ وَمِن وَرَاء إِسْحَقَ يَعْقُوبَ * قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَاْ عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخاً إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}
و زن او ايستاده بود. [از خوشحالى] بخنديد و ما وى را به اسحاق و از پى #اسحاق به #يعقوب مژده داديم گفت: اى واى بر من! آيا من فرزند مىآورم در حالى كه پيرزنم و اين شوهرم پيرمرد است؟ واقعا اين چيز بسيار عجيبى است.
هود: 71ـ 73.
3⃣حضرت #ابراهیم پس از پیروزی در امتحان های الهی به امامت رسیدند :
وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ
و هنگامى كه خدا ابراهيم را با كلماتى بيازمود و او همه را به اتمام رسانيد، گفت: من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم. [ابراهيم] گفت: از خاندانم چطور؟ فرمود: عهد من به ستمكاران نمىرسد
بقره : 124
در این آیه میبینم که سخن از «ابتلی- آزمایش و آزمودن» به درجه امامت رسیده است که یکی از این آزمایش ها طبق آیات شریفه قرآن مجید ذبح حضرت اسماعیل ع بود که خداوند متعال درباره این رخداد میفرمایند :
#إِنَّ_هَٰذَا_لَهُوَ_الْبَلَاءُ_الْمُبِينُ
به راستى كه اين همان آزمايش آشكار بود.
صافات:106
و دوم میبینم که حضرت #ابراهیم علیه السلام بهنگام رسیدن به این درجه رفیع و والا درمورد رسیدن ذریه خود به این درجه سوال میکنند که این خود دال بر این است که در آن زمان صاحب فرزند بودند و الا اگر فرزندی نداشتند-خصوصا آنکه تا پیری وشیخوخه دارای فرزند نبودند- سوال کردن از ذریه بی معنی بود .
⏪ حاصل سخن آنکه : باتوجه به اینکه حضرت #ابراهیم علیه السلام از دوران جوانی نبی بودند و پس از اینکه در اواخر عمر پس از گذراندن امتحانات بسیاری از جمله #ذبح فرزند که در پیری صاحب آن شده بود به مقام #امامت رسید فهمیده میشود که مقام امامت از این مقام #نبوت_بالاتر است چرا که دلیلی ندارد که حضرت #ابراهیم پس از این همه امتحان جانگداز به رتبه ای اسفل و کمتر از مقامی که در آن هست( #نبوت) برسد.
بنابراین ثابت می شود که مقام امامت از مقام نبوت بالاتر است.
پ.ن: #پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خود نیز علاوه بر #نبوت و #رسالت حائز مقام #امامت بوده اند.
#اسلام_و_مسلمان_وارونه(۱)🦋
در تعبیری از روایت، اسلام عریان است: « #الإسلام_عریان» و این اسلام عریان، نیاز به لباس دارد. و لباسش می تواند وارونه باشد:
« #و_لبس_الاسلام_لبس_الفرو مقلوبا».
جنگ گاهی با لشکری است که رأس آن اهل بصیرت است، ولی لباس وارونه ای را تن یاران خود می کند و به جنگ امیرالمؤمنین علیه السلام می فرستد و حضرت می فرماید: ما با کسانی می جنگیم که لباس وارونه ای از اسلام را دارند. و لباس وارونه همانگونه که ابن ابی الحدید می گوید، یعنی اسلام با احکام واژگون و تحریف شده: «این عادت عرب است که(فرو یعنی پوستین را پشت و رو می پوشد) و آن اینکه طرف پُرداز را روی بدن قرار می دهد و پوست را آشکار می کند و مراد از واژگون شدن، احکام اسلامی در آن زمان است(شرح ابن ابی الحدید ج ۷ ص ۱۹۲).
و اگر اغلب مردم اینگونه واژگون باشند،
مومن نیز معکوس و منکوس آنها است و اگر عکس و بخش باطل اکثر باشد، مومن غریب می شود، همانگونه که امام صادق علیه السلام در جواب ناله ها و اظهار غربت محمد بن مسلم می فرماید:
« #إن_المؤمن_فی_هذه_الدار_غریب #و_فی_هذا_الخلق_المنکوس» مؤمن در این جهان غریب و در میان مردم وارونه است. و علامه ی مجلسی مشابه همین معنا را از روایت امام صادق علیه السلام می فهمد و می گوید: «یعنی در میان این خلق هم غریبی؛ و آنها را وارونه خواند، چون[بخش اکثر باطل] از آدمیت جدا شدند و مانند بهائم و چهارپایان گردیدند؛ یا از حدود آدمیت به مقام جانوری برگشتند؛ یا دلشان وارونه شده و چیزی از حق نمیفهمند؛ یا کنایه از نومیدی و زیانکاری است؛ یا بدترین حال روحی آنها را مانند کرده به بدترین حال جسمانی آنها؛ یا اینکه چون رو گرداندند از بالا رفتن به درجات کمالات روحانیه و تنها به شبهات جسمانیه نگرانند، گویا وارونه اند»(بحار ج ۶۴ ص ۲۴۶)
بنابراین ما با دو عکس از اسلام مواجه هستیم، عکسی از مؤمنان و عکسی از کسانی که اسلام را وارونه فهمیده اند و این چقدر تصویر عجیبی است!🦋
#ادامه_دارد💢
در تعبیری از روایت، اسلام عریان است: « #الإسلام_عریان» و این اسلام عریان، نیاز به لباس دارد. و لباسش می تواند وارونه باشد:
« #و_لبس_الاسلام_لبس_الفرو مقلوبا».
جنگ گاهی با لشکری است که رأس آن اهل بصیرت است، ولی لباس وارونه ای را تن یاران خود می کند و به جنگ امیرالمؤمنین علیه السلام می فرستد و حضرت می فرماید: ما با کسانی می جنگیم که لباس وارونه ای از اسلام را دارند. و لباس وارونه همانگونه که ابن ابی الحدید می گوید، یعنی اسلام با احکام واژگون و تحریف شده: «این عادت عرب است که(فرو یعنی پوستین را پشت و رو می پوشد) و آن اینکه طرف پُرداز را روی بدن قرار می دهد و پوست را آشکار می کند و مراد از واژگون شدن، احکام اسلامی در آن زمان است(شرح ابن ابی الحدید ج ۷ ص ۱۹۲).
و اگر اغلب مردم اینگونه واژگون باشند،
مومن نیز معکوس و منکوس آنها است و اگر عکس و بخش باطل اکثر باشد، مومن غریب می شود، همانگونه که امام صادق علیه السلام در جواب ناله ها و اظهار غربت محمد بن مسلم می فرماید:
« #إن_المؤمن_فی_هذه_الدار_غریب #و_فی_هذا_الخلق_المنکوس» مؤمن در این جهان غریب و در میان مردم وارونه است. و علامه ی مجلسی مشابه همین معنا را از روایت امام صادق علیه السلام می فهمد و می گوید: «یعنی در میان این خلق هم غریبی؛ و آنها را وارونه خواند، چون[بخش اکثر باطل] از آدمیت جدا شدند و مانند بهائم و چهارپایان گردیدند؛ یا از حدود آدمیت به مقام جانوری برگشتند؛ یا دلشان وارونه شده و چیزی از حق نمیفهمند؛ یا کنایه از نومیدی و زیانکاری است؛ یا بدترین حال روحی آنها را مانند کرده به بدترین حال جسمانی آنها؛ یا اینکه چون رو گرداندند از بالا رفتن به درجات کمالات روحانیه و تنها به شبهات جسمانیه نگرانند، گویا وارونه اند»(بحار ج ۶۴ ص ۲۴۶)
بنابراین ما با دو عکس از اسلام مواجه هستیم، عکسی از مؤمنان و عکسی از کسانی که اسلام را وارونه فهمیده اند و این چقدر تصویر عجیبی است!🦋
#ادامه_دارد💢
#إن_تَكُن_ترجو_رضا_ربِّ_السّما
#ومليكِ_الخلـقِ_مـن_إنـسِِ_و_جــن
#كلَّما_أصبـحتَ_أو_أمسـيتَ_قـل:
#لعــــن_الله_الـّـــذي_قــال ( #و_إن)
#ومليكِ_الخلـقِ_مـن_إنـسِِ_و_جــن
#كلَّما_أصبـحتَ_أو_أمسـيتَ_قـل:
#لعــــن_الله_الـّـــذي_قــال ( #و_إن)
#إنْ_كان_دينُ_محمدٍلَمْ_يَستقِمْ #إلابقتلي_ياسُيوف_خُذيني*