#حدیث_ثَقَلَین_چیست_و_چقدر #اعتبار_دارد؟💢
#پاسخ⬇️
#حدیث « #ثقلین » یکی از احادیث معروف پیامبر صلیالله علیه و آله است که در آن قرآن و عترت (اهلبیت خودش) را بهعنوان دو محور اصلی بعد از خودشان معرفی میکنند. متن این حدیث چنین است:
#إِنِّی_تَارِکٌ_فِیکُمُ_الثَّقَلَینِ_کِتَابَ_اللَّهِ #وَ_عِتْرَتِی_أَهْلَ_بَیتِی_فَإِنَّهُمَا_لَنْ #یفْتَرِقَا_حَتَّی_یرِدَا_عَلَی_الْحَوْضَ. من در میان شما دو شیء نفیس و گرانبها را بجا میگذارم که آن دو کتاب خدا و عترتم (اهلبیتم) است؛وآن دواز یکدیگر جدا نشوند تا آنکه در حوض کوثر نزد من آیند💢
#این_حدیث_در_منابع_بسیار زیادی از شیعه و سنی نقلشده است. به دلیل تعداد زیاد این احادیث، نقل همه آنها دراین نوشتار ممکن نیست.با توجه به نقل این روایت در منابع مختلف و با اسناد زیاد، این حدیث از جهت #سندی_متواتر بوده و کاملاً معتبر است💢
#در_مورد_زمان_و_مکان_صدور_این حدیث روایات بسیاری وجود دارد. بهعنوان مثال برخی روایات صدور حدیث مذکور را در آخرین خطبههای پیامبر صلیالله علیه و آله میدانند و برخی آن را در عید غدیر حجةالوداع معرفی کردهاند.نقطه مشترک احادیث اشاره شده در این است که پیامبر صلیالله علیه و آله در واپسین روزهای زندگی خود حدیث ثقلین را بیان و ابلاغ فرمودهاند. همچنین از این روایات میتوان برداشت نمود که ایشان نه یکبار بلکه چندین بار به بیان حدیث ثقلین پرداختهاند. این کار میتواند اهمیت حدیث ثقلین را نیز نشان دهد💢
#منظور_از_عترت💢
در بیشتر روایاتی که در بیان حدیث ثقلین واردشدهاند، کتاب الهی و عترت اهلبیت علیهمالسلام بهعنوان دو چیز گرانبها به همگان معرفیشدهاند. اهلبیت علیهمالسلام توضیح دادهاند که منظور از «عترت» در این حدیث، دوازده امام شیعه هستند باید توجه داشت که دربرخی منابع (بهخصوص دربرخی کتب #اهل_سنت)واژه سنتی بهجای عترتی آمده؛اما چون در احادیث بسیار زیادی واژه «عترت» ذکرگردیده،این روایات کمتعدادبوده ولذا نمیتوان به آنها اعتنا نمود💢
#برداشتهایی_از_حدیث_ثقلین
بهظاهر، حدیث ثقلین در سفارش قرآن و عترت به مسلمانان از طرف پیامبر است و احترام به این دو گوهر میتواند برداشت اولیهای باشد که افراد از این حدیث دارند. ولی این حدیث بیانگر چیزی فراترازاحترام به قرآن وعترت پیامبرصلیالله علیه و آله است. در ادامه برداشتهایی که میتوان از حدیث ثقلین نمود بیان میشود💢:
۱- #هدایت_همیشگی_با قرآن و عترت: مطابق این حدیث تا روز قیامت اهلبیت علیهمالسلام و قرآن میتوانند هدایتگر بشر باشند. چراکه به فرمودۀ پیامبر این دو تا روز قیامت وجود دارند💢
۲- #وجود_امام_علیهالسلام_تا #قیامت: مطابق این حدیث تا روز قیامت همیشه امامی وجود دارد که مردم بتوانند از آن بهره ببرند. پس امامت از زمان پیامبر صلیالله علیه و آله تاکنون وجود دارد و به عقیده شیعه امام عصر کنونی، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.💢
۳- #جدا_نشدن_اهلبیت_علیهمالسلام از قرآن: مطابق این روایت اهلبیت علیهمالسلام هیچگاه از قرآن جدا نمیشوند و هر دو سخنی واحد را بیان میکنند. پس سایر افرادی که در طول تاریخ خود را امام و پیشرو معرفی کردهاند نمیتوانند مصداق این حدیث باشند، بلکه فقط معصومان علیهمالسلام هستند که چنین ویژگی را دارند.💢
۴- #مرجعیت_علمی_اهلبیت #علیهمالسلام: همانگونه که قرآن کتابی هدایتگر است و منبعی برای اعتقادات و احکام به شمار میرود، اهلبیت علیهمالسلام نیز مطابق این حدیث مرجعیت علمی دارند که اشتباهی در کار آنها وجود ندارد و میتوانند مورد استفاده همگان قرار گیرند💢
۵- #عصمت_اهلبیت_علیهمالسلام: در این حدیث تصریح شده که اگر افراد به قرآن و عترت چنگ زنند، گمراه نمیشود. پس قرآن و عترت منابعی بدون اشتباه هستند که تمسک به آنها چنین ویژگی خواهد داشت. چراکه این دو از هم جدا نمیشوند و اگر یکی از آنها دارای لغزشی باشد، نمیتواند هدایتگر باشد. پس این حدیث میتواند ثابت کند که اهلبیت علیهمالسلام عصمت دارند💢
۶- #لزوم_تبعیت_از_اهل_معصومان #علیهمالسلام: مطابق حدیث ثقلین، عترت در کنار قرآن کریم قرارگرفته است؛ بنابراین همانگونه که تبعیت از قرآن بر هر مسلمانی واجب است، تبعیت از معصومان نیز واجب و لازم است💢
#پینوشتها:💢
۱. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، تهران: اسلامیه، ۱۳۹۵ ق، ج۱،(ص) ۲۳۴، ح ۴۴.
۲. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، تهران: المطبعه العلمیه، ۱۳۸۰ ق، ج۱،(ص) ۵.
۳. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، همان، ج۱،(ص) ۲۳۴، ح ۴۵.
۴. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایه الأثر فی النص علی الأئمه الإثنی عشر، محقق / مصحح: حسینی کوه کمری، عبداللطیف، قم: بیدار،۱۴۰۱ ق، ص۹۱💢
#پاسخ⬇️
#حدیث « #ثقلین » یکی از احادیث معروف پیامبر صلیالله علیه و آله است که در آن قرآن و عترت (اهلبیت خودش) را بهعنوان دو محور اصلی بعد از خودشان معرفی میکنند. متن این حدیث چنین است:
#إِنِّی_تَارِکٌ_فِیکُمُ_الثَّقَلَینِ_کِتَابَ_اللَّهِ #وَ_عِتْرَتِی_أَهْلَ_بَیتِی_فَإِنَّهُمَا_لَنْ #یفْتَرِقَا_حَتَّی_یرِدَا_عَلَی_الْحَوْضَ. من در میان شما دو شیء نفیس و گرانبها را بجا میگذارم که آن دو کتاب خدا و عترتم (اهلبیتم) است؛وآن دواز یکدیگر جدا نشوند تا آنکه در حوض کوثر نزد من آیند💢
#این_حدیث_در_منابع_بسیار زیادی از شیعه و سنی نقلشده است. به دلیل تعداد زیاد این احادیث، نقل همه آنها دراین نوشتار ممکن نیست.با توجه به نقل این روایت در منابع مختلف و با اسناد زیاد، این حدیث از جهت #سندی_متواتر بوده و کاملاً معتبر است💢
#در_مورد_زمان_و_مکان_صدور_این حدیث روایات بسیاری وجود دارد. بهعنوان مثال برخی روایات صدور حدیث مذکور را در آخرین خطبههای پیامبر صلیالله علیه و آله میدانند و برخی آن را در عید غدیر حجةالوداع معرفی کردهاند.نقطه مشترک احادیث اشاره شده در این است که پیامبر صلیالله علیه و آله در واپسین روزهای زندگی خود حدیث ثقلین را بیان و ابلاغ فرمودهاند. همچنین از این روایات میتوان برداشت نمود که ایشان نه یکبار بلکه چندین بار به بیان حدیث ثقلین پرداختهاند. این کار میتواند اهمیت حدیث ثقلین را نیز نشان دهد💢
#منظور_از_عترت💢
در بیشتر روایاتی که در بیان حدیث ثقلین واردشدهاند، کتاب الهی و عترت اهلبیت علیهمالسلام بهعنوان دو چیز گرانبها به همگان معرفیشدهاند. اهلبیت علیهمالسلام توضیح دادهاند که منظور از «عترت» در این حدیث، دوازده امام شیعه هستند باید توجه داشت که دربرخی منابع (بهخصوص دربرخی کتب #اهل_سنت)واژه سنتی بهجای عترتی آمده؛اما چون در احادیث بسیار زیادی واژه «عترت» ذکرگردیده،این روایات کمتعدادبوده ولذا نمیتوان به آنها اعتنا نمود💢
#برداشتهایی_از_حدیث_ثقلین
بهظاهر، حدیث ثقلین در سفارش قرآن و عترت به مسلمانان از طرف پیامبر است و احترام به این دو گوهر میتواند برداشت اولیهای باشد که افراد از این حدیث دارند. ولی این حدیث بیانگر چیزی فراترازاحترام به قرآن وعترت پیامبرصلیالله علیه و آله است. در ادامه برداشتهایی که میتوان از حدیث ثقلین نمود بیان میشود💢:
۱- #هدایت_همیشگی_با قرآن و عترت: مطابق این حدیث تا روز قیامت اهلبیت علیهمالسلام و قرآن میتوانند هدایتگر بشر باشند. چراکه به فرمودۀ پیامبر این دو تا روز قیامت وجود دارند💢
۲- #وجود_امام_علیهالسلام_تا #قیامت: مطابق این حدیث تا روز قیامت همیشه امامی وجود دارد که مردم بتوانند از آن بهره ببرند. پس امامت از زمان پیامبر صلیالله علیه و آله تاکنون وجود دارد و به عقیده شیعه امام عصر کنونی، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.💢
۳- #جدا_نشدن_اهلبیت_علیهمالسلام از قرآن: مطابق این روایت اهلبیت علیهمالسلام هیچگاه از قرآن جدا نمیشوند و هر دو سخنی واحد را بیان میکنند. پس سایر افرادی که در طول تاریخ خود را امام و پیشرو معرفی کردهاند نمیتوانند مصداق این حدیث باشند، بلکه فقط معصومان علیهمالسلام هستند که چنین ویژگی را دارند.💢
۴- #مرجعیت_علمی_اهلبیت #علیهمالسلام: همانگونه که قرآن کتابی هدایتگر است و منبعی برای اعتقادات و احکام به شمار میرود، اهلبیت علیهمالسلام نیز مطابق این حدیث مرجعیت علمی دارند که اشتباهی در کار آنها وجود ندارد و میتوانند مورد استفاده همگان قرار گیرند💢
۵- #عصمت_اهلبیت_علیهمالسلام: در این حدیث تصریح شده که اگر افراد به قرآن و عترت چنگ زنند، گمراه نمیشود. پس قرآن و عترت منابعی بدون اشتباه هستند که تمسک به آنها چنین ویژگی خواهد داشت. چراکه این دو از هم جدا نمیشوند و اگر یکی از آنها دارای لغزشی باشد، نمیتواند هدایتگر باشد. پس این حدیث میتواند ثابت کند که اهلبیت علیهمالسلام عصمت دارند💢
۶- #لزوم_تبعیت_از_اهل_معصومان #علیهمالسلام: مطابق حدیث ثقلین، عترت در کنار قرآن کریم قرارگرفته است؛ بنابراین همانگونه که تبعیت از قرآن بر هر مسلمانی واجب است، تبعیت از معصومان نیز واجب و لازم است💢
#پینوشتها:💢
۱. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، تهران: اسلامیه، ۱۳۹۵ ق، ج۱،(ص) ۲۳۴، ح ۴۴.
۲. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، تهران: المطبعه العلمیه، ۱۳۸۰ ق، ج۱،(ص) ۵.
۳. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، همان، ج۱،(ص) ۲۳۴، ح ۴۵.
۴. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایه الأثر فی النص علی الأئمه الإثنی عشر، محقق / مصحح: حسینی کوه کمری، عبداللطیف، قم: بیدار،۱۴۰۱ ق، ص۹۱💢
#حدیث_ثَقَلَین_چیست_و_چقدر #اعتبار_دارد؟💢
#پاسخ⬇️
#حدیث « #ثقلین » یکی از احادیث معروف پیامبر صلیالله علیه و آله است که در آن قرآن و عترت (اهلبیت خودش) را بهعنوان دو محور اصلی بعد از خودشان معرفی میکنند. متن این حدیث چنین است:
#إِنِّی_تَارِکٌ_فِیکُمُ_الثَّقَلَینِ_کِتَابَ_اللَّهِ #وَ_عِتْرَتِی_أَهْلَ_بَیتِی_فَإِنَّهُمَا_لَنْ #یفْتَرِقَا_حَتَّی_یرِدَا_عَلَی_الْحَوْضَ. من در میان شما دو شیء نفیس و گرانبها را بجا میگذارم که آن دو کتاب خدا و عترتم (اهلبیتم) است؛وآن دواز یکدیگر جدا نشوند تا آنکه در حوض کوثر نزد من آیند💢
#این_حدیث_در_منابع_بسیار زیادی از شیعه و سنی نقلشده است. به دلیل تعداد زیاد این احادیث، نقل همه آنها دراین نوشتار ممکن نیست.با توجه به نقل این روایت در منابع مختلف و با اسناد زیاد، این حدیث از جهت #سندی_متواتر بوده و کاملاً معتبر است💢
#در_مورد_زمان_و_مکان_صدور_این حدیث روایات بسیاری وجود دارد. بهعنوان مثال برخی روایات صدور حدیث مذکور را در آخرین خطبههای پیامبر صلیالله علیه و آله میدانند و برخی آن را در عید غدیر حجةالوداع معرفی کردهاند.نقطه مشترک احادیث اشاره شده در این است که پیامبر صلیالله علیه و آله در واپسین روزهای زندگی خود حدیث ثقلین را بیان و ابلاغ فرمودهاند. همچنین از این روایات میتوان برداشت نمود که ایشان نه یکبار بلکه چندین بار به بیان حدیث ثقلین پرداختهاند. این کار میتواند اهمیت حدیث ثقلین را نیز نشان دهد💢
#منظور_از_عترت💢
در بیشتر روایاتی که در بیان حدیث ثقلین واردشدهاند، کتاب الهی و عترت اهلبیت علیهمالسلام بهعنوان دو چیز گرانبها به همگان معرفیشدهاند. اهلبیت علیهمالسلام توضیح دادهاند که منظور از «عترت» در این حدیث، دوازده امام شیعه هستند باید توجه داشت که دربرخی منابع (بهخصوص دربرخی کتب #اهل_سنت)واژه سنتی بهجای عترتی آمده؛اما چون در احادیث بسیار زیادی واژه «عترت» ذکرگردیده،این روایات کمتعدادبوده ولذا نمیتوان به آنها اعتنا نمود💢
#برداشتهایی_از_حدیث_ثقلین
بهظاهر، حدیث ثقلین در سفارش قرآن و عترت به مسلمانان از طرف پیامبر است و احترام به این دو گوهر میتواند برداشت اولیهای باشد که افراد از این حدیث دارند. ولی این حدیث بیانگر چیزی فراترازاحترام به قرآن وعترت پیامبرصلیالله علیه و آله است. در ادامه برداشتهایی که میتوان از حدیث ثقلین نمود بیان میشود💢:
۱- #هدایت_همیشگی_با قرآن و عترت: مطابق این حدیث تا روز قیامت اهلبیت علیهمالسلام و قرآن میتوانند هدایتگر بشر باشند. چراکه به فرمودۀ پیامبر این دو تا روز قیامت وجود دارند💢
۲- #وجود_امام_علیهالسلام_تا #قیامت: مطابق این حدیث تا روز قیامت همیشه امامی وجود دارد که مردم بتوانند از آن بهره ببرند. پس امامت از زمان پیامبر صلیالله علیه و آله تاکنون وجود دارد و به عقیده شیعه امام عصر کنونی، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.💢
۳- #جدا_نشدن_اهلبیت_علیهمالسلام از قرآن: مطابق این روایت اهلبیت علیهمالسلام هیچگاه از قرآن جدا نمیشوند و هر دو سخنی واحد را بیان میکنند. پس سایر افرادی که در طول تاریخ خود را امام و پیشرو معرفی کردهاند نمیتوانند مصداق این حدیث باشند، بلکه فقط معصومان علیهمالسلام هستند که چنین ویژگی را دارند.💢
۴- #مرجعیت_علمی_اهلبیت #علیهمالسلام: همانگونه که قرآن کتابی هدایتگر است و منبعی برای اعتقادات و احکام به شمار میرود، اهلبیت علیهمالسلام نیز مطابق این حدیث مرجعیت علمی دارند که اشتباهی در کار آنها وجود ندارد و میتوانند مورد استفاده همگان قرار گیرند💢
۵- #عصمت_اهلبیت_علیهمالسلام: در این حدیث تصریح شده که اگر افراد به قرآن و عترت چنگ زنند، گمراه نمیشود. پس قرآن و عترت منابعی بدون اشتباه هستند که تمسک به آنها چنین ویژگی خواهد داشت. چراکه این دو از هم جدا نمیشوند و اگر یکی از آنها دارای لغزشی باشد، نمیتواند هدایتگر باشد. پس این حدیث میتواند ثابت کند که اهلبیت علیهمالسلام عصمت دارند💢
۶- #لزوم_تبعیت_از_اهل_معصومان #علیهمالسلام: مطابق حدیث ثقلین، عترت در کنار قرآن کریم قرارگرفته است؛ بنابراین همانگونه که تبعیت از قرآن بر هر مسلمانی واجب است، تبعیت از معصومان نیز واجب و لازم است💢
#پینوشتها:💢
۱. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، تهران: اسلامیه، ۱۳۹۵ ق، ج۱،(ص) ۲۳۴، ح ۴۴.
۲. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، تهران: المطبعه العلمیه، ۱۳۸۰ ق، ج۱،(ص) ۵.
۳. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، همان، ج۱،(ص) ۲۳۴، ح ۴۵.
۴. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایه الأثر فی النص علی الأئمه الإثنی عشر، محقق / مصحح: حسینی کوه کمری، عبداللطیف، قم: بیدار،۱۴۰۱ ق، ص۹۱💢
#پاسخ⬇️
#حدیث « #ثقلین » یکی از احادیث معروف پیامبر صلیالله علیه و آله است که در آن قرآن و عترت (اهلبیت خودش) را بهعنوان دو محور اصلی بعد از خودشان معرفی میکنند. متن این حدیث چنین است:
#إِنِّی_تَارِکٌ_فِیکُمُ_الثَّقَلَینِ_کِتَابَ_اللَّهِ #وَ_عِتْرَتِی_أَهْلَ_بَیتِی_فَإِنَّهُمَا_لَنْ #یفْتَرِقَا_حَتَّی_یرِدَا_عَلَی_الْحَوْضَ. من در میان شما دو شیء نفیس و گرانبها را بجا میگذارم که آن دو کتاب خدا و عترتم (اهلبیتم) است؛وآن دواز یکدیگر جدا نشوند تا آنکه در حوض کوثر نزد من آیند💢
#این_حدیث_در_منابع_بسیار زیادی از شیعه و سنی نقلشده است. به دلیل تعداد زیاد این احادیث، نقل همه آنها دراین نوشتار ممکن نیست.با توجه به نقل این روایت در منابع مختلف و با اسناد زیاد، این حدیث از جهت #سندی_متواتر بوده و کاملاً معتبر است💢
#در_مورد_زمان_و_مکان_صدور_این حدیث روایات بسیاری وجود دارد. بهعنوان مثال برخی روایات صدور حدیث مذکور را در آخرین خطبههای پیامبر صلیالله علیه و آله میدانند و برخی آن را در عید غدیر حجةالوداع معرفی کردهاند.نقطه مشترک احادیث اشاره شده در این است که پیامبر صلیالله علیه و آله در واپسین روزهای زندگی خود حدیث ثقلین را بیان و ابلاغ فرمودهاند. همچنین از این روایات میتوان برداشت نمود که ایشان نه یکبار بلکه چندین بار به بیان حدیث ثقلین پرداختهاند. این کار میتواند اهمیت حدیث ثقلین را نیز نشان دهد💢
#منظور_از_عترت💢
در بیشتر روایاتی که در بیان حدیث ثقلین واردشدهاند، کتاب الهی و عترت اهلبیت علیهمالسلام بهعنوان دو چیز گرانبها به همگان معرفیشدهاند. اهلبیت علیهمالسلام توضیح دادهاند که منظور از «عترت» در این حدیث، دوازده امام شیعه هستند باید توجه داشت که دربرخی منابع (بهخصوص دربرخی کتب #اهل_سنت)واژه سنتی بهجای عترتی آمده؛اما چون در احادیث بسیار زیادی واژه «عترت» ذکرگردیده،این روایات کمتعدادبوده ولذا نمیتوان به آنها اعتنا نمود💢
#برداشتهایی_از_حدیث_ثقلین
بهظاهر، حدیث ثقلین در سفارش قرآن و عترت به مسلمانان از طرف پیامبر است و احترام به این دو گوهر میتواند برداشت اولیهای باشد که افراد از این حدیث دارند. ولی این حدیث بیانگر چیزی فراترازاحترام به قرآن وعترت پیامبرصلیالله علیه و آله است. در ادامه برداشتهایی که میتوان از حدیث ثقلین نمود بیان میشود💢:
۱- #هدایت_همیشگی_با قرآن و عترت: مطابق این حدیث تا روز قیامت اهلبیت علیهمالسلام و قرآن میتوانند هدایتگر بشر باشند. چراکه به فرمودۀ پیامبر این دو تا روز قیامت وجود دارند💢
۲- #وجود_امام_علیهالسلام_تا #قیامت: مطابق این حدیث تا روز قیامت همیشه امامی وجود دارد که مردم بتوانند از آن بهره ببرند. پس امامت از زمان پیامبر صلیالله علیه و آله تاکنون وجود دارد و به عقیده شیعه امام عصر کنونی، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.💢
۳- #جدا_نشدن_اهلبیت_علیهمالسلام از قرآن: مطابق این روایت اهلبیت علیهمالسلام هیچگاه از قرآن جدا نمیشوند و هر دو سخنی واحد را بیان میکنند. پس سایر افرادی که در طول تاریخ خود را امام و پیشرو معرفی کردهاند نمیتوانند مصداق این حدیث باشند، بلکه فقط معصومان علیهمالسلام هستند که چنین ویژگی را دارند.💢
۴- #مرجعیت_علمی_اهلبیت #علیهمالسلام: همانگونه که قرآن کتابی هدایتگر است و منبعی برای اعتقادات و احکام به شمار میرود، اهلبیت علیهمالسلام نیز مطابق این حدیث مرجعیت علمی دارند که اشتباهی در کار آنها وجود ندارد و میتوانند مورد استفاده همگان قرار گیرند💢
۵- #عصمت_اهلبیت_علیهمالسلام: در این حدیث تصریح شده که اگر افراد به قرآن و عترت چنگ زنند، گمراه نمیشود. پس قرآن و عترت منابعی بدون اشتباه هستند که تمسک به آنها چنین ویژگی خواهد داشت. چراکه این دو از هم جدا نمیشوند و اگر یکی از آنها دارای لغزشی باشد، نمیتواند هدایتگر باشد. پس این حدیث میتواند ثابت کند که اهلبیت علیهمالسلام عصمت دارند💢
۶- #لزوم_تبعیت_از_اهل_معصومان #علیهمالسلام: مطابق حدیث ثقلین، عترت در کنار قرآن کریم قرارگرفته است؛ بنابراین همانگونه که تبعیت از قرآن بر هر مسلمانی واجب است، تبعیت از معصومان نیز واجب و لازم است💢
#پینوشتها:💢
۱. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، تهران: اسلامیه، ۱۳۹۵ ق، ج۱،(ص) ۲۳۴، ح ۴۴.
۲. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، تهران: المطبعه العلمیه، ۱۳۸۰ ق، ج۱،(ص) ۵.
۳. شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، همان، ج۱،(ص) ۲۳۴، ح ۴۵.
۴. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایه الأثر فی النص علی الأئمه الإثنی عشر، محقق / مصحح: حسینی کوه کمری، عبداللطیف، قم: بیدار،۱۴۰۱ ق، ص۹۱💢
Forwarded from پشتیبانی ندای اسلام
#چرا_مراسم_عزاداری #امام_حسین(ع) پیش از #شهادت ایشان برگزار میشود؟💢
عزاداری، احیای خط شهادت و رساندن صدای مظلومیت آل علی به گوش جهانیان است. این موضوع زمان و مکان ندارد و هر زمان که زمینه آماده است، میتوان مجالس عزا را بر پا کرد. نقش عزاداری در حفظ فرهنگ عاشورا مهم است و آثار و برکات خوبی برای بشر داشته و خواهد داشت.
افزون بر این، کاروان امام حسین روز دوم محرّم سال ۶۱ هجری وارد کربلا شد، پس از آن سپاه کوفیان به تدریج وارد شدند و عزا و مصیبت خاندان اهل بیت(ع) از همان زمان آغاز شد.
روز نهم (تاسوعا) کاروان امام را محاصره کامل کرده، روز دهم (عاشورا) آن بزرگوار و یارانش را به شهادت رساندند.
بنابراین چون اصل گرفتاری حضرت از دهۀ اوّل محرم آغاز شده است، پیروان حضرت از اوّل محرم عزاداری میکنند.
امام رضا(ع) فرمود: هنگامی که ماه محرم شروع میشد، دیگر کسی پدرم را خندان نمیدید و هر روز ناراحتی او بیشتر میشد تا روز دهم محرم. پس وقتی روز دهم میرسید، آن روز روز مصیبت و اندوه و گریۀ او بود.🔰🏴
از سوی دیگر این عزاداریهای میتواند ما را برای مصیبت بزرگ روز عاشورا آمادهتر کند.
عزاداری از ابتدای محرم سابقه تاریخی دارد. آغاز عزاداری در دهه اوّل محرم آن هم به صورت فراگیر همانند عزاداری امروزه را میتوان از عصر معزالدوله دیلمی از سلسله آل بویه دانست🔰🏴
معزالدّوله اولین کسی است که فرمان داد مردم شیعۀ بغداد در دهۀ اوّل محرم برای امام حسین(ع) سیاه بپوشند و بازار را سیاهپوش کنند و در روز عاشورا دکّانها را ببندند و از طباخی جلوگیری کنند و تعطیل عمومی نمایند. این مراسم در تمام کشورهای اسلامی از جمله ایران تا اوایل سلطنت سلجوقیان معمول بود و تا امروز ادامه دارد.🏴🔰
#پینوشتها:
۱. امالی صدوق، ص۱۲۸. کَانَ أَبِی(ع) إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ...
۲. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۹۴
۳. جواد محدّثی، فرهنگ عاشورا، ص۳۱۳💢🏴🔰
عزاداری، احیای خط شهادت و رساندن صدای مظلومیت آل علی به گوش جهانیان است. این موضوع زمان و مکان ندارد و هر زمان که زمینه آماده است، میتوان مجالس عزا را بر پا کرد. نقش عزاداری در حفظ فرهنگ عاشورا مهم است و آثار و برکات خوبی برای بشر داشته و خواهد داشت.
افزون بر این، کاروان امام حسین روز دوم محرّم سال ۶۱ هجری وارد کربلا شد، پس از آن سپاه کوفیان به تدریج وارد شدند و عزا و مصیبت خاندان اهل بیت(ع) از همان زمان آغاز شد.
روز نهم (تاسوعا) کاروان امام را محاصره کامل کرده، روز دهم (عاشورا) آن بزرگوار و یارانش را به شهادت رساندند.
بنابراین چون اصل گرفتاری حضرت از دهۀ اوّل محرم آغاز شده است، پیروان حضرت از اوّل محرم عزاداری میکنند.
امام رضا(ع) فرمود: هنگامی که ماه محرم شروع میشد، دیگر کسی پدرم را خندان نمیدید و هر روز ناراحتی او بیشتر میشد تا روز دهم محرم. پس وقتی روز دهم میرسید، آن روز روز مصیبت و اندوه و گریۀ او بود.🔰🏴
از سوی دیگر این عزاداریهای میتواند ما را برای مصیبت بزرگ روز عاشورا آمادهتر کند.
عزاداری از ابتدای محرم سابقه تاریخی دارد. آغاز عزاداری در دهه اوّل محرم آن هم به صورت فراگیر همانند عزاداری امروزه را میتوان از عصر معزالدوله دیلمی از سلسله آل بویه دانست🔰🏴
معزالدّوله اولین کسی است که فرمان داد مردم شیعۀ بغداد در دهۀ اوّل محرم برای امام حسین(ع) سیاه بپوشند و بازار را سیاهپوش کنند و در روز عاشورا دکّانها را ببندند و از طباخی جلوگیری کنند و تعطیل عمومی نمایند. این مراسم در تمام کشورهای اسلامی از جمله ایران تا اوایل سلطنت سلجوقیان معمول بود و تا امروز ادامه دارد.🏴🔰
#پینوشتها:
۱. امالی صدوق، ص۱۲۸. کَانَ أَبِی(ع) إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ...
۲. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۷، ص۹۴
۳. جواد محدّثی، فرهنگ عاشورا، ص۳۱۳💢🏴🔰
چرادرکنارعدم تحمل برخی و عصبانیت آنان ازاصل دین،به فواید بزرگ مراقبتها والزامات اجتماعی با معیارهای دینی درتشویق جامعه بهدینداری پرداخته نمیشود؟هزاران بحران اخلاقی بهوسیله رعایت و مراقبتهای اخلاقی الزامی رفع شده مردم با همین الزامات اخلاقی باخیال راحت نوامیس خودرابه محیطهای علمی واقتصادی وسیاسی میفرستند وکمتر نگران آلوده شدن خودو عزیزانشان به فسادوانحرافات اخلاقی هستند.
۶. نکته آخر اینکه بله این راهم باید بهعنوان یک تکلیف وضرورت قطعی درنظر بگیریم که به همان اندازه که وظیفهداریم به احکام اولیه شریعت پایبندباشیم وبراجرای آن اهتمام بورزیم،به همان اندازه هم به نکاتی که درمقدمه بیان شدوقواعدی مانند احکام ثانویه شرعی ومسئله وهن دین هم باید التزام داشته باشیم. در نظر نگرفتن تطابق عرف وقانون واموری از این قبیل نیزموجب سقوط باورهای دینی میگردد.
#نتیجه:
پیشبینی عاقبت اجباری واختیاری بودن الزامات اخلاقی شرعی،چندان قابل صحتسنجی ومترکردن نیست. نگاه تکبُعدی وتک علتی دررابطه با پدیدۀ دینگریزی میتواندبه ماآدرسی غلط داده وموجب بدترکردن وضعیت دینداری واخلاقی جامعه شود. رعایت بسیاری ازحدودوتکالیف اسلامی نفرت زااست واگربااین منطق دینگریزی باآنان مواجه شویم باید رسالت انبیاء واولیاء تعطیل میشد. درواقع فکر نکنیم که دایرۀ بدآمدو تلخی دینگریزان،محدودبه امرحجاب و امثالهم همچنین نبایددردین اسلام هممذهب رامانندموم درمشت خوشآمد جامعه قرارنمیدهندتابه هر شکلی دربیاید چراکه هدف از دینداری محقق نخواهدشد.درکنار دینگریزی عدهای،ازترویج وصیانت از دین واخلاق دینی درپی قانون حجاب نیزنبایدغافل شداگرحجاب سروبدن قانونی نبودبانوان بپوشش میتوانستند
نقش فوقالعاده مؤثری درزدودن سایر مظاهر دینی واخلاقی وآسیبهای اجتماعی نسبت به سایرین داشته باشند.
تمام این نکات درکنار رعایت سایر اصول عقلانی دراسلام ماننداحکام ثانوی،قدر مقدروقاعده میسوراهم و مهم و...قابلتغییروتعدیل است.💢
#پینوشتها:
۱).سوره مبارکه البقرة، آیه ۲۸۶،«لا یكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها»؛خداوند هیچکس را،جز بهاندازه تواناییاش، تکلیف نمیکند.
۲)برخی ازاحکام اسلام که درمورد آنها نیازبه مقدمهچینی وزمینهسازی بوده،درچندمرحله تشریع شدهاند. مشهورترین حکم تدریجی که ازدیرباز موردتوجه مفسرین وصاحبنظران بوده،حکم تحریم خمروشراب که در چندمرحله وطبق طاقت جامعه بهطور مطلق حرام گردید.حرمت رباوحکم جهادنیزبه نظربعضی بهصورت تدریجی بیانشده
۳)درواقع هرگاه اجرای احکام الهی بهصورت دفعی ممکن بودواجب است این احکام بهصورت یکدفعه برای مردم بیان ودرنهایت اجراشوند؛امااگر اجرای برخی ازاحکام به علت فقدان زمینههای لازم،باعث بدبینی مردم نسبت به دین وهمچنین سبب وهن و هتک حرمت اسلام شود،لازم این دستورات بهصورت تدریجی بیان و اجراشوندتابهتدریج زمینه برای اجرای کامل احکام فراهم شود(حیدری، حمیده، جایگاه تدریج دربیان و اجرای احکام درعصر غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف،خبرگزاری رسمی حوزه، ۱۴ فروردین ۱۴۰۰، کد خبر:۹۵۱۶۶۴).
۴)اصل برائت به زبان ساده یعنی اصل براین که انسان تکلیفی ندارد،مگر اینکه خلاف آن ثابت شوداصل برائت ازاقسام اصول عملی که وظیفه عملی مکلف رادر مواردی که بعدازجستوجو وعدم دستیابی به دلیل،درتکلیف واقعی شک مینماید،تعیین نموده وبه برائت ذمه اواز تکلیف مشکوک حکم میکند؛به بیان دیگر،مرادازاصل برائت، اصلی ازاصول عملی که هنگام شک مکلف درتکلیف وعدم دسترسی وی به حجت شرعی،اجرامیشودودر مقام عمل،مکلف راموظف به انجام آن تکلیف نمیداند؛برای مثال، هنگامیکه مکلف بعد ازجستوجوو عدم دستیابی به دلیل،درحرمت یاحلیت استعمال دخانیات شک میکنداصل برائت جاری نموده وبه حلیت استعمال آن حکم میکندوازعقوبت مخالفت احتمالی باحکم واقعی،ایمن میشود(مطهری،مرتضی،آشنایی با علوم اسلامی، ج۳، ص۵۸).
۵)اصل صحت یاقاعده صحت به معنای بنارابرصحت ودرست انگاشتن عمل گذاشتن مگراینکه خلاف آن اثبات گردداین اصل درفقه واخلاق کاربردفراوانی داردبرای این قاعده سه معنای کاربردی درنظر گرفته شده که شامل جوازتکلیفی،جوازوضعی وصحت معاملات مثلاً شک میکنیم،آیاقصاب مسلمان، سرگوسفندرادرست ذبح کرده یاغسال مسلمان،میت راصحیح غسل داده، بنارابرصحت عمل وی میگذاریم.
۶).شهیدمطهری درتوضیح این سیرۀ اسلامی (تقدم بشارت برتنفر)گفته
۷)گاهی بعضی ازدعوتها نهتنهاسوق دادن وقائدیت نیست،بلكه تنفیر است،یعنی نفرت ایجادكردن وفرار دادن؛واین،اصلی است روانی؛روح وروان انسان اینطور همان مثال بچه ومدرسه راعرض میکنیم:بسیاری از اوقات،پدرو مادرها یا بعضی ازمعلمهای بچهها بهجای تبشیر و انذار، تنفیر میكنند، یعنی كاری میکنند كه در روح بچه یك حالت تنفّر و گریز از مدرسه پیدا بشود و عكسالعمل روح این بچه گریز از مدرسه است.💢 #ادامه_دارد
۶. نکته آخر اینکه بله این راهم باید بهعنوان یک تکلیف وضرورت قطعی درنظر بگیریم که به همان اندازه که وظیفهداریم به احکام اولیه شریعت پایبندباشیم وبراجرای آن اهتمام بورزیم،به همان اندازه هم به نکاتی که درمقدمه بیان شدوقواعدی مانند احکام ثانویه شرعی ومسئله وهن دین هم باید التزام داشته باشیم. در نظر نگرفتن تطابق عرف وقانون واموری از این قبیل نیزموجب سقوط باورهای دینی میگردد.
#نتیجه:
پیشبینی عاقبت اجباری واختیاری بودن الزامات اخلاقی شرعی،چندان قابل صحتسنجی ومترکردن نیست. نگاه تکبُعدی وتک علتی دررابطه با پدیدۀ دینگریزی میتواندبه ماآدرسی غلط داده وموجب بدترکردن وضعیت دینداری واخلاقی جامعه شود. رعایت بسیاری ازحدودوتکالیف اسلامی نفرت زااست واگربااین منطق دینگریزی باآنان مواجه شویم باید رسالت انبیاء واولیاء تعطیل میشد. درواقع فکر نکنیم که دایرۀ بدآمدو تلخی دینگریزان،محدودبه امرحجاب و امثالهم همچنین نبایددردین اسلام هممذهب رامانندموم درمشت خوشآمد جامعه قرارنمیدهندتابه هر شکلی دربیاید چراکه هدف از دینداری محقق نخواهدشد.درکنار دینگریزی عدهای،ازترویج وصیانت از دین واخلاق دینی درپی قانون حجاب نیزنبایدغافل شداگرحجاب سروبدن قانونی نبودبانوان بپوشش میتوانستند
نقش فوقالعاده مؤثری درزدودن سایر مظاهر دینی واخلاقی وآسیبهای اجتماعی نسبت به سایرین داشته باشند.
تمام این نکات درکنار رعایت سایر اصول عقلانی دراسلام ماننداحکام ثانوی،قدر مقدروقاعده میسوراهم و مهم و...قابلتغییروتعدیل است.💢
#پینوشتها:
۱).سوره مبارکه البقرة، آیه ۲۸۶،«لا یكَلِّفُ اللَّهُ نَفسًا إِلّا وُسعَها»؛خداوند هیچکس را،جز بهاندازه تواناییاش، تکلیف نمیکند.
۲)برخی ازاحکام اسلام که درمورد آنها نیازبه مقدمهچینی وزمینهسازی بوده،درچندمرحله تشریع شدهاند. مشهورترین حکم تدریجی که ازدیرباز موردتوجه مفسرین وصاحبنظران بوده،حکم تحریم خمروشراب که در چندمرحله وطبق طاقت جامعه بهطور مطلق حرام گردید.حرمت رباوحکم جهادنیزبه نظربعضی بهصورت تدریجی بیانشده
۳)درواقع هرگاه اجرای احکام الهی بهصورت دفعی ممکن بودواجب است این احکام بهصورت یکدفعه برای مردم بیان ودرنهایت اجراشوند؛امااگر اجرای برخی ازاحکام به علت فقدان زمینههای لازم،باعث بدبینی مردم نسبت به دین وهمچنین سبب وهن و هتک حرمت اسلام شود،لازم این دستورات بهصورت تدریجی بیان و اجراشوندتابهتدریج زمینه برای اجرای کامل احکام فراهم شود(حیدری، حمیده، جایگاه تدریج دربیان و اجرای احکام درعصر غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف،خبرگزاری رسمی حوزه، ۱۴ فروردین ۱۴۰۰، کد خبر:۹۵۱۶۶۴).
۴)اصل برائت به زبان ساده یعنی اصل براین که انسان تکلیفی ندارد،مگر اینکه خلاف آن ثابت شوداصل برائت ازاقسام اصول عملی که وظیفه عملی مکلف رادر مواردی که بعدازجستوجو وعدم دستیابی به دلیل،درتکلیف واقعی شک مینماید،تعیین نموده وبه برائت ذمه اواز تکلیف مشکوک حکم میکند؛به بیان دیگر،مرادازاصل برائت، اصلی ازاصول عملی که هنگام شک مکلف درتکلیف وعدم دسترسی وی به حجت شرعی،اجرامیشودودر مقام عمل،مکلف راموظف به انجام آن تکلیف نمیداند؛برای مثال، هنگامیکه مکلف بعد ازجستوجوو عدم دستیابی به دلیل،درحرمت یاحلیت استعمال دخانیات شک میکنداصل برائت جاری نموده وبه حلیت استعمال آن حکم میکندوازعقوبت مخالفت احتمالی باحکم واقعی،ایمن میشود(مطهری،مرتضی،آشنایی با علوم اسلامی، ج۳، ص۵۸).
۵)اصل صحت یاقاعده صحت به معنای بنارابرصحت ودرست انگاشتن عمل گذاشتن مگراینکه خلاف آن اثبات گردداین اصل درفقه واخلاق کاربردفراوانی داردبرای این قاعده سه معنای کاربردی درنظر گرفته شده که شامل جوازتکلیفی،جوازوضعی وصحت معاملات مثلاً شک میکنیم،آیاقصاب مسلمان، سرگوسفندرادرست ذبح کرده یاغسال مسلمان،میت راصحیح غسل داده، بنارابرصحت عمل وی میگذاریم.
۶).شهیدمطهری درتوضیح این سیرۀ اسلامی (تقدم بشارت برتنفر)گفته
۷)گاهی بعضی ازدعوتها نهتنهاسوق دادن وقائدیت نیست،بلكه تنفیر است،یعنی نفرت ایجادكردن وفرار دادن؛واین،اصلی است روانی؛روح وروان انسان اینطور همان مثال بچه ومدرسه راعرض میکنیم:بسیاری از اوقات،پدرو مادرها یا بعضی ازمعلمهای بچهها بهجای تبشیر و انذار، تنفیر میكنند، یعنی كاری میکنند كه در روح بچه یك حالت تنفّر و گریز از مدرسه پیدا بشود و عكسالعمل روح این بچه گریز از مدرسه است.💢 #ادامه_دارد
#روایاتی_که_ثواب_عزاداری و گریه بر امام حسین(ع) را بسیار زیاد و بیحد و مرز دانسته، چگونه قابل توجیه است؟ 💢
این مسئله از چند جهت قابل بررسی است، اما پیش از بررسی دو نکته را یادآور میشویم:
۱- اگر چه برخی از روایات، از جهت سند، ضعیف است و قابل استناد نیست، اما روایات ذکر شده در این موضوع، بسیار است و میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد؛ بنابراین نمیتوان تمام آن روایات را انکار کرد و مردود شمرد.
۲- این گونه روایات، غیر از موضوع عزاداری و ثواب و پاداش آن، در موضوعات بسیار دیگر نیز آمده است، مانند ثواب ذکرهایی چون «لا اله إلاّ الله»، «سبحان الله» که پاداش آنها بسیار دانسته شده، یا ثواب روزه در روزهای خاصی از سال مانند نیمه شعبان.
بنابراین ثواب و پاداش بسیار تنها برای عزاداری امام حسین(ع) نیامده، در بسیاری از اعمال خیر چنین تعبیراتی در روایات آمده است؛ پس در پاسخ، هم جنبه کلی چنین موضوعی باید لحاظ شود و هم خصوص مورد عزاداری باید مورد توجه باشد.
حال پاسخ به سؤال در چند محور قابل بررسی است:
۱- این اعمال از یک طرف وابسته به ما است، که بسیار ناچیز و اندک مینماید، به خصوص آن که توفیق انجام هر عمل خیری از طرف خداوند است، اما طرف دیگر که ثواب و پاداش باشد، وابسته به خداوند و فضل و رحمت بیانتها و خوان گسترده او است. پس برای هر گونه داوری در این موضوع باید جنبه رحمت گسترده الهی مدنظر قرار گیرد.
۲- اگر چه عزاداری و گریه بر سالار شهیدان و اعمال نیک دیگر توسط انسان، از جنبه ظاهر و دنیوی، بسیار ناچیز مینماید، اما صورت باطن این اعمال میتواند بسیار بزرگ و برجسته باشد، حتی به شرح و زبان و قلم در نیاید و چنانچه از ثواب آنها ذکری به میان میآید، از باب نمونه باشد. در روایتی که در کتابهای فقهی و رسالههای عملیه مورد استناد قرار میگیرد، آمده است: اگر شمار افراد در نماز جماعت از ده تن بگذرد، چنانچه درختان عالم، قلم و دریاها، مرکّب و تمام فرشتگان الهی نویسنده شوند، نمیتوانند ثواب یک رکعت از آن را بنویسند.(۱)
بنابراین چنانچه در پاداش عزاداری سالار شهیدان و سوگواری بر حضرت، حتی بهشت جاودان وعده داده شود، جای تعجب ندارد. اصولاً ترسیم حقایق اُخروی و پاداش آن به امور دنیوی و باطن ارزشمند اعمال دنیوی جز بر این قیاس نمیتواند باشد.(۲)
۳- عزاداری برای پیشوای مظلومان و هر عمل نیک دیگر، اگر چه ذاتاً اقتضای پاداش بسیار دارند (و در اصطلاح از حُسن فعلی برخوردار هستند) اما علاوه بر آن باید شرایط دیگر برای تأثیر و علیت را برخورد باشند؛ یعنی علاوه بر حُسن فعلی باید از حُسن فاعلی، انگیزه صحیح فاعل، پاک و خالص بودن عمل و... برخوردار باشد. اگرچه عزاداری، سوگواری و گریه، علت مقتضی برای پاداش بیکران الهی است، اما علّت تامه نیست و در کنار دیگر شرایط لازم، علّیت آن تامه میشود، اگرچه گریه و سوگواری به تنهایی ارزش خود را دارد و ثواب و پاداش آن درهر حال باقی است، اما برای رسیدن به آن ثوابهای بیکران و ثبت جاودان، باید علیت آن تامه باشد.
۴- در کنار وجود شرایط برای تأثیر، باید موانع را نیز بر طرف کرد. چه بسا علیت یک عمل نیک تمام است و ثواب و پاداش وعده داده شده نیز نصیب شخص خواهد شد، اما در همان زمان یا پس از مدتی، انسان عملی را مرتکب میشود که عمل گذشته خود را باطل میکند و از بین میبرد. در همین باره روایت معروفی وارد شده است که پیامبر میان جمعی حضور داشتند و حضرت در بیان پاداش ذکر «لا إله إلاّ الله» فرمود: «به تعداد هر ذکر، خداوند برای گوینده، در بهشت درختی قرار خواهد داد» یکی از یاران گفت: بنابراین درختان ما در بهشت بسیار است. حضرت در پاسخ فرمود: آری، اما مبادا آتشی بفرستید تا درختان را بسوزاند و نابود کند.
در خصوص گریه بر امام حسین(ع) میگوییم: گریه، متفاوت از هر عملی دیگر، ناشی از احساس پاک و شدید انسانی و برخاسته از رقت قلب و خضوع دل است؛ نیز از ریا و مانند آن پاک است، چنان که تولّی و تبرّی (که از فروع مذهب شیعه است) در آن وجود دارد. هم نشان محبت است و هم بیزاری درونی از قاتلان و دشمنان آن حضرت؛ بنابراین، ذاتاً عمل، یا رفتار ارزشمند و مقدس است.
حال اگر این امر ارزشمند در کنار پاکی و صداقت درون باشد، اگر گریه و عزاداری، موجب پیوند روح و جان با سالار شهیدان شده، به ما عزت نفس بخشیده، ما را از گناه و معصیت الهی دور نماید و با هدف عالی او پیوند برقرار کنیم، پاداشهای وعده داده شده محقق خواهد بود و جای شگفتی ندارد.
#پینوشتها:
۱- محمدکاظم طباطبایی، عروة الوثقی، ج۳، ص۱۱۲.
۲- جوادی آملی، تحریر تمهید القواعد، ص۵۲۱.
۳- امالی صدوق، ص۷۰۵؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۸۵؛ بحار الانوار، ج۸، ص۱۸۶، ح ۱۵۴.💢
این مسئله از چند جهت قابل بررسی است، اما پیش از بررسی دو نکته را یادآور میشویم:
۱- اگر چه برخی از روایات، از جهت سند، ضعیف است و قابل استناد نیست، اما روایات ذکر شده در این موضوع، بسیار است و میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد؛ بنابراین نمیتوان تمام آن روایات را انکار کرد و مردود شمرد.
۲- این گونه روایات، غیر از موضوع عزاداری و ثواب و پاداش آن، در موضوعات بسیار دیگر نیز آمده است، مانند ثواب ذکرهایی چون «لا اله إلاّ الله»، «سبحان الله» که پاداش آنها بسیار دانسته شده، یا ثواب روزه در روزهای خاصی از سال مانند نیمه شعبان.
بنابراین ثواب و پاداش بسیار تنها برای عزاداری امام حسین(ع) نیامده، در بسیاری از اعمال خیر چنین تعبیراتی در روایات آمده است؛ پس در پاسخ، هم جنبه کلی چنین موضوعی باید لحاظ شود و هم خصوص مورد عزاداری باید مورد توجه باشد.
حال پاسخ به سؤال در چند محور قابل بررسی است:
۱- این اعمال از یک طرف وابسته به ما است، که بسیار ناچیز و اندک مینماید، به خصوص آن که توفیق انجام هر عمل خیری از طرف خداوند است، اما طرف دیگر که ثواب و پاداش باشد، وابسته به خداوند و فضل و رحمت بیانتها و خوان گسترده او است. پس برای هر گونه داوری در این موضوع باید جنبه رحمت گسترده الهی مدنظر قرار گیرد.
۲- اگر چه عزاداری و گریه بر سالار شهیدان و اعمال نیک دیگر توسط انسان، از جنبه ظاهر و دنیوی، بسیار ناچیز مینماید، اما صورت باطن این اعمال میتواند بسیار بزرگ و برجسته باشد، حتی به شرح و زبان و قلم در نیاید و چنانچه از ثواب آنها ذکری به میان میآید، از باب نمونه باشد. در روایتی که در کتابهای فقهی و رسالههای عملیه مورد استناد قرار میگیرد، آمده است: اگر شمار افراد در نماز جماعت از ده تن بگذرد، چنانچه درختان عالم، قلم و دریاها، مرکّب و تمام فرشتگان الهی نویسنده شوند، نمیتوانند ثواب یک رکعت از آن را بنویسند.(۱)
بنابراین چنانچه در پاداش عزاداری سالار شهیدان و سوگواری بر حضرت، حتی بهشت جاودان وعده داده شود، جای تعجب ندارد. اصولاً ترسیم حقایق اُخروی و پاداش آن به امور دنیوی و باطن ارزشمند اعمال دنیوی جز بر این قیاس نمیتواند باشد.(۲)
۳- عزاداری برای پیشوای مظلومان و هر عمل نیک دیگر، اگر چه ذاتاً اقتضای پاداش بسیار دارند (و در اصطلاح از حُسن فعلی برخوردار هستند) اما علاوه بر آن باید شرایط دیگر برای تأثیر و علیت را برخورد باشند؛ یعنی علاوه بر حُسن فعلی باید از حُسن فاعلی، انگیزه صحیح فاعل، پاک و خالص بودن عمل و... برخوردار باشد. اگرچه عزاداری، سوگواری و گریه، علت مقتضی برای پاداش بیکران الهی است، اما علّت تامه نیست و در کنار دیگر شرایط لازم، علّیت آن تامه میشود، اگرچه گریه و سوگواری به تنهایی ارزش خود را دارد و ثواب و پاداش آن درهر حال باقی است، اما برای رسیدن به آن ثوابهای بیکران و ثبت جاودان، باید علیت آن تامه باشد.
۴- در کنار وجود شرایط برای تأثیر، باید موانع را نیز بر طرف کرد. چه بسا علیت یک عمل نیک تمام است و ثواب و پاداش وعده داده شده نیز نصیب شخص خواهد شد، اما در همان زمان یا پس از مدتی، انسان عملی را مرتکب میشود که عمل گذشته خود را باطل میکند و از بین میبرد. در همین باره روایت معروفی وارد شده است که پیامبر میان جمعی حضور داشتند و حضرت در بیان پاداش ذکر «لا إله إلاّ الله» فرمود: «به تعداد هر ذکر، خداوند برای گوینده، در بهشت درختی قرار خواهد داد» یکی از یاران گفت: بنابراین درختان ما در بهشت بسیار است. حضرت در پاسخ فرمود: آری، اما مبادا آتشی بفرستید تا درختان را بسوزاند و نابود کند.
در خصوص گریه بر امام حسین(ع) میگوییم: گریه، متفاوت از هر عملی دیگر، ناشی از احساس پاک و شدید انسانی و برخاسته از رقت قلب و خضوع دل است؛ نیز از ریا و مانند آن پاک است، چنان که تولّی و تبرّی (که از فروع مذهب شیعه است) در آن وجود دارد. هم نشان محبت است و هم بیزاری درونی از قاتلان و دشمنان آن حضرت؛ بنابراین، ذاتاً عمل، یا رفتار ارزشمند و مقدس است.
حال اگر این امر ارزشمند در کنار پاکی و صداقت درون باشد، اگر گریه و عزاداری، موجب پیوند روح و جان با سالار شهیدان شده، به ما عزت نفس بخشیده، ما را از گناه و معصیت الهی دور نماید و با هدف عالی او پیوند برقرار کنیم، پاداشهای وعده داده شده محقق خواهد بود و جای شگفتی ندارد.
#پینوشتها:
۱- محمدکاظم طباطبایی، عروة الوثقی، ج۳، ص۱۱۲.
۲- جوادی آملی، تحریر تمهید القواعد، ص۵۲۱.
۳- امالی صدوق، ص۷۰۵؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۸۵؛ بحار الانوار، ج۸، ص۱۸۶، ح ۱۵۴.💢