#اصول_عقائد_اسلامی**💢
#توحید**💢
#بخش_سوم (*موجودیّت خداوند*)
💢برای اثبات این مدعا براهین متعددی از فلاسفه الهی تقریر و بیان شده که میتوان گفت بهترین برهان در این قسم،برهان امکان و وجوب از شیخ الرئیس حکیم بوعلی است💢
💢میشود با تصحیح کوچکی در متن این استدلال آنرا اینطوربیان کرد🔰
1⃣ #بخش_اول_استدلال🔰
#موجودات_یا_نفس_وجودند*
#و_یا_اتصاف_به_وجود_دارند*
💢یکبار میگوییم:
#وجود_موجود_است*
#یکبار_دیگر_میگوییم:
#انسان_موجود_است*
#یعنی_انسان متصف به وجود است*
#ثبوت_وجود_برای خودش ضروری #چنانچه_بگوییم:
#وجود_موجود_* و نیازمند علت نیست*
#مثل اینکه بگیم:*علی علی است*
خب همگی میدانیم که ثبوت علی برای خودش ضروری ومحتاج علت نیست*
#اما حالا اگر همین علی بخواهد موجود باشد یا به عبارت دیگر متصف به وجود شود محتاج علت خواهد بود.
یعنی اگر بگوییم:"علی موجود است"، این علی برای وجودش نیازمند علت است چرا که خود "علی" به تنهایی هم میتواند موجود و هم میتواند معدوم باشد.
لذا اگر بدون علت موجود شود سوال ایجاد میشود که علی که به خودی خود هم میتوانست موجود شود و هم معدوم، چگونه موجود شد؟ و بدیهی است که در این هنگام نیازمند علت خواهد بود*
بر خلاف وجود که به خودی خود موجود است💢
💢پس اصطلاحا وجود
#واجب_الوجود* گویند و ماهیاتی که متصف به وجود میگردند را ممکن الوجود چرا که برای وجودشان محتاج علت اند*
2⃣ #بخش_دوم_استدلال🔰
طبق بیانی که در بخش نخست از استدلال بیان شد، بغیر از وجود که واجب است باقی موجودات همگی ممکن اند و برای وجود داشتن محتاج علت اند*
حال اگر یک موجود را معلول موجود دیگر بدانیم در حالی که خود آن موجود معلول موجود دیگر و این سلسله را تا بی نهایت ادامه دهیم، تسلسل خواهد افتاد داد.
💢 #تسلسل_یعنی_چه؟
فرض کنید به الف بگویند بدو، بگوید نمیدوم تا ۲ بدود، به ۲ بگویند بدو، بگوید نمیدوم تا ۳ بدود و همینطور الی***
هیچگاه هیچکدام نمیدوند و این معنای تسلسل*
حال اگر در این مساله نیز تسلسل رخ دهد هیچ موجودی وجود نمیابد درحالی که این فرض باطل است، چرا که هر شخص حداقل بوجود خود یقین دارد*
3⃣ #بخش_سوم_استدلال🔰
پس نتیجه میگیریم که سلسله علل باید به جایی قطع شود که موجودی بدون علت وجود داشته باشد.
این موجود را به تعبیر فلسفی *علة العلل*يا *واجب الوجود* و به تعبیر شرعی *پروردگار*و *خدا* مینامیم💢
#ادامه_دارد
#توحید**💢
#بخش_سوم (*موجودیّت خداوند*)
💢برای اثبات این مدعا براهین متعددی از فلاسفه الهی تقریر و بیان شده که میتوان گفت بهترین برهان در این قسم،برهان امکان و وجوب از شیخ الرئیس حکیم بوعلی است💢
💢میشود با تصحیح کوچکی در متن این استدلال آنرا اینطوربیان کرد🔰
1⃣ #بخش_اول_استدلال🔰
#موجودات_یا_نفس_وجودند*
#و_یا_اتصاف_به_وجود_دارند*
💢یکبار میگوییم:
#وجود_موجود_است*
#یکبار_دیگر_میگوییم:
#انسان_موجود_است*
#یعنی_انسان متصف به وجود است*
#ثبوت_وجود_برای خودش ضروری #چنانچه_بگوییم:
#وجود_موجود_* و نیازمند علت نیست*
#مثل اینکه بگیم:*علی علی است*
خب همگی میدانیم که ثبوت علی برای خودش ضروری ومحتاج علت نیست*
#اما حالا اگر همین علی بخواهد موجود باشد یا به عبارت دیگر متصف به وجود شود محتاج علت خواهد بود.
یعنی اگر بگوییم:"علی موجود است"، این علی برای وجودش نیازمند علت است چرا که خود "علی" به تنهایی هم میتواند موجود و هم میتواند معدوم باشد.
لذا اگر بدون علت موجود شود سوال ایجاد میشود که علی که به خودی خود هم میتوانست موجود شود و هم معدوم، چگونه موجود شد؟ و بدیهی است که در این هنگام نیازمند علت خواهد بود*
بر خلاف وجود که به خودی خود موجود است💢
💢پس اصطلاحا وجود
#واجب_الوجود* گویند و ماهیاتی که متصف به وجود میگردند را ممکن الوجود چرا که برای وجودشان محتاج علت اند*
2⃣ #بخش_دوم_استدلال🔰
طبق بیانی که در بخش نخست از استدلال بیان شد، بغیر از وجود که واجب است باقی موجودات همگی ممکن اند و برای وجود داشتن محتاج علت اند*
حال اگر یک موجود را معلول موجود دیگر بدانیم در حالی که خود آن موجود معلول موجود دیگر و این سلسله را تا بی نهایت ادامه دهیم، تسلسل خواهد افتاد داد.
💢 #تسلسل_یعنی_چه؟
فرض کنید به الف بگویند بدو، بگوید نمیدوم تا ۲ بدود، به ۲ بگویند بدو، بگوید نمیدوم تا ۳ بدود و همینطور الی***
هیچگاه هیچکدام نمیدوند و این معنای تسلسل*
حال اگر در این مساله نیز تسلسل رخ دهد هیچ موجودی وجود نمیابد درحالی که این فرض باطل است، چرا که هر شخص حداقل بوجود خود یقین دارد*
3⃣ #بخش_سوم_استدلال🔰
پس نتیجه میگیریم که سلسله علل باید به جایی قطع شود که موجودی بدون علت وجود داشته باشد.
این موجود را به تعبیر فلسفی *علة العلل*يا *واجب الوجود* و به تعبیر شرعی *پروردگار*و *خدا* مینامیم💢
#ادامه_دارد
ندای اسلام
#اصول_عقائد_اسلامی***💢 #توحید***💢 💢 #بخش_چهارم_بی_علّت_بودن #وجود_خداوند* متوجه شدیم که سلسله عِلَل میبایست به موجودی ختم گردد که خود معلول برای علت دیگری نیست و اِلّا تسلسل صورت میپذیرد* #حالا_اگر_تسلسل_صورت_بگیرد_چه _اتفاقی_رخ_خواهد_داد*؟؟؟…
#اصول_عقائد_اسلامی***💢
#توحید ***💢
#بخش_پنجم_صِرافت_ذات💢
در این بخش میخواهیم اثبات کنیم که وجود خداوند از هیچ جهت محدود نیست و خداوند تمام کمالات را بطور لایتناهی داراست*
یک شخص ممکن است که پول زیادی داشته باشد اما اگر چند روز تمام آنهارا بذل و بخشش کند تمام میشوند*شخص دیگری ممکن *دانا* باشد اما اگر از او بپرسید که چندصد کهکشان در عالم هستی وجود دار*تعداد دقیق آنهارا نداند؛ این افراد همگی در کمال خود محدود اند*
اما خدای عزوجل هم در وجود خود و هم در کمالات خود نامتناهی است؛ یعنی نقطه ای یافت نمیشود که خداوند در آن نقطه حاضر نباشد، یا به آن علم نداشته باشد، یا دست قدرتش از آن کوتاه باشد و****
برهانی راپیشترازجناب بوعلی بیان کردیم به نام #برهان_امکان_و #وجوب* که از این برهان با تصحیح کوچکی که در آن انجام دادیم استنباط کردیم که:
#اولا؛ خداوند وجود دارد*
#ثانیا؛ وجود علت ندارد و به خود موجود*
این برهان بوعلی، *تتمه* ای دارد که بیشتر فلسفه پژوهان از آن غافلند.
بو علی از این برهان تعبیر میکند به #واجب_الوجود_ماهیّته_إنّیّته💢
به عبارت ساده اینکه *برای وجود خداوند نمیتوان حدّی قائل شد*
💢مفاد کلی این برهان از این قرار است:
که بنابر آنچه که اثبات شد که خداوند واجب الوجود است و برای وجودش نیاز به علت ندارد، حالا میخواهیم اثبات کنیم هرآنچه که محدود باشد محتاج علت است و از آنجایی که خداوند بی نیاز از علت است نامحدود خواهد بود*
1⃣ #مقدمه_اول_برهان💢
موجودات محدود بلحاظ عقلی دو جهت دارند:💢
الف) #اینکه وجود دارند
ب) #اینکه محدودند *به تعبیر فلسفی #ماهیت_دارند*
2⃣ #مقدمه_دوم_برهان💢
#وجود_و_ماهیت غیر از هم اند؛ وجود یک شخص به معنای تحقق آن شخص است و ماهیت او به معنای محدود بودن اوست*
#برای_مثال؛ 💢
علی به عنوان یک موجود محدود یک ماهیت دارد که از آن تعبیر میکنیم به *علی* و یک وجود دارد که از آن تعبیر به * #وجود_علی* میکنیم*
سپس از آنجایی که این ماهیت و وجود در خارج یکی هستند و اتحاد دارند میگیم:
*علی وجود دارد*
3⃣ #مقدمه_سوم_برهان💢
هرگاه بخواهد با چیزی غیر خودش اتحاد برقرار کند نیازمند علت خواهد بود.
💢 #یک_مثال۶بزنم🔰
یکبار شما میگویید:*علی علی است*
خب علی اصلا نمیتواند علی نباشد، فرض ندار*
مگر میشود هم علی باشد و هم نه*
پس این گزاره محتاج علت نیست*
اما یکبار میگوییم: علی موجود
آیا ماهیت علی میتواند موجود نباشد؟ با اندک تعقلی میفهمیم که علی به خودی خود ضرورت ندارد تا موجود باشد بلکه میتواند معدوم هم باشد*
💢پس در این هنگام محتاج علتی است که بوسیله آن موجود گردد چرا که خودش به تنهایی ضرورتی برای موجود شدن نداشت*
#پس شیء برای متحد شدن با غیر خودش محتاج علت*
4⃣ #نتیجه برهان💢
💢خداوند اگر بخواهد محدود باشد یا به تعبیر فلسفی ماهیت داشته باشد آنگاه همچون علی که یک ماهیت بود و برای موجود شدن محتاج علت بود، برای وجودش نیاز مند علت خواهد شد.
در حالی که اثبات شد وجود خداوند علت ندارد و به خودی خود موجود*
💢 #خداوند_خودِ_وجود_است*
#وقتی_میگیم_که : خدا موجود است
هستی را برای خود هستی اثبات کرده ایم*
مثل زمانی که میگفتیم: *علی همان علی*
#ادامه_دارد💢
#توحید ***💢
#بخش_پنجم_صِرافت_ذات💢
در این بخش میخواهیم اثبات کنیم که وجود خداوند از هیچ جهت محدود نیست و خداوند تمام کمالات را بطور لایتناهی داراست*
یک شخص ممکن است که پول زیادی داشته باشد اما اگر چند روز تمام آنهارا بذل و بخشش کند تمام میشوند*شخص دیگری ممکن *دانا* باشد اما اگر از او بپرسید که چندصد کهکشان در عالم هستی وجود دار*تعداد دقیق آنهارا نداند؛ این افراد همگی در کمال خود محدود اند*
اما خدای عزوجل هم در وجود خود و هم در کمالات خود نامتناهی است؛ یعنی نقطه ای یافت نمیشود که خداوند در آن نقطه حاضر نباشد، یا به آن علم نداشته باشد، یا دست قدرتش از آن کوتاه باشد و****
برهانی راپیشترازجناب بوعلی بیان کردیم به نام #برهان_امکان_و #وجوب* که از این برهان با تصحیح کوچکی که در آن انجام دادیم استنباط کردیم که:
#اولا؛ خداوند وجود دارد*
#ثانیا؛ وجود علت ندارد و به خود موجود*
این برهان بوعلی، *تتمه* ای دارد که بیشتر فلسفه پژوهان از آن غافلند.
بو علی از این برهان تعبیر میکند به #واجب_الوجود_ماهیّته_إنّیّته💢
به عبارت ساده اینکه *برای وجود خداوند نمیتوان حدّی قائل شد*
💢مفاد کلی این برهان از این قرار است:
که بنابر آنچه که اثبات شد که خداوند واجب الوجود است و برای وجودش نیاز به علت ندارد، حالا میخواهیم اثبات کنیم هرآنچه که محدود باشد محتاج علت است و از آنجایی که خداوند بی نیاز از علت است نامحدود خواهد بود*
1⃣ #مقدمه_اول_برهان💢
موجودات محدود بلحاظ عقلی دو جهت دارند:💢
الف) #اینکه وجود دارند
ب) #اینکه محدودند *به تعبیر فلسفی #ماهیت_دارند*
2⃣ #مقدمه_دوم_برهان💢
#وجود_و_ماهیت غیر از هم اند؛ وجود یک شخص به معنای تحقق آن شخص است و ماهیت او به معنای محدود بودن اوست*
#برای_مثال؛ 💢
علی به عنوان یک موجود محدود یک ماهیت دارد که از آن تعبیر میکنیم به *علی* و یک وجود دارد که از آن تعبیر به * #وجود_علی* میکنیم*
سپس از آنجایی که این ماهیت و وجود در خارج یکی هستند و اتحاد دارند میگیم:
*علی وجود دارد*
3⃣ #مقدمه_سوم_برهان💢
هرگاه بخواهد با چیزی غیر خودش اتحاد برقرار کند نیازمند علت خواهد بود.
💢 #یک_مثال۶بزنم🔰
یکبار شما میگویید:*علی علی است*
خب علی اصلا نمیتواند علی نباشد، فرض ندار*
مگر میشود هم علی باشد و هم نه*
پس این گزاره محتاج علت نیست*
اما یکبار میگوییم: علی موجود
آیا ماهیت علی میتواند موجود نباشد؟ با اندک تعقلی میفهمیم که علی به خودی خود ضرورت ندارد تا موجود باشد بلکه میتواند معدوم هم باشد*
💢پس در این هنگام محتاج علتی است که بوسیله آن موجود گردد چرا که خودش به تنهایی ضرورتی برای موجود شدن نداشت*
#پس شیء برای متحد شدن با غیر خودش محتاج علت*
4⃣ #نتیجه برهان💢
💢خداوند اگر بخواهد محدود باشد یا به تعبیر فلسفی ماهیت داشته باشد آنگاه همچون علی که یک ماهیت بود و برای موجود شدن محتاج علت بود، برای وجودش نیاز مند علت خواهد شد.
در حالی که اثبات شد وجود خداوند علت ندارد و به خودی خود موجود*
💢 #خداوند_خودِ_وجود_است*
#وقتی_میگیم_که : خدا موجود است
هستی را برای خود هستی اثبات کرده ایم*
مثل زمانی که میگفتیم: *علی همان علی*
#ادامه_دارد💢