چرا بیشتر مردم #مدینه پس از رحلت #شهادت گونه پیامبر(ص) و با فاصله کوتاهی از غدیر خم با حضرت علی بیعت نکردند❓
قبل ازپرداختن به علل وریشه یابی عدم اطاعت مسلمانان صدر اسلام نسبت به موضوع خلافت علی(علیه السّلام) تذكر این نكته لازم است كه:بر اساس شواهد قطعی تاریخی،آنچه مسلم است این است كه كوتاهی وقصور مسلمانان صدر اسلام وحداقل مسلمانان ساكن مدینه، در رابطه با موضوع خلافت امیر المؤمنین(علیه السّلام) ازباب جهل و بی خبری نبوده است بلكه این بی تفاوتی، سكوت و عدم اطاعت -بنابر عواملی كه ذیلاً اشاره می شود - ازروی توجه و آگاهی بوده است.
زیراشخصیت ممتاز #امیر المؤمنین(علیه السّلام) برای مسلمانان #صدر_اسلام، یك چهره ای شناخته شده و كاملاً آشنا بودو برتری ودرخشش حضرت درمیان اصحاب #پیامبر(صلّی الله علیه و آله) و لیاقت و شایستگی حضرت برای امر خلافت وزعامت امت بعداز #پیامبر، بر همگان آشكاربود.
ازسوی دیگرباتوجه به شایستگی های منحصر به فرد #امیر المؤمنین و به دستوروحی، #پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله)مكرراً مسأله #خلافت و #جانشینی_علی (علیه السّلام)رادرموارد متعددی مطرح واعلام نموده بودكه مهم ترین آن،صحنه باشكوه #غدیراست كه #پیامبر (صلّی الله علیه و آله)علی (علیه السّلام) را در حضور جمعیت انبوه حاضر به خلافت بعدازخودمعرفی نمودوازحاضران نیز بیعت گرفت. این جریان درمنابع #شیعه و #سنی ازطرق صحابه به طور #متواتر منعكس شده است.
با اینكه انتظار می رفت - با توجه به زمینه سازی #پیامبر (صلّی الله علیه و آله)بلافاصله بعدازرحلت شهادت گونه آن حضرت، امیر المؤمنین (علیه السّلام) زمام اموررا دردرست گیرد و #رهبری امت و مقام خلافت رابرعهده بگیرد. اما عملاً چنین نشدومسیر خلافت به انحراف كشانده شد و #علی (علیه السّلام) از صحنة سیاسی و مركز تصمیم گیری به كنار گذاشته شد❓
بررسی و ریشه یابی عوامل این رخداد مهم تاریخی نیاز به تبیین و تحلیل گسترده داردكه دراینجا به اختصاربه چندچیز به عنوان عوامل اساسی و كلیدی این رخدادتلخ،اشاره می گردد:
۱. #دنیا_طلبی_و_عافیت_خواهی
روحیۀ دنیاطلبی وعافیت خواهی اكثر مردم،مخصوصاً گروه خواص ونخبگان جامعه آن روز،یكی از مهم ترین علل بی تفاوتی ورویكردمحافظه كارانة آنان نسبت به این رخدادتلخ محسوب می شود.این امر باعث گردید كه مردمان آن روزكه حماسه های بی نظیر #امیر المؤمنین رادرصحنه های جهاد به چشم سر مشاهده كرده بودندوسخنان پیامبر (صلّی الله علیه و آله)رادرمورد شخصیت بیهمانند #علی (علیه السلام) مخصوصاً موضوع وصایت حضرت را، شنیده بودند -با این حال درموقعیت حساس هنگامه رحلت شهادت گونه #پیامبر(ص) امام علی(ع) راتنهابگذارندوانحراف آشكار مسیر خلافت رانظارهگر باشند.
۲. #قوم_محوری_و_قبیله_گرایی
بیشتر مسلمانان وكسانی كه دركنار #پیامبرحضور داشتند،علی رغم گرویدن به اسلام،علقههای قومی و فرهنگ قبیله محوری هنوزدرتصمیم گیریهای آنان دخیل بود.
در اولین لحظات بعد از رحلت #شهادت گونه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) گروه مهاجرین مكه ودررأس آنان #ابوبكر و همفكرانش دربرابرقبایل انصاربه صف آرای پرداختندوبااكثریت گروه #انصار به پیشوایی " #سعد_بن_عباده"(۲) رئیس خزرجیان،به مقابله برخواستند و سرانجام نیز با حیلههای حساب شده و تهدید #خلیفه_دوم،دراین رقابت پیروز گردیدندوقدرت راتصاحب نمودند.
درچنین اوضاع واحوالی كه رگه های جاهلیت قوم گرایی گل كرده بودودو طایفۀ مهاجروانصاربرسر #خلافت #پیامبر(صلّی الله علیه و آله) به جنگ و ستیز برخواسته بودند،فقط عده اندكی از پیروان راستین آن حضرت و #رجال بنی هاشم به #علی(علیه السّلام) وفادار ماندندكه این تعدادنیزبسیاركم و انگشت شماربودندودرحدی نبودند كه بتوانندحركت جامعه راازوضعیت به وجودآمده تغییردهندزیرا رنگ نفاق در چهره اكثرمدعیان تقرب #پیامبر(صلّی الله علیه و آله)مشهود بود همان هایی كه بعداًجریان هایی مثل #ناكثین و مارقین و..در برابر حضرت #علی (علیه السّلام) پدیدآورند.
۳. #قریب_العهد بودن_به_اسلام
بسیاری از مسلمانان، به تازگی به اسلام گرویده بودندوآگاهی عمیق و ایمان راسخ نسبت به آموزههای دینی وقرآنی نداشتندطبیعی بودكه ازسوی این عده نیز انتظارحركت اصلاحی وحمایت از حضرت درآن شرایط وجودنداشت بلكه حتی خطر #تفرقه و #ارتداد در میان آنان نیزوجودداشت.خود #امیرالمؤمنین در این رابطه میفرماید: ⬇️
«به خدا سوگند اگرخطر ایجاد #اختلاف وشكاف درمیان مسلمانان نبودوبیم آن نمیرفت كه باردیگركفروبت پرستی به سرزمین اسلام باز گرددواسلام محو و نابود شود.من موضع دیگری دربرابر آنان میگرفتم،لكنا علی غیر ماكنالهم علیه»(۳) بدیهی است كه ازچنین مجموعۀ كه خطر #ارتداد بسیارازآنان موجب سكوت حضرت گردید،توقعی حمایت ودفاع و ایثار نخواهد بود.
۴. كینه و عقده
1/2
💠♦️💠♦️💠♦️💠♦️💠♦️
قبل ازپرداختن به علل وریشه یابی عدم اطاعت مسلمانان صدر اسلام نسبت به موضوع خلافت علی(علیه السّلام) تذكر این نكته لازم است كه:بر اساس شواهد قطعی تاریخی،آنچه مسلم است این است كه كوتاهی وقصور مسلمانان صدر اسلام وحداقل مسلمانان ساكن مدینه، در رابطه با موضوع خلافت امیر المؤمنین(علیه السّلام) ازباب جهل و بی خبری نبوده است بلكه این بی تفاوتی، سكوت و عدم اطاعت -بنابر عواملی كه ذیلاً اشاره می شود - ازروی توجه و آگاهی بوده است.
زیراشخصیت ممتاز #امیر المؤمنین(علیه السّلام) برای مسلمانان #صدر_اسلام، یك چهره ای شناخته شده و كاملاً آشنا بودو برتری ودرخشش حضرت درمیان اصحاب #پیامبر(صلّی الله علیه و آله) و لیاقت و شایستگی حضرت برای امر خلافت وزعامت امت بعداز #پیامبر، بر همگان آشكاربود.
ازسوی دیگرباتوجه به شایستگی های منحصر به فرد #امیر المؤمنین و به دستوروحی، #پیامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله)مكرراً مسأله #خلافت و #جانشینی_علی (علیه السّلام)رادرموارد متعددی مطرح واعلام نموده بودكه مهم ترین آن،صحنه باشكوه #غدیراست كه #پیامبر (صلّی الله علیه و آله)علی (علیه السّلام) را در حضور جمعیت انبوه حاضر به خلافت بعدازخودمعرفی نمودوازحاضران نیز بیعت گرفت. این جریان درمنابع #شیعه و #سنی ازطرق صحابه به طور #متواتر منعكس شده است.
با اینكه انتظار می رفت - با توجه به زمینه سازی #پیامبر (صلّی الله علیه و آله)بلافاصله بعدازرحلت شهادت گونه آن حضرت، امیر المؤمنین (علیه السّلام) زمام اموررا دردرست گیرد و #رهبری امت و مقام خلافت رابرعهده بگیرد. اما عملاً چنین نشدومسیر خلافت به انحراف كشانده شد و #علی (علیه السّلام) از صحنة سیاسی و مركز تصمیم گیری به كنار گذاشته شد❓
بررسی و ریشه یابی عوامل این رخداد مهم تاریخی نیاز به تبیین و تحلیل گسترده داردكه دراینجا به اختصاربه چندچیز به عنوان عوامل اساسی و كلیدی این رخدادتلخ،اشاره می گردد:
۱. #دنیا_طلبی_و_عافیت_خواهی
روحیۀ دنیاطلبی وعافیت خواهی اكثر مردم،مخصوصاً گروه خواص ونخبگان جامعه آن روز،یكی از مهم ترین علل بی تفاوتی ورویكردمحافظه كارانة آنان نسبت به این رخدادتلخ محسوب می شود.این امر باعث گردید كه مردمان آن روزكه حماسه های بی نظیر #امیر المؤمنین رادرصحنه های جهاد به چشم سر مشاهده كرده بودندوسخنان پیامبر (صلّی الله علیه و آله)رادرمورد شخصیت بیهمانند #علی (علیه السلام) مخصوصاً موضوع وصایت حضرت را، شنیده بودند -با این حال درموقعیت حساس هنگامه رحلت شهادت گونه #پیامبر(ص) امام علی(ع) راتنهابگذارندوانحراف آشكار مسیر خلافت رانظارهگر باشند.
۲. #قوم_محوری_و_قبیله_گرایی
بیشتر مسلمانان وكسانی كه دركنار #پیامبرحضور داشتند،علی رغم گرویدن به اسلام،علقههای قومی و فرهنگ قبیله محوری هنوزدرتصمیم گیریهای آنان دخیل بود.
در اولین لحظات بعد از رحلت #شهادت گونه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) گروه مهاجرین مكه ودررأس آنان #ابوبكر و همفكرانش دربرابرقبایل انصاربه صف آرای پرداختندوبااكثریت گروه #انصار به پیشوایی " #سعد_بن_عباده"(۲) رئیس خزرجیان،به مقابله برخواستند و سرانجام نیز با حیلههای حساب شده و تهدید #خلیفه_دوم،دراین رقابت پیروز گردیدندوقدرت راتصاحب نمودند.
درچنین اوضاع واحوالی كه رگه های جاهلیت قوم گرایی گل كرده بودودو طایفۀ مهاجروانصاربرسر #خلافت #پیامبر(صلّی الله علیه و آله) به جنگ و ستیز برخواسته بودند،فقط عده اندكی از پیروان راستین آن حضرت و #رجال بنی هاشم به #علی(علیه السّلام) وفادار ماندندكه این تعدادنیزبسیاركم و انگشت شماربودندودرحدی نبودند كه بتوانندحركت جامعه راازوضعیت به وجودآمده تغییردهندزیرا رنگ نفاق در چهره اكثرمدعیان تقرب #پیامبر(صلّی الله علیه و آله)مشهود بود همان هایی كه بعداًجریان هایی مثل #ناكثین و مارقین و..در برابر حضرت #علی (علیه السّلام) پدیدآورند.
۳. #قریب_العهد بودن_به_اسلام
بسیاری از مسلمانان، به تازگی به اسلام گرویده بودندوآگاهی عمیق و ایمان راسخ نسبت به آموزههای دینی وقرآنی نداشتندطبیعی بودكه ازسوی این عده نیز انتظارحركت اصلاحی وحمایت از حضرت درآن شرایط وجودنداشت بلكه حتی خطر #تفرقه و #ارتداد در میان آنان نیزوجودداشت.خود #امیرالمؤمنین در این رابطه میفرماید: ⬇️
«به خدا سوگند اگرخطر ایجاد #اختلاف وشكاف درمیان مسلمانان نبودوبیم آن نمیرفت كه باردیگركفروبت پرستی به سرزمین اسلام باز گرددواسلام محو و نابود شود.من موضع دیگری دربرابر آنان میگرفتم،لكنا علی غیر ماكنالهم علیه»(۳) بدیهی است كه ازچنین مجموعۀ كه خطر #ارتداد بسیارازآنان موجب سكوت حضرت گردید،توقعی حمایت ودفاع و ایثار نخواهد بود.
۴. كینه و عقده
1/2
💠♦️💠♦️💠♦️💠♦️💠♦️
💢نمیتواند با #رسول خدا(ص) مقابله کند. از این رو، بعضی از نصوص گوینده این عبارت را جمع دانسته، از کلمه «قالوا» استفاده کردهاند.(۱۸)
۸. نخستین تشکیل دهندگان این #جلسه که با هدف تعیین #خلیفهای_جز حضرت علی(ع) در #سقیفه گرد آمدند، انصار به شمار میآمدند. آن هم #انصاری که در همه جا به پیروی محض از پیامبر اکرم(ص) زبانزد بودند و دوستی شان با خاندان آن حضرت(ص) به ویژه حضرت #علی(ع) بر همگان ثابت شده است.
راستی چرا انصار؟ و چرا با این عجله، آن هم در حالی که هنوز بدن پیامبر اکرم(ص) غسل داده نشده است؟ شواهد تاریخی، نشان میدهد انصار هرگز از جانشینی شخصیتی مانند حضرت علی(ع) هراسناک نبودند و او را ادامه دهنده راه پیامبر اکرم(ص) میدانستند.
اقدام عجولانه آنها در درک نکتهای حیاتی ریشه دارد. آنها با تیز بینی دریافته بودند که شانسی برای به قدرت رسیدن حضرت علی(ع) وجود ندارد. مخالفت یاران بزرگ پیامبر اکرم(ص) با راه افتادن سپاه اسامه و نیز مخالفت آنان با نگارش وصیت از سوی #پیامبر اکرم(ص) و به احتمال فراوان، حوادث دیگری که تاریخ ما را از آن بیخبر گذاشته است، #انصار را به این نتیجه رسانده بود که #مهاجران اندیشه به دست گرفتن حکومت در سر میپرورانند و احتمال دارد قریشیانی که سرانشان در نبرد با نیروهای انصار حامی پیامبر به قتل رسیدند، با بهره گیری از پیوند نزدیک قریش و مهاجران در پی انتقام بر آیند. بنابراین، به سقیفه شتافتند تا طرفداران #غصب_حق_علی(ع) را دست کم از به دست گرفتن کامل قدرت باز دارند و به منظور حفظ جامعه انصار از توطئههای آتی، سهمی از قدرت به دست آورند.
پس انصار و مردم مدینه همگان حادثه غدیر را به یاد داشتند و دلالت آن بر تعیین #جانشین را مسلم میدانستند؛ امّا مشاهده تلاشهای کسانی که در جهت مخالفت علنی با #غدیر گام برمیداشتند و حرکت طرفداران آن واقعه آسمانی را به شدیدترین روش ممکن #سرکوب میکردند، آنها را از هرگونه تلاش در جهت احیای یاد غدیر باز میداشت.
بنابراین، طبیعی است که در این زمان شاهد اعتراض مردم مؤمن و استدلال آنها به این حادثه مهم تاریخی نباشیم. آنها، با توجّه به زمینههای قبلی، تلاش و استدلال خود را آب در هاون کوفتن میدیدند. چنان که، بر اساس نصوص تاریخی، حضرت #علی(ع) نیز در آن زمان به این جریان مهم استدلال نکرد. به نظر میرسد، در آن موقعیت، استدلال گسترده مردم به واقعه غدیر پرسش برانگیز است نه عدم استدلال؛ زیرا چنین استدلالی نمایانگر پذیرش یکباره جریان مخالف با فرمان پیامبر(ص) از سوی مردم معتقد به غدیر است و با شواهد تاریخی سازگاری ندارد.
#پی_نوشتها:
۱. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، علامه امینی، ج۱، ص۱۴ - ۷۳. او این حدیث را از یکصدو ده نفر صحابی و هشتاد و چهار تابعی نقل میکند.
۲. همان، ص۳۶۲ - ۳۷۰.
۳. همان، ص۳۷۰ - ۳۷۸.
۴. مانند کتاب سلیم بن قیس و کتاب الاحتجاج نوشته احمد بن علی طبرسی.
۵. برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به: تاریخ تحول دولت و خلافت از بر آمدن اسلام تا برافتادن سفیانیان، رسول جعفریان، ص۲۷ به بعد.
۶. المغازی، محمد بن عمر واقدی، تحقیق مارسدن جونس، ج۱، ص۶۰۶ و ۶۰۷. در این کتاب پس از نقل اعتراض عُمر از وی چنین نقل کرده است: «من [عمر] چنان در شک افتادم که از آغاز اسلام خود تا آن هنگام در چنین شکی فرو نرفته بودم») و تقسیم غنایم حنین(الکامل فی التاریخ، به ابن اثیر، تحقیق علی شیری)، ج۱، ص۶۳۱.
۷. تاریخ سیاسی اسلام(۱) سیرة رسول خدا(ص)، رسول جعفریان، ص۹۸.
۸. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۹.
۹. برای اطلاع از این موارد، ر. ک: موسوعه الامام علی بن ابی طالب فی الکتاب و السنه و التاریخ، محمدی ری شهری و همکاران، ج۲.
۱۰. الغدیر، ج۱، ص۲۱۴.
۱۱. طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۴، ص۵۴ - ۵۸.
۱۲. همان، ص۵۵.
۱۳. همان، ص۵۴ و ۵۶.
۱۴. السقیفه، محمد رضا مظفر، ص۸۱ و ۷۷.
۱۵. الملل و النحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تصحیح شیخ احمد فهمی محمد، ج۱، ص۱۴.
۱۶. السقیفه، ص۸۱.
۱۷. من حیاه الخلیفه، عمربن الخطاب، عبدالرحمن احمد البکری، تعلیق سید مرتضی رضوی، ص۱۰۱ - ۱۰۷.
۱۸. همان، ص۱۰۴
#تمام💢🔰
۸. نخستین تشکیل دهندگان این #جلسه که با هدف تعیین #خلیفهای_جز حضرت علی(ع) در #سقیفه گرد آمدند، انصار به شمار میآمدند. آن هم #انصاری که در همه جا به پیروی محض از پیامبر اکرم(ص) زبانزد بودند و دوستی شان با خاندان آن حضرت(ص) به ویژه حضرت #علی(ع) بر همگان ثابت شده است.
راستی چرا انصار؟ و چرا با این عجله، آن هم در حالی که هنوز بدن پیامبر اکرم(ص) غسل داده نشده است؟ شواهد تاریخی، نشان میدهد انصار هرگز از جانشینی شخصیتی مانند حضرت علی(ع) هراسناک نبودند و او را ادامه دهنده راه پیامبر اکرم(ص) میدانستند.
اقدام عجولانه آنها در درک نکتهای حیاتی ریشه دارد. آنها با تیز بینی دریافته بودند که شانسی برای به قدرت رسیدن حضرت علی(ع) وجود ندارد. مخالفت یاران بزرگ پیامبر اکرم(ص) با راه افتادن سپاه اسامه و نیز مخالفت آنان با نگارش وصیت از سوی #پیامبر اکرم(ص) و به احتمال فراوان، حوادث دیگری که تاریخ ما را از آن بیخبر گذاشته است، #انصار را به این نتیجه رسانده بود که #مهاجران اندیشه به دست گرفتن حکومت در سر میپرورانند و احتمال دارد قریشیانی که سرانشان در نبرد با نیروهای انصار حامی پیامبر به قتل رسیدند، با بهره گیری از پیوند نزدیک قریش و مهاجران در پی انتقام بر آیند. بنابراین، به سقیفه شتافتند تا طرفداران #غصب_حق_علی(ع) را دست کم از به دست گرفتن کامل قدرت باز دارند و به منظور حفظ جامعه انصار از توطئههای آتی، سهمی از قدرت به دست آورند.
پس انصار و مردم مدینه همگان حادثه غدیر را به یاد داشتند و دلالت آن بر تعیین #جانشین را مسلم میدانستند؛ امّا مشاهده تلاشهای کسانی که در جهت مخالفت علنی با #غدیر گام برمیداشتند و حرکت طرفداران آن واقعه آسمانی را به شدیدترین روش ممکن #سرکوب میکردند، آنها را از هرگونه تلاش در جهت احیای یاد غدیر باز میداشت.
بنابراین، طبیعی است که در این زمان شاهد اعتراض مردم مؤمن و استدلال آنها به این حادثه مهم تاریخی نباشیم. آنها، با توجّه به زمینههای قبلی، تلاش و استدلال خود را آب در هاون کوفتن میدیدند. چنان که، بر اساس نصوص تاریخی، حضرت #علی(ع) نیز در آن زمان به این جریان مهم استدلال نکرد. به نظر میرسد، در آن موقعیت، استدلال گسترده مردم به واقعه غدیر پرسش برانگیز است نه عدم استدلال؛ زیرا چنین استدلالی نمایانگر پذیرش یکباره جریان مخالف با فرمان پیامبر(ص) از سوی مردم معتقد به غدیر است و با شواهد تاریخی سازگاری ندارد.
#پی_نوشتها:
۱. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، علامه امینی، ج۱، ص۱۴ - ۷۳. او این حدیث را از یکصدو ده نفر صحابی و هشتاد و چهار تابعی نقل میکند.
۲. همان، ص۳۶۲ - ۳۷۰.
۳. همان، ص۳۷۰ - ۳۷۸.
۴. مانند کتاب سلیم بن قیس و کتاب الاحتجاج نوشته احمد بن علی طبرسی.
۵. برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به: تاریخ تحول دولت و خلافت از بر آمدن اسلام تا برافتادن سفیانیان، رسول جعفریان، ص۲۷ به بعد.
۶. المغازی، محمد بن عمر واقدی، تحقیق مارسدن جونس، ج۱، ص۶۰۶ و ۶۰۷. در این کتاب پس از نقل اعتراض عُمر از وی چنین نقل کرده است: «من [عمر] چنان در شک افتادم که از آغاز اسلام خود تا آن هنگام در چنین شکی فرو نرفته بودم») و تقسیم غنایم حنین(الکامل فی التاریخ، به ابن اثیر، تحقیق علی شیری)، ج۱، ص۶۳۱.
۷. تاریخ سیاسی اسلام(۱) سیرة رسول خدا(ص)، رسول جعفریان، ص۹۸.
۸. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۹.
۹. برای اطلاع از این موارد، ر. ک: موسوعه الامام علی بن ابی طالب فی الکتاب و السنه و التاریخ، محمدی ری شهری و همکاران، ج۲.
۱۰. الغدیر، ج۱، ص۲۱۴.
۱۱. طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۴، ص۵۴ - ۵۸.
۱۲. همان، ص۵۵.
۱۳. همان، ص۵۴ و ۵۶.
۱۴. السقیفه، محمد رضا مظفر، ص۸۱ و ۷۷.
۱۵. الملل و النحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تصحیح شیخ احمد فهمی محمد، ج۱، ص۱۴.
۱۶. السقیفه، ص۸۱.
۱۷. من حیاه الخلیفه، عمربن الخطاب، عبدالرحمن احمد البکری، تعلیق سید مرتضی رضوی، ص۱۰۱ - ۱۰۷.
۱۸. همان، ص۱۰۴
#تمام💢🔰
#سوال_آیا در ماجرای #سقیفه و در مقابل #غصب_خلافت کسی از #خلافت امام علی علیهالسلام دفاع کرد؟💢⬇️
بله؛ تعداد قابلتوجهی از اصحاب #پیامبر مدافع خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند؛ ولی به دلایلی کاری از پیش نبردند. آنان درواقع، غافلگیر شدند و هنگامی دستبهکار شدند که کار از کار گذشته بود و جریان #سقیفه با گرفتن بیعت از مردم، کار خود را تا حد بسیاری پیش برده بود.
بهتصریح تمام مورخان #شیعه و #اهل_سنّت، عموم #بنیهاشم و نیز کسانی مانند #بلال_حبشی، #عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد که از بزرگان #صحابه بودند و حتی زبیر بن عوام، حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند و برگرد #علی(ع) جمع شده بودند. برخی از این افراد، در ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) حضور داشتند و در خانه آن حضرت به نشانه دفاع از امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) تحصّن کرده بودند و تهدید به آتش زدن خانه، شامل آنان نیز میشد.
گروه قابلتوجهی از #انصار نیز موضعی مشابه داشتند. #طبری در نقل واقعه #سقیفه میگوید: « #فقالت_الانصار_او_بعض_الانصار، #لا_نبایع_الا_علیا؛ انصار یا برخی از انصار گفتند: باکسی جز علی بیعت نمیکنیم» و سپس داستان تجمع هواداران بیعت با #علی در خانۀ آن حضرت را نقل میکند.
#آیتالله_جعفر_سبحانی در کتاب «شخصیتهای شیعه در صدر اسلام» به معرفی ۲۹ تن از صحابهای پرداخته که جزو هواداران امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بودند؛ مانند ابو ایوب انصاری، ابان بن سعید، ابوذر غِفاری، ابو رافع، ابوسفیان بن حارث، ابو قَتاده حارث بن رِبعی انصاری، ابو لیلای انصاری، ابو لیلای غفاری، ابی بن کعب انصاری، بَراء بن عازب، بُرَید اسلمی، بُریدة بن خُضَیب اسلمی و... در پایان نیز از چهارده تن دیگر نیز نام میبرد که موضعی مشابه داشتهاند.
افزون بر کسانی که از آغاز در کنار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) باقیمانده بودند، عدهای از دیگر مسلمانان؛ بهویژه از انصار، نیز مدت کوتاهی بعد از ماجرای سقیفه، از کردۀ خود پشیمان شدند؛ چنانکه در حدیثی از امام باقر(ع) نیز آمده است که ایشان بعد از نام بردن از مقداد و ابوذر و سلمان بهعنوان تنها کسانی که بر عهد خود استوار ماندند، میفرماید: « #ثم_عرَف_أناسٌ_بعدَ_یسیر._هؤلاء #الذین_دارت_علیهم_الرحا_و_أبوا_أن #یبایعوا، حتی جاؤوا بأمیر المؤمنین مكرَهاً فبایع»؛ یعنی: «اندکی پسازآن، گروهی از مردم به حقیقت پی بردند. اینان بودند که آسیاب حقیقت برمدار آنان میگشت و آنان تا زمانی که هنوز امیرالمؤمنین بهاجبار تن به بیعت [با ابوبکر] نداد، بیعت #نکردند».
اما دیگر کار از کار گذشته بود و امام #علی (علیهالسلام) نیز با توجه به فتنههایی مانند ظهور پیامبران دروغین و برگشتن برخی از قبایل عرب از اسلام، مصلحت را در صبر و سکوت میدید و تلاشی برای بازپسگیری قدرت انجام نداد.
خلاصه اینکه: پشت کردن مردم به امام علی (علیهالسلام) بدین معنا نیست که هیچکس در کنار آن حضرت نبود؛ بلکه تعداد اندکی هرگز حضرت را رها نکردند و گروهی دیگر بهزودی به خطای خود پی بردند؛ اما دیگران حاضران در غدیر، عهد شکستند و برخی با میل و رغبت و برخی دیگر، از سر ناچاری، با جریان سقیفه همراهی کردند.
کلمات کلیدی:
#بیعت با #ابوبکر، #بیعت_با_علی(ع)، شیعۀ علی.
پینوشتها:
۱. ر.ک: دنیوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة، الامامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ج۱، ص۳۰.
۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۲۰۲.
۳. ر.ک: یوسفی غروی، دائرةالمعارف صحابۀ پیامبر اعظم، گروه نویسندگان تحت اشراف استاد یوسفی غروی، ج۱، ص۱۳.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، روضة الكافی،دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ھ.ش، ص۲۱۳-۲۱۴.💢
بله؛ تعداد قابلتوجهی از اصحاب #پیامبر مدافع خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند؛ ولی به دلایلی کاری از پیش نبردند. آنان درواقع، غافلگیر شدند و هنگامی دستبهکار شدند که کار از کار گذشته بود و جریان #سقیفه با گرفتن بیعت از مردم، کار خود را تا حد بسیاری پیش برده بود.
بهتصریح تمام مورخان #شیعه و #اهل_سنّت، عموم #بنیهاشم و نیز کسانی مانند #بلال_حبشی، #عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد که از بزرگان #صحابه بودند و حتی زبیر بن عوام، حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند و برگرد #علی(ع) جمع شده بودند. برخی از این افراد، در ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) حضور داشتند و در خانه آن حضرت به نشانه دفاع از امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) تحصّن کرده بودند و تهدید به آتش زدن خانه، شامل آنان نیز میشد.
گروه قابلتوجهی از #انصار نیز موضعی مشابه داشتند. #طبری در نقل واقعه #سقیفه میگوید: « #فقالت_الانصار_او_بعض_الانصار، #لا_نبایع_الا_علیا؛ انصار یا برخی از انصار گفتند: باکسی جز علی بیعت نمیکنیم» و سپس داستان تجمع هواداران بیعت با #علی در خانۀ آن حضرت را نقل میکند.
#آیتالله_جعفر_سبحانی در کتاب «شخصیتهای شیعه در صدر اسلام» به معرفی ۲۹ تن از صحابهای پرداخته که جزو هواداران امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بودند؛ مانند ابو ایوب انصاری، ابان بن سعید، ابوذر غِفاری، ابو رافع، ابوسفیان بن حارث، ابو قَتاده حارث بن رِبعی انصاری، ابو لیلای انصاری، ابو لیلای غفاری، ابی بن کعب انصاری، بَراء بن عازب، بُرَید اسلمی، بُریدة بن خُضَیب اسلمی و... در پایان نیز از چهارده تن دیگر نیز نام میبرد که موضعی مشابه داشتهاند.
افزون بر کسانی که از آغاز در کنار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) باقیمانده بودند، عدهای از دیگر مسلمانان؛ بهویژه از انصار، نیز مدت کوتاهی بعد از ماجرای سقیفه، از کردۀ خود پشیمان شدند؛ چنانکه در حدیثی از امام باقر(ع) نیز آمده است که ایشان بعد از نام بردن از مقداد و ابوذر و سلمان بهعنوان تنها کسانی که بر عهد خود استوار ماندند، میفرماید: « #ثم_عرَف_أناسٌ_بعدَ_یسیر._هؤلاء #الذین_دارت_علیهم_الرحا_و_أبوا_أن #یبایعوا، حتی جاؤوا بأمیر المؤمنین مكرَهاً فبایع»؛ یعنی: «اندکی پسازآن، گروهی از مردم به حقیقت پی بردند. اینان بودند که آسیاب حقیقت برمدار آنان میگشت و آنان تا زمانی که هنوز امیرالمؤمنین بهاجبار تن به بیعت [با ابوبکر] نداد، بیعت #نکردند».
اما دیگر کار از کار گذشته بود و امام #علی (علیهالسلام) نیز با توجه به فتنههایی مانند ظهور پیامبران دروغین و برگشتن برخی از قبایل عرب از اسلام، مصلحت را در صبر و سکوت میدید و تلاشی برای بازپسگیری قدرت انجام نداد.
خلاصه اینکه: پشت کردن مردم به امام علی (علیهالسلام) بدین معنا نیست که هیچکس در کنار آن حضرت نبود؛ بلکه تعداد اندکی هرگز حضرت را رها نکردند و گروهی دیگر بهزودی به خطای خود پی بردند؛ اما دیگران حاضران در غدیر، عهد شکستند و برخی با میل و رغبت و برخی دیگر، از سر ناچاری، با جریان سقیفه همراهی کردند.
کلمات کلیدی:
#بیعت با #ابوبکر، #بیعت_با_علی(ع)، شیعۀ علی.
پینوشتها:
۱. ر.ک: دنیوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة، الامامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ج۱، ص۳۰.
۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۲۰۲.
۳. ر.ک: یوسفی غروی، دائرةالمعارف صحابۀ پیامبر اعظم، گروه نویسندگان تحت اشراف استاد یوسفی غروی، ج۱، ص۱۳.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، روضة الكافی،دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ھ.ش، ص۲۱۳-۲۱۴.💢