.
◾◾
⚠️از ۲۸ صفر تا ۸ ربیع الاوّل یعنی همان ایامی که #ایام_محسنیه نامگذاری شده است این وقایع تلخ رخ داده است :
▪️شهادت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه و آله.
▪️شهادت امام رئوف علیّ بن موسی الرضا علیه السلام.
▪️دفن بدن مطهّر خاتم الانبیاء توسط مولانا امیرالمومنین علیه السلام بعد از ۳ روز.
▪️تشکیل شورای شوم #سقیفه ملعونة و نقض بیعت غدیر و غصب خلافت امیرالمومنین علیه السلام.
▪️سه بار #هجومبهخانهحضرتزهرا سلام الله علیها برای گرفتن بیعت اجباری و دخول بدون اجازه.
▪️#آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و ضرب و شتم به ایشان و شهادت حضرت محسن علیه السلام.
▪️ریسمان انداختن به دست و گردن امیرالمومنین علیه السلام و بردن اجباری ایشان برای گرفتن بیعت.
▪️غصب #فدک و واقعه جانکاه کوچه.
▪️#ارتداد امّت.
▪️شهادت امام حسن عسکری علیه السلام.
▪️شهادت حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام.
◾◾
⚠️از ۲۸ صفر تا ۸ ربیع الاوّل یعنی همان ایامی که #ایام_محسنیه نامگذاری شده است این وقایع تلخ رخ داده است :
▪️شهادت خاتم الانبیاء صلّی الله علیه و آله.
▪️شهادت امام رئوف علیّ بن موسی الرضا علیه السلام.
▪️دفن بدن مطهّر خاتم الانبیاء توسط مولانا امیرالمومنین علیه السلام بعد از ۳ روز.
▪️تشکیل شورای شوم #سقیفه ملعونة و نقض بیعت غدیر و غصب خلافت امیرالمومنین علیه السلام.
▪️سه بار #هجومبهخانهحضرتزهرا سلام الله علیها برای گرفتن بیعت اجباری و دخول بدون اجازه.
▪️#آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و ضرب و شتم به ایشان و شهادت حضرت محسن علیه السلام.
▪️ریسمان انداختن به دست و گردن امیرالمومنین علیه السلام و بردن اجباری ایشان برای گرفتن بیعت.
▪️غصب #فدک و واقعه جانکاه کوچه.
▪️#ارتداد امّت.
▪️شهادت امام حسن عسکری علیه السلام.
▪️شهادت حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام.
💢نمیتواند با #رسول خدا(ص) مقابله کند. از این رو، بعضی از نصوص گوینده این عبارت را جمع دانسته، از کلمه «قالوا» استفاده کردهاند.(۱۸)
۸. نخستین تشکیل دهندگان این #جلسه که با هدف تعیین #خلیفهای_جز حضرت علی(ع) در #سقیفه گرد آمدند، انصار به شمار میآمدند. آن هم #انصاری که در همه جا به پیروی محض از پیامبر اکرم(ص) زبانزد بودند و دوستی شان با خاندان آن حضرت(ص) به ویژه حضرت #علی(ع) بر همگان ثابت شده است.
راستی چرا انصار؟ و چرا با این عجله، آن هم در حالی که هنوز بدن پیامبر اکرم(ص) غسل داده نشده است؟ شواهد تاریخی، نشان میدهد انصار هرگز از جانشینی شخصیتی مانند حضرت علی(ع) هراسناک نبودند و او را ادامه دهنده راه پیامبر اکرم(ص) میدانستند.
اقدام عجولانه آنها در درک نکتهای حیاتی ریشه دارد. آنها با تیز بینی دریافته بودند که شانسی برای به قدرت رسیدن حضرت علی(ع) وجود ندارد. مخالفت یاران بزرگ پیامبر اکرم(ص) با راه افتادن سپاه اسامه و نیز مخالفت آنان با نگارش وصیت از سوی #پیامبر اکرم(ص) و به احتمال فراوان، حوادث دیگری که تاریخ ما را از آن بیخبر گذاشته است، #انصار را به این نتیجه رسانده بود که #مهاجران اندیشه به دست گرفتن حکومت در سر میپرورانند و احتمال دارد قریشیانی که سرانشان در نبرد با نیروهای انصار حامی پیامبر به قتل رسیدند، با بهره گیری از پیوند نزدیک قریش و مهاجران در پی انتقام بر آیند. بنابراین، به سقیفه شتافتند تا طرفداران #غصب_حق_علی(ع) را دست کم از به دست گرفتن کامل قدرت باز دارند و به منظور حفظ جامعه انصار از توطئههای آتی، سهمی از قدرت به دست آورند.
پس انصار و مردم مدینه همگان حادثه غدیر را به یاد داشتند و دلالت آن بر تعیین #جانشین را مسلم میدانستند؛ امّا مشاهده تلاشهای کسانی که در جهت مخالفت علنی با #غدیر گام برمیداشتند و حرکت طرفداران آن واقعه آسمانی را به شدیدترین روش ممکن #سرکوب میکردند، آنها را از هرگونه تلاش در جهت احیای یاد غدیر باز میداشت.
بنابراین، طبیعی است که در این زمان شاهد اعتراض مردم مؤمن و استدلال آنها به این حادثه مهم تاریخی نباشیم. آنها، با توجّه به زمینههای قبلی، تلاش و استدلال خود را آب در هاون کوفتن میدیدند. چنان که، بر اساس نصوص تاریخی، حضرت #علی(ع) نیز در آن زمان به این جریان مهم استدلال نکرد. به نظر میرسد، در آن موقعیت، استدلال گسترده مردم به واقعه غدیر پرسش برانگیز است نه عدم استدلال؛ زیرا چنین استدلالی نمایانگر پذیرش یکباره جریان مخالف با فرمان پیامبر(ص) از سوی مردم معتقد به غدیر است و با شواهد تاریخی سازگاری ندارد.
#پی_نوشتها:
۱. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، علامه امینی، ج۱، ص۱۴ - ۷۳. او این حدیث را از یکصدو ده نفر صحابی و هشتاد و چهار تابعی نقل میکند.
۲. همان، ص۳۶۲ - ۳۷۰.
۳. همان، ص۳۷۰ - ۳۷۸.
۴. مانند کتاب سلیم بن قیس و کتاب الاحتجاج نوشته احمد بن علی طبرسی.
۵. برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به: تاریخ تحول دولت و خلافت از بر آمدن اسلام تا برافتادن سفیانیان، رسول جعفریان، ص۲۷ به بعد.
۶. المغازی، محمد بن عمر واقدی، تحقیق مارسدن جونس، ج۱، ص۶۰۶ و ۶۰۷. در این کتاب پس از نقل اعتراض عُمر از وی چنین نقل کرده است: «من [عمر] چنان در شک افتادم که از آغاز اسلام خود تا آن هنگام در چنین شکی فرو نرفته بودم») و تقسیم غنایم حنین(الکامل فی التاریخ، به ابن اثیر، تحقیق علی شیری)، ج۱، ص۶۳۱.
۷. تاریخ سیاسی اسلام(۱) سیرة رسول خدا(ص)، رسول جعفریان، ص۹۸.
۸. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۹.
۹. برای اطلاع از این موارد، ر. ک: موسوعه الامام علی بن ابی طالب فی الکتاب و السنه و التاریخ، محمدی ری شهری و همکاران، ج۲.
۱۰. الغدیر، ج۱، ص۲۱۴.
۱۱. طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۴، ص۵۴ - ۵۸.
۱۲. همان، ص۵۵.
۱۳. همان، ص۵۴ و ۵۶.
۱۴. السقیفه، محمد رضا مظفر، ص۸۱ و ۷۷.
۱۵. الملل و النحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تصحیح شیخ احمد فهمی محمد، ج۱، ص۱۴.
۱۶. السقیفه، ص۸۱.
۱۷. من حیاه الخلیفه، عمربن الخطاب، عبدالرحمن احمد البکری، تعلیق سید مرتضی رضوی، ص۱۰۱ - ۱۰۷.
۱۸. همان، ص۱۰۴
#تمام💢🔰
۸. نخستین تشکیل دهندگان این #جلسه که با هدف تعیین #خلیفهای_جز حضرت علی(ع) در #سقیفه گرد آمدند، انصار به شمار میآمدند. آن هم #انصاری که در همه جا به پیروی محض از پیامبر اکرم(ص) زبانزد بودند و دوستی شان با خاندان آن حضرت(ص) به ویژه حضرت #علی(ع) بر همگان ثابت شده است.
راستی چرا انصار؟ و چرا با این عجله، آن هم در حالی که هنوز بدن پیامبر اکرم(ص) غسل داده نشده است؟ شواهد تاریخی، نشان میدهد انصار هرگز از جانشینی شخصیتی مانند حضرت علی(ع) هراسناک نبودند و او را ادامه دهنده راه پیامبر اکرم(ص) میدانستند.
اقدام عجولانه آنها در درک نکتهای حیاتی ریشه دارد. آنها با تیز بینی دریافته بودند که شانسی برای به قدرت رسیدن حضرت علی(ع) وجود ندارد. مخالفت یاران بزرگ پیامبر اکرم(ص) با راه افتادن سپاه اسامه و نیز مخالفت آنان با نگارش وصیت از سوی #پیامبر اکرم(ص) و به احتمال فراوان، حوادث دیگری که تاریخ ما را از آن بیخبر گذاشته است، #انصار را به این نتیجه رسانده بود که #مهاجران اندیشه به دست گرفتن حکومت در سر میپرورانند و احتمال دارد قریشیانی که سرانشان در نبرد با نیروهای انصار حامی پیامبر به قتل رسیدند، با بهره گیری از پیوند نزدیک قریش و مهاجران در پی انتقام بر آیند. بنابراین، به سقیفه شتافتند تا طرفداران #غصب_حق_علی(ع) را دست کم از به دست گرفتن کامل قدرت باز دارند و به منظور حفظ جامعه انصار از توطئههای آتی، سهمی از قدرت به دست آورند.
پس انصار و مردم مدینه همگان حادثه غدیر را به یاد داشتند و دلالت آن بر تعیین #جانشین را مسلم میدانستند؛ امّا مشاهده تلاشهای کسانی که در جهت مخالفت علنی با #غدیر گام برمیداشتند و حرکت طرفداران آن واقعه آسمانی را به شدیدترین روش ممکن #سرکوب میکردند، آنها را از هرگونه تلاش در جهت احیای یاد غدیر باز میداشت.
بنابراین، طبیعی است که در این زمان شاهد اعتراض مردم مؤمن و استدلال آنها به این حادثه مهم تاریخی نباشیم. آنها، با توجّه به زمینههای قبلی، تلاش و استدلال خود را آب در هاون کوفتن میدیدند. چنان که، بر اساس نصوص تاریخی، حضرت #علی(ع) نیز در آن زمان به این جریان مهم استدلال نکرد. به نظر میرسد، در آن موقعیت، استدلال گسترده مردم به واقعه غدیر پرسش برانگیز است نه عدم استدلال؛ زیرا چنین استدلالی نمایانگر پذیرش یکباره جریان مخالف با فرمان پیامبر(ص) از سوی مردم معتقد به غدیر است و با شواهد تاریخی سازگاری ندارد.
#پی_نوشتها:
۱. الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، علامه امینی، ج۱، ص۱۴ - ۷۳. او این حدیث را از یکصدو ده نفر صحابی و هشتاد و چهار تابعی نقل میکند.
۲. همان، ص۳۶۲ - ۳۷۰.
۳. همان، ص۳۷۰ - ۳۷۸.
۴. مانند کتاب سلیم بن قیس و کتاب الاحتجاج نوشته احمد بن علی طبرسی.
۵. برای اطلاع بیشتر مراجعه شود به: تاریخ تحول دولت و خلافت از بر آمدن اسلام تا برافتادن سفیانیان، رسول جعفریان، ص۲۷ به بعد.
۶. المغازی، محمد بن عمر واقدی، تحقیق مارسدن جونس، ج۱، ص۶۰۶ و ۶۰۷. در این کتاب پس از نقل اعتراض عُمر از وی چنین نقل کرده است: «من [عمر] چنان در شک افتادم که از آغاز اسلام خود تا آن هنگام در چنین شکی فرو نرفته بودم») و تقسیم غنایم حنین(الکامل فی التاریخ، به ابن اثیر، تحقیق علی شیری)، ج۱، ص۶۳۱.
۷. تاریخ سیاسی اسلام(۱) سیرة رسول خدا(ص)، رسول جعفریان، ص۹۸.
۸. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱۲، ص۹.
۹. برای اطلاع از این موارد، ر. ک: موسوعه الامام علی بن ابی طالب فی الکتاب و السنه و التاریخ، محمدی ری شهری و همکاران، ج۲.
۱۰. الغدیر، ج۱، ص۲۱۴.
۱۱. طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۴، ص۵۴ - ۵۸.
۱۲. همان، ص۵۵.
۱۳. همان، ص۵۴ و ۵۶.
۱۴. السقیفه، محمد رضا مظفر، ص۸۱ و ۷۷.
۱۵. الملل و النحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تصحیح شیخ احمد فهمی محمد، ج۱، ص۱۴.
۱۶. السقیفه، ص۸۱.
۱۷. من حیاه الخلیفه، عمربن الخطاب، عبدالرحمن احمد البکری، تعلیق سید مرتضی رضوی، ص۱۰۱ - ۱۰۷.
۱۸. همان، ص۱۰۴
#تمام💢🔰
#سوال_آیا در ماجرای #سقیفه و در مقابل #غصب_خلافت کسی از #خلافت امام علی علیهالسلام دفاع کرد؟💢⬇️
بله؛ تعداد قابلتوجهی از اصحاب #پیامبر مدافع خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند؛ ولی به دلایلی کاری از پیش نبردند. آنان درواقع، غافلگیر شدند و هنگامی دستبهکار شدند که کار از کار گذشته بود و جریان #سقیفه با گرفتن بیعت از مردم، کار خود را تا حد بسیاری پیش برده بود.
بهتصریح تمام مورخان #شیعه و #اهل_سنّت، عموم #بنیهاشم و نیز کسانی مانند #بلال_حبشی، #عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد که از بزرگان #صحابه بودند و حتی زبیر بن عوام، حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند و برگرد #علی(ع) جمع شده بودند. برخی از این افراد، در ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) حضور داشتند و در خانه آن حضرت به نشانه دفاع از امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) تحصّن کرده بودند و تهدید به آتش زدن خانه، شامل آنان نیز میشد.
گروه قابلتوجهی از #انصار نیز موضعی مشابه داشتند. #طبری در نقل واقعه #سقیفه میگوید: « #فقالت_الانصار_او_بعض_الانصار، #لا_نبایع_الا_علیا؛ انصار یا برخی از انصار گفتند: باکسی جز علی بیعت نمیکنیم» و سپس داستان تجمع هواداران بیعت با #علی در خانۀ آن حضرت را نقل میکند.
#آیتالله_جعفر_سبحانی در کتاب «شخصیتهای شیعه در صدر اسلام» به معرفی ۲۹ تن از صحابهای پرداخته که جزو هواداران امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بودند؛ مانند ابو ایوب انصاری، ابان بن سعید، ابوذر غِفاری، ابو رافع، ابوسفیان بن حارث، ابو قَتاده حارث بن رِبعی انصاری، ابو لیلای انصاری، ابو لیلای غفاری، ابی بن کعب انصاری، بَراء بن عازب، بُرَید اسلمی، بُریدة بن خُضَیب اسلمی و... در پایان نیز از چهارده تن دیگر نیز نام میبرد که موضعی مشابه داشتهاند.
افزون بر کسانی که از آغاز در کنار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) باقیمانده بودند، عدهای از دیگر مسلمانان؛ بهویژه از انصار، نیز مدت کوتاهی بعد از ماجرای سقیفه، از کردۀ خود پشیمان شدند؛ چنانکه در حدیثی از امام باقر(ع) نیز آمده است که ایشان بعد از نام بردن از مقداد و ابوذر و سلمان بهعنوان تنها کسانی که بر عهد خود استوار ماندند، میفرماید: « #ثم_عرَف_أناسٌ_بعدَ_یسیر._هؤلاء #الذین_دارت_علیهم_الرحا_و_أبوا_أن #یبایعوا، حتی جاؤوا بأمیر المؤمنین مكرَهاً فبایع»؛ یعنی: «اندکی پسازآن، گروهی از مردم به حقیقت پی بردند. اینان بودند که آسیاب حقیقت برمدار آنان میگشت و آنان تا زمانی که هنوز امیرالمؤمنین بهاجبار تن به بیعت [با ابوبکر] نداد، بیعت #نکردند».
اما دیگر کار از کار گذشته بود و امام #علی (علیهالسلام) نیز با توجه به فتنههایی مانند ظهور پیامبران دروغین و برگشتن برخی از قبایل عرب از اسلام، مصلحت را در صبر و سکوت میدید و تلاشی برای بازپسگیری قدرت انجام نداد.
خلاصه اینکه: پشت کردن مردم به امام علی (علیهالسلام) بدین معنا نیست که هیچکس در کنار آن حضرت نبود؛ بلکه تعداد اندکی هرگز حضرت را رها نکردند و گروهی دیگر بهزودی به خطای خود پی بردند؛ اما دیگران حاضران در غدیر، عهد شکستند و برخی با میل و رغبت و برخی دیگر، از سر ناچاری، با جریان سقیفه همراهی کردند.
کلمات کلیدی:
#بیعت با #ابوبکر، #بیعت_با_علی(ع)، شیعۀ علی.
پینوشتها:
۱. ر.ک: دنیوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة، الامامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ج۱، ص۳۰.
۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۲۰۲.
۳. ر.ک: یوسفی غروی، دائرةالمعارف صحابۀ پیامبر اعظم، گروه نویسندگان تحت اشراف استاد یوسفی غروی، ج۱، ص۱۳.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، روضة الكافی،دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ھ.ش، ص۲۱۳-۲۱۴.💢
بله؛ تعداد قابلتوجهی از اصحاب #پیامبر مدافع خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند؛ ولی به دلایلی کاری از پیش نبردند. آنان درواقع، غافلگیر شدند و هنگامی دستبهکار شدند که کار از کار گذشته بود و جریان #سقیفه با گرفتن بیعت از مردم، کار خود را تا حد بسیاری پیش برده بود.
بهتصریح تمام مورخان #شیعه و #اهل_سنّت، عموم #بنیهاشم و نیز کسانی مانند #بلال_حبشی، #عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد که از بزرگان #صحابه بودند و حتی زبیر بن عوام، حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند و برگرد #علی(ع) جمع شده بودند. برخی از این افراد، در ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) حضور داشتند و در خانه آن حضرت به نشانه دفاع از امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) تحصّن کرده بودند و تهدید به آتش زدن خانه، شامل آنان نیز میشد.
گروه قابلتوجهی از #انصار نیز موضعی مشابه داشتند. #طبری در نقل واقعه #سقیفه میگوید: « #فقالت_الانصار_او_بعض_الانصار، #لا_نبایع_الا_علیا؛ انصار یا برخی از انصار گفتند: باکسی جز علی بیعت نمیکنیم» و سپس داستان تجمع هواداران بیعت با #علی در خانۀ آن حضرت را نقل میکند.
#آیتالله_جعفر_سبحانی در کتاب «شخصیتهای شیعه در صدر اسلام» به معرفی ۲۹ تن از صحابهای پرداخته که جزو هواداران امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بودند؛ مانند ابو ایوب انصاری، ابان بن سعید، ابوذر غِفاری، ابو رافع، ابوسفیان بن حارث، ابو قَتاده حارث بن رِبعی انصاری، ابو لیلای انصاری، ابو لیلای غفاری، ابی بن کعب انصاری، بَراء بن عازب، بُرَید اسلمی، بُریدة بن خُضَیب اسلمی و... در پایان نیز از چهارده تن دیگر نیز نام میبرد که موضعی مشابه داشتهاند.
افزون بر کسانی که از آغاز در کنار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) باقیمانده بودند، عدهای از دیگر مسلمانان؛ بهویژه از انصار، نیز مدت کوتاهی بعد از ماجرای سقیفه، از کردۀ خود پشیمان شدند؛ چنانکه در حدیثی از امام باقر(ع) نیز آمده است که ایشان بعد از نام بردن از مقداد و ابوذر و سلمان بهعنوان تنها کسانی که بر عهد خود استوار ماندند، میفرماید: « #ثم_عرَف_أناسٌ_بعدَ_یسیر._هؤلاء #الذین_دارت_علیهم_الرحا_و_أبوا_أن #یبایعوا، حتی جاؤوا بأمیر المؤمنین مكرَهاً فبایع»؛ یعنی: «اندکی پسازآن، گروهی از مردم به حقیقت پی بردند. اینان بودند که آسیاب حقیقت برمدار آنان میگشت و آنان تا زمانی که هنوز امیرالمؤمنین بهاجبار تن به بیعت [با ابوبکر] نداد، بیعت #نکردند».
اما دیگر کار از کار گذشته بود و امام #علی (علیهالسلام) نیز با توجه به فتنههایی مانند ظهور پیامبران دروغین و برگشتن برخی از قبایل عرب از اسلام، مصلحت را در صبر و سکوت میدید و تلاشی برای بازپسگیری قدرت انجام نداد.
خلاصه اینکه: پشت کردن مردم به امام علی (علیهالسلام) بدین معنا نیست که هیچکس در کنار آن حضرت نبود؛ بلکه تعداد اندکی هرگز حضرت را رها نکردند و گروهی دیگر بهزودی به خطای خود پی بردند؛ اما دیگران حاضران در غدیر، عهد شکستند و برخی با میل و رغبت و برخی دیگر، از سر ناچاری، با جریان سقیفه همراهی کردند.
کلمات کلیدی:
#بیعت با #ابوبکر، #بیعت_با_علی(ع)، شیعۀ علی.
پینوشتها:
۱. ر.ک: دنیوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة، الامامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ج۱، ص۳۰.
۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۲۰۲.
۳. ر.ک: یوسفی غروی، دائرةالمعارف صحابۀ پیامبر اعظم، گروه نویسندگان تحت اشراف استاد یوسفی غروی، ج۱، ص۱۳.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، روضة الكافی،دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ھ.ش، ص۲۱۳-۲۱۴.💢
آیا در ماجرای #سقیفه و در مقابل #غصب_خلافت کسی از خلافت امام علی علیهالسلام دفاع کرد؟💢
بله؛ تعداد قابلتوجهی از اصحاب پیامبر مدافع خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند؛ ولی به دلایلی کاری از پیش نبردند. آنان درواقع، غافلگیر شدند و هنگامی دستبهکار شدند که کار از کار گذشته بود و جریان سقیفه با گرفتن بیعت از مردم، کار خود را تا حد بسیاری پیش برده بود.
بهتصریح تمام مورخان شیعه و اهل سنّت، عموم بنیهاشم و نیز کسانی مانند بلال حبشی، عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد که از بزرگان صحابه بودند و حتی زبیر بن عوام، حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند و برگرد علی(ع) جمع شده بودند. برخی از این افراد، در ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) حضور داشتند و در خانه آن حضرت به نشانه دفاع از امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) تحصّن کرده بودند و تهدید به آتش زدن خانه، شامل آنان نیز میشد.(۱)
گروه قابلتوجهی از انصار نیز موضعی مشابه داشتند. طبری در نقل واقعه سقیفه میگوید: «فقالت الانصار او بعض الانصار، لا نبایع الا علیا؛ انصار یا برخی از انصار گفتند: باکسی جز علی بیعت نمیکنیم» و سپس داستان تجمع هواداران بیعت با علی در خانۀ آن حضرت را نقل میکند.(۲)
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «شخصیتهای شیعه در صدر اسلام» به معرفی ۲۹ تن از صحابهای پرداخته که جزو هواداران امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بودند؛ مانند ابو ایوب انصاری، ابان بن سعید، ابوذر غِفاری، ابو رافع، ابوسفیان بن حارث، ابو قَتاده حارث بن رِبعی انصاری، ابو لیلای انصاری، ابو لیلای غفاری، ابی بن کعب انصاری، بَراء بن عازب، بُرَید اسلمی، بُریدة بن خُضَیب اسلمی و... در پایان نیز از چهارده تن دیگر نیز نام میبرد که موضعی مشابه داشتهاند.
افزون بر کسانی که از آغاز در کنار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) باقیمانده بودند، عدهای از دیگر مسلمانان؛ بهویژه از انصار، نیز مدت کوتاهی بعد از ماجرای سقیفه، از کردۀ خود پشیمان شدند؛(۳) چنانکه در حدیثی از امام باقر(ع) نیز آمده است که ایشان بعد از نام بردن از مقداد و ابوذر و سلمان بهعنوان تنها کسانی که بر عهد خود استوار ماندند، میفرماید: «ثم عرَف أناسٌ بعدَ یسیر. هؤلاء الذین دارت علیهم الرحا وأبوا أن یبایعوا، حتی جاؤوا بأمیر المؤمنین مكرَهاً فبایع»؛ یعنی: «اندکی پسازآن، گروهی از مردم به حقیقت پی بردند. اینان بودند که آسیاب حقیقت برمدار آنان میگشت و آنان تا زمانی که هنوز امیرالمؤمنین بهاجبار تن به بیعت [با ابوبکر] نداد، بیعت نکردند».(۴)
اما دیگر کار از کار گذشته بود و امام علی (علیهالسلام) نیز با توجه به فتنههایی مانند ظهور پیامبران دروغین و برگشتن برخی از قبایل عرب از اسلام، مصلحت را در صبر و سکوت میدید و تلاشی برای بازپسگیری قدرت انجام نداد.
خلاصه اینکه: پشت کردن مردم به امام علی (علیهالسلام) بدین معنا نیست که هیچکس در کنار آن حضرت نبود؛ بلکه تعداد اندکی هرگز حضرت را رها نکردند و گروهی دیگر بهزودی به خطای خود پی بردند؛ اما دیگران حاضران در غدیر، عهد شکستند و برخی با میل و رغبت و برخی دیگر، از سر ناچاری، با جریان سقیفه همراهی کردند.
#کلمات_کلیدی:💢
بیعت با ابوبکر، بیعت با علی(ع)، شیعۀ علی.
#پی_نوشتها:💢
۱. ر.ک: دنیوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة، الامامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ج۱، ص۳۰.
۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۲۰۲.
۳. ر.ک: یوسفی غروی، دائرةالمعارف صحابۀ پیامبر اعظم، گروه نویسندگان تحت اشراف استاد یوسفی غروی، ج۱، ص۱۳.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، روضة الكافی،دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ھ.ش، ص۲۱۳-۲۱۴. 💢
بله؛ تعداد قابلتوجهی از اصحاب پیامبر مدافع خلافت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودند؛ ولی به دلایلی کاری از پیش نبردند. آنان درواقع، غافلگیر شدند و هنگامی دستبهکار شدند که کار از کار گذشته بود و جریان سقیفه با گرفتن بیعت از مردم، کار خود را تا حد بسیاری پیش برده بود.
بهتصریح تمام مورخان شیعه و اهل سنّت، عموم بنیهاشم و نیز کسانی مانند بلال حبشی، عمار یاسر، سلمان فارسی، ابوذر و مقداد که از بزرگان صحابه بودند و حتی زبیر بن عوام، حاضر به بیعت با ابوبکر نبودند و برگرد علی(ع) جمع شده بودند. برخی از این افراد، در ماجرای هجوم به خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) حضور داشتند و در خانه آن حضرت به نشانه دفاع از امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) تحصّن کرده بودند و تهدید به آتش زدن خانه، شامل آنان نیز میشد.(۱)
گروه قابلتوجهی از انصار نیز موضعی مشابه داشتند. طبری در نقل واقعه سقیفه میگوید: «فقالت الانصار او بعض الانصار، لا نبایع الا علیا؛ انصار یا برخی از انصار گفتند: باکسی جز علی بیعت نمیکنیم» و سپس داستان تجمع هواداران بیعت با علی در خانۀ آن حضرت را نقل میکند.(۲)
آیتالله جعفر سبحانی در کتاب «شخصیتهای شیعه در صدر اسلام» به معرفی ۲۹ تن از صحابهای پرداخته که جزو هواداران امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) بودند؛ مانند ابو ایوب انصاری، ابان بن سعید، ابوذر غِفاری، ابو رافع، ابوسفیان بن حارث، ابو قَتاده حارث بن رِبعی انصاری، ابو لیلای انصاری، ابو لیلای غفاری، ابی بن کعب انصاری، بَراء بن عازب، بُرَید اسلمی، بُریدة بن خُضَیب اسلمی و... در پایان نیز از چهارده تن دیگر نیز نام میبرد که موضعی مشابه داشتهاند.
افزون بر کسانی که از آغاز در کنار امیرالمؤمنین (صلواتاللهعلیه) باقیمانده بودند، عدهای از دیگر مسلمانان؛ بهویژه از انصار، نیز مدت کوتاهی بعد از ماجرای سقیفه، از کردۀ خود پشیمان شدند؛(۳) چنانکه در حدیثی از امام باقر(ع) نیز آمده است که ایشان بعد از نام بردن از مقداد و ابوذر و سلمان بهعنوان تنها کسانی که بر عهد خود استوار ماندند، میفرماید: «ثم عرَف أناسٌ بعدَ یسیر. هؤلاء الذین دارت علیهم الرحا وأبوا أن یبایعوا، حتی جاؤوا بأمیر المؤمنین مكرَهاً فبایع»؛ یعنی: «اندکی پسازآن، گروهی از مردم به حقیقت پی بردند. اینان بودند که آسیاب حقیقت برمدار آنان میگشت و آنان تا زمانی که هنوز امیرالمؤمنین بهاجبار تن به بیعت [با ابوبکر] نداد، بیعت نکردند».(۴)
اما دیگر کار از کار گذشته بود و امام علی (علیهالسلام) نیز با توجه به فتنههایی مانند ظهور پیامبران دروغین و برگشتن برخی از قبایل عرب از اسلام، مصلحت را در صبر و سکوت میدید و تلاشی برای بازپسگیری قدرت انجام نداد.
خلاصه اینکه: پشت کردن مردم به امام علی (علیهالسلام) بدین معنا نیست که هیچکس در کنار آن حضرت نبود؛ بلکه تعداد اندکی هرگز حضرت را رها نکردند و گروهی دیگر بهزودی به خطای خود پی بردند؛ اما دیگران حاضران در غدیر، عهد شکستند و برخی با میل و رغبت و برخی دیگر، از سر ناچاری، با جریان سقیفه همراهی کردند.
#کلمات_کلیدی:💢
بیعت با ابوبکر، بیعت با علی(ع)، شیعۀ علی.
#پی_نوشتها:💢
۱. ر.ک: دنیوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة، الامامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، ط الأولی، ج۱، ص۳۰.
۲. طبری، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م، ج۳، ص۲۰۲.
۳. ر.ک: یوسفی غروی، دائرةالمعارف صحابۀ پیامبر اعظم، گروه نویسندگان تحت اشراف استاد یوسفی غروی، ج۱، ص۱۳.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، روضة الكافی،دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ ھ.ش، ص۲۱۳-۲۱۴. 💢
Forwarded from عکس نگار
﷽
⏺ ثمره تربیت بر محور فرهنگ سقیفه
✍️ آیت الله العظمی جوادی آملی:
🔹« شما نمی دانید این #سقیفه چه کار کرد!
این آلوسی یک مفسر رسمی سنّی هاست. شما این تفسیر آلوسی را ببینید می گوید سؤال کردند که معاویه بهتر است یا عمر بن عبدالعزیز؟ چون عمر بن عبد العزیز چندین کار مثبت کرد.
یکی به دستور امام باقر (سلام الله علیه) مسئله آن طلا و نقره مثقالی را به سکه تبدیل کرد که ضرب سکه در اسلام به راهنمایی امام باقر (سلام الله علیه) در عصر عمر بن العزیز بود (در اسلام البته)؛
یکی اینکه گفت این آیه سوره مبارکه «نحل» که ﴿إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَی﴾ را در خطبه های نماز جمعه به جای لعن بر علی بن ابی طالب بخوانید؛ تا آن روز تمام خطبه ها با لعن علی بن ابی طالب بود!
🔻آلوسی نقل می کند که از کسی سؤال کردند که آیا معاویه بهتر است یا عمر بن عبدالعزیز؟ می گوید غباری که در بینی اسب معاویه رفت این بهتر از صد عمر بن العزیز است! این را همین آلوسی در تفسیر روح المعانی ذیل همین ﴿وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ﴾ نقل می کند.
👈وقتی از اوّل به عداوت علی و اولاد علی تربیت بشوند همین است!
🔹 اینکه جابر بن عبدالله در کوچه های مدینه راه می رفت عصازنان می گفت: «أَدِّبُوا أَوْلَادَكُمْ عَلَی حُبِّ عَلِی» _علیه السلام_ برای همین است.
👈 این است که گفتند این بیان ها را خوب روشن کنید و برای مردم بگویید.»
📚 سوره مبارکه جمعه جلسه سوم تاریخ: 1397/01/18
@pasokh_islam313
⏺ ثمره تربیت بر محور فرهنگ سقیفه
✍️ آیت الله العظمی جوادی آملی:
🔹« شما نمی دانید این #سقیفه چه کار کرد!
این آلوسی یک مفسر رسمی سنّی هاست. شما این تفسیر آلوسی را ببینید می گوید سؤال کردند که معاویه بهتر است یا عمر بن عبدالعزیز؟ چون عمر بن عبد العزیز چندین کار مثبت کرد.
یکی به دستور امام باقر (سلام الله علیه) مسئله آن طلا و نقره مثقالی را به سکه تبدیل کرد که ضرب سکه در اسلام به راهنمایی امام باقر (سلام الله علیه) در عصر عمر بن العزیز بود (در اسلام البته)؛
یکی اینکه گفت این آیه سوره مبارکه «نحل» که ﴿إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَی﴾ را در خطبه های نماز جمعه به جای لعن بر علی بن ابی طالب بخوانید؛ تا آن روز تمام خطبه ها با لعن علی بن ابی طالب بود!
🔻آلوسی نقل می کند که از کسی سؤال کردند که آیا معاویه بهتر است یا عمر بن عبدالعزیز؟ می گوید غباری که در بینی اسب معاویه رفت این بهتر از صد عمر بن العزیز است! این را همین آلوسی در تفسیر روح المعانی ذیل همین ﴿وَ آخَرِینَ مِنْهُمْ﴾ نقل می کند.
👈وقتی از اوّل به عداوت علی و اولاد علی تربیت بشوند همین است!
🔹 اینکه جابر بن عبدالله در کوچه های مدینه راه می رفت عصازنان می گفت: «أَدِّبُوا أَوْلَادَكُمْ عَلَی حُبِّ عَلِی» _علیه السلام_ برای همین است.
👈 این است که گفتند این بیان ها را خوب روشن کنید و برای مردم بگویید.»
📚 سوره مبارکه جمعه جلسه سوم تاریخ: 1397/01/18
@pasokh_islam313