#سوال_با توجه به این که واقعه غدیر خم بعد از مراسم #حج بودآیابرای اعلام #خلافت #امیرالمؤمنین بهتر نبود در مراسم #حج که همه مردم حضود داشتند این اعلام انجام می شد؟
💢به دلیل دو #ضلعی بودن پرسش پاسخ در دو محور ارایه میشود:⬇️
#الف_ جایگاهی که برای ابلاغ پیام مزبور انتخاب شده بود، نقطهای بود که غیر از اهل مکه همه حجاج ازآن عبورمیکردند و در آن جا همه حجاج وجود داشتند.درضمن شاید طرح مسئله در مکه مخالفت بسیار جدی درپی داشت،زیراحضرت علی(ع) بسیاری از سران #قریش واهل مکه راکشته بود.اعلان #ولایت وپذیرش در آن جا دشوارمینمودوخوف فتنه میرفت.این مسئله میتواندازپایان آیه ابلاغ". #والله_یعصمک_من_الناس"خداوندتورااز (شر) مردم حفظ خواهد کرد، به دست آید.
شاید انتخاب آن مکان به آن دلیل باشدکه اگردر ضمن اعمال حج،این عمل انجام میشدبرجستگی لازم راپیدا نمیکردوشکوه تاریخی آن محو میگردید.ازهمین رومکان مستقل وزمانی جداازدیگر اعمال انتخاب شد که درعین امکان اجتماع عظیم مسلمانان،این مطلب به عنوان خبری کاملاً تازه ونو،توسط حجاج به بلاد مختلف #اسلامی پخش شود، تا برجستگی و شکوه و طراوت آن بهتر حفظ گردد.
دراین جا میتوانست شواهدوقرائنی جمع شود که این مسئله رابرجسته نمایدماننداعلان تنهایک واقعه، نه چیز دیگر، نگه داشتن مردم در زیر آفتاب سوزناک،برگرداندن کسانی که به جلو رفتند و منتظر ماندن برای کسانی که عقب ماندند،فرصت کافی برای اعلان و #بیعت کردن دیگران با #علی(ع)درحالی که درایام حج درمکه در روزهای اول که فرصت کافی وجود داشت حضرت #علی در #یمن بودودر #مکه حضور نداشت.درروزهای آخر به مکه میرسد که اعمال حج به صورت فشرده بوده
البته درتاریخ دیدیم که چگونه بااین همه تمهیدات،اصل مسئله ازمسیرخودمنحرف شد.. کسانی این مسئله راانکار کردندکه درآن جمعیت حضور داشتند،پس اگرحتی در #مکه انجام میشد چه فرقی دراصل مسئله داشت؟در حالی که امروزمیبینیم باتوجیهاتی چون " #ولایت" به معنای دوستی است، حقانیت ولایت و امامت حضرت #علی(ع) راانکار میکنندپس برای کسانی که نخواهندحقیقت راقبول نمایند،توجیهات، در صورت اعلان در #مکه نیزوجود داشت.
ب_ 💢درباره فراز دوم پرسش باید گفت: ⬇️
#اولاً:به فرض کلمه #مولا درحدیث #غدیر از کلمات چند منظوره تلقی شود و هر کسی برداشت خاصی ازآن بنماید،جای تردیدنیست که این تعبیر در کلام حضرت متأثرازروش وحی و قرآن کریم است.در #قرآن کریم درمسایل متعدد و مختلف برای بیان #مقاصد الهی ازکلماتی استفاده شدکه چندین معنابرای آن وجوددارد،ولی همان کلمات به دلیل اسراری که برای مانهفته است، به کار گرفته شده، دراین باره آیات فراوانی قابل طرح درکلّ همان طور که #قرآن کریم دربسیاری موارد از کلمات به اصطلاح متشابه استفاده کرده، حقایقی رابیان داشته وسبب و حکمت آن برای کسی به خوبی روشن نیست، #پیامبر(ص) نیز در برخی مواردازجمله جریان #غدیرازاین روش قرآنی استفاده کرده، #ولایت راباکلمه « #مولا» بیان کرده است. سرّ اصلی وحکمت واقعی آن شایدبه خوبی برای کسی روشن نباشداین هیچ گونه محذوری ندارد، بلکه در عرف حقایق وحیانی مطرح
#دوم: #پیامبر(ص) درمقام بیان #ولایت_امیرمؤمنان در روز #غدیر از #قرآن کریم تبعیت کرده است چون در #قرآن کریم نیزجریان #ولایت با واژه « #ولی»بیان شده: #إنّما_ولیکم_الله_و_رسوله_و_الذین #آمنوا_الذین_یقیمون_الصلوه_و_یؤتون_الزکوه_#و_هم_راکعون؛ولی شما تنها #خدا و #پیامبر او است و کسانی که ایمان آوردهاند.همان کسانی که نماز برپامیدارندودرحال رکوع زکات میدهند».
بر اساس منابع شیعی وسنی این آیه در شأن امیر مؤمنان(ع)نازل شده مثلاً #قوشجی که ازعلمای بزرگ #اهل_سنت است،درشرح #تجرید_الاعتقاد تصریح نموده که به اجماع #مفسران این آیه درباره #علی(ع)نازل شده است این آیه که نزد شیعیان معروف به آیة# ولایت است، در مقام بیان #ولایت علی(ع) ازکلمه« #ولی» استفاده کرده ا
بنابر این اگر در خطبة غدیر حضرت #پیامبر در مقام اعلان #ولایت_امیرمؤمنان به عنوان سرپرست امت و #جانشین بعد از خود از کلمه #مولا استفاده کرده،ممکن است به دلیل تأسّی به قرآن بوده باشد.
#سوم:دلایل وشواهدی بسیاری درروز غدیر رخ داده که هرکدام برای کسی که درپی دانستن حقیقت باشد،نشانه هدایت و دلیل روشن به معنا مولادرکلام #پیامبر است،مثلاً هیچ عاقلی نمیپذیردکه حضرت #پیامبرآن همه مردم مسافر راآن مدت درآفتاب گرم نگاه داردتادوستی علی(ع)را به آنها اعلان کند.نحوه رخداد #غدیر به خوبی معلوم است که حضرت در خطبه غدیرمرادش اعلان سرپرستی امت و #جانشین بعد ازخود بوده است،وگرنه برای بیان محبت و دوستی آن همه مقدمات لازم نبود،به خصوص آن که این رخداد در #حجةالوداع و روزهای آخر عمر حضرت پیش آمده است.
از این گذشته💢
#ادامه_دارد1⃣
💢به دلیل دو #ضلعی بودن پرسش پاسخ در دو محور ارایه میشود:⬇️
#الف_ جایگاهی که برای ابلاغ پیام مزبور انتخاب شده بود، نقطهای بود که غیر از اهل مکه همه حجاج ازآن عبورمیکردند و در آن جا همه حجاج وجود داشتند.درضمن شاید طرح مسئله در مکه مخالفت بسیار جدی درپی داشت،زیراحضرت علی(ع) بسیاری از سران #قریش واهل مکه راکشته بود.اعلان #ولایت وپذیرش در آن جا دشوارمینمودوخوف فتنه میرفت.این مسئله میتواندازپایان آیه ابلاغ". #والله_یعصمک_من_الناس"خداوندتورااز (شر) مردم حفظ خواهد کرد، به دست آید.
شاید انتخاب آن مکان به آن دلیل باشدکه اگردر ضمن اعمال حج،این عمل انجام میشدبرجستگی لازم راپیدا نمیکردوشکوه تاریخی آن محو میگردید.ازهمین رومکان مستقل وزمانی جداازدیگر اعمال انتخاب شد که درعین امکان اجتماع عظیم مسلمانان،این مطلب به عنوان خبری کاملاً تازه ونو،توسط حجاج به بلاد مختلف #اسلامی پخش شود، تا برجستگی و شکوه و طراوت آن بهتر حفظ گردد.
دراین جا میتوانست شواهدوقرائنی جمع شود که این مسئله رابرجسته نمایدماننداعلان تنهایک واقعه، نه چیز دیگر، نگه داشتن مردم در زیر آفتاب سوزناک،برگرداندن کسانی که به جلو رفتند و منتظر ماندن برای کسانی که عقب ماندند،فرصت کافی برای اعلان و #بیعت کردن دیگران با #علی(ع)درحالی که درایام حج درمکه در روزهای اول که فرصت کافی وجود داشت حضرت #علی در #یمن بودودر #مکه حضور نداشت.درروزهای آخر به مکه میرسد که اعمال حج به صورت فشرده بوده
البته درتاریخ دیدیم که چگونه بااین همه تمهیدات،اصل مسئله ازمسیرخودمنحرف شد.. کسانی این مسئله راانکار کردندکه درآن جمعیت حضور داشتند،پس اگرحتی در #مکه انجام میشد چه فرقی دراصل مسئله داشت؟در حالی که امروزمیبینیم باتوجیهاتی چون " #ولایت" به معنای دوستی است، حقانیت ولایت و امامت حضرت #علی(ع) راانکار میکنندپس برای کسانی که نخواهندحقیقت راقبول نمایند،توجیهات، در صورت اعلان در #مکه نیزوجود داشت.
ب_ 💢درباره فراز دوم پرسش باید گفت: ⬇️
#اولاً:به فرض کلمه #مولا درحدیث #غدیر از کلمات چند منظوره تلقی شود و هر کسی برداشت خاصی ازآن بنماید،جای تردیدنیست که این تعبیر در کلام حضرت متأثرازروش وحی و قرآن کریم است.در #قرآن کریم درمسایل متعدد و مختلف برای بیان #مقاصد الهی ازکلماتی استفاده شدکه چندین معنابرای آن وجوددارد،ولی همان کلمات به دلیل اسراری که برای مانهفته است، به کار گرفته شده، دراین باره آیات فراوانی قابل طرح درکلّ همان طور که #قرآن کریم دربسیاری موارد از کلمات به اصطلاح متشابه استفاده کرده، حقایقی رابیان داشته وسبب و حکمت آن برای کسی به خوبی روشن نیست، #پیامبر(ص) نیز در برخی مواردازجمله جریان #غدیرازاین روش قرآنی استفاده کرده، #ولایت راباکلمه « #مولا» بیان کرده است. سرّ اصلی وحکمت واقعی آن شایدبه خوبی برای کسی روشن نباشداین هیچ گونه محذوری ندارد، بلکه در عرف حقایق وحیانی مطرح
#دوم: #پیامبر(ص) درمقام بیان #ولایت_امیرمؤمنان در روز #غدیر از #قرآن کریم تبعیت کرده است چون در #قرآن کریم نیزجریان #ولایت با واژه « #ولی»بیان شده: #إنّما_ولیکم_الله_و_رسوله_و_الذین #آمنوا_الذین_یقیمون_الصلوه_و_یؤتون_الزکوه_#و_هم_راکعون؛ولی شما تنها #خدا و #پیامبر او است و کسانی که ایمان آوردهاند.همان کسانی که نماز برپامیدارندودرحال رکوع زکات میدهند».
بر اساس منابع شیعی وسنی این آیه در شأن امیر مؤمنان(ع)نازل شده مثلاً #قوشجی که ازعلمای بزرگ #اهل_سنت است،درشرح #تجرید_الاعتقاد تصریح نموده که به اجماع #مفسران این آیه درباره #علی(ع)نازل شده است این آیه که نزد شیعیان معروف به آیة# ولایت است، در مقام بیان #ولایت علی(ع) ازکلمه« #ولی» استفاده کرده ا
بنابر این اگر در خطبة غدیر حضرت #پیامبر در مقام اعلان #ولایت_امیرمؤمنان به عنوان سرپرست امت و #جانشین بعد از خود از کلمه #مولا استفاده کرده،ممکن است به دلیل تأسّی به قرآن بوده باشد.
#سوم:دلایل وشواهدی بسیاری درروز غدیر رخ داده که هرکدام برای کسی که درپی دانستن حقیقت باشد،نشانه هدایت و دلیل روشن به معنا مولادرکلام #پیامبر است،مثلاً هیچ عاقلی نمیپذیردکه حضرت #پیامبرآن همه مردم مسافر راآن مدت درآفتاب گرم نگاه داردتادوستی علی(ع)را به آنها اعلان کند.نحوه رخداد #غدیر به خوبی معلوم است که حضرت در خطبه غدیرمرادش اعلان سرپرستی امت و #جانشین بعد ازخود بوده است،وگرنه برای بیان محبت و دوستی آن همه مقدمات لازم نبود،به خصوص آن که این رخداد در #حجةالوداع و روزهای آخر عمر حضرت پیش آمده است.
از این گذشته💢
#ادامه_دارد1⃣
#سوال : ⬇️
💢با توجه به اینکه دینهای الهی دیگهای هم در عالم وجود داره؛ اگه یه یهودی یا مسیحی ازمون پرسید چرا مسلمان هستیم، چه جوابی باید بهش بدیم؟ چرا دین اسلام دین بهتریه؟
#پاسخ :
💢هر یک از انبیا در دوران خود، هادی مردم بودند و سپس نوبت پیامبر بعدی میرسید که هدایتگر مردم زمان خود باشد و تحریفات صورت گرفته در آموزههای نبی سابق را تصحیح کند. تا نوبت به آخرین پیامبر رسید که دین او تا قیامت ادامه دارد. هر یک از انبیاء، تصدیق کننده انبیاء پیش از خود و بشارت دهنده نبی پس از خود بودند. همانگونه که حضرت عیسی (علیه السلام)، حضرت موسی (علیه السلام) و کتاب او را (تورات) تصدیق کرد و هم به آمدن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بشارت داد.(۱) حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نیز انبیاء گذشته را تأیید میکند و آنان را فرستاده خدا دانسته که به حقّ بودند؛ مانند: «همانا ما به موسی و برادرش هارون کتاب تورات را عطا کردیم که جدا سازنده میان حق و باطل و روشنیبخش و یادآور متقیان است.»(۲) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) چون خاتم انبیاست و پیامبری پس از او نخواهد آمد، بشارتی به آمدن نبی بعدی نمیدهد. «او رسول خدا و خاتم انبیاست»(۳) و سنّت هدایت پس از او، از طریق امامت ادامه مییابد. با توجه به این نکات، انسان برای زندگی دنیوی و اخروی سالم، نیاز به دین الهی دارد. دین اسلام تکمیل کننده ادیان قبلی است و معارفی بالاتر از پیشنیان ارائه میدهد که با مطالعه آنها میتوان به برتری و عمق معارف اسلامی نسبت به سایر ادیان رسید؛ همچنین تصحیح کننده تحریفاتی است که در ادیان پیشین رخ داده، از این رو، عقل حکم میکند به دین کامل و صحیح ملتزم باشیم.
چند اشکال مهم متوجه مسیحیت و یهودیت است: 1. تمام شدن مهلت آن دین و آمدن پیامبر جدید با معجزاتی که حقانیت خود را ثابت کرده است. 2. تحریف کتب مقدس آنان و در نتیجه، نداشتن متن الهی صحیح برای هدایت. 3. آموزههای غیر توحیدی و مخالف عقل؛ مانند اینکه مسیحیت به تثلیث معتقدند(اعتقاد به خدای پدر، پسر، روحالقدس که در تفسیر آن دچار اختلافند و فهم آن را از اسرار دانستند که عقل به آن نمیرسد)؛ درحالیکه با حکم عقل در تعارض است. یهودیت نیز به جسم داشتن خدا باور دارد که این اعتقاد نیز خلاف حکم عقل است. باور به «تثلیث» و «تجسیم» (و نمونههای دیگر) به خوبی نشان میدهد که این دو دین دچار تحریف شدند و نمیتوان تعالیم آنها را دین توحیدی به شمار آورد. درحالیکه اسلام دارای ویژگیهایی است که میتوان به عنوان دین حقّ بر آن اعتماد کرد: تناقض آمیز نبودن آموزهها، اثبات آموزههای اصلی دین اسلام با عقل، جامعیت و توجه به تمام نیازهای انسان(در حوزه جسم و روح؛ فرد و اجتماع؛ دنیا و آخرت)، تحریف ناپذیری، موافقت با فطرت.
#پی_نوشتها:
1. صف، ۶.
2. انبیاء، ۴۸.
3. احزاب، ۴۰.
💢با توجه به اینکه دینهای الهی دیگهای هم در عالم وجود داره؛ اگه یه یهودی یا مسیحی ازمون پرسید چرا مسلمان هستیم، چه جوابی باید بهش بدیم؟ چرا دین اسلام دین بهتریه؟
#پاسخ :
💢هر یک از انبیا در دوران خود، هادی مردم بودند و سپس نوبت پیامبر بعدی میرسید که هدایتگر مردم زمان خود باشد و تحریفات صورت گرفته در آموزههای نبی سابق را تصحیح کند. تا نوبت به آخرین پیامبر رسید که دین او تا قیامت ادامه دارد. هر یک از انبیاء، تصدیق کننده انبیاء پیش از خود و بشارت دهنده نبی پس از خود بودند. همانگونه که حضرت عیسی (علیه السلام)، حضرت موسی (علیه السلام) و کتاب او را (تورات) تصدیق کرد و هم به آمدن حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) بشارت داد.(۱) حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) نیز انبیاء گذشته را تأیید میکند و آنان را فرستاده خدا دانسته که به حقّ بودند؛ مانند: «همانا ما به موسی و برادرش هارون کتاب تورات را عطا کردیم که جدا سازنده میان حق و باطل و روشنیبخش و یادآور متقیان است.»(۲) پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) چون خاتم انبیاست و پیامبری پس از او نخواهد آمد، بشارتی به آمدن نبی بعدی نمیدهد. «او رسول خدا و خاتم انبیاست»(۳) و سنّت هدایت پس از او، از طریق امامت ادامه مییابد. با توجه به این نکات، انسان برای زندگی دنیوی و اخروی سالم، نیاز به دین الهی دارد. دین اسلام تکمیل کننده ادیان قبلی است و معارفی بالاتر از پیشنیان ارائه میدهد که با مطالعه آنها میتوان به برتری و عمق معارف اسلامی نسبت به سایر ادیان رسید؛ همچنین تصحیح کننده تحریفاتی است که در ادیان پیشین رخ داده، از این رو، عقل حکم میکند به دین کامل و صحیح ملتزم باشیم.
چند اشکال مهم متوجه مسیحیت و یهودیت است: 1. تمام شدن مهلت آن دین و آمدن پیامبر جدید با معجزاتی که حقانیت خود را ثابت کرده است. 2. تحریف کتب مقدس آنان و در نتیجه، نداشتن متن الهی صحیح برای هدایت. 3. آموزههای غیر توحیدی و مخالف عقل؛ مانند اینکه مسیحیت به تثلیث معتقدند(اعتقاد به خدای پدر، پسر، روحالقدس که در تفسیر آن دچار اختلافند و فهم آن را از اسرار دانستند که عقل به آن نمیرسد)؛ درحالیکه با حکم عقل در تعارض است. یهودیت نیز به جسم داشتن خدا باور دارد که این اعتقاد نیز خلاف حکم عقل است. باور به «تثلیث» و «تجسیم» (و نمونههای دیگر) به خوبی نشان میدهد که این دو دین دچار تحریف شدند و نمیتوان تعالیم آنها را دین توحیدی به شمار آورد. درحالیکه اسلام دارای ویژگیهایی است که میتوان به عنوان دین حقّ بر آن اعتماد کرد: تناقض آمیز نبودن آموزهها، اثبات آموزههای اصلی دین اسلام با عقل، جامعیت و توجه به تمام نیازهای انسان(در حوزه جسم و روح؛ فرد و اجتماع؛ دنیا و آخرت)، تحریف ناپذیری، موافقت با فطرت.
#پی_نوشتها:
1. صف، ۶.
2. انبیاء، ۴۸.
3. احزاب، ۴۰.
#سوال_با سلام در مورد قمه زنی میخواستم بدونم از تاریخچه و شکل ظهور و انگیزه ها و... اگه میشه توضیح بدید یا مقاله یا هرچی که مفیده معرفی کنید ممنون
#پاسخ_
در مورد منشاء اصلی و اولیّه قمه زنی، اقوال مختلفی وجود دارد* آنچه که بیشتر از همه مستند و قابل اثبات است، این است که تیغ زنی و قمه زنی رسومی عاریتی اند که از جانب ترک های آذربایجان به فارس ها و اعراب منتقل شده اند* با توجه به اینکه برخی مسیحیان ارتدوکس نیز بر اساس اعتقاد خود در سالروز شهادت حضرت عیسی(علیه السلام) اعمالی شبیه آن را انجام می دهند، برخی از جمله شهید مطهری سابقه این عمل را به مسیحیت نسبت داده و می گوید: قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکس های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید*
پیشینه قمه زنی در ایران به دوران صفویه برمی گردد. در برخی سفرنامه های اروپاییان در آن دوره به قمه زنی و تیغ زنی اشاره شده است؛ از جمله گزارش آدام الئاریوس از مراسم تیغ زنی در روز عاشورا در اردبیل عهد شاه صفی و... * این رسم در دوره قاجار خصوصاً عهد ناصری رواج بسیاری یافت. عبدالله مستوفی مسبب اصلی این امر را ملّا آقا دربندی می داند و می نویسد: «تیغ زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند [دربندی] در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و ترک های عوام هم این عزاداری را پذیرفتهاند و این خلاف شرع بین، جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است»*
ابراهیم الحیدری، جامعه شناس، محقق و نویسنده عراقی الاصل کتاب «تراژدی کربلا» نیز بر این عقیده است که مراسم هایی از قبیل قمه زنی، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدریج از اواخر این قرن در آن کشور رواج یافته است. بنابراین مراسم قمه زنی و ... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ریشه عربی ندارد*
💢 پی نوشت ها:
(1). مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
(2). ر.ک: شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه)، عبدالله مستوفی، انتشارات زوار، تهران، ج 1 و 3 .
(3). مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، تهران، ج 16، ص 331.
(4). شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه)، همان، ج 1، ص 276 – 277.
(5). همان.
(6). تراژدی کربلا، ابراهیم الحیدری، ترجمه ی علی معموری، دارالکتاب الاسلامی، قم، ص 475.
#پاسخ_
در مورد منشاء اصلی و اولیّه قمه زنی، اقوال مختلفی وجود دارد* آنچه که بیشتر از همه مستند و قابل اثبات است، این است که تیغ زنی و قمه زنی رسومی عاریتی اند که از جانب ترک های آذربایجان به فارس ها و اعراب منتقل شده اند* با توجه به اینکه برخی مسیحیان ارتدوکس نیز بر اساس اعتقاد خود در سالروز شهادت حضرت عیسی(علیه السلام) اعمالی شبیه آن را انجام می دهند، برخی از جمله شهید مطهری سابقه این عمل را به مسیحیت نسبت داده و می گوید: قمه زنی و بلند کردن طبل و شیپور از ارتدوکس های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت همچون برق در همه جا دوید*
پیشینه قمه زنی در ایران به دوران صفویه برمی گردد. در برخی سفرنامه های اروپاییان در آن دوره به قمه زنی و تیغ زنی اشاره شده است؛ از جمله گزارش آدام الئاریوس از مراسم تیغ زنی در روز عاشورا در اردبیل عهد شاه صفی و... * این رسم در دوره قاجار خصوصاً عهد ناصری رواج بسیاری یافت. عبدالله مستوفی مسبب اصلی این امر را ملّا آقا دربندی می داند و می نویسد: «تیغ زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند [دربندی] در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و ترک های عوام هم این عزاداری را پذیرفتهاند و این خلاف شرع بین، جزو عزاداری و کار ثواب وانمود شده است»*
ابراهیم الحیدری، جامعه شناس، محقق و نویسنده عراقی الاصل کتاب «تراژدی کربلا» نیز بر این عقیده است که مراسم هایی از قبیل قمه زنی، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدریج از اواخر این قرن در آن کشور رواج یافته است. بنابراین مراسم قمه زنی و ... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ریشه عربی ندارد*
💢 پی نوشت ها:
(1). مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، محسن حسام مظاهری، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
(2). ر.ک: شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه)، عبدالله مستوفی، انتشارات زوار، تهران، ج 1 و 3 .
(3). مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، تهران، ج 16، ص 331.
(4). شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه)، همان، ج 1، ص 276 – 277.
(5). همان.
(6). تراژدی کربلا، ابراهیم الحیدری، ترجمه ی علی معموری، دارالکتاب الاسلامی، قم، ص 475.
#سوال با هدف رفع ابهام.
آیا نفوذ اسرائیل تا قلبِ پایتخت ایران و ترور دانشمندان هسته ای و حمله سایبری به تاسیسات اتمی و جاسوسی در این حوزه نشان از قدرت اسرائیل و ضعف ایران در حفاظت از سرمایه های خود و بازدارندگی از تهدید و آسیب نیست؟
و عدم قدرت و جسارت ایران در مقابله به مثل که قاعدتاً باید بمباران نیروگاه هسته ای اسرائیل در تل آویو باشد.
آیا وعده ۴۲ساله نابودی اسرائیل با قدرت روزافزون آن و ضعف ما در تهدیدِ اسرائیل و عملیاتی کردن آن درتعارض نیست؟
آیا این وعده نابودی ضمانت اجرایی هم دارد یا تنها یک آرزو و رویاست؟
آیا وعده دهندگان آن می توانند یک سقف زمانی برای آن تعیین نمایند.
💢بسمه تعالی
💢یک زمانی بود که اسراییل شعار از نیل تا فرات را سر می داد و نقشه کشور بزرگ اسرائیل را روی اسکناس های خود چاپ میکرد. هر بخشی از فلسطین یا کشور های دیگر را اراده می کرد، به تصرف خود در می آورد. به دنبال تجزیه ایران و نا بودی نظام جمهوری اسلامی ایران بود و صدها برنامه دیگر در سر میپروراند. اما امروز اسرائیل مجبور است برای حفظ خود و شهروندان خویش، در همان منطقه محدود جغرافیایی که هست، به دور خود دیوار بکشد و سخنی از نیل تا فرات نسراید. از جنوب لبنان و بخش غزه از فلسطین و برخی نقاط دیگر عقب نشینی کند. چنانچه حماقتی مرتکب شود و جنگی با فلسطینیان مظلوم غزه راهاندازی کند، مجبور است که بعد از شش روز عقب نشیند و دیگران را واسطه کند تا با فلسطینیان صلح نماید. جرات حمله به حزب الله لبنان یا حماس و جهاد اسلامی را ندارد. بحرانهای متعدد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در سرزمین های اشغالی و همچنین شواهد بسیار دیگر وجود دارد که همگی حکایت ضعف بسیار شدید اسرائیل دارند بهگونهای که خود کارشناسان و صاحبنظران اسرائیلی پیشبینی میکنند این رژیم نامشروع و سفاک، سالگرد ۸۰ سالگی خود را نخواهد دید. با توجه به اینکه حزبالله لبنان و حماس و جهاد اسلامی فلسطین، به مراتب از قدرت نظامی ایران پایین تر و ضعیف تر هستند و اسرائیل از آنها هراسناک و ترسان است، آیا می شود گفت که اسراییل از ایران قدرتمندتر و قوی تر است؟ قطعا قدرت و اقتدار ایران اسلامی به مراتب از قدرت اسرائیل بالاتر و قوی تر است. خود آمریکا جرات حمله و تجاوز به ایران را ندارد چه رسد به اسرائیل. در مورد ترورها و توطئه هایی که اسرائیل نسبت به ایران داشته است نیز باید گفت، ایران مقتدر و عزیز به همه آنها در موقع مناسب پاسخ داده است* لکن بسیاری از آنها رسانه ای نشده اند*
آیا نفوذ اسرائیل تا قلبِ پایتخت ایران و ترور دانشمندان هسته ای و حمله سایبری به تاسیسات اتمی و جاسوسی در این حوزه نشان از قدرت اسرائیل و ضعف ایران در حفاظت از سرمایه های خود و بازدارندگی از تهدید و آسیب نیست؟
و عدم قدرت و جسارت ایران در مقابله به مثل که قاعدتاً باید بمباران نیروگاه هسته ای اسرائیل در تل آویو باشد.
آیا وعده ۴۲ساله نابودی اسرائیل با قدرت روزافزون آن و ضعف ما در تهدیدِ اسرائیل و عملیاتی کردن آن درتعارض نیست؟
آیا این وعده نابودی ضمانت اجرایی هم دارد یا تنها یک آرزو و رویاست؟
آیا وعده دهندگان آن می توانند یک سقف زمانی برای آن تعیین نمایند.
💢بسمه تعالی
💢یک زمانی بود که اسراییل شعار از نیل تا فرات را سر می داد و نقشه کشور بزرگ اسرائیل را روی اسکناس های خود چاپ میکرد. هر بخشی از فلسطین یا کشور های دیگر را اراده می کرد، به تصرف خود در می آورد. به دنبال تجزیه ایران و نا بودی نظام جمهوری اسلامی ایران بود و صدها برنامه دیگر در سر میپروراند. اما امروز اسرائیل مجبور است برای حفظ خود و شهروندان خویش، در همان منطقه محدود جغرافیایی که هست، به دور خود دیوار بکشد و سخنی از نیل تا فرات نسراید. از جنوب لبنان و بخش غزه از فلسطین و برخی نقاط دیگر عقب نشینی کند. چنانچه حماقتی مرتکب شود و جنگی با فلسطینیان مظلوم غزه راهاندازی کند، مجبور است که بعد از شش روز عقب نشیند و دیگران را واسطه کند تا با فلسطینیان صلح نماید. جرات حمله به حزب الله لبنان یا حماس و جهاد اسلامی را ندارد. بحرانهای متعدد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی در سرزمین های اشغالی و همچنین شواهد بسیار دیگر وجود دارد که همگی حکایت ضعف بسیار شدید اسرائیل دارند بهگونهای که خود کارشناسان و صاحبنظران اسرائیلی پیشبینی میکنند این رژیم نامشروع و سفاک، سالگرد ۸۰ سالگی خود را نخواهد دید. با توجه به اینکه حزبالله لبنان و حماس و جهاد اسلامی فلسطین، به مراتب از قدرت نظامی ایران پایین تر و ضعیف تر هستند و اسرائیل از آنها هراسناک و ترسان است، آیا می شود گفت که اسراییل از ایران قدرتمندتر و قوی تر است؟ قطعا قدرت و اقتدار ایران اسلامی به مراتب از قدرت اسرائیل بالاتر و قوی تر است. خود آمریکا جرات حمله و تجاوز به ایران را ندارد چه رسد به اسرائیل. در مورد ترورها و توطئه هایی که اسرائیل نسبت به ایران داشته است نیز باید گفت، ایران مقتدر و عزیز به همه آنها در موقع مناسب پاسخ داده است* لکن بسیاری از آنها رسانه ای نشده اند*