🎯 فرصت شغلی:
یک شرکت مخابراتی معتبر نیازمند تخصص های ذیل به صورت تمام وقت می باشد:
🔻کارشناس سیستم عامل ( مسلط به سیستم عامل لینوکس در سطح LPIC-2 )
🔻کارشناس سرور مسلط به سرورهای HP
🔻کارشناس دیتابیس Oracle
🔻کارشناس سیستم های ذخیره سازی EMC
🔻کاشناس پشتیبان گیری مسلط به نرم افزار های Net Backup و آشنا با سیستم های پشتیبان گیری Quantum
🔻کارشناس Virtualization
از متقاضیان درخواست می شود رزومه خود را به آدرس های [email protected] ارسال نمایند.
#jobs #linux
یک شرکت مخابراتی معتبر نیازمند تخصص های ذیل به صورت تمام وقت می باشد:
🔻کارشناس سیستم عامل ( مسلط به سیستم عامل لینوکس در سطح LPIC-2 )
🔻کارشناس سرور مسلط به سرورهای HP
🔻کارشناس دیتابیس Oracle
🔻کارشناس سیستم های ذخیره سازی EMC
🔻کاشناس پشتیبان گیری مسلط به نرم افزار های Net Backup و آشنا با سیستم های پشتیبان گیری Quantum
🔻کارشناس Virtualization
از متقاضیان درخواست می شود رزومه خود را به آدرس های [email protected] ارسال نمایند.
#jobs #linux
فرهنگ قهوه و کافی شاپ رو دوست دارم , چون تو هر کافی شاپی کتاب هم هست // قهوه و کتاب دو عنصر زیبای زندگی است , یه صفت زیبای انسانی
ثبت نام : https://goo.gl/dTQVmp
ثبت نام : https://goo.gl/sMYD74
الگوریتم جدید گوگل کلاود باعث افزایش سرعت انتقال اطلاعات میشود
طبق خبر جدیدی که توسط گوگل منتشر شد از این پس TCP BBR در دسترس کاربران پلتفرم کلاود این شرکت خواهد بود. در واقع، این سیستم یک الگوریتم جدید کنترل ازدحام برای بهبود ظرفیت شبکه روی سرویسهای google.com و یوتیوب است.
الگوریتم جدید کنترل ازدحام بهنام TCP BBR تاکنون توانسته در سطح جهانی موجب بهبود 4 درصدی ظرفیت شبکه روی سرویسهای google.com و یوتیوب شده و حتی گفته میشود این میزان در برخی از کشورها به 14 درصد هم رسیده است.
ایده کلی در الگوریتم جدید بهبود سیستم کنترل ازدحام فعلی برای ترافیک اینترنت است که از سالهای دهه 1980 میلادی بهبعد استفاده میشده است. در آن سیستم، تنها پکتهای از دست رفته مورد توجه بودند یعنی زمانیکه بافرهای شبکه پر میشوند روترها هرگونه پکت جدیدی را پس میزنند. الگوریتمهای جدید وظیفه دارند روی سرعت یک دستگاه در زمینه ارسال داده روی شبکه تصمیمگیری کنند تا بهاین ترتیب از سرریز شدن شبکه جلوگیری کنند. در نتیجه، وقتی یک الگوریتم تشخیص میدهد بعضی از پکتهای داده موفق نشدهاند به مقصد برسند، ارسال داده با روند کندتری صورت میگیرد. همین امر موجب کاهش میزان ازدحام میشود. البته الگوریتمهای زیادی برای اجرای نحوه این فرآیند وجود دارد ولی در واقع، همه آنها الگوهای مشابهی را دنبال میکنند.
واژه BBR عبارت اختصاری برای "پهنای باند گلوگاه و زمان انتشار برای سفر رفت و برگشت" است. در اینجا، تنها پکتهای از دسترفته مهم نیستند بلکه سرعت تحویل دیتا توسط شبکه نیز مورد توجه است. گوگل در این خصوص میگوید: "در یک ارتباط شبکه، نرخ تحویل شبکه و زمان رفت و برگشت که بهتازگی ارزیابی شده مورد استفاده قرار میگیرد تا به ساخت یک مدل واضح و روشن کمک کند. این مدل شامل دو مورد میشود، یکی حداکثر پهنای باندی که اخیرا برای آن ارتباط در دسترس بوده و دوم حداقل زمان تأخیر در سفر رفت و برگشت که اخیرا صورت گرفته است." با استفاده از این اطلاعات است که BBR روی سرعت مورد نیاز برای ارسال دیتا تصمیمگیری میکند.
نتیجه این کار، الگوریتمی است که میتواند در لینکهای طولانی در هر زمان دادههای بیشتری را ارسال کند بدون آنکه چیزی از دست برود. گوگل میگوید در یکی از بنچمارکهای خود شاهد افزایش 2700 برابری ظرفیت بوده است. سال گذشته میلادی، گوگل برای نخستین بار درباره BBR توضیحاتی ارائه کرد و از آن زمان منابع این پروتکل را بهصورت باز در اختیار علاقهمندان قرار داد.
#google #algoritm #network @unixmens
طبق خبر جدیدی که توسط گوگل منتشر شد از این پس TCP BBR در دسترس کاربران پلتفرم کلاود این شرکت خواهد بود. در واقع، این سیستم یک الگوریتم جدید کنترل ازدحام برای بهبود ظرفیت شبکه روی سرویسهای google.com و یوتیوب است.
الگوریتم جدید کنترل ازدحام بهنام TCP BBR تاکنون توانسته در سطح جهانی موجب بهبود 4 درصدی ظرفیت شبکه روی سرویسهای google.com و یوتیوب شده و حتی گفته میشود این میزان در برخی از کشورها به 14 درصد هم رسیده است.
ایده کلی در الگوریتم جدید بهبود سیستم کنترل ازدحام فعلی برای ترافیک اینترنت است که از سالهای دهه 1980 میلادی بهبعد استفاده میشده است. در آن سیستم، تنها پکتهای از دست رفته مورد توجه بودند یعنی زمانیکه بافرهای شبکه پر میشوند روترها هرگونه پکت جدیدی را پس میزنند. الگوریتمهای جدید وظیفه دارند روی سرعت یک دستگاه در زمینه ارسال داده روی شبکه تصمیمگیری کنند تا بهاین ترتیب از سرریز شدن شبکه جلوگیری کنند. در نتیجه، وقتی یک الگوریتم تشخیص میدهد بعضی از پکتهای داده موفق نشدهاند به مقصد برسند، ارسال داده با روند کندتری صورت میگیرد. همین امر موجب کاهش میزان ازدحام میشود. البته الگوریتمهای زیادی برای اجرای نحوه این فرآیند وجود دارد ولی در واقع، همه آنها الگوهای مشابهی را دنبال میکنند.
واژه BBR عبارت اختصاری برای "پهنای باند گلوگاه و زمان انتشار برای سفر رفت و برگشت" است. در اینجا، تنها پکتهای از دسترفته مهم نیستند بلکه سرعت تحویل دیتا توسط شبکه نیز مورد توجه است. گوگل در این خصوص میگوید: "در یک ارتباط شبکه، نرخ تحویل شبکه و زمان رفت و برگشت که بهتازگی ارزیابی شده مورد استفاده قرار میگیرد تا به ساخت یک مدل واضح و روشن کمک کند. این مدل شامل دو مورد میشود، یکی حداکثر پهنای باندی که اخیرا برای آن ارتباط در دسترس بوده و دوم حداقل زمان تأخیر در سفر رفت و برگشت که اخیرا صورت گرفته است." با استفاده از این اطلاعات است که BBR روی سرعت مورد نیاز برای ارسال دیتا تصمیمگیری میکند.
نتیجه این کار، الگوریتمی است که میتواند در لینکهای طولانی در هر زمان دادههای بیشتری را ارسال کند بدون آنکه چیزی از دست برود. گوگل میگوید در یکی از بنچمارکهای خود شاهد افزایش 2700 برابری ظرفیت بوده است. سال گذشته میلادی، گوگل برای نخستین بار درباره BBR توضیحاتی ارائه کرد و از آن زمان منابع این پروتکل را بهصورت باز در اختیار علاقهمندان قرار داد.
#google #algoritm #network @unixmens
آیا اگر وبینار آموزشی ansible برگزار شود شرکت میکنید ؟
بلی – 19
👍👍👍👍👍👍👍 59%
خیر – 13
👍👍👍👍👍 41%
👥 32 people voted so far. Poll closed.
بلی – 19
👍👍👍👍👍👍👍 59%
خیر – 13
👍👍👍👍👍 41%
👥 32 people voted so far. Poll closed.
Forwarded from Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
ثبت نام : https://goo.gl/sMYD74
ﺳﺮﻋﺖ ﺁﻫﻮ 90 ﮐﯿﻠﻮﻣﺘﺮ ﺩﺭ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ؛
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ که سرعت شیر 57 کیلومتر در ساعت ﺍﺳﺖ.
ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺁﻫﻮ ﻃﻌﻤﻪ شیر میشود؟
"ﺗﺮﺱ" ﺁﻫﻮ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻣيشود ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ سنجیدن فاصله خود با شیر مدام به "پشت ﺳﺮ" ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ،
ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ همین سرعتش بسیار کم میشود!
تا جایی که شیر میتواند به او برسد؛
یعنی ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ طعمه ﺷﯿﺮ نمیشود!
ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ شیر به نیرویش ایمان دارد؛ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ نخواهد شد.
ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ، ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻧﮕﺎﻩ کنیم و به مرور خاطرات ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﻢ؛
ﻫﻢ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﻋﻘﺐ میمانیم
ﻭ ﻫﻢ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ...
#آنتونی_رابینز
ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ که سرعت شیر 57 کیلومتر در ساعت ﺍﺳﺖ.
ﭘﺲ ﭼﻄﻮﺭ ﺁﻫﻮ ﻃﻌﻤﻪ شیر میشود؟
"ﺗﺮﺱ" ﺁﻫﻮ ﺍﺯ ﺷﮑﺎﺭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎﻋﺚ ﻣيشود ﮐﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﯼ سنجیدن فاصله خود با شیر مدام به "پشت ﺳﺮ" ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ،
ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ همین سرعتش بسیار کم میشود!
تا جایی که شیر میتواند به او برسد؛
یعنی ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻨﺪ طعمه ﺷﯿﺮ نمیشود!
ﺍﮔﺮ ﺁﻫﻮ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﮐﻪ شیر به نیرویش ایمان دارد؛ ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﻃﻌﻤﻪ ﯼ ﺷﯿﺮ نخواهد شد.
ﺍﯾﻦ ﻗﺼﻪ ﯼ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ، ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻧﮕﺎﻩ کنیم و به مرور خاطرات ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯾﻢ؛
ﻫﻢ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﻋﻘﺐ میمانیم
ﻭ ﻫﻢ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﻢ...
#آنتونی_رابینز
مدرنيته
با شرایط فعلی رسیدن به دموکراسی در خاورمیانه اگر عزمی باشد نزدیک به نیم قرن کار دارد. مدرن شدن یک طیف است. بعضی به اشتباه فکر می کنند که مدرن بودن یعنی مصرف کالاهای لوکس، پوشیدن لباسهای گران قیمت، سوار شدن اتوموبیل آلمانی و زندگی در خانههای بزرگ. کاملاً بد فهمیده اند. مبنای مدرن بودن در افکار و رفتار است و نه در نوع مصرف.
ریشه فلسفی مدرن بودن در مدنیّت است.
شخصِ مدرن به تکثّر برداشت و اندیشه معتقد است و نظر خود را صرفاً یک نظر در میان نظرات دیگر تلقی میکند.
شخصِ مدرن، متفاوت بودن فکری انسانها را حق آنها میداند.
شخصِ مدرن با دلیل و factبا دیگران تعامل می کند نه تخیلات، توهمات و شنیدهها.
شخصِ مدرن به کسی که به او میگوید: من شما را دوست ندارم، میگوید حقِ شماست که مرا دوست نداشته باشید؛ مگر قرار است همه مرا دوست داشته باشند.
شخصِ مدرن در هیچ شرایطی دشنام نمیدهد، پرخاش نمیکند بلکه تلاش میکند ریشههای جهل طرف مقابل را کشف کند.
شخصِ مدرن نه اجازه میدهد دیگری وارد حریم خصوصی او شود و نه در حریم خصوصی دیگران دخالت میکند.
اما یک ویژگی شخصِ مدرن بسیار تعیین کننده در جامعه مدنی و حکومت قانون است: به محض اینکه پای خود را از منزل بیرون گذاشت در سطح جامعه برای تمامی شهروندان، حقوق انسانی قائل است.
تابحال دیده اید: سرنشینان یک اتوموبیل گران قیمت یک میلیارد تومانی، چگونه پوست میوه، دستمال کاغذی و خاکستر سیگار به بیرون پرتاب میکنند؟ تابحال دیده اید چهار نفر آهسته با هم در عرض یک پیاده رو قدم می زنند و گپ میزنند و مانع عبور دیگر شهروندان میشوند؟ تابحال دیده اید پیاده روهای نزدیک به رستورانهای فستفود ساعت دوازده شب چگونه مملو از آشغال است؟ آیا تابحال دیده اید رانندهای نه دوبله بلکه در ردیف سوم پارک کرده و رفته است و ترافیک خیابان را مختل نموده است؟
صدها رفتار مانند اینها ضدّ مدرن بودن است.
فکر کردن،
استدلال آوردن،
مؤدب بودن،
احترام گذاشتن،
نظیف بودن،
رعایت حقوق دیگران را کردن،
قانون را رعایت کردن،
منظم بودن،
صد متر دورتر رفتن ولی درست پارک کردن،
وظیفه شناس بودن،
مالیات دادن،
درآمد بدون زحمت را قبول نکردن،
دقیق بودن،
حرف بیهوده نزدن،
تخریب نکردن،
غیبت نکردن،
قانع بودن،
دورغ نگفتن،
انتهای صف ایستادن،
تهمت نزدن،
وجدان کاری داشتن
و صدها اندیشه و رفتار دیگر از مشتقات مدرن بودن است.
درست میفرمایید اگر همه این گونه رفتار کنند کشور بهشت میشود؛ حتی اگر هفتاد درصد این گونه عمل کنند ایده آل است. ملتها و سرنوشت آنها با خصلتهای اکثریت تعیین میشود.
اگر اقلیتی درست رفتار کند فایدهای ندارد. ژاپن، ژاپن شده است چون ۹۵ درصد مدرن رفتار میکنند.
بی دلیل نیست وقتی گفته میشود بعضی کشورها در خاورمیانه هنوز وارد عصر مدرنیته نشدهاند چه برسد به دموکراسی که تحمل اندیشههای متفاوت، رقابت حزبی و دولت حداقلی در آن متصور باشد.
مدرنيته
آیا کشور ما مدرن می شود؟
دکتر محمود سریع القلم
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
با شرایط فعلی رسیدن به دموکراسی در خاورمیانه اگر عزمی باشد نزدیک به نیم قرن کار دارد. مدرن شدن یک طیف است. بعضی به اشتباه فکر می کنند که مدرن بودن یعنی مصرف کالاهای لوکس، پوشیدن لباسهای گران قیمت، سوار شدن اتوموبیل آلمانی و زندگی در خانههای بزرگ. کاملاً بد فهمیده اند. مبنای مدرن بودن در افکار و رفتار است و نه در نوع مصرف.
ریشه فلسفی مدرن بودن در مدنیّت است.
شخصِ مدرن به تکثّر برداشت و اندیشه معتقد است و نظر خود را صرفاً یک نظر در میان نظرات دیگر تلقی میکند.
شخصِ مدرن، متفاوت بودن فکری انسانها را حق آنها میداند.
شخصِ مدرن با دلیل و factبا دیگران تعامل می کند نه تخیلات، توهمات و شنیدهها.
شخصِ مدرن به کسی که به او میگوید: من شما را دوست ندارم، میگوید حقِ شماست که مرا دوست نداشته باشید؛ مگر قرار است همه مرا دوست داشته باشند.
شخصِ مدرن در هیچ شرایطی دشنام نمیدهد، پرخاش نمیکند بلکه تلاش میکند ریشههای جهل طرف مقابل را کشف کند.
شخصِ مدرن نه اجازه میدهد دیگری وارد حریم خصوصی او شود و نه در حریم خصوصی دیگران دخالت میکند.
اما یک ویژگی شخصِ مدرن بسیار تعیین کننده در جامعه مدنی و حکومت قانون است: به محض اینکه پای خود را از منزل بیرون گذاشت در سطح جامعه برای تمامی شهروندان، حقوق انسانی قائل است.
تابحال دیده اید: سرنشینان یک اتوموبیل گران قیمت یک میلیارد تومانی، چگونه پوست میوه، دستمال کاغذی و خاکستر سیگار به بیرون پرتاب میکنند؟ تابحال دیده اید چهار نفر آهسته با هم در عرض یک پیاده رو قدم می زنند و گپ میزنند و مانع عبور دیگر شهروندان میشوند؟ تابحال دیده اید پیاده روهای نزدیک به رستورانهای فستفود ساعت دوازده شب چگونه مملو از آشغال است؟ آیا تابحال دیده اید رانندهای نه دوبله بلکه در ردیف سوم پارک کرده و رفته است و ترافیک خیابان را مختل نموده است؟
صدها رفتار مانند اینها ضدّ مدرن بودن است.
فکر کردن،
استدلال آوردن،
مؤدب بودن،
احترام گذاشتن،
نظیف بودن،
رعایت حقوق دیگران را کردن،
قانون را رعایت کردن،
منظم بودن،
صد متر دورتر رفتن ولی درست پارک کردن،
وظیفه شناس بودن،
مالیات دادن،
درآمد بدون زحمت را قبول نکردن،
دقیق بودن،
حرف بیهوده نزدن،
تخریب نکردن،
غیبت نکردن،
قانع بودن،
دورغ نگفتن،
انتهای صف ایستادن،
تهمت نزدن،
وجدان کاری داشتن
و صدها اندیشه و رفتار دیگر از مشتقات مدرن بودن است.
درست میفرمایید اگر همه این گونه رفتار کنند کشور بهشت میشود؛ حتی اگر هفتاد درصد این گونه عمل کنند ایده آل است. ملتها و سرنوشت آنها با خصلتهای اکثریت تعیین میشود.
اگر اقلیتی درست رفتار کند فایدهای ندارد. ژاپن، ژاپن شده است چون ۹۵ درصد مدرن رفتار میکنند.
بی دلیل نیست وقتی گفته میشود بعضی کشورها در خاورمیانه هنوز وارد عصر مدرنیته نشدهاند چه برسد به دموکراسی که تحمل اندیشههای متفاوت، رقابت حزبی و دولت حداقلی در آن متصور باشد.
مدرنيته
آیا کشور ما مدرن می شود؟
دکتر محمود سریع القلم
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
🔺ارزشمندترین منبع دنیا دیگر نفت نیست، Data است!
مجله اکونومیست در مقاله ای جدید و جذاب ارزشمندترین منبع دنیا را Data اعلام کرد. 5 شرکت (گوگل، آمازون، اپل، فیسبوک و مایکروسافت) ارزشمندترین بنگاهها در دنیا هستند. سودهایشان سرسامآور است: آنها رویهمرفته 25 میلیارد دلار سود خالص در فصل اول سال 2017 جمع کردند. نیمی از تمام دلارهایی که در آمریکا آنلاین خرج میشوند، نصیب آمازون میشود. تقریباً تمام رشد درآمد در حوزۀ تبلیغات دیجیتال در آمریکا در سال گذشته، مدیون گوگل و فیسبوک است
#فناوری
مجله اکونومیست در مقاله ای جدید و جذاب ارزشمندترین منبع دنیا را Data اعلام کرد. 5 شرکت (گوگل، آمازون، اپل، فیسبوک و مایکروسافت) ارزشمندترین بنگاهها در دنیا هستند. سودهایشان سرسامآور است: آنها رویهمرفته 25 میلیارد دلار سود خالص در فصل اول سال 2017 جمع کردند. نیمی از تمام دلارهایی که در آمریکا آنلاین خرج میشوند، نصیب آمازون میشود. تقریباً تمام رشد درآمد در حوزۀ تبلیغات دیجیتال در آمریکا در سال گذشته، مدیون گوگل و فیسبوک است
#فناوری
تخفیف ویژه برای اعضای کانال : unixmens
Forwarded from Academy and Foundation unixmens | Your skills, Your future
ثبت نام : https://goo.gl/sMYD74
چندی پیش، #مقالهای در مجله تایم منتشر شد که نویسندهاش ادعا میکرد، آنچه «#مطالعه عمیق» نامیده میشود بهزودی از بین خواهد رفت؛ چرا که میزان مطالعه عمیق میان آدمها کمتر شده و این روزها دیگر آدمها سرسری کتاب میخوانند و با وجود مطالب خلاصه شده اینترنتی تعداد خوانندههای کتابها روز به روز تقلیل پیدا میکند.
نکته اینجاست که مطالعات ثابت کرده، #کتابخوانها در قیاس با افراد عادی آدمهای خوبتر و باهوشتری هستند و شاید تنها آدمهایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.👍
بر اساس مطالعاتی که روانشناسان در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام دادهاند، کسانی که رمان میخوانند میان انسانها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، میتوانند عقاید، نظر و علائق دیگری دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.
آنها میتوانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند
تعجبی هم ندارد که کتابخوانها آدمهای بهتری باشند. کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است. یاد گرفتن این نکته که چه طور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.
کتابخوانها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدمها دسترسی دارند. آنها چیزهایی دیدهاند که غیر کتابخوانها امکان ندارد از آن سر دربیاورند و مرگ انسانهایی را تجربه کردهاند که شما هرگز آنها را نمیشناسید.
آنها یاد گرفتهاند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیدهاند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتابخوانها بسیار از سنشان عاقلترند.
تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چهقدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر میشود و در نهایت باعث میشود این بچهها واقعا عاقلتر شوند، با محیطشان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود.
تجربههای قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربههای خود خوانندهها میشود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان میکشد، تبدیل به باری میشود که خواننده باید تحمل کند. خوانندههای کتابها هزاران بار زندگی میکنند و از هر کدام از این تجربهها چیزی یاد میگیرند.
اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلبتان را پر کند، میتوانید این کتابخوانها را در کافیشاپها، پارکها و متروها و... پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آنها را به جا خواهید آورد.
کتابخوانها با شما حرف نمیزنند، با شما رابطه برقرار میکنند
آنها در نامهها یا مسجهایشان انگار برایتان شعر مینویسند. صرفا به سوالاتتان جواب نمیدهند یا بیانیه صادر نمیکنند، بلکه با عمیقترین فکرها و تئوریها پاسخ شما را میدهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایدههایشان مسحور خواهند کرد.
تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان داده، کتاب خواندن برای کودکان باعث میشود آنها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آنها یاد نمیدهند.
به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که میداند چهطور از زبانش استفاده کند.
آنها فقط شما را نمیفهمند، درکتان میکنند.👌
آدمها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روحشان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ میکند و به بخشهایی از روح شما دسترسی پیدا میکند که هیچکس دیگر قبلا کشفاش نکرده است.
بهترین کاری که خواندن داستانها با آدمها میکنند این است که کامل نبودن شخصیتها باعث میشود ذهن شما سعی کند از ذهن دیگران سر در بیاورد. این جور آدمها توانایی همدلی پیدا میکنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعی میکنند ماجراها را از زاویه دید شما ببینند.
آنها نه تنها باهوشند که عاقل هم هستند.👌
باهوش بودن همیشه هم خوشایند نیست، اما عاقل بودن آدمها را تحریک میکند. همیشه مقاومت در برابر آدمهایی که میشود چیزی ازشان یاد گرفت کمی سخت است. عاشق یک آدم کتابخوان شدن نهتنها کیفیت گفتوگو را بالا میبرد، بلکه باعث میشود سطح گفتوگو بالا برود.
بر اساس تحقیقات، کتابخوانها به دلیل دایره وسیع واژگانشان و مهارتهای حافظه، آدمهای باهوشتری هستند. ذهن آنها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمیخواند توانایی درک بالاتری دارد و راحتتر و به شکل موثرتری میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب به قرار گذاشتن با هزاران نفر میماند. انگار که تجربهای را که او با خواندن زندگی همه این آدمها به دست آورده در اختیار شما قرار دهد، انگار با یک کاشف قرار گذاشته باشید.
دكتر دشتي نيشابوري
#book @unixmens
نکته اینجاست که مطالعات ثابت کرده، #کتابخوانها در قیاس با افراد عادی آدمهای خوبتر و باهوشتری هستند و شاید تنها آدمهایی روی این کره خاکی باشند که ارزش عاشق شدن را داشته باشند.👍
بر اساس مطالعاتی که روانشناسان در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۹ انجام دادهاند، کسانی که رمان میخوانند میان انسانها بیشترین قدرت همدلی با دیگران را دارند و قابلیتی دارند با عنوان «تئوری ذهن» که در کنار آنچه خود به آن اعتقاد دارند، میتوانند عقاید، نظر و علائق دیگری دیگری را مدنظر قرار دهند و درباره آن قضاوت کنند.
آنها میتوانند بدون این که عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت ببرند
تعجبی هم ندارد که کتابخوانها آدمهای بهتری باشند. کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است. یاد گرفتن این نکته که چه طور بدون این که خودت در ماجرایی دخیل باشی، بتوانی دنیا را در چارچوب دیگری ببینی.
کتابخوانها به روح هزاران آدم و خرد جمعی همه این آدمها دسترسی دارند. آنها چیزهایی دیدهاند که غیر کتابخوانها امکان ندارد از آن سر دربیاورند و مرگ انسانهایی را تجربه کردهاند که شما هرگز آنها را نمیشناسید.
آنها یاد گرفتهاند که زن بودن چیست و مرد بودن یعنی چه. فهمیدهاند که تماشای رنج دیگران یعنی چه. کتابخوانها بسیار از سنشان عاقلترند.
تحقیق دیگری در سال ۲۰۱۰ ثابت کرده که هر چهقدر بیشتر برای کودکان کتاب بخوانیم، «تئوری ذهن» در آنها قویتر میشود و در نهایت باعث میشود این بچهها واقعا عاقلتر شوند، با محیطشان بیشتر انطباق پیدا کنند و قدرت درکشان بالاتر برود.
تجربههای قهرمانهای داستانها تبدیل به تجربههای خود خوانندهها میشود. هر درد و رنجی که شخصیت داستان میکشد، تبدیل به باری میشود که خواننده باید تحمل کند. خوانندههای کتابها هزاران بار زندگی میکنند و از هر کدام از این تجربهها چیزی یاد میگیرند.
اگر دنبال کسی هستید که شما را تکمیل کند و فضای خالی قلبتان را پر کند، میتوانید این کتابخوانها را در کافیشاپها، پارکها و متروها و... پیدا کنید. چند دقیقه که صحبت کنید، آنها را به جا خواهید آورد.
کتابخوانها با شما حرف نمیزنند، با شما رابطه برقرار میکنند
آنها در نامهها یا مسجهایشان انگار برایتان شعر مینویسند. صرفا به سوالاتتان جواب نمیدهند یا بیانیه صادر نمیکنند، بلکه با عمیقترین فکرها و تئوریها پاسخ شما را میدهند. شما را با دانش بالای کلمات و ایدههایشان مسحور خواهند کرد.
تحقیقات دیگری در دانشگاه برکلی نشان داده، کتاب خواندن برای کودکان باعث میشود آنها کلماتی را یاد بگیرند که هرگز در مدرسه به آنها یاد نمیدهند.
به خودتان لطف کنید و با کسی قرار بگذارید که میداند چهطور از زبانش استفاده کند.
آنها فقط شما را نمیفهمند، درکتان میکنند.👌
آدمها فقط باید عاشق کسی شوند که بتواند روحشان را ببیند. این آدم باید کسی باشد که به روح شما نفوذ میکند و به بخشهایی از روح شما دسترسی پیدا میکند که هیچکس دیگر قبلا کشفاش نکرده است.
بهترین کاری که خواندن داستانها با آدمها میکنند این است که کامل نبودن شخصیتها باعث میشود ذهن شما سعی کند از ذهن دیگران سر در بیاورد. این جور آدمها توانایی همدلی پیدا میکنند. ممکن است همیشه با شما موافق نباشند، اما سعی میکنند ماجراها را از زاویه دید شما ببینند.
آنها نه تنها باهوشند که عاقل هم هستند.👌
باهوش بودن همیشه هم خوشایند نیست، اما عاقل بودن آدمها را تحریک میکند. همیشه مقاومت در برابر آدمهایی که میشود چیزی ازشان یاد گرفت کمی سخت است. عاشق یک آدم کتابخوان شدن نهتنها کیفیت گفتوگو را بالا میبرد، بلکه باعث میشود سطح گفتوگو بالا برود.
بر اساس تحقیقات، کتابخوانها به دلیل دایره وسیع واژگانشان و مهارتهای حافظه، آدمهای باهوشتری هستند. ذهن آنها در قیاس با آدمی معمولی که کتاب نمیخواند توانایی درک بالاتری دارد و راحتتر و به شکل موثرتری میتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
قرار و مدار گذاشتن با آدم اهل کتاب به قرار گذاشتن با هزاران نفر میماند. انگار که تجربهای را که او با خواندن زندگی همه این آدمها به دست آورده در اختیار شما قرار دهد، انگار با یک کاشف قرار گذاشته باشید.
دكتر دشتي نيشابوري
#book @unixmens