مقاله پارتیشن بندی در #oracle mysql | #mariadb
https://www.slideshare.net/yasharesmaildokht/partition-in-oracle-mysql-mariadb
#yashar_esmaildokht
https://www.slideshare.net/yasharesmaildokht/partition-in-oracle-mysql-mariadb
#yashar_esmaildokht
همراه اول (mci) بمنظور تکمیل کادر فنی خود تعدادی کارشناس در زمینه های مختلف که ذیلا آمده است را به همکاری دعوت می نماید.
۱-کارشناس Linux / Solaris / Unix
۲-کارشناس dba و در زمینه اوراکل
۳-کارشناس storage
علاقمندان می توانند رزومه خود را به جناب آقای مهندس عسگری ارسال نمایند.
آدرس پستی ایشان
[email protected]
#jobs #linux #oracle #dba @unixmens
۱-کارشناس Linux / Solaris / Unix
۲-کارشناس dba و در زمینه اوراکل
۳-کارشناس storage
علاقمندان می توانند رزومه خود را به جناب آقای مهندس عسگری ارسال نمایند.
آدرس پستی ایشان
[email protected]
#jobs #linux #oracle #dba @unixmens
#سوال چالشی :
فرض کنید شما مسؤل یک وب سایت خبری یا یک وب سایت با بازدید بالا هستید . تعداد پست های شما بالای 10000 پست میباشد . حال قرار هست چند لینک که در تمامی پست ها اضافه کردید یا عبارت را تعغییر دهید . طبیعی هست ویرایش دستی تمام پست و تعغییر آن زمان بر می باشد .
حال راهکار شما برای تعغییر تمام لینک ها در چند دقیقه چیست ?
لطفا پاسخ های خود را با @yashar_esmaildokht مکاتبه نمایید .
فرض کنید شما مسؤل یک وب سایت خبری یا یک وب سایت با بازدید بالا هستید . تعداد پست های شما بالای 10000 پست میباشد . حال قرار هست چند لینک که در تمامی پست ها اضافه کردید یا عبارت را تعغییر دهید . طبیعی هست ویرایش دستی تمام پست و تعغییر آن زمان بر می باشد .
حال راهکار شما برای تعغییر تمام لینک ها در چند دقیقه چیست ?
لطفا پاسخ های خود را با @yashar_esmaildokht مکاتبه نمایید .
رایانش بیسرور (انگلیسی: Serverless computing) که بهعنوان تابع به عنوان سرویس نیز شناخته میشود یک مدل اجرای کد رایانش ابری است که در آن مهیاکنندهٔ ابر شروع و پایان اجرا کانتینر تابع را در بستر به عنوان سرویس مورد برای برای پاسخ به درخواست بهعهده میگیرد و هزینهٔ درخواستها با معیار انتزاعی منابع مورد نیاز برای پاسخ به درخواست، در مقابل شیوههای دیگری چون به تعداد ماشینهای مجازی به میزان ساعت، انجام میشود.
"رایانش بدون سرور" این امکان را فراهم می کند که شما برنامه و سرویس ها را حتی بدون اینکه در مورد سرورهای میزبان آن ها فکر کنید ایجاد و اجرا نمایید. در برنامه هایی که مستقل از سرور اجرا می شوند دیگر نیازی به نصب، راه اندازی و نگهداری سرور نیست. تقریبا به هر منظوری می توان از این روش استفاده کرد و اینکه تیم توسعه می تواند بدون اینکه درگیر مدیریت و راهبری زیرساخت شود و روی خود پروژه تمرکز کند بزرگترین مزیت آن محسوب می شود. از دیگر مزایا می توان به مقیاس پذیری با قابلیت ها و انعطاف بسیار بالا و High Availability به صورت خودکار و کاهش چشمگیر هزینه ها اشاره نمود. اما از سوی دیگر پیچیده شدن زیرساخت می تواند فرآیند عیب یابی و رفع خطا را با مشکل مواجه سازد.
نکته : نام دیگر رایانش بی سرور Function-as-a-Service می باشد .
#serverless @unixmens
"رایانش بدون سرور" این امکان را فراهم می کند که شما برنامه و سرویس ها را حتی بدون اینکه در مورد سرورهای میزبان آن ها فکر کنید ایجاد و اجرا نمایید. در برنامه هایی که مستقل از سرور اجرا می شوند دیگر نیازی به نصب، راه اندازی و نگهداری سرور نیست. تقریبا به هر منظوری می توان از این روش استفاده کرد و اینکه تیم توسعه می تواند بدون اینکه درگیر مدیریت و راهبری زیرساخت شود و روی خود پروژه تمرکز کند بزرگترین مزیت آن محسوب می شود. از دیگر مزایا می توان به مقیاس پذیری با قابلیت ها و انعطاف بسیار بالا و High Availability به صورت خودکار و کاهش چشمگیر هزینه ها اشاره نمود. اما از سوی دیگر پیچیده شدن زیرساخت می تواند فرآیند عیب یابی و رفع خطا را با مشکل مواجه سازد.
نکته : نام دیگر رایانش بی سرور Function-as-a-Service می باشد .
#serverless @unixmens
نخستین توضیحی که در مورد آن میتوان داد این است که سرورها بخشی از این فناوری هستند. دوم، این نوع از خدمات بهجای استقرار در محل در محیط ابر ارائه میشود. دلیلی که ما از اصطلاح فارغ از سرور استفاده میکنیم این است که فروشنده ابر تمام برنامهریزیهای ظرفیتی و مدیریت را پشت پرده انجام میدهد. این کار منابع داخلی شما را برای کار روی سایر طرحها آزاد میکند.
تامین کننده خدمات ابر بهطور خودکار منابع سرور شما را بر اساس نوع درخواست شما اضافه، حذف و تنظیم میکند، سپس شما میتوانید کار اصلی خود را انجام دهید. استفاده از این شیوه پرداخت بر اساس نیاز، ضرورت نیاز بهپیش پرداخت برای منابعی از سرور را که ممکن است تا مدتهای طولانی حتی از آن استفاده هم نشود، کاهش میدهد. صرفهجویی در هزینه با استفاده از این شیوه میتواند قابلتوجه باشد.
ورنر وگلس از آمازون میگوید: «قبلا، سرورهای شما مثل حیوانات دستآموز شما بودند، باید همیشه از آنها مراقبت میکردید و اگر مریض میشدند مجبور بودید که آنها را مداوا کنید تا دوباره سلامتی خود را به دست بیاورند. بعد با آمدن ابر آنها به شکل گله درآمدند، شما آنها را رها میکردید تا خودشان به چراگاه بروند و به این شكل وظیفه شما در نگهداری از آنها کمتر میشود. در محاسبات فارغ از سرور دیگر گلهای وجود ندارد، تنها کاربرد آنها است که برای شما باقی میماند. دیگر شما نه نگران سلامتی و مراقبت از آنها هستید و نه نیاز دارید به فکر اضافه و کم کردن آنها باشید. تمام مراقبتهای لازم از قبل انجامشده است.»
چنین شیوهای چگونه کار میکند؟
اگرچه محاسبات فارغ از سرور هنوز مراحل ابتدایی خود را پشت سر میگذارد، بهوضوح میتوان مشاهده کرد کارهایی از جمله پردازش دادهها، اینترنت اشیا، روباتهای شناختی، زیرساختهای موبایل و API های REST به این شیوه انجام میشود.
بهعنوان نمونه و در موارد کاربرد اینترنت اشیا موضوع تنها مصرف داده نیست، بلکه باید به روش بهرهبرداری درست از آن نیز توجه شود. این به آن معنا است که شما باید بتوانيد در نحوه پیادهسازی مصارف خود انعطافپذیر بوده و اطمینان حاصل کنید که اگر یک ویژگی جدید معرفی شد، برنامه شما را با اختلال مواجه نمیکند. اینجا همان جایی است که محاسبات فارغ از سرور میتواند راهگشا باشد.
فرض کنید، یخچالی دارید که بهطور مرتب شما را از وضعیت قطعات خودآگاه میسازد. زمانی که فیلتر آب این یخچال در حال خراب شدن است (مثلا 20 درصد از چرخه کاری آن باقیمانده است) یک پیغام به شما ارسال میشود و این امکان در اختیار شما قرار میگیرد که از طریق تلفن هوشمند خود یک فیلتر جدید سفارش دهید. چنین عملکردی نیازمند جمع آوری دادههای مختلفی از جمله اطلاعات مربوط به مصرفکننده و خدمات دهنده است. محاسبات فارغ از سرور میتواند در زمینه ترکیب و تجربه و تحلیل سریع این اطلاعات و پاسخ به آن مفید باشد.
ما یک رویداد (در اینجا فیلتر خراب) داریم که به سطح زیرین محاسبات که در اینجا سرورهای ابر هستند، ارسال میشود. میتوانیم با دریافت این رویداد و فراخوانی یک تابع محاسبات فارغ از سرور یک جستوجوی ساده انجام دهيم. آیا این مشتری مشمول خدمات پس از فروش میشود؟ آیا این نوع فیلتر آب در فهرست خدمات پس از فروش قرار دارد؟ با استفاده از زیرساختهای محاسبات فارغ از سرور میتوانید این نوع از رویدادهای اینترنت اشیا را بهسرعت مدیریت کنید.
کار در یک محیط فارغ از سرور به کمی تغییرات نیاز دارد تا شما بتوانید برنامههای خود را روی این پلتفرم خدمترسانی جدید پیادهسازی کنید؛ بنابراین بهترین مکان برای استقرار اولیه این فناوری استفاده از آن برای کاربردهای جدید است. برای اینکه بتوانید از اپلیکیشنهای سازمانی فعلی خود استفاده کنید باید آنها را اصلاح کنید. مثل هر فناوری جدید دیگری باید کار را کوچک و ساده آغاز کنید تا بهمرور از تمام مزایا برخوردار شوید.
بزرگترین فعالان این حوزه آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند. خدمات وب AWS Lambda آمازون و Azure Functions مایکروسافت از بهترین نمونهها در زمینه بهکارگیری خدمات محاسبات فارغ از سرور هستند و هر دو نیز چند سالی است که مشغول فعالیت هستند. وقتی قرارداد خود را با یکی از این خدماتدهندگان منعقد کردید، بهمحض اینکه به یکی از کاربردهای محاسبات بدون سرور نیاز پیدا کردید، این کار بهطور خودکار و معمولا ظرف چند ثانیه انجام میشود.
مزایا
تامین کننده خدمات ابر بهطور خودکار منابع سرور شما را بر اساس نوع درخواست شما اضافه، حذف و تنظیم میکند، سپس شما میتوانید کار اصلی خود را انجام دهید. استفاده از این شیوه پرداخت بر اساس نیاز، ضرورت نیاز بهپیش پرداخت برای منابعی از سرور را که ممکن است تا مدتهای طولانی حتی از آن استفاده هم نشود، کاهش میدهد. صرفهجویی در هزینه با استفاده از این شیوه میتواند قابلتوجه باشد.
ورنر وگلس از آمازون میگوید: «قبلا، سرورهای شما مثل حیوانات دستآموز شما بودند، باید همیشه از آنها مراقبت میکردید و اگر مریض میشدند مجبور بودید که آنها را مداوا کنید تا دوباره سلامتی خود را به دست بیاورند. بعد با آمدن ابر آنها به شکل گله درآمدند، شما آنها را رها میکردید تا خودشان به چراگاه بروند و به این شكل وظیفه شما در نگهداری از آنها کمتر میشود. در محاسبات فارغ از سرور دیگر گلهای وجود ندارد، تنها کاربرد آنها است که برای شما باقی میماند. دیگر شما نه نگران سلامتی و مراقبت از آنها هستید و نه نیاز دارید به فکر اضافه و کم کردن آنها باشید. تمام مراقبتهای لازم از قبل انجامشده است.»
چنین شیوهای چگونه کار میکند؟
اگرچه محاسبات فارغ از سرور هنوز مراحل ابتدایی خود را پشت سر میگذارد، بهوضوح میتوان مشاهده کرد کارهایی از جمله پردازش دادهها، اینترنت اشیا، روباتهای شناختی، زیرساختهای موبایل و API های REST به این شیوه انجام میشود.
بهعنوان نمونه و در موارد کاربرد اینترنت اشیا موضوع تنها مصرف داده نیست، بلکه باید به روش بهرهبرداری درست از آن نیز توجه شود. این به آن معنا است که شما باید بتوانيد در نحوه پیادهسازی مصارف خود انعطافپذیر بوده و اطمینان حاصل کنید که اگر یک ویژگی جدید معرفی شد، برنامه شما را با اختلال مواجه نمیکند. اینجا همان جایی است که محاسبات فارغ از سرور میتواند راهگشا باشد.
فرض کنید، یخچالی دارید که بهطور مرتب شما را از وضعیت قطعات خودآگاه میسازد. زمانی که فیلتر آب این یخچال در حال خراب شدن است (مثلا 20 درصد از چرخه کاری آن باقیمانده است) یک پیغام به شما ارسال میشود و این امکان در اختیار شما قرار میگیرد که از طریق تلفن هوشمند خود یک فیلتر جدید سفارش دهید. چنین عملکردی نیازمند جمع آوری دادههای مختلفی از جمله اطلاعات مربوط به مصرفکننده و خدمات دهنده است. محاسبات فارغ از سرور میتواند در زمینه ترکیب و تجربه و تحلیل سریع این اطلاعات و پاسخ به آن مفید باشد.
ما یک رویداد (در اینجا فیلتر خراب) داریم که به سطح زیرین محاسبات که در اینجا سرورهای ابر هستند، ارسال میشود. میتوانیم با دریافت این رویداد و فراخوانی یک تابع محاسبات فارغ از سرور یک جستوجوی ساده انجام دهيم. آیا این مشتری مشمول خدمات پس از فروش میشود؟ آیا این نوع فیلتر آب در فهرست خدمات پس از فروش قرار دارد؟ با استفاده از زیرساختهای محاسبات فارغ از سرور میتوانید این نوع از رویدادهای اینترنت اشیا را بهسرعت مدیریت کنید.
کار در یک محیط فارغ از سرور به کمی تغییرات نیاز دارد تا شما بتوانید برنامههای خود را روی این پلتفرم خدمترسانی جدید پیادهسازی کنید؛ بنابراین بهترین مکان برای استقرار اولیه این فناوری استفاده از آن برای کاربردهای جدید است. برای اینکه بتوانید از اپلیکیشنهای سازمانی فعلی خود استفاده کنید باید آنها را اصلاح کنید. مثل هر فناوری جدید دیگری باید کار را کوچک و ساده آغاز کنید تا بهمرور از تمام مزایا برخوردار شوید.
بزرگترین فعالان این حوزه آمازون، گوگل و مایکروسافت هستند. خدمات وب AWS Lambda آمازون و Azure Functions مایکروسافت از بهترین نمونهها در زمینه بهکارگیری خدمات محاسبات فارغ از سرور هستند و هر دو نیز چند سالی است که مشغول فعالیت هستند. وقتی قرارداد خود را با یکی از این خدماتدهندگان منعقد کردید، بهمحض اینکه به یکی از کاربردهای محاسبات بدون سرور نیاز پیدا کردید، این کار بهطور خودکار و معمولا ظرف چند ثانیه انجام میشود.
مزایا
مدیر امور مالی شما از این فناوری خرسند خواهد شد. محاسبات فارغ از سرور میتواند به میزان قابلملاحظهای هزینههای اجرایی شما را پایین بیاورد. با استفاده از فناوری موجود در محل، شما نیاز دارید که منابع عظیمی را برای سختافزار، نرمافزار، پشتیبانی و منابع انسانی صرف کنید. در یک محیط ابری (زیرساخت بهعنوان یک سرویس یا IAAS) این نوع از هزینهها تا حد زیادی کاهش مییابد زیرا شما اساسا زیرساخت خود را از خدماتدهنده ابر اجاره میکنید. شما همچنان باید مشخص کنید، به چه منابعی و چه مقدار از آن نیاز دارید. این قابلیت گسترشپذیری یکی از مزایای اصلی استفاده از محیط فارغ از سرور است. برای یک کاربرد خاص دیگر فرقی نمیکند که شما 1000 کاربر داشته باشید یا 10 میلیون کاربر، این توانایی گسترشپذیری به شما آزادی عمل میدهد تا بر اساس نیازهای سازمان خود سطح دریافت خدمات را تعیین کنید.
محاسبات فارغ از سرور با فراهم کردن مزایای استفاده از منابع و پلتفرم کلاود سطح بعدی از این مدل خدمات را در اختیار شما میگذارند، آن هم به شیوه پرداخت در ازای چیزی که استفاده میکنید. با این مدل شما دیگر با خطر کمبود یا بیشتر از حد موردنیاز منابع ابر در آغاز راه مواجه نخواهید شد. یکی دیگر از جنبههای آن صرفهجویی در زمینه عملیات فردی است. وقتی وظیفه نصب، پیکربندی و تقویت توان عملیاتی سرور را خدماتدهنده ابر بر عهده میگیرد، شما میتوانید منابع داخلی خود را به سمت فعالیتهای
ارزش افزوده سوق دهید. گروه توسعه شما نیز از مزایا و صرفهجویی منابع بهرهمند خواهند شد. توسعهدهندگان شما بهجای نگرانی در مورد منابع سختافزاری میتوانند روی قابلیتهای کدنویسی خود تمرکز کنند. به این شکل میتوان طی مدتزمان کمتر به محصولات باکیفیتتری دست یافت، با سرعت بیشتری وارد بازار شد و در نهایت راندمان کار را افزایش داد.
معایب
برای کاربردهای طولانیمدت در این محیط وضعیت عملکرد ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد. دلیل آن هم این است که با محاسبات فارغ از سرور زمان تاخیر بیشتر است.
عیبیابی اپلیکیشنهای شما در این محیط میتواند سختتر باشد. و همین امر هزینههای توسعه شما را افزایش داده و بار مسئولیت توسعهدهندگان شما را اضافه میکند. هر چند ما معتقدیم که مزایای این فناوری از چنین معایبی بیشتر است. باوجوداینکه اپلیکیشنهای جديد بهخوبی با محاسبات فارغ از سرور هماهنگ میشوند، اما اپلیکیشنهای قدیمی اغلب با این تغییر پلتفرم به مشکل برخورد میکنند و انتقال این اپلیکیشنهای قدیمی به محیط فارغ از سرور میتواند بیشتر از آنچه سازمانها انتظار آن را دارند کار داشته باشد. به دلیل اینکه محاسبات فارغ از سرور از تمام زبانهای برنامهنویسی پشتیبانی نمیکنند. حتی اگر از زبانها نیز پشتیبانی شود به تلاش زیادی نیاز است تا بتوان یک اپلیکیشن را بهگونهای اصلاح کرد که بتواند بهدرستی از مزایای خدمات محاسبات فارغ از سرور بهرهمند شود. این بازنويسی و بازنگری به معنای آن است که باید مجموعه جدیدی از توابع و عملگرها به اپلیکیشن اضافه شود که اساسا به معنای توسعه دوباره این اپلیکیشن است.
گزارشهایی مبنی بر مشکلاتی در ارتباط با API های ثالث وجود داشته و آن هم بهاینعلت است که با توجه به اینکه راهاندازی چنین مدلهایی نسبتا جدید است، همه فروشندگان پیشرفتهای لازم را برای اطمینان از درست کار کردن محصولاتشان در این پلتفرم انجام ندادهاند.
توسعهدهندگان و کارکنان اجرایی شما بهمنظور آشنایی با نحوه کار، چگونگی پیادهسازی و راهکارهای حفظ یک محیط بهینه باید مهارتهای لازم این پلتفرم را آموزش ببینند. بله ممکن است انجام چنین کاری هزینهبر باشد، اما نتیجه کلی آن اثرات مفیدتری در پی خواهد داشت.
نتیجهگیری
محاسبات فارغ از سرور نهتنها پتانسيل فوقالعادهای برای عملیات و زیرساخت دارد، بلکه صرفهجویی در هزینهها و منابع تا اندازهای است که حرکت به این سمت را کاملا توجیه میکند. البته قبل از انتقال به این فناوری این نکته را در نظر داشته باشید كه همه نوع بار کاری نیز برای این نوع معماری مناسب نیست. توصیه کارشناسان این حوزه این است که در ابتدا باید با محصولاتی که دوام کمتری دارند آغاز کنید و ببینید عملکرد آن در چه سطحی است. بعد از کسب نتیجه مثبت شما قادر خواهید بود از مزایای بالقوه این فناوری در سطوح فراگيرتر و بزرگتر استفاده کنید.
#serverless @unixmens
محاسبات فارغ از سرور با فراهم کردن مزایای استفاده از منابع و پلتفرم کلاود سطح بعدی از این مدل خدمات را در اختیار شما میگذارند، آن هم به شیوه پرداخت در ازای چیزی که استفاده میکنید. با این مدل شما دیگر با خطر کمبود یا بیشتر از حد موردنیاز منابع ابر در آغاز راه مواجه نخواهید شد. یکی دیگر از جنبههای آن صرفهجویی در زمینه عملیات فردی است. وقتی وظیفه نصب، پیکربندی و تقویت توان عملیاتی سرور را خدماتدهنده ابر بر عهده میگیرد، شما میتوانید منابع داخلی خود را به سمت فعالیتهای
ارزش افزوده سوق دهید. گروه توسعه شما نیز از مزایا و صرفهجویی منابع بهرهمند خواهند شد. توسعهدهندگان شما بهجای نگرانی در مورد منابع سختافزاری میتوانند روی قابلیتهای کدنویسی خود تمرکز کنند. به این شکل میتوان طی مدتزمان کمتر به محصولات باکیفیتتری دست یافت، با سرعت بیشتری وارد بازار شد و در نهایت راندمان کار را افزایش داد.
معایب
برای کاربردهای طولانیمدت در این محیط وضعیت عملکرد ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد. دلیل آن هم این است که با محاسبات فارغ از سرور زمان تاخیر بیشتر است.
عیبیابی اپلیکیشنهای شما در این محیط میتواند سختتر باشد. و همین امر هزینههای توسعه شما را افزایش داده و بار مسئولیت توسعهدهندگان شما را اضافه میکند. هر چند ما معتقدیم که مزایای این فناوری از چنین معایبی بیشتر است. باوجوداینکه اپلیکیشنهای جديد بهخوبی با محاسبات فارغ از سرور هماهنگ میشوند، اما اپلیکیشنهای قدیمی اغلب با این تغییر پلتفرم به مشکل برخورد میکنند و انتقال این اپلیکیشنهای قدیمی به محیط فارغ از سرور میتواند بیشتر از آنچه سازمانها انتظار آن را دارند کار داشته باشد. به دلیل اینکه محاسبات فارغ از سرور از تمام زبانهای برنامهنویسی پشتیبانی نمیکنند. حتی اگر از زبانها نیز پشتیبانی شود به تلاش زیادی نیاز است تا بتوان یک اپلیکیشن را بهگونهای اصلاح کرد که بتواند بهدرستی از مزایای خدمات محاسبات فارغ از سرور بهرهمند شود. این بازنويسی و بازنگری به معنای آن است که باید مجموعه جدیدی از توابع و عملگرها به اپلیکیشن اضافه شود که اساسا به معنای توسعه دوباره این اپلیکیشن است.
گزارشهایی مبنی بر مشکلاتی در ارتباط با API های ثالث وجود داشته و آن هم بهاینعلت است که با توجه به اینکه راهاندازی چنین مدلهایی نسبتا جدید است، همه فروشندگان پیشرفتهای لازم را برای اطمینان از درست کار کردن محصولاتشان در این پلتفرم انجام ندادهاند.
توسعهدهندگان و کارکنان اجرایی شما بهمنظور آشنایی با نحوه کار، چگونگی پیادهسازی و راهکارهای حفظ یک محیط بهینه باید مهارتهای لازم این پلتفرم را آموزش ببینند. بله ممکن است انجام چنین کاری هزینهبر باشد، اما نتیجه کلی آن اثرات مفیدتری در پی خواهد داشت.
نتیجهگیری
محاسبات فارغ از سرور نهتنها پتانسيل فوقالعادهای برای عملیات و زیرساخت دارد، بلکه صرفهجویی در هزینهها و منابع تا اندازهای است که حرکت به این سمت را کاملا توجیه میکند. البته قبل از انتقال به این فناوری این نکته را در نظر داشته باشید كه همه نوع بار کاری نیز برای این نوع معماری مناسب نیست. توصیه کارشناسان این حوزه این است که در ابتدا باید با محصولاتی که دوام کمتری دارند آغاز کنید و ببینید عملکرد آن در چه سطحی است. بعد از کسب نتیجه مثبت شما قادر خواهید بود از مزایای بالقوه این فناوری در سطوح فراگيرتر و بزرگتر استفاده کنید.
#serverless @unixmens
سایت انگجت گزارش داد نیکولاس مادورو به اولین رئیس جمهور جهان مبدل شده که برای ترور وی در حین یک سخنرانی از پهپاد استفاده شده است.
خورخه رودریگز وزیر اطلاعات ونزوئلا مدعی شده که یک پهپاد با پرتاب بمب به نزدیکی محل سخنرانی مادورو باعث ایجاد انفجار در این محل شده است. این سخنرانی در کاراکاس پایتخت ونزوئلا انجام می شد.
مقامات ونزوئلایی می گویند به دنبال وقوع این انفجار آسیبی به مادورو نرسیده است، اما هفت نفر از سربازان گارد ملی این کشور مجروح شده اند. ویدئوی منتشر شده از این رویداد توسط تلویزیون ملی ونزوئلا نشان می دهد که مادورو و مقامات سیاسی این کشور شاهد واکنش ناشی از ترس و وحشت مردم در اطراف خود به دنبال این رویداد هستند و پس از آن پخش تصاویر قطع می شود.
پیش از این نیز دو بار حملاتی به تاسیسات دولتی ونزوئلا در سال 2017 صورت گرفته بود، اما در جریان هیچ یک از این حملات از پهپاد استفاده نشده بود. هنوز هیچ فرد و گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است،اما در سال های گذشته و به خصوص در زمان ریاست جمهوری هوگو چاوز بر ونزوئلا دولت امریکا تلاش فراوانی برای سرنگونی وی به عمل آورده بود.
خورخه رودریگز وزیر اطلاعات ونزوئلا مدعی شده که یک پهپاد با پرتاب بمب به نزدیکی محل سخنرانی مادورو باعث ایجاد انفجار در این محل شده است. این سخنرانی در کاراکاس پایتخت ونزوئلا انجام می شد.
مقامات ونزوئلایی می گویند به دنبال وقوع این انفجار آسیبی به مادورو نرسیده است، اما هفت نفر از سربازان گارد ملی این کشور مجروح شده اند. ویدئوی منتشر شده از این رویداد توسط تلویزیون ملی ونزوئلا نشان می دهد که مادورو و مقامات سیاسی این کشور شاهد واکنش ناشی از ترس و وحشت مردم در اطراف خود به دنبال این رویداد هستند و پس از آن پخش تصاویر قطع می شود.
پیش از این نیز دو بار حملاتی به تاسیسات دولتی ونزوئلا در سال 2017 صورت گرفته بود، اما در جریان هیچ یک از این حملات از پهپاد استفاده نشده بود. هنوز هیچ فرد و گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته است،اما در سال های گذشته و به خصوص در زمان ریاست جمهوری هوگو چاوز بر ونزوئلا دولت امریکا تلاش فراوانی برای سرنگونی وی به عمل آورده بود.
نیل پاسریچا نویسنده، کارآفرین و سخنران برجسته کانادایی که ویدیوهای او در سایت Ted جزء پر بازدیدترین ویدیوهای این سایت در ارتباط با موفقیت در زندگی شخصی و کاری است، به شرح زندگی شخصی و کاری خود میپردازد که چطور سمت خود بهعنوان مدیر بخش توسعه راهبری والمارت را کنار گذاشت و از این سمت استعفا داد. او در مقاله خود به تشریح چالشهای انسانی پرداخته که مسئولیت مدیریت یک واحد بزرگ را بر عهده داشته و در عین به دنبال آن بوده تا زندگی شخصی خود را نیز حفظ کند. در این مقاله با گوشهای از چالشها و راهکارهایی که نیل پاسریچا با اتکا بر آنها موفق شده زندگی شاد اما در عین حال موفقی را داشته باشد، آشنا خواهیم شد. این مقاله از زبان پاسریچا با شما صحبت میکند.
وقتیکه بهعنوان مدیر بخش توسعه راهبری در والمارت کار میکردم، هر روز جلسههای متعددی داشتم. این وضعیت برای همه یکسان بود. حدود دو سال پیش این مجموعه را ترک کردم تا کاری را که دوست داشتم، انجام دهم: نویسندگی و سخنرانی. آن زمان با خود فکر میکردم، روزهای مملو از جلسه را پشت سر گذاشتهام.
سخت در اشتباه بودم
تماسهای تحقیقاتی، مصاحبههای تلفنی، صرف ناهار با نمایندگان ادبی و توسعهدهندگان وب، تماس از طرف همایشهای مختلف برای پرسش درباره عناوین کتاب و زمانبندی انتشار آن، مصاحبههای رادیویی و تماس از طرف رسانههای گوناگون تنها بخشی از کارهایی است که این روزها انجام میدهم. علاوه بر این، همیشه پیش از سخنرانیها، ملاقاتی با مشتریان، طراحان و ترتیبدهندگان دارم تا اهدافی را که برای آن مراسم خاص مدنظر است، مشخص و روشن کنیم. باید پذیرفت که جلسهها هیچوقت کنار گذاشته نمیشوند.
اما مشکل اصلی آن است که در حال حاضر خروجی کار بهطور کامل بهمن تکیه دارد ولی متأسفانه زمان کافی برای آن ندارم. این تنها مشکل من نیست. ازآنجاکه هر روز مشغله کاریمان بیشتر میشود و گوشیهایمان دائم در حال زنگ خوردن است، تنها منبع موجود خروجی کار و خلاقیتی است که از خودمان بروز میدهیم. پس اگر یکچیز جدید و جالبتوجه ارائه ندهید، خیلی سریع ارزش خود را از دست میدهید. من از آن دسته کسانی بودم که یا ساعت 4 صبح از خواب پا میشدم یا تا ساعت 4 صبح کار میکردم، درحالیکه بقیه خواب بودند. به همین دلیل طی هزار روز، حدود هزار پست منتشر کردم؛ اما الان متوجه شدهام که فقط در خط سرعت است که میتوانید برای مدت طولانی حرکت کنید و سپس از پا بیفتید.
اما دیگر آن آدم سابق نیستم. وقتی از سر کار به خانه برمیگردم، تماموقتم را با همسر و فرزندانم میگذرانم. هیچچیز باارزشتر از اهمیت دادن و وقت گذاشتن برای عزیزانتان نیست. به این نتیجه رسیدم که باید راهی پیدا کنم تا همه کارها را در همان مدتزمانی که در اختیار دارم انجام دهم و زمان بیشتری برای آن نگذارم. صادقانه بگویم، خیلی سریع باید به نتیجه میرسیدم. از خود میپرسید چرا؟ در نخستین سالهای شروع کارم بهعنوان یک نویسنده تماموقت، احساس کردم باوجود اینکه از کار تماموقتی که داشتم بیرون آمدهام، اما بهرهوری و کارایی من رفتهرفته در حال تنزل است. این مسئله نهتنها ناامیدکننده است، بلکه تا حدودی خجالتآور است. «خب، کتاب جدید چطور پیش میرود؟» «منظور شما وضعیت حال حاضر است که کار قبلیام را کنار گذاشتهام؟ افتضاح!»
وقتیکه بهعنوان مدیر بخش توسعه راهبری در والمارت کار میکردم، هر روز جلسههای متعددی داشتم. این وضعیت برای همه یکسان بود. حدود دو سال پیش این مجموعه را ترک کردم تا کاری را که دوست داشتم، انجام دهم: نویسندگی و سخنرانی. آن زمان با خود فکر میکردم، روزهای مملو از جلسه را پشت سر گذاشتهام.
سخت در اشتباه بودم
تماسهای تحقیقاتی، مصاحبههای تلفنی، صرف ناهار با نمایندگان ادبی و توسعهدهندگان وب، تماس از طرف همایشهای مختلف برای پرسش درباره عناوین کتاب و زمانبندی انتشار آن، مصاحبههای رادیویی و تماس از طرف رسانههای گوناگون تنها بخشی از کارهایی است که این روزها انجام میدهم. علاوه بر این، همیشه پیش از سخنرانیها، ملاقاتی با مشتریان، طراحان و ترتیبدهندگان دارم تا اهدافی را که برای آن مراسم خاص مدنظر است، مشخص و روشن کنیم. باید پذیرفت که جلسهها هیچوقت کنار گذاشته نمیشوند.
اما مشکل اصلی آن است که در حال حاضر خروجی کار بهطور کامل بهمن تکیه دارد ولی متأسفانه زمان کافی برای آن ندارم. این تنها مشکل من نیست. ازآنجاکه هر روز مشغله کاریمان بیشتر میشود و گوشیهایمان دائم در حال زنگ خوردن است، تنها منبع موجود خروجی کار و خلاقیتی است که از خودمان بروز میدهیم. پس اگر یکچیز جدید و جالبتوجه ارائه ندهید، خیلی سریع ارزش خود را از دست میدهید. من از آن دسته کسانی بودم که یا ساعت 4 صبح از خواب پا میشدم یا تا ساعت 4 صبح کار میکردم، درحالیکه بقیه خواب بودند. به همین دلیل طی هزار روز، حدود هزار پست منتشر کردم؛ اما الان متوجه شدهام که فقط در خط سرعت است که میتوانید برای مدت طولانی حرکت کنید و سپس از پا بیفتید.
اما دیگر آن آدم سابق نیستم. وقتی از سر کار به خانه برمیگردم، تماموقتم را با همسر و فرزندانم میگذرانم. هیچچیز باارزشتر از اهمیت دادن و وقت گذاشتن برای عزیزانتان نیست. به این نتیجه رسیدم که باید راهی پیدا کنم تا همه کارها را در همان مدتزمانی که در اختیار دارم انجام دهم و زمان بیشتری برای آن نگذارم. صادقانه بگویم، خیلی سریع باید به نتیجه میرسیدم. از خود میپرسید چرا؟ در نخستین سالهای شروع کارم بهعنوان یک نویسنده تماموقت، احساس کردم باوجود اینکه از کار تماموقتی که داشتم بیرون آمدهام، اما بهرهوری و کارایی من رفتهرفته در حال تنزل است. این مسئله نهتنها ناامیدکننده است، بلکه تا حدودی خجالتآور است. «خب، کتاب جدید چطور پیش میرود؟» «منظور شما وضعیت حال حاضر است که کار قبلیام را کنار گذاشتهام؟ افتضاح!»
راهحل چیست؟
در نهایت راهحلی پیدا کردم که احساس میکنم باعث شد تا حرفهام، زمانم و عقلانیتم را حفظ کنم. اگر شما هم مثل من هستید، حتما به این راهحل نیاز دارید: «روزهای در دسترس نبودن». در این روزها به معنای واقعی کلمه برای همه صد درصد غیرقابلدسترس هستم.
روزهای در دسترس نبودن سلاح مخفی من برای برگشت بهحالت عادی است. با استفاده از همین روزهاست که میتوانم خلاقانهترین کارهایم را بهپایان برسانم. بگذارید این مسئله را با یک مثال برایتان روشن کنم، روزی که بین جلسههای کاری مشغول نوشتن میشوم، قادر به تولید 500 کلمه هستم؛ اما روزی که در دسترس نیستم، حداقل 5 هزار کلمه را مینویسم. در این روزها، کارایی من تا 10 برابر افزایش پیدا میکند.
اما روزهایی را که در دسترس نیستم، چگونه به وجود میآورم؟
در تقویم 16 هفته جلوتر را نگاه میکنم و برای هر هفته یک روز را بهعنوان روزی که در دسترس نیستم درنظر میگیرم؛ اما چرا 16 هفته زودتر؟ در واقع، این تعداد هفتهها نیست که اهمیت دارد، بلکه مسئله مهم فکری است که پشت قضیه وجود دارد. در مورد من، این کار زمانی انجام میشود که زمانبندی برای سخنرانیهایی که در پیش دارم صورت گرفته است؛ اما از همه مهمتر اینکه همیشه پیش از هر کار دیگری خواهد بود. در واقع، اینیک لحظه جادویی در تقویم زندگی من است، بهترین زمان برای تعیین روزی که در دسترس هیچکس نیستم و هیچچیز دیگری نمیتواند جای آن را اشغال کند.
وقتی قرار است در دسترس نباشم، فرض میکنم که در یک خودروی ضدگلوله نشستهام و تمام اطراف آن با پلاستیکهای غیرقابل نفوذ به ضخامت 5 سانتیمتر پوشیده شده است. هیچچیزی نمیتواند داخل شود. هیچچیزی هم نمیتواند خارج شود. تمام جلسهها با برخورد به شیشه جلوی خودرو ناکام میمانند. پیامها، تماسهای تلفنی و زنگهای هشدار هم راه بهجایی نمیبرند. تلفن همراهم تمام روز در حالت Airplane است. وایفای لپتاپ خاموش و غیرفعال است و هیچچیز و هیچکس نمیتواند برای من مزاحمت ایجاد کند.
شاید حالا از خودتان بپرسید که اگر شرایط اضطراری پیش بیاید تکلیف چیست؟
جواب کوتاه است: «چنین شرایطی پیش نمیآید.» وقتی همسر من همین سؤال را میپرسد، با عصبانیت میگویم آن روزهایی که هیچکس تلفن همراه نداشت، شرایط چگونه بود، هیچوقت کسی در دسترس نبود. برای متقاعد کردن همسرم میگویم، وقتی در خودرو را باز میکنم هفده پیامک گلولهوار بهطرف من شلیک میشوند، دهها ایمیل بهظاهر ضروری دریافت میکنم و تعداد خیلی زیادی از فیدها و هشدارهایی که توسط رباتها تولید میشود، بهسوی من روانه میشود؛ اما در این بین حتی یک حالت اضطراری هم پیش نمیآید. بعد از چند ماه، این کار را متوقف کردم و تنها به او میگفتم که در اینیک روز کجا هستم. همین مسئله باعث شد تا خیالش کمی راحت شود. چون میدانست اگر شرایط اضطراری پیش آمد کجا من را پیدا کند. حدود یک سال است که این کار را انجام میدهم. هیچ اتفاق ناگواری رخ نداده و هر دوی ما با روزهای بدون تماس کنار آمدهایم و احساس راحتی میکنیم.
در نهایت راهحلی پیدا کردم که احساس میکنم باعث شد تا حرفهام، زمانم و عقلانیتم را حفظ کنم. اگر شما هم مثل من هستید، حتما به این راهحل نیاز دارید: «روزهای در دسترس نبودن». در این روزها به معنای واقعی کلمه برای همه صد درصد غیرقابلدسترس هستم.
روزهای در دسترس نبودن سلاح مخفی من برای برگشت بهحالت عادی است. با استفاده از همین روزهاست که میتوانم خلاقانهترین کارهایم را بهپایان برسانم. بگذارید این مسئله را با یک مثال برایتان روشن کنم، روزی که بین جلسههای کاری مشغول نوشتن میشوم، قادر به تولید 500 کلمه هستم؛ اما روزی که در دسترس نیستم، حداقل 5 هزار کلمه را مینویسم. در این روزها، کارایی من تا 10 برابر افزایش پیدا میکند.
اما روزهایی را که در دسترس نیستم، چگونه به وجود میآورم؟
در تقویم 16 هفته جلوتر را نگاه میکنم و برای هر هفته یک روز را بهعنوان روزی که در دسترس نیستم درنظر میگیرم؛ اما چرا 16 هفته زودتر؟ در واقع، این تعداد هفتهها نیست که اهمیت دارد، بلکه مسئله مهم فکری است که پشت قضیه وجود دارد. در مورد من، این کار زمانی انجام میشود که زمانبندی برای سخنرانیهایی که در پیش دارم صورت گرفته است؛ اما از همه مهمتر اینکه همیشه پیش از هر کار دیگری خواهد بود. در واقع، اینیک لحظه جادویی در تقویم زندگی من است، بهترین زمان برای تعیین روزی که در دسترس هیچکس نیستم و هیچچیز دیگری نمیتواند جای آن را اشغال کند.
وقتی قرار است در دسترس نباشم، فرض میکنم که در یک خودروی ضدگلوله نشستهام و تمام اطراف آن با پلاستیکهای غیرقابل نفوذ به ضخامت 5 سانتیمتر پوشیده شده است. هیچچیزی نمیتواند داخل شود. هیچچیزی هم نمیتواند خارج شود. تمام جلسهها با برخورد به شیشه جلوی خودرو ناکام میمانند. پیامها، تماسهای تلفنی و زنگهای هشدار هم راه بهجایی نمیبرند. تلفن همراهم تمام روز در حالت Airplane است. وایفای لپتاپ خاموش و غیرفعال است و هیچچیز و هیچکس نمیتواند برای من مزاحمت ایجاد کند.
شاید حالا از خودتان بپرسید که اگر شرایط اضطراری پیش بیاید تکلیف چیست؟
جواب کوتاه است: «چنین شرایطی پیش نمیآید.» وقتی همسر من همین سؤال را میپرسد، با عصبانیت میگویم آن روزهایی که هیچکس تلفن همراه نداشت، شرایط چگونه بود، هیچوقت کسی در دسترس نبود. برای متقاعد کردن همسرم میگویم، وقتی در خودرو را باز میکنم هفده پیامک گلولهوار بهطرف من شلیک میشوند، دهها ایمیل بهظاهر ضروری دریافت میکنم و تعداد خیلی زیادی از فیدها و هشدارهایی که توسط رباتها تولید میشود، بهسوی من روانه میشود؛ اما در این بین حتی یک حالت اضطراری هم پیش نمیآید. بعد از چند ماه، این کار را متوقف کردم و تنها به او میگفتم که در اینیک روز کجا هستم. همین مسئله باعث شد تا خیالش کمی راحت شود. چون میدانست اگر شرایط اضطراری پیش آمد کجا من را پیدا کند. حدود یک سال است که این کار را انجام میدهم. هیچ اتفاق ناگواری رخ نداده و هر دوی ما با روزهای بدون تماس کنار آمدهایم و احساس راحتی میکنیم.
روزهای در دسترس نبودن چه شکلی هستند؟
بهنظر من این روزها از دو بخش تشکیلشده است: یک بخش آن کار عمیق همراه با خلاقیت است. وقتی در این منطقه قرار میگیرید، همهچیز بهخوبی پیش میرود و پروژه بزرگی که در دست دارید گامبهگام بهانتها نزدیک میشود؛ و بخش دیگر کارهای جزئی و کوچکی است که میتوانید از آنها برای به دست آوردن انرژی استفاده کنید. این لحظههای بیهوده برای همه ما پیش میآید. بهترین کار این است که بهجای استفاده از جعبهابزاری که در ذهن داریم، آنها را نادیده بگیریم. ابزار من چه چیزهایی هستند؟ رفتن به باشگاه برای ورزش کردن، یا رفتن به طبیعت. ارنست همینگوی میگفت: «وقتی کارم تمام میشد یا وقتی در تلاش بودم تا به کار بعدی فکر کنم، کنار آب قدم میزدم. زمانی که راه میرفتم یا کاری انجام میدادم یا دیگران را میدیدم که مشغول انجام کاری هستند که درکش میکنند، راحتتر میتوانستم فکر کنم.» ابزارهای دیگری که از آنها استفاده میکنم شامل ده دقیقه مدیتیشن یا رفتن به یک فضای کاری جدید یا حتی خارج کردن گوشی از حالت Airplane و گذاشتن نامههای صوتی برای والدین و دوستان نزدیکم میشود (البته بههیچعنوان سراغ پیامها و ایمیلها نمیروم). این کارها همیشه جواب میدهد، هرچند که دوباره خیلی زود به کار برمیگردم، چون معمولاً کسی جواب تلفنش را نمیدهد؛ اما اگر این خودروی ضدگلوله از کار بیفتد چه میشود؟ فرض کنید یک فرصت استثنایی برای سخنرانی پیش بیاید یا قرار باشد با فردی ملاقات کنم که ارزش وی از تمام این موارد بالاتر است. آژیر قرمز: روز در دسترس نبودن بهشدت درخطر است. پس چه کنم؟
یک قانون خیلی ساده دارم. روزهای در دسترس نبودن هیچوقت حذف نمیشوند اما جای آنها میتواند تغییر کند. بااینحال، قرار نیست این جابهجاییها چندین هفته باشند. این روزها، خیلی مهمتر از کارهایی که انجام میدهم، هستند. پس اگر قرار است به چهارشنبه، پنجشنبه یا جمعه موکول شود ایرادی ندارد، حتی اگر لازم باشد تا چهار جلسه را جابهجا کنم تا جای خالی برای آن باز شود. زیبایی این روش آن است که وقتی جای آن را در تقویم مشخص میکنید، برای همیشه در مغزتان حک میشود. کمکم احساس میکنید که این روش باعث میشود تا کارآیی و بهرهوری شما خیلی زود بالا رود.
قبل از اینکه شروع به استفاده از این روزها کنم، مقاله مینوشتم، سخنرانی میکردم، اما واقعا یک چیزی کم بود. وقتی در سال 2017 شروع به استفاده از روزهای در دسترس نبودن کردم، اتفاقهای عجیب و خارقالعادهای افتاد. توانستم 5 هزار کلمه خاطره بنویسم، یک سخنرانی کلیدی و مهم 60 دقیقهای را آماده و حتی اجرا کنم، پیشنویس سه کتاب بعدیام را آماده کنم و پادکست جدیدم را آماده و درنهایت ضبط کنم. همه اینها در حالی بود که تعداد مسافرتها و سخنرانیهایی که انجام میدادم بیشتر از قبل شده بود. حدود یک سال از استفاده از این روش میگذرد. آیا هنوز هم برای هر هفته یک روز را برای در دسترس نبودن تعیین میکنم؟
جواب صادقانه خیر است. الان برای دو روز برنامهریزی میکنم!
بهنظر من این روزها از دو بخش تشکیلشده است: یک بخش آن کار عمیق همراه با خلاقیت است. وقتی در این منطقه قرار میگیرید، همهچیز بهخوبی پیش میرود و پروژه بزرگی که در دست دارید گامبهگام بهانتها نزدیک میشود؛ و بخش دیگر کارهای جزئی و کوچکی است که میتوانید از آنها برای به دست آوردن انرژی استفاده کنید. این لحظههای بیهوده برای همه ما پیش میآید. بهترین کار این است که بهجای استفاده از جعبهابزاری که در ذهن داریم، آنها را نادیده بگیریم. ابزار من چه چیزهایی هستند؟ رفتن به باشگاه برای ورزش کردن، یا رفتن به طبیعت. ارنست همینگوی میگفت: «وقتی کارم تمام میشد یا وقتی در تلاش بودم تا به کار بعدی فکر کنم، کنار آب قدم میزدم. زمانی که راه میرفتم یا کاری انجام میدادم یا دیگران را میدیدم که مشغول انجام کاری هستند که درکش میکنند، راحتتر میتوانستم فکر کنم.» ابزارهای دیگری که از آنها استفاده میکنم شامل ده دقیقه مدیتیشن یا رفتن به یک فضای کاری جدید یا حتی خارج کردن گوشی از حالت Airplane و گذاشتن نامههای صوتی برای والدین و دوستان نزدیکم میشود (البته بههیچعنوان سراغ پیامها و ایمیلها نمیروم). این کارها همیشه جواب میدهد، هرچند که دوباره خیلی زود به کار برمیگردم، چون معمولاً کسی جواب تلفنش را نمیدهد؛ اما اگر این خودروی ضدگلوله از کار بیفتد چه میشود؟ فرض کنید یک فرصت استثنایی برای سخنرانی پیش بیاید یا قرار باشد با فردی ملاقات کنم که ارزش وی از تمام این موارد بالاتر است. آژیر قرمز: روز در دسترس نبودن بهشدت درخطر است. پس چه کنم؟
یک قانون خیلی ساده دارم. روزهای در دسترس نبودن هیچوقت حذف نمیشوند اما جای آنها میتواند تغییر کند. بااینحال، قرار نیست این جابهجاییها چندین هفته باشند. این روزها، خیلی مهمتر از کارهایی که انجام میدهم، هستند. پس اگر قرار است به چهارشنبه، پنجشنبه یا جمعه موکول شود ایرادی ندارد، حتی اگر لازم باشد تا چهار جلسه را جابهجا کنم تا جای خالی برای آن باز شود. زیبایی این روش آن است که وقتی جای آن را در تقویم مشخص میکنید، برای همیشه در مغزتان حک میشود. کمکم احساس میکنید که این روش باعث میشود تا کارآیی و بهرهوری شما خیلی زود بالا رود.
قبل از اینکه شروع به استفاده از این روزها کنم، مقاله مینوشتم، سخنرانی میکردم، اما واقعا یک چیزی کم بود. وقتی در سال 2017 شروع به استفاده از روزهای در دسترس نبودن کردم، اتفاقهای عجیب و خارقالعادهای افتاد. توانستم 5 هزار کلمه خاطره بنویسم، یک سخنرانی کلیدی و مهم 60 دقیقهای را آماده و حتی اجرا کنم، پیشنویس سه کتاب بعدیام را آماده کنم و پادکست جدیدم را آماده و درنهایت ضبط کنم. همه اینها در حالی بود که تعداد مسافرتها و سخنرانیهایی که انجام میدادم بیشتر از قبل شده بود. حدود یک سال از استفاده از این روش میگذرد. آیا هنوز هم برای هر هفته یک روز را برای در دسترس نبودن تعیین میکنم؟
جواب صادقانه خیر است. الان برای دو روز برنامهریزی میکنم!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#انگیزشی با تکه هایت بزرگ تر میشوی
تغییر ساختارها برای ورود چرخهی SecDevOps
دورهای که توسعهدهندگان برای ساخت نرمافزارهای خود و تست کیفیت آنها ، تلاش بسیاری میکردند به اتمام رسیده است و توصیه میشود سازمانها به منظور استفاده از راهحل DevOps موارد امنیتی مرتبط با این روش را در دستورالعملهای خود اعمال کنند. روش DevOps که اکنون بیش از پنجاه درصد سازمانها از آن بهره میبرند، اصول و راهکارهایی را برای ارتباط و همکاری اثربخش ارائه مینماید.
اعمال امنیت در DevOps
مدل Agile DevOps به منظور معرفی امنیت در DevOps ارائه شده است. SecDevOps یک چرخه ارائهی نرمافزار ایمن با فرآیندهای ارائهی سرویس سریع است که در سالهای اخیر به اوج شکوفایی خود رسیده و اکنون توجه سازمانهای مختلف را جلب نموده است. یکی از عوامل اصلی برای ادغام امنیت به DevOps درک این مطلب است که برخورداری از امنیت مغایرتی با بخشهای دیگر سازمان ندارد و همکاری امری کلیدی در همراستایی IT و کسبوکار موفق است.
انتقال از DevOps به SecDevOps علاوه بر تکنولوژی، در مدیریت فرآیند نیز نیاز به تغییر دارد و همچنین باید تغییرات فرهنگی گستردهای برای استفاده از این راهکار امن اعمال کرد چراکه حرکت به سمت SecDevOps نیازمند این است که سازمانها در نحوهی ساخت نرمافزار و نقش تیمهای توسعهدهنده در این فرآیند تغییراتی اعمال نمایند.
در این میان یک تقابل فرهنگی طبیعی و بسیار حائز اهمیت وجود دارد: به صورت معمول، امنیت یکی از اهداف فرآیند، یا به عبارتی دیگر دریچهای مهم در نظر گرفته میشود، از طرف دیگر DevOps به سرعت حرکت میکند و روی اهداف خود تمرکز دارد. شکافی که میباید از آن عبور کرد همان تقابل طبیعی بین شک و تردید و خوشبینی میباشد و لذا برای اینکه تیمهای DevOps بتوانند کاری را که میخواهند به شیوهای ایمن انجام دهند، باید بین این دو پیوندی ایجاد نمایند.
حرکت به سوی طرز فکری هوشمندانه
این تغییر با یک طرز فکر مبتنی بر ارزش Agile شروع شده و برقراری امنیت به عنوان یک محرک ارزشمند و مهم، شروعی قدرتمند برای یکپارچهسازی تیمی است.
همانطور که از نام SecDevOps برمیآید، یکپارچهسازی و همکاری مسائلی کلیدی هستند و این موارد از طریق ایجاد اعتماد گسترش پیدا میکنند. شرکت Gartner این مسئله را به صورت اجمالی به عنوان بخشی از امنیت تطبیقی مداوم شرح داده است:
«تکنیکهای امنیتی قدیمی که به جای اعتماد، بر مالکیت و کنترل تکیه میکردند در دنیای دیجیتال کاربردی ندارند. محافظت از زیرساخت و محیط شبکه، شناسایی دقیق را تضمین نمیکند و نمیتواند از سازمانها در مقابل حملات درون شبکهای Behind-The-Perimeter محافظت نماید. برای ممکن شدن این موارد میباید امنیت مردم محور (People-Centric) پذیرفته گردد و به توسعهدهندگان توانایی بر عهده گرفتن مسئولیت برای اقدامات امنیتی داده شود.»
نکتهی مهمی که باید از این توضیح دریافت کرد، اهمیت مفهوم مسئولیت است. واگذاری مسئولیت میتواند ابزاری قدرتمند برای تغییر دیدگاه باشد که این امر آغازکنندهی تغییر فرهنگی محسوب میگردد. SecDevOps یک روش است، اما نوعی طرز فکر نیز محسوب میگردد و در این راستا تمامی افراد یک تیم میبایست از روز اول مسئولیت امنیت را بر عهده گرفته و همواره مد نظر داشته باشند.
تلاش برای موفقیت SecDevOps
اکنون سوال اصلی که مطرح میشود، نحوهی دگرگونی DevOps ایمن و نقطهی آغازین آن است:
قهرمانان امنیت: تعیین متخصصانی که در مقیاس لازم، از DevOps پشتیبانی نموده، الزامات را توسعه دهند و از دید امنیتی تعاریفی برای واژهی «انجامشده» (Done) ارائه نمایند.
کد امنیتی: ارائهی قدرت تصمیمگیری بهتر به توسعه دهندگان با آموزش دادن به آنها در مورد خطراتی که سرویس را تهدید میکند و ریسکهایی که آنها میپذیرند.
امینت Agile: بهکارگیری مدلسازی ریسکها و تهدیدها در گزارشهای Reverse کاربر و شاخص پذیرش.
آموزش همهجانبه: ساخت فرهنگی برای یادگیری و همکاری مداوم و مسئول دانستن تمام افراد سازمان در مورد امنیت.
در نهایت باید گفت که یک برنامهی SecDevOps موفق، نشاندهندهی رشد نظاممند و همکاری است. شرکتها با دیدگاهی Agile به امنیت، همکاری گسترده و Buy-In جهانی میتوانند امنیت را به جایگاه اصلی خود، یعنی به قلبِ DevOps بازگردانند.
#devops @unixmens
دورهای که توسعهدهندگان برای ساخت نرمافزارهای خود و تست کیفیت آنها ، تلاش بسیاری میکردند به اتمام رسیده است و توصیه میشود سازمانها به منظور استفاده از راهحل DevOps موارد امنیتی مرتبط با این روش را در دستورالعملهای خود اعمال کنند. روش DevOps که اکنون بیش از پنجاه درصد سازمانها از آن بهره میبرند، اصول و راهکارهایی را برای ارتباط و همکاری اثربخش ارائه مینماید.
اعمال امنیت در DevOps
مدل Agile DevOps به منظور معرفی امنیت در DevOps ارائه شده است. SecDevOps یک چرخه ارائهی نرمافزار ایمن با فرآیندهای ارائهی سرویس سریع است که در سالهای اخیر به اوج شکوفایی خود رسیده و اکنون توجه سازمانهای مختلف را جلب نموده است. یکی از عوامل اصلی برای ادغام امنیت به DevOps درک این مطلب است که برخورداری از امنیت مغایرتی با بخشهای دیگر سازمان ندارد و همکاری امری کلیدی در همراستایی IT و کسبوکار موفق است.
انتقال از DevOps به SecDevOps علاوه بر تکنولوژی، در مدیریت فرآیند نیز نیاز به تغییر دارد و همچنین باید تغییرات فرهنگی گستردهای برای استفاده از این راهکار امن اعمال کرد چراکه حرکت به سمت SecDevOps نیازمند این است که سازمانها در نحوهی ساخت نرمافزار و نقش تیمهای توسعهدهنده در این فرآیند تغییراتی اعمال نمایند.
در این میان یک تقابل فرهنگی طبیعی و بسیار حائز اهمیت وجود دارد: به صورت معمول، امنیت یکی از اهداف فرآیند، یا به عبارتی دیگر دریچهای مهم در نظر گرفته میشود، از طرف دیگر DevOps به سرعت حرکت میکند و روی اهداف خود تمرکز دارد. شکافی که میباید از آن عبور کرد همان تقابل طبیعی بین شک و تردید و خوشبینی میباشد و لذا برای اینکه تیمهای DevOps بتوانند کاری را که میخواهند به شیوهای ایمن انجام دهند، باید بین این دو پیوندی ایجاد نمایند.
حرکت به سوی طرز فکری هوشمندانه
این تغییر با یک طرز فکر مبتنی بر ارزش Agile شروع شده و برقراری امنیت به عنوان یک محرک ارزشمند و مهم، شروعی قدرتمند برای یکپارچهسازی تیمی است.
همانطور که از نام SecDevOps برمیآید، یکپارچهسازی و همکاری مسائلی کلیدی هستند و این موارد از طریق ایجاد اعتماد گسترش پیدا میکنند. شرکت Gartner این مسئله را به صورت اجمالی به عنوان بخشی از امنیت تطبیقی مداوم شرح داده است:
«تکنیکهای امنیتی قدیمی که به جای اعتماد، بر مالکیت و کنترل تکیه میکردند در دنیای دیجیتال کاربردی ندارند. محافظت از زیرساخت و محیط شبکه، شناسایی دقیق را تضمین نمیکند و نمیتواند از سازمانها در مقابل حملات درون شبکهای Behind-The-Perimeter محافظت نماید. برای ممکن شدن این موارد میباید امنیت مردم محور (People-Centric) پذیرفته گردد و به توسعهدهندگان توانایی بر عهده گرفتن مسئولیت برای اقدامات امنیتی داده شود.»
نکتهی مهمی که باید از این توضیح دریافت کرد، اهمیت مفهوم مسئولیت است. واگذاری مسئولیت میتواند ابزاری قدرتمند برای تغییر دیدگاه باشد که این امر آغازکنندهی تغییر فرهنگی محسوب میگردد. SecDevOps یک روش است، اما نوعی طرز فکر نیز محسوب میگردد و در این راستا تمامی افراد یک تیم میبایست از روز اول مسئولیت امنیت را بر عهده گرفته و همواره مد نظر داشته باشند.
تلاش برای موفقیت SecDevOps
اکنون سوال اصلی که مطرح میشود، نحوهی دگرگونی DevOps ایمن و نقطهی آغازین آن است:
قهرمانان امنیت: تعیین متخصصانی که در مقیاس لازم، از DevOps پشتیبانی نموده، الزامات را توسعه دهند و از دید امنیتی تعاریفی برای واژهی «انجامشده» (Done) ارائه نمایند.
کد امنیتی: ارائهی قدرت تصمیمگیری بهتر به توسعه دهندگان با آموزش دادن به آنها در مورد خطراتی که سرویس را تهدید میکند و ریسکهایی که آنها میپذیرند.
امینت Agile: بهکارگیری مدلسازی ریسکها و تهدیدها در گزارشهای Reverse کاربر و شاخص پذیرش.
آموزش همهجانبه: ساخت فرهنگی برای یادگیری و همکاری مداوم و مسئول دانستن تمام افراد سازمان در مورد امنیت.
در نهایت باید گفت که یک برنامهی SecDevOps موفق، نشاندهندهی رشد نظاممند و همکاری است. شرکتها با دیدگاهی Agile به امنیت، همکاری گسترده و Buy-In جهانی میتوانند امنیت را به جایگاه اصلی خود، یعنی به قلبِ DevOps بازگردانند.
#devops @unixmens